شناسایی اتمام و آغاز موج جدید الیوتی


روانشناسی چرخه بازار چیست و چگونه در تحلیل ارزهای دیجیتال کاربرد دارد؟

روانشناسی چرخه بازار بر مبنای دو ایده گسترش پیدا کرده است. دائمی نبودن هر روند در بازار و تأثیر احساسات معامله‌گران بر بازار و برعکس تأثیری که روند بازار بر احساسات معامله‌گران می‌گذارد. پیش‌بینی بازار بر اساس شناخت چرخه‌ها به‌هیچ‌عنوان کار ساده‌ای نیست اما به هر صورت کسب دانش در این زمینه یکی از مهم‌ترین پیش‌نیازهایی است که هر فرد باید در بدو ورود به‌تمامی بازارهای مالی داشته باشد.

مقدمه‌ای بر روانشناسی چرخه بازار رمزارزها؛ روانشناسی بازار چیست؟

پیش از آغاز موضوع روانشناسی سیکل یا چرخه‌های بازار بد نیست با مفهوم کلی‌تری به نام روانشناسی بازار آشنا شویم.

ایده روانشناسی بازار بر یک نظریه ساده استوار است: حرکات یک بازار منعکس‌کننده یا تحت تأثیر وضعیت ذهنی و عاطفی شرکت‌کنندگان آن بازار است. این یکی از مباحث اصلی اقتصاد رفتاری است. اقتصاد رفتاری حوزه‌ای میان‌رشته‌ای است که عوامل مؤثر بر تصمیم‌گیری‌های اقتصادی را بررسی می‌کند. به عبارتی بسیاری معتقدند که عامل محرکه تغییر بازارهای مالی، احساسات است و در اصل این احساسات نوسانی کلی سرمایه‌گذاران است که چرخه‌ های روانی شناسایی اتمام و آغاز موج جدید الیوتی بازار را ایجاد می‌کند.

اما احساسات بازار دقیقاً چیست؟ احساسات بازار همان حس کلی سرمایه‌گذاران و معامله‌گران نسبت به قیمت یک دارایی است. در مواقعی که احساسات بازار مثبت است؛ قیمت‌ها به طور مداوم در حال افزایش پیدا می‌کند. به‌اصطلاح بازار صعودی یا گاوی است. برعکس زمانی که احساسات بازار منفی باشد قیمت‌ها مدام کم خواهد شد و به‌اصطلاح با یک بازار نزولی یا خرسی روبرو هستیم.

این احساسات از دیدگاه‌ها و احساسات فردی همه معامله‌گران و سرمایه‌گذاران در یک بازار مالی ساخته می‌شود و منحصر به یک فرد یا عده خاصی نیست. در اصل شاید بتوان گفت که میانگین احساس کلی همه شرکت‌کنندگان و فعالان بازار تشکیل‌دهنده احساسات کلی بازار هستند.

البته فراموش نکنید که هیچ دیدگاه و نظری نمی‌تواند کاملاً بر دیگر نظرات و احساسات غلبه کند. تئوری روانشناسی بازار معتقد است که احساسات کلی بازار پویاست و ثابت نیست و قیمت دارایی‌ها مدام در حال تغییر است. اگر به مبحث روانشناسی بازار علاقه‌مندید می‌توانید در مقالات روانشناسی ترید و روانشناسی ترید در تحلیل تکنیکال دراین‌باره بیشتر بخوانید.

اما در عمل پشت عواطف و احساسات بازار چه اقدامات و مسائلی وجود دارد؟

زمانی که قیمت‌ها بالا می‌رود احتمالاً با یک بهبود نگرش و افزایش اطمینان به بازار روبرو هستیم. جو مثبت به وجود آمده باعث افزایش تقاضا و کاهش عرضه می‌شود. همین افزایش تقاضا نیز به نوبه خود افکار مثبت را تشدید می‌کند و تقاضای بیشتری را پدید می‌آورد.

به طور مشابه در یک روند نزولی قدرتمند احساسات منفی غالب در بازار کاهش تقاضا و افزایش عرضه را رقم می‌زنند.

تغییر احساسات در چرخه بازار به چه شکل است؟

روند صعودی

همه بازارها چرخه‌های انبساطی و انقباضی را تجربه می‌کنند. زمانی که یک بازار در فاز انبساط قرار دارد یا گاوی است؛ جو خوش‌بینی، اعتقاد راسخ و البته طمع به وجود می‌آید. به‌طورمعمول، این احساسات برای خرید قوی معامله‌گران کافی است.

آثار این احساسات مثبت را می‌توان در طول دوره چرخه‌های بازار مشاهده کرد. به‌عنوان‌مثال با افزایش قیمت، احساسات مثبت‌تر می‌شود و این احساس مثبت خود منجر به افزایش قیمت بیشتر و احساسات مثبت‌تری خواهد بود.

گاهی اوقات حس شدید طمع، خوش‌بینی و اعتقاد راسخ به نحوی بازار را فرامی‌گیرد که به‌اصطلاح حباب مالی ایجاد می‌شود.

در چنین سناریویی رفتار بسیاری از سرمایه‌گذاران غیرمنطقی می‌شود و افراد در تشخیص ارزش واقعی دارایی خود دچار اشتباه می‌شوند. آن‌ها باز شروع به خریدهایی می‌کنند که ارزشی ندارد و تنها دلیل آن‌ها برای چنین رفتاری حس مثبت بیش‌ازحد به بازار است. آن‌ها معتقدند که بازار به رشد خود ادامه می‌دهد و هر چه می‌خرند؛ رشد خواهد کرد.

سرمایه‌گذارانی که حریص شده‌اند به امید کسب سود کلان از وضعیت بازار زیاده‌روی می‌کنند. با افزایش بیش‌ازحد قیمت به سمت بالا، سطحی به نام سقف Local Top ایجاد می‌شود. به‌طورکلی Local top نقطه‌ای است که به‌عنوان حداکثر ریسک مالی در نظر گرفته می‌شود.

در برخی موارد با فروخته شدن تدریجی دارایی‌ها، بازار برای مدتی بی‌هدف شده و در دو جهت بالا و پایین حرکت می‌کند. به این مرحله توزیع نیز می‌گویند. بااین‌حال، همه چرخه‌ها مرحله توزیع واضحی را نمایش نمی‌دهند و روند نزولی بلافاصله پس از رسیدن به اوج شروع می‌شود. در این خصوص بیشتر توضیح خواهیم داد.

روند نزولی

هنگامی‌که بازار تغییر مسیر به سمت نزولی را آغاز می‌کند؛ بسیاری از معامله‌گران با حالتی سرخوشانه و راضی نمی‌توانند باور کنند که روند نزولی به پایان رسیده است. با ادامه‌دار شدن کاهش قیمت‌ها احساسات منفی به‌سرعت پدیدار می‌شود. این احساسات شامل اضطراب، انکار و وحشت است.

در این زمان اضطراب زمانی به وجود می‌آید که سرمایه‌گذاران از خود می‌پرسند چرا قیمت در حال کاهش است؟ آن‌ها به‌سرعت وارد فاز انکار می‌شوند. بسیاری از سرمایه‌گذاران در این حالت اصرار دارند تا موقعیت‌های زیان‌ده خود را حفظ کنند اما چرا؟ دو دلیل مهم برای این اقدام وجود دارد. یکی اینکه فکر می‌کنند برای فروش خیلی دیر شده و یا باور دارند که بازار به‌سرعت بازخواهد گشت.

اما با کاهش بیشتر قیمت‌ها موج فروش قوی‌تری شکل می‌گیرد. در این مرحله ترس و وحشت اغلب منجر به تسلیم بازار می‌شود. زمانی که دارندگان تسلیم می‌شوند دارایی‌های خود را نزدیک به نقطه کف Local bottom می‌فروشند.

درنهایت با کاهش نوسانات و ثبات بازار روند نزولی نیز متوقف می‌شود. معمولاً پیش از اینکه مجدداً احساس امیدواری و خوش‌بینی به وجود بیاید؛ بازار حرکت‌هایی بی‌هدف و جانبی به سمت بالا و پایین خواهد داشت. از این دوره به‌عنوان مرحله انباشت نیز شناخته می‌شود که بیشتر درباره آن توضیح خواهیم داد.

روانشناسی چرخه‌های بازار اصلی تعیین‌کننده بر بسیاری از تکنیک‌های تحلیل تکنیکال است. به‌عنوان‌مثال امواج الیوت نیز بر مبنای روانشناسی چرخه بازار اصول خود را ارائه می‌کند. شما می‌توانید برای آشنایی بیشتر با امواج الیوت به مقاله امواج الیوت چیست و چگونه از آن در تحلیل تکنیکال کمک بگیریم؛ مراجعه کنید.

با چرخه بازار یا فازهای بازار بیشتر آشنا شوید

همان‌طور که می‌دانید بازار مدام در حال تغییر است و هیچ روندی چه صعودی و چه نزولی، دائمی نیست. با اینکه بسیاری از افراد بر این امر واقف هستند اما هیچ‌وقت کسی نمی‌تواند زمان تغییر یک چرخه را دقیقاً پیش‌بینی کند. بااین‌وجود علم بر وجود چرخه‌ها در بازار دانشی است که هر فردی در ابتدای ورود به بازار باید داشته باشد. مسئله‌ای که در هیچ بازار مالی نباید فراموش کنید این است که هیچ‌چیز دائمی نیست و چرخه‌ها تکرار خواهند شد. چرخه قیمت دارای چهار مرحله است: انباشت، صعودی، توزیع و نزولی.

تراکم یا انباشت در چرخه بازار

انباشت پس از یک دوره طولانی بازار نزولی رخ می‌دهد. زمانی که احساسات عمومی نسبت به بازار مثبت نیست و قیمت‌ها به نسبت آرام‌گرفته‌اند. بااین‌وجود ازآنجایی‌که پیش‌بینی می‌شود بازار به انتهای روند نزولی خود رسیده شناسایی اتمام و آغاز موج جدید الیوتی باشد و به‌قدر کافی اصلاح‌شده باشد؛ احساسات در شرف تغییر به مثبت قرار دارند.

معامله در فاز انباشت

هیچ‌کس نمی‌تواند پیش‌بینی کند که انباشت چقدر طول خواهد کشید. چند هفته یا چند ماه. بهترین کار این است که از این زمان برای بالا بردن دانش معاملاتی و همچنین تلاش برای پیش‌بینی برگشت بازار استفاده کنید. زیرا نوسانات این دوره اغلب آنچنان نیست که حتی از نوسان‌گیری بتوان سود چندانی داشت. بازار برای خروج از این فاز به یک محرک فاندامنتال نیاز دارد. این محرک می‌تواند بالا رفتن ارزش و یا حجم خرید خریداران باشد.

روند صعودی در چرخه بازار

فاز انباشت با مقاومت قیمت تعریف می‌شود و فاز روند صعودی این سطح مقاومتی را می‌شکند. در این مرحله احساسات مثبت است و شاهد شکل‌گیری روند صعودی در قیمت‌ها هستیم و تا آغاز فاز بعدی بازار این فاز را ادامه خواهد داد.

معامله در روند صعودی

در این مرحله هر کاهش قیمتی به معنای فرصتی جذاب برای خرید است و فرصت‌های بسیار زیادی برای خرید معامله‌گران وجود خواهد داشت.

فاز توزیع در چرخه‌های بازار

در این مرحله دیگر روند صعودی به پایان رسیده است. معامله‌گرانی که به سود مطلوب خود دست پیداکرده‌اند از بازار به‌تدریج خارج می‌شوند و احساسات مثبت کم‌کم به منفی تغییر می‌کند.

معامله در فاز توزیع

در آغاز این مرحله با توجه به خروج معامله‌گران، نوسانات زیادی دیده می‌شود. بااین‌وجود فرصت‌های زیادی نیز برای فروش دارایی و خروج از معامله نیز وجود دارد.

شروع روند نزولی در چرخه بازار

آخرین مرحله از چرخه بازار روند نزولی است. در این مرحله افرادی که از فروش دارایی بازمانده‌اند شروع به خروج از معامله می‌کنند و اغلب قیمت بسیار بیشتر از آنکه تصور می‌شد پایین می‌ریزد. با شروع تلاش قیمت برای ساخت کف‌های قیمتی مجدداً بازار وارد فاز انباشت خواهد شد.

معامله در فاز نزولی

معامله در فاز نزولی کار دشواری است که تنها یک معامله‌گر حرفه‌ای می‌تواند از پس آن برآید. در انتهای این فاز فرصت مناسبی برای خرید دارایی پدید خواهد آمد.

سرمایه‌گذاران چگونه از روانشناسی چرخه بازار استفاده می‌کنند؟

با فرض اینکه نظریه روانشناسی بازار معتبر است، درک درست آن می‌تواند به معامله‌گر کمک کند تا بتواند موقعیت‌های مناسب‌تری را برای ورود و خروج از بازار شناسایی کند.

رفتار کلی بازار به طور معکوس عمل می‌کند. برای درک شناسایی اتمام و آغاز موج جدید الیوتی شناسایی اتمام و آغاز موج جدید الیوتی این موضوع به این نمونه توجه کنید: بهترین فرصت مالی برای ورود و خرید یک دارایی اغلب با زمان ناامیدی عموم مصادف است. قیمت در این نقطه بسیار پایین است.

در سوی مقابل زمانی شما بیشترین ریسک را متحمل می‌شوید که اغلب مردم بسیار خوشحال هستند و نظری مثبت در خصوص بازار دارند.

بنابراین، برخی از معامله‌گران و سرمایه‌گذاران در تلاش‌اند تا با تحلیل احساسات یک بازار تشخیص دهند که بازار در کدام‌یک از مراحل چرخه روانی قرار دارد. در شرایط ایده‌آل، این اطلاعات باعث می‌شود تا خرید را در هنگام ترس (قیمت‌های پایین‌تر) و فروش را در هنگام طمع (قیمت‌های بالاتر) انجام دهند.

اگرچه تشخیص بهترین نقاط ورود و خروج کار بسیار دشواری است. نقطه‌ای که ممکن است شبیه به یک کف حمایتی قدرتمند به نظر برسد؛ شاید نتواند قیمت را پشتیبانی کند و شکست آن سطح منجر به کاهش قیمت بیشتری شود و اصطلاحاً lower lows ثبت شود.

تحلیل تکنیکال و روانشناسی چرخه های بازار

با بررسی چرخه‌های بازار به راحتی می‌توان تشخیص داد که چگونه روانشناسی کلی تغییر کرده است. تجزیه‌وتحلیل داده‌های گذشته مشخص خواهد کرد که چه اقدامات و تصمیماتی سودساز بوده است.

بااین‌حال درک اینکه چگونه بازار در حال تغییر است بسیار سخت است و پیش‌بینی رفتار آینده نیز از آن سخت‌تر است. بسیاری از سرمایه‌گذاران از تحلیل تکنیکال برای پیش‌بینی اینکه بازار احتمالاً به کدام سو می‌رود؛ استفاده می‌کنند.

اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال ابزارهایی هستند که برای تشخیص وضعیت روانی بازار تریدر کمک می‌کند. به‌عنوان‌مثال، شاخص قدرت نسبی (RSI) می‌تواند زمانی را نمایش دهد که یک دارایی به دلیل احساسات مثبت بسیار قوی بازار (به‌عنوان نمونه، طمع بیش‌ازحد) بیش‌ازحد خریداری‌شده است.

MACD نمونه دیگری از اندیکاتورها است که ممکن است برای شناسایی مراحل مختلف روانشناسی چرخه بازار استفاده شود. به طور خلاصه، رابطه بین خطوط آن ممکن است نشان دهد که چه زمانی حرکت بازار در حال تغییر است. به‌عنوان نمونه ممکن است به کمک آن فهمید که چه زمانی تمایل به خرید یا اصطلاحاً قدرت خرید در حال ضعیف‌تر شدن است.پ

بیت کوین و روانشناسی چرخه بازار

بازار گاوی بیت کوین در سال ۲۰۱۷ نمونه بارز این مسئله است که چگونه روانشناسی بازار بر قیمت‌ها تأثیر می‌گذارد و بالعکس.

از ژانویه تا دسامبر ۲۰۱۷، بیت کوین از حدود ۹۰۰ دلار به بالاترین قیمت خود یعنی به ۲۰۰۰۰ دلار رسید. در طول رشد، احساسات بازار همواره مثبت و مثبت‌تر شد. هزاران سرمایه‌گذار جدید وارد بازار شدند و در هیجان بازار گاوی غرق شدند. فومو (ترس از دست دادن یک فرصت)، خوش‌بینی بیش‌ازحد و حرص و طمع، به‌سرعت قیمت‌ها را بالا می‌برد تا زمانی که به‌یک‌باره ورق برگشت.

تغییر روند در اواخر سال ۲۰۱۷ و اوایل سال ۲۰۱۸ شروع شد. اصلاح‌های پس‌ازآن باعث شد تا بسیاری از کسانی که لحظه آخری وارد آن بازار شده بودند؛ زیان بسیار زیادی را متحمل شوند. حتی زمانی که روند نزولی کاملاً بر بازار حکم‌فرما شده بود؛ اعتمادبه‌نفس بیش‌ازحد باعث شد تا حتی در چنین شرایطی هم بسیاری از افراد بر HODLing پافشاری کنند.

چند ماه بعد با رسیدن اعتماد سرمایه‌گذاران به پایین‌ترین حد خود، احساسات بازار بسیار منفی شد. FUD (عدم اطمینان و تردید) و وحشت باعث شد بسیاری از کسانی که نزدیک به سقف خریدهای خود را انجام داده بودند؛ در حوالی کف دارایی خود را به فروش برسانند و متحمل زیان زیادی شوند. برخی از مردم از بیت کوین ناامید شدند. این در حالی بود که در این مدت نه فناوری بیت کوین تغییری کرده بود و نه کارایی آن.

سوگیری‌های شناختی

سوگیری‌های شناختی الگوهای فکری رایجی هستند که اغلب انسان‌ها را به تصمیم‌گیری غیرمنطقی وادار می‌کنند. این الگوها می‌توانند هم بر خود معامله‌گران و هم بر کل بازار تأثیر بگذارند. چند مثال رایج عبارت‌اند از:

سوگیری تائید: این سوگیری زمانی به وجود می‌آید که به برخی اطلاعات که در جهت عقیده و دیدگاه فرد است؛ بیش‌ازاندازه بهاداده می‌شود. در جهت مخالف داده‌های اطلاعاتی که در جهت مخالف عقیده و دیدگاه آن‌ها است نادیده گرفته می‌شوند. به‌عنوان‌مثال سرمایه‌گذاران در یک بازار صعودی ممکن است تمرکز بیشتری بر اخبار مثبت داشته باشند، درحالی‌که اخبار بد یا علائم نزولی شدن بازار را نادیده می‌گیرند.

ترس از ضرر: تمایل ذاتی و رایج انسان‌ها این‌گونه است که ترس از ضرر، بیشتر از لذت از سود برایمان برجسته می‌شود. حتی اگر سودی مشابه یا بیشتر به دست بیاوریم بازهم ترس از ضرر تأثیر بیشتری بر ما دارد. این حالت ممکن است باعث شود معامله‌گران فرصت‌های خوبی را از دست بدهند یا در دوره‌های تسلیم بازار، دچار وحشت و اقدام به فروش کنند.

اثر برخورداری: حتماً با افرادی روبرو شده‌اید که از دارایی‌ای که صاحب آن هستند بیش‌ازاندازه دفاع می‌کنند و هیچ دلیلی برای دفاع از آن ندارند و به‌جای آن هر ارز دیگری که می‌خریدند هم همین دفاع را داشتند. اثر برخورداری تمایل افراد به ارزش‌گذاری بیش‌ازحد چیزهایی که مالک آن هستند اشاره دارد.

سخن پایانی

اکثر معامله‌گران و سرمایه‌گذاران هم‌نظرند که روانشناسی بر قیمت‌ها و چرخه‌های بازار تأثیر می‌گذارد. اگرچه چرخه‌های روانشناسی بازار برای بسیاری به‌خوبی شناخته‌شده است؛ اما همیشه به راحتی نمی‌توان با وجود دانش از این چرخه‌ها با آن‌ها مقابله کرد. از حباب گل‌های لاله هلندی (Tulip Mania) در دهه ۱۶۰۰ تا حباب دات کام در دهه ۹۰، نمونه‌هایی وجود دارد که حتی معامله‌گران حرفه‌ای هم نتوانسته‌اند نگرش‌های خود را از احساسات کلی بازار جدا کنند. سرمایه‌گذاران با وظیفه دشواری روبرو هستند. آن‌ها باید علاوه بر درک روانشناسی بازار، با روان و روحیات خود نیز آشنا شده تا بتوانند تأثیر روانشناسی خود بر تصمیم‌گیری مالیشان را مدیریت کنند.

الگوی هارمونیک پروانه (Butterfly Pattern) و معامله با آن

الگوی پروانه چیست، استراتژی معاملاتی الگوی پروانه و چند مثال شناسایی اتمام و آغاز موج جدید الیوتی واقعی از این الگو

الگوهای هارمونیک محبوبیت زیادی در بین معامله گران بازارهای بورس و فارکس دارند. الگوهای هارمونیک می توانند هم بعنوان الگوهای درونی و هم در دسته الگوهای بیرونی طبقه بندی شوند. الگوهای درونی شامل الگوهایی مانند الگوی گارتلی و الگوی خفاش می باشند. همچنین الگوهای بیرونی شامل ساختارهایی مانند الگوی پروانه و الگوی خرچنگ می باشند.

در این مقاله، الگوی پروانه و نحوه معامله سودآور بر اساس این الگو را بررسی خواهیم کرد.

الگوی پروانه (Butterfly) چیست؟

الگوی پروانه جزء الگوهای بازگشتی است که در دسته الگوهای هارمونیک طبقه بندی می گردد. این الگو، تراکم قیمت را نشان می دهد و معمولا در انتهای یک حرکت توسعه یافته قیمت مشاهده می شود. معامله گران می توانند از الگوی پروانه به منظور مشخص کردن پایان یک روند حرکتی و شروع یک اصلاح قیمت یا شروع یک روند جدید استفاده کنند. در موج شماری الیوت، این الگو معمولا در آخرین موج(موج 5) از موجهای انگیزشی دیده می شود.

ساختار الگوی هارمونیک پروانه

الگوی پروانه دارای چهار حرکت قیمت است. ظاهر این الگو در روند نزولی شبیه به حرف لاتین M و در روند صعودی مشابه W می باشد. این الگو در زمان تشکیل ممکن است با الگوی سقف یا کف دوقلو اشتباه گرفته شود.

تفاوت اینجاست که الگوی پروانه لزوما بعد از یک روند مشاهده نمی شود، اما معمولا اینگونه است. در مقابل، الگوی کف و سقف دوقلو بعد از حرکت قابل توجه نمایان می شوند.

توجه داشته باشید که الگو با حرف X شروع می شود و پس از آن، چهار حرکت قیمتی را شاهد هستیم: CD، BC، AB، XA

الگوی پروانه و سطوح فیبوناچی

چندین سطوح مشخص فیبوناچی وجود دارد که برای تشخیص صحیح الگوی پروانه، حیاتی است. همانگونه که می دانید، نسبت های فیبوناچی از اجزاء اصلی ساختار الگوهای هارمونیک از جمله الگوی پروانه هستند.

برای اینکه بتوانید یک الگوی پروانه را بدرستی در نمودار تشخیص دهید بایستی اطمینان یابید که حرکت های قیمت با سطوح خاصی از فیبوناچی مطابقت دارند.

حال با نگاه دقیق تری به روابط نسبتهای فیبوناچی و شکل الگوی پروانه می پردازیم.

حرکت XA: این موج، اولین حرکت الگو می باشد. برای تشکیل این حرکت هیچ قانون خاصی لازم نیست و می تواند هر موجی باشد.

حرکت AB: نقطه B مهم ترین سطح از الگوی پروانه است که باید در 78.6% فیبوناچی بازگشتی موج XA قرار گیرد.

حرکت BC: حرکت BC بایستی تا فیبوناچی بازگشتی 38.2% یا 88.6% موج AB ادامه داشته باشد.

حرکت CD: اگر BC به اندازه 38.2% موج AB باشد، موج CD احتمالا به سطح 161.8% موج BC برسد. اما اگر BC به اندازه 88.6% موج AB باشد، حرکت CD احتمالا تا 261.8% موج BC ادامه یابد.

حرکت AD: در نهایت، شناسایی اتمام و آغاز موج جدید الیوتی حرکت کلی AD که شامل موج های BC، AB و CD می باشد بایستی در سطح 127% یا 161.8% موج XA قرار داشته باشد.

حال، روابط گفته شده بالا را در زیر بصورت شکل مشاهده می کنید.

توجه داشته باشید که سطوح فیبوناچی BC و CD با دو رنگ مختلف سبز و آبی نشان داده شده است. اعداد سبز رنگ مربوط به یکدیگر و اعداد آبی رنگ نیز مربوط به هم می باشند.

همانگونه که در بالا شرح داده شد، اگر BC تا 38.2% موج AB ادامه داشته باشد موج CD باید در 161.8% موج BC قرار گیرد. اگر BC به 88.6% موج AB برسد حرکت CD تا 261.8% موج BC ادامه می یابد. البته این یک قاعده و قانون ملزم نیست بلکه یک راهنمای کلی است که شما باید از آن آگاه باشید. همانطور که قبلا اشاره شد برای اینکه الگو را یک الگوی پروانه بدانیم باید نقطه B در سطح 78.6% موج XA قرار داشته باشد و این یک قانون حتمی است.

الگوی پروانه صعودی

در این بخش می خواهیم بدانیم که در الگوی پروانه صعودی قیمت پس از نقطه D چه عکس العملی خواهد داشت.

توجه داشته باشید که ساختار الگوی پروانه صعودی شبیه به حرف لاتین M می باشد. در یک الگوی پروانه صعودی انتظار می رود که قیمت پس از رسیدن به نقطه D صعود کند. این رفتار قیمت را با رنگ سبز در تصویر بالا مشاهده می کنیم.

الگوی پروانه نزولی

الگوی پروانه نزولی دقیقا وارونه پروانه صعودی است. بدین صورت، ساختار پروانه نزولی مشابه حرف W می باشد. در زیر، تصویر الگوی نموداری پروانه نزولی مشاهده می شود.

همانگونه که در تصویر بالا با فلش سبز رنگ نشان داده شده است، در الگوی پروانه نزولی انتظار می رود که قیمت پس از رسیدن به نقطه D، کاهش یابد.

تایید الگوی هارمونیک پروانه جهت معامله

الگوی پروانه با توجه به محل قرار گرفتن نقطه D تایید می شود. زمانیکه در محدوده نقطه D، علائمی از بازگشت قیمت نمایان شد شما بایستی خود را آماده ورود به یک معامله جدید کنید.

تصویر بالا، یک الگوی پروانه صعودی معمول را نشان می دهد. در شکل بالا، قیمت به محض اینکه به نقطه D عکس العمل نشان می دهد مورد توجه قرار می گیرد. بدیهی است که در پروانه نزولی نیز به همین روش عمل می کنیم.

استراتژی معاملاتی الگوی پروانه (Butterfly Pattern)

حال که ساختار کلی و نحوه حرکت قیمت پس از تشکیل الگو را می دانیم، به نحوه معامله بر اساس این الگو می پردازیم. به خاطر بسپارید که استراتژی های معاملاتی مختلفی برای الگوی پروانه وجود دارد. اما در اینجا نوعی از استراتژی را بررسی خواهیم کرد که یافتن نقطه D بر اساس حرکت BC می باشد. حال، زمان آن است که به سه جزء مهم معامله یعنی نقطه ورود، حد زیان و حد سود بپردازیم.

نقطه ورود

اگر بر اساس الگوی پروانه صعودی معامله می کنید، در صورتی پس از واکنش قیمت در نقطه D وارد موقعیت خرید می شوید که:

  • BC در سطح 38.2% موج AB واکنش نشان دهد و CD، یک کف قیمتی در سطح 161.8% موج BC ایجاد کند.
  • یا BC در سطح 88.6% موج AB واکنش نشان دهد و CD، یک کف قیمتی در سطح 261.8% موج BC ایجاد کند.

اگر بر اساس الگوی پروانه نزولی معامله می کنید، شما در صورتی پس از واکنش قیمت در نقطه D وارد موقعیت فروش می شوید که:

  • BC در سطح 38.2% موج AB واکنش نشان دهد و CD، یک قله قیمتی در سطح 161.8% موج BC ایجاد کند.
  • یا BC در سطح 88.6% موج AB واکنش نشان دهد و CD، یک کف قله در سطح 261.8% موج BC ایجاد کند.

حد زیان

اگر با استفاده از الگوی پروانه صعودی در حال معامله هستید بایستی سفارش حد شناسایی اتمام و آغاز موج جدید الیوتی زیان خود را به زیر کف قیمتی D که به تازگی ایجاد شده است قرار دهید. اگر با استفاده از پروانه نزولی معامله می کنید حد زیان خود را بالاتر از نقطه D قرار دهید.

اطمینان پیدا کنید که حد زیان با یک فاصله منطقی از نقطه D قرار گرفته و به نمودار اجازه نوسان داده شده است.

حد سود

روش های زیادی وجود دارد تا بتوانید نقطه خروج خود را در الگوی پروانه مشخص کنید. یکی از روش های کارا تعیین هدف قیمتی در سطح 161.8% موج CD می باشد. شما ممکن است که بخواهید بخشی از معامله را قبل از این سطح در محدوده های B، A و C ببندید. این سطوح می توانند بعنوان سطوح بازگشت بالقوه باشند. بنابراین شما بایستی رفتار قیمت در این سطوح را بدقت رصد کنید که آیا باید در موقعیت بمانید یا از آن خارج شوید.

اگر قیمت، سطح A را شکست و از آن عبور کرد می توانید تا حدودی اطمینان یابید که نمودار به سطح 161.8% موج CD خواهد رسید.

شکل بالا، هدف کلی قیمت در یک پروانه صعودی را بصورت تصویر نشان می دهد. خطوطی که بصورت افقی رسم شده اند، قیمت در نقاط B، A و C را نشان می دهند که سطوح بالقوه مقاومت هستند که تا رسیدن قیمت به هدف نهایی در مسیر قرار دارند. بررسی قیمت در این سطوح به شما کمک می کند تا معامله خود را بهتر مدیریت کنید.

در الگوی پروانه، ترتیب هدف قیمتی مشخصی وجود ندارد. بنابراین، حائز اهمیت است که نمودار را جهت یافتن بهترین موقعیت خروج رصد کنید. همه قوانین بالا در مورد پروانه نزولی هم صدق می کند با این تفاوت که حرکت قیمت در جهت مخالف می باشد.

مثال واقعی از الگوی پروانه نزولی

در شکل زیر، الگوی پروانه نزولی مشاهده می شود.

نمودار بالا جفت ارز پوند به دلار را نشان می دهد که در تایم فریم 4 ساعته رسم شده است. قیمتها مربوط به آگوست تا اکتبر 2016 می باشد. بخش قرمز رنگ در نمودار، الگوی هارمونیک نزولی را نشان می دهد.

چهار حرکت قیمت که شامل BC، AB، XA و CD می باشد به وضوح بر روی نمودار، قابل مشاهده است. همچنین، نوسانات قیمت، همه الزامات یک الگوی هارمونیک پروانه را برآورده کرده است که به شرح زیر می باشد:

  • XA می تواند هر حرکتی نزولی بر روی نمودار باشد.
  • AB از 78.6% موج XA باز گشته است.
  • BC از 38.2% موج AB باز گشته است.
  • CD تا 161.8% موج BC ادامه یافته است.

حد زیان در این الگو بالاتر از نقطه D قرار گرفته که در نمودارقابل مشاهده است.

سطوح صورتی رنگ در نمودار، نشاندهنده محدوده های حمایت هستند که ممکن است با آنها مواجه شویم. فلش های مشکی، واکنش قیمت در این محدوده ها را نشان می دهند. توجه کنید که چگونه این سطوح پس از شکسته شدن، از حمایت به مقاومت تبدیل می شوند. در هر یک از این سطوح، فروشندگان به خریداران غلبه می کنند. این نشاندهنده قدرت حرکت نزولی است که احتمال رسیدن به هدف نهایی قیمت را افزایش می دهد.

در نهایت، قیمت جفت ارز پوند/دلار به 161.8% موج CD می رسد و با سود قابل توجهی می توانیم معامله را ببندیم.

مثال واقعی از الگوی پروانه صعودی

حال نگاهی به الگوی پروانه صعودی بیندازیم. در نمودار زیر تصویر این الگو را مشاهده می کنید.

نمودار بالا مربوط به جفت ارز دلار به ین می باشد که در تایم فریم 30 دقیقه ای رسم شده است. نمودار، بازه زمانی 29 و 30 دسامبر 2016 را نشان می دهد. در تایم فریم 30 دقیقه ای الگوی پروانه صعودی، موقعیت مناسبی برای ورود به معامله خرید ایجاد شده است. این الگو با محدوده قرمز رنگ مشخص شده است. نوسانات در این الگو به شرح زیر می باشند:

  • XA، یک حرکت صعودی تصادفی بر روی نمودار قیمت است.
  • AB از سطح 78.6 درصد XA باز گشته است.
  • BC تا 88.6 درصد AB ادامه یافته است.
  • CD تا 161.8 درصد BC ادامه یافته است.

پس از اینکه قیمت به سطح 161.8 درصد موج BC می رسد نمودار عکس العمل نشان می دهد. همچنین، این سطح مطابق با 127 درصد موج XA می باشد. این نیز علامتی است که ما را به فکر وادار می کند تا احتمال دهیم قیمت بیشتر از این ادامه نخواهد شناسایی اتمام و آغاز موج جدید الیوتی یافت. توجه داشته باشد که کف قیمتی در نقطه D با نوسان شدید همراه بوده و بلافاصله قیمت پس از رسیدن به 127%، به سمت بالا باز گشته است.

به خاطر داشته باشید که ما همیشه در معاملات بر اساس احتمالات عمل می کنیم و نه بر اساس اطمینان. به همین خاطر بایستی به واکنش قیمت و رفتار بازار توجه کنیم و مطابق با آن عکس العمل نشان دهیم. با توجه به نوسان شدید در محدوده آخر الگو، معقول تر آن است که قبل از ورود به معامله صبر کنیم تا بازار به یک حالت نرمال برسد.

ما می توانیم در پایان دومین کندل متوالی صعودی، وارد بازار شویم. زمان ورود با دایره سبز رنگ در نمودار مشخص شده است. شما می توانید با فرض اینکه یک الگوی پروانه معتبر را یافته اید و احتمالا قیمت صعود کند، وارد موقعیت خرید شوید.

به دو خط صورتی که قله C و قله A را نشان می دهد توجه کنید. این دو خط، یک محدوده مقاومت را تشکیل داده اند که قیمت را در این محدوده دچار تردید کرده است. قیمت در طول این بازه، متراکم شده و اندکی ریزش کرده است. بنابراین این یک علامت برای ما می باشد که از معامله خارج شویم.

نهایتا قیمت با یک افزایش شارپی به 161.8 درصد CD می رسد که هدف نهایی الگو می باشد.

توجه داشته باشید که در اینجا تنها دو خط صورتی بعنوان سطوح بالقوه مقاومت مشخص شده است. این بدان خاطر می باشد که نقطه ورود ما بالاتر از کف قیمتی B است. ممکن بود قیمت تا این محدوده باز گردد و دوباره حمایت شود که در این مورد چنین اتفاقی نیفتاد.

اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!

برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید

امتیاز 3.7 / 5. تعداد آرا 57

شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!

نسبت سورتینو (Sortino) چیست؟

اکسپرت (Expert Advisor) چیست؟

ساسان پرهون

کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار

قوانین شمارش امواج الیوت

معنی جمله فوق این است که موج سوم همیشه حداقل از یکی از دو موج دیگر (۱ یا ۲) بلندتر می باشد. معمولاً موج سوم بلندتر از هر دو موج می باشد.

شما نباید هیچ وقت دنبال موج سومی باشید که از دو موج دیگر کوتاه تر باشد. در بعضی مواقع موج سوم در نقاط برابری پایان می یابد ولی هیچ گاه کوتاه تر نیست. برای این قانون هیچ استثنائی وجود ندارد.

1 2 300x239 - قوانین شمارش امواج الیوت

  • موج چهارم نباید با موج اول هم پوشانی داشته باشد (قانون و راهنما)

معنی این جمله این است که پایان موج ۴ نباید زیر بالاترین نقطه موج ۱ باشد. این قانون در بازارهایی با نقدشوندگی بالا نقض نمی شود. در بازارهای کالا هم پوشانی ۱۵ – ۱۰% قابل قبول است. به هر حال داشتن هم پوشانی به عنوان پایان کار است.

2 4 300x184 - قوانین شمارش امواج الیوت

اصلاح های موج الیوت

غلبه بر اصلاح ها کار بسیار دشواری می باشد. اغلب تریدرهای الیوت در حین الگوی حرکت پول به دست می آورند و سپس آن را در طی فاز اصلاح از دست می دهند. الگوی حرکت شامل ۵ موج است. الگوی اصلاح شامل سه موج است و حالت به خصوصی از یک مثلث است معمولاً به دنبال یک الگوی حرکت الگوی اصلاح ایجاد می شود. الگوی اصلاح به ۲ دسته متفاوت تقسیم می شود که شامل اصلاح ساده و اصلاح ترکیبی می باشد.

اصلاح ساده

در اصطلاح ساده فقط یک الگو وجود دارد. این الگو اصلاح زیگزاگ نامیده می شود. یک الگوی اصلاح زیگزاگ شامل الگوی سه موجی می باشد. که موج B نمی تواند بیش از ۷۵% از موج A را اصلاح نماید. موج C یک Low جدید را زیر موج A ایجاد می کند. معمولاً موج A از یک اصلاح زیگزاگ، الگوی ۵ موجی دارد. در ۲ مورد دیگر اصلاح (مسطح و نامنظم) موج A الگوی ۳ موجی دارد. بنابراین اگر شما بتوانید در موج A پنج موج را شناسایی کنید شما می توانید انتظار داشته باشید که اصلاح، با الگوی زیگزاگ پایان یابد.

3 3 - قوانین شمارش امواج الیوت

نسبت هاب فیبونانچی در داخل اصلاح زیگزاگ

4 3 300x195 - قوانین شمارش امواج الیوت

اصلاح ترکیبی- مسطح، منظم، مثلث

گروه اصلاح ترکیبی شامل سه قسمت است: ۱- مسطح ۲- نامنظم ۳- مثلث

اصلاح مسطح

در یک اصلاح مسطح طول موج ها با یکدیگر یکسان است. بعد از یک الگوی حرکت ۵ موجی بازار به موج A می رسد. سپس موج B که تشکیل شد به نقطه High موج A قبلی می رسد. در نهایت نیز بازار در موج C به Low قبلی خود در A می رسد.

5 4 284x300 - قوانین شمارش امواج الیوت

اصلاح نامنظم

در این نوع از اصلاح موج B یک High جدید ایجاد می کند. در نهایت نیز موج C می تواند به نقطه شروع A یا پائین تر از آن برسد

6 2 300x122 - قوانین شمارش امواج الیوت

نسبت های فیبونانچی در موج نامنظم

7 1 300x188 - قوانین شمارش امواج الیوت

اصلاح های مثلث

الگوهای اصلاحی دیگری وجود دارد که الگوی مثلث نامیده می شوند. بررسی مثلث امواج الیوت بسیار متفاوت از دیگر انواع مثلث ها می باشد.

مثلث الیوت یک الگوی ۵ موجی می باشد که همه موج ها دیگر موج ها را در بر می گیرد. این ۵ زیرموج از یک مثلث تحت نام D,C,B,A و E نام گذاری می شوند.

8 300x162 - قوانین شمارش امواج الیوت

مثلث ها در بیشتر مواقع به عنوان موج چهارم هستند. بعضی مواقع می توانیم یک مثلث را در موج B از یک سه موج اصلاحی ببینیم . مثلث ها بسیار بزرگ و گیج کننده هستند. این الگوها باید قبلا به دقت مطالعه شوند تا بتوان آن ها را تشخیص داد. قیمت شناسایی اتمام و آغاز موج جدید الیوتی تمایل دارد تا شکل مثلث را با سرعت رها کند که Thrust نام دارد.

9 300x104 - قوانین شمارش امواج الیوت

زمانی که مثلث ها در موج چهارم رخ دادند بازار به سمت مسیر موج ۳ به خارج از مثلث پرتاب می شوند. زمانی که مثلث ها در موج B رخ می دهند. بازار به سمت مسیر موج A از مثلث به خارج پرتاب می شوند.

10 300x96 - قوانین شمارش امواج الیوت

قوانین فرعی

  • اگر موج دوم یک اصلاح از نوع ساده باشد انتظار داریم که موج چهارم یک اصلاح ترکیبی باشد.
  • اگر موج دوم یک اصلاح از نوع ترکیبی باشد انتظار داریم که موج چهارم یک اصلاح ساده باشد.

نسبت ها و اندازه گیری موج

طول هر موج از طریق اندازه گیری فاصله عمودی شروع موج تا پایان آن محاسبه می شود. طول بر اساس یک نقطه از قیمت بیان می شود.

ایران تا ۳۰ سال دیگر قابل سکونت نخواهد بود

ایران تا ۳۰ سال دیگر قابل سکونت نخواهد بود

گروه علم و فناوری: یک سایت خبری از گزارش ناسا در مورد افزایش دمای جهان و غیر قابل سکونت شدن برخی از کشورها تا ۳۰ سال آینده خبر داد.
"هیئت بین‌دولتی تغییر اقلیم" (IPCC) تخمین می‌زند که با افزایش دمای جهانی تا پایان قرن در مقایسه با سطح دما پیش از صنعتی شدن، فراوانی دوره‌های گرمای شدید بیشتر می‌شود.
در آمریکا، گرما در حال حاضر موضوع گزارش‌های مربوط به آب و هوا است و شاید موجب شود که طی ۳۰ سال آینده، بسیاری از افراد جان خود را از دست بدهند. از سال ۱۹۹۱ تا ۲۰۲۰، گرما سالانه به مرگ مستقیم بسیاری از مردم منجر شده است. پس از آن سیل، گردباد و رعد و برق و در نهایت سرما و برف، از عوامل مرگ و میر بوده‌اند. در آمریکا، دوره‌های گرمای شدید طی ۴۰ سال گذشته، بیش از دو برابر شده‌اند.دانشمندان برای اندازه‌گیری میزان ناراحتی ناشی از گرما و خطر ناشی از آن برای سلامتی، از دو شاخص استفاده می‌کنند. شاخص گرما که ترکیبی از دمای محیط و رطوبت نسبی است و همچنین، "دمای حباب تر" یا "دمای حباب مرطوب" (wet-bulb temperature) که یک شاخص دقیق‌تر به شمار می‌رود.
دمای حباب تر، پایین‌ترین دمای یک جسم یا بدن را مشخص می‌کند که هنگام تبخیر رطوبت ایجاد می‌شود. این شاخص به سادگی توانایی بدن ما برای خنک شدن به لطف تعریق در هوای گرم و مرطوب را اندازه‌گیری می‌کند.سپس، ایده اصلی این خواهد بود که تعریف کنیم بدن ما از چه سطحی به بعد، دیگر نمی‌تواند خود را خنک کند. خطر مرگ واقعی، از این سطح آغاز می‌شود.
در حال حاضر، شاخص بررسی دما با استفاده از تجهیزات الکترونیکی ایستگاه‌های هواشناسی که با داده‌های ماهواره‌ای کار می‌کنند، محاسبه می‌شود.ناسا از دستگاه‌های پیشرفته‌ای مانند "صداگیر مادون قرمز جو" (AIRS) و "اکواسترس" (ECOStress) استفاده می‌کند. این سازمان آمریکایی در حال حاضر در حال توسعه یک پروژه جدید به نام "ماموریت زیست‌شناسی و زمین‌شناسی سطحی" (SBG) است تا اطلاعات دقیق‌تری را در مورد فرآیند تبخیر رطوبت به دست بیاورد.
دانشمندان بر این باورند که بالاترین میزان دمای حباب تر که یک انسان می‌تواند تحمل کند، ۳۵ درجه سلسیوس به مدت ۶ ساعت است.بررسی‌های ناسا از سال ۲۰۰۵، بارها به دمای حباب تر بالای ۳۵ درجه سلسیوس اشاره کرده‌اند؛ به ویژه در مناطق نیمه گرمسیری پاکستان و خلیج فارس. طی ۴۰ سال اخیر، میزان دمای حباب تر، سه برابر شده است. بیشتر مناطق گرم و مرطوب سیاره ما دارای یک دمای حباب تر شاخص هستند که معمولا از ۲۵ تا ۲۷ درجه سلسیوس تجاوز نمی‌کند.
مدل‌های پیش‌بینی آب و هوای ناسا سعی دارند به تعیین کشورهایی بپردازند که شاخص دمای حباب تر آنها به زودی برای زنده ماندن، بیش از اندازه بالا خواهد بود. این وضعیت از سال ۲۰۵۰، برای جنوب آسیا، حومه خلیج فارس از جمله ایران، عمان، کویت و کشورهای حاشیه دریای سرخ مانند مصر، عربستان سعودی، سودان، اتیوپی، سومالی و یمن صدق خواهد کرد.
همچنین انتظار می‌رود که شرق چین و همچنین، بخش‌هایی از جنوب آسیا و برزیل نیز تا سال ۲۰۷۰، از دمای ۳۵ درجه سلسیوس تجاوز کنند. ناسا سرنوشت مشابهی را برای برخی از ایالت‌های آمریکا مانند آرکانزاس، میزوری و آیووا در ۵۰ سال آینده پیش‌بینی می‌کند.با وجود این، پژوهشگران خاطرنشان می‌کنند که خطر مرگ حتی با شاخص‌های کمتر از ۳۵ درجه سلسیوس نیز وجود دارد. برای نمونه، طی موج گرمای ژوئن سال ۲۰۲۱ در شمال غربی آمریکا و غرب کانادا که تقریبا ۱۴۰۰ مورد مرگ و میر به جا گذاشت، دمای حباب تر از ۲۵ درجه سلسیوس تجاوز نکرد. به محض این که این شاخص از دمای طبیعی بدن فراتر برود، نشان‌دهنده خطر برای سلامتی خواهد بود.
"بوف نیوز ۲۴" (boufnews۲۴) نیز بازتاب این خبر را این گونه مطرح کرد: بررسی ناسا، مناطقی را نشان می‌دهد که طی ۳۰ سال آینده به خاطر گرمای جهانی، قابل سکونت نخواهند بود. میزان افزایش دما نسبت به دوران پیش از صنعتی شدن، عواقب جدی برای زمین دارد.دانشمندان بر این باورند که تا سال ۲۰۵۰، جنوب آسیا، خلیج فارس شامل ایران، عمان، کویت و همچنین کشورهای هم مرز با دریای سرخ مانند مصر، عربستان سعودی، شناسایی اتمام و آغاز موج جدید الیوتی سودان، اتیوپی، سومالی یا حتی یمن دیگر قابل سکونت نخواهند بود. آسیای جنوبی، برزیل و ایالت‌های آمریکا مانند آرکانزاس، میزوری و آیووا نیز ممکن است در سال ۲۰۷۰ با سرنوشت مشابهی روبه‌رو شوند.
هیئت بین‌دولتی تغییر اقلیم در گزارش خود، در مورد پیامدهایی هشدار داد که به دلیل گرم شدن سیاره ما ایجاد می شوند. این پیامدها، موج‌های گرما، خشکسالی، سیل، آتش‌سوزی و آب شدن یخ‌ها را در بر دارد. یکی از پیامدهای افزایش دما را نیز می‌توان در حوزه اقتصاد مشاهده کرد زیرا اگر کاری انجام نشود، بین ۳۵ تا ۱۳۲ میلیون نفر ممکن است تا سال ۲۰۳۰ در فقر شدید فرو بروند.
عواقب افزایش دما برای بشریت، فاجعه‌بار خواهد بود. ممکن است تکرار موج گرما به تدریج بیشتر و بیشتر شود. براساس گزارش هیئت بین‌دولتی تغییر اقلیم، میزان تأثیرات تغییر اقلیم بر مناطق گوناگون، به مرور زمان و با توانایی سیستم‌های مختلف اجتماعی و محیطی برای کاهش تغییرات یا سازگاری با آنها متفاوت خواهد بود.
از آنجا که گرمایش ناشی از فعالیت‌های انسان می‌تواند آب و هوای طبیعی را تغییر دهد، افزایش دما به مرور زمان، یکنواخت نبوده و نخواهد بود.افزایش خشکسالی و آتش‌سوزی، افزایش سیل و آب و هوای ناملایم، آب شدن یخ و بالا آمدن سطح دریا، فروپاشی کشاورزی و شیلات، همه‌گیری و افزایش شیوع بیماری، اختلال در اکوسیستم و انقراض گونه‌ها از پیامدهای قابل توجهی هستند که ممکن است در نتیجه افزایش دمای جهانی ایجاد شوند.پیش‌بینی می‌شود که همه این مشکلات از هم اکنون تا سال ۲۰۵۰ بدتر شوند. تنها پرسش این است که آیا اوضاع پس از بدتر شدن، بهتر خواهد شد یا خیر. تفاوت بین این دو پرسش، به تلاش ما به شناسایی اتمام و آغاز موج جدید الیوتی عنوان یک گونه زنده برای رسیدگی به عادات و وابستگی‌هایمان برمی‌گردد.
همان گونه که پژوهش‌ها نشان می‌دهند، تأثیر کلی ما بر محیط زیست، تا اندازه زیادی به توانایی ما در محدود کردن انتشار کربن بستگی دارد.
اگرچه گفته می‌شود که هر مشکلی، راه حلی دارد اما در بسیاری از موارد، هر راه حل بالقوه دارای یک فرصت است. در صورت از دست دادن آن فرصت، مشکل بدتر خواهد شد و به اقدامات بیشتری نیاز خواهد داشت. اگر بشریت بتواند انتشار کربن خود را از هم اکنون تا سال ۲۰۵۰ به میزان قابل توجهی کاهش دهد، می‌توانیم انتظار داشته باشیم که تغییرات آب و هوا در سیاره ما کنترل شوند.اگر نتوانیم این تغییرات را کنترل کنیم، باید منتظر پیامدهای شدیدی باشیم. همراه با همه تغییراتی که به سرعت در حال رخ دادن و تغییر دادن زندگی ما هستند، به طور منطقی باید انتظار داشته باشیم که جهان سال ۲۰۵۰ بسیار متفاوت با جهان امروز باشد. در واقع می‌توان گفت که این تفاوت برای ترساندن و مبهوت کردن هر کسی که امروز زنده است، کافی خواهد بود.
در هر حال، سال ۲۰۵۰ خواه ناخواه فرا خواهد رسید و نادیده گرفتن تغییرات، راه موثری برای مقابله با آنها نیست. موضوع مهم این است که ما در این سیاره و در حال حاضر چه می‌کنیم و چقدر چشم‌انداز این تغییرات را جدی می‌گیریم. اگر ما وظایف خود را به درستی انجام ندهیم، ممکن است اوضاع پیش از بهتر شدن، بدتر شود.

انواع روش های تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری در بورس

روش های تحلیل تکنیکال

هر کدام از روش های تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری در بورس مزایای خود را دارد. بیش از ۱۰۰ روش مختلف تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری در بورس وجود دارد. باید توجه داشت که افراد سرمایه گذار باید با توجه به استراتژی خود از یک یا چند روش تحلیلی استفاده کنند. نباید استفاده از روش های تحلیل تکنیکال در بوس را نادیده گرفت چون اثرات بسیار مثبت روش های مختلف تحلیل تکنیکال در طول زمان به اثبات رسیده است.

باید توجه داشت برای سرمایه گذاری در بورس از هر روشی در تحلیل تکنیکال نباید استفاده کرد. برای نتیجه گیری بهتر است از روش های شناخته شده که در طول سالها مورد استفاده قرار گرفته و نتایج مثبت داشته است استفاده شود.البته نباید فراموش کرد که خیلی از روش های تکنیکالی هم هستند که نتایج بسیار عالی در بورس دارند ولی هنور زیاد شناخته شده نیستند. بهتر است برای اطمینان از هر روش تحلیلی ابتدا خودتان روش های مورد نظر را تست کنید.

با توجه به درخواست خوانندگان و استفاده مداوم و کاربردی از روش های تحلیلی در این مقاله در مورد بهترین روش های تحلیل تکنیکال توضیح داده ام. پیشنهاد می کنم حتما تا انتهای مقاله را مطالعه کنید.

انواع روش های تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری در بازارهای مالی و بورس

روش فیبوناچی در تحلیل تکنیکال :

این روش توسط شخصی به نام فیبوناچی که در قرن سیزدهم میلادی در ایتالیا زندگی می کرد ابداع شد.

فیبوناچی یک ریاضی دان بود و مانند بسیاری دیگر از دانشمندان عصر خود تحلیل های زیادی انجام داد.

فیبوناچی به دنبال ریشه های عددی بود که بواسطه آن بتواند بسیاری از پدیده های علمی را توجیه نماید.

فیبوناچی با تحقیقات و تحلیل گسترده خود توانست چند سری از اعداد را که بین آنها روابط منطقی جالب و عجیبی وجود داشت شناسایی اتمام و آغاز موج جدید الیوتی شناسایی کند.

این اعداد شامل ۱-۱-۲-۳-۵-۸-۱۳-۲۱-۳۴ و… بود که هر عدد حاصل جمع دو عدد قبلی خود می باشد.

همچنین فیبوناچی عدد ۱/۶۱۸ را ریشه خیلی از روابط در طبیعت و نظم در آن می دانست.

فیبوناچی به نتایج جالب توجهی رسید مثلا نسبت قاعده به ارتفاع اهرام مصر از این الگو تبعیت می کرد.

البته داستان به اینجا ختم نشد فیبوناچی دریافت نسبت طول به قطر دانه های آفتابگردان همچنین نسبت زنبور های عسل نر به ماده در یک کندو نیز این قاعده تبعیت می کردند. فیبوناچی ریشه طلایی را در مسائل مالی دخالت داد و به اعداد ۲۳٫۶ – ۳۸٫۲% – ۵۰% – ۶۱٫۸% – ۱۶۱٫۸% – ۴۲۳% و… رسید که در تحلیل تکنیکال بسیار کاربرد پیدا کرد.

فیبوناچی در تحلیل تکنیکی و بازار بورس عبارت است از خطوط حمایت و مقاومت یک سهم که قیمت سهم بین این سطوح در حرکت است. این سطوح به واسطه ریشه طلایی شکل می گیرد و بر اساس آن می توان قیمت سهم در آینده را پیش بینی کرد.

نمودار شمعی ژاپنی یا کندل استیک در تحلیل تکنیکال :

نمودار های شمعی یا کندل استیک (Candlestick) برای اولین بار در قرن هفدهم میلادی توسط معامله گران برنج در ژاپن ابداع شد.

معامله‌گران در بازار بورس از نمودار های مختلفی برای تحلیل استفاده می کنند.

البته سه نمودار خطی، کندل استیک و میله ای هر کدام طرفداران خاص خود را در تحلیل تکنیکال دارد.

در بین این سه نمودار، نمودار کندل استیک (Candle Stack) به دلیل مزیت‌های تکنیکی بیشماری که دارد مورد استقبال بیشتری قرار گرفته است.

یکی از مزیت های استفاده از نمودار کندل استیک پیش بینی روند صعودی یا نزولی یک سهم می باشد.

نمودار کندل استیک از چهار بخش اصلی و بسیار مهم تشکیل شده است.

این چهار بخش عبارت است از قیمت آغازین (open) ، قیمت پایانی (close)، بالاترین قیمت در بازه زمانی (High) و پایین ترین قیمت که در بازه زمانی (Low) تعیین شده رخ داده است.

جالب است بدانید اندازه بدنه و سایه پایین و بالا در کندل استیک اهمیت بسیار زیادی در تحلیل تکنیکال دارد.

هنگامیکه که شمع تو خالی یا سفید است و دارای سایه کوتاه باشد، یعنی قیمت پایانی سهم بالاتر از قیمت آغازین است. و زمانی که قیمت پایانی سهم کوچکتر از قیمت آغازین آن باشد شمع به صورت تو پر یا مشکلی رنگ نمایان می شود.

امواج الیوت در تحلیل تکنیکال :

رالف نلسون الیوت صاحب نظریه قانون امواج الیوت می باشد.

الیوت در سال ۱۹۳۸ برای نخستین بار در کتاب خود نظریه‌ای را مطرح نمود.

این نظریه تحلیلی بعدها تکامل‌ یافت و در قالب قانونی به نام او معرفی شد و این نظریه تحت عنوان قانون امواج الیوت شهرت یافت.

نظریه امواج الیوت در تحلیل تکنیکال بر اساس چرخه ای دایره وار و حرکات تکرار شونده استوار است.

بر اساس این اصل که ریشه درگذشته دارد هرکجا که جنب‌ و جوش در یک سهم زیاد شود قیمت یک سهم بر اساس اصول و قاعده خاصی شکل می‌گیرد که به آن موج گفته می شود.

از مهم‌ترین الگوهای موجی که در این روش مورد استفاده قرار می گیرد و پایه و اساس بقیه الگوها را تشکیل می دهد، الگوی پنج موجی است.

این الگو از سه موج موافق و همچنین از دو موج مخالف جهت روند تشکیل شده است.

امواج الیوت به دو دسته کلی تقسیم بندی می شوند:

دسته اول موج های جنبشی و دسته دوم موج های اصلاحی هستند.

موج های جنبشی هم راستا با روند قیمت سهم حرکت می کنند.

به عنوان مثال یک موج پنج تایی صعودی در یک روند صعودی و موج های اصلاحی در خلاف جهت روند قیمت سهم هستند و عموماً از ۳ موج تشکیل می‌گردند که نتیجه آن ها به عنوان موج اصلاحی در تحلیل تکنیکال معرفی می شود. به عنوان مثال در یک سهم یک موج جنبشی پنج تایی وجود دارد که سه تای آن موافق با روند صعودی موج پنج تایی و دوتای آن مخالف موج پنج تایی صعودی است. همچنین در موج اصلاحی از سه موج تشکیل‌شده است که دوتای آن موافق با روند نزولی بوده و یک موج مخالف روند نزولی می باشد و این اصل یکی از مهمترین الگوهای موجود تحلیل امواج الیوت می باشد.

ابر ایچیموکو در تحلیل تکنیکال :

این اندیکاتور نخستین بار توسط یک فرد ژاپنی به نام هوسودا گوئیچی (Hosoda Goichi) درسال ۱۹۳۰ طراحی شده است. این اندیکاتور یکی از اندیکاتورهای پرکاربرد و بسیار مفید تحلیلی می باشد و معامله گران بورس با نگاه کردن به نمودار ابر ایچیموکو می توانند روند قیمت یک سهم را شناسایی کنند. جالب است بدانید ژاپنی ها سابقه خیلی طولانی در حرفه معامله گری دارند و می توان گفت که ژاپنی ها از بنیان گذاران اصلی تحلیل تکنیکال هستند.

ژاپنی‌ها چند قرن پیش از آمریکایی‌ها از تحلیل تکنیکال برای پیش بینی قیمت برنج استفاده می‌کردند.

گاهی اوقات نمودارهای اندیکاتور ایچیموکو را با عنوان ایچیموکو کینکو هیو (Ichimoku Kinko Hyo) نامگذاری می کنند در زبان ژاپنی ایچی موکو به معنای نگاه اجمالی و کینکو به معنای تعادل و هایو به معنای نمودار است.

در واقع با اندیکاتور ایچی موکو با نگاه اجمالی به نمودار می توان تعادل و یا نوع روند سهم را پیش بینی کرد.

اندیکاتور ایچیموکو در واقع نوع پیشرفته‌ای از نمودار تکنیکال است.

نمودار ابری اطلاعات کاربردی و داده های بیشتری نسبت به نمودارهای ساده شمعی در اختیار معامله گران قرار می‌دهد.

باید توجه داشت ایچیموکو بیشتر از اینکه یک اندیکاتور باشد یک نمودار است.

خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال :

یکی از مهمترین اصول تحلیل تکنیکال شناخت نقاط حمایت و مقاومت می باشد.

خطوط حمایت و مقاومت نقاط بسیار مهمی هستند که در این محدوده عرضه و تقاضا به هم می‌رسند‌.

خطوط حمایت از اتصال نقاط حداقلی (مینیمم) قیمت سهم و خطوط مقاومت از اتصال نقاط حداکثری (ماکزیمم) قیمت یک سهم به دست می‌آید. بر اساس تحلیل تکنیکال این خطوط هرگاه تقاضا برای یک سهم زیاد شود قیمت‌ها بالا می‌روند و هرگاه عرضه یک سهم افزایش یابد قیمت‌ سهم پایین می‌آیند.

نقاط حمایت:

این نقاط برای خریداران از اهمیت خاصی برخوردار است.

با رسیدن قیمت سهم به این نقاط شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود و این افزایش تقاضا باعث افزایش قیمت سهم میشود.

در حقیقت در نقاط حمایت میزان تقاضا بر عرضه برتری داشته و نتیجه آن افزایش قیمت و رشد صعودی سهم می باشد.

نقاط مقاومت:

تحلیل و شناسایی این سطوح هم برای فروشندگان بسیار مهم می باشد.

با رسیدن قیمت سهم به این نقاط معامله گران اقدام به عرضه و فروش سهم می‌کنند.

در واقع در این سطوح عرضه در یک سهم بیشتر از تقاضا می باشد و این مساله موجب کاهش قیمت سهم می شود.

بهتر است بخوانید : سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال :

معامله گران بازار بورس درصدد دستیابی به تحلیل درست و روش هایی برای خرید و فروش‌ هستند.

البته این روش ها درصورتیکه دارای اعتبار جهانی باشد بهتر است.

یکی از این روش ها، روش خط میانی می باشد که این روش توسط دکتر آلن اندروز ابداع شده است.

این روش امروزه با نام چنگال اندروز شناخته می‌شود و یکی از معتبرترین استراتژی ها در تحلیل تکنیکال و معاملات بازار بورس می باشد.

اندروز اعتقاد داشت خطوط روندی که از نقاط بیشتری می گذرد کاربردی تر می باشد.

بر این اصل کلیه نوسانات قیمت بین دو بال، که کانالهایی را برای قیمت می سازند رخ می دهد.

برای ترسیم چنگال اندروز سه نقطه که آغازگر موج های جدید است نیاز می باشد.

پس از اینکه چنگال پیچفورک ترسیم شد باید توجه داشت چنگال ترسیم شده، سه اصل اساسی این روش تحلیلی را رعایت کرده باشد.

تحلیل زمانی در تحلیل تکنیکال :

مهمترین دلیلی که باعث می شود معامله گران در خرید و فروش های خود موفق نباشند انتخاب تکنیک اشتباه و تایم فریم نامناسب است . معمولا افرادی که تازه وارد بازار بورس می شوند می خواهند زود به نتیجه برسند به همین دلیل تایم فریم های یک دقیقه یا پنج دقیقه را برای معاملات خود انتخاب می کنند در نتیجه به هدف نمی رسند.

بیشتر افراد مبتدی بدون توجه به تایم فریم های مختلف تنها به یک تایم فریم بسنده می کنند.

ولی باید توجه داشت با بررسی تایم فریم های متفاوت، می توان دید بازتری نسبت به روند سهم داشت.

هر تحلیلگر تکنیکال باید بداند تایم فریم ها در اصول تکنیکال بسیار مهم می باشند.

تایم فریم ها یکی از اصول اساسی و اولیه در تحلیل تکنیکال هستند.

در تایم فریم هفتگی، هر شمع بیانگر یک هفته و در تایم فریم ماهانه، هر شمع بیانگر یک ماه میباشد.

پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال :

پترن های تکرار شونده یا هارمونیک در تحلیل تکنیکال بر اساس نظریه فیبوناچی دانشمند ایتالیایی و کاشف نظریه اعداد طلایی استوار است. جالب است بدانید که با مرور زمان و بررسی روندهای قیمتی معاملات توسط اشخاص مختلف قواعدی برای معاملات بازارهای مالی بوجود آمد که الگوی هارمونیک یکی از مصادیق آن است. تلفیق الگوی هارمونیک با روندهای قیمتی، فیبوناچی تریدینگ را پایه گذاری نمود که این اصول باعث شد معامله گران بتوانند نقاط بازگشتی نمودارهای قیمتی (PRZ) را پبش بینی کنند. مبنای الگوهای هارمونیک و تحلیل های تکنیکالی در این روش بر اساس دنباله اعداد فیبوناچی می باشد و اصول کلی آن جمع هر عدد با عدد قبل از خود می باشد. به عنوان مثال: .-۱-۲-۳-۵-۸-۱۳-۲۱ و…

بررسی روند الگوی فیبوناچی در تحلیل تکنیکال :

نسبت‌های اعداد طلایی با بررسی روند دنباله اعداد فیبوناچی به دست می آید.

نسبت‌های اعداد طلایی در تحلیل های تکنیکالی بسیار کاربرد دارند.

تقسیم هر عدد به عدد قبل از خود در الگوی فیبوناچی عدد ۱.۶۱۸ را نشان می دهد.

همچنین با تقسیم هر عدد به دومین عدد قبل از خود در اعداد فیبوناچی به نسبت جدیدی می رسیم.

نسبت‌های بدست آمده در الگوی فیبوناچی عبارت است از: ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ ، ۰.۶۱۸ می باشد.

در بین نسبت های موجود نسبت ۰.۶۱۸ به عنوان نسبت طلایی فیبوناچی معروف می باشد.

نسبت های الگوی فیبوناچی جایگاه مهمی در بازارهای مالی و انواع روشهای تحلیل تکنیکال به خود اختصاص داده است.

به عنوان مثال از این نسبت‌ها جهت شناسایی خطوط حمایت و مقاومت در نمودار روند قیمتی استفاده می شود.

جالب است که در روند نزولی سهم خطوط حمایتی که از الگوهای فیبوناچی و اعداد ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ و نسبت طلایی ۰.۶۱۸ تبعیت می کنند به عنوان خطوط حمایتی بسیار معتبر و در روند صعودی یک سهم خطوط مقاومتی که از الگوهای فیبوناچی و اعداد ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ و ۰.۶۱۸ پیروی می کنند به عنوان خطوط مقاومتی معتبر مورد استفاده تحلیل گران قرار می گیرند.

نمودارهای نقطه و شکل در تحلیل تکنیکال :

بسیاری از تحلیلگران بازار سرمایه در اروپا و امریکا از نمودارهای نقطه و شکل در بازارهای مالی بهره می بردند.

نام این نمودار از کتاب ویکتور دویلیزر که در سال ۱۹۳۳ نوشته شده انتخاب شده است.

جالب است بدانید در دهه ۱۸۸۰ و ۱۸۹۰ این نمودار به نام روش کتاب معروف بوده است.

چارلز داو نیز در کتاب خود به این نام اشاده کرده است. بر اساس کتاب داو زمان آغاز این روش از سال ۱۸۸۶ بوده است. نام نقطه و شکل سال ها بعد یعنی حدود سال های ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۳ برای این نمودار به کار رفته است و از آن زمان به نمودار نقطه و شکل معروف شده است. از مهمترین مزایای کاربردی تحلیل تکنیکال به روش نقطه و شکل آن است که این نمودار به تنهایی سینگال خرید و فروش صادر می کند و جالب اینکه نیازی به بررسی دیگر اندیکاتورها برای تشخیص روند قیمت نیست. تحلیل نقطه و شکل بر عرضه و تقاضا متمرکز می باشد و بر این اساس است که بهترین زمان خرید و فروش سهم در زمان تقابل عرضه و تقاضا را معرفی می کند.

روش تکنیکال نقطه و شکل یکی از بهترین روش هایی است که با استفاده از آن می توان نقاط عرضه و تقاضا را پیش بینی کرد.

واگرایی در تحلیل تکنیکال :

یکی درگیر از روش ها در تحلیل تکنیکال واگرایی است.

در خیلی از زمانها برگشت های پر سود یک سهم هنگامی رخ می دهد که یک واگرایی مناسب داشته باشیم.

در واقع از واگرایی ها برای شناسایی قیمت یک سهم و نقاط مهم ورود و خروج می توان استفاده نمود.

همچنین می توان روندهای ضعیف و نامعتبر را که میل به بازگشت دارند با این روش تحلیل تکنیکالی تشخیص داد.

واگرایی نشان دهنده ضعف معامله گران در مرحله پایانی است.

در این شرایط است که بازار آماده چرخش روند خود می باشد.

در واقع واگرایی به معنی تضعیف یک روند مشخص می باشد.

واگرایی زمانی اتفاق می افتد که قیمت سهم و اندیکاتور بر خلاف جهت هم حرکت می‌کنند.

در این مرحله روند قیمت سهم به پایان خود نزدیک خواهد شد و تمایل به تغییر دارد.

برای اینکه بتوان واگرایی را تشخیص داد از اندیکاتورهای مختلف استفاده می شود.

یکی از بهترین اندیکاتورها برای شناسایی واگرایی اندیکاتور مکدی (MACD) می باشد.

اندیکاتور مکدی (MACD) مهم‌ترین ابزار برای تشخیص واگرایی می باشد.

از اندیکاتورهای دیگری هم می توان برای شناسایی واگرایی استفاده کرد این اندیکاتورها شامل اندیکاتور RSI ،CCI و… می باشند.

صحبت پایانی

با استفاده از روشهای تکنیکال میتوان تحلیل درستی از بازار داشت و همیشه چند قدم جلوتر از دیگران حرکت نمود.

سعی کنید خودتان تحلیل کنید و از خرید سهم هایی که افراد تازه وارد تحلیل و معرفی میکنند پرهیز کنید.

افرادی که میخواهند به طور جدی در بورس سرمایه گذاری کنند باید روشهای تحلیل تکنیکال را به درستی یاد بگیرید.

برای اینکه بتوانید در بازار بورس موفق شوید سعی کنید روش های تحلیلی را ابتدا تست کنید.

این کار کمک میکند با دید بازتری در بازار بورس وارد شوید و خرید و فروش های موفقی داشته باشید.

یکی از مهمترین اصول استفاده از تحلیل تکنیکال استفاده از تایم فریم ها یا دوره های زمانی مناسب می باشد.

سعی کنید از تایم فریم های طولانی مدت و کوتاه مدت به طور همزمان استفاده کنید.

همیشه بهتر است تایم فریم مناسب را با توجه به استراتژی معاملاتی خود انتخاب کنید.

در این مقاله سعی کردم انواع روش های تحلیل تکنیکال را که بسیار کاربردی می باشند را بیان کنم.

این روش های تحلیلی توسط خبره ترین افراد در دنیا استفاده می شود.

اگر به درستی از این روش های تحلیل تکنیکال استفاده شود نتایج شگفت انگیزی برای سرمایه گذاران در بورس به همراه خواهد داشت.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.