نقدینگی چیست؟


تفاوت پایه پولی و نقدینگی

در بالاتر عنوان شد که برای درک مفهوم تفاوت پایه پولی و نقدینگی تک به تک مفاهیم حجم نقدینگی و پایه پولی که هر دو از مفاهیم پایه در اقتصاد هستند را بررسی می کنیم.

پایه پولی به میزان نقدینگی در گردش در اقتصاد یک کشور اشاره دارد که متشکل از دو بخش ارز در گردش و ذخایر بانکی می باشد.

ارز در گردش غالبا به اسکناس ها وسکه های عمومی اشاره می کند همان پولی که ما در زندگی روزمره خود از آن استفاده می کنیم و ذخایر بانکی نیز سپرده های نقدی می باشند که نهادهای مالی در حساب های خود در بانک مرکزی نگهداری می کنند. با این توضیحی که در خصوص پایه پولی عنوان شد بهتر متوجه تفاوت پایه پولی و نقدینگی می شویم ولی بهتر است که نقدینگی را نیز بررسی کنیم. با ما همراه باشید.

Monetary Base چیست؟

در کل اگر بخواهیم نحوه محاسبه سود و ضرر را در معاملات مختلف توضیح دهیم باید بگوییم که مثلاً در معامله جفت ارزها باید یک معامله خرید یا یک معامله فروش انجام دهیم تا بتوانیم میزان سود یا ضرر را محاسبه نماییم. برای مثال ما 1 لات یا 100000 واحد از یک جفت ارز خرید می کنیم (جفت ارز ما دلار آمریکا در مقابل ین ژاپن است (USD/JPY)) که در هنگام خرید نرخ برابری جفت ارز 117.50 است پس در واقع 11،750،000 ین ژاپن که از حاصلضرب دو عدد قبلی به دست آمده به ما فروخته شده است. حال در معامله فروش همان 100000 واحد خریداری شده را می خواهیم بفروشیم اما با نرخ برابری 118.50 که حاصلضرب دو عدد 11،850،000 ین ژاپن خواهد شد. که تفاضل دو عدد بدست آمده میزان سود ما که 100،000 ین ژاپن هست را نشان می دهد که اگر بخواهیم آن را به دلار تبدیل کنیم کافی است تقسیم بر 118.50 نماییم که برابر با 843.88 دلار آمریکا می شود‌.

تفاوت پایه پولی و نقدینگی چیست؟

ببینیم که تفاوت پایه پولی و نقدینگی چیست؟ با توجه به توضی ح اتی که در خصوص پایه پولی و نقدینگی گفته شد این چنین می توان گفت که پایه پولی تنها شامل ارزی است که در گردش می باشد و همچنین ذخایر نقدی در بانک می باشد.

هرچه میزان ذخیره بانکها در بانک مرکزی افزایش بیشتری پیدا کند باعث می شود که بانکها دچار تضعیف قدرت تولید پول شوند و در نتیجه حجم نقدینگی به سمت پایه پولی میل میکند. هر چه مبلغ پولی که در دست مردم است بیشتر باشد انجام مبادلات و معاملات تجاری با سرعت بیشتری صورت می گیرد.

و در ادامه بررسی تفاوت پایه پولی و نقدینگی باید گفت که نقدینگی یک اصطلاح گسترده است که کل عرضه پول در یک کشور را شامل می شود. تاثیر نقدینگی در اقتصاد شایان توجه است. در اقتصاد پول و هر آنچه که مشابه پول است را نقدینگی می گویند.

تاثیرMonetary Base و نقدینگی بر اقتصاد چیست؟

بعد از آنکه تفاوت Monetary Base و نقدینگی را بررسی کردیم و دیدیم که تفاوت پایه پولی و نقدینگی چگونه بر بازار و اقتصاد تاثیر گذار باشند. در این بخش قصد داریم که تاثیر این دو عامل را بر اقتصاد بررسی کنیم. پایه پولی یا پول پرقدرت جزء عرضه پول یک کشور است. … هنگامی که فدرال رزرو صندوق های جدیدی برای خرید اوراق قرضه از بانک های تجاری ایجاد می نماید، بانک ها شاهد افزایش دارایی های خود میباشند که این امر باعث می شود پایه پولی یا پول پرقدرت گسترش پیدا کند.

حال ببینیم که نقدینگی چگونه بر نرخ ها تاثیر می گذارد؟ کمبود وجوه منجر به افزایش سریع نرخ استقراض میگردد که در نتیجه مانع کاهش نرخ وام بانک ها می شود. و همچنین این امر باعث افزایش بازده اوراق قرضه می گردد. در صورتی که افزایش بازده اوراق قرضه اتفاق بیفتد، هزینه استقراض نیز افزایش می یابد.

اکنون به هر دو هدف در این مقاله دست یافتیم یک تفاوت پایه پولی و نقدینگی و دیگر تاثیر این دو عامل بر اقتصاد.

سخن پایانی

تفاوت پایه پولی و نقدینگی را با هم بررسی کردیم، دو تا از مفاهیمی که همچون سایر مفاهیم کاربردی در شناخت بازار معاملاتی فارکس بسیار کمک کننده است. هرچه دامنه شناخت معامله گر از بازار و اصطلاحاتش بیشتر باشد، به همان نسبت آرامش بیشتری دارد و قادر است تا با تمرکز و تسلط بیشتری به کار معامله گری بپردازد. لذا مانند همیشه توصیه ما بر آموزش و بالا بردن اطلاعات فردی در زمینه معامله گری است. در این راستا مقالات آموزشی بروکر نیکس یکی از منابعی ست که می تواند کمک کننده باشد.
در مقاله تفاوت پایه پولی و نقدینگی در ابتدا جداگانه به بررسی مفاهیم پایه پولی یا پول پرقدرت پرداخته شد که اشاره به ذخایری که در بانکها هستند دارد و همچنین نقدینگی که میزان خرید یا فروش یک دارایی را مشخص می کند و سپس به بیان تفاوت پایه پولی و نقدینگی پرداختیم.
با امید به آنکه مقاله تفاوت پایه پولی و نقدینگی مورد توجه شما عزیزان قرار گرفته باشد. در صورت نیاز به اطلاعات بیشتر از طریق نقدینگی چیست؟ نقدینگی چیست؟ چت آنلاین با ما تماس بگیرید. مشاورین ما در اسرع وقت پاسخگوی شما خواهند بود.

استخر نقدینگی (Liquidity pool) چیست؟

استخرهای نقدینگی یا «liquidity pool» به کاربران سراسر جهان این امکان را می دهند تا بدون نیاز به بازارسازان متمرکز قدیمی، ارزهای دیجیتال را در صرافی‌ های غیرمتمرکز و دیگر پلتفرم‌ های DeFi خرید و فروش کنند. درواقع استخر نقدینگی مجموعه ‌ای از ارزهای دیجیتال یا توکن‌ هایی است که در یک قرارداد هوشمند قفل شدند. این رمز ارزها برای تسهیل معاملات بین دارایی‌ ها در یک صرافی غیرمتمرکز استفاده می ‌شود. این نوع استخرها به جای بازارهای سنتی، از پلتفرم ‌های مالی غیرمتمرکز دیفای و بازارساز خودکار(AMM) استفاده می ‌کنند. چنین مواردی امکان داد و ستد دارایی ‌های دیجیتال را به صورت خودکار و بدون مجوز از طریق استفاده از استخرهای نقدینگی فراهم می ‌کند. اگر می خواهید بدانید که استخر نقدینگی چیست و چگونه می توانید از آن کسب درآمد کنید، تا پایان این مقاله با ما باشید.

استخر نقدینگی چیست؟

عرصه دیفای (نقدینگی چیست؟ DeFi)، یکی از پرطرفدار ترین ابعاد ارز دیجیتال به شمار می رود که در طی چند سال اخیر، روز به روز مورد محبوبیت بیشتری واقع می شود. استخرهای نقدینگی کریپتو نقش اساسی در اکوسیستم مالی غیرمتمرکز دیفای ایفا می کنند. به ویژه هنگامی که صحبت از مبادلات غیرمتمرکز DEX می شود. استخر نقدینگی مکانیزمی است که به وسیله آن کاربران می توانند دارایی های خود را در قرارداد های هوشمند DEX جمع کنند و نقدینگی دارایی را برای معامله گران به وجود آورند. استخرهای نقدینگی، به امور دیفای سرعت بخشیده و باعث بهبود عملکرد آن می شوند. قبل از اینکه سازندگان بازار خودکار AMM وارد بازی شوند، نقدینگی بازار کریپتو چالشی بزرگ برای صرافی ها در اتریوم محسوب می شد.

در آن زمان، صرافی ها یک فناوری جدید با رابط کاربری پیچیده بودند و تعداد خریداران و فروشندگان کم بود. بنابراین یافتن افراد کافی برای تجارت به طور منظم کار سختی به نظر می رسید. AMM این مشکل محدودیت نقدینگی را با ایجاد استخرهای نقدینگی و ارائه انگیزه به تامین کنندگان نقدینگی برای تامین دارایی های این استخرها، بدون نیاز به واسطه های شخص ثالث، برطرف کرد. هر چه دارایی ‌ها در یک استخر بیشتر باشد و نقدینگی آن افزایش یابد ، تجارت در صرافی‌ های غیرمتمرکز نیز تسهیل می شود.

استخر نقدینگی

نحوه کار استخر نقدینگی

یک استخر نقدینگی رمزنگاری، باید به طوری طراحی شود که ارائه‌ دهندگان نقدینگی را تشویق کند دارایی ‌های خود را به اشتراک بگذارند. به همین دلیل است که اکثر ارائه‌ دهندگان نقدینگی از صرافی‌ هایی که توکن‌ ها را بر اساس آن جمع می ‌کنند، تخفیف کارمزد معاملات پاداش می گیرند. هنگامی که یک کاربر یک استخر را با نقدینگی تامین می کند، ارائه دهنده اغلب با توکن های ارائه دهنده نقدینگی پاداش می گیرد. توکن های LP به خودی خود می توانند دارایی های ارزشمندی باشند. این توکن ها می توانند در اکوسیستم DeFi در ظرفیت های مختلف مورد استفاده قرار گیرند. به این شکل هم نقدینگی صرافی ها تامین می شود و هم روند غیر متمرکز پروتکل دیفای حفظ می شود.

ویژگی های استخر نقدینگی

هر معامله گر با تجربه ای که در بازارهای سنتی یا ارزهای دیجیتال فعالیت داشته باشد، می تواند در مورد معایب احتمالی ورود به بازاری با نقدینگی کم به شما بگوید. یکی از مسائل بسیار نگران کننده در صرافی ها، مفهوم لغزش (slippage) است. خواه ارز دیجیتال با سقف پایین باشد یا سهام ، لغزش هنگام تلاش برای ورود یا خروج، هر معامله ای نگران کننده خواهد بود. اصطلاح لغزش تفاوت بین قیمت مورد انتظار یک معامله و قیمتی است که در آن انجام می شود. لغزش در دوره‌ هایی با نوسانات بیشتر رایج است، و همچنین می‌ تواند زمانی رخ دهد که یک سفارش بزرگ اجرا می ‌شود. اما حجم کافی در قیمت انتخاب ‌شده برای حفظ اسپرد پیشنهاد و تقاضا وجود ندارد.

این قیمت سفارش بازار که در زمان‌ های نوسانات بالا یا حجم کم در مدل دفتر سفارش سنتی استفاده می ‌شود، به وسیله پیشنهاد و تقاضای دفترچه سفارش برای یک جفت معاملاتی معین تعیین می‌ گردد. این بدان معنی است که این نقطه میانی بین آنچه فروشندگان مایل به فروش دارایی هستند و قیمتی است که خریداران مایل به خرید آن هستند. با این حال، نقدینگی پایین می ‌تواند لغزش بیشتری را به همراه داشته باشد و قیمت معاملاتی انجام‌ شده می ‌تواند بسیار بیشتر از قیمت سفارش اصلی بازار باشد.

هدف استخرهای نقدینگی حل مشکل بازارهای غیر نقدینگی با تشویق خود کاربران به ارائه نقدینگی ارز دیجیتال برای سهمی از کارمزد معاملات است. تجارت از طریق پروتکل های استخر نقدینگی مانند Bancor یا Uniswap نیازی به تطابق خریدار و فروشنده ندارد. این بدان معناست که کاربران می توانند به سادگی توکن ها و دارایی های خود را با استفاده از نقدینگی که توسط کاربران ارائه و از طریق قراردادهای هوشمند انجام می شود مبادله کنند.

دریافت پاداش از استخر نقدینگی

نحوه دریافت پاداش در Liquidity pool

معمولاً، یک ارائه‌ دهنده نقدینگی رمزنگاری، توکن‌ های LP را متناسب با مقدار نقدینگی که به استخر عرضه کرده است، دریافت می‌ کند. هنگامی که یک استخر معامله را تسهیل می کند، کارمزد مشخصی به طور متناسب بین دارندگان توکن LP توزیع می شود. برای اینکه ارائه ‌دهنده نقدینگی ، نقدینگی را که به شبکه اعطا کرده را باز پس بگیرد (علاوه بر کارمزده ای جمع‌ آوری شده از بخش خود)، توکن‌ های LP آن نیز باید از بین بروند. استخرهای نقدینگی به لطف الگوریتم‌ های AMM که قیمت توکن‌ ها را نسبت به یکدیگر در هر استخر خاصی حفظ می‌ کنند، ارزش‌ بازار منصفانه را برای توکن‌ هایی که در اختیار دارند ارائه می دهند.

استخرهای نقدینگی در پروتکل‌ های مختلف ممکن است از الگوریتم ‌هایی استفاده کنند که کمی متفاوت هستند. به عنوان مثال استخر نقدینگی یونی سواپ (Uniswap) از یک فرمول ثابت محصول برای حفظ نسبت قیمت استفاده می کنند. بسیاری از پلتفرم های DEX نیز از مدل مشابهی بهره می برند. این الگوریتم کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که یک استخر به طور مداوم نقدینگی بازار کریپتو را با مدیریت هزینه و نسبت توکن های مربوطه با افزایش مقدار تقاضا فراهم می کند.

جمع بندی

استخر های نقدینگی پروتکل خاص و خارق العاده ای هستند. این پروتکل ها با قابلیت های خود بازارهای سنتی را از رده خارج کردند. در نتیجه یک سیستم غیر متمرکز و امن برای خرید و فروش ارز دیجیتال به تریدرها ظهور کرد. استخر نقدینگی به اکوسیستمی می گویند که با کمک بازار ساز های خودکار یا AMM، نقدینگی مورد نیاز صرافی ها را تامین می کند. این اتفاق امکان تمرکز زدایی هر چه بیشتر را برای صرافی رقم می زند. این نوع بازار سازها نسبت به بازار های سنتی پیشرفته تر بوده و توسط خود افراد شبکه نقدینگی تامی نمی شود. به همین ترتیب در این مقاله توضیح دادیم که استخر نقدینگی چیست؟ و همه چیز درباره این پروتکل منحصر به فرد توضیح دادیم.

نقدینگی چیست؟

در سال‌های گذشته و با افزایش بحران اقتصادی در ایران خبرهای زیادی درباره حجم نقدینگی در اقتصاد کشور منتشر شده است. آمارها نشان می‌دهند حجم نقدینگی رو به افزایش است و کارشناسان اقتصادی در این‌باره هشدار می‌دهند. اما مگر داشتن نقدینگی بد و مضر است؟ آیا نقدینگی به معنای داشتن پول نقد و حساب‌های بانکی پُرپول است؟ رابطه نقدینگی با تورم چیست؟

در مطلب پیش رو نگاهی به مفهوم نقدینگی و تبعات افزایش آن در اقتصاد کشور خواهیم داشت.

در علم اقتصاد به حجم پول در گردش نقدینگی گفته می‌شود که شامل دو مؤلفه پایه پولی (Monetary Base) و ضریب فزاینده پولی است. پایه پولی یا همان پول پر قدرت به مجموع اسکناس و مسکوک در گردش به علاوه سپرده بانک‌ها نزد بانک مرکزی گفته می‌شود ولی این عامل به تنهایی حجم پول در گردش را تعیین نمی‌کند و ضریب فزاینده نقدینگی چیست؟ پولی ناشی از فعالیت‌های بانک‌های تجاری و تعاملات اقتصادی مردم نیز به عنوان مؤلفه مهم نقدینگی عمل می‌کند.

اما اگر بخواهیم نقدینگی را با مثالی توضیح دهیم باید بگوییم نقدینگی شامل پول نقد و سپرده‌های بانکی افراد به اضافه دارایی‌هایی چون طلا و ارز است که به سرعت قابل تبدیل به پول نقد هستند.

برای نمونه اگر شما ۲۰ میلیون تومان پول داشته باشید که ۵ میلیون آن را در کیف پول خود گذاشته، ۵ میلیون را در حساب بانکی‌تان سپرده گذاشته‌اید و ۴ میلیون آن را یک فرش خریده و ۶ میلیون آن را سکه طلا خریداری کرده‌اید، میزان نقدینگی شما مجموع پول نقد، سپرده و سکه طلا یعنی یازده میلیون تومان خواهد بود که همگی به سرعت و بدون ضرر و زیان عمده و اتلاف وقت قادرند به صورت پول نقد در دست شما باشند.

۹۵ درصد نقدینگی موجود در دنیا سپرده‎های بانکی، اوراق قرضه و مشابه اینهاست و فقط ۵ درصد نقدینگی موجود پول نقد و طلا در دست مردم است.

هر چه یک دارایی سریع‌تر به پول تبدیل شود اصطلاحا درجه نقدشوندگی آن بالاتر است و می‌تواند سریع‌تر به نقدینگی تبدیل شود.

در این میان یکی از عباراتی که در بحث‌های مربوط به نقدینگی و دارایی استفاده می‌شود «شبه‌پول» است. شبه‌پول گونه‌ای از دارایی‌های پولی شماست که قدرت نقدشوندگی آنها به اندازه پول نیست. به بیان ساده هرگونه پولی که شما به بانک سپرده‌اید، اما امکان برداشت آن به زمان خاصی محدود شده، شبه‌پول است. برای مثال وقتی شما ۱۰ میلیون پول نقد خود را تحت عنوان سپرده بلندمدت یک‌ساله ذخیره می‌کنید، پول شما به مدت یک سال به شبه‌پول تبدیل می‌شود چون حق برداشت از آن را ندارید. یا حتی حسابی که به شما می‌گوید حداقل ۵ میلیون از پولتان همواره باید در حساب باشد تا به آن سود پرداخت کنیم، اگر ۱۰ میلیون در آن داشته باشید ۵ میلیون آن پول، و ۵ میلیون آن شبه‌پول است چون حق برداشت از آن ۵میلیون را ندارید و به صورت «رقم» و «عدد» در بانک است.

با توضیح مفهوم شبه‌پول می‌توان توضیح داد که عوامل موثر بر حجم نقدینگی در اقتصاد عمدتا شامل سه قلم «خالص دارایی‌های خارجی سیستم بانکی»، «خالص بدهی بخش دولتی به سیستم بانکی» و «بدهی بخش غیردولتی به سیستم بانکی» است. مجموع اقلام فوق به صورت پول و شبه‌پول در اقتصاد به گردش درمی‌آید.

تازه‌ترین گزارش درباره میزان نقدینگی چیست؟ نقدینگی در ایران مربوط به محاسبات این رقم تا خردادماه سال جاری است. بانک مرکزی ایران پس از ۹ ماه سکوت آماری، حجم نقدینگی این کشور را تا پایان خرداد ماه گذشته، ۱۹۸۰هزار میلیارد تومان اعلام کرد.

در حالی که حجم نقدینگی اقتصاد ایران در مرداد ماه سال ۱۳۹۲ و همزمان با روی کار آمدن دولت نخست حسن روحانی، نزدیک به ۴۹۲ هزار میلیارد تومان بود، این رقم تا خرداد ماه ۱۳۹۸ بیش از ۴ برابر شده و به مرز ۲ میلیون میلیارد تومان رسید.

اما چرا کارشناسان نسبت به افزایش حجم نقدینگی در کشور هشدار می‌دهند؟ اینکه پول نقد و سپرده بانکی و دارایی‌هایی با نقدشوندگی بالا در اختیار مردم باشد چه پیامدهایی در بر دارد؟

برای پاسخ به این پرسش‌ها گفتنی است تغییرات مقدار و ترکیب نقدینگی در هر اقتصادی مهم و می‌تواند زمینه‌ساز ایجاد تورم مزمن شود.

بر اساس مبانی اقتصادی، رشد بخش واقعی هر اقتصادی وابسته به رشد نقدینگی است چرا که بدون داشتن پول امکان سرمایه‌گذاری و رونق‌ بخشیدن در اقتصاد وجود ندارد؛ اما ازسوی دیگر اگر رشد نقدینگی بیش از رشد تولید باشد، آثار آن به صورت رشد قیمت‌ها ظاهر می‌شود. نظریه مقداری پول به ما نشان می‌دهد که حاصل‌ضرب حجم پول در سرعت گردش پول برابر است با حاصل‌ضرب قیمت‌ها در ستانده کل اقتصاد در یک دوره زمانی معین. بر اساس این نظریه، حجم پول در اقتصاد، تعیین‌کننده مقدار اسمی ستانده کل اقتصاد است.

بنابراین، در هر اقتصادی سطح قیمت‌ها برابر خواهد بود با نسبت ارزش اسمی ستانده به ارزش واقعی آن. به بیان دیگر، ظرفیت‌های واقعی تولید در اقتصاد کشور، تعیین‌کننده همانا ستانده‌ی واقعی است و حجم پول تعیین‌کننده ستانده‌ی اسمی است. حال اگر در یک اقتصاد، ظرفیت‌های واقعی تولید افزایش نیافته باشد ولی پول جدیدی توسط بانک مرکزی خلق شده باشد، نسبت ستانده اسمی به ستانده واقعی افزایش می‌یابد که این به معنی افزایش سطح عمومی قیمت‌ها یا همان تورم است. به این ترتیب می‌توان توضیح داد که چرا در اقتصادی مانند اقتصاد ایران، متوسط نرخ تورم بالاتر از سایر کشور‌ها است.

میانگین نرخ رشد نقدینگی در اقتصاد ایران از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۹۶ در حدود ٢٧ درصد بوده است؛ این در حالیست که میانگین سالانه رشد اقتصادی در این دوره اندکی بیش از ٢ درصد بوده است. به روشنی می‌توان دریافت که چرا در این مدت میانگین نرخ تورم اقتصاد در حدود ١٩ درصد بوده است.

با محاسبه‌ای ساده می‌توان دید که نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی کشور با سرعت در حال افزایش است. این نسبت در اوایل دهه هشتاد در حدود ۴٠ درصد در ابتدای دهه نود برابر با ۵۵ درصد و در حال حاضر برابر با ١٠٣ درصد است. تغییرات این نسبت نشان می‌دهد که در اقتصاد ایران، بیش از ظرفیت تولید بر حجم نقدینگی افزوده شده است. رشد نقدینگی با سرعتی بیش از رشد ظرفیت‌های واقعی تولید در اقتصاد، زمینه تورم مزمن را در اقتصاد ایران فراهم کرده است. از سوی دیگر افزایش حجم نقدینگی در ایران نشان از آن دارد که مردم اعتماد یا انگیزه کافی برای سرمایه‌گذاری دارایی نقدی خود در بخش‌‌های مولد اقتصاد را ندارند و ریسک سرمایه‌گذاری در ایران کاهش یافته است.

در چنین شرایطی است که می‌بینیم واحدهای تولیدی و صنعتی با بحران کمبود نقدینگی روبرو هستند اما حجم بالایی از نقدینگیِ باصطلاح سرگردان در کشور وجود دارد. بسیاری نیز ترجیح داده دارایی خود را به پول نقد تبدیل کرده و به دیگر کشورها نقدینگی چیست؟ منتقل و یا در دیگر کشورها با اقداماتی چون خرید ملک سرمایه‌گذاری کنند. این افراد نه تنها به اقتصاد ایران اعتماد ندارند بلکه در تلاش هستند که به دلیل کاهش شدید ارزش پول ملی در ایران، از کاهش سرمایه خود جلوگیری و آن را حفظ کنند.

کنترل نقدینگی از مهم‌ترین خواسته‌های کشورها است و مدیریت نقدینگی یکی از بزرگ‌ترین چالش‌هایی است که سیستم بانکداری با آن روبرو است. هدایت نقدینگی به سوی بازارهای مولد نه تنها موجب رونق بخشیدن به اقتصاد و جلوگیری از رکود می‌شود بلکه بر اساس آنچه مطرح شد از بروز تورم، به ویژه تورم‌های مزمن، جلوگیری می‌کند. با این حال دولت‌های گوناگون جمهوری اسلامی ایران طی چهار دهه اخیر نشان داده‌اند که قادر به هدایت و مدیریت نقدینگی در کشور نیستند و این ناتوانی در بروز بحران رکود تورمی شدید در اقتصاد ایران نقش داشته است.

نقدینگی چیست و چگونه افزایش می‌یابد؟

نقدینگی چیست و چگونه افزایش می‌یابد؟

مهر /حجم نقدينگي در سال گذشته در حالي بدليل بي‌تدبيري‌ رکورد ۵۰ سال اخير را شکست که بدلايلي،عامل مهم تشديد تورم و کوچک شدن سفره مردم است و مديريت آن بايد دستور کار مهم دولت سيزدهم باشد.
يکي از مهمترين معيارهاي اندازه‌گيري حجم يک اقتصاد براي سياستگذاري اقتصادي، نقدينگي موجود در کشور است. اين مفهوم که به معناي کل حجم اسکناس‌ها و اعتبارات افراد در نزد بانک‌ها مي‌باشد، از گذشته تا کنون با رشد نامتعارف خود، شرايط نابساماني براي راهبري قطار اقتصاد ايران بوجود آورد.

همانطور که در نمودار زير مشاهده مي‌کنيد، رشد نقدينگي در هر سال، نسبت به سال قبل مشخص شده‌است.

پس از انقلاب جمهوري اسلامي در ايران، نقدينگي در اقتصاد بطور متوسط سالانه حدود ۲۵ درصد افزايش يافته و در سال ۱۳۹۹، رشد نقدينگي سقف تاريخي ۴۰ درصد خود را شکست. براساس آخرين آمارهاي منتشرشده، حجم کل نقدينگي کشور در اواخر سال ۹۹ در حدود ۳۵۰۰ همت (هزار ميليارد تومان) برآورد شد که نسبت به دولت‌هاي قبلي، يک رکورد بي‌سابقه به حساب مي‌آيد.

در ۸ سال دولت آقاي روحاني عدد نقدينگي از ۴۶۰ هزار ميليارد تومان به ۳,۴۲۱ هزار ميليارد تومان در پايان سال ۱۳۹۹ افزايش يافت که بيشترين ميزان افزايش نقدينگي در پنجاه سال اخير يعني از ۱۳۵۲ تاکنون است که البته در نمودار بالا امار نقدينگي از سال ۱۳۵۸ تاکنون نمايش داده شده است.

نزديکترين رقيب به اين آمار، رشد نقدينگي در زمان دولت مرحوم هاشمي رفسنجاني بود که حجم آن از ۱.۵ همت به ۱۱.۶ همت در پايان سال ۷۵ رسيد.

نقدينگي چيست و چگونه افزايش مي‌يابد؟
نقدينگي در يک کشور، غالباً توسط بانک‌ها خلق مي‌شود و با نسبتي از پايه پولي انتشار مي‌يابد. به عبارتي بانک‌ها در ازاي اعطاي تسهيلات به مردم يا به شرکت‌ها و نهادها، تعهداتي بوجود مي‌آورند که براي تحقق آن، بايد پول جديد خلق کنند. پول جديد اما نه به صورت اسکناس بلکه در قالب اعتبارات و تسهيلات مختلف به افراد واگذار مي‌شود. و از آنجا که بانک مرکزي، تاکنون نظارت مؤثري بر بانک‌ها نداشته، خلق پول در بانک‌ها رشد شتاباني گرفته است.
علاوه بر اين، براساس قانون رسمي کشور، بانک مرکزي يک نهاد مستقل نبوده و زيرنظر دولت فعاليت مي‌کند. اين مسئله موجب مي‌شود تا بانک مرکزي به يک منبع تأمين مالي قدرتمند و امن براي مصارف دولتي تبديل شود. اين اتفاقات سبب شده تا حجم عظيمي از اعتبارات و مسکوکات در اقتصاد، به پروژه‌هاي غيربهينه تخصيص يابد و يا صرف پرداخت هزينه‌هاي معوقه دولت شود.

حجم نقدينگي به تنهايي معناي خاصي به همراه نمي‌آورد، مگر آنکه در کنار ديگر شاخص‌هاي اقتصادي آن را بررسي کنيم. يکي از شاخص‌هايي که ارتباط مستقيم با اين متغير پولي اقتصاد دارد، نرخ تورم است.

به بيان ديگر، برخي اقتصاددانان تورم را يک پديده پولي به حساب مي‌آورند و افزايش آن را مسبب اختلال در سياست‌هاي پولي کشور مي‌دانند.

به گفته بسياري از کارشناسان اقتصادي ايران، مهم‌ترين علت ايجاد تورم در چند دهه اخير، کسري بودجه و افزايش نقدينگي براي جبران‌هاي جزئي آن است. همچنين افزايش ساختاري و روزافزون هزينه‌هاي دولت، نه تنها از ميزان استقراض دولت از بانک مرکزي کم نکرده، بلکه مقدار آن همچنان در حال افزايش است.

بهمن نقدينگي چگونه مهار مي‌شود؟
اما براي حل چالش نقدينگي در اقتصاد کشور چه اقداماتي مي‌توان انجام داد؟ مي‌توانيم از چند منظر موضوع نقدينگي را بررسي کنيم. رويکردي کنترلي نقدينگي، رويکرد هدايت آن و رويکرد کاهش نقدينگي که در اين گزارش به اختصار هر کدام از اين رويکردها را مورد بررسي اجمالي قرار خواهيم داد.

اولين رويکرد، نگاه هدايت کننده به نقدينگي کشور است. در اين مسير صرفنظر از افزايش حجم پول و اعتبارات در کشور، تمرکز سياستگذار بر هدايت مسير حرکت نقدينگي است.

لازم به توجه است که بدانيم، افزايش نقدينگي رخدادي منفي نيست. تنها زماني اثرات مخرب از خود برجاي مي‌گذارد، که پشتوانه افزايش آن، توليد نباشد. يا به عبارت ديگر نقدينگي جديد، صرف سرمايه‌گذاري براي افزايش توليد و فعاليت‌هاي مولد در اقتصاد نشود. در اين حالت اعتبارات و مسکوکات به سمت فعاليت‌هاي سفته بازانه هدايت خواهند شد و تورم به بار مي‌آورند.
يکي از اقدامات مهم در راستاي هدايت نقدينگي، سرمايه‌گذاري روي صنايع مختلف سودده و همچنين بهبود زيرساخت براي توليد کالاهاي صادراتي مي‌باشد.

در حال حاضر کشورهاي همسايه ايران که بيش از ده کشور هستند، فرصت بسيار خوبي براي تجارت کالاها و خدمات مختلف به شمار مي‌آيند. اکنون سهم صادرات ايران در بازار اين کشورها حدود ۲ درصد بوده، در حالي که مي‌تواند رقم بيشتري باشد.
رويکرد دوم به مسئله نقدينگي، پيمايش مسير کنترل نقدينگي است. در اين رويکرد، هدف اصلي سياستگذاري‌ها بر محور کنترل ميزان نقدينگي موجود براي حفظ ثبات در ساير متغيرهاي اقتصادي است.
مهم‌ترين اقدام در راستاي کنترل نقدينگي، جلوگيري از افزايش بي‌رويه اعتباردهي بانک‌ها به نهادها و افراد است. ترازنامه بانکي که در سال‌هاي اخير افزايش بي‌رويه داشته‌است، يکي از نتايج افزايش اعتبارات بانکي به دلايل مختلف اعم از جلوگيري از ورشکستگي، بنگاه‌داري شرکت‌هاي وابسته به بانک، شرکت بانک در فعاليت‌هاي سفته‌بازانه و… شناخته مي‌شود.

اکنون براساس قانون جديدي که در پاييز سال گذشته ابلاغ شد، يک ميزان مشخص براي رشد دارايي‌هاي بانک‌ها در نظر گرفته شده است که براي بانک‌هاي تخصصي دولت ميزان ۲.۵ درصد در هر ماه و براي ساير بانک‌ها و مؤسسات اعتباري ۲ درصد در هر ماه مجاز اعلام شده است.
کنترل ترازنامه بانکي از وظايف مهم بانک مرکزي در سال‌هاي آتي است که مي‌تواند يکي زمينه کاهش نقدينگي را بوجود آورد و مسير کاهش تورم و کسري بودجه را هموارتر سازد.
رويکرد سوم از جنس اقدامات براي کاهش نقدينگي در اقتصاد است.
در اين ميان سياست‌هاي انقباضي براي کاهش حجم نقدينگي پررنگ مي‌شوند. انتشار اوراق بلندمدت با سررسيدهاي طولاني‌تر و همچنين امکان افتتاح سپرده‌هاي سرمايه‌گذاري براي بانک‌ها (سپرده‌هاي بيش از يک سال) از جمله سياست‌هاي انقباضي به منظور کاهش نقدينگي در کشور به شمار مي‌آيند.

مطالبه مهم از نامزدهاي انتخابات
البته اين اقدامات به تنهايي کارکرد خاصي ندارند و تنها ريسک انفجار نقدينگي در سال‌هاي آتي را به تعويق مي‌اندازند. براي جلوگيري از وقوع اين اتفاق بايد نقدينگي جمع‌شده را صرف کمک به بهبود پيشران‌هاي اقتصاد کنيم تا بتوانيم ضررهاي بزرگ شدن حجم اسمي اقتصاد را جبران کنيم.

بنابراين، مهمترين مطالبه از نامزدهاي رياست جمهوري در حوزه اقتصاد و به خصوص براي کنترل نقدينگي بويژه با توجه به نقشي که در کاهش تورم مي‌تواند داشته باشد، مسئله برنامه‌ريزي براي هزينه‌کردهاي منطقي و بهينه، جلوگيري از اعطاي بي‌رويه اعتبارات و نظارت مستقيم بر عملکرد بانک‌ها و توجه ويژه به مسئله توليد و بهبود زيرساخت‌هاي آن براي حرکت قطار اقتصاد و به تبع آن، افزايش اشتغال است.

اگرچه نامزدهاي انتخابات بصورت جسته و گريخته در تبليغات خود بر لزوم نقدینگی چیست؟ کنترل رشد نقدينگي تاکيد کرده‌اند اما هيچيک از آنها برنامه خود براي نيل به اين هدف را تبيين نکرده‌اند. براين اساس انتظار مي‌رود هريک از نامزدها که پيروز انتخابات پيش رو شد، يکي از اقدامات اولويت دار خود را برنامه ريزي براي حل اين چالش مهم اقتصادي قرار دهد.

نقدینگی چیست؟

در سال‌های گذشته و با افزایش بحران اقتصادی در ایران خبرهای زیادی درباره حجم نقدینگی در اقتصاد کشور منتشر شده است. آمارها نشان می‌دهند حجم نقدینگی رو به افزایش است و کارشناسان اقتصادی در این‌باره هشدار می‌دهند. اما مگر داشتن نقدینگی بد و مضر است؟ آیا نقدینگی به معنای داشتن پول نقد و حساب‌های بانکی پُرپول است؟ رابطه نقدینگی با تورم چیست؟

در مطلب پیش رو نگاهی به مفهوم نقدینگی و تبعات افزایش آن در اقتصاد کشور خواهیم داشت.

در علم اقتصاد به حجم پول در گردش نقدینگی گفته می‌شود که شامل دو مؤلفه پایه پولی (Monetary Base) و ضریب فزاینده پولی است. پایه پولی یا همان پول پر قدرت به مجموع اسکناس و مسکوک در گردش به علاوه سپرده بانک‌ها نزد بانک مرکزی گفته می‌شود ولی این عامل به تنهایی حجم پول در گردش را تعیین نمی‌کند و ضریب فزاینده پولی ناشی از فعالیت‌های بانک‌های تجاری و تعاملات اقتصادی مردم نیز به عنوان مؤلفه مهم نقدینگی عمل می‌کند.

اما اگر بخواهیم نقدینگی را با مثالی توضیح دهیم باید بگوییم نقدینگی شامل پول نقد و سپرده‌های بانکی افراد به اضافه دارایی‌هایی چون طلا و ارز است که به سرعت قابل تبدیل به پول نقد هستند.

برای نمونه اگر شما ۲۰ میلیون تومان پول داشته باشید که ۵ میلیون آن را در کیف پول خود گذاشته، ۵ میلیون را در حساب بانکی‌تان سپرده گذاشته‌اید و ۴ میلیون آن را یک فرش خریده و ۶ میلیون آن را سکه طلا خریداری کرده‌اید، میزان نقدینگی شما مجموع پول نقد، سپرده و سکه طلا یعنی یازده میلیون تومان خواهد بود که همگی به سرعت و بدون ضرر و زیان عمده و اتلاف وقت قادرند به صورت پول نقد در دست شما باشند.

۹۵ درصد نقدینگی موجود در دنیا سپرده‎های بانکی، اوراق قرضه و مشابه اینهاست و فقط ۵ درصد نقدینگی موجود پول نقد و طلا در دست مردم است.

هر چه یک دارایی سریع‌تر به پول تبدیل شود اصطلاحا درجه نقدشوندگی آن بالاتر است و می‌تواند سریع‌تر به نقدینگی تبدیل شود.

در این میان یکی از عباراتی که در بحث‌های مربوط به نقدینگی و دارایی استفاده می‌شود «شبه‌پول» است. شبه‌پول گونه‌ای از دارایی‌های پولی شماست که قدرت نقدشوندگی آنها به اندازه پول نیست. به بیان ساده هرگونه پولی که شما به بانک سپرده‌اید، اما امکان برداشت آن به زمان خاصی محدود شده، شبه‌پول است. برای مثال وقتی شما ۱۰ میلیون پول نقد خود را تحت عنوان سپرده بلندمدت یک‌ساله ذخیره می‌کنید، پول شما به مدت یک سال به شبه‌پول تبدیل می‌شود چون حق برداشت از آن را ندارید. یا حتی حسابی که به شما می‌گوید حداقل ۵ میلیون از پولتان همواره باید در حساب باشد تا به آن سود پرداخت کنیم، اگر ۱۰ میلیون در آن داشته باشید ۵ میلیون آن پول، و ۵ میلیون آن شبه‌پول است چون حق برداشت از آن ۵میلیون را ندارید و به صورت «رقم» و «عدد» در بانک است.

با توضیح مفهوم شبه‌پول می‌توان توضیح داد که عوامل موثر بر حجم نقدینگی در اقتصاد عمدتا شامل سه قلم «خالص دارایی‌های خارجی سیستم بانکی»، «خالص بدهی بخش دولتی به سیستم بانکی» و «بدهی بخش غیردولتی به سیستم بانکی» است. مجموع اقلام فوق به صورت پول و شبه‌پول در اقتصاد به گردش درمی‌آید.

تازه‌ترین گزارش درباره میزان نقدینگی در ایران مربوط به محاسبات این رقم تا خردادماه سال جاری است. بانک مرکزی ایران پس از ۹ ماه سکوت آماری، حجم نقدینگی این کشور را تا پایان خرداد ماه گذشته، ۱۹۸۰هزار میلیارد تومان اعلام کرد.

در حالی که حجم نقدینگی اقتصاد ایران در مرداد ماه سال ۱۳۹۲ و همزمان با روی کار آمدن دولت نخست حسن روحانی، نزدیک به ۴۹۲ هزار میلیارد تومان بود، این رقم تا خرداد ماه ۱۳۹۸ بیش از ۴ برابر شده و به مرز ۲ میلیون میلیارد تومان رسید.

اما چرا کارشناسان نسبت به افزایش حجم نقدینگی در کشور هشدار می‌دهند؟ اینکه پول نقد و سپرده بانکی و دارایی‌هایی با نقدشوندگی بالا در اختیار مردم باشد چه پیامدهایی در بر دارد؟

برای پاسخ به این پرسش‌ها گفتنی است تغییرات مقدار و ترکیب نقدینگی در هر اقتصادی مهم و می‌تواند زمینه‌ساز ایجاد تورم مزمن شود.

بر اساس مبانی اقتصادی، رشد بخش واقعی هر اقتصادی وابسته به رشد نقدینگی است چرا که بدون داشتن پول امکان سرمایه‌گذاری و رونق‌ بخشیدن در اقتصاد وجود ندارد؛ اما ازسوی دیگر اگر رشد نقدینگی بیش از رشد تولید باشد، آثار آن به صورت رشد قیمت‌ها ظاهر می‌شود. نظریه مقداری پول به ما نشان می‌دهد که حاصل‌ضرب حجم پول در سرعت گردش پول برابر است با حاصل‌ضرب قیمت‌ها در ستانده کل اقتصاد در یک دوره زمانی معین. بر اساس این نظریه، حجم پول در اقتصاد، تعیین‌کننده مقدار اسمی ستانده کل اقتصاد است.

بنابراین، در هر اقتصادی سطح قیمت‌ها برابر خواهد بود با نسبت ارزش اسمی ستانده به ارزش واقعی آن. به بیان دیگر، ظرفیت‌های واقعی تولید در اقتصاد کشور، تعیین‌کننده همانا ستانده‌ی واقعی است و حجم پول تعیین‌کننده ستانده‌ی اسمی است. حال اگر در یک اقتصاد، ظرفیت‌های واقعی تولید افزایش نیافته باشد ولی پول جدیدی توسط بانک مرکزی خلق شده باشد، نسبت ستانده اسمی به ستانده واقعی افزایش می‌یابد که این به معنی افزایش سطح عمومی قیمت‌ها یا همان تورم است. به این ترتیب می‌توان توضیح داد که چرا در اقتصادی مانند اقتصاد ایران، متوسط نرخ تورم بالاتر از سایر کشور‌ها است.

میانگین نرخ رشد نقدینگی در اقتصاد ایران از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۹۶ در حدود ٢٧ درصد بوده است؛ این در حالیست که میانگین سالانه رشد اقتصادی در این دوره اندکی بیش از ٢ درصد بوده است. به روشنی می‌توان دریافت که چرا در این مدت میانگین نرخ تورم اقتصاد در حدود ١٩ درصد بوده است.

با محاسبه‌ای ساده می‌توان دید که نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی کشور با سرعت در حال افزایش است. این نسبت در اوایل دهه هشتاد در حدود ۴٠ درصد در ابتدای دهه نود برابر با ۵۵ درصد و در حال حاضر برابر با ١٠٣ درصد است. تغییرات این نسبت نشان می‌دهد که در اقتصاد ایران، بیش از ظرفیت تولید بر حجم نقدینگی افزوده شده است. رشد نقدینگی با سرعتی بیش از رشد ظرفیت‌های واقعی تولید در اقتصاد، زمینه تورم مزمن را در اقتصاد ایران فراهم کرده است. از سوی دیگر افزایش حجم نقدینگی در ایران نشان از آن دارد که مردم اعتماد یا انگیزه کافی برای سرمایه‌گذاری دارایی نقدی خود در بخش‌‌های مولد اقتصاد را ندارند و ریسک سرمایه‌گذاری در ایران کاهش یافته است.

در چنین شرایطی است که می‌بینیم واحدهای تولیدی و صنعتی با بحران کمبود نقدینگی روبرو هستند اما حجم بالایی از نقدینگیِ باصطلاح سرگردان در کشور وجود دارد. بسیاری نیز ترجیح داده دارایی خود را به پول نقد تبدیل کرده و به دیگر کشورها منتقل و یا در دیگر کشورها با اقداماتی چون خرید ملک سرمایه‌گذاری کنند. این افراد نه تنها به اقتصاد ایران اعتماد ندارند بلکه در تلاش هستند که به دلیل کاهش شدید ارزش پول ملی در ایران، از کاهش سرمایه خود جلوگیری و آن را حفظ کنند.

کنترل نقدینگی از مهم‌ترین خواسته‌های کشورها است و مدیریت نقدینگی یکی از بزرگ‌ترین چالش‌هایی است که سیستم بانکداری با آن روبرو است. هدایت نقدینگی به سوی بازارهای مولد نه تنها موجب رونق بخشیدن به اقتصاد و جلوگیری از رکود می‌شود بلکه بر اساس آنچه مطرح شد از بروز تورم، به ویژه تورم‌های مزمن، جلوگیری می‌کند. با این حال دولت‌های گوناگون جمهوری اسلامی ایران طی چهار دهه اخیر نشان داده‌اند که قادر به هدایت و مدیریت نقدینگی در کشور نیستند و این ناتوانی در بروز بحران رکود تورمی شدید در اقتصاد ایران نقش داشته است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.