با توجه به نکات مطرح شده میتوان گفت که سرمایهگذاران بلندمدت دید استراتژیک و راهبردیتری از سرمایهگذاری دارند. آنها صرفا به دنبال کسب سود در مدت زمان کوتاهی نیستند، ریسک کمتری را متحمل میشوند و میزان بازگشت سرمایهشان هم حداقل بیشتر از یک سال است.
نوسانگیری کار خوبی است یا بد؟
استراتژیهای مختلفی در بازار سرمایه وجود دارد که افراد میتوانند باتوجه به شرایط خود یکی از آنها را انتخاب کنند. برخی از افراد سهام را برای مدت زیادی خریداری میکنند و برخی دیگر به سفتهبازی و نوسانگیری روی میآورند. احتمالا شنیده باشید که برخی میگویند، حقوقی درحال نوسانگیری است.
اما آیا نوسانگیری کار بدی است؟ آیا تصویب قانونی مبنی بر ممنوعیت معاملهگری روزانه میتواند به رشد بازار کمک کند؟ در ادامه قصد داریم در رابطه با نوسانگیری و انواع مختلف آن با هم صحبت کنیم و به بررسی تفاوتهای موجود در این دو عبارت بپردازیم.
نوسانگیری چیست؟
قبل از این که نوسانگیری را توضیح دهیم ابتدا باید بفهمیم که نوسان چیست؟ به بالا و پایینشدن قیمت سهم نوسان میگویند. در بورس اوراق بهادار تهران سهمها میتوانند روزانه ده درصد نوسان کنند. فرض کنید قیمت پایانی سهمی امروز 17620 ریال است. این سهم فردا میتواند مابین 5- تا 5+ درصد قیمت پایانی امروز (16520 تا 18160) معامله شود.
گروهی از افراد هستند که با استفاده از نوسانات قیمتها، سود کسب میکنند. اما استفاده از این روش همیشه بهکسب سود منجر نمیشود و میتواند با ضرر نیز همراه باشد. افرادی که از نوسانگیری استفاده میکنند اکثرا دیدگاهی کوتاهمدت دارند. این دیدگاه میتواند یک روزه تا چند ماهه باشد. آنها علاقهای به نگهداشتن سهام یک شرکت ندارند و تنها میخواهند از نوسان قیمت سود کسب کنند.
روشهای مختلف نوسانگیری میتوانند بسیار سود آور باشند اما بهشرطی که بدانید چه میکنید. معمولا این روشها به چشم تازهواردان بسیار جذاب و هیجانانگیز بهنظر میآیند.
خود من هم زمانی که قصد ورود به بازار سرمایه را داشتم، با خود میگفتم که نوسانگیری کار سختی نیست با تحلیل نمودار میفهمی چه موقع برای خرید مناسب است و چه زمانی باید سهم را فروخت. آن زمان نمیدانستم که ممکن است این فکر به ذهن همه خطور کند و آنها هم همین کار را کنند.
بعد از گذشت مدتی فهمیدم پیش از این که من کار خاصی بکنم، افراد باتجربه و سرمایهداران که با زیر و بم بازار به خوبی آشنا هستند، روند حرکتی بازار را تغییر دادهاند. افراد زیادی را دیدهام که برای نوسانگیری وارد بازار شدهاند و چندی بعد، با ضررهای سنگین از بازار خارج شدهاند. بیایید اگر هنوز تجربه زیادی در بازار نداریم از تجربههای دیگران تا حدی استفاده کنیم تا ما هم متضرر نشویم.
نوسانگیری خود به روشهای مختلفی انجام میشود که برخی از آنها نیاز به تکنولوژی بسیار پیشرفته دارند. در ادامه چند نوع از استراتژیهایی که در رابطه با نوسانگیری بهکار گرفته میشوند را توضیح میدهیم.
معاملهگری با فرکانس بالا (High Frequency Trading)
معاملهگری با فرکانس بالا که به اختصار به آن HFT نیز گفته میشود، روشی است که در آن معاملهگران با استفاده از برنامههای قدرتمند رایانهای تعداد زیادی سفارش را در کسری از ثانیه انجام میدهند. در این روش سرمایهگذارانی که رایانههای قدرتمندتری دارند، سود بیشتری بهدست میآورند. در واقع کامپیوترهای قدرتمندتر، در مدت زمان کمتر، الگوریتمهای پیچیدهتر و بیشتری را در بازارهای مختلف تحلیل میکنند. Virtu Financial نمونهای از شرکتهایی است که از این سیستم برای انجام معاملات خود استفاده میکند. از این روش در داخل کشور استفاده نمیشود.
معاملهگری روزانه (Day Trading)
Day Traderها چهکسانی هستند و چه کاری انجام میدهند؟
Day Traderها یا همان معاملگران روزانه افرادی هستند که فعالانه هر روز معامله میکنند و از تغییرات قیمت سهام در جهت کسب سود استفاده میکنند. زمانی که بازارها ناکارآمد باشند و در یک روز قیمتها نوسانات زیادی داشته باشند میتوان از این روش استفاده کرد. اما همانطور که گفتیم نوسانگیری روزانه کار آسانی نیست و نیاز به تخصص فراوان دارد. یعنی زمانی میتوانید از این نوسانات سود کنید که علاوهبر تابلوخوانی و توانایی انجام تحلیل تکنیکال با روانشناسی بازار هم آشنایی داشته باشید تا بتوانید رفتار افراد را تا حدی حدس بزنید. علاوهبر موارد ذکر شده برای این کار باید طی یک روز معاملاتی زمان زیادی را صرف انجام معاملات کنید. میتوان گفت باید معاملهگری به شکل روزانه را به دید یک شغل تمام وقت ببینید تا در آن موفق شوید.
تعداد افرادی که از این روش برای معامله استفاده میکنند در بازار فارکس بهدلیل عدم وجود قانون دامنه نوسان بسیار بیشتر از بورس اوراق بهادار تهران است. این افراد معمولا از اهرم برای معاملات خود استفاده میکنند و استراتژی خیلی کوتاهمدت دارند یعنی در یک روز یک سهم را میخرند و در همان روز آن را به قیمت بالاتر میفروشند. استراتژیهای متفاوتی برای این کار وجود دارد، این افراد معمولا سوار بر موج اخباری که بهطور روزانه منتشر میشوند حرکت میکنند.
تاثیرات محدودیتهای وضع شده
تاثیرات محدودیتهای وضع شده بر معاملات روزانه در بورس اوراق بهادار تهران. انجام معاملات روزانه در بازار بورس تهران هم امکانپذیر بود، اما از تاریخ 5 مهر 1399 انجام معاملات روزانه دیگر امکانپذیر نیست. منظور از این جمله چیست؟
یعنی اگر امروز شما تعدادی از سهام یک شرکت را خریداری کنید، نمیتوانید در همین امروز آن تعداد سهم را به فروش برسانید. اگر قصد فروش آن را داشتید باید تا فردا صبر کنید. این قانون جهت جلوگیری از نوسانگیری به شکل روزانه در بازار اعمال شده است.
اما آیا واقعا وجود نوسانگیرهایی که بهطور روزانه معامله میکنند برای بازار بد است؟
عدم وجود امکان خرید و فروش یک سهم در یک روز موجب میشود که یک کد معاملاتی به تنهایی نتواند بازار را دستکاری کند بهخصوص در سهمهایی که میزان شناوری آنها بسیار کم است. در این گونه سهمها میشود تنها با حدود 3 تا 4 میلیارد تومان صفهای خرید و فروش ایجاد کرد و از نوسانات ایجاد شده سود خوبی کسب کرد. علاوهبر موردی که گفته شد این ممنوعیت از این جهت که میتواند باعث از بین رفتن رنج فقط مثبت یا منفی در بازار شود نیز مناسب است.
اما عدم وجود امکان خرید و فروش یک سهم در یک روز باعث پایین آمدن گردش مالی در بازار میشود. شاید تعداد افرادی که بهطور روزانه نوسانگیری میکردند زیاد نباشد اما وجود همان مقدار هم به بازار کمکهایی میکرد. در ادامه به مواردی که با حذف نوسانگیری روزانه تحت تاثیر قرار گرفتند اشاره میکنیم.
افزایش نقدشوندگی
برای سهم شما صف فروش تشکیل شده و حاضرید سهم را 5 درصد پایینتر از پایانی دیروز به فروش برسانید. اما گویا خریداری وجود ندارد.
نوسانگیرها عاشق صف فروش هستند. آنها دوست دارند سهم شما را ارزان بخرند و در صف خرید، آن را به کس دیگری بدهند.
با توجه به تعداد بسیار زیاد معاملات روزانهای که دارند، مدام در حال خرید و فروش تعداد زیادی سهم هستند. برای همین احتمال این که بتوانید سهم خود را در صف بفروشید، بالا میرود.
حالا میخواهید سهمی که صف خرید شده را بخرید. چه کسی در +5 سهمش را به شما میدهد؟ سرمایهگذاران شاید اصلا پای بازار نباشند و ندانند که سهم مثبت خورده یا منفی. اما نوسانگیرها سهم را میفروشند که سهم دیگری را در منفی بخرند.
افزایش کارمزد و مالیات
نوسانگیرها باعث میشوند که حجم معاملات بالارفته و کارمزد و مالیات بیشتری پرداخت شود. این کارمزدها و مالیاتها خرج زیرساختهای معاملاتی و پیشرفت کارگزاریها میشود.
وقتی مالیات دریافتی دولت از بازار چشمگیر باشد، به بازار توجه ویژهای خواهند کرد.
افزایش جذابیت بازار
یک معامله خوب میتواند در یک روز، 10 درصد سود داشته باشد. با 100 میلیون تومان به بازار بیایید، ماهی یک معامله خوب بکنید و ده میلیون تومان سود کسب کنید. 29 روز دیگر را به ورزش و موسیقی و تفریح اختصاص دهید. این جذابیت باعث میشود که بجای سفتهبازی در بازار ارز و سکه، پول به سمت بازار جاری شود.
رانندگی سریع کار بدی نیست، اگر در پیست مسابقه باشد نه در خیابان. نوسانگیری کار بدی نیست اگر در بورس باشد نه در سفره مردم.
اصل آزادی بازار
محدودیت، به بازار آسیب میزند. بازار وجود دارد که نیروهای طبیعی عرضه و تقاضا در تقابل با هم، قیمت را کشف کنند.
در یک بازار آزاد، هر کس حق دارد سهم خود را به هر قیمتی که میخواهد، در هر حجمی که میخواهد به فروش برساند. فرد مالک دارایی خود است و باید بتواند آزادانه برای سهام خود تصمیم بگیرد.
معاملهگری به شکل نوسانی (Swing trading)
این نوع معاملهگری هم همانند نوسانگیری روزانه است اما با این تفاوت که بجای یک روز سهم را مدت بیشتری نگهداری میکنند و چند موقعیت معاملاتی مختلف اخذ میکنند. این افراد سهام را بین چند روز تا چند هفته نگه میدارند و زمانی که به سود و هدف مورد نظر خود میرسند از سهم خارج میشوند و سراغ سهم دیگری میروند.
این افراد در وهله اول از تحلیل تکنیکال و نمودارهای روزانه برای تحلیل و یافتن نقاط مناسب جهت ورود استفاده میکنند.
(swing trading) معاملهگری به شکل نوسانی
اگر سهم در موقعیت خوبی باشد میتوان از تحلیل بنیادی نیز جهت کسب اطمینان از تحلیل خود، بهره برد. تحلیل تکنیکال روندها، نقاط ورود و خروج، الگوهای قیمتی و. را مشخص میکند.
برای مثال فرض کنید که اندیکاتورها سیگنال خرید یک سهم را میدهند. بعد از بررسی کردن نمودار سهم از جبهههای مختلف و کسب اطمینان از صعود احتمالی، به سراغ تحلیل بنیادی شرکت میرویم. با بررسی صورتهای مالی شرکت میتوان اطمینان یافت که شرکت چقدر بدهی و دارایی دارد. همچنین میتوان فهمید که آیا شرکت میتواند در یک دوره کوتاه مدت از پس هزینههای خود بر بیاید یا خیر. با استفاده از این روش میتوان با آرامش خاطر بیشتری معامله کرد.
این روش معاملهگری یکی از محبوبترین روشهای معاملهگری بهحساب میآید که برای استفاده از آن باید با دو نوع تحلیل تکنیکال و بنیادی آشنا باشیم. هدف اکثر معاملهگران در این نوع معاملهگریها این است که در کفهای قیمتی همانند شکل بالا وارد سهم شوند و در سقفهای قیمتی از آن خارج شوند.
معاملهگری با دید بلندمدت (Buy and Hold)
کمریسکترین نوع معاملهگری، انجام معاملات با دید بلندمدت است. در این استراتژی سرمایهگذاران سهم را از لحاظ بنیادی بررسی میکنند و اگر مناسب باشد آن را خریداری کرده و برای مدت طولانی نگهداری میکنند.
در این استراتژی دیگر لازم نیست که سهمهای خود را هر روزه چک کرده و از نوسانهای آن احساس خطر کنید. سهم را اکنون با قیمت مناسب میخرید چند سال بعد به سبدتان مراجعه میکنید. برای مثال میتوانید سهمهایی که سود تقسیمی خوبی دارند را انتخاب کرده و سالانه مبلغی به عنوان سود تقسیمی دریافت کنید و یا این سودها را دوباره در همان سهم خود سرمایهگذاری کنید.
اما چگونه سهم را از لحاظ بنیادی بررسی میکنیم؟
با بررسی صورتها و نسبتهای مالی یک شرکت، میتوان فهمید که شرکت در چه وضعیتی قرار دارد. برای مثال اگر نسبت جاری یک شرکت برابر با یک باشد، یعنی میزان بدهیها و داراییهای شرکت با هم برابر است و شرکت میتواند در طی زمان از پس هزینههای خود بربیاید. اما اگر این نسبت کوچکتر از یک باشد، یعنی هزینههای شرکت از داراییهایش بیشتر است و امکان پیشامد مشکل وجود دارد، ممکن اس شرکت نتواند بدهیهای خود را پرداخت کرده و از پس تعهدات خود بربیاید. که این امر میتواند شرکت را تا نابودی پیش ببرد. این نسبت بهتر است از یک بیشتر باشد، اما بزرگ بودن بیش از اندازه آن به معنی این است که شرکت نمیتواند داراییهای خود را به شکل درست مدیریت کرده بنابراین میزان وجوه نقد شرکت بسیار بیشتر از بدهیهایش است.
نمونه دیگر از مواردی که میتوان بررسی کرد دوره بازگشت مطالبات است. اگر این دوره خیلی طولانی باشد یعنی شرکت به سختی میتواند مطالباتش را از بدهکارانش دریافت کند. چندین نمونه از این موارد وجود دارد که با بررسی آنها میتوان اطلاعات بهتر و دقیقتری از وضعیت مالی یک شرکت کسب کرد. با بررسی گزارشهای هیات مدیره میتوان از پروژههایی که شرکت قصد راه اندازی آنها را دارد با خبر شد.
آسیبهای نوسانگیری
در یک بازار کمعمق، یک یا چند نفر میتوانند با چند صد میلیارد تومان پول سهم را منفی کنند و آن را ارزان بخرند، بعد سهم را مثبت کنند و همان سهم را به قیمتی بالاتر به فروش بگذارند. این کار سیگنالهای طبیعی بازار را از بین میبرد.
اما شناسایی کدهای حقوقی که نظم بازار را به هم میزنند کار سختی نیست. اگر قرار است این شیطنتها ممنوع شود، میشود برخورد قانونی و قضایی را جایگزین محدودیت کرد.
آسیب دیگر بالا رفتن حجم معاملات و فشار آمدن به هسته معاملات است. این مشکل راهحلی به جز بهروزرسانی هسته ندارد.
خوب بود که دستکم، قانون ممنوعیت معاملهگری روزانه با نظر نماینده صنف سهامداران حقیقی طراحی میشود و با اطلاعرسانی پیش از اجرا، اثر روانی آن کنترل میشد، تا یک بازار مثبت و رو به رشد، سرخپوش نشود.
جمعبندی
معاملهگری با فرکانس بالا (HFT) روشی است که در آن معاملهگران با استفاده از برنامههای قدرتمند رایانهای تعداد زیادی سفارش را در کسری از ثانیه انجام میدهند.
Day Trading یا معاملهگری به شکل روزانه، معمولا نیاز به تخصص، استراتژی و سرمایه فراوان دارد. سودی که از این راه میشود کسب کرد معمولا بسیار ناچیز است که ریسک بالای آن را توجیه نمیکند.
در Swing trading یا همان معاملهگری نوسانی، معاملهگر معمولا سهم را بین چند روز تا چند هفته نگهداری میکند و پس از کسب بازده مورد نظر از سهم خارج میشود. در این نوع از معاملهگری باید از دو نوع تحلیل تکنیکال و بنیادی استفاده کرد.
در معاملهگری با دیدگاه بلندمدت افراد سهم را از لحاظ بنیادی بررسی کرده و شرکتهایی که گمان میکنند در آینده وضعیت خوبی پیدا خواهد کرد، سرمایهگذاری کنند. مدت نگهداری سهم در این روش 2 تا چند سال است.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.
آموزش نوسانگیری و مرور کلیات
تصمیم گرفتم یکی از روش های نوسانگیری را آموزش بدهم تا شاید مفید واقع شود.
البته در کنار آموزش نوسانگیری مروری هم بر کلیات آموزشی داشتیم تا شاید در این آشفته بازار بدرد دوستان بخورد.
خیلی از دوستان عزیز اصرار دارند که بازار بورس ایران دیگر از کنترل خارج شده است و به شدت دستوری و رانتی و پروژه بازی است.
دوستان عزیزم من هیچ وقت با این حرف شما مخالفت نکرده ام و مخالفت هم نمی کنم و مخالفت هم نخواهم کرد!
خوب بود! فعل مخالفت رو صرف کردم. 🙂
چون گفتن این حرف و اعتراض کردن هیچ فایده ای نداشته و ندارد و نخواهد داشت!
خوب بود! فعل فایده رو هم صرف کردم. 🙂
چون کافیست یک نیم نگاهی به بازارهای فارکس و سهام بین المللی و حتی رمز ارزها بیاندازیم تا معنی بازارهای مالی را درک کنیم.
راستش را بخواهید من هم با شما کاملا موافق هستم که دیگر نمی شود به بورس ایران گفت بازار مالی 🙁
حداقل تا وقتی که عزیزان یک فکر اساسی به حالش بکنند و تدابیر ریشه ای بیاندیشند
نه اینکه یک ورق قرص استامینوفن ساده یا کدئین دار تجویز کنند تا بلکه مُسکن موقتی باشد.
خب با همه این تفاسیر هیچ وقت هیچ وقت نگفتم و نمی گویم و نخواهم گفت که دیگر آموزش هم هیچ فایده ای ندارد!
چون اصلا اینطور نیست و هنوز هم اعتقاد دارم که:
بیش از ۹۰ درصد افراد بازار یا اصلا آموزش ندیده اند
یا اگر آموزش دیده اند به هیچ وجه به آموخته هایشان عمل نمی کنند
همیشه اعتقاد داشتم و دارم و خواهم داشت که:
اگر کلاهبرداران و شیادان در هر رده و سمتی ۵۰ درصد مقصر باشند بقیه هم ۵۰ درصد مقصر هستند.
لطفا لطفا گارد نگیرید و دلیلش را از من بپرسید. ممنونم 🙂
چرا این حرف را می گویم؟
چون مطمئن هستم که شما هم مثل من به این موضوع اعتقاد راسخ دارید که:
کلاهبردار و شیاد جماعت زمانی متولد می شوند که با یک عده بی سواد مالی روبرو می شوند.
باز هم خواهش می کنم و برادرانه التماس می کنم که بجای اینکه گارد بگیرید یک بار دیگر جمله بالا را عمیقا بخوانید تا درک کنید.
بی سواد مالی کیست؟
بی سواد مالی کسی است که به شخصی اعتماد و اعتقاد ندارد
و می داند که احتمال اینکه آن شخص به او سود برساند صفر است
و می داند که احتمال اینکه آن شخص به او ضرر برساند صد است
ولی باز هم به خاطر طمع یا هر چیز دیگری که شما اسمش را بگذارید
دو دستی سرمایه خودش را که با بدبختی بدست آورده است تقدیم آن شخص می کند
و بدون اینکه ذره ای آموزش دیده باشد به شدت با آموزش خوب هم مخالفت می کند
این یک تعریف کوچک از یک بی سواد مالی است که به شدت در برابر آموزش دیدن مقاومت می کند
و فقط سود می خواهد بدون اینکه ذره ای آموزش ببیند. قبول دارید؟
لطفا یک بار دیگر بخوانید تا عمیقا درک کنید و بدانید که:
کلاهبردار کلاه کسی را برمی دارد که کلاهش را سفت نچسبیده است
کلاهبردار و شیاد، کلاه کسی را بر می دارد که بدون ذره ای آموزش در سقف قیمتی می خرد!
و در کمال تعجب در کف قیمتی می فروشد و از بازار خارج می شود!
و بدبختانه با بازار قهر می کند و با مدرس و آموزش های حتی خوب هم مبارزه و مخالفت می کند.
خب اگر بخواهم بنویسم این حرف ها تمام شدنی نیست و باید تا چند ساعت ادامه بدهم…
ولی بگذریم و برویم سراغ آموزش نوسانگیری و مرور نکات کلی آموزشی
تا شاید خیلی از دوستان اشتباهات خودشان را هم بپذیرند و دنبال اصلاح آن باشند
چون هرگز و هرگز نمی توانیم اشتباهات دیگران را اصلاح کنیم.
اصول سرمایه گذاری بلند مدت در بورس چیست؟
سرمایه گذاری بلند مدت،کارشناسان بازار سرمایه در اکثر مواقع به افراد پیشنهاد می کنند تا با دید بلند مدت در بورس سرمایه گذاری کنند و از نوسانات کوتاه مدت در بورس چشم پوشی کنند. اکثر افرادی که با دید بلند مدت در بورس سرمایه گذاری کرده اند بازدهی قابل قبولی هم به دست آورده اند مگر اینکه در انتخاب سهام مناسب اشتباه کرده باشند. ما در این مطلب قصد داریم به بررسی اصول موفقیت و سرمایه گذاری بلند مدت در بورس بپردازیم.
اصولی برای سرمایه گذاری بلند مدت در بورس
انتخاب سهام مناسب و سرمایه گذاری بلند مدت در بورس میتواند سود زیادی را برای سرمایه گذاران به همراه داشته باشد. البته سرمایه گذاری بلند مدت اصولی دارد در ادامه به بررسی 7 اصل سرمایه گذاری بلند مدت در بورس بپردازیم:
اصل اول سرمایه گذاری بلند مدت در بورس
اولین و مهم ترین اصل سرمایه گذاری بلند مدت در بورس این است که حتی در بهترین شرایط امکان دارد بنابر دلایلی مانند عدم دسترسی به اطلاعات نهانی قیمت سهم خریداری شده کاهش یابد و یا از میزان ارزش آن کم شود. بر این اساس در صورتی که فرد سرمایه گذار بصورت کوتاه مدت برنامه ریزی کند امکان دارد در این شرایط به اجبار از بازار خارج شود.
با این کار ضربه بزرگی به بازار بورس و حتی فرد سرمایه گذار چه از نظر مسائل مالی و چه از نظر اثرات روانی وارد می شود که در این وضعیت شخص سرمایه گذار تصمیمات عجولانه و نادرست میگیرد و در نهایت نتیجه مطلوبی نخواهند گرفت. اما با سرمایه گذاری بلند مدت در بورس دیگر استرس های ناشی از کاهش ارزش سرمایه در کوتاه مدت را نخواهید داشت و شخص سرمایه گذار به راحتی و آسودگی منتظر آینده خواهد ماند و دوره زمانی کوتاه مدت ضرورتی برای نقد کردن سرمایه شخص سرمایه گذار نمی بیند.
اصل دوم سرمایه گذاری بلند مدت در بورس
زمانی که جهت گیری بازار به سمت سرمایه های کوتاه مدت رود افراد برای کسب سود بیشتر به دنبال شرکتهایی میروند که نوسانات در آن بیشتر باشد تا بتوانند سود بیشتری دریافت کنند و همین موضوع باعث میشود که توجه افراد به شرکت های بزرگ و معتبر که پشتوانه مالی قابل قبولی هم دارند کمتر شود و شرکت های کوچکی که در برابر شرکتهای بزرگ حرفی برای گفتن ندارند به صورت مقطعی سودی حاصل کنند و بزرگ جلوه داده شوند.
اگر از دید دیگر این موضوع را بررسی کنیم با استقبال سرمایه گذاران از شرکت های کوچک و اعتبار کمتر، شرکت های معتبر هم مجبور به صرف وقت و سرمایه بیشتری برای حمایت در این بازار می شوند و از هدف اصلی خود که همان تامین نیازهای مردم در بازار کالا و خدمات دور خواهند شد و در نهایت بدون اینکه خودشان دخالتی داشته باشند سهام شان ارزش واقعی خود را از دست میدهد و در نهایت به دلیل افزایش میزان نقدینگی در بازار بورس، بازارهای دیگر تحت تاثیر قرار خواهند گرفت و این مدل شرکت ها دو بازار خود را از دست خواهند داد. البته توجه فرمایید که مدیریت دو بازار کار بسیار سختی می باشد و جهت های بازار در هر یک از این دو، بر هم تاثیر گذار خواهند گذاشت. همچنین از میان شرکت هایی که در کوتاه مدت بازدهی خوبی دارند قطعاً شرکت های خوبی هم وجود دارد که در هر حالت انتخاب آن ها طی بلند مدت سودآور میباشد.
اصل سوم سرمایه گذاری بلند مدت در بورس
عوامل مختلفی بر بازار بورس اثر خواهد گذاشت که یکی از آنها اوضاع سیاسی حاکم بر جامعه می باشد. زمانی که اوضاع سیاسی اثرات بد و منفی بر روی بازار بورس بگذارد معمولا سهام هایی بیشترین تاثیر را می پذیرند که ارزش ذاتی کمتری دارند که اگر در این حالت شخص سرمایه گذار دید بلند مدت داشت سبب می شد که سهام هایی با ارزش ذاتی بیشتر را انتخاب نماید و نوسانات مقطعی، زیاد مورد توجه سرمایه گذار قرار نگیرد.
اصل چهارم سرمایه گذاری بلند مدت در بورس
افرادی که به فکر نوسان گیری از بورس هستند باید به این موضوع توجه داشته باشند که در هر خرید و فروش از سرمایه شما مبلغی به عنوان مالیات سازمان و کارگزار کسر خواهد شد. البته اگر نظرتان بر این است که سرمایه گذاری با دید کوتاه مدت سود بیشتری را نصیب سرمایه گذاران میکند می توانید تعداد معاملات و درصد های پرداختی را باهم جمع کنید و همه شرایط نگه داشتن سهم در بلند مدت را هم بررسی کنید سپس این دو را باهم مقایسه کنید.
توجه داشته باشید با نگاه کوتاه مدت به بورس درگیری های روزانه و ریسک های تحمیلی به شما بیشتر خواهد شد و میزان آرامش در این شرایط کمتر می باشد.
اصل پنجم سرمایه گذاری بلند مدت در بورس
با توجه به اصل1 معمولاً وقتی تصمیم بلند مدت اخذ می شود سهام با ارزش افزوده مناسبی که در گذشته به دست آورده اند انتخاب میگردد و بطور معمول تغییرات موقتی و احتمالی در بورس بر روی این مدل شرکت ها تاثیرات بد و مخربی نخواهد داشت و به سادگی آسیب پذیر نیستند و معمولا حتی اگر صدمه دیده باشند در بلندمدت دوباره بهبود پیدا می کنند. بطور مثال تصور کنید شما روی سهامی برای کوتاه مدت سرمایه گذاری کرده اید و مبنای تصمیم گیری تان فقط بازدهی روزانه و نوسان گیری بوده است و ارزش ذاتی و واقعی سهم را در نظر گرفته اید، بر این اساس تصمیمی نوسان گیری در مقابل سرمایه گذاری هم برای فروش به موقع ندارید در صورتی که وضعیت تغییر کند و ارزش سهم کاهش یابد و صف فروش تشکیل شود حتی امکان نقد کردن آن هم با مشکل مواجه می شود که این وضعیت یعنی بدترین حالت برای سرمایه گذاری .
اصل ششم سرمایه گذاری بلند مدت در بورس
زمانی که شما شرکت هایی را با دید بلند مدت انتخاب می کنید یعنی دیگر تصمیم ندارید با این پول تا بلند مدت در جایی دیگر سرمایه گذاری کنید حالا در این میان شرایطی پیش می آید که شما در کوتاه مدت و یا میان مدت می توانید با سود مناسبی از بازار خارج شوید در این صورت شما با آرامش خیال اقدام به فروش سهام می کنید.
به بیان ساده تر شما میتوانید برنامه ریزی بلند مدت داشته باشد و نوسان گیری در مقابل سرمایه گذاری با آرامش و ریسک کمتر حتی در دوره های زمانی کوتاه تر مانند کوتاه مدت و میان مدت از بازار خارج شوید پس همیشه با دید بلند مدت در بورس سرمایه گذاری کنید و در صورت صلاح دید در کوتاه مدت تصمیم به فروش بگیرید.
اصل هفتم سرمایه گذاری بلند مدت در بورس
به صورت اصولی ما سهامدار می شویم تا شرکت ها با پشتوانه مالی سرمایه های کوچک به رشد و بقای خود ادامه دهند و به این منظور تمام تلاش خود را به کار میگیرند تا سهامداران بیشتری از طریق سود حاصل از سرمایه گذاری و ارائه کالا و خدمات مورد پسند مشتری جذب شوند.
سرمایه گذاری بلندمدت یا کوتاهمدت؟ انتخاب شما کدام است؟
با شنیدن واژه سرمایهگذاری، موضوعات بسیاری پیرامون خرید ارز و سکه، ورود به بورس یا خرید ارزهای دیجیتال، خرید ملک و غیره در ذهنمان شکل میگیرد. اما پرسش اینجاست برای موفق بودن در سرمایهگذاری باید چه کارهایی انجام داد؟ سرمایه گذاری بلندمدت بهتر است یا کوتاه مدت؟ استراتژی ما چگونه باید باشد؟ و سوالاتی از این قبیل که پاسخ به آنها میتواند نقش تعیینکنندهای در موفقیت ما داشته باشد.
یکی از تعریفهای رایج در مورد سرمایهگذاری (investment) را ارزش از دست رفته دارایی در زمان حاضر، برای به دست آوردن ارزش بیشتر در زمان آینده میدانند. به این معنا که سرمایهگذار به جای آنکه سرمایه خود را اکنون صرف امور مشخصی کند و از آن منفعت ببرد، تلاش میکند با قرار دادن آن در حوزهای خاص، به ارزش بیشتری در زمان آینده برسد.
اما در تعریف دیگری از سرمایهگذاری اینگونه گفته شده است که افراد، منابع مالی و پسانداز خود را در جایی به کار گیرند که بعد از مدتی هم اصل پول را داشته باشند و هم به سود مشخصی برسند.
سرمایهگذاری دلالی نیست
سرمایهگذاری را نباید با بسیاری از فعالیتهای دلالی یا موارد مشابه آن اشتباه گرفت. بسیاری از افرادی که به دنبال نوسانگیری از بازارهای مختلف ارز، خودرو، مسکن، طلا و سایر بازارها هستند، اساسا سرمایهگذار نیستند.
هر چند استراتژی نوسانگیری، میتواند در سرمایهگذاری استفاده شود ولی ممکن است با معنای واقعی سرمایهگذاری فاصله داشته باشد. نوسانگیر به افرادی گفته میشود که دارایی را خریداری کرده و در مدت زمان بسیار کوتاه بلافاصله با اولین تغییر قیمت آن را میفروشند تا به سود نسبی برسند. البته نوسانگیرها همیشه سود نکرده و گاهی هم ضرر شناسایی میکنند.
از طرفی، نباید خرید یک کالا یا محصول را به قصد مصرف، سرمایهگذاری دانست. مگر آنکه خرید کالا به نحوی باشد که بعد از مدتی، بتوانید سود خوبی به دست آورید.
البته سرمایهگذار بدون هیچ تعارفی، به دنبال کسب سود و حفظ داراییهای خود در برابر تورم است. به طور کلی سرمایهگذاری را از منظر مدت زمان نگهداری آن دارایی، میتوان به دو دسته سرمایهگذاری کوتاهمدت و بلندمدت طبقهبندی کرد. در ادامه هرکدام از این نوع سرمایهگذاریها را بهصورت کامل تشریح شده است.
سرمایهگذاری کوتاهمدت
سرمایهگذاریهای کوتاهمدت، همانگونه که پیداست به مدت زمان نگهداری دارایی برمیگردد. معمولا این زمان را بین 3 تا 12 ماه در نظر میگیرند ولی میتواند با توجه به استراتژی معاملاتی افراد، کمتر یا بیشتر باشد. معمولا در این نوع سرمایهگذاری، دارایی طوری انتخاب میشود که میزان نقدشوندگی آن بالا باشد که سرمایهگذار بتواند در مدت زمانی کوتاه منابع و داراییهای خود را به پول نقد تبدیل کند. از مهمترین انواع سرمایهگذاریهای کوتاه میتوان به سپردههای بانکی کوتاهمدت، خرید برخی از اوراق بادرآمد ثابت و همچنین بعضی از اوراق بهادار با هدف نگهداری کوتاه مدت، اشاره کرد.
این نوع از سرمایهگذاریها پیچیدگیهای خاص خودش را دارد. چرا که سرمایهگذار باید در لحظه تصمیم بگیرد تا ضرر و زیان نشود. به همین خاطر است که سرمایهگذاری کوتاهمدت استرس بیشتری دارد. زیرا ممکن است در بازه زمانی خاصی متحمل ضرری شود که آرامشش را خدشهدار کند.
این استراتژی مختص افراد حقیقی با سرمایه کم یا شرکتهای کوچک نیست، بلکه شرکتهای بزرگی مانند مایکروسافت و اپل هم گاهی اوقات، این نوع از سرمایهگذاری را انتخاب کردهاند. شرکت مایکروسافت در صورت مالی 3 ماهه خود که در 31 مارس 2018 منتشر شد، عنوان کرده که 135 میلیارد دلار سرمایهگذاری کوتاهمدت انجام داده است. شرکت اپل هم در این برهه زمانی، استراتژی سرمایهگذاری کوتاه مدت اتخاذ کرده بود که سرمایهگذاری او بالغ بر 254 میلیارد دلار بوده است.
سرمایه گذاری بلندمدت
افرادی که استراتژی سرمایه گذاری بلندمدت را انتخاب میکنند، معمولا بازه زمانی حداقل یک سال را در برای نگهداری دارایی خود، در نظر میگیرند. این افراد، انتظار سود بیشتری از سرمایهگذاری خود دارند. این نوع سرمایهگذاری مناسب افرادی است که قصد دارند با حفظ ارزش دارایی خود، بازدهی بیشتری کسب کنند و در کنار درآمد اصلیشان درآمد مکملی نیز داشته باشند. به عبارتی، سرمایهگذار انتظار زیادی برای بازگشت زودهنگام سرمایه بهصورت نقدی ندارد.
سرمایهگذاران براساس اهداف خود در سرمایهگذاری، میزان سرمایه، زمان مورد نظر، شرایط اقتصادی کشور، وضعیت بازارهای موازی، این گونه سرمایهگذاری را انتخاب میکنند. نکته قابل توجه اینجاست که بازدهی بورس در بازههای زمانی 5 ساله و بیشتر، از بازارهای دیگری مثل مسکن، سکه و طلا و دلار بیشتر بوده است.
با توجه به نکات مطرح شده میتوان گفت که سرمایهگذاران بلندمدت دید استراتژیک و راهبردیتری از سرمایهگذاری دارند. آنها صرفا به دنبال کسب سود در مدت زمان کوتاهی نیستند، ریسک کمتری را متحمل میشوند و میزان بازگشت سرمایهشان هم حداقل بیشتر از یک سال است.
با این حال، معمولا میزان سودآوری در سرمایه گذاری بلندمدت بیشتر از سرمایهگذاری کوتاهمدت است. ا ز نمونههای این نوع از سرمایهگذاری میتوان به سپردههای بانکی بلندمدت، املاک و مستغلات و برخی سهام بورسی اشاره کرد. استراتژی لشکر در خرید و فروش سهام نیز نمونهای از استراتژیهای بلندمدت بورسی میتوان در نظر گرفت.
تفاوت سرمایهگذاری بلندمدت و کوتاهمدت
سرمایه گذاری بلندمدت برخلاف سرمایهگذاری کوتاهمدت ساده است!
البته این برداشت اشتباه نشود که سرمایهگذاری کار راحتی است. این جمله از این جهت در کشور ما صدق میکند که در شرایط تورمی اقتصاد، قیمت هر دارایی در بلند مدت رشد خواهد کرد. مسئلهای که در اینجا خودنمایی میکند، بحث هزینه فرصت است. به این معنی که شما با انتخاب یک گزینه، از منافع دیگر گزینهها بیبهره خواهید بود.
تیم متخصص و حرفهای مدیریت ثروت مانو، با در نظر گرفتن، درجه ریسکپذیری افراد، با ارائه طرحهای متنوع سرمایهگذاری، همواره تمام تلاش خود را میکند که بهترین گزینههای سرمایهگذاری را برای مشتریان خود انتخاب میکند.
- همانطور که گفته شد، یکی از مزایای سرمایه گذاری بلندمدت کاهش استرس و عدم نیاز به بررسی مداوم سبدهای سرمایهگذاری است. نوسانهای بازار در مدت زمان کوتاه تاثیری بر احوال سرمایهگذار ندارد. همین موضوع به او آرامش خواهد داد.
- نکته دیگری که در سرمایهگذاری بلندمدت به چشم میخورد، این است که امکان جبران و اصلاح اشتباه برای سرمایهگذار وجود دارد. همه افراد حتی با تجربهترین آنها در سرمایهگذاری اشتباهاتی دارند که سرمایه گذاری بلندمدت به آنها اجازه اصلاح را خواهد داد.
- معمولا بازدهی در سرمایه گذاری بلندمدت بیشتر از سرمایهگذاری کوتاهمدت است.
سخن پایانی
داشتن استراتژی، آگاهی از درجه ریسکپذیری خود، توان اقتصادی خود، تحلیل و پیگیری اخبار مهم، نقش حیاتی در سرمایهگذاری موفق شما خواهد داشت. اگر زمان کافی برای کسب دانش تخصصی و انجام تحلیلهای اقتصادی ندارید، مانند تمام کشورهای پیشرفته، سرمایهگذاری غیرمستقیم بهترین انتخاب خواهد بود.
سرمایه گذاری سکه
سرمایه گذاری سکه به چه روش هایی انجام می شود، چه مزایا و چه معایبی دارد؟ این نوع سرمایه گذاری هرچند در سال های اخیر با ریسک های زیادی برای سرمایه گذاران همراه بوده است اما همچنان در بین محبوب ترین انواع سرمایه گذاری ها قرار دارد. همه سرمایه گذاران باید این نکته را بدانند که سرمایه گذاری روی سکه نیاز به داشتن مهارت و دانش خاصی می باشد. بسیاری از افراد بوده اند که با ورود به این بازار موفق شدند در طی بازه های زمانی نه چندان طولانی سرمایه خود را چند برابر کرده و سود قابل توجهی را به دست آورند. در نقطه مقابل افراد زیادی هم بوده اند که متاسفانه پس از سرمایه گذاری سکه به دلیل برخی موارد مشخص از جمله عدم آشنایی با این بازار، عدم استفاده از مشاوره های درست، عدم تشخیص اصل از بدل و موارد دیگر شکست خورده اند.
سرمایه گذاری روی سکه یعنی چه؟
سرمایه گذاری سکه
اولین نکته ای که در مورد این بازار باید بدانید این است که بازارهای طلا و جواهرات که برای همه ما مشخص است بازاری متفاوت از بازار سرمایه گذاری سکه محسوب می شود. بسیاری از افراد این دو بازار را بازارهایی یکسان می دانند. مهمترین اصلی که این دو بازار را از نظر سرمایه گذاری از یکدیگر متمایز می کند میزان سوددهی آنها می باشد. اگرچه هر در هر دو بازار آنچه که خرید و فروش می شود فلز طلا می باشد. اما میزان بازدهی در این دو بازار با یکدیگر تفاوت های بسیار زیادی دارد. افرادی که در بازار سکه سرمایه گذاری کرده اند در طی مدت ده سال گذشته حدود ده برابر سرمایه خود سود کرده اند، این در حالی است که سرمایه گذاری بر روی جواهرات و سایر اقلام طلا به این میزان نبوده و حتی شاید به نیمی از این میزان هم نرسیده است.
در مرحله نخست باید بدانید که هدف از سرمایه گذاری سکه، یک سرمایه گذاری بلند می باشد که در آن افراد برای دستیابی به سود بیشتر سکه های بهار آزادی را خریداری می کنند. البته با توجه به شرایط خاصی که در دهه گذشته بر بازار سکه حاکم بوده است بسیاری از افراد سرمایه گذاری روی سکه را با اهداف کوتاه مدت و یا حتی با اهداف جمع آوری پشتوانه مالی انجام داده اند. این موضوع به این دلیل اتفاق افتاده است که در بازه زمانی بسیار کوتاهی ارزش سکه رشد قابل توجهی را به دست آورد.
آیا ورود به بازار سکه اقدام خوبی است؟
در ابتدا باید بگوییم که این بازار زمانی می تواند برای شما بازار خوبی محسوب شود که شما در آن مانند بازار طلا و جواهرات رفتار نکنید، چرا که در این صورت در مدت بسیار کوتاهی امکان دارد سرمایه خود را به طور کامل از دست دهید و یا اینکه زیان کنید. مهمترین عاملی که موجب می شود افراد این بازار را با زیان ترک کنند این است که معمولا سعی می کنند با مشاهده کاهش قیمت اقدام به فروش کنند. شما نباید با هر نوسانی در این بازار برای فروش اقدام کنید چرا که این بازار از طرفی به دلیل ماهیت فلزی که در آن خرید و فروش می شود تحت تاثیر بازارهای جهانی می باشد و از طرفی به دلیل اینکه در ایران ضرب می شود تحت تاثیر نوسانات داخلی قرار دارد.
از طرفی معمولا در قیمت گذاری طلا سیاست کلی نزدیک کردن قیمت طلا با قیمت جهانی می باشد. این کار با این هدف انجام می شود که طلای درون ایران با طلای خارج از ایران در یک رنج قیمتی باشد تا از قاچاق آن جلوگیری شود اما در مورد سکه این محدودیت وجود ندارد و نوسانات بسیار بیشتر می تواند باشد.
با توجه به اینکه سرمایه گذاری سکه طی سالیان گذشته با رشد بسیار خوبی همراه بوده و بازدهی بسیار بالایی داشته، بسیاری از افرادی که در کشورهای دیگر زندگی می کنند به ورود به این بازار تمایل زیادی نشان داده اند و به آن ورود کرده اند. سرمایه گذاری روی سکه دارای مزایا و ویژگی های منحصر به فردی می باشد که موجب محبوبیت بالای آن شده است. برخی از ویژگی های بسیار مهم این بازار عبارت اند از:
- نقد شوندگی بسیار بالا
- نرخ رشد مناسب
- حفظ ارزش سرمایه در مقابل گذر زمان و گرانی و تورم
یکی دیگر از مواردی که در مورد سرمایه گذاری سکه باید مد نظر قرار دهید این است که اگرچه این بازار معمولا نوسانات بسیار زیادی را در کوتاه مدت تجربه می کند، اما در معمولا در بلند مدت ریتم مشخصی دارد که همین موضوع سرمایه گذاری روی سکه را می تواند قابل پیش بینی تر و مطمئن تر نماید. از طرفی در طی تمام سال های گذشته نرخ رشد سکه نسبت به تورم همیشه بالاتر بوده است. این مسئله به این معنا است که شما می توانید با سرمایه گذاری سکه از تورم در بازه های زمانی مختلف پیشی بگیرید.
بررسی مزایا و معایبی که سرمایه گذاری روی سکه دارد
ورود به بازار سرمایه گذاری سکه می تواند برای شما یک شمشیر دو لبه باشد. چرا که در کنار مزایای زیادی که دارد معایبی هم دارد که این معایب قابل تامل هستند. به همین دلیل وقتی شما می خواهید به این بازار ورود کنید و در آن سرمایه گذاری کنید باید نسبت به تمامی مزایا در کنار معایب آن آگاه باشید. این آگاهی به شما کمک می کند در تصمیم گیری های خود بتوانید اصول استانداردی را در نظر بگیرید که می تواند برای شما در موفقیت های آینده موثر باشد.
مزایای سرمایه گذاری روی سکه
- امکان خرید و فرو به صورت تلفنی و آنلاین در این بازار وجود دارد: شما می توانید با تکیه نوسان گیری در مقابل سرمایه گذاری بر صرافی های معتبر برای خرید و فروش به صورت تلفنی و از راه دور اقدام کنید. هرچند ریسک خرید تقلبی برای شما وجود دارد اما اگر از صرافی های معتبر خرید کنید بدون شک می توانید این کار را به راحتی انجام دهید.
- نرخ رشد ثابت در بازه های طولانی مدت: با وجود اینکه گاهی رکود و گاهی هم نوسانات منفی در بازار سکه وجود دارد اما تجربه نشان داده در دراز مدت سرمایه گذاری سودآوری می باشد.
- بازدهی بسیار بالا: یکی از مهمترین دلایلی که سرمایه گذاری سکه را محبوب کرده است این است که در کوتاه مدت هم می تواند برای شما بازدهی بالایی داشته باشد.
- نیاز به سرمایه اولیه بالایی ندارد: برای سرمایه گذاری روی سکه نیازی نیست که سرمایه اولیه بالایی داشته باشید. می توانید با سکه های چند گرمی کار سرمایه گذاری در بازار سکه را آغاز کنید.
- نقد شوندگی بالا: یکی از اهداف هر سرمایه گذاری این است که روزی آن را به پول نقد تبدیل کنید. این بازار قدرت بالایی در نقد شوندگی دارد.
معایب سرمایه گذاری سکه
- سخت بودن شرایط نگهداری: یکی از چالش هایی که سرمایه گذاری روی سکه برای شما به همراه دارد محل نگهداری این سکه می باشد. با وجود اینکه صندوق امانت بانک ها می توانند این کار را برای شما انجام دهند اما به هر حال شما با این چالش روبرو خواهید بود.
- نوسانات زیاد به دلیل تاثیر پذیری بالا: با هر خبری که در سراسر جهان در مورد صلح و جنگ پخش می شود این بازار دچار افت و رشد های قابل توجهی می شود.
- ریسک زیاد در کوتاه مدت: بر خلاف دراز مدت این سرمایه گذاری در کوتاه مدت می تواند تحت تاثیر بسیاری از موارد دچار نوسانات شدیدی شود.
اهداف سرمایه گذاری روی سکه
سرمایه گذاری سکه می تواند با اهداف مختلفی انجام شود. در صورتی که شما یکی از اهداف ذیل را دنبال می کنید می توانید برای سرمایه گذاری روی بازار سکه حساب کنید.
- تامین پشتوانه ههای مالی برای آینده
- ایجاد تنوع در سبد سرمایه
- سرمایه گذاری با اهداف بلند مدت برای دستیابی به سود مناسب
- رسیدن به سودهای مطمئن از طریق استفاده از تکنیک های خاص
- حفظ ارزش پول به صورت سرمایه گذاری کوتاه مدت
برای سرمایه گذاری کدام نوع سکه بهتر است؟
گاهی اوقات این امکان وجود دارد که در سرمایه گذاری سکه بر اساس نوع سکه شما شاهد تفاوت های فاحش در میزان بازدهی باشید. به همین دلیل برخی از نکات مهم را برای اینکه بدانید سرمایه گذاری کدام نوع سکه بهتر است برای شما آماده کرده ایم که عبارت اند از:
- سکه های امامی ضرب جدید دارای تقاضای بیشتری هستند.
- ربع سکه ها قیمت های کمتر و تقاضای بیشتری دارند.
- در سکه های تمام بهار آزادی معمولا نوسانات بیشتری وجود دارد
- سال ضرب و تولید سکه در قیمت آن موثر است.
- حباب قیمت سکه نسبت به خود سکه و نیم سکه بالاتر است.
- تقاضای زیاد در شرایط عادی بازار می تواند منجر به ایجاد حباب در قیمت ربع سکه شود.
سخن پایانی
با توجه به مواردی که در این مطلب بیان کردیم سرمایه گذاری سکه یکی از انواع سرمایه گذاری محبوب و پر سود می تواند باشد به شرط آنکه شما به خوبی با این بازار و نوساناتی که در آن وجود دارد آشنا باشید. در مورد اینکه کدام نوع سکه برای سرمایه گذاری خوب است هم شما در نهایت باید تصمیم بگیرید اما توصیه می کنیم در سرمایه گذاری بر روی ربع سکه دقت بیشتری به خرج دهید.
دیدگاه شما