تقاضا چیست؟
تقاضا مقدار کالا یا خدمتی است که با توجه به قیمت و سایر عوامل در هر دوره خریداری می کنیم .مثلا در هفته 2 کیلو سیب خریداری می کنیم .بنابراین گفته می شود که تقاضای سیب در هفته دو کیلو است باید توجه داشته باشید که “تقاضا ” با نیاز تفاوت دارد. ما به کالا و خدمات زیادی نیاز داریم ولی ممکن است تقاضا نکنیم به عنوان مثال همه ما به یک هلیکوپتر نیازمند یم ولی تقاضا نمی کنیم. بعضی نیازهای ما با توجه به قیمت و در آمد و…تبدیل یه تقاضا نمی شوند. منحنی تقاضا، مکان هندسی مجموعه نقاطی است، که یک فرد برای بدست آوردن کالا یا خدماتی حاضر به پرداخت پول بوده و یک تولیدکننده به ازای هر قیمتی مایل به چه میزان تولید میباشد. در ادامه به تقاضا و عوامل موثر بر آن می پردازیم.
تقاضا و عوامل موثر بر تابع تقاضا :
تقاضا و عوامل موثر بر آن را با تابع تقاضا به شما نشان میدهیم. مقدار تقاضا از هر کالا توسط هر فرد بستگي به قيمت کالا, در آمد, قيمت ساير کالاها,تبليغات ,و بسياري عوامل ديگر دارد که مي توان به صورت زير نوشت :
(…,Qdx = F ( Px , I,Py,A ,E
انتظارات E و تبليغات A قيمت ساير کالاها Py درآمد، I ، X قيمت کالاي Px ، X مقدارتقاضا ازکالاي Qdx که نسبت به آينده مي باشد . اگر در رابطه به جز قيمت،بقيه ي عوامل موثر بر تقاضا راثابت نگه داريم،مي توان نوشت:
(Qdx = f(Px
به رابطه تابع تقاضا مي گويند.پس تابع تقاضا تابعي است، که رابطه ي قيمت و مقدار کالا رابا فرض ثا بت بودن بقيه عوامل نشان مي دهد.تابع فوق را ميتوان به صورت جدول و نمودارومعادله نيز نشان داد که به جدول تقاضاومعادله تقاضا،معروف است.
منحنی تقاضا :
با تغییر مقادیر تقاضای هر مصرف کننده، در سطح قیمتهای مختلف، جدول تقاضای مصرف کننده بدست میآید. از این جدول میتوان منحنیای را استخراج نمود. که به آن منحنی تقاضا گفته میشود و بیانگر تقاضاهای متفاوت در قیمتهای متفاوت است.
در منحنی تقاضا که در سطح نموداری با دو محور X و Y (که X همیشه مقدار و Y قیمت را نشان میدهد، ترسیم میشود). هرچه قیمت بالا برود حرکت بر روی منحنی به طرف بالا صورت گرفته و مقدار تقاضا کم خواهد شد و بالعکس. یعنی رابطه قیمت و مقدار معکوس است. رابطه معکوس بین قیمت و مقدار، بیانگر شیب منفی منحنی تقاضاست
توجه1) رابطه قیمت ومقدار تقاضا،معمولأ رابطه ای معکوس می باشد. به عبارت دیگر شیب منحنی تقاضا منحنی است که به قانون منفی بودن شیب منحنی تقاضا، نیز معروف است.
توجه2) تابع معکوس تقاضا یا تابع قیمت می گویند. P=5- (1/2) Qx
تغییر تقاضا :
دو نوع تغییر تقاضا داریم:
- تغییر در مقدار تقاضا که به علت تغییر در قیمت کالا به وجود می آید. و با حرکت روی منحنی تقاضا نشان داده می شود. مثلأدر جدول بالا اگر قیمت از 4 به 3 کاهش یابد مقدار تقاضا از 2 به 4 افزایش می یابد.
- به عبارت دیگر اگر عواملی که در تابع تقاضا ثابت فرض کرده ایم تغییر کنند باعث جابه جایی منحنی تقاضا می شود. و به این جابه جایی تغییر در تقاضا گفته می شود که به بررسی آنها می پردازیم.
قانون تقاضا :
قانونی که بیان میکند همگام با افزایش سطح قیمتها مصرف کننده از میزان تقاضای خود خواهد کاست (رابطه معکوس بین قیمت و مقدار تقاضا).
منحنی تقاضای بازار :
نمایش نموداری مجموع مقادیر یک کالا را که مصرف کنندگان در قیمتهای مختلف، در طی یک دوره زمانی معین، مایل و قادر به خرید آن هستند. با فرض ثابت بودن بقیه شرائط، منحنی تقاضای بازار را به ما میدهد. شیب منحنی تقاضای بازار یک کالا، عموماً منفی است که نشانگر مقدار خرید بیشتر در قیمتهای پائینتر است.
عوامل مؤثر بر تقاضا :
عوامل مؤثر بر تقاضا عبارتند از: قیمت، تعداد مصرف کنندگان در بازار، سلیقه مصرف کنندگان، درآمد پولی آنها و قیمت سایر کالاهای عوامل موثر بر عرضه و تقاضا مرتبط. لازم به ذکر است که با توجه به اینکه در رسم منحنی تقاضا فقط قیمت و مقدار تغییر میکنند. و سائر عوامل ثابت در نظر گرفته میشوند. با تغییر قیمت ما شاهد تغییر در مقدار تقاضا خواهیم بود و با تغییر سایر عوامل، تغییر در خود تقاضا را شاهد خواهیم بود. تغییر در تقاضا موجب انتقال و جابجائی منحنی تقاضا میشود. به این معنی که اگر عوامل فوق غیر از قیمت تغییر کنند هم روی قیمت و هم روی مقدار اثر گذاشته و موجب انتقال منحنی به سمت راست یا چپ خواهد شد. و تغییر در مقدار تقاضا حرکت روی منحنی تقاضا خواهد بود.
در انتهای این ویدئو هرکدام از عزیزان اگر سوال مطلبی برای اراده دارند میتوانند در پایین صفحه آن را بیان کنند. در اسرع وقت پاسخ داده خواهد شد.
منظور از عرضه و تقاضا در اقتصاد چیست؟
عرضه و تقاضا در اقتصاد بیانگر چیست؟ مدتی پیش اخبار مربوط به قیمت گوجهفرنگی همه رسانهها را پر کرده بود. در مغازهها، کمبود گوجه قابل احساس بود. اگر مغازهای هم گوجه داشت آن را با قیمتی بالاتر از حد معمول میفروخت. بهدنبال بالا رفتن قیمت گوجه و افزایش تقاضا برای آن، قیمت رب هم افزایش پیدا کرد.
بعد از مدتی برای کنترل قیمت گوجه فرنگی، صادرات گوجهفرنگی به خارج از کشور ممنوع شد. بهدنبال منع صادرات گوجه فرنگی، میزان گوجه در بازار افزاش پیدا کرد، با افزایش عرضه گوجهفرنگی، قیمت آن در بازار پایین آمد و تا حدی تعدیل یافت. در این داستان واقعی، تعیین کننده قیمت گوجه، میزان عرضه و تقاضایی بود که برای آن وجود داشت. احتمالا همه شما با عرضه و تقاضا آشنایی دارید. در این مقاله قصد داریم به بررسی قانون عرضه و تقاضا بپردازیم و بفهمیم که در یک بازار معمولی که شرایط خاصی ندارد، چه عواملی بر تعیین قیمت کالاها تاثیرگذار است. با بررسی بازار سرمایه هم میتوان فهمید که میزان عرضه و تقاضایی که برای یک سهم وجود دارد، چگونه بر تغییرات قیمتی آن تاثیر میگذارد.
مبانی عرضه و تقاضا
تقاضا (Demand)
اگر بخواهیم تقاضا را بهطور واضح تعریف کنیم، میتوان گفت به تمایل و قدرت مصرفکننده یا مشتری برای خرید یک کالا یا دریافت خدمات به مقدار مشخص، با توجه به قیمت و سایر عوامل تاثیرگذار بر آن، تقاضا گفته میشود. قانون تقاضا بیانگر این است که با کاهش قیمت یک کالا، در صورت ثابتبودن سایر عوامل معمولا تقاضا برای آن افزایش پیدا میکند و برعکس. یعنی بین قیمت و تقاضا برای یک محصول در صورت ثابت بودن سایر عوامل رابطه معکوس و منفی وجود دارد.
عوامل متعددی بر میزان تقاضای افراد در زمان تاثیر میگذارند. مهمترین عامل تاثیرگذار بر میزان تقاضای یک کالا یا اوراق بهادار، قیمت آن کالا است. درآمد افراد، سلیقه و تعداد مصرفکنندگان، انتظارات افراد در رابطه با تغییرات قیمتی آینده آن محصول، قیمت کالاهای مرتبط با کالای مورد نظر و. همگی از عوامل موثر بر تقاضای یک کالا، محصول یا خدمت است.
معمولا با افزایش قیمت یک کالا، تقاضا برای خرید آن پایین میآید، اما محدود بودن تعداد تولیدکنندگان و وجود بازار انحصاری، از عملکرد طبیعی بازار جلوگیری میکند.
عرضه (Supply)
در مقابل تقاضا، عرضه قرار دارد. منظور از عرضه، مقدار کالا یا خدمتی است که توسط شرکتها یا بنگاههای خدماتی به ازای قیمتی خاص و سایر عوامل موثر، در اختیار مصرفکنندگان قرار میگیرد.
عوامل متعددی بر میزان عرضه تاثیر میگذارد. قیمت کالا، قیمت مواد اولیه و نهادههای تولیدی، هزینههای تولید، تعداد رقبا و تولیدکنندگان موجود در یک صنعت، یارانهای که روی برخی از کالاها توسط دولت وضع میشود و. همگی بر میزان عرضه تاثیر میگذارند.
به رابطه مثبت و مستقیمی که بین عرضه یک کالا و قیمت آن وجود دارد، قانون عرضه گفته میشود.
شرط تعادل در بازار
شرط برقراری عوامل موثر بر عرضه و تقاضا تعادل در یک بازار این است که میزان عرضه با تقاضا برابر باشد. زمانی تعادل پایدار میماند که هیچ عامل و محرکی برای تغییر رفتار مصرفکننده و عرضهکننده وجود نداشته باشد.
با توجه به موارد توضیح شده اگر بخواهیم منحنی عرضهوتقاضا را رسم کنیم، در صورت ثابت بودن سایر عوامل و تنها تغییر در قیمت، منحنیها به شکل زیر میباشند. محل برخورد دو منحنی عرضه و تقاضا، نقطه تعادل بازار است. در این نقطه قیمت تقاضا با قیمت عرضه برابر است و معاملات انجام میشوند.
نقطه تعادل در بازار، به قسمتی گفته میشود که دو منحنی عرضه و تقاضا یکدیگر را عوامل موثر بر عرضه و تقاضا قطع کنند.
ایجاد تغییر در یکی از عوامل موثر بر عرضه و تقاضا میتواند باعث حرکت روی منحنی یا جابجایی منحنیها شود. برای مثال اگر قیمت کالا تغییر کند، روی منحنی تقاضا جابجا میشویم اما در صورت تغییر سایر عوامل خود منحنی جابجا خواهد شد.
تا اینجای کار با مفهوم کلی عرضه و تقاضا در اقتصاد آشنا شدیم. در ادامه قصد داریم به بررسی این مفهوم در بازار سرمایه بپردازیم و با نحوه تغییرات قیمتی سهم و علل ایجاد صفهای خرید و فروش آشنا شویم.
قانون عرضه و تقاضا
قانون عرضه و تقاضا بهدنبال توضیح رابطه بین میزان موجودیت و در دسترس بودن (عرضه) یک کالا یا دارایی با تمایل و اشتیاقی که برای خرید آن وجود دارد (تقاضا) است. این دو عامل بر قیمت یک کالا یا دارایی مثل اوراق بهادار تاثیرگذار هستند. برای مثال کمبود یک کالا، نادر بودن آن، تقاضای بالا و یا عرضه کم آن باعث افزایش قیمت آن میشود و بالعکس. یعنی اگر تعداد تولیدکنندگان یک محصول بهخصوص زیاد و شرایط رقابتی در بازار حاکم باشد، دیگر تولیدکنندگان آن نمیتوانند هر محصولی را با هر کیفیتی و با قیمت دلخواه خود بهفروش برسانند.
وقتی بازار به شکل انحصاری در دست تعداد محدودی تولیدکننده قرار داشته باشد و بهراحتی امکان ورود محصولات باکیفیت وجود نداشته باشد، افراد به ناچار مجبورند از تولیدکنندههای موجود خریداری کنند. محدود بودن تعداد تولیدکنندگان باعث میشود که تقاضا افزایش یابد و به دنبال افزایش تقاضا قیمت هم بالا رود.
علاوهبر موارد ذکر شده، نوع نگرش افراد نسبت به تغییرات احتمالی قیمت یک محصول در آینده میتواند منحنی میزان تقاضا را تحت تاثیر قرار بدهد. اگر مصرفکنندگان فرض را بر این بگذارند که قیمتها در آینده افزایش خواهد یافت، اکنون کالای بیشتری خریداری میکنند. فرض کنید اعلام شود که از فردا بنزین گران خواهد شد، بعد از انتشار این خبر مشاهده خواهید کرد که صفهای طویلی در پمپ بنزینها ایجاد خواهد شد. در این مثال به دنبال انتشار خبر گرانشدن بنزین، میزان تقاضای فعلی برای آن افزایش پیدا خواهد کرد.
برعکس این اتفاق هم ممکن است بیفتد. فرض کنید اوایل اردیبهشت ماه است و برخی از مغازهها گوجه سبز نوبرانه با قیمتهای بالا میفروشند. به دلیل قیمت بالای گوجه سبز در اوایل برداشت، تقاضای زیادی برای آن وجود ندارد. مردم انتظار دارند که بعد از گذشت چند هفته، میزان عرضه گوجه سبز در بازار افزایش پیدا کند. بنابراین ممکن است مصرف خود را به تعویق بیندازند و برای خرید آن، تا عرضه بیشتر این محصول و کاهش قیمت آن صبر کنند.
قانون عرضه و تقاضا در بازار سرمایه
قانون عرضه و تقاضا در بازار سرمایه هم تاثیری مشابه بر سایر بازارها دارد. یعنی عرضه و تقاضا با تعیین قیمت، تمامی سهمها را در بازار تحت تاثیر قرار میدهند. بهطور کلی عرضه و تقاضا از عوامل اصلی تعیینکننده قیمت سهام و سایر اوراق بهادار هستند.
عوامل موثر بر تعیین عرضه و تقاضا
در بازار سرمایه عواملی مانند، گزارشات مربوط به عملکرد شرکتها، میزان سودسازی و فروش آنها، اخبار مربوط به افزایش سرمایه، نرخ بهره در سایر بازارها، نرخ بازده بدون ریسک، اخبار مربوط به ورود پول به بازار و تصویب قانونهای حمایتی از بازار، همه و همه بر تقاضای افراد تاثیر میگذارند.
برای مثال افزایش نرخ بازده بانکی (نرخ بدون ریسک) باعث میشود که تقاضا برای سهامداری کاهش پیدا کند. دلیل آن هم این است که بیشتر سرمایهگذاران ریسکگریز هستند و یک سود مطمئن با مقدار کم را به بازدهی بالای همراه با ریسک ترجیح میدهند.
شرایطی مانند توسعه و عمق یافتن بازار، تغییر در شرایط و سیاستهای اقتصادی و. بر میزان عرضه در بازار موثر هستند.
در بازار سرمایه عرضهکنندگان اولیه، شرکتهایی هستند که نیاز به تامین مالی دارند. تقاضاکنندگان هم میتوانند افراد حقیقی یا حقوقی باشند که با هدفهای مختلف اقدام به سرمایهگذاری میکنند.
در شرایط عادی و نه هیجانی، میبینیم که تغییرات در میزان عرضه و تقاضا به آرامی اتفاق میافتد. اما در روزهای هیجانی بازار، این تغییرات بهسرعت اتفاق میافتد که میتواند باعث بهوجود آمدن صفهای خرید و فروش سنگین شود.
بیایید میزان عرضه و تقاضای موجود برای یکی از سهمهای بازار سرمایه را با هم بررسی کنیم. همانطور که میدانید برای مشاهده این صفحه باید به سایت Tsetmc مراجعه کرده و نماد مربوط به شرکت را جستجو کنیم.
در انتهای تابلوی زیر، در سمت راست، قیمت پیشنهادی متقاضیان، برای خرید سهم را مشاهده میکنید. در سمت چپ تابلو هم قیمت پیشنهادی سهامداران برای فروش (قیمت عرضه) را میبینید. زمانی که قیمت تقاضا شده با قیمت عرضه شده برابر باشند، یک معامله انجام میگیرد.
در تابلوی معاملاتی هر سهم در سایت tsetmc.com میتوان میزان عرضه و تقاضای موجود برای آن سهم را دید.
در شکل بالا این قیمتها با هم برابر نیستند، قیمت خرید 20600 ریال و قیمت فروش 20620. زمانی معامله انجام میشود که یکی از طرفین حاضر به تغییر قیمت خود باشند.
در بازار سهام نیز، همانند سایر بازارها میزان عرضه و تقاضای موجود باعث تغییر قیمت سهم میشود. برای مثال اگر اخبار خوبی در رابطه با عملکرد و میزان سودسازی یک شرکت منتشر شود، تقاضا برای خرید سهام آن افزایش پیدا میکند و سهامداران آن شرکت دیگر حاضر نیستند سهام ارزنده خود را در قیمتهای فعلی به فروش برسانند. بنابراین با افزایش تقاضا برای خرید آن سهم و کاهش عرضه آن مواجه میشویم. در این عوامل موثر بر عرضه و تقاضا حالت کمبود عرضه و افزایش تقاضا برای سهام شرکت باعث افزایش قیمت سهام میشود.
اگر هیچ سهامداری حاضر به فروش سهام خود نباشد، به اصطلاح صف خرید تشکیل میشود و قیمت تقاضا بهطور روزانه بالا میرود. این افزایش قیمت تا زمانی ادامه پیدا میکند که سهامداران حاضر به عرضه سهام خود باشند و یا دیگر نگهداری سهم در آن قیمت برای آنها جذاب نباشد. در صورت متناسب بودن میزان عرضه و تقاضا، قیمتها به تعادل میرسند.
چگونه متوجه شویم که تقاضا برای یک سهم بالا است؟
در بازارهای کارا معمولا بعد از انتشار اخبار خوب در ارتباط با یک شرکت و عملکرد آن، تقاضای خرید برای سهام آن بالا میرود. برای اینکه متوجه شویم آیا تقاضا برای خرید یک سهم بالا است یا خیر باید به میانگین حجم معاملات روزانه سهم توجه کرد. در روزهایی که حجم معاملات بیشتر از متوسط حجم روزانه باشد و بهدنبال آن سهم با قیمت بالایی معامله شود، نشاندهنده تقاضا بالا برای خرید سهم است. در این مواقع معمولا قدرت خریدار نیز از فروشنده بیشتر است. یعنی تعداد کمتری از افراد، مقدار بیشتری از سهام را خریداری میکنند.
برعکس این موضوع نیز صادق است. همانطور که اخبار خوب بر افزایش تقاضا تاثیر میگذارد، اخبار بد هم باعث کاهش تقاضا و یا افزایش عرضه میشود. برای مثال کاهش تولید یا کاهش فروش یک شرکت، عدم تقسیم سود نقدی قابل توجه و. میتواند باعث کاهش تقاضا برای یک سهم شود.
یعنی در بعضی مواقع برای یک سهم صف فروش تشکیل میشود. زمانی صف فروش ایجاد میشود که میزان عرضه سهم بیش از تقاضای موجود برای آن باشد. معمولا زمانی که قیمت یک سهم بیش از ارزش واقعی آن باشد، معمولا سرمایهگذاران تمایل چندانی برای خرید آن ندارند و سهامداران نیز بهدنبال فروش سهم هستند. در این مواقع معمولا قیمت سهم تا چند روز بهطور مداوم کاهش مییابد. این کاهش قیمتی عوامل موثر بر عرضه و تقاضا تا زمانی ادامه پیدا میکند که قیمتها به ارزش ذاتی خود نزدیک شوند و تقاضا برای خرید سهم ایجاد شود.
برخی از مواقع دیده میشود که میزان کاهش قیمتی بیش از ارزش ذاتی سهم است، در این حالت قیمت سهم برای سرمایهگذاران جذاب میشود. یعنی میزان تقاضا برای آن افزایش مییابد و سرعت افزایش تقاضا از عرضه پیشی میگیرد و باعث افزایش قیمتها میشود.
در بازار کشورهایی که شرایط تورمی در آن وجود ندارد معمولا قیمتها بهمدت زیادی در یک دامنه قیمتی باقی میمانند و با نوسانات شدید قیمتی روبهرو نمیشویم. این نوسانات در بازارهایی بیشتر است که خبر محور هستند.
آیا میتوان تعادل در عرضه و تقاضای بازار را تغییر داد؟
سهامداران حقیقی که معمولا صاحب مقدار کمی از سهام شرکت هستند، نمیتوانند در تعادل بازار تغییر خاصی ایجاد کنند. تنها برخی از نهادها و موسسات مثل صندوقهای سرمایهگذاری و یا سهامداران حقوقی که صاحب درصد بالایی از سهام شرکت هستند میتوانند تعادل عرضه و تقاضا را بر هم بزنند. علاوه بر مورد ذکر شده این افراد در مواقع لازم نقش حمایتی در بازار ایفا میکنند. حجم بالای خرید توسط نهادهای مالی در زمانی که بازار در حال از دست دادن الگوهای معاملاتی خود است، امری بسیار مهم است.
جمعبندی
بهطور کلی قانون عرضه و تقاضا هر روز در بازار سهام به نمایش در می آید. تقاضای زیاد برای عرضه محدود سهام باعث افزایش قیمت سهم خواهد شد. عرضه بیش از حد سهام و تقاضای ضعیف برای آن باعث افت قیمت می شود. علت بهوجود آمدن صفهای خرید و فروش را میتوان به عدم وجود عرضه و تقاضا در بازار نسبت داد.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده بفرمایید.
عوامل موثر بر عرضه و تقاضای مسکن در ایران
بشر از گذشته به دنبال زمین و مسکن بوده است تا علاوه بر حفظ امنیت، زمینه آسایش و رفاه اقتصادی خود را فراهم آورد. به همین دلیل در اعصار گذشته، زمین مرغوب یکی از مهمترین علل جنگ در سراسر جهان بوده است. برای مثال حملات دانمارکیها به انگلستان در طول تاریخ برای تصرف زمینهای قابل کشت بود. در ایران و بینالنهرین نیز با وجود زمینهای وسیع، جنگهایی برای تصرف زمینهای دارای آب شکل گرفته بود. بعدها که به تدریج شهرها شکل گرفتند، بهای زمینهای حاصلخیز و وسیع، مسکنهای موجود در شهرهای بزرگ و ایمن و یا نزدیک به راههای تجاری و ارتباطی بالاتر از بقیه تعیین میشد.
امروزه نیز با گسترش شهرنشینی قیمت زمین و ساختمان، به ویژه مسکن بر اساس متغیرهای خرد و کلان زیادی تعیین میشود. عواملی نظیر متراژ، نوع کاربری، موقعیت، امکانات رفاهی، متراژ عرصه، میزان امنیت، عمر بنا و دسترسی به انواع امکانات از جمله حملونقل فقط تعدادی از عوامل خرد موثر بر قیمت زمین و ساختمان هستند. بخش ساختمان را میتوان به دو بخش ساختمانهای مسکونی و غیرمسکونی مانند کارگاهها، کارخانجات، ساختمانهای دولتی و غیردولتی تقسیمبندی نمود.
تحولات مهم اقتصادی که بر عرضه و تقاضای مسکن اثر میگذارند میتوانند بر قیمت مسکن موثر باشند. تحولات مهمی مانند وقوع انقلاب اسلامی، وقوع جنگ هشت ساله بین ایران و عراق، تحولات بازار ارز در نتیجه تحریم، طرحهای مسکن مهر و مسکن اجتماعی، اجرای طرح هدفمندی یارانهها و پاندومی کرونا و غیره. در ادامه به بررسی عوامل کلان موثر بر عرضه و تقاضای مسکن میپردازیم.
عوامل موثر بر تقاضای مسکن
- افزایش جمعیت و سهم بالای قشر جوان در آن
- در نظر گرفتن مسکن به عنوان کالای سرمایهای
- درآمد و پسانداز سرانه خانوار
- تسهیلات بانکی
- درآمد نفت
عوامل موثر بر عرضه مسکن
- قیمت زمین
- نرخ سود بانکی
- حجم پول
- نرخ ارز
- افزایش ساخت و ساز
شرحی بر عوامل موثر بر بخش تقاضای
بهطور طبیعی هر چه جمعیت یک کشور بالاتر و سهم نسبی جمعیت جوان در آن بیشتر باشد، تقاضای مسکن در آن کشور بالاتر است چون جوانان بر اثر ازدواج و تشکیل خانواده متقاضی بالقوه مسکن به شمار میآیند. با وجود اینکه جمعیت ایران به آرامی پیر میشود، اما هنوز متولدین دهه ۶۰ و ۷۰ بسیار سهم زیادی در هرم جمعیتی کشور دارند و با توجه به افزایش سن ازدواج نباید تا سالها انتظار کاهش بهای مسکن ناشی از کاهش تقاضا در اثر سالخوردگی تدریجی جمعیت ایران را داشت.
مسکن در ایران از یک کالای مصرفی به کالای سرمایهای و منبع کسب درآمد تبدیل شده است. زمانیکه نقدینگی بر اثر رونق اقتصادی بالا میرود، قیمت مسکن افزایش مییابد و از آنجا که بیماری هلندی و ضعف ساختار تولید کالاهای تجاری در ایران سابقه دارد، توانایی جذب نقدینگی این بخش پایین میآید و بخش مسکن با ریسک پایینتر در کنار سود بالاتر این نقدینگی را جذب میکند. مردم با گذر زمان دریافتهاند بهای مسکن حداقل به اندازه تورم تعدیل میشود و عوامل موثر بر عرضه و تقاضا سود سرمایهای را برای صاحبان مسکن به همراه دارد؛ همچنین خدمات سرمایهای مسکن به صورت اجاره مسکن یک منبع درآمد برای خانوارها محسوب میشود. ضمن آنکه قدرت نقدشوندگی مسکن تا سالها پیش نسبت به داراییهای همسنگ خود چندان پایین نبود و همین امر تقاضای آن را بیشتر میکرد. اگرچه امروزه با ورود بازار مسکن به رکود تورمی این قدرت نقدشوندگی پایین آمده است.
افزایش تسهیلات بانکی جهت خرید مسکن بودجه خانوار را بالا میبرد و با افزایش قدرت خرید آنها بهای مسکن را میافزاید. همچنین در اثر افزایش درآمد و پسانداز خانوارها با افزایش تقاضا مواجه میشود.
افزایش قیمت نفت منجر به افزایش درآمدهای ارزی حاصل از فروش آن در اقتصادهایی مانند ایران که سالها تقریبا تک محصولی (درباره صادرات) بوده؛ میشود. از آنجا که اغلب کشورهای درحالتوسعه از جمله ایران چنین درآمدهایی را مستقیما وارد بودجه میکنند، سبب افزایش تقاضای جامعه و بروز تورم در اقتصاد میشوند و به دنبال آن بر قیمت مسکن افزوده میشود. به ویژه که مکانیزم فوق که همان بیماری هلندی است، قیمت کالاهای غیرتجاری مانند مسکن را با افزایش بهای چشمگیرتری روبرو میکند.
شرحی بر عوامل موثر بر بخش عرضه
امروزه با گسترش شهرنشینی و مهاجرت از روستا به شهر، فضای ساخت و ساز در شهرهای عوامل موثر بر عرضه و تقاضا بزرگ نسبت به جمعیت، محدودتر شده است. همین عامل قیمت زمین و در نتیجه قیمت مسکن را به خصوص در کلان شهرها افزایش داده است. تجربه در ایران نشان میدهد که در شهرهای بزرگ هزینه خرید زمین بخش بزرگتر قیمت تمامشده مسکن را شکل میدهد تا سایر عوامل تولید مانند دستمزد نیروی کار و قیمت مصالح ساختمانی.
اگر نرخ سود (بهره) بانکی در اقتصادی بالا رود، تقاضا برای ساخت و ساز مسکن و سرمایهگذاری در این زمینه کاهش مییابد و همین مورد سبب کاهش عرضه مسکن و افزایش بهای آن میشود.
در صورتیکه افزایش حجم پول و نقدینگی منجر به تورم شود، هزینه ساخت مسکن جدید افزایش مییابد؛ زیرا در شرایط تورمی از قیمت مصالح گرفته تا دستمزد کارگران، همگی افزایش مییابند.
افزایش نرخ ارز به معنی کاهش ارزش پول ملی است که زمینه افزایش بیشتر قیمت کالاهای تجاری را نسبت به کالاهای غیرتجاری فراهم میکند و از این طریق منابع اقتصاد عوامل موثر بر عرضه و تقاضا را از بخش کالاهای غیرتجاری به تجاری در جهت صادرات بالاتر و واردات کمتر منتقل میکند. از آنجا که مسکن به عنوان کالای غیرتجاری صادر نمیشود، توان جذب نقدینگی را ندارد و جنبه سرمایهگذاری مسکن کم میشود. از طرفی با اینکه اغلب نهادههای تولید بخش ساختمان، تولید داخل هستند؛ اما افزایش نرخ ارز با انتقال منابع و با ایجاد اثر ثانویه، مقدمه افزایش دستمزد نیروی کار و غیره را ایجاد میکند که عرضه مسکن را میکاهد. برآیند دو اثر فوق نتیجه نهایی را مشخص مینمایند.
در ایران به دلیل سودآوری ساخت و ساز، عمده عرضه مسکن توسط بخش خصوصی صورت میپذیرد. از مهمترین دلایل این اتفاق، بیماری هلندی است. بیماری هلندی در اثر افزایش درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت و روانه شدن این درآمدها به بودجه دولت ایران و افزایش تورم در نتیجه گسترش تقاضا به وجود میآید. این بیماری عوارضی نظیرافزایش واردات کالاهای تجاری همراه با کاهش رقابتپذیری وتضعیف صنایع تولیدکننده کالاهای قابل مبادله، رونق بخش غیرتجاری مانند مسکن و در نتیجه افزایش بهای مسکن را به همراه دارد. اما عرضه مسکن فقط با بخش خصوصی نیست. دولتها نیز با اجرای طرحهایی نظیر مسکن مهر و مسکن اجتماعی که هدف آنها کنترل و کاهش قیمت مسکن، تبدیل مسکن از کالای سرمایهای به مصرفی و نیز تامین مسکن برای اقشار کم درآمد بود به عرضه مسکن پرداختند. چنین طرحهایی که دولت را به یک عرضه کننده مسکن تبدیل نمود؛ توانسته سبب صاحب خانه شدن بخشی از اقشار کمدرآمد جامعه شود. اما نتوانسته تاثیر زیادی در جهت کنترل قیمت مسکن بگذارد. در مورد مسکن مهر در ادامه بیشتر بحث میشود.
آتوسا تقوی
کارشناس ارشد اقتصاد دانشگاه تهران
منابع
جعفری صمیمی، احمد؛ هادیزاده،زهرا و آرش. (۱۳۸۶). عوامل موثر بر تعیین رفتار شاخص قیمت مسکن در ایران. فصلنامه پژوهشهای اقتصادی ایران، شماره ۳۲. صص۵۳-۳۱.
حیدری، حسن و سوری، امیررضا. (۱۳۸۹). بررسی رابطه نرخ سود سپرده بانکی و قیمت مسکن در ایران. مجله تحقیقات اقتصادی، شماره ۹۲. صص۹۲-۶۵.
خیابانی، ناصر.(۱۳۸۲). عوامل تعیین کننده قیمت مسکن در ایران. فصلنامه اقتصاد مسکن. شماره ۳۸.
رحمانی خواجوئی، نیلوفر. تحلیل رابطه بین قیمت سهام و قیمت مسکن با رشد بلندمدت و نوسانات اقتصاد کلان در ایران. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران.
عوامل موثر بر عرضه و تقاضا
عرضه عبارتست از مقدار کالا و یا خدمتی که برای فروش در یک قیمت معین در دسترس خریدار قرار دارد. عرضه نقش تامّ در تعیین قیمت در بازار را ندارد بلکه تقاضا نیز مؤثر است.
فهرست مندرجات
۱ - تعریف
[ویرایش]
علم اقتصاد با کلماتی چون عرضه (Supply) و تقاضا همراه است؛ تقاضا تمایل مصرف کنندگان را به کالا در قیمتهای مختلف نمایان میکند؛ اما عرضه جریان یک کالا و یا خدمت را جهت برآوردن تقاضا بیان میکند. مثلا عرضه گوشت تعیین کننده مقدار گوشتی است که فروشندگان حاضرند در دورۀ معینی در بازار به فروش برسانند؛ البته باید به این نکته توجه کرد که مقدار گوشتی که حاضرند بفروشند تمایل فروشنده به فروش آن در بازار است، نه مقداری که عملا در بازار به فروش میرسد. در حقیقت ممکن است بین مقدار به فروش رفته و تمایل به فروش عرضه کنندگان، متفاوت باشد.
۲ - عوامل مؤثر بر عرضه
[ویرایش]
یکی از عوامل مهم تعیین کننده در عرضه کالا، قیمت است هر وقت قیمتها افزایش یابند عرضه کنندگان، کالاهای بیشتری را به بازار ارائه میدهند. از عوامل دیگر مؤثر بر عرضه میتوان از هزینه تولید، مالیات و یارانه نام برد که با افزایش هزینه تولید و مالیات و کاهش یارانه عرضه کالا کاهش مییابد و برعکس.
[۳] سالواتوره، دومنیک، ا. دیلیو، یوحین، اصول علم اقتصاد، ضیائی بیگدلی، محمد، مهدی پور، نوروزعلی، تهران، موسسه بانکداری ایران، ۷۴، چاپ دوم، ص۵۰.
و انتظارات قیمتی نیز بر عرضه تولید اثرگذار هستند.
۳ - تابع و منحنی عرضه
[ویرایش]
به بیان جبری به همه عوامل اثرگذار بر عرضه، تابع عرضه گفته میشود. منحنی عرضه هم به نمایش هندسی تابع عرضه گفته میشود که اولا بجز قیمت خود کالا، بقیه عوامل اثرگذار را ثابت فرض میکنیم و ثانیا از معکوس ریاضی تابع عرضه استفاده میشود. به عبارت دیگر عرضه به صورت نموداری در محور قیمت و مقدار نمایش داده میشود؛ به این معنی که مقادیر کالا را که تولیدکننده در قیمتهای مختلف در طی یک دوره زمانی معین مایل به تولید و یا فروش آن است تحت نمودار عرضه (با فرض ثابت بودن سایر عوامل که عرضه را تحت تاثیر قرار میدهند) نمایش داده میشود.
منحنی عرضه با این بیان دارای سه ویژگی است. اولا صعودی است یعنی رابطه مثبت بین قیمت کالا و مقدارعرضه همان کالا وجود دارد. شیب مثبت نشانگر تشویق تولیدکنندگان به عرضه بیشتر کالا برای کسب قیمتهای بالاتر است. ثانیا حداقل قیمتی را نشان میدهد که بابت عرضه کالا باید به بنگاه داد و ثالثا حداکثر مقدار را نشان میدهد که بنگاه مایل به عرضه میباشد.
۴ - حرکت روی منحنی عرضه و جابجایی آن
[ویرایش]
در این منحنی دو نوع تغییر داریم:
حرکت روی منحنی عرضه که از تغییر در قیمت همان کالا ناشی میشود و در این صورت گفته عوامل موثر بر عرضه و تقاضا میشود که مقدار عرضه تغییر کرده است اما خود تقاضا ثابت است
جابجایی منحنی عرضه که از تغییر سایر عوامل موثر بر عرضه بجز قیمت همان کالا ناشی میشود.
به عنوان مثال اگر قیمت گوشت بالا برود به همان میزان مقدار عرضه گوشت بالا خواهد رفت و بالعکس. اما دیگر عوامل مؤثر بر عرضه اگر تغییر کنند موجب انتقال منحنی عرضه به طرف بالا یا پایین خواهند شد. مثلا اگر مالیات بر فروش گوشت وضع شود منحنی کالا به بالا منتقل خواهد شد و لذا باعث جابجایی منحنی در همان سطح قیمت قبلی میشود. هرقدر منحنی پایین و در سمت راست نمودار قیمت - مقدار قرار بگیرد، بیشتر به نفع مصرفکننده است زیرا در قیمت پایین، کالای بیشتری نصیب او میشود.
۵ - قانون عرضه
[ویرایش]
قانونی که بیان میکند همگام با افزایش سطح قیمتها تولیدکننده (عرضهکننده) بر میزان تولید (عرضه) خود میافزاید (رابطه مثبت بین قیمت و مقدار عرضه).
۶ - تغییرات در عرضه بازار
[ویرایش]
زمانی که کل منحنی عرضه یک کالا در اثر عوامل مؤثر بر عرضه انتقال یابد اصطلاحاً تغییر در عرضه و در صورتی که منحنی عرضه یک کالا ثابت باشد و حرکت بر روی منحنی صورت پذیرد تغییر در مقدار عرضه تعبیر میگردد. لازم به ذکر است که جهت استخراج منحنی عرضه بازار از جمع منحنی عرضه تک تک تولیدکنندگان استفاده میشود که بیانگر کل مقادیری است که تولیدکنندگان، در قیمتهای مختلف در طی یک دوره زمانی معین (با فرض ثابت بودن سایر عوامل) مایل به فروش آن هستند.
[۴] سالواتوره، دومنیک، ا. دیلیو، یوحین، اصول علم اقتصاد، ضیائی بیگدلی، محمد، مهدی پور، نوروزعلی، تهران، موسسه بانکداری ایران، ۷۴، چاپ دوم، ص۵۱
تحلیل اثرگذاری عوامل موثر بر عرضه و تقاضای کاربری های تجاری در توسعه منطقه ثامن
سیاستگذاران برای دستیابی به قیمت و مقدار بهینه در بازارهای مختلف از جمله بازار ساختمان سازی به تجزیه و تحلیل عرضه و تقاضا می پردازند. در این تحقیق نیز عوامل موثر بر تقاضا و عرضه کاربریهای تجاری منطقه ثامن بر اساس نظریه ها و تئوریهای مطرح شناسایی گردیده اند، و با استفاده از مصاحبه با کارشناسان این عوامل تدقیق گردیده اند. سپس شدت و مکانیزم تاثیر گذاری این عوامل مشخص گردید تا بتوان با تغییر عوامل موثر بر عرضه و تقاضا موثرترین متغیرها، به بیشترین تاثیر بر عرضه و یا تقاضای کاربریهای تجاری و نهایتا ایجاد تعادل و توسعه در منطقه ثامن دست یافت. نتایج نشان می دهند که متغیر زیر ساخت های خدماتی بزرگترین اثر مستقیم بر تقاضای کاربری واحد های تجاری را داراست و بزرگترین اثر غیرمستقیم مر بوط به متغیرهای مبتنی بر سودآوری فعالیت واحدهای تجاری و بزرگترین اثر کل مربوط به متغیرهای قیمتی است. اما در زمینه عوامل موثر بر عرضه کاربری های تجاری منطقه ثامن، متغیرهای قیمتی بزرگترین اثر مستقیم وکل، و متغیرهای سیاستهای سازمانهای متولی بزرگترین اثر غیرمستقیم را دارند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Analysis of how influence factors affect on supply and demand of commercial buildings in Samen development
نویسندگان [English]
- mitra seyedzadeh
- mahmod hoshmand
چکیده [English]
Policy makers analysis supply and demand to achieve optimum prices in different markets az construction market. In this study, affective factors on demand and supply of commercial applications in Samen Zone are recognized by theories. and by using interviews with experts, the factors are authenticated. Then, intensity and mechanism of each of these factors are determined to influence the of supply and demand business applications by changing the more affective variables. The results show that, Infrastructure services variables have the largest direct effect on demand and variables based on the profitability of business units operating factors have the largest indirect effect and cost variabel have the largest total effect on demand. But cost variable have the largest total and direct effect on supply and policy of trustee agencies have the largest indirect effect on supply
دیدگاه شما