آموزش اندیکاتور ADX
انجام معامله در جهت یک روند مطمئن، خطر کمتر و سود بیشتری دارد. ADX اندیکاتوری است که برای تشخیص مطمئنبودن یک روند استفاده میشود. در بسیاری از موارد، ADX یک اندیکاتور روند نهایی است. درنهایت، روند ممکن است با شما دوستانه رفتار کند ولی این اندیکاتور به شما کمک میکند تا تشخیص دهید کدام روندها دوستان واقعی شما هستند . در این مقاله از اینوست یار، ADX را بهعنوان یک اندیکاتور تعیینکننده توان موردارزیابی و سنجش قرار میدهیم. با ما همراه باشید.
اندیکاتور ADX چیست؟
اندیکاتور ADX ابزاری کاربردی در تحلیل تکنیکال است که بعضی از معاملهگران برای تعیین توان یک روند از آن استفاده میکنند. توان میتواند صعودی یا نزولی باشد که دو اندیکاتور همراه با هم آن را نشان میدهند: یکی از آنها اندیکاتور جهتدار منفی (DI-) و دیگری اندیکاتور جهتدار مثبت (DI+) است. ADX معمولا از سه خط مجزا تشکیل میشود. از این سه خط برای ارزیابی انجام معامله و یا کم و زیادکردن حجم یک سهم استفاده میشود.
مقدمهای بر اندیکاتور ADX
ADX برای تعیین کیفیت و توان یک روند استفاده میشود. محاسبات ADX براساس میانگین متحرک محدودهٔ قیمتی سهم در یک دوره زمانی مشخص است. باوجوداینکه میتوان از دورههای زمانی مختلفی استفاده کرد، ولی استفاده از دورههای ۱۴روزه بهعنوان حالت استاندارد در نظرگرفته میشود. برای هرگونه اوراق بهاداری مانند سهام، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، صندوقهای ETF و قرارداد آتی میتوان از ADX استفاده کرد.
ADX با یک خط رسم میشود که مقادیری بین ۰ تا ۱۰۰ را در بر میگیرد. ADX جهتدار نیست؛ به همین خاطر چه روند صعودی باشد و چه نزولی، توان روند را ثبت میکند. این اندیکاتور معمولا در همان پنجرهای رسم میشود که خطوط DMI در آن رسم شدهاند. همچنین ADX از همین دو خطی که در نمودار پایین مشاهده میکنید، به دست میآید.
در ادامهٔ مقاله بهدلیل اهداف آموزشی ما، ADX روی نمودارها بهشکل جداگانه نمایش داده میشود.
هنگامی که DMI+ بالای DMI- قرار داشته باشد، قیمتها در حال افزایش هستند. در این موقعیت، ADX توان یک روند صعودی را اندازهگیری میکند. وقتی که DMI- بالای DMI+ قرار بگیرد، قیمتها در حال سقوط هستند و ADX توان یک روند نزولی را محاسبه میکند.
نمودار بالا نمونهای از بازگشت روند صعودی به روندی نزولی است. دقت کنید که وقتی DMI+ بالای DMI- قرار دارد، ADX چگونه در روند صعودی موجود بالا رفته است. هنگامی که روند برعکس شده و DMI- به بالای DMI+ حرکت کرده است، ADX دوباره بالا رفته است تا توان روند نزولی را معین کند.
اندازهگیری توان یک روند با ADX
مقادیر ADX برای شناسایی مطمئنترین و سودمندترین روندها به معاملهگران کمک میکند. همچنین برای تشخیص اینکه سهم در یک روند مشخص قرار دارد یا خیر، این مقادیر اهمیت زیادی دارند. بسیاری از معاملهگران برای استراتژیهای معاملاتی خود، از مقادیر بالای ۲۵ استفاده میکنند تا نشان دهند روند موردنظر دارای توان کافی است. از طرف دیگر، هنگامی که ADX زیر ۲۵ قرار داشته باشد، معاملهگران از عمل به استراتژیهای معاملاتی خود اجتناب میکنند.
مقادیر پایین ADX معمولا نشانهای از انباشتگی یا پراکندگی است. هنگامی که ADX به تعداد بیشتر از ۳۰ میله مقادیر زیر ۲۵ را نشان دهد، قیمت شروع به رِنجزدن میکند و الگوهای قیمتی اغلب سادهتر قابل شناسایی خواهند بود. سپس قیمت برای ایجاد انگیزه خریدوفروش، بین خطوط حمایت و مقاومت نوسان میکند. سرانجام، قیمت از مقادیر کف ADX خارج میشود و یک روند جدید را آغاز میکند. در نمودار زیر، قیمت از کانالهای کف ADX بهسمت یک روند صعودی با ADX مطمئن حرکت میکند.
جهت حرکت خط ADX برای شناسایی توان یک روند اهمیت دارد. وقتی خط ADX در حال بالارفتن باشد، توان روند در حال افزایش است و قیمت در جهت روند موجود حرکت میکند. هنگامی که خط در حال سقوط باشد، توان روند در حال کاهش است و قیمت یک دورهٔ اصلاحی را آغاز میکند.
این موضوع که سقوط خط ADX بهمعنای شروع روند بازگشتی است، یک سوءبرداشت و بدفهمی متداول بین معاملهگران است. وجود خط ADX در حال سقوط، فقط بهمعنای تضعیف توان روند است و معمولا بهمعنای تغییرجهت روند نخواهد بود؛ مگر اینکه به قله قیمتی رسیده باشیم. تا زمانی که ADX پایینتر از ۲۵ باشد، بهتر است به خط ADX بهعنوان نشانهای از تضعیف توان توجه کنیم (در نمودار زیر آن را مشاهده کنید).
زمانی که ADX زیر ۲۵ باشد، قیمت وارد رنج میشود. زمانی که بالای ۲۵ باشد، روند خود را شروع میکند. همچنین وقتی ADX زیر ۲۵ باشد، روند ضعیف است و وقتی بالای ۲۵ و در حال افزایش باشد، روند مطمئن خواهد بود. هنگامی که ADX بالای ۲۵ و در حال کاهش باشد، روند در حال تضعیف است.
مومنتوم روند
مجموعهٔ رأسهای ADX نمایانگر نمای کلی مومنتوم یک روند است. ADX افزایش و کاهش مومنتوم یک روند را به وضوح نشان میدهد. مومنتوم سرعت حرکت قیمت است. مجموعهای از سقفهای صعودی بهمعنای افزایش مومنتوم روند و مجموعهای از سقفهای نزولی بهمعنای کاهش مومنتوم روند است.
هر سقف ADX که بالای ۲۵ باشد (حتی اگر سقفها نزولی باشند)، بهعنوان سقفی مطمئن در نظر گرفته میشود. در یک روند صعودی حتی با کاهش مومنتوم ADX، ممکن است قیمت همچنان به صعود خود ادامه دهد ؛ زیرا هرچه روند به پیش میرود، از میزان عرضه کاسته میشود (به نمودار زیر توجه کنید).
سقفهای ADX بالای ۲۵ قرار دارند، ولی در حال کوچکشدن هستند. روند در حال ازدستدادن مومنتوم است، ولی روند صعودی بدون اشکال باقی میماند.
دانستن اینکه مومنتوم در حال افزایش است، به معاملهگر اعتمادبهنفس میدهد تا قبل از پایان روند از آن خارج نشود و به کسب سود ادامه دهد. مجموعهای از سقفهای ADX نزولی هشداری برای توجه به قیمت و مدیریت ریسک است. بهترین تصمیمها برای انجام معامله با سیگنالهای عقلانی گرفته میشوند نه با سیگنالهای احساسی!
ADX همچنین میتواند دایورجنس مومنتوم را نمایش دهد. وقتی قیمت، سقفهای بالاتر و ADX سقفهای کوتاهتری تشکیل میدهند، دایورجنس منفی (یا عدم تأیید) ایجاد میشود. بهطورکلی، دایورجنس سیگنالی برای بازگشت روند نیست، ولی هشداری برای ایجاد تغییر در مومنتوم است. در این شرایط، شاید بهتر باشد که از ضرر جلوگیری کنید (بهاصطلاح stop-loss انجام دهید) یا بهدنبال کسب سودهای جزئی و مقطعی باشید.
هر وقت که روند تغییر میکند، زمان ارزیابی و مدیریت ریسک فرا میرسد. دایورجنس میتواند منجر به ادامه روند، تقویت روند، اصلاح و یا بازگشت روند شود (مانند نمودار زیر).
قیمت، سقف بالاتری تشکیل میدهد، درحالیکه ADX سقف کوتاهتری ایجاد کرده است. در این وضعیت، دایورجنس منفی منجر به بازگشت روند شده است.
استفادهٔ استراتژیک از ADX
قیمت مهمترین سیگنال موجود روی نمودار است. ابتدا قیمت را بخوانید و سپس مطابق با شرایط قیمت، ADX را بررسی کنید. ا ز اندیکاتور برای تایید الگوهای قیمتی یا تعیین جایگاه مناسب قیمت در نمودار استفاده کنید . برای مثال، بهترین روندهای صعودی پس از دورههای تثبیت محدودهٔ قیمت به وجود میآیند. خروج از این محدوده زمانی اتفاق میافتد که بین خریداران و فروشندگان بر سر قیمت توافقی صورت نمیگیرد که باعث برهمریختن تفاوت بین دایورجنس و تأیید در چیست؟ توازن بین عرضه و تقاضا میشود. چه عرضه بیشتر باشد و چه تقاضا، این اختلاف بین آنهاست که مومنتوم را ایجاد میکند.
شناسایی این مناطقِ خروج کار دشواری نخواهد بود، اما این خروجها اغلب در فرایند خود شکست میخورند و یا ما را به دام میاندازند. زمانی که این خروجها معتبر باشند، ADX هر زمان که توان کافی قیمت برای ادامهٔ روند را مشاهده کند، به شما اطلاع خواهد داد. هنگامی که ADX از زیر ۲۵ به بالای آن جابهجا شود، قیمت برای ادامهٔ روند درپیشگرفتهٔ خود پس از خروج توان کافی خواهد داشت.
اندیکاتور ADX بهعنوان یابندهٔ وضعیت رنج
از طرف دیگر، بیشتر اوقات پیبردن به زمانی که یک سهم از روند خود خارج شده و در شرایط رنجزدن قرار گرفته است، دشوار است. ADX به ما نشان میدهد که یک روند چه زمانی ضعیف شده است و به دورهأ تثبیت رنج وارد میشود. رنج زدن زمانی آغاز میشود که ADX از بالای 25 به زیر این مقدار سقوط کند. در یک رنج، روند ما سایدترند است و بین خریداران و فروشندگان بر سر قیمت یک توافق کلی وجود دارد. ADX مسیر خود را به زیر 25 تغییر میدهد و تا زمانی سایدترند باقی میماند که توازن عرضه و تقاضا بهطورمجدد بر هم بخورد.
زمانی که ADX با قیمت سهم ترکیب شود، سیگنالهای مطمئنی به ما خواهد داد. ابتدا برای تعیین اینکه سهم در روند مشخصی قرار دارد یا خیر، از ADX استفاده کنید و سپس استراتژی مناسب با شرایط را انتخاب کنید. در شرایطی که سهم در روند مشخصی قرار دارد، نقاط ورود بر روی پولبکها و در جهت روند خواهند بود. در شرایط سایدترند، استراتژیهای معاملاتی مناسب نخواهند بود؛ هرچند میتوان در نقاط بازگشتی حمایت و مقاومت معامله کرد (در حمایتها سهم را بخرید و در مقاومتها بفروشید).
در این مطلب، مروری بر اندیکاتور ADX، کاربردها و نمودارهای آن داشتیم. نظر شما درمورد این اندیکاتور و نکات پیرامون آن چیست؟ آیا شما تجربه بهکارگیری آن را در تحلیلهای خود داشتهاید؟ لطفا نظرات خود را با ما و کابران دیگران در میان بگذارید. اگر این مطلب برای شما مفید بود، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
دایورجنس
دایورجنس
از بین هزاران مقاله ما جستجو کنید…
تعداد : 107
تعداد : 113
تعداد : 91
تعداد : 285
دایورجنس
تعداد : 316
تعداد : 765
تعداد : 1
تعداد : 99
تعداد : 26
تعداد : 146
تعداد : 850
تعداد : 8
تعداد : 88
تعداد : 6
الگوهای هارمونیک و واگرایی ها واگرایی ها واگرایی ها در کل به دو دسته تقسیم می شوند که عبارتند از : ۱- واگرایی معمولی ( Regular Divergence ) که با RD نمایش داده می شوند و ۲- واگرایی مخفی ( Hidden Divergence ) که با HD نمایش داده می شوند. […]
واگرایی ها divergance در بازار forex
برچسبها : برچسبها:Hidden Divergence, Regular Divergence, آموزش, آموزش forex, آموزش بورس, آموزش رایگان, الگوهای هارمونیک, انواع واگرایی ها, پرداخت ریبیت, تعریف دایور جنس, دانلود pdf فارکس, دانلود مقاله آموزش فارکس pdf, کتاب های بازار فارکس, واگرایی چیست؟, واگرایی مخفی, واگرایی معمولی, واگرایی های دایورجنس
تمامی حقوق مرجع آموزش بازار بورس و فارکس محفوظ است / آموزش فارکس / آموزش بورس / آموزش فارسی فارکس / آموزش فارسی بورس / آموزش رایگان فارکس / آموزش رایگان بورس
مجموعه آموزش فارکس fxf1 تعهدی نسبت به ضرر و یا زیان احتمالی و صحت ادعای خدمات و برندهای تبلیغ شده نداشته و مسئولیت راستی آزمایی و سود و ضرر محتوای این تبلیغات بر عهده بازدید کننده است.
دانلود کتاب ها و مقالات انگلیسی
تعداد : 850
دانلود pdf فارکس
دانلود مقاله آموزش فارکس pdf
لینک دانلود
لطفا از حروف a-z,A-Z,0-9 استفاده نمایید – حداقل 5 کاراکتر
حداقل 8 کاراکتر
یکی از حرفه ای ترین و مطمئن ترین روش های ترید با تحلیل تکنیکال استفاده از واگرایی یا همان دایورجنس می باشد. البته اگر بخواهیم بازدهی این روش بالاتر برود بهتر است که بامفاهیم پرایس اکشن نیز آشنا باشیم. و همچنین دید فراکتالی را نیز کاملا درک کنیم.
دایورجنس
استفاده ار روش های تکنیکال با اینکه در وهله اول بسیار مشکل به نظر می رسد اما اگر درک صحیح از کاری که انجام میدهید داشته باشید و تمرین زیاد انجام دهید بسیار ساده و سود ده می باشد. در این مقاله با ما همراه شوید تا با نحوه خرید و فروش و یا بهتر است بگوییم ترید کردن را با روش استفاده از واگرایی آشنا شوید.
برای تشخیص واگرایی ابتدا بااید ومفهود واگرایی را درک کنیم و سپس بدنبال تشخیص آن بپردازیم. و دنبال اندیکاتور های باشیم که این واگرایی ها را نشان دهد.
واگرایی یعنی دو شخصیتی، به بیان ساده یعنی اینکه وقتی هر چیزی بر عکس آن چیزی که هست را نشان دهد.
اگر واگرایی یا همان دایورجنس را در بازار های مالی مانند ارزهای دیجیتال و یا فارکس و یا هر چیزی که دارای نمودار قیمتی باشد، یهنی اینکه با اینکه تمایل به افت قیمت دارد اما بصورت موقتی قیمت بالاتر رود و یا برعکس اگر قصد بالا رفتن قیمت دارد قیمت افت کند.
احتمالا منظور من را کامل درک نکردید اما اگر ادامه مطلب را بخوانید کاملا متوجه خواهید شد. فرض کنید در یک سهم شخصی خبر مهمی را قبل از همه دریافت کرده است که باعث بالاتر رفتن قیمت خواهد شد. حال بنظر شما این شخص برای اینکه از این خبر بخواهد بیشترین سود را دریافت کند چه می کند؟؟
می تواند با یک فروش غیر معمول نمودار را به سمت پایین هدایت کند تا افراد زیادی فکر کنند که قیمت تمایل به کاهش دارد و اقدام به فروش کند اما در حقیقت او می داند که قیمت افزایش خواهد یافت پس بهترین فرصت برای خرید او ایجاد می شود.
در این حالت اگر شما فقط به قیمت توجه داشته باشید به هیچ وجه متوجه نخواهید شد که می خواهد این اتفاق بیافتد چرا که قیمت آن چیزی را که به ظاهر اتفاق می افتد را نمایش می دهد. ما باید دنبال چیزی باشیم که ناگفته ها را نشان دهد مانند حجم و تعداد معاملات برای رسیدن به یک قیمت.
برای مثال نشان دهد که چه میزان معامله برای رسیدن به یک قیمت صورت گرفته است . همچنین آنرا نیز با سابقه معاملات قبلی نیز مقایسه کند. مثلا نشان دهد که چقدر توان مالی برای رسیدن به قیمت x صرف شده است. و قبلا نیز آیا همان توان نیز برای رسیدن به آن قیمت صرف شده بود یا نه؟
مسلما وقتی تعداد کمی دست به دستکاری قیمت می زنند توان مالی کمی را جهت بالا و پایین کردن قیمت بکار می گیرند و اما اگر واقعی بالا و پایین شود توان مالی بیشتری مورد نیاز است. پس با تشخیص آن شما هم می توانید همانند شخص از این موقعیت سود بگیرید.
حال که با مفهوم واگرایی آشنا شدیم می توانیم اندیکاتور هایی را که دایورجنس را برای ما نمایش دهند را معرفی کنیم. بطور کلی اگر بروکر ها حجم معاملات را بطور واقعی نشان دهند بهترین اندیکاتور volume می باشد اما این اندیکاتور به دلیل نمایش اشتباه حجم معاملات زیاد مفید نمی باشد.
اندیکاتور هایی که بصورت عمومی مورد استفاده قرار می گیرند تا واگرایی را تشخیص دهند RSI, MACD, stochastic میباشد. البته این سه اندیکاتور تنها اندیکاتور هایی نیستند که می تواند به شما در تشخیص واگرایی کمک کنند اما جز پر استفاده ترین و بهترین ها می باشند.
هر یک از این اندیکاتور ها را در یک آموزش جداگانه برای شما ارائه داده ایم که می توانید با استفاده از لینک های زیر به صفحه مربوط به آموزش هر یک از آنها مراجعه کنید.
آموزش اندیکاتور مکدی، آموزش اندیکاتور RSI، آموزش اندیکاتور STOCHASTIC
دو نوع دایورجنس وجود دارد که عبارتند از واگرایی رگولار Regular divergence که به اختصار واگرایی گفته می شودو دیگری واگرایی مخفی Hidden divergence می باشد. تشخیص هر دو بسیار شبیه به هم می باشد که کاربران باید با تمرین زیاد این دو را با هم اشتباه نگیرند چرا که مفهوم این دو کاملا متضاد هم است.
واگرایی رگولار یا همان رگولار دایورجنس: در یک روند نزولی کف های معتبر باید به ترتیب پایینتر از کف قبلی باید باشد اما اگر به کفی رسیدیم که کف متناظر آن در مکدی یا هر کدام از اندیکاتور ها از کف قبلی خود بالاتر باشد یعنی واگرایی.
همچنین در یک روند صعودی سقف های معتبر باید به ترتیب بالاتر از سقف قبلی باید باشد اما مانند شکل زیر اگر به سقفی رسیدیم که سقف متناظر آن در مکدی یا هر کدام از اندیکاتور ها از سقف قبلی خود پایینتر باشد یعنی واگرایی.
مفهود و پیغام واگرایی یا همان رگولار دایورجنس یعنی اینکه قیمت می خواهد در خلاف روند خود حرکت کند.
واگرایی مخفی یا همان هیدن دایورجنس: در یک روند نزولی سقف های معتبر باید به ترتیب پایینتر از سقف قبلی باید باشد اما اگر به سقفی رسیدیم که سقف متناظر آن در مکدی یا هر کدام از اندیکاتور ها از سقف قبلی خود بالاتر باشد یعنی واگرایی مخفی.
همچنین در یک روند صعودی کف های معتبر باید به ترتیب بالاتر از کف قبلی باید باشد اما مانند شکل زیر اگر به کفی رسیدیم که کف متناظر آن در مکدی یا هر کدام از اندیکاتور ها از کف قبلی خود پایینتر باشد یعنی واگرایی مخفی.
مفهود و پیغام واگرایی مخفی یا همان هیدن دایورجنس یعنی اینکه قیمت می خواهد به روند خود ادامه دهد.
نوبت به این رسیده است که لحظه ورود و خروج به معامله را با استفاده از واگرایی مطرح کنیم. بطور کلی اگر ابتدا باید روند را تشخیص دهید و سپس بر حسب نوع واگرایی تصمیم به خرید و یا فروش کنید.
در روند صعودی : اگر واگرایی رگولار اتفاق افتاد یعنی فروش و اگر واگرایی منفی رخ داد یعنی خرید
در روند نزولی : اگر واگرایی رگولار اتفاق افتاد یعنی خرید و اگر واگرایی منفی رخ داد یعنی فروش
البته باز هم مطرح می کنم که حتما واگرایی عمل خواهد کرد ولی میزان آن را باید برحسب تحلیل پرایس اکشنی تشخیص داد. و برحسب میزان حرکت احنمالی حجم خرید خود را تنظیم نمایید.
بسیاری از دوستان و بخصوص دانشجویان دوره های مختلف عنوان می کنند که چرا برخی مواقع بدون اینکه واگرایی رخ دهد جهت حرکت قیمت تغییر می کند ؟ باید در جواب این دوستان عرض کنم که احتمالا شما در تایمی قرار گرفته اید که این واگرایی را نمی بینید اگر تایم مناسب را انتخاب کنید حتما واگرایی را پیدا خواهید کرد.
بطور کلی اگر می خواهید از این روش برای ترید استفاده کنید بهتر است با مفهود فراکتال و دید فراکتالی بیشتر آشنا شوید.
استفاده از این روش بسیار سود ده بوده و کافیست که با تمرین کافی به این مبحث تسلط پیدا کنید. ما سعی داریم بزودی یک دوره کامل ترید با استفاده از پرایس اکشن و واگرایی ها ارائه کنیم. این دوره بصورت حضوری برگزار خواهد شد و در صورتی که تقاضا برای شرکت در این دوره بصورت مجازی نیز به حدی برسد آنرا نیز در این سایت ارائه خواهیم کرد.
ما اعتقاد به این داریم که هزینه برای دوره آموزشی در واقع هزینه نیست بلکه سرمایه گذاری بلند مدت است
اموزش فارکس به سبک نوین مورتین
اموزش وپشتیبانی در مهارت تجارت الکترونیک مخصوصا فارکس
راه درست استفاده از واگرایی (( دایورجنس ))
واگرایی و هم گرایی: چه معنایی در فارکس دارند، چه تفاوتی باهم دارند و چطور می توان از آن ها هنگام معاملات استفاده کرد.
امروز ما یکی از ملاک های مرتبط با قیمت را که تریدر های بسیاری با آن درامد زایی می کنند را بررسی خواهیم کرد. واگرایی و هم گرای یعنی چه؟ چگونه می توان واگرایی را تشخیص داد؟ کدام اندیکاتور ها برای شناسایی واگرایی مناسب می باشند و کدام یک در این مورد کاربردی نمی باشند. آیا استراتژی مکملی برای شناسایی واگرایی ها وجود دارد؟ آیا یک فرد می تواند همیشه به سیگنال هایی که از واگرایی می گیرد اطمینان کند؟ در این مقاله به تمام این سوالات پاسخ داده خواهد شد.
واگرایی و هم گرایی در فارکس
منظور از همگرایی در فارکس تطابق یا شباهت نمودارهای قیمت با اندیکاتور های تحلیل تکنیکال می باشد. برای مثال هنگامی که یک روند نزولی در نمودار قیمت و در اندیکاتور تکنیکال مشاهده شد، و پیک ها نیز در حال کاهش بود یعنی هر دو در یک جهت حرکت کنند، می توان گفت که یک همگرایی تشکیل شده است. همانند مثال زیر:
همانطور که در شکل بالا هم مشاهده می شود، در این مورد ،از اسیلاتور AO یا همان "Awesome Oscillator" برای شناسایی همگرایی استفاده شده است. البته می توانید از اسیلاتور MACD نیز استفاده کنید. اما این اسیلاتور در پلتفرم معاملاتی چندان جذابیتی ندارد، چرا که در کل این اوسیلاتور برای این کار ساخته نشده است. بنا به دلایلی، توسعه دهندگان نسخه جدید MACD، روی ترکیب دو میانگین متحرک تمرکز کرده اند و قرار است از این طریق سیگنالهایی برای ورود به بازار بدهند. من واقعا نمی فهمم در صورتی که میانگین های متحرک (EMA) دقیق تری وجود دارند چه لزومی برای انجام این کار بوده است. با این حال، این موضوع اصلی بحث ما نمی باشد. بیایید برگردیم به بحث همگرایی. بنابراین، خطوط آبی در نمودار بازتاب شیب روند های فعلی می باشد. اگر به شیب خطوط نمودار قیمت و اندیکاتور در یک زمان نگاه کنید متوجه خواهید شد که هر دو در یک جهت در حال حرکت هستند. به عبارت دیگر، مقادیر بر هم منطبق هستند، که این نکته نشانگر اصل همگرایی می باشد. همگرایی دارای خواص عملی نبوده و سیگنالی برای ورود به بازار ارائه نمی دهد. این پدیده فقط نشان دمی دهد که روند فعلی به اندازه قابل قبولی قوی بوده و در مرحله توسعه می باشد همچنین به احتمال زیاد روند فعلی ادامه دار خواهد شد.
واگرایی زمانی اتفاق می افتد که قیمت در نمودار و اندیکاتور مخلاف هم باشند. به عبارتی دیگر زمانی واگرایی اتفاق می افتد که نمودار قیمت صعودی بوده و اندیکاتور های تکنیکال نزولی باشد، یا به عبارت دیگر مسیر (اسلوپ) ها در این دو شاخص متفاوت می باشند، مانند شکل زیر:
دوباره، در اینجا از AO برای شناسایی واگرایی استفاده می کنیم. در شکل بالا به طور مشابه واگرایی نیز مانند همگرایی نشان داده شده است. فقط در اینجا ما متوجه شدیم که دامنه های خطوط آبی در نمودار قیمت و در اندیکاتور به صورت مخالف هم حرکت می کنند. به عبارتی دیگر، از هم دور شدن این خطوط معنی اصلی کلمه ی واگرایی می باشد. واگرایی کاربرد های عملی بسیاری دارد. اصلی ترین کاربرد آن این است که واگرایی معمولا زمانی رخ می دهد که روند در حال ضعیف تر شدن می باشد و هر لحظه ممکن است معکوس شود. می توان گفت، واگرایی یکی از اصلی ترین سیگنال های تغییر روند است.
تصورات و توصیه های اشتباه در تعیین واگرایی
قبل از نوشتن این مقاله، طبق معمول من تصمیم گرفتم اطلاعات بیشتری درباره این موضوع در پایگاه های آموزشی فارکس پیدا کنم. من واژه “ مثال های واگرایی” را سرچ کردم و با مثال هایی آشنا شدم که ارزش بررسی کردن هم نداشتن چرا که بیشتر آن ها از یک دیگر کپی شده بودند و بخشی از آن ها هم کلا مثال های غلطی از واگرایی بودند. و قسمت نارحت کننده ماجرا آنجا بود که این کمپانی های آموزشی مثال های غلط را از یکدیگر کپی هم کرده بودند!
تصمیم گرفتم در این مورد زمان بیشتری را صرف تحقیق کنم و یک لیست کوچک از اشتباهاتی که تریدر ها و نویسندگان مقالات آموزشی در مورد تشخیص واگرایی دارند را تهیه کنم:
- من متوجه شدم بسیاری از وب سایتها و نویسندگان، واگرایی را اشتباه تشخیص می دهند. دلایل این اشتباهات: اگر جهت اندیکاتور صعودی باشد، آنها فکر می کنند خط ترسیم شده تحت قله های اندیکاتور در بیشینه حالت ممکن قرار دارد بنابراین آن ها پیک ها را با یک خط به هم وصل می کنند. به همین ترتیب در مورد روند صعودی نیز، زمانی که پیک های اندیکاتور در بالای خط 0 باشد، کف های قیمتی نمودار را به هم وصل می کنند. به عبارتی دیگر، آنها باور دارند اگر اندیکاتور کاهشی بودن را نشان دهد، باید کف ها را به هم وصل کنند و اگر صعودی بودن را نشان دهد سقف ها را به هم دیگر وصل می کنند. مثال چنین تشخیصی در شکل فوق نشان داده شده است (1). اما این تشخیص کاملا غلط می باشد. در زمانی که روند نزولی می باشد، اگر میله های اندیکاتور زیر خط 0 باشد، ما خطوط را با کف ها در نمودار قیمتی رسم می کنیم. اگر میله های اندیکاتور بالا خط 0 اندیکاتور باشد، زمانی که روند صعودی می باشد، سقف ها را در نمودار قیمت به هم دیگر وصل می کنیم.
- دومین خطا معمول، زمانی رخ داده بود که تریدر ها واگرایی را با اتصال پیک های مجاور اندیکاتور تشخیص داده بودند اما خط 0 اندیکاتور را چک نکرده بودند که آیا زمان تشکیل این پیک ها، میله های اندیکاتور از خط 0 عبور کرده اند یا خیر. در داخل تصویر چنین شرایطی با شماره ی (2) نمایش داده شده است. در آنجا کف ها و سقف های اندیکاتور به شکل صحیحی به هم متصل شده اند اما مهم ترین شرط رعایت نشده است. در واقع ایراد کار این است که، در زمان شکل گیری پیک های قیمتی، روند با تغییر مواجه شده بود، که عبور میله ها از خط 0 اندیکاتور، نشان گر این مساله می باشد. در این شرایط پیک های مجاور که به هم متصل شده اند نشانگر یک روند واحد نمی باشند. پیک ها هر کدام از روند های مختلفی می باشند که نمی توان آن ها را به هم دیگر متصل کرد. برای شناسایی واگرایی، فقط می توان نکات نشان دهنده یک روند را با هم مقایسه کرد.
- خطای دیگر زمانی رخ می دهد که فکر کنید، اگر در اندیکاتور شیب صعودی وجود داشته باشد و در نمودار قیمت شیب نزولی وجود داشته باشد، این همگرایی است. نمی توانید فقط به دلیل این که دامنه خطوط در یک نقطه معین همگرا می شوند، نتیجه بگیرید که الگوی مشاهده شده یک همگرایی است. و اگر شیب خطوط رسم شده در اندیکاتور، نزولی باشد، و در نمودار قیمت، صعودی باشد - پس این واگرایی است، زیرا خطوط واگرا می شوند و اختلاف ایجاد می شود. در شکل بالا، چنین نمونه ای نیز نشان داده شده است (3). احتمالاً تا الان متوجه شده اید که این یک نظریه کاملاً غلط است و با تعاریف دقیقی از این پدیده ها مغایرت دارد.
- همچنین یک عقیده رایج در بین تریدرها وجود دارد که سیگنال های واگرایی را می توان با استفاده از اسیلاتور هایی نظیر RSI نیز دریافت کرد. این نظریه کاملا اشتباه می باشد. شما می توانید از طریق این اسیلاتور اختلاف های موجود را ببینید. زیرا این شاخص بر اساس یک اصل کاملا متفاوت به وجود آمده است و یک میانگین متحرک نمی تواند نشان دهنده واگرایی باشد. اگر اثبات واگرایی با میانگین متحرک امکان پذیر بود. هر تغییر در جهت حرکت نمودار قیمت، نشان گر یک واگرایی بود که طبعا این تغیرات نشان گر تغییر روند نمی باشد.
چگونه از واگرایی ها سیگنال بگیریم
بعد از بررسی اشتباه های رایج بیایید راه های اصلی شناسایی واگرایی را بررسی کنیم و ببنیم چطور می توان با استفاده از واگرایی، سیگنال هایی برای ورود یا خروج دریافت کرد.
ما اصول اساسی دریافت سیگنال را در مراحل مختلف بررسی خواهیم کرد:
- اول از همه، شما باید در حال حاظر جهت حرکت روند را در نمودار تعیین کنید. در هر دو مورد، روند صعودی است.
- سپس، شما باید کف ها و سقف ها را در روند اصلی تشخیص دهید. ما بیشتر به سقف ها علاقه مندیم چرا که روند در نمودار قیمت صعودی می باشد.
- سپس برای تعیین واگرایی باید 2 سقف را شناسایی کرده و آن ها را با خطوطی به هم دیگر وصل کنیم.
- در مرحله بعدی یک اندیکاتور به نمودار قیمت اضافه می کنیم، که می توانیم آن را از بین AO یا MACD انتخاب کنیم. من شخصا AO را ترجیح می دهم.
- سپس بلند ترین نقاط در بین میله های اندیکاتور را انتخاب کرده و به هم وصل می کنیم و این کار را در نمودار قیمت هم تکرار می کنیم قبل از انجام این کار زمان بندی نقاط تفاوت بین دایورجنس و تأیید در چیست؟ را به گونه ای هماهنگ می کنیم که با هم دیگر تطابق داشته باشند.
- با توجه به این که در هر دو مورد اختلاف (واگرایی) وجود دارد، می توانیم متوجه شویم که روند در حال تغییر می باشد که این نکته می تواند در روند معاملات کاربردی باشد.
- حال ما باید نقاط ورود به بازار را تشخیص دهیم. نقطه ی ورود به سیگنال های واگرایی: پس از تشخیص واگرایی منتظر می مانیم تا در داخل اندیکاتور یک میله ی قرمز تشکیل شده و هه زمان با این میله باید یک کندل کاهشی نیز در نمودار قیمت مشاهده کنیم، که این کندل نقطه ی ورود ما می باشد (Sell zone)
- نقطه خروج اولین کندل استیک در نمودار قیمتی می باشد، که مطابق با میله اول نمودار اندیکاتور می باشد و بالای میله قبلی بسته شده است وبرخلاف قبلی (قرمز)، دارای رنگ متفاوتی می باشد (سبز) (profit zone)
- در یک استراتژی پایه، ما از حد ضرر استفاده می کنیم و آن را کمی بالاتر از سقف قیمتی که توسط واگرایی تشخیص داده ایم تعیین می کنیم.( stop zone)
ویژگی های دریافت سیگنال واگرایی از اسیلاتور
ما این خصوصیات را از طریق مثال اندیکاتور AO در نظر خواهیم گرفت :
- اندیکاتور AO دارای دو رنگ می باشد که به واضح بودن آن کمک می کند. میله های سبز نشان دهنده افزایش قیمت بوده و میله های قرمز حاکی از کاهش قیمت می باشند.
- شرایطی وجود دارد که پس از دریافت سیگنال واگرایی، میله های اندیکاتور قله های دیگری را تشکیل می دهند و قیمت سقف و کف های دیگری تشکیل می دهد. این پدیده انباشت واگرایی (یا تجمع واگرایی) نام دارد. در این مورد بعدا صحبت خواهیم کرد.
- هرچه واگرایی یا شیب خطوط بیشتر باشد، سیگنال قوی تر خواهد بود و در نتیجه این سیگنال قوی تر خواهد بود.
انباشت واگرایی.
تقریبا هر کسی که با واگرایی سر و کار داشته است با این پدیده مواجه شده است اما هرکسی نمی داند که در این شرایط چه کاری باید انجام دهد.
زمانی که با اندیکاتور هایی مانند AO و MACD کار می کنید، شاید متوجه شده باشید که بعد از سیگنال واگرایی، اندیکاتور به درستی کار نمی کند بلکه برعکس یک کف و سقف را تشکیل می دهد در حالی که از خط 0 عبور نمی کند. و ما دو پیک را مشاهده نمی کنیم بلکه سه پیک یا بیشتر وجود دارد. شاید در ابتدا به ذهنمان برسد که این یک خطا بوده و گزینه ای دیگر برای تعیین حد ضرر یا بستن معامله نمی بینیم.
اما اگر بیشتر به شرایط شکل گیری بازار توجه کنیم، خواهیم دید که سیگنال کنسل نمی شود ولی به زمان (تایم فریم) و شرایط دیگری در بازار منتقل می شوند. به عبارت دیگر سیگنال ها با هم جمع (انباشت) می شوند. چرا این اتفاق می افتاد؟ جواب ساده است، زیرا ما در تشخیص واگرایی ها، فقط از قسمتی از روند کلی بازار استفاده می کنیم و گاهی اوقات واگرایی های ما با واگرایی های تایم های بالاتر برخورد می کنند. به عبارت دیگر سیگنال اولیه این معنی را می رساند که روند محلی در محدوده جهانی در حال تغییر است. بنابراین این روند محلی یک حرکت اصلاحی نامیده می شود. پس اندیکاتور نشان می دهد که وجود واگرایی در زمان شروع حرکت اصلاحی و بعد تمام شدن اصلاح و زمانی که روند اصلی در جریان می باشد، اندیکاتور متوجه اشتباه خود تفاوت بین دایورجنس و تأیید در چیست؟ شده و بدون تغییر روند کلی شروع به دنبال کردن قیمت می کند (بالاتر از خط 0 نمی رود). زمانی که این روند تمام می شود، اندیکاتور سیگنال واگرایی مجدد می دهد که در داخل سیگنال قبلی جای گرفته است. و هم اکنون این سیگنال یک سیگنال تنها می باشد. این ممکن است تا تغییر روند کلی ادامه پیدا کند. آنطور که من در یاد دارم قوی ترین نوعی سیگنالی که تا به امروز با آن مواجه بودم سیگنای بود که به طور متوالی بین پنج پیک شکل گرفت. اما چنین سیگنالهایی بسیار نادر هستند. در بازار مدرن، مدت هاست که هیچ سیگنالی وجود ندارد که بیش از سه پیک در تایم فریم میان مدت و بیشتر به وجو آمده باشد. در فواصل کوتاه، می توانید 5 یا 6 مورد از این گونه سیگنال ها را بیابید اما چنین سیگنال هایی نمی توانند قابل اطمینان باشند.
بنابراین بیایید ببینیم چگونه می توان از این نکته برای اهداف خود و سود گرفتن استفاده کرد:
طبق قوانینی که در بالا توضیح داده شد، پس از دریافت سیگنال تغییر روند، واگرایی را تعیین می کنیم (منطقه فروش 1). سیگنال با استفاده از قیمت ها کار می کند، اما این به چه معنی می باشد؟ بعد از تشکیل شدن تعداد زیادی از میله های قرمز، میله های سبز تشکیل می شوند اما هیچ جابجایی در اطراف خط 0 در اندیکاتور نشان داده نمی شود. در نمودار قیمت، سقف دیگری (یعنی سقف سوم) به صورت موازی شکل می گیرد. حالا یک واگرایی بین سقف دوم و سوم و همچنین بین سقف اول و سوم شکل میگیرد. پس ما با واگرایی های زیادی رو به رو هستیم و یکی پس از دیگری ظاهر می شوند. البته شما در اینجا باید پوزیشن اولیه خود را حفظ کرده و سفارش های را با در نظر گرفتن حد ضرر ببندید در غیر این صورت کل سرمایه شما ارزش خود را از دست خواهد داد. موثرترین روش برای استفاده از این خاصیت، ادغام آن با روش topping up می باشد که در این مورد در مقاله ای دیگر به صورت مفصل بحث خواهیم کرد. بنابراین باز کردن سفارش جدید روی یک سیگنال جدید منطقی به نظر می رسد. در این حالت ما سیگنال فروش دوم را دریافت می کنیم (منطقه فروش 2). در نتیجه دو سفارش فروش جدید باز خواهد شد. در اینجا ما فقط به تعیین سطح سود نیاز خواهیم داشت (سطح سود کلی). خوشبختانه ما می دانیم که این کار باید چگونه انجام شود فقط باید به اندازه کافی صبر داشته باشیم. علاوه بر این، اگر عبور از خط 0 طولانی شود، ما سیگنالی مبنی بر بستن سفارش ها دریافت می کنیم. همه معاملات در یک منطقه بسته هستند و ما با هر دو روش سود خواهیم داشت.
جمع بندی :
در شکل بالا، من به طور واضح نشان دادم که واگرایی و هم گرایی می توانند جواب های متفاوتی را برای چگونگی تشخیص صحیح روند داشته باشند.
بسیاری از تریدر ها استراتژی مختلف و مستقل از همی را بر اساس نتایج سیگنال های واگرایی از اندیکاتور های AO و MACD اعمال می کنند در بالا در مورد چگونگی باز کردن معاملات با استفاده از این استراتژی توضیح دادیم.
این فرایند می تواند کاملا قابل اعتماد باشد، اما باید به یاد داشته باشیم که اگر سیگنال در زمانی دریافت شود که در تایم فریم بالاتری قرار دارد، سیگنال قابل اعتماد تری خواهد بود. طبق تجربه شخصی من با این استراتژی، موثرترین بازه زمانی بازه H1 خواهد بود.
به نظر من حتی اگر از این روش به عنوان یک استراتژی معاملاتی استفاده نکنید، باز هم میتوان از آن به عنوان نشانه برای تغییر روند استفاده کرد.
ربات های تریدینگ، مزایا و معایب
این روزها هوش مصنوعی به سرعت در حال گسترش در جهان می باشد و کم کم همه چیز در جهان به سمت هوشمند شدن پیش می رود. دنیای ترید و معامله گری نیز از این موضوع مستثنا نیست و هوشمندسازی به این حوزه نیز وارد شده است.
ربات های تریدینگ، از ایده ای استفاده می کنند که شاید تا چندین سال پیش، یک رویا به نظر می رسد و اما امروزه، چندین سال است که به واقعیت پیوسته است. این رویا این بود که انسان بتواند در هر لحظه بازارهای مالی را رصد کند، به طور همزمان چندین ارز دیجیتال و یا چندین سهام مختلف را در بازارهای مختلف و در تایم فریم های مختلف بررسی کنید و در ادامه به معالمه بپردازد. ربات های تریدینگ این رویا را به حقیقت رسانده اند.
ربات های تریدینگ از الگوریتم های مختلف که توسط برنامه نویسان مجرب طراحی شده اند، پیروی می کنند. با استفاده از این الگوریتم ها، ربات ها پیوسته بازارها را در زمان های مختلف و به وسیله شاخص ها، اندیکاتورها و الگوهای مختلف رصد و بررسی می کنند و با تشخیص نقاط ورود مناسب به بازار، به صورت اتوماتیک سیگنال ترید را تولید و یا به طور خودکار معامله را انجام می دهند.
ربات های تریدینگ علاوه بر اینکه می توانند به صورت هوشمند و با استفاده از این الگوریتم ها بازار را پیشبینی کنند و بر اساس آن برای شما معامله کنند، می توانند معاملات تریدرهای بزرگ و باتجربه را عینا برای شما انجام دهند. به این کار، کپی تریدینگ (Copy Trading) گفته می شود. یعنی یک تریدر با تجربه، معاملات خود را انجام می دهد، ربات این معاملات را می بیند و برای ما نیز به صورت اتوماتیک در همان لحظه معاملات را اجرا می کند.
ربات های تریدینگ چگونه کار می کنند؟
برای استفاده از ربات های تریدینگ شما معمولا به کلید API صرافی خود احتیاج دارد. کلید API یک کد چند کاراکتری است که صرافی در اختیار شما قرار می دهد و شما می توانید آن را به تفاوت بین دایورجنس و تأیید در چیست؟ ربات بدهید. ربات از طریق این API می تواند به حساب شما متصل شود و با استفاده از سرمایه موجود در حساب شما، خرید و فروش انجام دهد. البته نگران نباشید، چرا که ربات تنها برای باز و بسته کردن معاملات اختیار خواهد داشت و نمی تواند پولی را از حساب شما برداشت و یا واریز کند. درواقع API تنها اختیار خرید و فروش و ترید کردن با همان سرمایه موجود در حساب را به ربات می دهد (مگر این که از طریق صرافی این امکان را برای ربات فعال کنید).
ربات های تریدینگ در دو نوع رایگان و غیر رایگان در دسترس هستند. ربات های رایگان معمولا برنامه نویسی ابتدایی دارند و از الگوریتم ها و استراتژی های اشباع شده و عمومی استفاده میکنند و در نتیجه نمی توانند به آن صورت سودزا باشند. اما ربات های اختصاصی و معتبر، معمولا توسط برنامه نویسان و تریدرهای بزرگ دنیا ساخته شده اند و در نتیجه با پرداخت حق اشتراک آنها می توانید معاملات امن و کم ریسکی را حتی در زمان خواب تجربه کنید! برای پرداخت حق اشتراک نیز معمولا می توانید از Credit Card، PayPal و یا ارزهای دیجیتال استفاده کنید.
ربات های تریدینگ معمولا اطلاعات و داده های تکنیکال مختلف را کنار یکدیگر میگذارند و با استفاده از ترکیب آنها، بازار را پیشبینی می کنند. این داده های می تواند اندیکاتورهایی مثل میانگین های متحرک، RSI ، MACD ، CCI ، شناسایی نقاط اشباع ، دایورجنس ها و . باشد. یا اینکه الگوهای مختلف کندلی و نموداری باشد. برای آشنایی بیشتر با اندیکاتورها می توانید مقاله با عنوان 20 اندیکاتور پر کاربرد در تحلیل تکنیکال را مطالعه نمایید.
یکی از ابزارهای مهم و پرکاربرد در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها می باشند. اندیکاتورها درواقع نقش یک راهنما را برای تحلیلگر دارند و به تحلیلگر کمک می کنند تا تحلیل دقیق تری از شرایط و روند بازار داشته باشد. اندیکاتورها مثل علائم راهنمایی رانندگی جاده برای یک راننده هستند.
ربات این داده های تکنیکال را داخل الگوریتم های خود قرار می دهد و در ادامه با تحلیل آنها به وسیله اندیکاتورها برای شما معامله می کند.
ربات ها علاوه بر باز کردن معاملات در نقاط ورود مناسب، می توانند حد سودهای معامله را نیز مشخص کنند و در نقاط مشخصی برای شما سیو سود انجام دهند. (بخشی از معامله را ببندند تا در صورت بازگشت قیمت، سود شما از دست نرفته باشد) همچنین می توانند حد ضرر نیز مشخص کنند تا در صورت اینکه قیمت برخلاف تحلیل ربات عمل کرد، ضرر شما بیش از حد نباشد.
علاوه بر داده های تکنیکال، ربات های تریدینگ می توانند از داده های فاندامنتال نیز استفاده کنند. داده های فاندامنتال معمولا پیچیده تر از داده های تکنیکال هستند و در نتیجه این نوع از تحلیل ها در ربات های پیشرفته تر وجود دارند. این داده ها شامل داده های درون شبکه و اخبار و اتفاقات بازار می باشند. منظور از داده های درون شبکه، شاخص هایی هستند که به وسیله تراکنش های انجام شده بر بستر بلاکچین محاسبه می شوند و یا از طریق آنالیز شبکه های اجتماعی میزان جو بازار را تخمین بزنند.
علاوه بر این، تعدادی از ربات های پیشرفته می توانند بر اساس اخبار منتشره در بازار نیز معامله انجام دهند. می دانیم که بازار امروز ارزهای دیجیتال بسیار به اخبار و وقایع حساس است و انتشار یک خبر خوب یا بد می تواند به سرعت قیمت را بالا کشانده و یا به سمت پایین هدایت کند. در نتیجه رباتی که بتواند اخبار را نیز آنالیز کرده و بر اساس آن ترید کند، بسیار مناسب اما نادر است. در کنار اخبار و وقایع، توییت های افراد مهم و تاثیرگذار در بازار نیز به شدت بر قیمت تاثیرگذار است. گرچه هوش مصنوعی همچنان قادر به درک مفهوم دقیق منظور انسان ها نیست و تحلیل مباحث فاندامنتال فقط از هوش طبیعی بر می آید و حتما باید تنظیمات ربات ترید را طبق همان شرایط تعیین کرد. پس بهتر است که خودمان اخبار و توییت های افراد تاثیر گذار را دنبال کنیم. برای آشنایی با 10 فرد تاثیر گذار در بازار ارز دیجیتال می توانید مقاله ای با همین عنوان را مطالعه نمایید.
این روزها با اضافه شدن خیل کثیری از افراد جامعه به این بازار، عامل دیگری هم برای تعیین جهت بازار اضافه شده؛ عاملی به نام رهبران کریپتو. افراد زیادی در این بازار وجود دارند که با توجه به سوابق درخشان و کاریزمای بالایی که دارند، به عنوان رهبران این حوزه شناخته می شوند.
مزایای استفاده از ربات های تریدینگ
سوددهی بدون نیاز به دانش در مورد بازار
مهم ترین عاملی که می تواند به شما در سود گرفتن از بازارهای مالی کمک کند، آموزش دیدن است. شما بدون آموزش و کسب دانش لازم برای فعالیت در یک بازار مالی نمی توانید به خوبی از آن کسب درامد کنید. اما آموزش دیدن در بازارهای مالی معمولا وقت گیر است، خصوصا بازارهایی مثل بازار ارزهای دیجیتال یا فارکس که بخش های مختلفی دارند، معمولا آموزش های بیشتری نیز می طلبند. در نتیجه شما نیاز دارید که ساعت ها آموزش ببینید تا بتوانید در این بازارها فعالیت کنید. علاوه بر این، باید تجربه کار در بازار را نیز کسب کنید. چرا که بسیاری از نکات کلیدی در ترید کردن فقط و فقط با تجربه به دست می آیند و شما نمی توانید آنها را در هیچ دوره یا کلاس آموزشی پیدا کنید، پس بازار بزرگترین معلم شماست. در نتیجه اگر زمان کمی دارید و وقت کافی برای آموزش دیدن و کسب تجربه در این بازارها را ندارید، ربات های تریدینگ می توانند به کمک شما بیایند.
صرفه جویی در زمان
حتی اگر معامله گر حرفه ای و کارکشته ای باشید، نمی توانید 24 ساعته پشت صفحه مانیتور بنشینید، چارت ها تفاوت بین دایورجنس و تأیید در چیست؟ و اندیکاتورهای مختلف را ببینید و منتظر فرصت مناسب برای ترید کردن باشید. اما ربات های تریدینگ این کار را برای شما آسان می کنند و به جای شما 24 ساعته بازار را تحت نظر دارند و در نتیجه هیچ فرصتی را به خاطر کمبود زمان از دست نمی دهند. از طرفی شما نیز می توانید با خیال راحت به کارهای روزمره، شغل خود، استراحت و . بپردازید و ربات همه کار را به صورت خودکار برای شما انجام می دهد.
ایجاد فرصت های جدید سوددهی
میدانیم که بازار ارزهای دیجیتال برخلاف بازارهایی مثل بورس، هفت روز هفته و 24 ساعته فعال است. در نتیجه هر روزی از هفته و هر ساعتی از شبانه روز ممکن است یک فرصت خوب برای ترید کردن ایجاد شود. از طرفی امروزه هزاران ارز دیجیتال ساخته شده که هرکدام چارت و شرایط فاندامنتال خاص خود را دارند و در نتیجه هرکدام ممکن است در ساعت ها و روزهای خاصی فرصت مناسبی برای ترید کردن ایجاد کنند. مسلم است که یک انسان نمی تواند همه روزه و 24 ساعته بازار را رصد کند و همه ارزهای موجود در بازار را زیر نظر داشته باشد. اما تکنولوژی به کمک انسان آمده است و ربات های تریدینگ می توانند در لحظه، جفت ارزهای مختلفی را زیر نظر بگیرند و هرکجا که فرصت مناسبی پدید آمد، معامله را باز کنند.
ربات ها احساسات انسان را ندارند!
نکته مهم بعدی این است که ربات ها برخلاف انسان عاری از هرگونه احساسات هستند و در نتیجه بدون تاثیر گرفتن از اینگونه احساسات ترید می کنند که این می تواند سود بیشتری را برای شما به ارمغان بیاورد. میدانیم که یکی از اشتباهات بزرگ تریدرها این است که اجازه می دهند احساساتی مثل ترس و طمع بر استراتژی معاملاتی آنها اثر بگذارد و در نتیجه آنها متوجه ضررهای بزرگی می شوند. اما ربات ها نه طمع دارند و نه از معامله در بازار می ترسند. آنها صرفا بر اساس الگوریتم های از پیش تعیین شده عمل می کنند و در نتیجه هیچگاه برخلاف استراتژی موجود در الگوریتم خود عمل نمی کنند. برای مطالعه بیشتر در مورد نقش احساسات در معاملات می توانید مقاله 5 اشتباه بزرگ تریدرها را از سایت بست سیگنال مطالعه بفرمایید.
تا به حال فکر کردید که چرا فقط 5% افراد در ترید موفقند و مابقی آنان در بلند مدت متضرر بیرون می آیند ؟ چه اشتباهاتی از این تریدر ها سر میزند که حتی با تجربه ها را نیز اسیر خود کرده؟ در این مقاله به 5 مورد از مهم ترین اشتباهات میپردازیم!
خطرات و معایب استفاده از ربات های تریدینگ
باگ ها و خطاهای برنامه نویسی
حقیقت این است که ربات های تریدینگ با وجود سابقه نسبتا خوبی که در بازارهای مالی دارند، هنوز هم نتوانسته اند به نحو کامل و بدون نقص خود را با بازارها هماهنگ کنند. همواره مشکلات و باگ های نرم افزاری در این ربات ها وجود دارد که ممکن است در شرایطی به شما ضرر برساند. در نتیجه پیشنهاد میکنیم که حتما از ربات های خوش سابقه و قوی بازار استفاده کنید؛ چرا که این ربات ها در طول سال های زیادی که در بازارهای مختلف مالی فعالیت کرده اند، ممکن است انواع باگ ها و مشکلات را تجربه کرده باشند یا کاربران آنها را اطلاع داده باشند و تیم توسعه دهنده آنها را رفع کرده باشد. به همین جهت، این ربات ها با توجه به سابقه طولانی خود، کمتر با مشکلات نرم افزاری مواجه می شوند و کاربران نیز کمتر از راه این مشکلات متضرر می شوند.
کلاهبرداری در قالب ربات های تریدینگ
توجه داشته باشید که هر رباتی قابل اعتماد نیست و شما نباید اطلاعات شخصی حساب صرافی یا والت خود را در اختیار هر رباتی قرار دهید. چرا که کلاهبران ممکن است از این ربات ها به عنوان طعمه استفاده کنند و در ادامه از آنها برای فیشینگ و سرقت از شما بهره ببرند. در نتیجه قبل از استفاده از ربات های تریدینگ، حتما در مورد آن ربات تحقیق کنید و نظرات کاربران را بخوانید تا از اعتبار آن ربات اطمینان حاصل کنید. البته بهتر است از ربات های معروف و پرکاربرد بازار استفاده کنید تا ریسک این مشکلات را به حداقل برسانید.
ربات ها انواع استراتژی ها را پوشش نمی دهند
هر فردی در بازارهای مالی بسته به نیاز خود، حال و احوالات روحی و میزان ریسک پذیری خود، استراتژی خاص خود را بر می گزیند و از آن برای ترید کردن استفاده می کند. اما ربات ها معمولا استراتژی های محبوب و پرکاربرد بین مردم را پوشش می دهند و در نتیجه ممکن است بهترین استراتژی مناسب شما را نداشته باشند و یا حتی آن استراتژی دیگر منسوخ شده باشد.
اتفاقات پیشبینی نشده
ربات های تریدینگ صرفا بر اساس یک الگوریتم از پیش نوشته شده عمل می کنند. اما بازار مرتبا در حال تغییر و تحول است و هرروز اتفاقات جدید در بازار می افتد. در نتیجه با گذر زمان، ممکن است الگوریتم موجود در ربات ها دیگر جوابگوی شرایط کنونی بازار نباشد. هرچند که توسعه دهندگان ربات های محبوب و خوش اعتبار، همواره در حال بروزرسانی الگوریتم ها و استراتژی های موجود در ربات ها هستند، اما به هر حال، هیچ چیز نمی تواند جای هوش انسانی را در ترید کردن و تحلیل شرایط بازارهای مالی بگیرد.
10 ربات تریدینگ برتر در دنیا
- کریپتوهاپر (CryptoHopper)
- پایونکس (Pionex)
- بیتس گپ (BitsGap)
- هاس آنلاین (HaasOnline)
- کریپتو تریدر (CryptoTrader)
- تری کاماس (3Commas)
- زیگنالی (Zignaly)
- توکن ستس (TokenSets)
- مودرکس (Mudrex)
- شریمپی (Shrimpy)
سخن آخر
حال که با مزایا و معایب ربات های تریدینگ آشنا شدیم، قبل از استفاده نکاتی را باید در نظر گرفت.
ربات اتوترید می بایست از استراتژی های تکنیکال بروز شده برخوردار باشد و طبق شرایط فاندامنتال حاکم بر بازار تصمیم گیری و ریسک سنجی کند. در مارکت هایی مانند ارز دیجیتال که گاهی اوقات جو روانی حاکم است ربات های اتوترید اغلب با ضرر مواجه میشوند چون بازار طبق قاعده های تکنیکال پیش نمیرود. در این مواقع میتوان به برتری ربات های کپی-ترید اشاره کرد چون تریدر سرشاخه اینگونه شرایط را شناسایی کرده و در مواقع درست ترید های خود را باز میکند. در هر صورت اگر شرایط بازار را نامناسب دیدید و یا ضرر های ربات شما از قانون شش درصد مدیریت سرمایه تخطی کرد، حتما خودتان به طور موقت ترید خودکار را متوقف کنید تا از ضرر های بیشتر جلوگیری شود.
پیشنهاد میکنیم که تنظیمات ترید ربات مورد نظر را طبق قوانین مدیریت سرمایه تعیین کنید تا بهترین راندمان را تجربه کند. برای آشنایی بیشتر با تکنیک ها و مفاهیم مدیریت سرمایه ، حتما مقاله زیر را مطالعه نمایید.
معرفی و آموزش مفهومی-کاربردی مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک در بازار های مالی به همراه مثال واقعی و تکنیک های طلایی به همراه ویدئو آموزشی
تریگر در پرایس اکشن
تریگر در پرایس اکشن به معنای محرک ورود به معامله است. یعنی زمانی که پتانسیل ورود به معامله در یک ناحیه وجود داشته باشد، تریگر شما را از ورود به معامله مطمئن می کند. واژه تریگر در لغت به معنای ماشه است و زمانی که معامله گران تریگر مناسب به ورود برای معامله را می بینید، وارد معامله می شوند. البته تریگر می تواند نقطه مناسب خروج از معامله را هم به شما نشان دهد.
در این بخش از سری مقالات پرایس اکشن تریگر ورود و کاربرد آن در معاملات را بررسی می کنیم. قبل از شروع معرفی انواع تریگر در پرایس اکشن بهتر است بدانید که در اکثر مواقع واژه های تریگر پرایس اکشن و سیگنال پرایس اکشن به جای دیگر استفاده می شوند. در واقع می توان گفت تریگرهای ورود به معامله درون ستاپ های معاملاتی وجود دارند.
معرفی تریگر در پرایس اکشن
پرایس اکشن نوعی از سبک های معامله گری است که در آن بررسی حرکات قیمت در گذشته برای پیشبینی آن در آینده استفاده می شود. در این سبک معامله گری مناطق و سطوح قیمتی مهم شناسایی میشوند و بعد از آن معامله گران منتظر ظهور یک تریگر یا نشانه قوی برای ورود به معامله می مانند. بنابراین تریگر نشانه ای است که نقطه ورود مناسب و بهینه ای به معامله گران نشان می دهد.
انواع تریگر در پرایس اکشن
انواع مختلفی از تریگرهای ورود به معامله وجود دارد که می توان آنها را به ۴ دسته مختلف دسته بندی کرد:
۱- تریگرهای کندلی در پرایس اکشن
در تریگرهای کندلی زمانی که قیمت به یک منطقه مهم حمایت/ مقاومت می رسد، معامله گران با دیدن الگوهای کندل استیک پرایس اکشن وارد معامله می شوند. مهمترین الگوهای کندل استیکی که در سبک پرایس اکشن از آنها استفاده می شود، الگوهای تفاوت بین دایورجنس و تأیید در چیست؟ زیر هستند:
- الگوی پین بار
- الگوی اینساید بار
- الگوی اینگالفینگ یا پوشا
برای مثال زمانی که در یک منطقه ی مقاومتی مهم، معامله گران الگوی پین بار نزولی را می بینند از آن به عنوان تریگر نزولی ورود به معامله فروش استفاده می کنند.
همان طور که در شکل بالا می بینید، پین بار نزولی در ناحیه مقاومتی ایجاد شده است. در مثال بالا این الگوی کندل استیک به عنوان تریگر ورود به معامله در نظر گرفته شده است.
۲- تریگرهای الگویی در پرایس اکشن
یکی دیگر از انواع تریگر در پرایس اکشن، الگوها هستند. این الگوها را می توان به دو دسته الگوهای چارتی یا نموداری و الگوهای هارمونیک تقسیم بندی کرد.
برای مثال به شکل زیر دقت کنید. این شکل الگوی سر و شانه را نشان می دهد. شکسته شدن خط گردن درنقطه ۴ سیگنال یا تریگر ورود به معامله فروش را صادر کرده است.
۳- تریگرهای شکست در پرایس اکشن
شکست ناحیه حمایت یا مقاومتی یا خطوط روند، یکی دیگر از تریگرهای ورود به معامله در سبک پرایس اکشن است. معامله گران پرایس اکشن برای تشخیص شکست سعی می کنند از تایم فریم های پایین تر استفاده کنند. اگر در تایم فریم پایین تر، شکست تایید شد، وارد معامله می شوند.
در شکل بالا شکست قیمت در دو سطح مختلف را مشاهده می کنید. در سطح اول می توانید شگل گیری یک مثلث افزایشی را ببینید. همان طور که می بینید اسپرینگ یا شکست ناموفق (اسپرینگ نوعی شکست در جهت عکس پیشبینی شده قیمت در چرخه وایکوف است) رخ داده و یک دوجی بعد از آن تشکیل شده که نشانه توقف حرکت در آن جهت است. سطح دوم با یک مارابوزو ی قوی شکسته شده که یکی از تریگرهای مهم شکست تلقی می شود.
در برخی از سبک های پرایس اکشن از ستاپی با نام شکست جعلی ( Fake or False Break out ) یاد میشود. این شکست ناموفق ممکن است در سبک های مختلف پرایس اکشن نام های متفاوتی داشته باشد اما همه آنها بر این موضوع دلالت دارند که قیمت از ناحیه حمایت/ مقاومت می گذرد و به ظاهر آن را می شکند اما پس از مدتی قیمت برمی گردد و شکست، ناموفق تلقی می شود.
در شکل بالا نمونه ای از شکست ناموفق تفاوت بین دایورجنس و تأیید در چیست؟ قیمت در ناحیه مقاومتی را مشاهده می کنید.
۴- تریگرهای پولبکی در پرایس اکشن
تریگر پولبک یکی دیگر از انواع دیگر تریگر در پرایس اکشن است. در این روش، پایان حرکات اصلاحی یا همان پولبک ها شناسایی شده و معامله گران با استفاده از آنها وارد معامله می شوند. به زبان ساده یعنی اگر در یک روند صعودی قیمت به یک مقاومت رسید و شروع به ریزش در جهت نزولی کرد، اصلاح قیمت شروع می شود. معامله گران پرایس اکشن با استفاده از روشهای مختلف میزان اصلاح را پیش بینی می کنند و در نقطه مناسب در پایان اصلاح و در جهت روند اصلی وارد معامله میشوند. در این شیوه از ورود به معامله میزان ریسک به ریوارد بیشتر است. به عبارت دیگر میزان سود به دست آمده تریدرها نسبت به ضرر احتمالی بیشتر است.
در شکل بالا سه پولبک قیمت در روند صعودی را مشاهده می کنید. از بین این سه پولبک، دومین مورد با تشکیل یک پین بار صعودی، تریگر محکمی برای ورود به معامله مشخص کرده است.
۵- تریگرهای اندیکاتوری در پرایس اکشن
در تعداد کمی از روشهای پرایس اکشن از تریگر اندیکاتورها برای ورود به معامله استفاده می شود. برای مثال برخی از معامله گران از کراس مووینگ اوریج ها و یا دایورجنس ها برای ورود به معامله استفاده می کنند.
مزایای تریگر پرایس اکشن
تریگر پرایس اکشن مزیت های خاص خود را دارد که در ادامه به آنها اشاره می کنیم.
ریسک به ریوارد بالا
وجود تریگر در پرایس اکشن به معامله گران کمک می کند تا در بهترین نقاط به سهم وارد شوند. در نتیجه میزان سود احتمالی آنها افزایش پیدا می کند.
تشخیص شکست ها
تریگرها در روش پرایس اکشن به معامله گران کمک می کنند تا شکست نواحی حمایت / مقاومت و خطوط روند را بهتر تشخیص دهند و در جهت شکست وارد معامله شوند.
معایب تریگر پرایس اکشن
استفاده از تریگر پرایس اکشن محدودیت هایی به دنبال دارد که در ادامه به آنها اشاره می کنیم.
عدم قطعیت در عمل کردن تریگر
یکی از مشکلات تریگر در پرایس اکشن عدم قطعیت آن است مخصوصا در زمان هایی که معامله گران با تریگر شکست وارد معامله میشوند. در این مواقع ممکن است خیلی از تریدرها در تشخیص شکست اشتباه کنند.
تفسیر متفاوت از تریگر
تفسیر معامله گران ممکن است از یک تریگر مشابه، متفاوت باشد. یعنی یک تریدر از تریگر به عنوان نقطه ورود استفاده کند و یک تریدر دیگر از آن به عنوان نقطه خروج از معامله استفاده کند.
نحوه استفاده از تریگر ورود پرایس اکشن به چه صورت است؟
معامله گران پرایس اکشن ابتدا نواحی حمایت/ مقاومت و سطوح مهم قیمت را مشخص می کنند و بعد از آن به دنبال یک تریگر ورود به معامله می گردند. بنابراین صرف مشاهده یکی از انواع تریگرهای پرایس اکشن به معنای نقطه قطعی ورود به معامله نیست.
کاربرد تریگر در پرایس اکشن چیست؟
تریگر نشانه ای قطعی برای تعیین ورود به معامله و یا خروج از آن است. ما در این مقاله مبحث تریگرهای ورود به معامله از دیدگاه پرایس اکشن را بررسی کردیم اما کاربرد تریگرها محدود به تعیین نقاط ورود نیست. به عبارت دیگر شما می توانید برای تعیین نقاط خروج از معامله هم از این تریگرها استفاده کنید. برای مثال اگر در جفت ارز EUR/USD معامله خرید باز کرده اید، با رسیدن قیمت به یک ناحیه مقاومتی و ظهور یک پین بار نزولی می توانید از این الگوی شمعی به عنوان تریگری برای خروج از معامله استفاده کنید.
تریگر در پرایس اکشن هم برای تعیین نقاط به ورود به معامله و هم برای تعیین نقاط خروج از معامله به کار برده می شود. در این مقاله از چهار نوع تریگر کندلی، الگویی، شکست و پولبک نام بردیم اما با این حال تعداد بسیار کمی از معامله گران سبک پرایس اکشن وجود دارند که از اندیکاتورها به عنوان تریگر ورود به معامله استفاده می کنند. در پایان پیشنهاد می کنیم روش پرایس اکشن در تحلیل تکنیکال را ابتدا در حسابهای آزمایشی تست کنید و تنها در صورت سوددهی مستمر از آن استفاده کنید.
سوالات متداول
۱- تریگر پرایس اکشن چیست؟
تریگر در واقع سیگنال نهایی ورود به معامله است.
۲- پرایس اکشن بهتر است یا تحلیل تکنیکال؟
پرایس اکشن روشی از معامله گری است که شباهت بسیار زیادی به تحلیل تکنیکال دارد. البته روش پرایس اکشن با توجه به استادان مختلف این سبک با هم تفاوت هایی دارند و هر کس با توجه به تجربه و تست این روشها می تواند به این نتیجه برسد که بهتر است از پرایس اکشن استفاده کند یا تحلیل تکنیکال.
دیدگاه شما