نحوه محاسبه نرخ بازده مورد نیاز
توابع حسابداری و مالی در اکسل
فرساران , 12 بهمن 1393 ساعت 23:30
جناب آقای قصاب پور ، کارشناس امور مالی و حسابداری کاری ارزشمند در زمینه آموزش توابع مالی Excel انجام داده اند که در قالب یک فایل PDF این توابع را به زبانی کاملا گویا و با مثالهای کاربردی آموزش دادهاند.
شما میتوانید این توابع را از لینک زیر دریافت دارید و از طریق وبلاگ http://ghasabpoor.blogfa.com با ایشان در تماس باشید.
همچنین آقای مجید مجیدی فر، کارشناس حسابداری فایل مثالهای این مقاله را برای شما آماده کردهاند.
لیست توابع:
SLN: تابع محاسبه هزینه استهلاك به روش خط مستقیم
SYD: تابع محاسبه هزینه استهلاك به روش مجموع سنوات
DB : تابع محاسبه هزینه استهلاك نزولی در مدت معین
DDB: تابع محاسبه هزینه استهلاك به روش نزولی مضاعف در مدت معین
VDB: تابع محاسبه دوره خاص هزینه استهلاك به روش نزولی
FV : تابع محاسبه ارزش آتی سرمایه گذاریها
PV : تابع محاسبه ارزش فعلی خالص سرمایه گذاري – اقساط مساوی
NPV: تابع محاسبه ارزش فعلی خالص سرمایه گذاري
XNPV: تابع محاسبه ارزش فعلی خالص سرمایه گذاري بر حسب تاریخ
PMT: تابع محاسبه اقساط وام
PPMT: تابع محاسبه اقساط مربوط به اصل وام
IPMT: تابع محاسبه اقساط مربوط به بهره
NPER: تابع محاسبه تعداد دوره هاي مورد نیاز براي سرمایه گذاري
RATE: تابع محاسبه نرخ بهره
IRR: تابع محاسبه نرخ بازده داخلی سرمایه گذاري
XIRR: تابع محاسبه نرخ بازده داخلی سرمایه گذاري بر حسب تاریخ
MIRR: تابع محاسبه نرخ داخلی کارکرد سرمایه
ACCRINT: تابع محاسبه بهره متعلقه اوراق قرضه از زمان صدور تا بازخرید اوراق
ACCRINTM: تابع محاسبه بهره متعلقه اوراق قرضه از زمان صدور تا بازخرید اوراق
نحوه محاسبه نرخ بازده مورد نیاز
تجزيه و تحليل بنیادین
ارزيابي اوراقبهادار براي سنجش ارزش ذاتی سهام است.
شاخصهاي مورد استفاده در اين روش عبارتند از: درآمد آتی، بازده سهام، حاشیه سود و ساير اطلاعات مالی براي تعيين ارزش ذاتی قیمت سهم .
تحليلگران بنیادین شرايط اقتصادي و صنعتي را تا شرايط مالي و مديريت شركت مطالعه ميكنند، به عبارت ديگر از اطلاعات واقعي براي ارزيابي ارزش ذاتی سهام استفاده ميكنند. اين تحليل در سه سطح انجام ميشود.
1 - تجزيه و تحليل جهاني: تاثيرات بلندمدت و كوتاهمدت (نرخ تورم، نرخ بهره، سياست دولت و غيره).
2 - تجزيه و تحليل صنعت: -حساسيت صنعت برچرخه بازرگانی، مقررات دولتي، ساختار بازار.
3 - تجزيه و تحليل شركت: بررسی شاخصی مالی و اقتصادی و مدیریتی شرکت.
ارزيابي ارزش ذاتی سهام
- مدل تنزیل سود سهام:
ارزش ذاتی سهام برابر است با ارزش فعلي درآمد آتی سهام:
1 - دوره تملك محدود
Pe- قيمت فروش مورد انتظار.
K- نرخ بهره مورد نیاز.
DIVT- سودهاي سهام مورد انتظار در پايان سال.
2 - دوره تملك نامحدود
در اين روش فروش آينده سهم را در نظر نميگيريم و رشد سود سهام را ثابت را فرض ميكنيم(g).
*رابطه گوردون(5)
اين روش فرم خلاصه شدهاي از مدل دوره تملك نامحدود با رشد سود سهام ثابت (g) است.
همچنين تعیین نرخ بازده مورد نیاز(k) با استفاده از مدل CAPM به شرح زير صورت ميگيرد:
براي محاسبه رشد سود سهام مورد انتظار(g) ميتوان از مدل حفظ رشد استفاده كرد g=ROE x RR كه RR به معناي نرخ انباشت سود است.
مدل رشد دو مرحلهاي
در مرحله اول يك رشد سود سهام ثابت وجود دارد (g1). در مرحله دوم رشد سود سهام ثابت كمتری وجود دارد(g2).
- مدل رشد سه مرحلهاي
در مرحله اول رشد سود سهام ثابت وجود دارد(1g) يا هيچ سود سهامي وجود ندارد. در مرحله دوم كاهش سود سهام تدريجي نسبت به سطح نهايي وجود دارد. در مرحله سوم نيز مجددا رشد سود سهام ثابت وجود دارد(g3).
مدل درآمدی
اين روش غالبا در بازارهاي بالغ استفاده ميشود.
نسبت P/E تحتتاثیر فرصت رشد بازار، نرخ بهره مورد نیاز و فراتر از آن تحت تاثير نرخ تورم قرار ميگيرد.
تقاضا براي سهام معمولا با افزايش نسبت P/E كاهش مييابد.
نسبت استاندارد P/E
D1 نرخ پرداخت مورد انتظار است.(D1/E1) نحوه محاسبه نرخ بازده مورد نیاز
روش آماری
اين مدل رابطه مثبت با رشد سود سهام و نرخ پرداخت مورد انتظار را نشان ميدهد.
مدل ارزش افزوده اقتصادي
ارزش افزوده اقتصادي معياري براي اندازهگيري عملكرد و تعيين ارزش شركت است. معيارهاي اندازهگيري عملكرد، هر كدام به نوعي داراي معايبي هستند و چنانچه به عنوان مبناي اندازهگيري قرارگيرند، اندازهگيري عملكرد و تعيين ارزش شركت مطابق با واقعيتهاي موجود نخواهد بود. ولي ارزش افزوده اقتصادي تنها معياري است كه معايب روشهاي مزبور را نداشته و ارزش شركت را به طور واقعي محاسبه ميكند. به تعبيري ارزش افزوده اقتصادي شاخص بنيادين براي اندازهگيري عملكرد و تعيين ارزش شركت است.
ارزش افزوده اقتصادي از حاصلضرب تفاوت بين نرخ بازده سرمایه(r) و نرخ هزينه سرمايه (c) در مبلغ سرمايه(6) به نحوه محاسبه نرخ بازده مورد نیاز دست ميآيد.
EVA=(r-c) × Capital
EVA به عنوان بهترين معيار اندازهگيري عملكرد، نياز به اثبات بيشتري ندارد زيرا اين روش ارزشي را براي شركت تعيين ميكند كه به ارزش بازار شركت بسيار نزديك است.
اگر EVA براي سالهاي آتي يك شركت پيشبيني و به ارزش فعلي تنزيل شوند مجموع اين ارزشهاي فعلي، ارزش اضافي (اضافه بر سرمايه بهكار گرفته شده در شركت) را نشان ميدهد.
ارزش افزوده اقتصادي با ارزش بازار شركت رابطه مستقيمي دارد و اين ارتباط در چارچوب رابطه زير بيان ميشود:
ارزش فعلي EVA آتي + سرمايه فعلي شركت = ارزش بازار شركت
روش ارزش افزوده اقتصادي به نوعي جريان نقدي آتي تنزيل شده به ارزش فعلي است. ارزش شركت با توجه به سرمايه فعلي و تنزيل EVA آتي، تعيين ميشود كه با تنزيل جريان نقدي آزاد مورد انتظار آتي به ارزش فعلي برابر خواهد بود. ولي تفاوت اساسي كه ارزش افزوده اقتصادي با جريان نقدي آزاد دارد اين است كه ارزش افزوده اقتصادي نشان ميدهد كه ارزش شركت مستقيما به عملكرد مديريت بستگي دارد، در حالي كه ساير معيارهاي اندازهگيري و حتي جريان نقدي آزاد قادر به انجام چنين محاسبهاي نيستند.
استفاده از مدل ارزش افزوده اقتصادي براي ارزشيابي يك شركت
در عمل امكان استفاده از چندین روش براي ارزيابي يك شركت وجود دارد. يكي از مهمترين روشها، روش بازده سرمايه است كه به نام روش تنزيل جريان وجوه نقد مشهور است. در اين روش، ارزش يك شركت ناشي از ارزش حال در آمدي آتي آن شركت است. قسمت اصلي اين مدل با ارزش زماني درآمدهاي آتي سرمايهگذار حاصل از سرمايهگذاری، مرتبط است. از اين رو هدف اين مقاله تمركز بر مدلي به نام ارزش افزوده اقتصادي است. كه تا حد زيادي مورد استفاده سرمايهگذاراني است كه در بازارهاي مالی فعالیت ميکنند. ايده اصلي اين معيار از اقتصاد خرد است. اين امر به اين نتيجه منتهی ميشود كه سود اقتصادي هنگامي ظاهر ميشود كه مبلغ آن بيش از سود «نرمال» ناشی از هزينه ميانگين مبلغ نحوه محاسبه نرخ بازده مورد نیاز نحوه محاسبه نرخ بازده مورد نیاز سرمايهگذاري شده توسط اعتباردهندگان (هزينه بهره) و هم سهامداران (هزينهاي فرصت)، باشد. اين ايده، معيار EVA است. اين معيار اولين بار توسط شاون(7) تالي در مجله فورچون(8) در مقالهاي تحت عنوان «كليد اصلي ثروتمند شدن» منتشر شد.
ساختار اصلي معيار EVA توسط رابطه زير مشخص ميشود:
WACCt×اCt–اEVAt=NOPATt
NOPATt سود عملياتي خالص پس از ماليات، Ct سرمايه بلندمدت، WACC هزينه ميانگين موزون سرمايه است.
چنانچه EVA>0 باشد، آنگاه ما ميتوانيم عنوان کنیم شرکت موفق است.اين تنها امكان افزايش ثروت سهامداران است زيرا آنها بيش از آنچه سرمايهگذاري اصلي شان بوده، كسب ميكنند. خدمات به اعتباردهندگان نيز در آن در نظر گرفته ميشود. درصورتي كه EVA=0 باشد شركت فقط به اندازه آنچه سرمايهگذاري شده، توليد كرده است و EVA از ساختار مزبور مشخص ميشود EVA متمركز بر جنبههاي زير است:
- مبلغ سرمايه مشمول بازرگانی و ساختار داخلي
- هزينه سرمايه
- بهكارگيري موثر از منابع سرمايهگذاري شده
1-Gustave Le bon
2-The Crowd-Astudy of Popular Mind (1895)
3-Andre Kostolany
4-J.M. Keynes
5-Gordon
6 - سرمايه عبارت است از خالص سرمايه در گردش و خالص داراييهاي ثابت.
7-Shawn Tully
8-fortune
9 - Stern stewart management services
نرخ بازده مورد نیاز به زبان ساده
نرخ بـازده مورد نیاز برای سرمایه گذارانی که از مدل تنزیل جریانات نقدی برای انتخاب سهام بهره می برند، بر حداکثر قیمتی که برای یک سهام مایل به پرداخت آن هستند، تاثیر می گذارد. از سویی دیگر، نرخ بازده مورد نیاز در محاسبات ارزش فعلی خالص در تحلیل جریانات نقدی تنزیل یافته نیز کاربرد دارد.
نرخ بازده مورد نیاز هم در ارزیابی سهام و هم در امور مالی مربوط به شرکت ها به کار می رود.
به گزارش لحظه نگر مالی تیم متفکران به نقل از خبرگزاری نحوه محاسبه نرخ بازده مورد نیاز بازار سرمایه (سنا)، سرمایه گذاران از نرخ بازده مورد نیاز استفاده میکنند تا تصمیم بگیرند پول خود را در کجا قرار دهند و این افراد بازده یک سرمایه گذاری را با همه گزینه های موجود مقایسه می کنند و نرخ بازده بدون ریسک، تورم و نقدینگی را در محاسبات خود در نظر می گیرند.
نرخ بـازده مورد نیاز برای سرمایه گذارانی که از مدل تنزیل جریانات نقدی برای انتخاب سهام بهره می برند، بر حداکثر قیمتی که برای یک سهام مایل به پرداخت آن هستند، تاثیر می گذارد. از سویی دیگر، نرخ بازده مورد نیاز در محاسبات ارزش فعلی خالص در تحلیل جریانات نقدی تنزیل یافته نیز کاربرد دارد.
شرکت ها از نرخ بازده مورد نیاز استفاده میکنند تا تصمیم بگیرند آیا باید یک پروژه را دنبال کنند یا خیر. در امور مالی شرکتی، نرخ بـازده مورد نیاز برابر با میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC) است. ممکن است شما برای ارزشمند دانستن یک سرمایه گذاری به یک بازده سالیانه ۲۲ درصدی را طلب کنید، با این فرض که به آسانی می توانید سهام را بفروشید و تورم هم سالیانه ۹ درصد است.
استدلال شما این است که اگر ۲۲ درصد بازده را که در حقیقت ۱۳ درصد بازده بعد از تورم است، دریافت نکنید پس بهتر است پول خود را در یک سپرده کوتاه مدت بانکی بگذارید که به صورت سالانه ۲۰ درصد سود بدون ریسک تولید می کند.
لازم به ذکر است، نرخ بازده مورد نیاز از شخصی به شخص دیگر و از شرکتی به شرکت دیگر و بسته به میزان ریسک پذیری، اهداف سرمایه گذاری و سایر عوامل متفاوت خواهد بود.
در مورد بازده در ویکی تابناک بیشتر بخوانید
معاملات روز سه شنبه بازار جهانی تحت تاثیر بهبود بازده . و ۵۰ سنت بسته شده بود بازده اوراق خزانه ۱۰. روز سه شنبه به ۱ ۴۵ درصد افزایش یافت بازده . شود اما بازده واقعی همچنان منفی است و بنابراین سرمایه.
سود یا زیان واقعی یک سرمایه گذار بازده واقعی گفته. می شود این بازده می تواند به شکل زیر بیان. شود بازده مورد انتظار به علاوه تأثیر عوامل خاص مربوط. بازده مورد انتظار قرار دارد چیزی است که سرمایه گذاران.
نرخ نظری بازده ی دارایی هایی که سرمایه گذاری در آن. ها ریسکی ندارد ریسک صفر نرخ بازده بدون ریسک گفته. شناخته می شود نرخ بازده بدون ریس ک میزان سود. یا بازده ی را که سرمایه گذار از یک سرمایه گذاری.
کند به کل حقوق صاحبان سهام بازده حقوق صاحبان سهام. گفته می شود بازده حقوق صاحبان سهام میزان سودآوری شرکت. استفاده از سرمایه سهامداران اندازه گیری می کند بازده حقوق. سهام سهام ممتاز منظور نمی شود بازده حقوق صاحبان سه.
بازده غیرعادی اصطلاحی است که برای توصیف بازده به دست. مورداستفاده قرار می گیرد که متفاوت از نرخ بازده مورد. انتظار است نرخ بازده مورد انتظار بازده محاسبه شده ای. با استفاده از میانگین بلندمدت بازده یا سایر ارزیابی ها.
درصد بازده سالیانه محقق شده یک سرمایه گذاری که متناسب. خارجی تعدیل شده است نرخ بازده واقعی گفته می شود. این روش نرخ بازده اسمی را به صورت واقعی نشان. را در طول زمان حفظ می نماید تعدیل بازده اسمی.
کمترین مقدار بازده سالیانه ای که اشخاص و شرکت ها. پروژه خاص ترغیب می کند نرخ بازده مورد نیاز گفته. می شود نرخ بازده مورد نیاز هم در ارزیابی سهام. کار می رود سرمایه گذاران از نرخ بازده مورد نیاز.
نرخ بازده سرمایه گذاری یا roi معیار سنجش عملکرد است. بازده ی چند سرمایه گذاری مختلف به کار گرفته می شود. نرخ بازده سرمایه گذاری میزان بازده یک سرمایه گذاری را. اندازه گیری می کند برای محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری.
مقدار بازده درصدی یک سرمایه گذاری قبل از اینکه هزینه. شوند نرخ بازده اسمی گفته می شود به طور مثال. که نرخ بازده اسمی صندوق ۱۰% بوده ولی بازده آن. فقط ۷% است سرمایه گذاران باید ورای نرخ بازده اسمی.
سرمایه گذاری بیان می شود نرخ بازده گفته می شود. بر اساس نرخ بازده گذشته شان مورد قضاوت قرار می. ها از همه جذاب تر هستند معادل انگلیسی نرخ بازده .
بررسی عملکرد و بازده ی صنایع مختلف بورسی طی 3 ماه. آن می تواند حاکی نکات جالبی باشد بررسی بازده ی این. بازده ی منفی 67 97 درصد و فرآورده های نفتی با. در این میان بازده ی محصولات چوبی و نمادهای شیرینی از.
گذاری به عنوان ب ازده شناخته می شود بازده به. بازده ای است که به صورت درصدی بیان می شود. اگر سهامداران بخواهند ب ازده درصدی یا نرخ بازده سرمایه. گذاری را به دست آورند لازم است بازده نقدی یا.
کمترین مقدار بازده سالیانه ای که اشخاص و شرکت ها. پروژه خاص ترغیب می کند نرخ بازده مورد نیاز گفته. می شود به گزارش پول نیوز نرخ بازده مورد نیاز. نرخ بازده مورد نیاز استفاده می کنند تا تصمیم بگیرند.
کشورهای آسیایی و رسیدن بازده ی اوراق قرضه وزارت خزانه داری. نزدیک خبر داده بود بازده ی اوراق قرضه ۱۰ ساله وزارت. شود بازده ی اوراق قرضه دو ساله نیز به ۱ ۸۶۵۳.
نحوه محاسبه نرخ بازده مورد نیاز
F = فیوچر p= پرایس
3- ارزش فعلی خالص (NPV ) : از تفاضل جریانهای نقدی ورودی و خروجی بدست می آید و به طریقه زیر محاسبه میگردد.
جریان نقدی خروجی - جریان نقدی ورودی = ارزش فعلی خالص (NPV )
نکته : اگر NPV مثبت باشد یعنی جریان نقدی ورودی بیشتر از جریان نقدی خروجی است و پروژه برای سرمایه گذاری مطلوب تر است و برعکس.
مثال : اگر سرمایه گذاری اولیه (I ) 000/000/1 ریال و عمر شرکت (n ) 10 سال و جریان نقدی ورودی به صورت سالیانه 000/300 ریال و نرخ بازده (i) 12% باشد مطلوب است محاسبه NPV :(226/903)
Fc = جریان نقدی ورودی
4- شاخص سود آوری(PI):میزان سود آوری یک پروژه را نشان می دهد و از فرمول محاسبه می گردد . هرچه شاخص سودآوری بزرگتر باشد آن پروژه برای سرمایه گذاری مطلوب تر است .
مثال: با توجه به مثال فوق شاخص سودآوری شرکت برابر است با:
مثال: اگر سرمایه گذاری اولیه 000/000/20 ریال و جریان نقدی سالیانه 000/000/7 و هزینه سرمایه 10% و عمر شرکت 4 سال باشد مطلوب است :
الف) محاسبه NPV (780/204/15 - )
مثال: اگر سرمایه گذاری اولیه 000/000/2 و عمر شرکت 6 سال و نرخ بازده 20% و جریان نقدی ورودی 000/250 باشد مطلوب است الف) NPV ( 008/916/1- ) ب) PI ( 04/0)
تجزیه وتحلیل نقطه سربه سر:نقطه سر به سر سطحی از میزان تولید و فروش را نشان می دهد که در آن نه سودی وجود دارد و نه زیانی . برای تعیین نقطه سر به سر هزینه ها به دو دسته تقسیم می شوند الف) هزینه ثابت (Fc) که این هزینه ها هیچ گونه ارتباطی با میزان تولید ندارند مانند هزینه اجاره .ب) هزینه های متغیر(Vc) که متناسب با حجم تولید تغییر می کنند یعنی هرچه تولید بیشتر باشد هزینه های متغیر هم بیشتر خواهند بود مانند خرید مواد اولیه تولید . برای محاسبه نقطه سر به سر هم از فرمول ریاضی و هم از روش نموداری استفاده می شود . از طریق فرمول ریاضی نقطه سر به سر برابر است با : که در این فرمول Q برابر با تعداد تولید و P برابر است با قیمت(پرایس) .
درآمدها = هزینه ها
مبلغ × تعداد = هزینه ثابت + هزینه متغیر
مثال: یک شرکت تولیدی در زمینه خودکار که مجموع هزینه های ثابت آن 000/000/51 ریال است و بهای فروش هر خودکار 25000 ریال و هزینه متغیر هر خودکار 15000 در نظر گرفته است مطلوب است تولید در نقطه سر به سر:
فروش S= P × Q S=000/500/127= 5100×25000
مثال: اگر هزینه ثابت 000/000/24 و هزینه متغیر 000/6 و تعداد کالا 000/4 باشد مطلوب است تعیین قیمت هر کالا:
نقطه سربه سر نقدی :نقطه سر به سر نقدی مشابه نقطه سر به سر کالاست با این تفاوت که در نقطه سر به سر نقدی تمام هزینه های ثابت F c نباید به صورت نقد پرداخت شوند بنابراین هزینه های غیر نقدی را از هزینه ثابت کسر خواهیم کرد . نقططه سر به سر نقدی از نقطه سر به سر معمولی (کالا) کمتر است ( بخاطر کسر استهلاک از صورت فرمول) :
مثال: اگر جمع هزینه های ثابت 000/000/5 ، استهلاک 000/200 ریال و قیمت کالا 2500 و هزینه های متغیر 1500 ریال باشد مطلوب است تعیین نقطه سربه سر نقدی و فروش :(4800 و 000/000/12)
مثال : اگر هزینه ثابت مالی 000/000/1 ریال و هزینه های ثابت عملیاتی 000/500/2 ریال باشد و قیمت کالا 100 و هزینه متغییر 500 ریال و تعداد کالا 200 باشد مطلوب است میزان استهلاک :(000/490/3)
محاسبه نقطه سر به سر از روش نموداری :
مثال: اگر بهای فروش2000 ، هزینه متغیر هر واحد کالا 1000 و هزینه ثابت 000/000/10 ریال باشد مطلوب است نقطه سر به سر از طریق نمودار:
انواع اهرمها: هزینه های ثابت شامل هزینه های ثابت عملیاتی و هزینه های ثابت مالی است.
اهرم عملیاتی: تأثیر هزینه های ثابت عملیاتی را بر سود شرکت نشان می دهد و از فرمول زیر محاسبه می شود:
اهرم مالی: تأثیر هزینه های ثابت را بر سود شرکت نشان می دهد و از فرمول زیر محاسبه می شود:
اهرم ترکیبی :که معیاری از ریسک کلی شرکت است از حاصل ضرب اهرم مالی در اهرم عملیاتی بدست می آید:(DCL )
مثال:اگرتعداد کالا 3000 ، قیمت کالا 2500 ، هزینه متغیر هر واحد 1000 ، هزینه های ثابت عملیاتی(Fc) 000/000/3 و هزینه های ثابت مالی(Ic) 000/000/1 ریال باشد مطلوب است :
الف ) اهرم عملیاتی (3) ب) اهرم مالی(3) ج) اهرم ترکیبی(9)
مثال: اگر هزینه های ثابت عملیاتی (Fc) 000/000/80 ، هزینه های ثابت مالی(Ic) 000/000/16 ، سطح تولید فعلی(Q) 2000 واحد ، فروش 000/000/200 و هزینه های متغیر 000/000/40 ریال باشد مطلوب است:
الف)درجه اهرم مالی ب) درجه اهرم عملیاتی ج) درجه اهرم ترکیبی
سهام: شرکتهای سهامی قادر به انتشار سهام ممتاز یا عادی و یا هر دو می باشند . سهام ممتاز سهامی هستند که نسبت به سایر نحوه محاسبه نرخ بازده مورد نیاز انواع سهام دارای امتیازاتی از قبیل:
1. اولویت در دریافت سود
2. اولویت در دریافت مبلغ اسمی سهام
3. داشتن حق رأی بیشتر
سهام ممتاز زمانی منتشر می شوند که درجه اهرم مالی شرکت و یا هزینه های سهام عادی درحد بالایی باشند.
انواع سهام ممتاز : سهام ممتاز شامل:
1. سهام قابل تبدیل در مقابل سهام غیر قابل تبدیل در این نوع سهام ، سهام ممتاز می تواند به دیگر انواع سهام تبدیل شوند ولی سهام غیر قابل تبدیل چنین ویژگی را ندارند.
2. سهام جمع شونده در مقابل سهام غیر جمع شونده: در این نوع سهام سود پرداخت نشده سال یا سالهای گذشته یا به عبارتی سود معوقه باید قبل از توزیع سود سهامداران عادی پرداخت گردد.
3. سهام با مشارکت در مقابل سهام ممتاز بدون مشارکت: اگر سود اعلام شده شرکت از میزانی که بطور معمول به سهامداران عادی و ممتاز پرداخت می گردد بیشتر باشد در باقیمانده سود مشارکت دارند (مشارکت در میزان سود بر اساس ارزش اسمی صورت می گیرد)
مثال: شرکتی دارای 60000 سهم ممتاز جمع شونده به مبلغ اسمی 1500 ریال و نرخ آن 24% باشد که سود سالهای 89 و 90 به سهامداران پرداخت نشده باشد و در سال 91 میزان کل سود پرداختی شرکت به سهامداران ممتاز برابر است با:
000/200/43 = 2 × 24% × 000/000/90 = 1500 ×000/60 = سود معوقه (سود انباشته)
000/600/21 = 1 ×24% × 000/000/90 = 1500 × 000/60 = سود سال جاری
000/800/64 = 000/600/21 + 000/200/43 = کل سود پرداختی به سهامداران ممتاز
مثال: شرکتی در نظر دارد 5000 سهم ممتاز با سود انباشته(جمع شونده) به ارزش اسمی هر سهم 000/10 با نرخ 15% منتشر نماید ، سود این سهام به مدت 3 سال پرداخت نشده است ، امسال سالی سود آور است و شرکت در نظر دارد تمامی تعهدات خود را در زمینه سود انجام دهد . شرکت بابت سهام ممتاز چقدر سود باید پرداخت نماید: (000/000/30)
مثال برای سهام با مشارکت: اگر شرکتی 000/000/50 ریال سود داشته باشد و 000/10 برگه سهام ممتاز 000/10 ریالی با نرخ 20% و 000/40 برگه سهام عادی 2000 ریالی با نرخ 15% منتشر کرده باشد میزان سود پرداختی به سهامداران ممتاز و عادی را بطور جداگانه محاسبه کنید(سهام ممتاز از نوع با مشارکت است)
سود سهام ممتاز و عادی
000/000/20 = 20% × 000/10 × 000/10
000/000/12 = 000/2 × 000/40
سهم باقیمانده سود سهام ممتاز مشارکتی
مثال:اگر سهام ممتاز با مشارکت 00/20 برگه 1500 ریالی با نرخ سود 14%و سهام عادی 000/5 برگه نحوه محاسبه نرخ بازده مورد نیاز به ارزش اسمی 2000 ریال با نرخ 14% باشد . و مجموع سود شرکت 000/000/60 ریال باشد مطلوب است :
مقدار سود سهام ، سهامداران ممتاز و عادی (000/000/45 و000/000/15)
مثال: شرکتی 5000 برگه سهام ممتاز جمع شونده با مشارکت را به ارزش هر برگ 15000 ریال با نرخ 18% و 10000 سهم عادی 7000 ریالی با نرخ 20% را بین سهامداران توزیع می کند اگر میزان سود اختصاصی 60000000 ریال باشد مطلوب است تعیین سود به سهامداران ممتاز و عادی (2 سال سود پرداخت نشده است)
جواب : ممتاز ( 827/344/42) عادی(173/655/16)
مثال:شرکت آلفا سهام ممتاز غیر جمع شونده با مشارکت به تعداد 6000 برگه 200 ریالی با نرخ 10% که سه سال سود پرداخت نشده و 8000 سهام 300 ریالی با نرخ 20% دارد اگر کل سود 40000000 ریال باشد مطلوب است سهم هر یک از سهام ؟ جواب: ممتاز ( 332/253/13) عادی ( 668/746/26)
تجزیه سهام: در تجزیه سهام که به آن سود سهمی یا سهام جایزه می گویند . تعداد سهام افزایش می یابد و به همان اندازه ارزش سهام کاهش می یابد افزایش تعداد با کاهش ارزش سهام خنثی شده و در مجموع هیچ گونه تغییری در ارزش اسمی سهام صورت نمی گیرد.
مثال: شرکتی 1500 برگه 1200ریالی منتشر کرده است اگر تجزیه سهام 1به 3 باشد تعداد سهام جدید و ارزش هر برگه و ارزش اسمی برابر است با .( تعداد سهام 4500 و ارزش هر سهم 400 و ارزش اسمی 1800000)
مثال: شخصی مالک 20%سهام یک شرکت است ارزش هر سهم در بازار 500 ریال است مطلوب است تعداد سهام و ارزش سهام شخص را در صورتی که تجزیه 1 به 2 صورت گیرد ( شرکت 10000 سهام عادی دارد)
جواب ( تعداد سهام 4000 و ارزش سهام بعد از تجزیه 1000000)
معکوس تجزیه سهام: در معکوس تجزیه سهام که به آن ترکیب سهام هم می گویند برعکس تجزیه سهام عمل می کنیم یعنی تعداد سهام کاهش می یابد و ارزش هر برگه سهام افزایش می یابد .کاهش تعداد سهام و افزایش نحوه محاسبه نرخ بازده مورد نیاز نحوه محاسبه نرخ بازده مورد نیاز ارزش آنها با هم خنثی و جبران می شوند بنابراین هیچ گونه تغییری در ارزش اسمی سهام صورت نمی گیرد.
مثال: شرکتی 10000 برگه سهام به ارزش هر برگه 5000 ریال دارد . اگر معکوس تجزیه سهام بر مبنای 5 به 1 صورت گیرد تعداد سهام ، ارزش هر سهم و ثروت شرکت را بعد از معکوس تجزیه سهام محاسبه نمایید.
تعداد سهام 2000= 5 10000 ارزش سهام 25000 = 5× 5000
ثروت شرکت بعد از معکوس 50000000 =2000 ×25000 ثروت قبل از معکوس 50000000=5000×10000
مثال: شرکتی 6000 برگه 4000 ریالی دارد اگر معکوس تجزیه سهام 4 به 1 باشد مطلوب است (نرخ 20%) :
الف: تعداد سهام (1500)
ب: ارزش هر سهم (16000)
ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(24000000)
مثال: شرکتی 3000 برگه سهام 6000 ریالی با نرخ 10% دارد . اگر معکوس تجزیه سهام بر مبنای 5/1 به 1 صورت گیرد مصلوب است :
الف: تعداد سهام (2000)
ب: ارزش هر سهم (9000)
ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(18000000)
سود سهمی (سهام جایزه):تقسیم سود از طریق توزیع سهام بین سهامداران ، سود سهمی نامیده می شود . سهام جایزه در شرایطی که شرکت از وضع نقدینگی خوبی برخوردار نباشد و یا برای تأمین مالیتوسعه عملیات خود به وجه نقد نیاز داشته باشد صادر می شوند.
مثال: اگر شرکتی 10000 برگه سهام داشته باشد که ارزش هر برگه 2000 ریال باشد و شخصی مالک 20% سهام شرکت باشد و قرار باشد که 50% سود سهمی بین سهامداران توزیع شود مطلوب است :
الف: تعداد سهام 15000= 5000 + 10000 5000=50% × 10000
ج: ثروت شرکت 20000000= 15000 × 1333
مثال : شرکتی 6000 برگه سهام 3000 ریالی دارد و شخصی مالک 10% کل سهام شرکت است . اگر 30% سود سهمی بین سهامداران توزیع گردد مطلوب است :
الف: تعداد سهام (7800)
ب: ارزش هر سهم (2307)
ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(18000000)
مثال: شرکتی 20000 برگه سهام 500 ریالی دارد اگر شرکت 35% سهام را به صورت جایزه توزیع نماید مطلوب است:
دیدگاه شما