پوشش تتر ERC۲۰ در بازار معاملاتی والکس
امروزه باتوجه به اینکه دنیای پیرامون زندگی انسان ها به سوی دیجیتالی شدن گرایش زیادی پیدا کرده است؛ و با توجه به نیاز مردم جهان به ارتباط مالی با یکدیگر، موضوع ارزهای دیجیتال بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این میان شاید نام تتر (Tether) برای شما آشنا باشد.
تتر چیست؟
تتر (Tether) نوعی ارز دیجیتال است که ارزش آیا پوشش ارزی ارزش ریسک را دارد؟ جهانی آن نسبت یک به یک با دلار دارد. یکی از دلایل پدید آمدن تتر نیاز به ارزی بود که بتواند به عنوان جایگزین دلار نقش مبادلات ارزی را ایفا کند.
درحال حاضر، تتر یکی از محبوب ترین رمزارزها است که به سکه پایدار شناخته میشود و کاربرد زیادی در مبادلات به واسطه ارزش ثابت دلاری دارد.
به گفته سایت رسمی Tether پشتوانه این ارز کاملاً از طرف آیا پوشش ارزی ارزش ریسک را دارد؟ دلار آمریکا پشتیبانی می شود. همچنین تتر مانند دیگر ارزهای دیجیتال از فناوری بلاکچین استفاده میکند و بستر امنی برای انتقال تتر خریداری شده شما فراهم میکند.
یکی از مهم ترین نکات مثبت تتر برای مشتریان برخلاف دیگر ارز های دیجیتال پایداری و ثبات آن است که این نکته مشکلات معاملات بانکی و دلاری را برای افراد به آسانی رفع میکند.
یکی دیگر از کاربرد های تتر با توجه به پایدار بودن قیمت آن، انتقال با هزینه کم و سریع پول برای مقصد تجاری موردنظر است.
در حقیقت، شما به جای پرداخت هزینه و کارمزد های بالا به صرافی ها و حواله بانکی، با هزینه بسیار کم می توانید میزان پول مورد نظر خود را با خرید تتر و دریافت آدرس کیف پول مقصد انتقال دهید.
باتوجه به نوسان بازار خرید و فروش بیت کوین، اتریوم و دیگر ارز های دیجیتال استفاده از دلار تتر در مبادلات بسیار به صرفه تر بوده و ریسک پذیری پایین تری دارد. ثابت بودن دلار تتر (استیبل کوین تتر) در واقع به ما کمک میکند تا در زمان های رکود بازار، ارز های دیجیتال خود را به تتر تبدیل کرده و از ضرر به واسطه کاهش قیمت بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال در امان بمانیم.
خرید و فروش تتر در صرافی والکس
ارز دیجیتال تتر بر پایه دو شبکه اتریوم و بیت کوین بصبورت توکن ارائه شده است. تتر Omni layer تحت شبکه بلاکچین بیت کوین و تتر ERC۲۰ تحت شبکه بلاک چین اتریوم قرار دارد.
مزیت های تتر ERC۲۰ با Omni را می توانیم به صورت زیر بیان کنیم:
– سرعت انتقال بیشتر
– کارمزد انتقال کمتر
– قابلیت ذخیره سازی روی کیف پول سخت افزاری
در حال حاضر، برای شارژ حساب تتر در صرافی والکس تنها تتر از نوع Omni پشتیبانی می شود و با توجه به نکات گفته شده در این پست و خصوصیات تتر ERC۲۰ و همچنین تقاضای کاربران، والکس از ۱۵ شهریور ماه سال ۱۳۹۸، به تتر از نوع ERC۲۰ مهاجرت می کند و از آن پس می توانید بصورت تتر ERC۲۰ واریز داشته باشید.
صرافی والکس در پی خدمات کاملتر به کاربران، باراز انجام معاملات ارز به ارز را به صورت مستقیم مقدور ساخته و امکان مبادلات بین ارز تتر و ارزهای دیجیتال پشتیبانی شده در این سایت وجود دارد. کاربران می توانند به صورت مستقیم ارز های دیجیتال خود را به تتر و بالعکس تبدیل کنند.
برای اطلاعات بیشتر و پاسخ به سوالات خود در این باره می توانید از طریق ارسال تیکت، چت آنلاین، کامنت و یا از طریق تماس با شماره تلفن پشتیبانی والکس (۹۱۰۷۰۰۰۵-۲۱)، با ما ارتباط برقرار کنید.
اندازه پوزیشن در ترید؛ در هر معامله چقدر سرمایه وارد کنیم؟
یکی از مباحث همیشگی در دنیای معاملات ارزهای دیجیتال، مفهوم «مدیریت ریسک» است. همه متخصصان سرمایهگذاری و همه مقالات آموزشی، بر این نکته تأکید دارند که: ریسک معاملات خود را مدیریت کنید. اگر تنها اندکی با ارزهای دیجیتال آشنا باشید، متوجه میشوید که چرا مدیریت ریسک تا این حد در این حوزه مهم است.
دنیای ارزهای دیجیتال دنیای نوسان، اتفاقات ناگهانی، هیجان، اضطراب و خطر است. قیمت این داراییهای نوظهور و دوستداشتنی بهطور لحظهای تغییر میکند و این ویژگی (دست کم در زمان فعلی) اجتنابناپذیر است. چنین نوسان قیمتی میتواند فرصت خوبی برای کسب سود باشد و ارزش سرمایه شما را در مدتزمان کوتاهی چند برابر کند؛ اما به همان اندازه هم میتواند خطرناک باشد و ارزش این سرمایه را از نصف هم کمتر کند.
قسمت بد ماجرا این است که ما معمولاً اخبار زیادی از پولدارشدن افراد در دنیای ارزهای دیجیتال میشنویم؛ اما اخبار مربوط به ضررها و بر باد رفتن سرمایهها کمتر پوشش داده میشود. به همین دلیل، برخی ممکن است بیگدار به آب بزنند و خطرپذیری را با بیاحتیاطی اشتباه بگیرند. خطرپذیری یکی از ویژگیهای اصلی برای معامله ارزهای دیجیتال است؛ اما بیاحتیاطی، خیر.
در این مقاله که به کمک مطلبی از وبسایت بایننس آکادمی گردآوری شده، بر روی یکی از فاکتورهای اساسی مدیریت ریسک، یعنی «تعیین اندازه موقعیت معاملاتی» تمرکز میکنیم و به شما آموزش میدهیم که چگونه ضررهای احتمالی را به حداقل برسانید.
اندازه موقعیت معاملاتی یا «پوزیشن سایز» (Position Size) بهبیان ساده میزان سرمایهای است که یک معاملهگر با آن قصد ورود به یک معامله را دارد.
معاملهگران زیادی وجود دارند که اصلاً به تعیین اندازه موقعیت فکر نمیکنند و یا با یک حجم تصادفی از سرمایه وارد معامله میشوند؛ اما حقیقت این است که تعیین اندازه موقعیت یکی از بخشهای مهم ترید اصولی است. اگر قصد شروع معاملات پیشرفته و مارجین ارزهای دیجیتال را دارید و یا اگر از راهبردهای معاملاتی خود راضی نیستید، پیشنهاد میکنیم تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
در این مقاله سعی شده است تمام مفاهیم بهبیان ساده برای همه معاملهگران توضیح داده شود؛ اما کاربرد اصلی تعیین اندازه موقعیت معاملاتی، در معاملات مارجین و قراردادهای آتی است.
اولین گام، مدیریت احساسات است
شاید این بخش بهاندازه بخشهای پیش رو فنی نباشد، اما بهاندازه همان بخشهای فنی مهم است. از آنجا که ریسک مالی همیشه در معاملات ارزهای دیجیتال وجود دارد، ممکن است ناخودآگاهتان برای فرار از این ریسکها، احساسات فریبندهای را در شما برانگیزد. نکتهای که باید مدنظر داشته باشید این است که این احساسات لزوماً صحیح نیستند. در واقع، جملههای انگیزشی مانند «انرژی هیچوقت دروغ نمیگوید» و «به ناخودآگاه خود اعتماد کنید» و جملاتی از این قبیل، حداقل در این مورد کارساز نیستند.
شما باید بتوانید احساسات خود را کنترل کنید و اجازه ندهید که تصمیمات شما را تحتتأثیر قرار دهند. بهترین روش برای دستیابی به این هدف، رسیدن به یک مجموعه از قوانین و پایبندی به آنهاست. بهبیان دیگر، شما باید یک «سیستم معاملاتی» دقیق برای خود تنظیم کنید و تا حد ممکن به آن پایبند باشید.
سیستم معاملاتی شما در مواقع حساس به کمکتان میآید و شما را از تصمیمگیریهای عجولانه و هیجانی بازمیدارد. این سیستم معاملاتی دو هدف دارد:
۱. ریسک معاملات شما را مدیریت میکند.
۲. به شما کمک میکند از تصمیمات و اقدامات غیرضروری اجتناب کنید.
تا به اینجا متوجه شدیم که داشتن یک سیستم معاملاتی دقیق برای موفقیت در معاملات مهم است؛ اما حال سؤال این است که این سیستم بر چه اساسی باید تنظیم شود؟ معیارها و متغیرهای آن کداماند؟ هنگام تنظیم این سیستم چه نکاتی را باید در نظر گرفت؟
اگر قرار است ما به سیستمی برسیم که قابلاعتماد باشد و بتوان در مواقع حساس به آن پایبند بود، این سیستم باید دقت بالایی داشته باشد؛ در غیر این صورت ما را به سمت شکست سوق خواهد داد.
موارد زیادی از جمله افق سرمایهگذاری، میزان سرمایه و تحمل ریسک وجود دارد که دراینباره به ما کمک میکنند؛ اما از بین همه آنها، تمرکز ما در این مقاله روی موضوع تعیین اندازه موقعیت معاملاتی برای هر معامله است. تعیین اندازه موقعیت معاملاتی با تحمل ریسک در ارتباط است و باعث میشود شما بیش از حد معقول ضرر نکنید.
برای تعیین اندازه موقعیت معاملاتی یا همان پوزیشن، ابتدا باید سه متغیر دیگر را محاسبه و تعیین کنید. این سه متغیر عبارتاند از: «اندازه حساب معاملاتی»، «ریسک حساب معاملاتی» و «ریسک معامله». پس از طی این مراحل، نوبت به تعیین اندازه موقعیت میرسد.
تعیین اندازه موجودی معاملاتی
موجودی معاملاتی یا اندازه حساب (Account Size) شما سرمایه در دسترسی است که قصد دارید آن را به یک استراتژی معاملاتی خاص اختصاص دهید. ممکن است این مسئله خیلی بدیهی به نظر برسد؛ اما عنوانکردن آن خالی از لطف نیست. موجودی معاملاتی شما همه سرمایهای که در قالب بیت کوین (یا هر ارز دیجیتال دیگری) دارید نیست.
بهعنوان مثال، فرض کنیم شما مقداری بیت کوین در یک کیف پول سختافزاری دارید و قصد دارید از آن بهعنوان سرمایهگذاری بلندمدت استفاده کنید. این دارایی مسلماً بخشی از سرمایه معاملاتی شما به حساب نمیرود.
منظور ما از موجودی معاملاتی، تنها آن بخشی از سرمایه است که قصد دارید از آن فقط در معامله استفاده کنید. بنابراین سبد سرمایهتان را تقسیمبندی کنید و تنها بخشی از آن که قصد دارید به معامله اختصاص دهید را بهعنوان موجودی معاملاتی خود در نظر بگیرید.
تعیین ریسک موجودی معاملاتی
اگر شما ۱۰۰ دلار موجودی برای معامله داشته باشید، در هر معامله چقدر جای ضرر برای خود میگذارید؟ به عبارت دیگر، در هر معامله باید چقدر از این ۱۰۰ دلار را وارد بازی کنید؟
مرحله دوم، تعیین ریسک حساب است. این مرحله شامل تصمیمگیری در مورد درصدی از سرمایه معاملاتی است که مایلید در یک معامله واحد روی آن ریسک کنید.
در مورد تعیین ریسک حساب، قوانین از پیش تعیینشدهای وجود دارد. برای مثال در دنیای امور مالی سنتی، قانونی به نام «قانون ۲ درصد» وجود دارد که عنوان میکند معاملهگران نباید بیش از ۲ درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازند.
البته همان طور که اشاره کردیم، قانون ۲ درصد بیشتر در بازارهای مالی سنتی به کار میرود. حقیقت این است که این قانون برای بازار ارزهای دیجیتال خیلی مناسب نیست. ارزهای دیجیتال ویژگیهایی دارند که آنها را از بازارهای مالی سنتی متمایز میکند. به همین دلیل، بهتر است که در مورد قانون ۲ درصد برای معامله ارزهای دیجیتال تجدیدنظر کنیم.
قانون ۱ درصد
دو دلیل وجود دارد که ثابت میکند قانون ۲ درصد برای معاملات ارزهای دیجیتال مناسب نیست. اول اینکه این راهبرد معمولاً برای سرمایهگذاریهای نسبتاً آیا پوشش ارزی ارزش ریسک را دارد؟ بلندمدت مناسب است؛ حال آنکه معاملات ارزهای دیجیتال معمولاً کوتاهمدت هستند و ممکن است تنها یک تا چند روز به طول بینجامند. علاوه بر آن، این قانون معمولاً مناسب داراییهایی است که نوسان کمتری دارند؛ اما میدانیم که ارزهای دیجیتال داراییهای پرنوسانی هستند.
بنابراین اگر قصد دارید معاملات فعالتری انجام دهید و یا اگر تازهوارد هستید، اتخاذ یک رویکرد محتاطانهتر را به شما پیشنهاد میکنیم. برای مثال، بهتر است که این قانون را به قانون ۱ درصد تغییر دهید.
قانون ۱ درصد حکم میکند که نباید بیش از یک درصد از حساب خود را در یک معامله، در معرض ریسک قرار دهید. البته این به این معنا نیست که باید تنها با ۱ درصد از حساب خود وارد معاملات شوید؛ بلکه به این معنی است که اگر ایده معاملاتی شما اشتباه بود و حد ضررتان نقض شد، باید فقط ۱ درصد از حساب خود را از دست بدهید. بهعبارت دیگر، ضرر شما مطابق با این قانون باید برابر با ۱ درصد حساب معاملاتیتان باشد، نه کل مبلغی که وارد معامله کردهاید.
برای تکمیلکردن بحث تعیین ریسک، دو پیشنهاد را با شما مطرح میکنیم:
- پیشنهاد میکنیم درصد ریسک ثابتی را برای حسابهای معاملاتی خود منظور کنید. پیشتر عنوان کردیم که شما مختارید درصدهای آیا پوشش ارزی ارزش ریسک را دارد؟ ثابتی مانند قانون ۲ درصد یا قانون ۱ درصد را به میل خود تغییر دهید؛ اما پیشنهاد میکنیم هر درصدی را که انتخاب میکنید، از همان برای همه معاملات خود استفاده کنید. اینکه در یک معامله از ریسک ۱ درصدی استفاده کنید و در معامله بعدی از ریسک ۵ درصد، روش جالبی نیست.
- شما این امکان را دارید که از معادلهای ریالی بهجای درصدها برای تعیین ریسک حساب خود استفاده کنید. برای مثال ممکن است دوست نداشته باشید که تحت هیچ شرایطی، بیش از یک میلیون تومان ضرر کنید. در این صورت، اندازه حساب شما هیچوقت نباید بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان باشد. تا زمانی که اندازه حساب شما ۱۰۰ میلیون تومان یا کمتر باشد، ریسک حسابتان نیز یک درصد یا کمتر خواهد بود.
تعیین ریسک معامله
تا به اینجا با اندازه حساب و روش تعیین ریسک حساب آشنا شدیم. مرحله بعدی، تعیین ریسک معامله است. تعیین ریسک معامله یک پیشنیاز کلیدی دارد: مشخصکردن زمانی که ایده معاملاتی ما از اعتبار ساقط میشود.
فراموش نکنید که اشتباه و ضرر، بخش جداییناپذیر معاملات (بهخصوص در دنیای ارزهای دیجیتال) است. حتی بهترین معاملهگران هم همیشه درست پیشبینی نمیکنند. نکته جالب این است که معاملهگرانی وجود دارند که پیشبینیهای اشتباهشان بیشتر از پیشبینیهای درست آنهاست، اما باز هم به نسبت سایرین بیشتر سود میکنند. چنین چیزی چطور ممکن است؟ همه اینها بهدلیل مدیریت صحیح ریسک، داشتن یک استراتژی معاملاتی و پایبندی به آن است.
هر ایده معاملاتی باید یک نقطه ابطال داشته باشد. نقطه ابطال آنجایی است که میگوییم: «ایده اولیه ما اشتباه بود و باید از این موقعیت خارج شویم تا جلوی ضرر بیشتر را بگیریم». در سطح عملی، این نقطه همان جایی است که باید سفارش حد ضرر (Stop-Loss) خود را در آن تنظیم کنیم.
تعیین حد ضرر علاوه بر اندازه حساب معاملاتی و ریسک حساب، به قیمت ارز دیجیتال موردنظر هم بستگی دارد. باید با محاسبات و تحلیلهایی که انجام میدهید متوجه شوید که اگر بازار چند درصد مخالف پیشبینی شما حرکت کند، ضرر شما از ۱ درصد حسابتان بیشتر خواهد شد. بهعبارت دیگر، تعیین این نقطه مبتنی بر استراتژیهای معاملاتی شخصی شما و تنظیمات خاصی است که استفاده میکنید.
حد ضرر را میتوان بر اساس تحلیل تکنیکال و پارامترهای آن از جمله منطقه حمایت و مقاومت تعیین کرد. همچنین میتوان از اندیکاتورها، ساختار کلی بازار یا هر چیز دیگری برای تعیین آن استفاده کرد.
برای تعیین ریسک معامله هیچ روشی وجود ندارد که پاسخگوی همه موقعیتها باشد. خودتان باید تصمیم بگیرید که کدام راهبرد، مناسب سبک معاملاتی شماست و نقطه ابطال یا حد ضرر را بر اساس آن تعیین کنید.
محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی
حالا با همه پیشنیازهای لازم آشنا شدهاید و میتوانیم بهسراغ محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی برویم.
برای توضیح بهتر این مسئله، میتوانیم از مثالهای عددی کمک بگیریم. فرض میکنیم یک حساب ۵٬۰۰۰ دلاری داریم (تعیین موجودی معاملاتی). قرار شد که از قانون ۱ درصد استفاده کنیم و بیش از ۱ درصد از اندازه حساب خود را به خطر نیندازیم (تعیین ریسک حساب). با این اوصاف، ما نباید در این معامله بیش از ۵۰ دلار ضرر کنیم.
فرض کنید بر اساس تحلیلها، حد ضرر (یا نقطه ابطال) معامله خود را جایی تنظیم کردهایم که اگر بازار ۵ درصد مخالف پیشبینی ما حرکت کند، ۵۰ دلار ضرر میکنیم. بهعبارت دیگر، ۵ درصد اشتباه در ایده معاملاتی ما، با یک درصد از کل حسابمان برابر میشود. حال چکیده این اطلاعات به شرح زیر است:
برای محاسبه اندازه موقعیت کافی است اندازه حساب را در ریسک حساب ضرب و نتیجه را بر نقطه ابطال تقسیم کنیم. بنابراین فرمول تعیین اندازه موقعیت به این صورت خواهد بود:
نقطه ابطال / (ریسک حساب*اندازه حساب) = اندازه موقعیت
حال میتوانیم با استفاده از همین فرمول، اندازه موقعیت را برای مثال عنوانشده محاسبه کنیم.
۱٬۰۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )
بنابراین اندازه موقعیت مناسب برای این معامله، ۱٬۰۰۰ دلار است.
با دنبالکردن این راهبرد و خروج در نقطه ابطال، میتوانید از یک ضرر بالقوه و بسیار بزرگتر مصون بمانید. البته پیشنهاد میکنیم برای افزایش دقت این مدل، کارمزدهایی که باید پرداخت کنید و همچنین لغزش احتمالی قیمت را نیز در نظر بگیرید؛ علیالخصوص اگر قصد معامله یک ابزار مالی با نقدشوندگی (لیکوییدیتی) پایینتر را دارید [لغزش (slippage) به تغییرات قیمتی گفته میشود که از زمان فعالشدن سفارش تا زمان انجام آن اتفاق میافتد].
بهعنوان نکته پایانی مقاله و برای اطمینان از درک آن، قصد داریم همین مثال را با تغییر یکی از متغیرها دوباره محاسبه کنیم. برای مثال بیایید نقطه ابطال را به ۱۰ درصد افزایش دهیم و با ثابت در نظر گرفتن سایر متغیرها، دوباره این محاسبه را انجام دهیم.
۵۰۰ = ۰.۱ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )
دیدید که با دو برابر کردن ریسک معامله، اندازه موقعیت به نصف کاهش یافت. بنابراین اگر بخواهیم ریسک معامله خود را بالا ببریم، باید دستکم اندازه موقعیت را کاهش دهیم تا با یک ضرر چشمگیر مواجه نشویم و از سرمایه خود محافظت کنیم.
همچنین میتوانیم اندازه حساب خود را نصف کنیم تا ببینیم چه اتفاقی میافتد (برای محک زدن اطلاعات خود، پیشنهاد میکنیم پیش از مطالعه ادامه مطلب، پیشبینی کنید که با نصفکردن اندازه حساب، چه اتفاقی برای اندازه موقعیت خواهد افتاد؟ آیا اندازه موقعیت بزرگتر میشود یا کوچکتر؟)
۵۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۲٬۵۰۰ )
منطقی است که با کمکردن اندازه حساب، اندازه موقعیت کوچکتر خواهد شد. ما در این مثال اندازه حساب را نصف کردیم و همان طور که میبینید، اندازه موقعیتمان هم به نصف کاهش یافت.
سخن پایانی
برخلاف تصور بسیاری از افراد، محاسبه اندازه موقعیت دلبخواهی نیست و روش خاص خود را دارد. این مورد هم باید در کنار اندازه حساب، ریسک حساب و حد ضرر، پیش از ورود به معامله تعیین شود.
همچنین بخش مهمی از این راهبرد، اجرای صحیح آن است. پیشنهاد ما این است که به هیچ عنوان اندازه موقعیت یا حد ضرر را در طول معامله تغییر ندهید. بهعبارت دیگر، به راهبرد اولیه و سیستم معاملاتی خود وفادار باشید.
در نهایت، فراموش نکنید که بهترین راه برای یادگیری مدیریت ریسک، تمرین است. تمام چیزی که ما در این مقاله پوشش دادیم، در سطح تئوری بود. تبدیل این اطلاعات به مهارت عملی، برعهده خود شماست. بنابراین پیشنهاد میکنیم دفعه بعدی که قصد ورود به یک معامله جدید را داشتید، آموزههای این مقاله را یادآوری کنید و سعی کنید با تکرار آنها، به مهارت لازم در این خصوص دست یابید.
هج فاند یا صندوق پوشش ریسک چیست و چه کاربردی دارد؟
هر شخصی که در بازار فعالیت می کند، مخصوصا بازار ارز دیجیتال، به طور قطع به هدف کسب سود این کار را انجام می دهد. در مقالات قبلی سعی بر آن شده که به شمای مخاطب بگوییم آیا پوشش ارزی ارزش ریسک را دارد؟ امر ترید یک کار تخصصی می باشد.
از آنجایی که همه کاربران حوزه ارز دیجیتال زمان یادگیری و به کارگیری مبانی علمی را ندارند، با توجه به گسترش روز افزون این مارکت جذاب، نهادی پیشنهاد می شود تحت عنوان صندوق پوشش ریسک. اینکه ماهیت این نهاد چیست و چه می کند و اینکه آیا از تفاوت قیمت ها می توان به سود رسید ( آربیتراژ )، دستور کار این مقاله توکن باز می باشد. پس با ما همراه باشید.
مفاهیم کلی:
- صندوق پوشش ریسک یا Hedge Fund چیست؟
- انواع صندوق پوشش ریسک بر اساس استراتژی معاملاتی
- راهبردهای مورد بهره وری هج فاند
- سرمایه گذاری در اوراق بهاداری با ارزش کمتر از خود
- مزایا و معایب هج فاند
صندوق پوشش ریسک یا Hedge Fund چیست؟
صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) نوعی شرکت برای سرمایهگذاری محسوب می شود. هدف این نوع شرکت آن است که دارایی و نقدینگی مشتریان را در سبکهای (Alternative Investment) سپرده گذاری کند تا به عملکرد مطلوبتری از میانگین بازار دسترسی داشته باشد و هم این که خطرات صعود و نزول ناگهانی مارکت را پوشش دهد.
این صندوق ها اغلب از ساختارهای مالی و قانونی مشابه بهره جویی می کنند،. برای درک بهتر این مبحث در ادامه به توضیحات مبسوطی خواهیم پرداخت.
هج فاند
انواع صندوق پوشش ریسک بر اساس استراتژی معاملاتی
می توان این صندوق ها و پایه های عملکردشان را به چهار نوع تقسیم نمود که عبارت اند از:
- رویداد محور (event-driven)
- ارزش نسبی (relative value)
- کلان (macro)
- پوشش ریسک سهام (equity hedge)
1- استراتژی های رویداد محور:
همانطور که از اسم این گونه از هج فاند معلوم می باشد، این صندوق به دنبال به دست آوردن سود از رخدادها، در کوتاه مدت است. این رخدادها ممکن است، تملکی جدید یا از نو شدن ساختار کلی در یک شرکت باشد، که اثر آن تاثیر شرکت مذکور بر روی سایر شرکت ها می باشد. به اختصار چند مورد از آن را شرح می دهیم:
آربیتراژ ادغام:
این استراتژی زمانی رخ می دهد که یک شرکت اعلام می دارد که قصد تملک (خریدار) یا ادغام با شرکت دیگر را دارد. سهام شرکت مورد تملک خریداری و شرکت نوپا عضوی از آن می شود و همچینی در ادغام سهم شرکت سرمایه گذار را می فروشد تا بخشی از شرکت جدید شود یا به عبارت دیگر متحدی را با خود همراه می کند. در این حالت مدیر هج فاند انتظار دارد، شرکت سرمایه گذار، برای خرید شرکت متحد جدید، بهای زیادی را بپردازد، این در حالیست که بخش عمده این بها از طریق قبول بدهی های شرکت جدید تامین شود.
تجدید ساختار:
در این استراتژی هدف و مقصود بر روی شرکت های ورشکسته یا در حال ورشکستگی میباشد. هج فاندها سعی دارند تا از راه های مختلف با بهره جویی از سهم این گونه شرکت ها کسب سود و بهره نمایند. در این امر امکان دارد که هج فاند در یک عملکرد نه چندان ساده، اوراق بدهی با اولویت بالاتر را بخرد و اوراق بدهی سوخته را بفروشد. به بیان دیگر امکان دارد، سهم ممتاز شرکت را خریده و سهم عادی را بفروشد.
سهامدار مخالف:
این گونه استراتژی توسط هج فاند زمانی پیش می آید که با خریدن درصد بالایی از سهم یک شرکت بخواهد بر روی خط مشی آن شرکت اثر گذاری کند.
موقعیت های خاص:
لازم است بدانیم این سبک آیا پوشش ارزی ارزش ریسک را دارد؟ هم، تمرکز بر سهم شرکت هایی دارد که درگیر تجدید ساختار، آن هم به غیر از ادغام تملک یا ورشکستگی هستند.
هج فاند
2- استراتژی های ارزش تناسبی:
این نوع عملکرد، در پوشش ریسک به دنبال سودآوری به وسیله قیمت گذاری نامعقول بازار، در مورد چند اوراق مرتبط است. ضمن آنکه هدف این است که با سپری شدن مدت زمانی ترجیحاً کوتاه، قیمتهای نامعقول، معقول گردند. برای مثال:
- تبدیل آربیتراژ اوراق با ثبات درآمد: این روش در راستای کسب سود از قیمتگذاری نامعقول اوراق قرضه، قابل تبدیل به سهام است.
- اوراق با ثبات درآمد با پشتیبانی دارایی: مقصود این استراتژیها بر ارزش نسبی بین انواع اوراق با درآمد ثابت با پشتوانه دارایی (ABS) و اوراق رهنی (MBS) می باشد.
- اوراق ثبات درآمد معمول: این استراتژی با بهره جویی از اوراق بدهی دو شرکت آیا پوشش ارزی ارزش ریسک را دارد؟ مجزا، یکی اوراق شرکتی و دیگری اوراق دولتی میباشد.
3- استراتژی های کلان:
هج فاندهایی از این نوع عملکرد بهرهوری می کنند تا با نگرش کل به جزء بتوانند سعی در شناسایی سیر بازارهای مالی جهان کنند. در حالت کلی این صندوق ها، معاملات خود را در بازارهای سهام، اوراق بدهی، ارز و کالا انجام می دهند. هج فاندهای کلان با بهره جویی از پارامترهای کلان اقتصادی، سیر کلی بازار را بررسی می کنند و جهت کسب سود، وارد موقعیت های داد و ستد می شوند.
4- استراتژی های پوشش ریسک سهام:
لازم است بدانیم که اولین نوع هج فاندهای بازار به حساب می آیند. این صندوق ها با دقت بر بازارهای سهام، به موقعیتهای ترید سهام و مشتقه دست پیدا می کنند. چند نمونه از آن را بررسی می کنیم:
- رشد بنیادی: در این نوع رشد، سهامی که از نظر بنیادی قوی هستند، شناسایی شده و به منظور دست یابی به رشد زیاد قیمت، خریداری می شوند.
- ارزش بنیادی: صندوق در این عملکرد، سهامی را شناسایی می کند که ارزش ذاتی و درونی آن، بیشتر از قیمت فعلی می باشد.
- بخش مشخص: در این عملکرد هج فاند اقدام به فعالیت تخصصی در یک صنعت می نماید.
هج فاند
راهبردهای مورد بهره وری هج فاند
همان طور که اذعان داشتیم، مهمترین وجه تمایز هج فاندها آن است که ابزارهای مالی متفاوتی محسوب می شوند که این صندوق ها در ادغام سرمایههای خود گنجانده اند. این گونه از صندوقها در اندوختههای مالی و ابزارهایی سرمایهگذاری به انجام می رسانند که صندوقها و سرمایهگذاریهای دیگر، آنها را لحاظ نمی کنند. در ادامه ی این بحث به مواردی از این ابزارها و راهبردهای آیا پوشش ارزی ارزش ریسک را دارد؟ سرمایه گذاری در رمز ارزهای این صندوق ها اشاره خواهیم کرد:
بهره جویی از فروش استقراضی:
باید دانست فروش استقراضی به معنای این است که شخصی سهامی را که در زمره ی مالکیت شخص دیگری است را از او طلب و قرض نماید و با این دید که با کاهش قیمت سهم، آن را در بازار بفروشد و پس از گذشت زمان مورد نظر، آن را خریداری نموده آیا پوشش ارزی ارزش ریسک را دارد؟ و به مالک سهم برگرداند. در صورت افت قیمت، ما به التفاوت قیمت داد و ستد سهم، سود شخص خواهد بود. صندوقهای پوشش ریسک از این ابزار در شرایط رکود بازار بهره جسته و سهامی را که در زمره ی مالکیت صندوق نیست، به رهن و اجاره خود در آورده و در بازار فروخته و از افت قیمت سهم، سود میبرند.
سرمایه گذاری در ابزارهای مالی معاملات مشتقه:
باید بدانیم ابزارهای مالی مشتقه همانند قراردادهای اختیار ترید و آینده، ابزارهای مالی محسوب می شوند که ارزش آنها برمبنای سایر اوراق بهادار همانند سهام شرکتها، معین و مشخص می گردد. اما صندوقهای پوشش ریسک یا هج فاند با سرمایه گذاری در این ابزارها، طیف گستردهای از اندوخته ها را لحاظ کرده و از فرصتهای سودآوری آنها بهره وری میکنند.
بهره جویی از آربیتراژ:
آربیتراژ در بازارهای آیا پوشش ارزی ارزش ریسک را دارد؟ مالی، اصطلاحاً به معنی فرصتهای کسب سود از ما بین دو قیمت می باشد. مدیران Hedge Fund، با بهره جویی از تخصص، همواره در حال پیداکردن بازارهای مالی گوناگون و دستیابی به فرصتهای قیمت گذاری میباشند که تشخیص آن برای دیگران دشوارتر است. شناسایی و تشخیص درست و بهموقع سرمایهگذاری در این فرصتها، سودهای هنگفتی را برای آنها ایجاد میکند.
سرمایه گذاری در اوراق بهاداری با ارزش کمتر از خود
باید بر این امر واقف آییم که بسیاری از سهام ها در بازارهای مالی، از میزان ارزش واقعی و ذاتی خود کمتر قیمتگذاری می شوند و همین امر موجب آن میشود که مورد توجه عموم قرار نگیرند. صندوقهای پوشش ریسک یا هج فاند با تشخیص این گونه از سهام، ضمن اخذ سود سرمایه گذاری خود، موجب رشد و بالا رفتن قیمت این اوراق نیز میشوند.
سرمایه گذاری در بازارهای جدید و نوپا:
با توجه به ماهیت و ذات هج فاندها، سرمایه گذاری بر روی سهام یا سایر ابزارهای نوظهور و نوین در بازار که رشد نوسانی فراوانی را تجربه می کنند و مستعد تورم هستند، امکانپذیر می باشد.
سرمایهگذاری در بازارهای موازی:
باید دانست یکی دیگر از خصیصههای برجسته این صندوقها، سرمایهگذاری بی حد و حدود در بازارهای خارج از بازار سرمایه (موازی) همچون املاک و مستغلات، طلا و کسبوکارهایی که به نسبت پر خطر می باشند، است.
ساختار اهرمی:
صندوقهای پوشش ریسک، یک خصیصه ی مختص به خود دارند و آن، امکان بهرهمندی از اهرمهای 10 برابری است. به طور مثال با جذب 10 دلار سرمایه اولیه، بانک به آنان 90 دلار وام خواهد داد. در نتیجه می توانند 100 دلار سرمایهگذاری کنند. لازم است بدانیم که بدین معنا می باشد که با از بین رفتن 10 دلار سرمایه، در واقع صندوق 100 دلار متضرر خواهد شد.
هج فاند
مزایا و معایب
هج فاند نیز دارای مزایا و معایبی است که در ذیل به طور مختصر به شرح آنها میپردازیم.
ضریب بتا چیست؟ بررسی کاربرد ضریب بتا در بازار ارز دیجیتال
ضریب بتا (Beta Coefficient) یکی از ابزاری است که با استفاده از آن میتوان میزان نوسانات یک ارز دیجیتال را محاسبه کرد و تصمیم درستتری در مورد سرمایهگذاریها و نحوه مدیریت ریسک مالی گرفت. ضریب بتا اگر برای یک ارز دیجیتال بالاتر از عدد ۱ تعریف شود، یعنی ریسک سرمایهگذاری روی آن نسبت به کل بازار بیشتر است و بالعکس.
محاسبه این ضریب و استفاده از آن میتواند سرمایهگذاران را از افتادن در دام ریسکهای شدید دور کند.
مفهوم ضریب بتا
بتا (β) ضریبی از نوسانات یا ریسک سیستماتیک اوراق بهادار یا ارزهای دیجیتال است. این ضریب معمولاً بهعنوان یک ابزار مکمل برای مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال و سایر بازارهای مالی در نظر گرفته میشود. این معیار مشخصاً در حوزه ارزهای دیجیتال، ریسک رمزارز مورد نظر را با کل بازار مقایسه میکند و معمولاً در بازار رمزارزها، نسبت به بیت کوین سنجیده میشود. برای مثال، اگر بتای یک ارز دیجیتال بالاتر از ۱.۰ باشد، باید آن را بهعنوان یک دارایی دیجیتال با نوسان بالاتر از بیت کوین در نظر گرفت.
بتا همچنین در مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای یا CAPM هم مورد استفاده قرار میگیرد و رابطه بین ریسک سیستماتیک و بازده مورد انتظار را برای انواع داراییها ارائه میدهد. مدل قیمتگذاری CAPM معمولاً بهعنوان روشی برای قیمتگذاری اوراق بهادار پرخطر و برای محاسبه ریسک و هزینه سرمایه آنها در نظر گرفته میشود. بتا در رابطه با مفاهیم ارزهای دیجیتال هم دارای همان کاربردهایی است که در بازار سهام دارد و میتوان با رعایت همان شیوهها ریسک داراییهای دیجیتال را محاسبه کرد.
ضریب β چگونه تعیین میشود؟
وقتی که از ضریب بتا برای یک ارز دیجیتال استفاده میشود، عملاً میتوان نوسان قیمتی هر ارز را در مقام مقایسه با ریسک سیستماتیک کل بازار بهدست آورد. از نظر آماری، شیب خط نوسانات را میتوان از طریق رگرسیون نقاط و با استفاده از بتا بهدست آورد. در نهایت، وقتی رگرسیون هر نقطه بهدست میآید، میتوان بازده یک ارز دیجیتال در برابر بازده کل بازار را به ازای هر نقطه تفسیر کرد. بتای هر ارز دیجیتال با توجه به محاسبه مقادیر زیر بهدست خواهد آمد:
· Rm: بازده کل بازار
· Re: بازار یک ارز دیجیتال
· کوواریانس: نحوه تغییر در بازده یک ارز دیجیتال که به تغییر در بازده کل بازار بستگی دارد
· واریانس: تعریف اینکه دادههای بازار تا چه اندازه از مقدار میانگین آنها فاصله دارند
با در نظر گرفتن ضریب بتا میتوان درک کرد که ارز دیجیتال در جهت درستی قرار گرفته است و آیا در موقعیت مناسبی برای سرمایهگذاری قرار دارد یا خیر. برای اینکه بتوان درک درستی از کارکرد بتا و جلوگیری از ضرر در معامله ارز دیجیتال داشت، باید مفهوم انواع ریسکهای موجود در بازار را هم بررسی کنیم.
بررسی مفهوم ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک
متخصصین حوزه کنترل ریسک معاملات در بازار های مالی، ریسک غیر سیستماتیک را بهعنوان «ریسک ویژه سهام» (stock specific risk) و ریسک سیستماتیک را بهعنوان «ریسک عمومی بازار» (general market risk) توصیف میکنند. بهعبارت سادهتر اگر فقط یک سهام یا یک ارز دیجیتال در سبد دارایی خود داشته باشیم، بازده آن سهام یا ارز دیجیتال ممکن است که در مقایسه با میانگین سود یا زیان کل بازار بسیار متفاوت باشد. میانگین سود یا زیان کل بازار که با شاخصهایی مثل S&P 500 اندازهگیری میشود، مبنای اصلی بهدست آوردن ریسکهای سیستماتیک و نهایتاً ضریب بتا است.
یکی از روشهایی که سرمایهگذاران با استفاده از آن قادر به کاهش دادن ریسک غیر سیستماتیک هستد، تنوع بخشیدن به سبد سهام یا داراییهای دیجیتالشان است. ریسک سیستماتیک هم ریسکی اساسی است که کل بازار را تحت تاثیر قرار میدهد. تغییرات بزرگ در متغیرهای کلان اقتصادی مثل نرخ بهره، تورم، تولید ناخالص داخلی یا تاثیر ارزهای خارجی از جمله مواردی هستند که بر بازار تاثیر میگذارند و نمیتوان از آنها اجتناب کرد. در نهایت این ضریب بتا است که ریسک سیستماتیک را با نوع غیر سیستماتیک آن و با در نظر گرفتن نرخ بازده هرکدام مرتبط میکند.
بحران مالی سال ۲۰۰۸ که سیستم بانکی ایالات متحده را مورد هدف قرار داد، نمونهای برجسته و مثالزدنی از یک ریسک سیستماتیک است. در چنین شرایط سهمگینی، هیچ مقداری از تنوع دیگر نمیتواند مانع از دست رفتن ارزش سرمایهگذاران در پرتفوی سهامشان شود. ریسک سیستماتیک معمولاً بهعنوان ریسک غیرقابل تنوع هم شناخته میشود.
نوع دیگری از ریسکهای مرتبط با ضریب بتا، ریسک غیر سیستماتیک است که بهعنوان ریسک متنوع هم شناخته میشود. برای مثال، اقدام خطرناک شرکت LL در سال ۲۰۱۵ از نمونههای بارز این نوع ریسک است. شرکت LL محصولات چوبی خود را با مقادیر بسیار خطرناک فرمالدئید فروخته بود که در نهایت به یک رسوایی بسیار فضاحتبار منجر شد؛ چرا که این ریسک تنها مختص همین شرکت بود. ریسک غیر سیستماتیک را میتوان تا حد قابل توجهی با ایجاد تنوع کاهش داد.
کاربرد ضریب بتا برای سرمایهگذاران
سرمایهگذاران معمولاً از بتا برای اندازهگیری میزان ریسکی که یک سهام به پرتفوی آنها اضافه میکند، بهره میگیرند. بدیهی است که اگر ریسک بازار ناچیز باشد، ریسک خاصی هم وارد سبد پرتفوی نخواهد شد؛ البته این نکته را هم نباید از یاد برد که ریسک کم بازار باعث افزایش پتانسیل بازدهی سهام هم نمیشود. برای اطمینان از بهکارگیری معیار مناسب در جهت مقایسه سهام یا ارز دیجیتال، معمولاً شاخصی با عنوان R-squared را بررسی میکنند. شاخص R-squared یک ابزار برای اندازهگیری آماری است که درصد تحرکات تاریخی قیمت ارزهای دیجیتال یا سهام را نشان میهد.
برای درک بهتر این مسئله به سراغ مثالی میرویم که توسط رسانه Investopedia ارائه شده است. در این مثال، صندوق سرمایهگذاری در بورس یا همان ETF طلا مثل سهام طلای SPDR با نماد GLD با نحوه عملکرد شمش طلا ارتباط معناداری دارد. در چنین شرایطی، صندوق سرمایهگذاری طلا در رابطه با شاخص S&P 500 دارای ضریب بتا و مقدار R-squared کمتری است.
معرفی همه حالات ضریب بتا
بتا تنها به مقادیر بالای یک و پایین یک محدود نمیشود و در حالت کلی، ۴ شکل متفاوت دارد. هرکدام از ۴ حالت بتا که پس از محاسبه بهدست میآیند، دارای معنای خاصی هستند و با توجه به تفسیر آنها باید برای خرید یا سرمایهگذاری ارزهای دیجیتال، سهام یا اوراق بهادار اقدام کرد. در ادامه به هر ۴ حالت اشاره خواهیم کرد.
بتا منفی و همبستگی معکوس
بعضی از سهام یا ارزهای دیجیتال دارای بتای منفی هستند. بتای -۱.۰ به این معناست که سهم یا ارز دیجیتال مورد نظر با معیار بازار، طبق قاعده ۱:۱ همبستگی معکوس دارند. بهعبارت سادهتر، سهم یا ارز دیجیتالی که دارای بتای منفی است، میتواند بهعنوان حالتی برعکس یا اصطلاحاً آیینهای از روندهای معیار تعریف شود.
بتا کمتر از یک
زمانی که ضریب بتا کمتر از یک بهدست بیاید، یعنی ریسک یا نوسان قیمتی یک ارز دیجیتال یا یک سهام از ریسک یا نوسان کل بازار کمتر است. اگر سهام یا ارز دیجیتالی که دارای بتای کمتر از یک است، در سبد سرمایهگذاری قرار بگیرد، ریسک کل داراییها کاهش خواهد یافت. معمولاً سهام اکثر شرکتهای سودمند دارای بتای کمتر از یک هستند؛ چرا که آنها همیشه تمایل دارند تا نسبت به نوسانات کل بازار، تحرکات کمتری داشته باشند.
بتا برابر با ۱ و همبستگی شدید
اگر سهام یا ارز دیجیتال دارای بتای ۱.۰ باشد، نشاندهنده آن است که نوسان قیمت آن بهشدت با نوسانات بازار دارای همبستگی است. بهعبارت دیگر، سهام یا ارز دیجیتال دارای ضریب بتا یک، دارای ریسک سیستماتیک است. با تمامی این اوصاف، محاسبه مولفه بتا نمیتواند باعث تشخیص ریسکهای غیر سیستماتیک شود. ضمناً اضافه کردن سهام یا ارز دیجیتال دارای بتای یک به سبد داراییها هیچ تاثیری در افزایش ریسک ندارد؛ همچنین نباید انتظار بازدهی مازاد از پرتفوی را داشت.
ضریب بتا بیشتر از یک
اگر در حین محاسبات، اندازه بتا بیشتر از مقدار یک باشد، به این معناست که نوسان قیمتی اوراق بهادار یا ارز دیجیتال از نوسان کل بازار بهصورت تئوریک دارای ثبات کمتری است. برای مثال، اگر بتای یک سهام یا ارز دیجیتال برابر با ۱.۷ باشد، از لحاظ تئوریک، اینطور تصور میشود که نوسان قیمتی آن حدوداً ۲۸.۳ درصد از نوسان بازار بیشتر است. سهام مربوط به شرکتهای فناوری و سایر سازمانهای اینچنینی تمایل دارند تا سهام داشته باشند که ضریب بتا آنها بیشتر از یک باشد. درست است که بتای بالای یک باعث افزایش ریسک در کل سبد داراییها میشود، اما احتمال این مسئله هم وجود دارد که بازده مورد انتظار افزایش یابد و سود قابل توجهی حاصل شود.
ضریب بتا، از تئوری تا واقعیت
تئوری مربوط به مولفه بتا همواره از دیدگاه آماری و توزیع نرمال به دنیای بازده سهام و ارز دیجیتال نگاه میکند. این در حالی است که بازارهای مالی در نقطهای فراتر از مفاهیم آماری دچار تغییروتحول میشوند و تئوری بتا از این منظر کمی عقب مانده است. در دنیای واقعی معاملات، عامل بازده همیشه بهصورت معمولی و نرمال توزیع نمیشود. در نتیجه، آنچه که بر اساس ضریب بتای محاسبهشده تفسیر میشود، در دنیای واقعی همیشه درست از آب در نمیآید.
در دنیای واقعی معاملات و بازارهای مالی، یک سهام یا ارز دیجیتال با بتای بسیار پایین میتواند نوسانات قیمتی کمتری داشته باشد و در عین حال در یک روند نزولی و بلندمدت هم قرار بگیرد. از جنبه علمی و آماری، سهام یا ارز دیجیتال با بتای پایین که روند نزولی قیمت را هم در پیش گرفته است، تاثیری در بهبود عملکرد سبد داراییها ندارد. با تمامی این اوصاف، اضافه کردن سهام یا ارز دیجیتال با روند نزولی و بتای پایین، فقط در یک حالت ریسک پرتفوی را کم میکند که سرمایهگذار، ریسک را با پارامترهای نوسان تعریف کند.
همچنین، یک سهام با مقدار ضریب بتا بالا که در جهت صعودی قیمت حرکت میکند، هم باعث افزایش ریسک پرتوی میشود و هم میتواند سودهایی را هم برای سبد سهام به ارمغان بیاورد. برجستهترین نکته در مورد سرمایهگذاری این است که سرمایهگذار علاوه بر استفاده از ضریب بتا از عوامل فنی هم برای ارزیابی ارزش سهام یا ارز دیجیتال بهره بگیرد.
محدودیتهای بتا
ضریب β اطلاعات کاربردی و مفیدی را برای ارزیابی یک سهام یا ارز دیجیتال در اختیار سرمایهگذار قرار میدهد، اما با این اوصاف، دارای محدودیتهایی هم است. بتا در تعیین ریسکهای کوتاهمدت اوراق بهادار، سهام و مخصوصاً ارزهای دیجیتال، کاربرد بسیار زیادی دارد. سرمایهگذار میتواند برای محاسبه ریسک و تحلیل نوسانات قیمتی یک ارز دیجیتال یا سهام از بتا و تفاسیر آن بهرهمند شود. اما وقتی که صحبت از ریسکهای بلندمدت و دادههای تاریخی میشود، دیگر نمیتوان روی قابلیتهای بتا حساب خاصی باز کرد و باید پیشبینی تحرکات قیمتی داراییها را با ابزار دیگری سنجید.
ضریب β یک ابزار همهکاره نیست!
بسیاری از کارشناسان حوزههای مالی و دنیای کریپتوکارنسی بر این باور هستند که بتا اطلاعات مفیدی را در مورد ریسک ارائه میدهد، اما بهتنهایی قادر به پوشش این مسئله نیست. بهعبارت سادهتر یک سرمایهگذار باید با استفاده از ابزارهای تحلیلی مختلف (مثل نسبت ریسک به ریوارد) بتواند ضریب بتا را بهکار بگیرد. بتا تنها عملکرد گذشته یک سهام یا ارز دیجیتال، آن هم نسبت به شاخصهای کلی بازار را در نظر میگیرد. همچنین با بتا نمیتوان اصول فعالیت یک شرکت، پتانسیل درآمدی و رشد آن را در نظر گرفت.
آنچه که شما باید بهعنوان یک سرمایهگذار در حوزه ارزهای دیجیتال در نظر داشته باشید، تسلط بر چندین شاخص و ابزار تحلیلی برای ارزیابی ریسک بالقوه و نوسانات قیمتی دارایی مورد نظر با اتکا به جنبههای فاندامنتال آن است. شما تا به حال در کدام بازارهای مالی از ضریب بتا استفاده کردهاید؟
پوشش تتر ERC۲۰ در بازار معاملاتی والکس
امروزه باتوجه به اینکه دنیای پیرامون زندگی انسان ها به سوی دیجیتالی شدن گرایش زیادی پیدا کرده است؛ و با توجه به نیاز مردم جهان به ارتباط مالی با یکدیگر، موضوع ارزهای دیجیتال بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این میان شاید نام تتر (Tether) برای شما آشنا باشد.
تتر چیست؟
تتر (Tether) نوعی ارز دیجیتال است که ارزش جهانی آن نسبت یک به یک با دلار دارد. یکی از دلایل پدید آمدن تتر نیاز به ارزی بود که بتواند به عنوان جایگزین دلار نقش مبادلات ارزی را ایفا کند.
درحال حاضر، تتر یکی از محبوب ترین رمزارزها است که به سکه پایدار شناخته میشود و کاربرد زیادی در مبادلات به واسطه ارزش ثابت دلاری دارد.
به گفته سایت رسمی Tether پشتوانه این ارز کاملاً از طرف دلار آمریکا پشتیبانی می شود. همچنین تتر مانند دیگر ارزهای دیجیتال از فناوری بلاکچین استفاده میکند و بستر امنی برای انتقال تتر خریداری شده شما فراهم میکند.
یکی از مهم ترین نکات مثبت تتر برای مشتریان برخلاف دیگر ارز های دیجیتال پایداری و ثبات آن است که این نکته مشکلات معاملات بانکی و دلاری را برای افراد به آسانی رفع میکند.
یکی دیگر از کاربرد های تتر با توجه به پایدار بودن قیمت آن، انتقال با هزینه کم و سریع پول برای مقصد تجاری موردنظر است.
در حقیقت، شما به جای پرداخت هزینه و کارمزد های بالا به صرافی ها و حواله بانکی، با هزینه بسیار کم می توانید میزان پول مورد نظر خود را با خرید تتر و دریافت آدرس کیف پول مقصد انتقال دهید.
باتوجه به نوسان بازار خرید و فروش بیت کوین، اتریوم و دیگر ارز های دیجیتال استفاده از دلار تتر در مبادلات بسیار به صرفه تر بوده و ریسک پذیری پایین تری دارد. ثابت بودن دلار تتر (استیبل کوین تتر) در واقع به ما کمک میکند تا در زمان های رکود بازار، ارز های دیجیتال خود را به تتر تبدیل کرده و از ضرر به واسطه کاهش قیمت بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال در امان بمانیم.
خرید و فروش تتر در صرافی والکس
ارز دیجیتال تتر بر پایه دو شبکه اتریوم و بیت کوین بصبورت توکن ارائه شده است. تتر Omni layer تحت شبکه بلاکچین بیت کوین و تتر ERC۲۰ تحت شبکه بلاک چین اتریوم قرار دارد.
مزیت های تتر ERC۲۰ با Omni را می توانیم به صورت زیر بیان کنیم:
– سرعت انتقال بیشتر
– کارمزد انتقال کمتر
– قابلیت ذخیره سازی روی کیف پول سخت افزاری
در حال حاضر، برای شارژ حساب تتر در صرافی والکس تنها تتر از نوع Omni پشتیبانی می شود و با توجه به نکات گفته شده در این پست و خصوصیات تتر ERC۲۰ و همچنین تقاضای کاربران، والکس از ۱۵ شهریور ماه سال ۱۳۹۸، به تتر از نوع ERC۲۰ مهاجرت می کند و از آن پس می توانید بصورت تتر ERC۲۰ واریز داشته باشید.
صرافی والکس در پی خدمات کاملتر به کاربران، باراز انجام معاملات ارز به ارز را به صورت مستقیم مقدور ساخته و امکان آیا پوشش ارزی ارزش ریسک را دارد؟ مبادلات بین ارز تتر و ارزهای دیجیتال پشتیبانی شده در این سایت وجود دارد. کاربران می توانند به صورت مستقیم ارز های دیجیتال خود را به تتر و بالعکس تبدیل کنند.
برای اطلاعات بیشتر و پاسخ به سوالات خود در این باره می توانید از طریق ارسال تیکت، چت آنلاین، کامنت و یا از طریق تماس با شماره تلفن پشتیبانی والکس (۹۱۰۷۰۰۰۵-۲۱)، با ما ارتباط برقرار کنید.
دیدگاه شما