اعمال محدودیت برای ورود تازهواردها به بورس
یک تحلیلگر بازار سرمایه ضمن مثبت ارزیابی کردن ورود پولهای جدید به بازار سرمایه، گفت: بهتر است در این شرایط افراد غیرحرفهای به سمت صندوقهای سرمایهگذاری سوق داده شوند. حتی من با این موضوع موافق هستم که برای ورود آنها محدودیت قائل شوند و این افراد را به سمت صندوقها هدایت کنند تا بازار با چالش مواجه نشود.
اعتمادآنلاین| ابوالفضل شهرآبادی با تاکید بر اینکه بزرگ شدن بازار سهام و ورود پولهای جدید به بازار اتفاقی مثبت است، اظهار کرد: استقبال از بازار سرمایه انگیزه ها و دلایل اقتصادی خود را داشته است که از جمله آن میتوان به بحث رشد نقدینگی، رکود بازارهای رقیب و. اشاره کرد. اما اینکه سرمایهگذاران فردی و اشخاص به صورت سهامدار مستقیم وارد بازار می شوند فرایند خوبی نیست.
وی ادامه داد: زمانی که بازار برای سرمایهگذاران جذاب می شود بهترین حالت این است که سرمایهگذاران غیرحرفهای به سمت صندوقهای سرمایهگذاری سوق داده شوند. زیرا وقتی سرمایه گذاران غیرحرفهای مستقیم وارد بازار میشوند، با شناخت کم و با دیدن چند صف خرید اقدام به خرید سهم میکنند که می تواند در روزهای بعد خطرناک هم باشد زیرا فرد سهم را تحلیل نکرده و بر اساس حرف و حدیث و توصیه سهم خریده است. در این شرایط با اولین نشانههای اصلاح، منفی شدن یا ورود افراد غیرحرفهای به بورس استپ سهام شروع به فروختن می کنند.
این تحلیلگر بازار سرمایه افزود: اما اگر افراد وارد صندوق های سرمایه گذاری شوند و پول را دست افراد حرفه ای بسپارند مدیر صندوق تحت تاثیر هیجانات زودگذر بازار قرار نمی گیرد و باعث می شود بازار دچار تنش نشود زیرا عمق بازار را بهتر میشناسند و روی اخبار منفی تحلیل و نظر دارند و در کل بازار امن تر است. در این راستا باید نهادها و مراجعی که بازار را تحت کنترل دارند ساز و کاری را طراحی کنند که افراد به سمت صندوقها سوق داده شوند و حتی من با این موضوع موافق هستم که برای ورود آنها محدودیت قائل شوند و این افراد را به سمت صندوقها هدایت کنند.
شهرآبادی در ادامه درمورد وضعیت عرضه در بازار سرمایه ایران عنوان کرد: زمانی که در بازار صف خرید می شود بهترین وقت تامین مالی مخصوصا از طریق افزایش سرمایهها یا همان ارز اولیه سهام جدید است اما این اتفاق در بازار ما نمی افتد زیرا فرایند افزایش سرمایه در ایران طولانی است. درحالی که در نقاط دیگر دنیا به این شکل نیست. معمولا شرکتها در نقاط دیگر دنیا دو سهام دارند. به یک شرکت اجازه داده میشود دو میلیون سهم عرضه کند اما این شرکت ممکن است 700 هزار سهم عرضه کند و 1300 سهم دیگر را زمانی ورود افراد غیرحرفهای به بورس که بازار خوب شد بدون طی تشریفات عرضه کند.
وی ادامه داد: در ایران به این شکل نیست صف خرید است اما عرضه نیست. درحال حاضر بهترین زمان است که هم دولت سهام شرکتهای خود را عرضه کند و هم دیگر شرکتها از این محل افزایش سرمایه کنند. اما چون فرایند آن در ایران طولانی است این اتفاق رخ نمی دهد.
ابراز نگرانی مسئولان
بر اساس این گزارش، آمار صدور کدها در سال 1398 به این ترتیب است که در فرودین 55 هزار کد، در اردیبهشت 39 هزار کد، در خرداد 23 هزار کد، در تیر 34 هزار کد، در مرداد 48 هزار کد و در شهریور 61 هزار کد صادر شده است. میزان صدور کدها در مهرماه رشد چشمگیری داشته و در این ماه 91 هزار کد صادر شد. همچنین در آبان، آذر و دی به ترتیب شاهد صدور 25 هزار، 52 هزار و 68 هزار کد هستیم؛ بنابراین کل کدهای صادر شده از ابتدای امسال تا پایان دی ماه 496 هزار کد و تعداد کل کدها 11 میلیون و 338 هزار کد (این کدها به غیر از دو میلیون و 500 هزار نفری است که یونیتهای صندوق های سرمایهگذاری دارند) است.
در این راستا، سید روحالله میرصانعی - دبیرکل کانون کارگزاران بورس - درمورد تعداد سهامداران بازار سرمایه به ایسنا گفته بود: تعداد سهامداران خطرناک است. زمانی که طرف تقاضا تا این حد رشد پیدا کرده و جذب سرمایه به بازار تا این حد توسعه پیدا کرده است و عموم مردم وارد بازار می شوند وظیفه ارکان بازار سرمایه این است که طرف عرضه را تقویت کند در غیر این صورت باعث بالا رفتن بی دلیل قیمت برخی از سهام شرکتها خواهیم بود.
ورود سرمایهگذاران غیرحرفهای بازار طلا به بورس
نایب رئیس اتحادیه طلا و جواهر استفاده از ابزار معاملاتی گواهی سپرده کالایی مبتنی بر سکه و طلا و همچنین راهاندازی معاملات گواهی سپرده شمش یا طلای آب شده در بورس کالا را راهکاری مناسب برای کسب سود سرمایهگذاران غیرحرفهای از بازار طلا عنوان کرد.ورود افراد غیرحرفهای به بورس
به گزارش دیوان اقتصاد به نقل از ایرنا، «محمد کشتیآرای» با اشاره به اینکه برنامه بورس کالا برای راه اندازی معاملات گواهی سپرده طلای آبشده، نتیجه نیاز بازار به راهاندازی چنین ابزارهای مالی نوینی است، گفت: اگر افراد غیرحرفهای و مردم عادی، قصد سرمایهگذاری در معاملات خارج از چارچوب بازار سنتی را دارند، میتوانند با اطمینان خاطر و بدون نگرانی از آینده، از راهکار صدور گواهی سپرده کالایی مبتنی بر سکه طلا استفاده کنند. ضمن اینکه بورس کالا در نظر دارد این قابلیت را برای شمش و یا طلای آب شده نیز فراهم کند.
وی ادامه داد: در فضای مجازی دادوستد طلا بهصورت طلای آبشده و سکه در قالب معاملات اعتباری و یا فردایی انجام میشود و با توجه به اینکه این خریدوفروشها پایه و اساس قانونی و ضمانت لازم را ندارد، برای کاهش نگرانی مردم از آینده سرمایه خود می توان از گواهی سپرده کالایی بورس کالا برای سرمایه گذاری در این بازار استفاده کرد. با این گواهی بهنوعی این اطمینان خاطر به سرمایهگذاران داده میشود که سرمایهشان به صورت امن نگهداری شده و دارایی آنها نزد بانک های مورد تایید بورس حفظ خواهد شد.
کشتی آرای درباره ورود نقدینگی به بازار طلا گفت: به اعتقاد من حجم نقدینگی سرگردان جامعه بهسوی بازار طلا روانه نخواهد شد؛ چراکه سرمایهها به دنبال کسب سود منطقی و با ریسکهای اندک هستند، اما بازار طلا طی سالیان گذشته نشان داده که تضمینی برای اطمینان از کسب سودآوری ندارد و حتی در دو سال گذشته، برخی از فعالان این بازار، در مقاطعی، متحمل زیان هم شدهاند. در نتیجه، به نظر میرسد، این افراد تحت تاثیر ترس ناشی از زیانهای قبلی، دوباره وارد این حوزه نمیشوند. اگر کسی هم قصد ورود به این دادوستد را داشته باشد باید ریسک نوسان قیمتی بالای آن را نیز بپذیرد.
نایبرئیس اتحادیه طلا و جواهر در ادامه داد: افراد حرفهای بازار طلا و سکه، صرافها و جواهرفروشان کشور هستند که عموما آنها در کسبوکار سنتی خود مشغول هستند. در این میان ورود به بازار گواهی سپرده کالایی مبتنی بر طلا، برای افراد غیرحرفهای و عموم مردم بسیار مناسب است چراکه آنها دستیابی به سودی مناسب، کم ریسک، امن و در دسترس را به سرمایهگذاری پرریسک بازار طلا ترجیح میدهند.
مزایای گواهی سپرده سکه طلا
هم اکنون در بازار گواهی سپرده کالایی بورس کالا در حوزه طلا، معاملات گواهی سپرده سکه طلا فعال است و توسعه این معاملات به گواهی سپرده شمش و طلای آب شده نیز در دستور کار این بورس قرار دارد.
اوراق گواهی سپرده سکه طلا قابل معامله در بورس کالا حکم سکه طلا را بهصورت فیزیکی دارد و سرمایهگذاران به راحتی میتوانند این گواهی را خرید و فروش کنند. در بیان دقیق تر گواهی سپرده ورقهای است بهادار که نشان دهنده مالکیت دارنده آن بر مقدار معینی کالای سپردهشده در انبار است؛ پشتوانه آن قبض انباری است که توسط انباردار صادر میشود. در واقع افرادی که علاقمند به سرمایهگذاری در بازار طلا هستند میتوانند از ظرفیتهای بورس کالا و ابزارهای موجود در این بازار ورود افراد غیرحرفهای به بورس از جمله اوراق گواهی سپرده سکه طلا و صندوقهای سرمایهگذاری طلا استفاده کنند که مزایای بیشتری نسبت به بازار آزاد داشته و ریسک کمتری سرمایهگذاران را تهدید میکند.
در بیان مزایای این ابزارمالی میتوان گفت در این معاملات دارنده گواهی با نام، امکان معامله و نگهداری را دارد و به حمل و نگهداری سکه ورود افراد غیرحرفهای به بورس در منزل یا گاوصندوق نیازی نیست. ضمن اینکه تحویل فیزیکی سکه نیز درصورت درخواست دارنده آن به فاصله یک روز انجام میپذیرد. بنابراین برای کسانی که میخواهند سکه را نگهداری کنند، این روش بسیار امن و بدون دغدغههای مرسوم، درباره احتمال سرقت است. همچنین، برای کسانی که میخواهند سکه را دائما خرید و فروش کنند نیز نیازی به دریافت و تحویل مستمر سکه نیست و صرفاً از طریق کارگزاری، حتی بهصورت آنلاین میتوانند به معامله سکه طلا بپردازند.
یکی دیگر از مزایای گواهی سپرده کالایی، وثیقهگذاری آن برای اخذ تسهیلات کوتاهمدت از شبکه بانکی و مؤسسات مالی است که بستر قانونی این امر در دستورالعمل پذیرش انبار، صدور، معامله و تسویه گواهی سپرده کالایی؛ مصوب هیأتمدیره سازمان بورس و اوراق بهادار وجود دارد.
با این وصف، میتوان ادعا کرد مزایای سرمایهگذاری روی گواهی سپرده بهمراتب بیشتر از ورود به بازار فیزیکی سکه است؛ زیرا اوراق گواهی سپرده سکه طلا در واقع حکم سکه طلا را بهصورت فیزیکی دارد و هرگونه نوسان قیمت سکه روی گواهی نیز اثرگذار است. از طرفی نقدشوندگی بالا و معافیت مالیاتی از دیگر مزایای این نوع معاملات در بورس کالاست که سرمایهگذاران را به سمت خود جذب خواهد کرد و در مقابل، افراد با ورود به معاملات گواهی سپرده سکه دیگر نیاز ندارند برای خرید یا فروش، دارایی خود را حمل یا جابهجا کنند زیرا این گواهیها بدون جابه جایی مداوم کالا، دادوستد میشود.
بورس دوباره مقصد سرمایههای سرگردان میشود
رییس هیاتمدیره شرکت بورس اوراق بهادار، ورود مجدد نقدینگی سرگردان به بازار سرمایه را نیازمند افزایش هماهنگی نهادها در جهت افزایش اعتماد سرمایهگذاران ارزیابی کرد. امیر تقی خان تجریشی ضمن اشاره به شرایط بازار سرمایه در دو ماه اخیر گفت: طی این مدت نماگرهای بورس با قلههای خود فاصله گرفته و فضای نوسانی بر بازار سرمایه حاکم شده است. این موضوع در حالی رخ داده که طی چهار ماه اول سال ۱۳۹۹ بازار سرمایه به عنوان مامن نقدینگی سرگردان بوده است؛ اما به دلیل برخی ناهماهنگی ها و غالب شدن فضای هیجانی بر فضای منطق و تحلیل، اعتمادگریزی بر فضای بازار سرمایه حاکم شد.
وی در گفتوگو با پایگاه خبری بازارسرمایه (سنا)، در تشریح عوامل موثر در تقویت اعتماد سهامداران و افزایش ورود مجدد سرمایه خُرد به بورس گفت: باید توجه داشت که در کنار تلاش برای استفاده از فرصت پیش آمده برای تامین مالی بنگاههای اقتصادی از طریق بازار سرمایه، ضروری است اقدامات دیگری نیز با هدف اصلاح نحوه ورود مردم به بازار سرمایه انجام شود؛ همچنین ضروری است تا در جهت افزایش شناخت افراد نسبت به مقتضیات، نهادها و ابزارهای موجود در بازار و نحوه سرمایهگذاری صحیح در بورس آموزشهای لازم ارائه شود. ضمن اینکه باید در کنار این اقدامات، ارکان تصمیمساز با هماهنگی بیشتر سبب حمایت از سرمایه خرد مردم شوند تا بتوانند اعتماد از دست رفته را برگردانند.
با ورود غیرحرفهایها و گِرههای معاملاتی چه کنیم
تقی خان تجریشی در خصوص ورود افراد غیرحرفهای به بورس به دلیل استقبال از عرضه اولیهها طی سالهای اخیر گفت: اگر چه طی سالهای گذشته عرضه اولیه شرکت ها همراه با بازدهی قابل توجهی برای سهامداران بوده است، اما این موضوع نمیتواند به تنهایی عاملی برای جذب افراد غیرحرفهای به بورس شود. وی یادآور شد: باید توجه داشت آنچه به طوراصولی باعث تامین مالی بنگاه از مسیر بازار سرمایه میشود، عرضه سهام در بازار اولیه، افزایش سرمایه از روش صرف سهام یا از محل آورده نقدی سهامداران و درنهایت انتشار اوراق مالی اسلامی است.
با این حال تغییرات دستورالعملهای اجرایی در زمینه عرضه اولیه میتواند سبب سرمایهگذاری افراد به صورت غیرمستقیم در بازار سرمایه شود؛ به طور مثال فراهم کردن امکان حضورصندوقهای سرمایهگذاری در عرضههای اولیه که طی چند ماه گذشته اجرایی شده سبب خواهد شد مردم به حضور غیرمستقیم در بازار سرمایه تشویق شوند با این حال باید در این زمینه اقدامات بیشتری انجام پذیرد. این عضو جدید هیاتمدیره شرکت بورس در بیان راهکار مناسب برای رفع گرههای معاملاتی موجود به ویژه در دوره اولیه عرضه اولیهها در بازار سرمایه گفت: برای رفع گره معاملاتی عرضه اولیه در بورس میتوان تغییراتی در نحوه سفارشگیری نمادهای یادشده انجام شود. همچنین با فعال کردن بازارگردان و تعهدات ناشران میتوان به تعدیل گره معاملاتی عرضه اولیه کمک کرد.
پورتفوی دارا یکم ارزنده است
رییس هیاتمدیره شرکت بورس در خصوص معامله واحدهای دارا یکم پایینتر از قیمتهای اولیه بازگشایی این صندوق و پیشبینی میزان سوددهی این واحدها تا پایان سال گفت: خرید واحدهای صندوق به معنی سهیم شدن در داراییهای صندوق است. ارزش این داراییها نیز با توجه به شرایط بازار دائما تغییر میکند. در حال حاضر ارزش داراییهای صندوق دارایکم بیشتر از قیمت معامله این سهم است. وی افزود: صندوق دارا یکم دارای پرتفوی ارزندهای است و وضعیت سودآوری صنعت بانکداری طی شش ماه نخست نشاندهنده چشمانداز مثبت این صنعت در آینده است؛ این مهم منجر به افزایش خالص دارایی صندوق دارا یکم خواهد شد. به طور کلی معاملهگران باید در معاملات خود به خالص ارزش داراییهای این نوع صندوقها توجه کنند. تقیخان تجریشی در پاسخ به این سوال و نقش پاسخگویی روزانه به سوالات بورسی در راستای افزایش شفافیت گفت: باید توجه داشت که شفافیت، رکن اصلی بازار سرمایه است و میتوان گفت بورس مظهر شفافیت اقتصاد کشور است. چرا که در بورس شرکتها نمیتوانند فعالیتهای خود را اعلام و افشا نکنند و باید همه فعل و انفعالات اقتصادی خود را به اطلاع عموم برسانند. بنابراین هیچ شرکتی بدون رعایت این اصل، امکان حضور در این بخش مهم اقتصادی را ندارد. وی در خصوص راهکارهای افزایش شفافیت در بورس تصریح کرد: ایجاد شفافیت از راههای مختلف در حال انجام است و سازمان بورس و سایر ارکان تصمیمساز عملکرد قابل قبولی در شفافسازی و ارائه اطلاعات درست به فعالان بازار سرمایه داشته اند. بر این اساس اضافه شدن یک سخنگو در شرایط فعلی میتواند سبب ایجاد ابهامات جدید در تصمیمگیریهای سرمایهگذاران شود؛ بنابراین میتوان به جای این کار بر شفافیت بیشتر گزارشات مالی شرکتها تمرکز کرد تا تصمیمگیری برای فعالان بازار سرمایه راحتتر انجام پذیرد.
فرهنگسازی؛ فرآیندی بلندمدت
رییس هیاتمدیره شرکت بورس در خصوص ارزیابی خود از عملکرد سازمان بورس در خصوص فرهنگسازی بازار سرمایه تا به امروز گفت: رسالت سازمان بورس، نظارت بر بازار سرمایه و ماموریت این نهاد و فرهنگسازی و توسعه بازار است. با توجه به اینکه بازار سرمایه شرایط بیسابقهای را تجربه میکند، نحوه سرمایهگذاری صحیح، ورود غیرمستقیم افراد غیرحرفهای به بورس، پرهیز از رفتار هیجانی، دوری از شایعات، مراجعه به مشاورین و متخصصان حرفهای دارای مجوز و مواردی از این دست مفاهیمی است که بار انتقال آن به آحاد جامعه، نیازمند فرهنگسازی مناسب است. وی با اشاره به برخی اقدامات موثر صورت گرفته ازسوی سازمان بورس برای فرهنگسازی صحیح در بین سرمایهگذاران اظهار کرد: سازمان بورس تلاشهای زیادی در این زمینه انجام داده است، اما فرهنگسازی فرآیندی بلندمدت است و نباید به آن به دید کوتاهمدت نگاه کرد. به طور مشخص رسانه ملی با همکاری سازمان بورس و اوراق بهادار میتواند برنامههایی را به صورت منظم در خصوص شرایط بازار سرمایهها و اصول و شیوههای سرمایهگذاری در آن برای عموم مردم ارائه کنند و به افزایش سطح سواد سرمایهگذاری مردم به صورت هماهنگ کمک کنند.
خلأ سبدگرداني در بازار سرمايه
برای اولینبار بورس با افت حدود 11 هزار واحدی همراه بود و شاخص کل وارد کانال 308 هزار شد. تا به امروز در هیچ زمان دیگری شاخص بورس افتی 5 رقمی و بیشتر از 10 هزار واحد را تجربه نکرده بود. از سوی دیگر ارزش معاملات بورس و فرابورس هم کاهش قابل توجهی داشت و مجموع معاملات این دو بازار کمتر از دو هزار میلیارد تومان اعلام شد. چندی پیش تصویری از استقبال سرمایهداران جدید برای ورود به بورس منتشر شد. برخی کارشناسان معتقدند استقبال اخیر موجبات بروز رفتارهای هیجانی را ایجاد کرده است. از اینرو شاهد افتی بسیار شدید و در نوع خود بیسابقه در تاریخ بورس بودهایم. در این راستا علی صحرایی، مدیرعامل شرکت بورس تهران ضمن هشدار به سرمایهگذاران بازار سرمایه گفت: سرمایهگذاران فقط پسانداز خود را وارد این بازار کنند و داراییهای ثابت و روزمره خود را به عنوان سرمایهگذاری وارد بورس نکنند و از مشاوره افراد مورد اعتماد استفاده کنند.
صحرایی توجه به شایعات را یکی از علل بروز افت و خیزها در بازار سرمایه میداند و در این خصوص گفت: سرمایهگذاران جدید به هیچوجه دنبالروی شایعات و اخبار فضای مجازی نباشند و بر اساس آن تصمیم نگیرند.
افت حدود 11 هزار واحدی ورود افراد غیرحرفهای به بورس بازار سرمایه تا حدی نگرانکننده بوده است. حامد ستاک، کارشناس ارشد بازار سرمایه معتقد است این افت و خیزها ذات بازارهای سرمایه و مالی است و اجتناب از آنها امکانپذیر نیست. از سوی دیگر او معتقد است سرمایهدارانی که به جای حضور مستمر و بلندمدت در بازار سرمایه برای کسب سود، میخواهند یک شبه به سودهای هنگفتی برسند، نوسانهای اینچنینی را در بورس ایجاد میکنند.
چندی پیش تصاویری از استقبال شدید سرمایهداران برای ورود به بورس منتشر شد که واکنشهای زیادی را در پی داشت . پس از ریزش شدید بورس در روز گذشته، عدهای بر این باورند که این افراد به دلیل اینکه تازهکار هستند و به دنبال سودهای ورود افراد غیرحرفهای به بورس یکشبه، رفتارهای هیجانی از خود نشان دادند و باعث ریزش حدود 11 هزار واحدی شدند. به نظر شما این ریزش شدید به دلیل ایجاد حباب قیمتی است یا رفتارهای هیجانی افراد دلیل اصلی آن محسوب میشود؟
رفتار در هر بازاری بر دو نوع واکنش و پس از واکنش است. زمانی که سرمایهگذاران غیرحرفهای به بهانه کسب سودهای یکشبه وارد بازار میشوند، اتفاقهایی نظیر صعود و نزولهای هیجانی، اجتنابناپذیر است. بازار سرمایه در حال پوستاندازی است و در این راه نیز اتفاقات اینچنینی رخ میدهد. چند سال پیش بازار سرمایه به واسطه تغییر قوانین و مقررات دگرگون شد. همین عامل سبب ورود افراد متخصص و سرمایهداران جدید به این بازار شد. تا قبل از این تغییرات، سرمایهگذاری در بازار سرمایه به صورت خانوادگی بود .
از سوی دیگر، شرایط بازارهای موازی رقیب نیز بر بازار سرمایه تاثیرگذار است و باعث ورود افراد جدیدی به این بازار میشود. با توجه به اینکه سایر بازارهای موازی رقیب مانند مسکن، ارز و. به شدت رکودی شدند تمایل به سرمایهگذاری در آنها کمتر است و افراد ترجیح میدهند به سمت بازارهای پویاتری بروند بهطور مثال به دلیل رکود عمیق در بازار مسکن، سرمایههای سرگردان رغبت بیشتری به بورس دارند. این اتفاق علاوه بر اینکه ثبات بر کشور حاکم میکند، برای فضای کلی اقتصاد کشور مفید است. در سایه ورود و رغبت سرمایهداران به بازار سرمایه، افت و خیز شاخصها طبیعی خواهد بود، چراکه صعود و نزول از رفتار انسانها نشات میگیرد و انسانها نیز غیر قابل پیشبینی هستند.
نکته دیگری که باید به آن اشاره شود، تفاوت بین حباب و هیجان است. هیجانها ممکن است بر قیمتها، میزان فروش و خرید و. تاثیر بگذارند و روند بازار را با شیبهای تندی همراه کنند. اما اتفاقی که در بورس رخ داد، نشات گرفته از حباب نیست. در واقع در شرایط فعلی صحبت کردن از حباب زود است. بر خلاف بازارهای دیگر که با ورود سرمایه و نقدینگی سرگردان دچار حباب قیمتی میشوند، ورود نقدینگی به بازار سرمایه نه تنها تورمزا نیست، بلکه حباب قیمتی نیز ایجاد نمیکند، چراکه هر گونه تمایلی به بورس، به نفع فضای فعلی اقتصاد کشور است. نکته دیگری که باید به آن پرداخت، این است که بازار سرمایه در بلندمدت نوسانهای وحشتناکی را تجربه نخواهد کرد. اما اگر سرمایهداران بخواهند به امید کسب سود در کوتاهمدت به آن وارد یا از آن خارج شوند، قطعا به سود و زیانهایی دچار میشوند.
برای مدیریت اوضاع فعلی اقتصاد مدیران باید تدابیر لازم را برای ورود نقدینگی بیشتر به بورس به کار گیرند. این کار هم به نفع اقتصاد است و هم به نفع بازار سرمایه.
در قسمتی از صحبتهای خود به این موضوع اشاره کردید که رفتارهای هیجانی همیشه در بازار سرمایه بوده است. آیا دلیل اینکه روز گذشته شاخص بورس برای اولینبار با افتی 5 رقمی همراه بوده، به دلیل رفتارهای هیجانی افراد نابلد بوده که نقدینگیهای سرگردان زیادی را روانه بورس کردند؟
وقتی موج بزرگی ایجاد میشود، در اینگونه مواقع افراد غیرحرفهای به سمت صندوقهای سرمایهگذاری میروند. با وجود اینکه گردانندگان این صندوقها افراد حرفهای هستند که با یک فراز یا فرود، تصمیم به خرید یا فروش نمیگیرند اما بر اساس خواست سرمایهداران عمل میکنند. به این ترتیب که سرمایهداران خرد با دیدن رنگ قرمز هیجانی میشوند و به صندوق برای فروش دستور میدهند.
نمیتوان ادعا کرد که مسببان این اتفاق افراد نابلد و تازهکار بودند. شاید روند بازار باعث شده که برخی پیشبینی کنند بهتر است سهامشان فروخته تا در آینده با قیمت پایینتری خریداری شود. نکتهای که در میان ریزش شدید بورس نباید از آن غافل شد، این است که حلقه گمشده بازار سرمایه، سبدگردانانی هستند که در روزهای خوب و بد با استفاده از منطق بازار اقدام به خرید و فروش سهم کنند.
بازار سرمایه باید بازارگردانان متعهد و متخصص داشته باشد که در این شرایط به بازار کمک کنند و در روزهایی که بازار دچار هیجان کاذب است، بفروشند. اما به جای این کار حتی افراد حرفهای به بازار سرمایه به چشم بازاری برای تامین مالی مینگرند و در روزهای خوب سهمها را میخرند. متاسفانه نگرش به بازار سرمایه، تامین مالی، بالا بردن نقدینگی و افزایش جذب افراد است. اگر این حلقه اضافه شود، اعتماد سرمایهداران به بازار سرمایه برمیگردد.
نوسانهای ریز و درشت به نفع سرمایهداران نابلد است یا سبدگردانان صندوقهای سرمایهگذاری؟
به ضرر نوسانگیران موقت و سفتهبازان است. اینها افرادی هستند که وقتی قیمتها افزایش مییابد، حجم بالایی از سهم را یا با سرمایههای خودشان یا سرمایههای دیگران و به صورت اعتباری میخرند. البته افرادی که سهام بلندمدت دارند، نسبت به این نوسانها واکنشی نشان نمیدهند، چون میدانند این نوسانها جزو ذات بازار است اما تازهکارها دچار اضطراب میشوند.
در قسمتی به این موضوع اشاره کردید که بازار سرمایه در حال پوستاندازی است. این به چه معناست و چه زمانی پوستاندازی بازار تمام میشود؟
بازار سرمایه تا دو سال پیش روزی هزار میلیارد تومان معامله میشد و حتی این رقم، بالا محسوب میشد. این در حالی است که میانگین فعلی معاملات روزانه بازار سرمایه به دو هزار میلیارد تومان ورود افراد غیرحرفهای به بورس میرسد. این نشان میدهد افرادی تازه جز از فعالان همیشگی وارد بازار شدند و یک فضای جدیدی در آن ایجاد شده است. این میتواند به عمق بازار نیز کمک کند. آمارها حاکی از آن است که 700 یا 800 هزار نفر در عرضه اولیه یک سهم اقدام به خرید آن کردند. این نشان از اقبال عمومی به بازار سرمایه است. تا چند سال پیش فعالان بازار بورس یکپنجم این عدد نیز نبود.
آیا به خاطر دارید که بازار سرمایه در واکنش به اخبار سیاسی یا اتخاذ سیاستی خاص تلاطمهای ناگهانی و شدیدی داشته باشد.
این اتفاق همیشه بوده و هست. ذات بازار سرمایه و زیبایی آن هم وابسته به همین تلاطمهاست. البته این تنها برای بازار سرمایه نیست و سایر بازارها نیز با نوسانهای سیاسی و. تلاطم پیدا میکنند. به عنوان مثال پس از حمله به آرامکو قیمت نفت چندین درصد افزایش یافت. یا مثلا با افزایش قیمت فولاد در بازار چین، بازارهای مالی نیز نوسانهایی به خود میبینند. این اتفاقها میتواند خوشبینی یا ترس در سرمایهداران ایجاد کند.
شما به عنوان کارشناس معتقدید که بورس، دماسنج اقتصاد ایران است؟
این جمله به دو دلیل درست اما ناکافی است؛ اول اینکه حجم سهام شناوری که در حال حاضر معامله میشود نسبت به اقتصاد کشور بسیار کم است. برای اینکه بورس بتواند معیار درستی از اقتصاد کشور باشد، باید حجمش چند برابر شود. بسیاری از تولیدیها، کارخانهها، افراد و. همچنان به بورس وارد نشدهاند. البته کمکم بازار سرمایه جایگاه خودش را پیدا کرده است. ولی اگر بورس را مشت نمونه خروار بدانیم و نمونه را به بخشهای دیگر تعمیم دهیم، بله میتوان آن را دماسنج اقتصاد ایران دانست.
این دماسنج چه وضعیتی را نشان میدهد؟
رشد سال گذشته بازار سرمایه خیلی ناشی از بهبود عملکرد و کارایی اقتصاد نبود. البته درصد کمی از آن بود و بخش بیشتری از رشد بورس نیز به دلیل تورمی بود که در سایر بازارها ایجاد شده است. بازار سرمایه هم خودش را متناسب با افزایش قیمتها بهروز کرد، همین امر سبب رشد در آن شد. البته خواست فعالان و کارشناسان بازار سرمایه در این است که فضای بازار سرمایه و بهبود آن نشات گرفته از عملکرد اقتصادی و بهبود در کارایی باشد نه به دلیل رشد قیمتها و تورم. در واقع امید داریم که بهبود در بورس به دلیل سود اقتصادی باشد و نه سود حسابداری. مدل سرمایهگذاری در سایر بازارها به ترتیبی است که مثلا قیمتها در برخی بازارها به گونهای است که سه سال در قیمت ثابت میمانند ولی سرمایه اصلی طی زمان و به دلیل نوسان قیمتها از ارزشش کاسته شده است. به همین دلیل نمیبینند و دچار اضطراب و استرس نمیشوند. ولی چون در بازار سرمایه شاخصها فورا قرمز یا سبز میشوند، تصمیمهای هیجانی زیاد است.
آینده بازار بورس چگونه است؟
با این اتفاقات که لاجرم هم نیست، به نظر میرسد در آیندهای نزدیک افراد بیشتری به آن وارد و آحاد جامعه با این بازار آشنا میشوند. امیدواریم بازار سرمایه به محلی تبدیل شود برای کسانی که سرمایهای برای فروش و کسانی که به سرمایهای نیاز دارند.
بازار سرمایه باید بازارگردانان متعهد و متخصص داشته باشد که در این شرایط به بازار کمک کنند و در روزهایی که بازار دچار هیجان کاذب است، بفروشند. اما به جای این کار حتی افراد حرفهای به بازار سرمایه به چشم بازاری برای تامین مالی مینگرند و در روزهای خوب سهمها را میخرند.
شرایط بازارهای موازی رقیب نیز بر بازار سرمایه تاثیرگذار است و باعث ورود افراد جدیدی به این بازار میشود. با توجه به اینکه سایر بازارهای موازی رقیب مانند مسکن، ارز و. به شدت رکودی شدند تمایل به سرمایهگذاری در آنها کمتر است و افراد ترجیح میدهند به سمت بازارهای پویاتری بروند بهطور مثال به دلیل رکود عمیق در بازار مسکن، سرمایههای سرگردان رغبت بیشتری به بورس دارند.
eborsteh
ge1001
ورود افراد غیرحرفهای به بورس
بورس و گرفتاری وارونهنماییها
گسترش تامین مالی از بورس و کاهش وابستگی به نفت و بانکها آرزوی تمام دولتها بوده است. با این حال، بسیاری از مخالفان سعی دارند این نقطه قوت دولت را پاشنه آشیل جلوه دهند.
گسترش تامین مالی از بورس و کاهش وابستگی به نفت و بانکها آرزوی تمام دولتها بوده است. با این حال، بسیاری از مخالفان سعی دارند این نقطه قوت دولت را پاشنه آشیل جلوه دهند.
به استناد گفتههای وزیر امور اقتصاد و دارایی (اواسط بهمن۹۹)، تامین مالی از بازار سرمایه طی ۱۰ ماه اول سال گذشته به ۵۰۰ هزار میلیارد تومان رسید که نسبت به مدت مشابه در سال قبل از آن رشد ۹۰ درصدی داشت. هر چند برای اقتصاد بانکمحور ایران که در غیاب پول نفت، عمده تامین مالیها برای پیشبرد برنامه و پروژهها از کانال نظام بانکی صورت میگرفته، تجهیز منابع مالی از بورس خبر بسیار خوبی است و نشان از توسعه این بازار دارد اما این گزارش وزیر اقتصاد باعث هراس مردم و به ویژه سهامداران خرد شد.
خبر تامین مالی ۵۰۰ هزار میلیارد تومانی از طریق بازار سرمایه به سرعت در کانالها و شبکههای مجازی پیچید و هر فردی با هر میزان دانشی از بازار سرمایه، بورس و مفاهیم تامین مالی در این باره اظهار نظر کرد و عدهای هم با جریانسازی به برداشتهای نادرست دامن زدند. جریانی که با افت شاخص مدتها است از آب گل آلود ماهی میگیرد و با انتشار تحلیلهای غیرواقعی به دنبال جذب مخاطب است، برای تشویش اذهان عمومی و ایجاد شرایط سلب اعتماد مردم از دولت، صحبتهای وزیر اقتصاد را به معنای برداشت پول سهامداران برای جبران کسری بودجه تعبیر و تفسیر کرد.
اما واقعیت تامین مالی ۵۰۰ هزار تومانی چه بود؟ طبق گزارشهای منتشر شده، از ابتدای سال ۹۹ تا دی ماه ۴۱۰ میلیارد تومان بابت تصویب تشکیل شرکتهای سهامی عام ایجاد شده و ۶۷ هزار میلیارد تومان افزایش سرمایه به غیر از تجدید ارزیابی دارایی شرکتها به دست آمده، همچنین ۴۳ هزار میلیارد تومان هم از محل تجدید ارزیابی بوده و ۲۸ هزار میلیارد تومان هم عرضه اولیه سهام انجام شدهاست.
از سویی دیگر ۱۶۵ هزار میلیارد تومان هم اوراق مالی در بورس منتشر شده که با این عدد، مجموع درآمدها به ۳۰۳ هزار میلیارد تومان میرسد. حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان هم اضافه ارزش صندوقهای پذیرش شده بوده که مجموع این اعداد ۵۰۰ هزار میلیارد تومان است.
اما چرا این موفقیت دولت در توسعه تامین مالی از بازار سرمایه که آرزوی تمام دولتها بوده که بتوانند از این طریق، وابستگی خود را به نفت و بانکها کم کنند، در فضای مجازی شبیه یه یک اقدام سودجویانه برای جبران کسریها و راهی برای پرداخت بدهیها به تصویر درآمد؟
آنچه در بورس انجام ندادیم
«وحید شقاقی شهری» کارشناس اقتصادی در گفتوگو با ایرنا درباره تامین مالی ۵۰۰ هزار میلیارد تومانی از بازار سرمایه و ظرفیتهای این بازار برای ادامه این سیاست و واکنش مردم به افزایش توان تامین مالی بورس گفت: موضوع بسیار مهم این است که فرهنگ سهامداری را در بین توده مردم رواج ندادهایم بنابراین تفاسیر و برداشتهای متفاوتی از اخبار بازار سرمایه و تامین مالیها میشود.
وی ادامه داد: مردم وقتی وارد این بازار شدند عمدتا تصور سوددهی در بازه زمانی کوتاه مدت داشتند. این نگاهی غلط به سرمایه گذاری در بورس است و فرهنگ سهامداری در دنیا به این مفهوم است که افراد غیرحرفهای به طور غیرمستقیم وارد بازار سرمایه میشوند و یک سرمایه گذاری برای بلندمدت تعریف شدهاست.
وحید شقاقی شهری
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه این انتقاد وارد است که مردم را نسبت به ریسکهای این بازار آگاه نکرده بودیم، اظهار داشت: در مسیر بازار سرمایه، علمی حرکت نکردیم چراکه مردم با فرهنگ سهامداری آشنا نیستند و همین مردم به یکباره سرمایه خود را بدون آشنایی با اصول بازار سرمایه به سمت بورس هدایت کردند اما در همه جای دنیا نهادها و شرکت های مشاوره و صندوق های سرمایه گذاری برای ورود غیرمستقیم غیر حرفهایها وجود دارد و ورود افراد مبتدی از این طریق به بورس یک الزام محسوب میشود.
وی افزود: نگاه به بازار سرمایه از سوی توده مردم کسب سود در کوتاه مدت است و تحمل زیان در کوتاه مدت هم وجود ندارد بنابراین فشاری ایجاد شد و معتقدم جبران عقب ماندگی بازار سرمایه از سایر بازارها مصادف شد با ورود بی رویه نقدینگی به این بازار و در این شرایط هم برنامه ریزی دقیقی به اجرا نرسید. البته برای اولین بار است که تامین مالی ۵۰۰ هزار میلیارد تومانی از بازار سرمایه را تجربه می کنیم و این نشان از توسعه بازار دارد. به یک باره ارزش معاملات به بالای ۲۵ هزار میلیارد تومان رسید در حالیکه پیش از آن ارزش معاملات کمتر از هزار میلیارد تومان در روز بود. در همان زمان باید درباره ریسکهای این بازار به مردم توصیه و توضیح میدادیم و در ادامه سهامداران به ویژه سهامداران خرد را باید با انواع کارکردهای این بازار از جمله توان تامین مالی آشنا میکردیم.
آسیب تحلیلهای کمعمق از بازار سرمایه
درباره آسیبها و تهدیدهای انتشار وسیع تحلیلهای غیرعلمی و دور از واقعیت درباره رویدادهای بورسی و به طور ویژه ایجاد هراس در مردم با تعابیر نادرست از تامین مالیها از بازار سرمایه «سعید اسلامی بیدگلی» عضو شورای عالی بورس به ایرنا گفت: مفهوم ۵۰۰ هزار میلیارد تومان تامین مالی به معنای جمع کردن پول از بازار نبوده اما باید به طور روشن و دقیق درباره این اعداد و ارقام و تامین مالی ها صحبت شود و حتما باید این امار و ارقام به تفکیک بیان شوند.
وی با تاکید بر اینکه باید قبول کنیم که عمق تحلیل در بازار سرمایه کشورمان بسیار پایین است، ادامه داد: همواره نگرانی کلی تامین مالی دولت از محل بازار سرمایه وجود دارد اما در شرایطی که بازار به این وسعت رسیده باید توجه داشت که سیاست گذاریها به مجموعه بازار لطمه وارد نکند.
سعید اسلامی بیدگلی
اسلامی با تاکید بر لزوم پرهیز افراد تاثیرگذار اما غیرحرفهای از اظهار نظر در خصوص بازار سرمایه گفت: در شرایطی که امروز بازار سرمایه بیش از ۳۰ میلیون سرمایهگذار دارد باید توجه داشته باشیم اگر دانش بورسی نداریم در این باره اظهار نظر نکنیم. عدهای از چهرههای تاثیر گذار که سادهترین مفاهیم اولیه اقتصادی را نمی دانند درباره اتفاقات بازار صحبت میکنند که طبیعتا این اظهار نظر، بازار و سهامداران را با چالش مواجه میکند.
این عضو شورای عالی بورس افزود: اظهار نظر بیموقع و بیدانش مسئله بسیار جدی است و حوزه های نقد را هم به چالش میکشد اما با توسعه رسانهها به ویژه رسانه های تصویری میتوان این تهدیدات را خنثی کرد و با آگاه سازی و اطلاع رسانی ها جلوی شیوع اظهارات نادرست را گرفت.
واقعیت این است که آنچه باعث شد جریان تخریبگر در برخی از رسانه ها و به ویژه فضای مجازی موفقیت دولت در تحقق برنامهها و اسناد بالادستی در توسعه بازار سرمایه را پاشنه آشیل جلوه دهد، سواد اندک بسیاری افراد از اقتصاد است که این ناآگاهی ها در بازار سرمایه و بورس بیشتر دیده میشود. هر چند که وزیر اقتصاد بارها اعلام کرده مردم برای ورود به بازار و خرید و فروش سهام به سه اصل مشاوره، مطالعه و بعد معامله دقت داشته باشند اما هنوز عده ای از مردم حاضر به پذیرش ریسک بورس نیستند و بورس را چیزی شبیه به سپردهگذاری با سود بالا در بانک میبینند بنابراین در این شرایط که با احتساب سهام عدالتیها جمعیت سهامداران کشور به بیش از ۵۰ میلیون نفر رسیده افزایش سواد عمومی از بازار سرمایه یک مسئولیت اجتماعی است که جزو تکالیف دولت محسوب می شود.
دیدگاه شما