«موفقیت و درنهایت بقای هر کسب و کار کوچک یا بزرگی به توانایی آن از آخرین تحلیل وابسته است.»
آشنایی با بوم استراتژی اقیانوس آبی
یکی از مفاهیم بسیار پرکاربرد در استراتژی اقیانوس آبی، بوم استراتژی اقیانوس آبی است. خیلی از مدیران کسب و کارها با مفهوم استراتژی اقیانوس ابی آشنایی دارند، ولی برای اجرا و پیاده سازی آن در کسب و کار خود مقاومت می کنند، زیرا برای اکثر آن ها درک مفاهیم اقیانوس آبی و قرمز کمی سخت است. تلاش تیم شرکت اقیانوس آبی در این مقاله بر این است تا مفهوم بوم استراتژی اقیانوس آبی را به زبانی ساده و روان بیان کرده و مدیران را برای ترسیم بوم استراتژی و اجرای آن در کسب و کارشان ترغیب کند.
اصل اساسی استراتژی اقیانوس آبی
اصل اساسی استراتژی اقیانوس آبی نوآوری در ارزش است. اقیانوس آبی تأکید یکسانی بر ارزش و نوآوری دارد. منظور از نوآوری این نیست که حتما تکنولوژی جدیدی ایجاد شود و یا جزء اولین کسانی باشید که وارد قسمت جدید بازار می شوید. منظور از نوآوری تعریف مجدد یک مشکل ، عبور از مرزهای بازار و سپس ایجاد ارزشی استثنایی برای خریداران است.
مفهوم نوآوری در ارزش برای اولین بار در مقاله ای در سال ۱۹۹۷ در Harvard Business Review توسط W. Chan Kim و Renée Mauborgne بیان شد که بعداً کتاب استراتژی اقیانوس آبی را در سال ۲۰۰۵ نوشتند. نوآوری در ارزش، یک اصل کلیدی استراتژی اقیانوس آبی و همچنین یک رویکرد تجاری است که به جای مبارزه با رقبا برای سهم بازار موجود، بر ایجاد فضاهای جدید بازار تمرکز دارد.
نوآوری در ارزش لزوماً محصول یا فناوری کاملاً جدیدی ایجاد نمی کند، بلکه خدمات موجود را بهبود می بخشد و هزینه ها را کاهش می دهد. هدف از نوآوری در ارزش ایجاد تقاضای جدید و تغییر بازار تا اندازه ای است که رقابت در آن بازار بی اهمیت شود.
بوم استراتژی، راه بازسازی ارزش برای خریداران
بوم استراتژی اقیانوس آبی Blue Ocean Strategy Canvas ابزاری است که به صورت گرافیکی و در یک تصویر ساده، فضای استراتژیک فعلی و چشم اندازهای آینده یک سازمان را نشان می دهد. اگرچه بوم استراتژی به خودی خود نمی تواند فضاهای جدید بازار را شناسایی کند، اما تصویری واضح از شرایط ارائه می دهد. بوم استراتژی یک نمودار خطی ساده است. محور افقی فاکتورهایی را نشان می دهد که صنعت مربوطه در آنها رقابت می کند. محور عمودی نیز ارزشی را که خریداران از هر فاکتور دریافت می کنند اندازه گیری می کند. در ادامه نحوه ترسیم بوم استراتژی را برای کسب و کار خود به همراه یک مثال خواهید دید.
“منحنی ارزش” هر کسب و کار چیزی است که از اتصال نقاط مشخص شده روی بوم استراتژی اقیانوس آبی ایجاد می شود و نمایشی تصویری از استراتژی بازار آن کسب و کار است.
چگونه بوم استراتژی رسم کنیم؟
برای ترسیم بوم استراتژی اقیانوس آبی ابتدا نقاط داغ صنعت خود را پیدا کنید. رقبای شما در این نقاط حضور پر تنشی دارند و کار را برای ورود شما به این حوزه سخت می کنند. اینجا است که باید سلاح نوآوری خود را به کار گرفته و تا می توانید از پیشنهادهای فعلی بازار خود فاصله بگیرید.
در ترسیم بوم استراتژی اقیانوس آبی به فکر راه حل هایی باشید که شما را در موقعیتی بی رقیب قرار دهند. توجه داشته باشید حرکات استراتژیکی که برای بی اثر کردن رقابت اقیانوس قرمز صنعت خود انتخاب می کنید، باید قابلیت تسخیر ذهن و قلب مشتری و وفادارسازی مشتری را داشته باشند. یعنی مشتری برای آن تمایزها ارزش قائل باشد تا شما بتوانید از آن به عنوان مزیت رقابتی نسبت به رقبا استفاده کنید.
مثال بوم استراتژی اقیانوس آبی
در بوم استراتژی اقیانوس آبی آن قسمت از منحنی که از سایر اقدامات صنعت مربوطه فاصله می گیرد و کسب و کار روی آن تمرکز می کند، همان اقیانوس آبی است و حتی می توان آن را به شعار کمپین تبلیغاتی تبدیل کرد. برای درک بیشتر این موضوع بوم استراتژی شرکت هواپیمایی Southwest airlines را ببینید:
همانطور که می بینید شرکت ساوت وست با تمرکز بر روی خدمات دوستانه، کیفیت و سرعت ارائه خدمات نسبت به سایر رقبا تمایز ایجاد کرده و وارد اقیانوس آبی شده است.
حالا که بوم استراتژی کسب و کار را رسم کرده اید، وقت آن است که تمرکز خود را از روی رقابت با رقبا بردارید و در عوض برای بازسازی ارزش برای خریداران، از چهارچوب ۴ عملکردی استفاده کنید.
تعریف چارچوب ۴ عملکردی
شبکه Eliminate-Reduce-Raise-Create (ERRC) ابزاری اساسی برای استراتژی اقیانوس آبی است که توسط Chan Kim و Renée Mauborgne تهیه شده است. چهارچوب ۴ عملکردی مانند یک ماتریس است که به کسب و کارها کمک می کند تا نقاط ضعف خود را حذف کرده، تهدیدها را کاهش دهند و همزمان نقاط قوت خود را بهبود داده و از فرصت های جدید بازار استفاده کنند.
استراتژی کسب و کار
تمامی مدیران و صاحبان کسب و کار در راستای رسیدن به اهداف تجاری خود، به یک مجموعه مشخصی از برنامهها، اقدامات و … نیازمندند، تا بدین وسیله بتوانند در بازار هدف، با وجود رقبای قدرتمند، محصول یا خدمات خود را عرضه کنند. پیروزی، بقا و به درآمد رسیدن در بازارهای رقابتی خواستار طرحی است تا مدیران با استفاده از منابع موجود، تصمیمات خود را برای دستیابی به اهداف سازمان عملی کنند. این طرح به عنوان استراتژی کسب و کار شناخته می شود.
داشتن استراتژی کسب و کار برای هر شرکتی در سطوح مختلف، بسیار حیاتی است. چرا که موفقیت هر بیزینسی در گرو تاثیرپذیری از استراتژی تدوین شده آن کسب و کار است.
استراتژی کسب و کار چیست؟
یک استراتژی کسب و کار؛ خلاصه ای از اقدامات و تصمیماتی است که یک کسب و کار قصد دارد برای رسیدن به اهداف تجاری خود اتخاذ کند. در واقع ….
- یک استراتژی کسب و کار؛ مشخص می کند که سازمان برای رسیدن به اهداف خود چه کاری باید انجام دهد، تا بتواند روند تصمیم گیری برای استخدام و تخصیص منابع را هدایت کند.
- یک استراتژی کسب و کار؛ به بخش های مختلف یک سازمان کمک میکند تا هماهنگ با هم کار کنند، و اطمینان حاصل شود که تصمیمات دپارتمان از تمامی جهات، شرکت و سازمان را پشتیبانی میکند.
- یک استراتژی کسب و کار؛ برنامههای عملیاتی را برای دستیابی به چشم انداز و تعیین اهداف یک سازمان مشخص می کند و فرایندهای تصمیم گیری را برای بهبود ثبات مالی شرکت در یک بازار رقابتی هدایت می کند.
چرا داشتن استراتژی کسب و کار مهم است؟
دلایل مختلفی برای مهم بودن استراتژی کسب و کار در سازمان ها وجود دارد، از جمله:
- برنامه ریزی: یک استراتژی کسب و کار به شما کمک می کند گام های اساسی را که برای رسیدن به اهداف تجاری خود برمی دارید، شناسایی کنید.
- نقاط قوت و ضعف: روند ایجاد استراتژی کسب و کار به شما امکان می دهد نقاط قوت و ضعف شرکت خود را شناسایی و ارزیابی کنید، استراتژی ایجاد کنید که از نقاط قوت شما بهره ببرد و نقاط ضعف شما را برطرف یا از بین ببرد.
- کارآیی: یک استراتژی کسب و کار به شما امکان می دهد به طور موثری منابعی را برای فعالیت های تجاری خود اختصاص دهید، که به طور خودکار باعث کارآیی شما می شود.
- کنترل: یک استراتژی کسب و کار به شما امکان کنترل بیشتر فعالیت هایی را که برای رسیدن به اهداف سازمانی خود انجام می دهید را می دهد، و به راحتی می توانید ارزیابی کنید که آیا فعالیتها شما را به اهداف تان نزدیک می کند یا خیر.
- مزیت رقابتی: با شناسایی یک برنامه مشخص برای دستیابی به اهداف خود، می توانید بر استفاده از نقاط قوت خود تمرکز کنید و از آنها به عنوان یک مزیت رقابتی استفاده کنید که شرکت شما را منحصر به فرد کند.
وجود یک استراتژی، مهمترین عامل در موفقیت هر کسب و کاری بحساب میآید . و از آنجایی که، نقاط قوت و ضعف شرکت را منعکس می کند، می تواند به تهدیدها و فرصت های موجود در بازار پاسخ دهد. به همین دلیل است که
استراتژی را به فانوس دریایی برای مدیریت تشبیه می کنند.
برای روشنتر شدن این نکته، فرض کنیم یک کسب و کار، استراتژی چگونگی رقابت در بازار را نداشته باشد:
فقدان چنین برنامه ای منجر به اقدامات بی نظمی در هر بخش از سازمان می شود و کارایی سازمان را به طور کلی محدود می کند. این عدم انسجام معمولا منجر به از دست دادن قدرت رقابتی می شود که در بازار قطعا از جانب رقبا برای ضربه زدن به کسب و کار مورد سوءاستفاده قرار خواهد گرفت.
تفاوت بین استراتژی و تاکتیک در چیست؟
قبل از اینکه به جزئیات ساختن یک استراتژی بپردازیم، درک تفاوت یک استراتژی با یک تاکتیک بسیار حیاتی است. خوب است بدانید؛ در حالی که هر دو واژه اغلب به جای یکدیگر استفاده می شود، اما آنها دو چیز کاملا متفاوت هستند:
استراتژی، به اهداف بلند مدت سازمان و چگونگی رسیدن به آن اشاره دارد. به عبارت دیگر، مسیر دستیابی به چشم انداز را نشان می دهد.
تاکتیک، به اقدامات خاص انجام شده برای رسیدن به اهداف تعیین شده مطابق با استراتژی اشاره دارد.
به عنوان مثال، استراتژی شرکت A ممکن است تبدیل شدن به ارزان ترین ارائه دهنده در بازار تلفنهای هوشمند باشد. بنابراین، مدیران آنها نیاز به مذاکره با تامین کنندگان دارند تا هزینه اجزای الکترونیکی مورد استفاده در تولید را کاهش دهند. این یک تاکتیک برای رسیدن به استراتژی تعیین شده است.
سطوح استراتژی های تجاری
از استراتژیها به طور معمول در سه سطح استفاده می شود: سطح شرکتی، تجاری و عملکردی .
هر سه سطح چارچوب استراتژیک یک سازمان را تشکیل می دهند:
استراتژی در سطح شرکت:
استراتژی ها در سطح شرکت برنامه های استراتژیک مدیریت عالی یک سازمان است، که بیانیه ماموریت و چشم انداز را تشکیل می دهند و تأثیر اساسی در عملکرد بلند مدت شرکت دارند. در این استراتژی تصمیمات پیرامون رشد، خرید، متنوع سازی و سرمایه گذاریها است.
ماتریس چیست؟ | ماتریس در ریاضی — به زبان ساده (+ فیلم آموزش رایگان)
در این مطلب قصد داریم با مفهومی پرکاربرد تحت عنوان ماتریسها را توضیح دهیم. البته در آینده ضرب ماتریسها، ترانهاده ماتریس و معکوس ماتریسها را نیز توضیح خواهیم داد. ماتریس، آرایشی منظم از اعداد است که در سطر و ستونهای مشخصی مرتب شدهاند. برای مثال در تصویر زیر یک ماتریس با 2 سطر و 3 ستون مشاهده میکنید که ماتریس 3×2 نامیده میشود:
فیلم آموزشی ماتریسها
مشاهده این ویدیو نیاز به عضویت و ورود به مجله فرادرس دارد.
ماتریسها کاربردهای زیادی در محاسبات شاخههای مختلف دانش دارند و در واقع کارهای بسیاری را می شود با ماتریس ها انجام داد. برای نمونه میتوان با استفاده از آنها معادلات با درجه ۳، ۴ و بالاتر را تحلیل و پاسخهای آنها را بدست آورد. حتی میتوان معادله صفحه و یا خط را با استفاده از آرایش ماتریسی توصیف کرد. در تمامی شاخههای فیزیک، شامل مکانیک کلاسیک، نورشناسی، الکترومغناطیس، مکانیک کوانتوم و الکترودینامیک کوانتومی، ماتریس برای مطالعهی پدیدههای فیزیکی به کار میرود.
سطر ها و ستون های ماتریس
هر ماتریس از یک یا چند سطر و ستون تشکیل یافته است.
- سطر ها از چپ به راست هستند.
- ستون ها از بالا به پایین هستند.
باید توجه داشته باشید که در هر عملیاتی بر روی ماتریس، سطرها بر ستونها مقدم هستند.
دَرایه
ماتریس معمولا با یک حرف بزرگ انگلیسی (مانند A یا B) نمایش داده می شود. به هر یک از اعداد درون ماتریس یک عنصر یا درایه ماتریس گفته می شود. برای مشخص کردن هر درایه در ماتریس عدد ردیف و ستون آن را به ترتیب بصورت زیرنویس حرف کوچک نام ماتریس می نویسیم. برای نمونه اگر یک ماتریس A نام دارد، درایه ای که در سطر دوم و ستون سوم آن قرار دارد به صورت a23 مشخص میشود.
ماتریس B برابر است با:
برخی از درایه های نمونه عبارتند از:
- b1,1 = 6 (درایه ماتریس در سطر 1 و ستون 1 برابر 6 است)
- b1,3 = 24 (درایه ماتریس در سطر 1 و ستون 3 برابر 24 است)
- b2,3 = 8 (درایه ماتریس در سطر 2 و ستون 3 برابر 8 است)
مرتبه ماتریس
به تعداد سطرها و ستونهای ماتریس که به صورت (ستون×سطر) نوشته میشود، مرتبه ماتریس می گوییم. برای مثال مرتبه ماتریس تصویر فوق 3×2 است و می گوییم این یک ماتریس 2 در 3 است. ماتریسی که تنها یک سطر داشته باشد، ماتریس سطری و ماتریسی که تنها یک ستون داشته باشد، ماتریس ستونی نامیده میشود. البته ماتریس تهی هم داریم، که ماتریسی است که هیچ درایهای ندارد. به ماتریسی که تعداد سطر ها و ستونهایش برابر باشند ماتریس مربعی گفته می شود.
برای آشنایی با مباحث ریاضیات دبیرستان، پیشنهاد میکنیم به مجموعه فیلمهای آموزشهای دروس دبیرستان و پیش دانشگاهی فرادرس مراجعه کنید که لینک آن در ادامه آورده شده است.
- برای مشاهده مجموعه فیلمهای آموزشهای دروس دبیرستان و پیش دانشگاهی+ اینجا کلیک کنید.
عملیات ماتریسها
در ادامه به انواع مختلف عملیات ریاضی در مورد ماتریسها می پردازیم.
جمع ماتریسها
برای جمع دو ماتریس، اعداد هم مرتبه آنها را با هم جمع کنید:
محاسبات به حالت زیر است:
دو ماتریس برای جمع شدن باید هممرتبه باشند، یعنی باید تعداد سطرها و همچنین تعداد ستون های دو ماتریس با هم برابر باشند.
مثال: یک ماتریس با 3 سطر و 5 ستون می تواند با یک ماتریس دیگر که 3 سطر و 5 ستون دارد جمع شود؛ اما این ماتریس نمی تواند با یک ماتریس که 3 سطر و 4 ستون دارد جمع شود؛ چون اندازه ستون ها برابر نیست.
منفی کردن ماتریس
به دست آوردن منفی یک ماتریس کار سادهای است:
:محاسبات به نحو زیر است
تفریق ماتریسها
:برای تفریق دو ماتریس می بایست اعداد هم مرتبه ماتریس ها را از هم تفریق کنید
:محاسبات به نحو زیر است
در واقع عمل تفریق ماتریس به صورت جمع کردن ماتریس با منفی یک ماتریس دیگر تعریف میشود، یعنی A + (−B).
ضرب عدد ثابت در ماتریس
ما می توانیم یک عدد ثابت را در ماتریس ضرب کنیم. در مثال زیر عدد 2 در یک ماتریس ضرب شده است:
:محاسبات به نحو زیر است
2 × 4 = 8 2 × 0 = 0
2 × 1 = 2 2 × -9 = -18
این مضرب ثابت «اسکالر» (Scalar) نام دارد و این روش ضرب نیز اصولاً به نام «ضرب اسکالر» یا «ضرب نرده ای» نامیده میشود.
ضرب یک ماتریس در ماتریس دیگر
با توجه به این که عمل ضرب دو ماتریس در هم کمی متفاوت است، شما می توانید نوشته ضرب ماتریس ها را مطالعه کنید تا روش ضرب دو ماتریس در هم را یاد بگیرید.
تقسیم
در مورد تقسیم ماتریسها باید بگوییم که ما در واقع ماتریس ها را تقسیم نمی کنیم؛ بلکه آشنایی با ماتریس قیمت گذاری به جای تقسیم، از روش زیر استفاده میکنیم:
A / B = A × (1 / B) = A × B -1
در عبارت فوق منظور از B -1 ، «معکوس ماتریس» B است.
پس در واقع ما ماتریس ها را تقسیم نمیکنیم و به جای آن، ماتریس را در معکوس ماتریس دیگر ضرب میکنیم. اما معکوس ماتریس چیست و چگونه میتوان آن را محاسبه کرد. برای اطلاعات بیشتر در مورد معکوس یک ماتریس می توانید به نوشته «معکوس ماتریسها – به زبان ساده» مراجع کنید.
ترانهاده ماتریس
برای یافتن «ترانهاده» (Transpose) یک ماتریس، جای سطر ها و ستون ها را عوض کنید. از حرف ” T ” در سمت بالا و راست ماتریس، به عنوان نماد ترانهاده استفاده میضود.
معرفی فیلم آموزش فیزیک پایه ۱
مجموعه فرادرس در تولید و تهیه محتوای آموزشی خود اقدام به تهیه فیلم آموزش فیزیک پایه ۱ برای دانشجویان علوم پایه و فنی و مهندسی کرده است. این مجموعه آموزشی از سیزده درس تشکیل شده و برای دانشجویان رشته علوم پایه و فنی مهندسی مفید است. برای حل تمرین بیشتر در این درس دانشگاهی میتوانید آموزش فیزیک ۱ دانشگاهی با رویکرد حل مساله را بخوانید.
درس اول و دوم این مجموعه به ترتیب به اندازهگیری و یکاها و قوانین بردارها اختصاص دارد. درس سوم و چهارم در مورد حرکت در یک بعد و حرکت در ۲ و ۳ بعد صحبت خواهد کرد و درس پنجم به مفهوم دینامیک حرکت و کاربرد قوانین نیوتن میپردازد. درس ششم، هفتم و هشتم مربوط به مفاهیم کار و انرژی، پایستگی انرژی و انرژی پتانسیل و تکانه و برخورد است و درس نهم به معرفی مفهوم مرکز جرم و سیستم های ذرات اختصاص دارد. در درس دهم مفهوم سینماتیک حرکت دورانی معرفی میشود و در درس یازدهم و دوازدهم دینامیک دورانی و تکانه زاویهای آموزش داده میشود. در نهایت در درس سیزدهم مفهوم تعادل آموزش داده میشود.
- برای مشاهده آموزش فیزیک پایه ۱ + اینجا کلیک کنید.
معرفی فیلم آموزش جبر خطی (مرور و حل مساله) فرادرس
برای آشنایی بیشتر با مفاهیم اسپن، زیرفضا و پایه در فضای برداری، پیشنهاد میکنیم به فیلم آموزش جبر خطی (مرور و حل مساله) مراجعه کنید که توسط فرادرس تهیه و تدوین شده است. این ویدیوی آموزشی که در ۱۶ ساعت و ۳۰ دقیقه تدوین شده است، همه مباحث جبر خطی را به طور کامل و جامع پوشش داده و علاوه بر بیان مفاهیم، مثالهای متنوعی را همراه با جوابهای تشریحی به علاقهمندان میآموزد.
درسهای اول و دوم این فیلم آموزشی درباره دستگاه معادلات خطی است. جبر ماتریسها و دترمینان در درسهای سوم تا پنجم معرفی شدهاند. موضوع درسهای ششم و هفتم این ویدیوی آموزشی فضاهای برداری است. همچنین، در درسهای هشتم و نهم به مفاهیم نُرم، ضرب داخلی و تعامد پرداخته شده است. در نهایت، در درسهای دهم تا دوازدهم، مقادیر ویژه و بردارهای ویژه به طور کامل معرفی شدهاند.
- برای مشاهده فیلم آموزش جبر خطی (مرور و حل مساله)+ اینجا کلیک کنید.
اگر این مطلب مورد توجه شما واقع شده است، موارد زیر نیز احتمالاً برای شما مفید خواهند بود:
ماتریس بوستون چیست
ماتریس بوستون که با نام هایی مانند ماتریس BCG، ماتریس رشد-سهم، ماتریس تحلیل پورتفولیو و ماتریس گروه مشاوران بوستون نیز شناخته میشود، یک روش مناسب و کاربردی برای سرمایه گذاران، صاحبان مشاغل و مدیران شرکتها میباشد. ماتریس بوستون باعث میشود مدیران، هر چه بهتر در تصمیم گیری های خود عمل کنند. در رابطه با گرفتن حداکثری نتیجه از ماتریس BCG نیاز است تا بر روی این روش تسلط کامل داشته باشید. ما در این مقاله ماتریس بوستون را بهصورت کامل بررسی و نحوه نحوه تهیه ماتریس بوستون را با مثال هایی قابل فهم بهصورت کامل توضیح می دهیم.
اصطلاحات ماتریس بوستون (BCG)
قبل از اینکه بخواهیم به چیستی ماتریس بوستون بپردازیم بهتر است با اصطلاحات آن آشنا شوید.
- سهم نسبی بازار: میزان سهمی از بازار محصول مورد نظر، نسبت به میزان سهمی از بازار که بزرگترین رقیب خود با همان محصول را دارد. شاید این تعریف کمی گنگ باشد و نتوان از آن برداشت کاملی داشت به همین منظور از مثالی ساده تر برای بیان آن استفاده می کنم: مثال: فرض کنید محصول A، ده درصد از بازار کل فروش شرکت شما را دربر می گیرید و پشت بند آن بزرگترین شرکت رقیب شما در این محصول سهم چهل درصدی را به خود اختصاص داده است، در این حالت سهم نسبی بازار محصول A شما نسبت به پرفروش ترین محصول بازار 1/4 خواهد شد؛ یعنی پرفروش ترین محصول بازار 4 برابر محصول شما سهم کل بازار را در اختیار دارد.
- سهم بازار: میزان سهمی از بازار فروش شرکت شما که محصول خاصی به خود اختصاص داده است. برای مثال اگر میزان درآمد کل بازار فروش شما 100 ملیون تومان و محصول A درآمدی نزدیک به 40 ملیون را داشته باشد در این صورت میتوان گفت محصول A چهل درصد از سهم بازار شما را در اختیار دارد. توجه کنید که 100 میلون تومان درآمد کل شماست در یک بازه مشخص نه سود شما در همان بازه.
- رشد بازار: این مولفه مانند اصطلاحات قبلی نیست؛ یعنی نمیتوان با استفاده از اعداد و ارقام رشد بازار را محاسبه نمود؛ زیرا این مولفه، آینده بازار یک محصول را نشان می دهد و در مورد آینده نمیتوان قطعی نظر داد، ولی با تحلیل نمودارهای مختلفی که از یک محصول به دست می آید میتوان پیش بینی هایی را بر اساس عقل و منطق و محاسبه برخی از اطلاعات موجود انجام داد.
- سگها: در ماتریس بوستون که یک ماتریس دو بعدی بر مبنای رشد بازار و سهم بازار میباشد، سگها قسمتی از این نمودار را به خود اختصاص می دهند که رشد و سهم کمی را نسبت به بقیه دارند.
- گاوهای شیرده: این قسمت از ماتریس تحلیل پورتفولیز، دارای سهم زیاد بازار در مقابل رشد کم آن است.
- علامتهای سؤال: این اصطلاح دارای سهم کم بازار در مقابل رشد زیاد است.
- ستارهداریها: گل سر سبد این نمودار ستارهداریها میباشد که هم سهم و هم رشد زیادی را به خود اختصاص داده اند.
نمودار ماتریس بوستون بازاریابی
برای رسم نمودار ماتریس بوستون بازار یابی لازم است تا نکات و روشی را بدانید که ما در اینجا سعی کردیم این نکات و یا روش را بیان کنیم که عبارت اند از :
- چها دسته بندی برا اساس سگها، گاو های شیرده، علامتهای سؤال و ستارهها را برای خود درست کنید.
- محصولات شرکت خود را در این دسته بندی تا با استفاده از تعریف های بالا قرار دهید.
- نمودار خود را رسم نموده (سهم بازار – رشد بازار) و المآنهای بالا را در این نمودار قرار دهید.
- شروع به تجزیه و تحلیل ماتریس کنید. (با منطق و عقل)
- برای واضح تر شدن این موضوع یک مثال دیگر همراه با عکس در ادامه آورده شده است:
فرض کنید مدیر فروش یک شرکت لباس هستید، لباس هایی که دموده شدهاند و فروش آنها نسب به گذشته آشنایی با ماتریس قیمت گذاری افت شدیدی داشته است و سود چندانی ندارند را در دسته سگها قرار می دهیم. برای مثال شلوار های پارچه ای با یک طرح خاص که چندان رضایت مشتری را به همراه ندارد. آن دسته از شلوار هایی را که فروش بالا و سود زیادی را به همراه دارند و در اصل شرکت با درآمد حاصل از فروش این نوع شلوار تا میتواند خود را سر پا نگه دارد و توسعه پیدا کند را در دسته گاو های شیرده قرار می دهیم؛ مثلاً شلوار های لی و کتان که همچنان فروش دارند و در میان مردم محبوبیت خاصی را کسب کردهاند؛ اما ستارههای شرکت ما میتواند شلوار های اسپورت و آن دسته از شلوار هایی باشد که بهصورت پاره در بازار خریدار دارد و به دلیل علاقه شدید جوانان به این نوع شلوار تا، رشد بازار این محصول را یک خط صعودی میباشد؛ و در آخر علامت سؤالها همان ایدههایی است که طراحان پوشاک ارائه میکنند که میتوان نمونه های آن را در شو لباس هایی که برگذار میشود و مدل تا با پوشیدن آنها به روی صحنه می آیند مشاهده کرد که ممکن است مورد استقبال قرار گیرد و یا خلاف آن روی دهد. برای درک بهتر عکس زیر را برسی کنید.
ماتریس گروه مشاوران بوستون
ماتریس گروه مشاوران بوستون، 4 استراتژی مختلف را در مواقع گوناگون برای صاحبان مشاغل در نظر گرفتهاند؛ که در ادامه این 4 استراتژی را معرفی کرده و با تصمیم های عاقلانه و استفاده درست و به جا از این استراتژی تا میتوانید موفقیتهای بسیار قابل توجهی را در کار خود داشته باشید.
- ساخت بازار / سرمایهگذاری: این مورد بیشتر در مورد علامت سؤالها پاسخگو است. شما میتوانید سهم بازار این دستهبندی را با روشهای گوناگون افزایش دهید و با سرمایهگذاری درست علامتهای سؤال را به ستارهها تبدیل کنید.
- وضعیت موجود را نگه دارد: برای داشتن پیشرفت باید جایگاه خود را تثبیت کنید تا در صورت شکست از صفر شروع نکنید.
- بهرهبرداری کنید: علامتهای سؤال را به گاوهای شیرده تبدیل کنید و از سود آن لذت ببرید ُ معمولاً در این بخش کاری انجام نمیدهیم و از مقدار سودی که به دست آوردهایم لذت میبریم.
- کسب کار خود را حرص کنید: از شر سگها خلاص شوید و در ایدههای جدید سرمایهگذاری کنید. این کار باعث میشود تا بتوانید تمرکز خود را بر روی ستارههای خود بگذارید و با استفاده از آن به موفقیت بیشتری دست پیدا کنید و در نتیجه درآمد خود را نیز افزایش دهید.
مثال ماتریس مشاوران بوستون
فرض کنید که نهال درختی را کاشتهاید، این نهال در ابتدا درون دستههای ستارهها قرار میگیرد زیرا که بستر برای رشد و سود دهی را در خود دارد و نیاز به سرمایهگذاری و مراقبت است. بعد از اینکه این نهال به بلوغ رسید حال وقت آن است که بتوانیم سوددهی مناسب را از این نهال داشته باشیم، در این موقع میگوییم که حال این نهال تبدیل به یک درخت جوان شده است و در دستهی گاوهای شیرده قرار میگیرد و با سرمایهگذاری کم سود زیادی را برای باغبان دارد. حال بعد از گذشت سالیان دراز این درخت کمکم فرسوده و کرم خورده میشود که باید آن را قطع کرد و فضا را برای کاشت نهال دیگر مهیا کرد که همین درخت فرسوده نقش سگها را در این نمودار ایفا میکند. ولی این که در این باغ چه نوع نهالی بکاریم و روی آن سرمایهگذاری کنیم مربوط به دسته علامت سؤالها میشود که باید با در نظر داشتن جوانب مختلف و تحلیل و برسی گذشته بهترین را از میان این علامت سؤالها انتخاب کنیم. خب حال میتوانیم 4 استراتژی که در بالا به آنها اشاره کردیم را به وضوح در این مثال ببینیم.
- استراتژی اول: با سنجیدن جوانب مختلف بهترین نهال را انتخاب کنیم و علامت سؤال را به ستاره تبدیل کنیم و روی آن سرمایهگذاری کرده و بازار خود را بسازیم.
- استراتژی دوم: تبدیل ستارهها به گاوهای شیرده؛ یعنی این که نهالها را به درختان تنومند و با سود حداکثری تبدیل کنیم و از نتیجه تلاشمان لذت ببریم.
استراتژی سوم: در جاهایی لازم است کاری انجام ندهیم؛ مثلاً در فصل زمستان دیگر نباید کاری انجام داد چون بیهوده است و تأثیری در رشد درختان ندارد چرا که در اصطلاح در زمستان درختان مردهاند. - استراتژی چهارم: باید درختان پیر و فرسوده را با نهالهای تازه و جوان عوض کنیم و بستر را برای پیشرفت مهیا سازیم.این روش تنها در زمینه بازاریابی و فروش محصولات صدق نمیکند بلکه میتوان در رشتههای گوناگون نیز از آن استفاده کرد.
برای مثال بهتر است از نیروی جوان برای پیش برد کارهایمان استفاده کنیم کاری که تیمهای بزرگ و مطرح فوتبال در لیگهای مختلف در حال انجام آن است؛ یعنی مثلاً با استخدام یک نیروی جوان آن را رشد دهیم و سرمایهگذاری کنیم و پس از مدتی تبدیل به گاو شیرده کرده و حالا وقت بهرهبرداری است.
مثال ماتریس بوستون
فرض کنید محصولی با نام A، منتشر کردهاید ُ این محصول مورد استقبال عموم مردم قرار میگیرد و به نوعی به بخش گاوهای شیرده اضافه میشود. محصول شما به سود دهی مورد نظر دست پیدا کرده و در بخش ستارهداریها خود را اضافه کرده است، حال وقت آن است که از سود آن برای بخشهای دیگر که به نوعی علامت سؤالهای جدیدتر (ایدههای جدید) میباشند استفاده کنید. چرا که ممکن است این محصول تا مدتی بعد، دیگر مثل گذشته مورد استقبال قرار نگیرد اما همچنان سود مناسبی را برای شما داشته باشد. در این زمان است که ما باید به فکر علامت سؤالها یا همان محصولات جدید خود باشیم تا بتوانیم آنها را به ستارهداریها یا به نوعی محصولات با سوددهی ایده ال تبدیل نماییم. مسلماً بعد از مدتی محصول A ما به سگها تبدیل خواهد شد و باید از شر آن خلاص شویم. پس بهتر است نهایت استفاده را در زمان مناسب از این محصول داشته باشیم
مزیتهای نمودار ماتریس بوستون
یکی از مزیتهایی که ماتریس بوستون دارد این است که آزمون خود را رد کرده است و نمره قبولی را اخذ نموده؛ یعنی شرکتهای بزرگی از این متد استفاده کردهاند و موفقیتهای بزرگی را نیز کسب کردهاند و میتوان از این روش با خیال راحت در پی پیشبرد اهدافمان استفاده کنیم. دیگر مزیت ماتریس رشد – رسم، ساده و قابل فهم بودن آن است و برای استفاده از آن لازم نیست در حوزهی بازاریابی متخصص باشید و مدیران شرکتها میتوانند به سادگی از این ماتریس استفاده کنند. البته چه بهتر که متخصصی را در این زمینه استخدام کنند تا بازخورد به طبع بهتری را داشته باشند.
معایب ماتریس بوستون
اصلیترین ایرادی که به این نمودار دوبعدی بسیار ساده گرفته میشود همان سادگی آن است؛ زیرا که فقط از دو جنبه بازار بررسی میشود یعنی رشد و سهم بازار و به توسعه کسبوکار نگاه میکند در حالی که جنبههای گوناگونی در افزایش فروش و بازاریابی دخیل هستند. پس افرادی که میخواهند بهصورت بسیار تخصصی به بازاریابی نگاه کنند و بازاریابی را حرفه خود قرار دهند بهتر است این متد اولین قدم آنها باشد نه آخرین قدم چرا که ممکن است پشیمانی برایشان به همراه داشته باشد.
برخی برداشتهای نادرست از اصطلاحات ماتریس بوستون
این ماتریس همانطور که در مثال درخت به آن اشاره شد نشانگر یک چرخه میباشد که تا حد زیادی به یک چرخه زندگی شبیه است.
برخی از برداشتهای غلطی که در رابطه با ماتریس بوستون صورت میگیرد را در ادامه آوردهایم:
- افرادی فکر میکنند که تمامی علامت سؤالها و یا اکثرشان را میتوانند به ستارهها و سپس به گاوهای شیرده و سگها تبدیل کنند و این چرخه را دوباره تکرار و تکرار کنند. ولی باید گفت که این نوع طرز فکر غلط میباشد زیرا که بهترین حالت ماتریس بوستون را در نظر گرفتهاند و ممکن است در مواقعی این چرخه به گونهای که باب میل ماست پیش نرود و علامت سؤالها تبدیل به سگها و یا حتی کاملاً شکست بخورند و پروندهشان بسته شود.
- سگها آنگونهای هم که گفته میشوند بیارزش نیستند و میتوانند زمینه را برای رشد ایدههای بهتر فراهم کنند و در مواقعی مکمل گاوهای شیرده باشند.
- در آخر، اینکه هر روش تست شدهای که ممکن است برای هزاران نفر نتیجه مثبت داشته باشد ممکن است خلاف آن برای شما روی دهد در چنین مواقعی هرگز تسلیم نشوید.
شاید ماتریس بوستون انتخابی مناسب برای شما نباشد…!
خب تا الآن با لحنی رسمی و کتابی تقریباً همهی مطالب مهم را در مورد ماتریس بوستون به شما گفتم ولی چرا چرت! خب اگر به دروس دبیرستان و راهنمایی دقت کنیم اکثر افراد از اینکه مطالب اینگونه تدریس شوند ناراضیاند و میگویند در آینده و زندگیمان تأثیری ندارد و از این مطالب هرگز استفاده نخواهیم کرد. خب شاید حرفشان درست باشد و شاید هم غلط. در نظر بگیرید برخی دوست دارند تا به کارهای آزاد مانند تعمیرکاری، خیاطی و غیره بپردازند و یا برخی میخواهند کارهای دولتی را مدنظر قرار دهند مانند استاد دانشگاه بودن و یا مدرس دبیرستان. خب میبینیم که سلیقهها فرق دارد و مطالبی که یک فرد در دوران تحصیل یاد میگیرد نسب به آیندهای که انتخاب میکند ممکن است مهم باشد و یا تأثیر کم و حتی صفر داشته باشد.
خب منظورم از آوردن این مثال این بود که ممکن است برای برخی از صاحبان کسبوکار و مدیران، ماتریس بوستون راهکار خوب و مناسبی باشد ولی برای برخی یک راهکار خنثی. ولی برای موفقیت شاید نیاز باشد تا شما این روش را نیز تست کنید و تأثیر آن را در کسبوکار خود مشاهده کنید. شما باید از روشها و راهکارهای گوناگونی که توسط افراد موفق در این زمینه ساخته شدهاند استفاده کنید تا دوباره آن دسته از اشتباهاتی را که آنها مرتکب شدهاند را انجام ندهید. ما در حوزه کسبوکار سعی میکنیم اشتباهات دیگران را تکرار نکنیم و به نوعی با طنابی که دیگران به چاه افتادهاند خودمان را در چاه نیندازیم. ولی در این میان یک نکته هم مهم است و آن این است که لزوماً هر روشی که افراد دیگر استفاده کردهاند و موفق شدهاند برای شما موفقیت به ارمغان نخواهد آورد پس بگذارید قلبتان تصمیم بگیرد. ریسک کنید، ایدههای مختلف را تست کنید. چرا تسلا، تسلا شد؟ به این سؤال در ذهنتان پاسخ دهید چرا استیو جابز بزرگترین شرکت تکنولوژی جهان را پایهریزی کرد؟
همیشه با اعداد و ارقام جلو نروید | جزو 95 درصد کل جامعه نباشید
در یکی از فیلمهای مورد علاقهام (البته الآن اسمش یادم نمیاد بااینکه مورد علاقمه) سکانسی داشت که تعدادی از کاربران یک بازی کامپیوتری، برای دستیابی به یک جایزه بزرگ، میبایست در زمینههای مختلف با یکدیگر مسابقه میدادند. یکی از این چالشها مسابقه رالی ماشینها بود که باید کاربران از موانع گوناگون مانند جرثقیل، سنگهایی که بهصورت تصادفی روی جاده میافتند و در آخر از یک گوریل عظیمالجثه عبور میکردند. بیشتر کاربران در همان موانع ابتدایی تسلیم میشدند و مسابقه را میباختند ولی تعداد کمی نیز تقریباً به مرحله پایانی مسابقه رالی میرسیدند ولی حدس بزنید چند نفر از میلیونها کاربری که به مرحله پایانی میرسیدند برنده مسابقه میشدند.
صفر، اما چرا؟
چون بازی به گونهای طراحیشده بود که هیچکس اگر قانون بازی را رعایت کند برنده نمیشد. در این میان یک بازیکن باهوش پس از چند شکست متوالی تصمیم میگیرد که بهجای حرکت به جلو رو به عقب حرکت کند! و در این لحظه یک درب مخفی برایش باز میشود که یک جاده صاف بدون هیچ مانعی او را به خط پایان مسابقه میرساند. از این دست فیلمها مخصوصاً در هالیوود بسیار وجود دارد که کاملاً میخواهد به مخاطب القا کند که همیشه نباید مسیری را که همه دارند پیش میبرند تو هم باید از آن مسیر استفاده کنی. داستان دیگری در این زمینه به ذهنم میرسد که یک موش برای رسیدن به خانواده خود باید از یک انسان که جلوی درب لانهاش قرار داشت عبور میکرد
ماتریس Swot چیست و چه کاربردی دارد؟
ادر این مقاله میخواهیم به این بپردازیم که تحلیل Swot چیست چه زمانی و چگونه از آن استفاده کنیم. ماتریس Swot یکی از ابزارهایی است که امروزه در فعالیتهای مختلف هر کسب و کاری ازجمله برنامه ریزی استراتژیک، مدیریت استراتژیک و مدیریت منابع انسانی و… استفاده میشود. این ماتریس گاهی با نام ماتریس سوات هم شناخته میشود. جدول Swot یک ابزار ساده و پرکاربرد برای تحلیل و طراحی استراتژی است . تحلیل Swot شیوهای از تفکر استراتژیک است که توانسته مسیرهای سخت برنامهریزی با آمار و ارقام و دادههای کمی را به مسیری کوتاه، زودبازده، شهودی و قابل فهم تبدیل کند.
همین امر باعث شده تا این روش با استقبال بسیاری روبهرو شود. ماتریس Swot قبلاً در علوم نظامی در طراحی موقعیتهای استراتژیک جنگی استفاده میشد؛ اما کمکم از سال ۱۹۹۰ وارد فرایندهای مدیریتی و برنامه ریزی راهبردی در سازمانها شده است.
بسیاری از مشاوران حوزه کسب و کار از این ماتریس در فرایند مشاوره بیزنیس برای یافتن دیدی کلی و سریع و جامع استفاده میکنند. روشی که با گذشت چندین دهه از ظهورش، همچنان جزو پرکاربردترین متدهای تحلیل استراتژیک است.
«موفقیت و درنهایت بقای هر کسب و کار کوچک یا بزرگی به توانایی آن از آخرین تحلیل وابسته است.»
این جمله پیتر دراکر نشان میدهد که توانایی تحلیل شرایط برای هر کسب و کاری چقدر حیاتی است. ماتریس تحلیل Swot یکی از ابزارهایی است که دست شما را برای تحلیل وضعیت صنعت، بازار و کسب و کارتان باز میگذارد.
در ادامه با چیستی Swot کاربردهای آن در کسب و کار بیشتر آشنا میشویم و یک مثال Swot (نمونه تحلیل Swot ) ارائه میدهیم.
برای یادگیری حرفهای مباحث مدیریتی پیشنهاد میکنیم به دوره آنلاین MBA مدیربان نگاهی بیندازید.
ماتریس Swot چیست؟
ماتریس یا جدول Swot مخفف چیست؟ SWOT مخفف کلمات Strengths بهمعنی قوتها و Weakness بهمعنی ضعفها و Opportunities بهمعنی فرصتها و Threats بهمعنی تهدیدهاست. در ادامه به تعریف مختصری از هرکدام از این چهار کلمه میپردازیم.
قبل از ادامه به این نکته اشاره میکنیم که ۲ بعد از این ماتریس (قوتها و ضعفها) داخلی و درونسازمانی بوده و دو بعد دیگر آن (فرصتها و تهدیدها) خارجی یا برونسازمانی است.
قوتها (Strengths)
قوتها مجموعهای از توانمندیها و تخصصهای قطعی و واقعی سازمان یا کسب و کار شماست که میتوانید روی آنها ۱۰۰درصد حساب کنید. ویژگیهایی که با آنها قادر به انجام ماموریت اصلی سازمان هستید یا میتوانید هدف اصلی کسب و کار را با آنها محقق کنید.
نقاط قوت در جدول Swot میتوانند فردی یا سازمانی باشند. شما یک نیروی روابط عمومی قوی و حرفهای دارید (قوت فردی) یا کسب و کار شما در تولید محصولات، خلاق و سریع عمل میکند ( قوت سازمانی)؛ پس قابلیتها توانمندیهای داخلی سازمان شما نقاط قوت هستند.
نقاط ضعف (Weakness)
هرکدام از ما دربارۀ ضعفها و کاستیهای خودمان یا کسب و کارمان آگاهیهایی داریم و با کمی تامل وخودنقادی میتوانیم فهرستی از آنها را در تهیه کنیم. نقاط ضعف در تحلیل به اشکالات درونی Swot اشاره دارد؛ اشکالاتی که مانع رسیدن ما به اهدافمان میشود.
بهعنوان مثال تاخیر در ارسال سفارش محصولات، استفاده نادرست از مواد اولیه و هدررفتِ درصدی از آنها، تمیزنبودن محیط کاری، کمبود یا نبود نیروی بستهبندی و… نمونه هایی از نقاط ضعف در بیزینس هستند.
فرصتها (Opportunities)
فرصت، موقعیتی است در بیرون سازمان که اگر درست استفاده شود، زمینههایی را برای جهش سازمان فراهم میکند. فرصتها، بهترین موقعیتها برای به جریانافتادنِ قوتها و قدرتهای آشکار و پنهان سازمان هستند. کسب و کار شما در استفاده بهموقع از فرصتها میتواند راه چندینساله را یکساله طی کند و به موفقیتهای چشمگیری برسد.
رصد فرصتها توسط مدیر کسب و کار بسیار اهمیت دارد. فرصتها شکلهای مختلفی دارند؛ ممکن است خلائی که رقبا نمیتوانند آن را پر کنند، برای شما فرصت باشد یا دسترسی به اطلاعاتی جدید و بکر میتواند برای کسب و کارتان فرصتساز باشد.
تهدیدها (Threats)
تهدیدها مسائلی در بیرون از سازمان هستند که موقعیت شما را به خطر میاندازند و ادامه مسیر کسب و کارتان را با مشکلاتی مواجه میکنند. تهدید، عاملی بیرونی است و قوتهای شما در ایجاد بهترین موضعگیری در برابر این تهدیدها بسیار تعیینکننده است.
اگر تهدیدها نادیده گرفته شوند، میتوانند بقای یک سازمان را تحتتاثیر قرار بدهند؛ تهدیدهایی مانند گرانی مواد اولیه، رقبای جدید، فشارهای اقتصادی بر مشتریان (بهعنوان یکی از ارکان اصلی بیزینس پلن )، تغییر ذائقه و سلیقه مشتریان.
تهدیدها عموما خارج از کنترل شما هستند و پتانسیل ایجاد مشکل برای شما را دارند؛ از چیزهایی مثل یک بیماری همهگیر جهانی مانند کوید ۱۹ گرفته تا تغییرات صنعتی مربوط به کسب و کار شما یا تصمیمات دولتمردان در امور سیاسی، تجاری و … .
کاربرد ماتریس سوات در کسب و کار
استفاده از Swot در بیزنس دیدی واقعبینانه به کسب و کارتان برای شما به ارمغان میآورد؛ به این صورت که شما با آنچه هست، برنامه ریزی میکنید نه با آنچه آرزو دارید. علت شکست بسیاری از کسب و کارها برنامه ریزی بر اساس گزارههای ذهنی و غیرواقعی است.
نقش Swot در بیزینس مانند عینک واقعبینی است که مدیران کسب و کار را خیلی ساده از ابعاد پنهان کارشان آگاه میکند. ماتریس سوات میتواند درک مدیر را از نقاط قوت و ضعف آسانتر کند و مشوقی برای تقویت تفکر استراتژیک در سازمان باشد.
مدیران با Swot میتوانند فرصتها را بهتر ببینند و حتی الگوهای دستیابی به آن فرصتها را هم طراحی کنند. با کمک تحلیل Swot مدیران میتوانند هر لحظه شرایط موجود را تحلیل و سناریوهای موردنیازشان را پیشبینی کنند.
چه زمانی به تحلیل Swot نیاز داریم؟
میزان استفاده بهینه از هر ابزاری را هدف از انجام کار تعیین میکند. ابزار تحلیل Swot نیز با اهداف مختلفی استفاده میشود؛ بهعنوان مثال اگر میخواهید هنگام بررسی یک فرصت یا موقعیت تجاری میتوانید از این ابزار استفاده کرده و ۴ بخش اصلی ماتریس را درباره آن موقعیت تجاری کامل کنید و به تحلیل برسید.
ممکن است شما برای ابتدای یک پروژه به تجزیهوتحلیل نیاز داشته باشید و از سوات استفاده کنید یا در میانه راه برای اینکه بدانید در چه موقعیتی هستید از آن بهره ببرید. Swot در انتهای کار و پروژه هم برای ارزیابی مجدد کاربرد دارد و برای بررسی پایان کار نیز استفاده میشود.
دلایل اهمیت جدول Swot
- ماتریس Swot به شما در شناسایی عوامل موفقیت یا عدم موفقیت کارتان دیدگاه تازهای میدهد ؛ عواملی که حیات کسب و کار شما هستند و مزیت رقابتی بیزینس شما را تعیین یا تقویت میکنند. جدول Swot به شما این فرصت را میدهد تا با تحلیل محیط بیرونی کسب و کارتان از وضعیت رقبا غافل نشوید و نسبت فاصله خود را با آنها مشخص کنید؛
- از دلایل دیگر اهمیت تحلیل Swot شناسایی کمبودهای کسب و کارتان است. این کمبودها راههای ورود خطرها و آسیبها به کسب و کار شماست؛ بهعنوان مثال شناسایی دلایل نارضایتی مشتریان به شما کمک میکند تا با دیدی واقعبینانه برای حل آن اقدام کنید؛
- یکی دیگر از دلایل اهمیت Swot این است که مانع از بعضی خطاها میشود؛ بهعنوان مثال بعضی مدیران تهدیدها را با نقاط ضعف اشتباه میگیرند و این خطا باعث اشتباهات راهبردی بعدی در تعیین راهحل خواهد شد. ضمن اینکه تهدیدها عوامل خارجی هستند و نقاط ضعف عوامل داخلی و هرکدام به تدبیرهای مخصوص به خود نیاز دارند.
مزایای ماتریس Swot
هر ابزار مدیریتی دارای مزایا و محدودیتهایی است. نمیتوان ابزاری پیدا کرد که تمام خروجیهای مدنظر ما را داشته باشد. همیشه ترکیبی از ابزارها و تکنیکهاست که به کار میآید. Swot نیز از این قاعده مستثنا نیست. در ادامه به بعضی از مهمترین مزایا و محدودیتهای تحلیل Swot میپردازیم.
۱. بیطرف بودن تحلیل
منظور ما از بیطرف بودن آن است که Swot جهتگیری خاصی ندارد؛ زیرا عوامل داخلی و خارجی و مثبت و منفی را برمیشمارد و مانند آینهای صاف و شفاف وضعیت موجود را نشان میدهد؛ این خنثیبودن به مدیران آزادی عمل و تفکر میدهد.
۲. تحلیل چندجانبه
یک مزیت دیگر ماتریس سوات این است که پس از از تکمیل آن میتوانید ماتریس را تحلیل کرده و از ترکیب اطلاعات بهدستآمده آن به راهحلهای بسیار بدیعی برسید و کمبودهای سازمان را برطرف کنید؛ بهعنوان مثال ترکیب فرصتها و قوتها برای ایجاد یک جهش قدرتمند در کسب و کار بسیار مفید خواهد بود.
یا ترکیب قوتها و تهدیدها زمینهای فراهم میکند که آشنایی با ماتریس قیمت گذاری شما میتوانید تهدیدهای ورودی به کسب و کارتان را با کمک قوتهای سازمان مهار کنید. یا ترکیب تهدیدها و ضعفها به شما نشان میدهد که بههیچ عنوان وارد اقدامات یا پروژههایی در آن محدوده نشوید.
۳. ساده و بیهزینه
یک امتیاز مثبت این جدول سادگی خاص آن است. این ویژگی به هر فردی با هر میزان دغدغه کمک میکند بدون نیاز به مهارتهای فنی یا پژوهش و تحلیلهای پیچیده به تحلیل روشنی از وضع خود برسد.
از طرفیswot تحلیل ارزان یا حتی بدون هزینه برای کسب و کار است و مدیر میتواند بدون صرف هزینه سنگین برای مشاور، با دانش خودش آن را انجام بدهد.
معایب یا محدودیتهای جدول Swot
۱. عدم اولویتبندی
بهعلت کیفیبودن گزارهها در ماتریس Swot امکان اولویتبندی کمیتی بین گزارههای هرکدام از آن ۴ بخش وجود ندارد و این امر بر عهده تحلیلکننده گذاشته شده است. این محدودیت باعث میشود بعضی مدیران که توان اولویتبندی اجرایی آنها پایینتر است، دچار سردرگمی شده و نتوانند ابهام بهوجودآمده را به اقدام تبدیل کنند.
۲. شفافیت کم
در بعضی موارد ممکن است یکی از گزارههای ماتریس هم قوت باشد و هم ضعف؛ بهعنوان مثال اینکه فروشگاه شما در یک خیابان پر رفتوآمد قرار دارد، یک قوت است؛ اما اینکه بهواسطه موقعیت مکانی، هزینههای اجاره و نگهداریش بسیار بالاست، یک ضعف محسوب میشود.
۳. اعمال نظر شخصی
باتوجهبه اینکه عموما در نوشتن ماتریس Swot از اطلاعات ذهنی استفاده میشود، نظر و درک شخصی افراد از ۴ عنصر قوت، ضعف، فرصت و تحلیل باهم متفاوت است؛ بنابراین ممکن است دادهها بهاندازه کافی معتبر نباشند یا سوگیری خاصی داشته باشند.
این اشکال باعث تغییر در تحلیل نهایی میشود. به همین علت امتیاز کارشناسی و اصولیبودن بعضی گزارهها در این نوع تحلیل پایین است.
دیدگاه شما