جمله مشهوری در تحلیل تکنیکال وجود دارد: روند دوست شماست؛ همواره در جهت روند معامله کنید.
آموزش امواج الیوت و الگوهای هارمونیک
نظریه امواج الیوت یکی از پیشروترین و جدیدترین نظریههای موجود در بازارهای مالی است که توسط رالف نلسون الیوت در دهه 1930 مطرح شد.
الیوت پس از بازنشستگی به دلیل بیماری، به منظور پر کردن وقت خود شروع به مطالعه نمودارهای ماهانه، هفتگی، روزانه، ساعتی و 30 دقیقهای شاخصهای مختلف برای 75 سال کرد و پس از انجام تحقیقات بسیار، نظریه خود را ارائه داد.
این نظریه یک روش تحلیل تکنیکال است که به دنبال کشف الگوهای قیمت بلندمدت مربوط به کاربرد استراتژی ایمپالس سیستم تغییرات احساسات سرمایهگذاران و روانشناسی آنان و استفاده از آن جهت پیشبینی جهت حرکت قیمتی در بازارهای مالی از جمله بازار سهام و آتی است.
نظریه امواج الیوت هارمونیک در سال 1935 زمانی مشهور شد که الیوت پیشبینی اعجاب انگیز خود را درباره اتمام روند نزولی بازار سهام که مخالف با نظر دیگر فعالین بازار بود، اعلام کرد.
پس از آن این نظریه تبدیل به یکی از مهمترین اصول سرمایهگذاری برای هزاران مدیر سهام، بازرگان و سرمایهگذار خصوصی شده است به طوری که شرکت Elliott Wave International بزرگترین شرکت تجزیه و تحلیل مالی و پیشبینی بازار مستقل در جهان است که تجزیه و تحلیل کاربرد استراتژی ایمپالس سیستم و پیشبینی بازار را بر اساس اندیکاتور امواج الیوت انجام میدهد.
الیوت قوانین حاکم بر نمودارهای قیمتی را پیدا کرده و نحوه شناسایی، پیشبینی و استفاده از این الگوهای موجی را توصیف کرد. این نتایج در کتاب "R.N. Elliott's Masterworks" ، که در سال 1994 منتشر شده است، پوشش داده شده است. الیوت همچنین یادآوری میکند که این الگوها اطمینانی در مورد حرکت قیمت در آینده را ارائه نمیدهند، بلکه به منظور کمک به پیشبینی احتمالی حرکات بعدی در بازار مورد استفاده قرار میگیرد.
این الگوها میتوانند همراه با سایر اشکال تحلیل تکنیکال، از جمله شاخصهای تکنیکالی، برای شناسایی فرصتهای ویژه مورد استفاده قرار گیرند و به همین دلیل است که معاملهگران ممکن است برداشتهای متفاوتی از ساختار امواج الیوت هارمونیک بازار در یک زمان مشخص داشته باشند.همچنین باید توجه داشت که مهمترین مزیت الگوهای امواج الیوتی پیشبینی دقیق تراز قیمتی در آینده بازار است که به نوعی نقص سیستمهای تحلیل کلاسیک به شمار کاربرد استراتژی ایمپالس سیستم میآید.
یکی دیگر از روشهای تحلیلی که در واقع نشات گرفته از سیستم معاملاتی الیوت است، الگوهای هارمونیک میباشد. نظریه اصلی الگوهای هارمونیک بر اساس حرکات قیمت-زمان شکل گرفته است که بر پایه روابط نسبت فیبوناچی و تقارن آن در بازارها میباشد که با ارائه الگوهای قیمتی بر اساس نسبتهای فیبوناتچی سعی بر پیشبینی اتمام روند اصلاحی بازار دارد.
در این دوره از آموزش تحلیل تکنیکال پیشرفته که نیازمند تسلط بر تحلیل تکنیکال کلاسیک و آموزش حرفه ای ایچیموکو میباشد، ابتدا قوانین و اصول پایهای امواج الیوت به صورت مفصل بسط و شرح داده شده و در هر مرحله با بیان مثالهای مفصل، به تفهیم و آموزش اصول و قوانین امواج الیوت و الگوهای هارمونیک پرداخته شده است.
در این دوره پس از یادگیری اصول و قوانین امواج الیوت، به بررسی و آموزش تمامی الگوهای هارمونیک ساده و پیشرفته به همراه مثال پرداخته می شود و در انتها نیز به منظور جمعبندی و ایجاد سیستم معاملاتی مناسب برای معاملهگران به بررسی چند مثال و ترکیب سیستم معاملاتی الیوت، ایچیموکو و کلاسیک پرداخته شده تا معاملهگر به خوبی توانایی تنظیم و به کارگیری سیستمهای معاملاتی مختلف را پیدا کند.
در نهایت به منظور صرفهجویی در وقت معاملهگران برای پیدا کردن سهام مناسب، به بیان اهمیت و آموزش فیلترنویسی در بورس کاربرد استراتژی ایمپالس سیستم ایران و آموزش بورس پرداخته شده است.بطور کلی در آموزش امواج الیوت مکتبخونه به بیان فیلترنویسی امواج الیوت، قوانین امواج الیوت، موج شمار الیوت،اندیکاتور امواج الیوت، الگوهای امواج الیوت، نحوه شمارش امواج الیوت با اندیکاتور و. میپردازیم. در ادامه این مطلب همراه ما باشید تا بیشتر درباره امواج الیوت دانش کسب کنید و با ذهن بازتری دوره آموزشی را شروع کنید.
از معامله گری حرفه ای تا مبتدیانه
یکی از کارهای جذاب برای عموم افراد وارد شدن در بازار سهام ، آتی ، ارز و امثال آن و معامله گری می باشد. مهمترین فاکتور برای افراد ناآگاه قبل از ورود به این نوع بازارها کاربرد استراتژی ایمپالس سیستم صرفا طمع برای سریع پول دار شدن و ره صد ساله را در مدت زمان اندک رفتن است.
معمولا این توهم از تبلیغات بی پایه و اساس کلاس های آموزشی ، فروشنده های کورس های آموزشی ، سیگنال های بی عیب و نقص مبتنی بر استراتژی های خاص و امثال اینها می باشد که افراد تازه کار را با وعده های پوچ سود های نجومیِ ماهانه یا سالانه ترغیب می کنند.
بنابراین فرد پس از خرید یک دوره یا شرکت در کلاس آن دوره انتظار دارد ، با صرف زمان اندکی برای تحلیل روی نمودار ، جلوی کامپیوتر شخصی خود در محیطی آرام بنشیند و به واسطه ی آن پول زیادی به حسابش واریز شود! اما تقریبا اکثر کسانی که با چنین دیدگاهی وارد بازار شدند ، در همان ابتدا متوجه وعده های سودهای دروغینی که در مدت زمان اندک به آن ها داده شده بود ، می شوند.
کسب سود دائمی در بازار مالی فقط برای گروه اندکی از افراد میسر می شود که این مهم ، علت های بسیار گوناگونی می تواند داشته باشد. مهمترین علتی که مبتدی ها سریعا به آن پی می برند ، وجود سیستم تحلیلی ضعیف می باشد. هر چند نمی توان این موضوع را کتمان کرد ، اما چرا این اتفاق برای کسانی که سیستم های تحلیلی قدرتمندی نیز دارند ، رخ می دهد؟
بنابراین هر چند نوع روش تحلیلی در میزان موفقیت بلند مدت دخیل است اما به تنهایی نمی تواند تضمین کننده ی سود آوری شما باشد.
معامله گران حرفه ای چگونه فکر می کنند؟
برای معامله گری و کسب سود دائمی در بازار نیازمند پیمایش راه طولانی هستیم.
در اولین گام نیازمند یادگیری سیستم تحلیلی قدرتمند به همراه انتظارات منطقی از آن سیستم و نه توهمات ساختگی هستیم.
مشکلی که در گام اول وجود دارد این است که افراد این مرحله را با سرعت زیادی طی می کنند و اکثرا ابزارها ، الگوها و کاربرد آنها را خیلی سرسری یاد می گیرند به طوری که یادگیری آنها عملا ناقص است. امکان ندارد یک فرد گام اول را به درستی طی نکند و بتواند مراحل بعدی را با موفقیت طی کند و به مقصد نهایی برسد.
پس از تکمیل گام اول و فراگرفتن کامل فن تحلیل گری ، در گام دوم نیازمند تمرین زیاد و مستمر برای ورزیدگی چشم و ذهن هستیم. هدف این گام پیاده کردن سیستم تحلیلی روی نمودار برای معامله کردن و کسب سود ، می باشد.
افرادی که هر دو مرحله را بی نقص طی می کند معامله گر تلقی می شوند و اینها درصد زیادی از کل کسانی که در این وادی وارد می شوند نیستند اما چرا اکثر اینها همچنان نمی توانند به کسب سود دائمی برسند ؟ مشکل کجاست که این ها همواره در سطح معامله گران مبتدی باقی می مانند؟
تفاوت اصلی در دیدگاه یک معامله گر مبتدی و یک معامله گر حرفه ای نسبت به بازار نهفته است.
معامله گران مبتدی انتظار دارند تمامی یا اکثر تحلیل های آنها درست باشد و توان ضرر را ندارند! مهمترین مشکل در این زمینه آمار و ارقامی است که ذکر می شود ، اگر گفته می شود فلان روش 80 درصد جواب می دهد معامله گران مبتدی به دنبال این هستند که از هر 10 معامله 8 تای آن درست و حداکثر 2 تای آن غلط از آب در آید اما آیا این دیدگاه درست است؟ برخی اوقات با همین روش هایی که گفته می شود 80 درصد احتمال موفقیت داریم ، در 10 معامله 7 معامله به ضرر می انجامد و 3 معامله درست و طبق پیش بینی انجام می شود. معامله گران مبتدی زمانی که با چنین رویدادی برخورد می کنند تمام تقصیرها را به گردن روش تحلیلی انداخته و یا به دنبال بهینه سازی روش هستند و یا به دنبال عوض کردن سیستم تحلیلی و جایگزین کردن آن با سیستم جدید!
اولا باید توجه داشته باشید آمار و ارقامِ موفقیت روش ها کاملا حدودی است و هیچ عدد و رقم دقیقی برای آن وجود ندارد و ثانیا باید توجه کنید که موفقیت یک روش با شرایط و محیط بازار تغییر می کند و چنین نیست که اگر در سال 1394 یک روش خاص در یک نمودار خاص 80 درصد موفقیت آمیز باشد ، همان روش روی همان نمودار در سال 1395 و 1396 هم دقیقا به همان میزان موفقیت قبلی دست یابد.
با مثال هایی که آورده شد کاملا واضح است که جامعه آماری مورد بررسی باید به اندازه ی کافی بزرگ باشد تا نتایج قابل قبول باشد ، برای مثال به جای بررسی میزان موفقیت در 10 معامله ، میزان موفقیت را در 100 یا 200 معامله مورد بررسی قرار دهیم و در مرحله بعدی محیط بازار (نوع ساختار امواج) را حتما به عنوان یکی از پارامتر های اساسی مورد توجه قرار دهیم.
نکته ی بعدی که به اجمال به آن می پردازم ، شخصی سازی سیستم معامله گری است که می تواند در موفقیت شما نقش چشم گیری داشته باشد. شخصی سازی که از سوی سوء استفاده کنندگان در تحلیل تکنیکال مورد تجاوز قرار گرفته است! به مفهوم ایجاد تغییرات بنیادی در پایه و اساس سیستم و ابداع مفاهیم من در آوردی نیست. تعریف دقیق شخصی سازی واقعا کار مشکلی است و نمی توان تعریف جامعی ارائه کرد اما می توان از شخصی سازی به نوع و نحوه ی استفاده از سیستم تحلیلی با توجه به تجربه و دیدِ تحلیلی اشاره کنم. از این روست که کارنامه ی کاری هیچ 2 نفری که با یک سیستم تحلیلی و حتی با یک نوع سیگنال به معامله می پردازند هیچگاه مثل هم نخواهد بود!
موارد بسیاری را می توان در این موضوع بیان کرد اما از دید من مواردی که مطرح شد جزو مهمترین و ابتدایی ترین مفاهیمی است که معامله گران بدان توجه لازم را ندارند.
معرفی سبک های مختلف الیوتی امواج الیوت Elliott wave
الیوت “نظریه امواج الیوت” را در نیمه نخست قرن بیستم به بازار سرمایه معرفی کرد. او با بررسی قیمت ها در بازار سرمایه متوجه شد نه تنها تغییرات قیمت کاملا منظم است بلکه از ساختار خاصی که با طبیعت نیز هماهنگی و هارمونی کامل دارد ، پیروی می کند. با این کشف او توانست مکانیزمی برای پیش بینی حرکات قیمت در بازار سرمایه طراحی کند. الیوت این کار را با ابداع الگوهایی که در بازار به صورت مرتب تکرار می شدند انجام داد.
الیوت بر این باور بود که هر عرصه ای که در آن جنب و جوش و فعالیت مردم زیاد باشد ، حرکت ها بر اساس قاعده ای طبیعی که او آن را نظریه موج ، برگرفته از حرکت امواج دریا ، می خواند ، انجام می شود و البته پر واضح است که بزرگترین نمود چنین بالا و پایین شدنی ، بازار سرمایه است.
الیوت به مدد هوش و نبوغ شگفت انگیزش ، با بررسی نمودارهای صنایع داوجونز توانست مجموعه ای از اصول و قوانینی تدوین کند که در آن زمان این قواعد کلیه حرکت های بازار مالی آن دوران تا سال ۱۹۴۰ را توجیه می کرد.
در آن سال ها هنگامی که سرمایه گذاران بر این باور بودند که محال است شاخص داوجونز سقف سال ۱۹۲۹ را بشکند و اعداد فراتری را تجربه کند ، الیوت بازار افزایشی و شدیدی را برای چند دهه پیش بینی کرد و امروز شاهدیم اکثر پیش بینی های او تحقق یافته است.
هر قدر در شرایط غیر کاربرد استراتژی ایمپالس سیستم قابل پیش بینی اقتصاد مانند رکودهای اقتصادی ، جنگ های بزرگ ، بازسازی های پس از جنگ و شکوفایی های اقتصادی بیشتر تامل می کنیم ، بهتر درک می کنیم که نظریه امواج الیوت کاملا متناسب با واقعیت های زندگی است. این مهم سبب ایجاد اطمینان بیشتر به این اصل انکار ناپذیر می شود.
در سال ۱۹۳۹ نظریات الیوت با کمک سی جی کولینز ، طی مقالاتی که در مجله فایننشال ورلد منتشر شدند ، مورد توجه وال استریت قرار گرفت . طی دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ ( پس از مرگ الیوت ) ، همیلتون بولتون کارهای او را پیش برد. در سال ۱۹۶۰ بولتون کتاب اصل امواج الیوت را نوشت . پس از مرگ الیوت ، تقریبا این کار از جمله ی نخستین کارهای عمده ای بود که انجام شد.
سبک پرکتر:
رابرت پرکتر دست نوشته های الیوت را گردآوری و آنها را بازنویسی کرد و معرفی دوباره امواج الیوت مرهون زحمات ایشان است.
پس از الیوت و همکارش بولتون تقریبا می توان گفت اولین فردی که شروع به تحقیق و توسعه در مورد امواج الیوت کرد پرکتر بود. امواج الیوت همانند هر علم دیگری با گذشت زمان نیازمند توسعه بیشتر و به روز رسانی می باشد تا بتواند همگام با تغییرات در طول زمان پیشروی نماید.
الیوت بیشتر زمان خود را صرف مبانی و کلیات الگوها علی الخصوص امواج ایمپالس (شتابدار) کرده بود از این رو با گذشت زمان و افزایش تعداد معامله گران ، به پیچیدگی های بازار افزوده می شد و کار با تئوری امواج الیوت سخت تر می نمود. پرکتر توانست توضیحات بیشتری را به تئوری اصلی اضافه نماید از جمله توضیحات مفیدی در مورد امتداد در الگوهای ایمپالس ، کانال کشی ، تناوب ، جنبه های ریاضی و فیبوناچی در امواج الیوت ، توضیحات مختصری در مورد کارکشن (اصلاحی ، تصحیحی) های استاندارد و توضیحات بسیار مختصرتری در مورد ترکیبات کامپلکس در کارکشن ها ارائه کرد.
در آن زمان امواج ایمپالس زیادی در نمودارها وجود داشت از این رو شاید بررسی کارکشن های سخت و دشوار خیلی مفید فایده نبود. اکثر توضیحات تکمیلی که پرکتر ارائه کرد ، هر چند در زمان خود بسیار مفید بود اما تقریبا همه ی آن ها را در قالب “راهنما” منتشر کرد.
یک از ضعف کاربرد استراتژی ایمپالس سیستم های بزرگ پرکتر همین امر بود چرا که عملا “راهنما” ها قوانین الزام آور نبودند که بتوانند در تصمیم گیری معامله گران نقش اصلی را ایفا کنند. این راهنماها اگر در چارتی بودند ، الگوها به ایده آل های پرکتر نزدیک می شدند و اگر نبودند عملا مشکلی در الگوها و شمارش های الیوتی ایجاد نمی شد. همچنان در بازار دو مشکل بزرگ برای معامله گران به روش الیوت وجود داشت. عدم وجود قوانین سرسختانه و محکم برای تشخیص امواج ایمپالس و عدم تبیین دقیق کارکشن ها.
نکته ای که جالب از ست بدانید رابرت فارغ التحصیل روانشناسی است و تئوری الیوت را بوسیله نظریه سوشیونومیکس socionomics به اقتصاد، اجتماع، سیاست و … بسط داد. فراگیری تئوری موجی الیوت بدلیل پیش بینی های حیرت آور ایشان با این روش بوده است و اکثریت تحلیل گران موجی در دنیا پیرو ایشان هستند.
از اساتید دیگری که عملا دنبال روی پرکتر بود و توانست توسعه ی بیشتری در کارکشن های کامپلکس دهد رابرت بالان بود. بالان علی رقم توسعه بیشتر کارکشن های کامپلکس همچنان نتوانست قوانین الزام آور در این مورد پیدا کند و همچنین نتوانست حلقه ی مفقوده بحث درجه و چگونگی کنش این ترکیبات پیچیده با الگو های مجاور را کشف کند. جفری کندی نیز مطالب مفید بیشتری را نتواست به الیوت اضافه کند و بیشتر سعی کرد به کاربردهای عملی الیوت در بازار بپردازد. وین گورمن و کنستانس براون و بیشتر اساتید دیگر بیشتر دنباله روی رابرت بوده اند.
سبک گلن نیلی:
گلن نیلی آخرین استاد نام آشنا و نابغه ی دنیای الیوت در سال ۱۹۸۰ شروع به تحقیق بیشتر کرد. این تحقیقات به منظور روشن کردن دقیق و فنی الگوهای ایمپالس و کارکشن های استاندارد و غیر استاندارد و تفاوت های ریزبینانه آنها انجام شد. در نهایت این تحقیقات در سال ۱۹۸۷ تکمیل شد و در قالب کتاب Mastering Elliott Wave Analysis (فراچارت: این کتاب با نام استادی در تئوری موجی الیوت ترجمه ناصر دادگستر منشتر شده) .
گلن نیلی در طول این سالها توانست اکثر ضعف های روش های قبلی را مرتفع نماید و انقلابی عظیم در تئوری موجی الیوت بنا نهاد.سبک حاضر با هدف ایجاد یک ترقی چشمگیر در قابلیت بقای تئوری موجی الیوت نوشته شده و این هدف را با مطرح کردن یک رویکرد عملی و کاربردی پیرامون تحلیل بازارها انجام می دهد. این رویکرد ابتکاری که با تحلیل موجی الیوت به سبک نیلی شناخته می شود و به نئوویو شهرت دارد.
حین مطالعه این سبک ، به سرعت در خواهید یافت که شبیه هیچ سبک دیگری در حوزه ی تحلیل کاربرد استراتژی ایمپالس سیستم بازارها نیست. آنچه در این سبک معرفی شده ، اولین رویکرد گام به گام درباره تئوری موجی الیوت می باشد که تا کنون به رشته ی تحریر در آمده است. هیچ جنبه ای از این تئوری نمانده که شما بخواهید در آن تعمق و تحقیق کنید. تمام جرئیات کاملا شرح داده شده است به طوری که هر جمله ای وقف چیزی شده است.
گلن نیلی در طول ۳۷ سال گذشته توانست با پیش بینی های بی نظیر خود توانایی سبک نئوویو را به اثبات برساند. آخرین پیش بینی او کاهش قیمت طلای جهانی از محدوده ی ۱۹۰۰ دلار به محدوده ی ۱۰۰۰ دلار می باشد که در مخیله ی بهترین تحلیل گران جهان نمی گنجید و خیلی ها ۵ سال قبل او را در نشریات خود “دیوانه” نامیدند.
به تفاوت های عمده ی سبک نیلی با سایر سبک های الیوتی می توان به صورت خلاصه اشاره کرد :
●تعاریف مبهم تک موج در نمودارهای میله ای (یا کندل استیکی) را با ابداع دیتای خطی با عنوان کش دیتا مرتفع کرد.
●تدوین قوانین اضافه ای در مورد امواج ایمپالس (شتابدار) برای پایان دادن به اما و اگرهای موجود در “راهنما”ها.
●تدوین قوانین ساختاری به منظور مرتبط ساختن هر الگو با الگوی مجاروش.
●تدوین قوانین دقیق و کاملا کاربردی درجه به منظور ترکیب الگوها.
●تشریح بسیار کامل تمام کارکشن های استاندارد با ابداع قوانین منحصر به فرد.
●تشریح بسیار کامل کارکشن های کامپلکس و نحوه ی کنش آنها با باقی الگوهای بازار با ابداع قوانین روانشناسی.
●ابداع قوانین منطق در بازار و کشیدن خط بطلان بر دیدگاه صرفا ریاضی وار در بازار.
در مورد گلن نیلی و ویژگی های این سبک منحصر به فرد ساعت ها می توان صحبت کرد. بزرگترین نقص این سیستم ، زمان بر بودن یادگیری آن است که نیلی بارها بر آن تاکید داشته است و نمی توان در اندک زمان یکی دو ماهه به فراگیری آن پرداخت.
سبک ماینر:
سبک ماینر یک سبک معاملاتی است نه تحلیلی، بنابراین ماینر یک سبک تحلیلی مخصوص بخود استفاده نمیکند (فراچارت: قیمت، الگو، زمان) بلکه با ترکیب بهینه از ابزارهای موجود که شاید برگرفته از اطلاعات و سبک تحلیلی دیگران باشد استفاده میکند.
برای داشتن یک معامله موفق هنر استفاده از الیوت فقط در جهت یک کاربرد استراتژی ایمپالس سیستم ورود و خروج موفق در معامله گری، استفاده بیشتر از ابعاد مختلف بازار به جز قیمت از بارزترین ویژگیهای سبک ماینراست.
بیشترین تمرکز ایشان بر داشتن یک موقعیت معاملاتی ایده آل با بیشترین احتمال موفقیت از ورود تا خروج .او از هر دیدگاه جدیدی در جهت ارتقا این شرایط استفاده میکند. به عقیده ماینر استفاده از الیوت تا زمانی که به ایجاد یک شرایط معاملاتی ایده ال کمک کند میتواند کارساز باشد. ظرافت خاص در نوع ورود و خروج بازار از وِیژگیهای سبک معاملاتی ماینر است.
سبک ایان کوپسی:
اصول موجی الیوت بهطور گستردهای توسط معامله گران جهت پیشبینی چرخههای بازارها مورد استفاده قرار میگیرد ؛ اما ایان کوپسی یک اشتباه اساسی را در شیوۀ توسعۀ ساختارهایی که رفتار قیمت را تعریف میکند کشف نمود. او در کتاب خود با نام harmonic Elliott wave چگونگی تعدیل در ساختار امواج انگیزشی الیوت را توضیح میدهد و نشان میدهد چه چیزی در اصول موجی اشتباه است و با تعیین ساختارهای تعدیلی ها اجازه میدهد تا پیشبینی معاملاتی دقیقتری داشته باشیم).
ایان کوپسی بیان میدارد روشی که به این کشف منجر شده، نسبتهای ریاضی مشترکی هستند که بخشهای مختلف ساختار موجی را به هم پیوند میدهند. وی نمونههای عملی باارزشی برای توضیح یافتههای خود ارائه کرده است. «ایان کوپسی» نشان میدهد که امواج درواقع چگونه توسعه مییابند و تصورات غلطی که الیوتیسین ها برای سالها ترویج نمودهاند را رد میکند. وی از روشهای خود با این دلیل که امواج باید دارای نسبتهای مشترک متداول باشند دفاع میکند و کمک میکند تا خواننده نسخۀ تعدیلشده اصول موجی را با درک و دقت بیشتری به کار ببرد.
ایان کوپسی عقیده دارد که یک اشتباه اساسی در اصول موجی محبوب الیوت وجود دارد و بیان میدارد روش تعدیلیاش بهوسیلۀ آزمونوخطا این اشتباهات را رفع نموده است تا تحلیل دقیقتری ارائه شود.هماهنگی در امواج الیوت باید توسط افرادی موردمطالعه قرار بگیرد که به اصول موجی الیوت ایماندارند و در آن به سطح مهارت یا استادی رسیدهاند.
یک گروه ۵۰ نفره از دریانوردان، مهندسان و معماران به طراحی یک قایق دوبدنه ۳۰ متری موسوم به " دیدهبان انرژی " (Energy Observer) پرداختهاند که با انرژی خورشیدی و باد حرکت میکند.
امروزه انرژی خورشیدی جایگزین بسیاری از انرژی ها شده است که حتی برای حرکت کاربرد استراتژی ایمپالس سیستم قایق های کوچک تفریحی نیز استفاده می شود. بدین صورت که مخزن هایی در سطح این قایق های تفریحی کوچک برای ذخیره انرژی در نظر می گیرند و بعد پنل هایی را در عرشه طراحی می کنند که همه انرژی خورشیدی توسط آن ها جمع آوری شده و برای حرکت قایق انرژی به صورت جریان برق خیلی قوی باعث روشن شدن موتور قایق و حرکت آن می شود.
در ابتدا به نظر می رسید که سرعت این گونه قایق ها خیلی کم باشد اما در حال حاضر این قایق های کوچک می توانند با سرعتی برابر 200 تا 240 متر را در چند دقیقه طی کنند و این خود بسیار مهم است اما این قایق ها به دلیل دارا بودن هزاران پنل خورشیدی بسیار گران می باشند و به دلیل این که ممکن است خورشید و انرزی آن هر روز در دسترس نباشد مخزن سوخت طبیعی نیز برای آن ها در نظر گرفته می شود که آن نیز هزینه زیادی به همراه دارد. با تمام این مسائل از این قایق ها استقبال زیادی برای تفریح و گردش در طول روز در بستر رودخانه های آرام می شود.
ویکتورین اروسا، سازنده و ناخدای دیدهبان انرژی اظهار کرد: قایق خورشیدی یک چالش فنی و شبیه هواپیمای برقی سولار ایمپالس معروف اما از نوع دریایی و ساخت فرانسه است. هدف ما رسیدن به انرژی پایدار با استفاده از طبیعت و انرژیهای تجدیدپذیر و انجام یک سفر مستقل دور دنیا است .
انرژی خورشیدی و باد تنها منبع تامین انرژی این قایق است و پنلهای خورشیدی و توربین باد در آن نصب شدهاند. سامانه سوخت این قایق، آب دریا را به هیدروژن تبدیل میکند.
دیدهبان انرژی در حقیقت یک قایق بادبانی مسابقه ای بازیافت شده است که سابقه درخشانی در رقابتها داشته است. مراحل ساخت این قایق سه سال طول کشیده و وزن آن ۲۰ تن است .
قرار است چهار دریانورد، گروهی از مهندسان و یک فیلمبردار برای مستند نگاری با این قایق خورشیدی راهی سفر دور دنیا شوند. آنها هدف از این سفر را تلاش برای کاهش ضایعات کربنی توصیف کردهاند.
این پروژه پنج میلیون یورویی به شکل لحظه به لحظه بطور مستند در شبکههای اجتماعی و هم چنین بصورت واقعیت مجازی نمایش داده خواهد شد.
سفر دیدهبان انرژی در ماه آوریل از بندر بریتانی آغاز خواهدشد و با ۱۱۰ توقف برنامهریزی شده در ۵۰ کشور جهان، شش سال طول خواهد کشید.
استراتژی Trend Trading چیست و چطور باعث موفقیت در ترید میشود؟
معاملهگری در بازار ارزهای دیجیتال از راه خرید و فروش بیت کوین و اتریوم و سایر آلتکوینها، یکی از راههای کسب درآمد از بازار رمز ارزهاست. تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال، ابزارهایی برای ارزیابی دقیقتر قیمتها در بازار هستند. در این مقاله قصد داریم درباره یکی از مشهورترین استراتژیهای ترید به نام Trend Trading صحبت کنیم. این روش در بازارهای بورس و فارکس مورد استفاده قرار گرفته و بازدهی مناسبی برای معاملهگران داشته است. اکنون میخواهیم چگونگی استفاده از این روش را در بازار ارزهای دیجیتال شرح دهیم.
روند در بازارهای مالی و Trend Trading
پیش از آن که بخواهیم به معرفی روش Trend Trading بپردازیم، ابتدا لازم است به معرفی روند بپردازیم. روند در بازارهای مالی چه معنایی دارد؟
تمامی بازارهای مالی مثل بازار سهام، جفت ارزها، کالاها و بازار رمز ارزها همواره دارای روند هستند؛ در واقع قیمتها همواره در یک روند قرار دارند. روند در بازارها به سه دسته کلی تقسیم میشود: روند صعودی، روند نزولی و روند خنثی.
روند صعودی زمانی در بازار حاکم است که قیمت یک دارایی افزایش یابد. بازار افزایشی یا بازار گاوی اسامی دیگری است که برای این نوع بازارها استفاده میشود. در چنین بازاری فشار خرید بالاست و تقاضا بر عرضه غالب شده است. در چنین مواقعی اصطلاحا گفته میشود که کنترل بازار به دست خریداران افتاده است.
روند نزولی دقیقا برعکس روند صعودی است و این روند زمانی در بازار وجود دارد که در آن، قیمت دارایی کاهش یابد. بازار ریزشی و بازار خرسی اسامی دیگری هستند که برای این نوع روند استفاده میشود. در چنین مواقعی فشار فروش در بازار بالاست و عرضه بر تقاضا غالب شده است. در چنین مواقعی اصطلاحا گفته میشود که کنترل بازار به دست فروشندگان افتاده است.
اما زمانهایی در بازار وجود دارد که قیمت تغییرات زیادی نداشته و در یک بازه قیمتی مشخص، نوسان میکند؛ به چنین روندی در بازار، روند خنثی گفته میشود؛ روند ساید یا روند افقی نیز دیگر اسامی هستند که برای چنین بازارهایی مورد استفاده قرار میگیرند.
پس از این مقدمه به سراغ معرفی این روش خرید و فروش رفته و درباره استراتژی Trend Trading صحبت خواهیم کرد.
استراتژی ترید در جهت روند یا Trend Trading چیست؟
جمله مشهوری در تحلیل تکنیکال وجود دارد: روند دوست شماست؛ همواره در جهت روند معامله کنید.
این جمله اشاره به این موضوع دارد که هیچگاه نباید با روند حاکم بر بازار جنگید و در خلاف جهت آن معامله کرد. روش Trend Trading همین ایده را پیادهسازی میکند.
در این روش از ابزارهای مختلف تحلیلی به جهت شناسایی روند حاکم بر بازار استفاده میشود. این استراتژی معاملاتی محدود به تایم فریم خاصی نمیشود؛ از این روش میتوان در معاملات کوتاه مدت، میانمدت و بلندمدت استفاده کرد. همچنین در نمودارهای ساعتی نیز این استراتژی قابل استفاده است؛ از این جهت هیچ محدودیت زمانی برای این روش وجود ندارد.
نکته دیگری که در این استراتژی وجود دارد این است که نیازی نیست هر ساعت و هر روز قیمت را چک کنید؛ ایده اصلی این روش، خرید در محدوده حمایت و فروش در محدوده مقاومت است؛ این که قیمت چگونه این مسیر را طی خواهد کرد، اهمیتی ندارد.
ایده کلی این روش این است که روند حاکم بر بازار را شناسایی کن و در همان جهت معاملات خود را انجام بده. اگر روند صعودی بود، خرید و در صورتی که روند نزولی است اقدام به فروش دارایی کن. اما چطور باید روند حاکم بر بازار را شناسایی کرد؟
شناسایی روند بازار در Trend Trading
استراتژی Trend Trading به هدف ورود به بازار در ابتدای یک روند و خروج از آن در انتهای همان روند طراحی شده است. برای شناسایی روند بازار در تحلیل تکنیکال ابزارهای زیادی وجود دارد؛ اندیکاتورها و اسیلاتورها و همچنین استفاده از تکنیکهای پرایس اکشن در این روش معاملاتی استفاده میشود.
تمام کاری که باید در این روش انجام داد، شناسایی روند بازار و معامله در همان جهت است. این معامله تا زمانی که نشانههای بازگشت در روند ظاهر نشود، ادامه خواهد داشت. یکی از المانهای این روش معاملاتی تنظیم حد ضرر برای تمامی معاملات است؛ اگر در یک روند صعودی وارد بازار شدهاید، حد ضرر معامله، ایجاد یک کف جدید در قیمتی پایینتر از کف قبلی است. برعکس زمانی که در یک روند نزولی وارد بازار شدهاید، حد ضرر معامله ایجاد یک سقف جدید در قیمتی بالاتر از سقف قبلی است.
پرایس اکشن و استراتژی Trend Trading
در صورتی که از روش پرایس اکشن یا رفتار قیمت استفاده میکنید، زمانی که خط روند یا کانال نزولی شکسته شود، روند صعودی آغاز شده و باید در این محدوده وارد بازار شد؛ تا زمانی که قیمت در یک روند صعودی باقی بماند، نباید پوزیشن معاملاتی بسته شود و به محض مشاهده نشانههای نزولی شدن بازار، باید از بازار خارج شد.
این نشانه میتواند شکست خط روند صعودی یا ظهور یک الگوی معکوس باشد. استفاده از الگوهای نموداری کلاسیک مانند الگوهای دو قله و دو دره، الگوی سرو شانه، الگوی مثلث، پرچم و غیره نیز میتواند در استراتژی معاملاتی Trend trading مورد استفاده قرار گیرد.
اندیکاتور و اسیلاتورها در روش Trend Trading
اندیکاتورها و اسلاتورها نیز میتوانند در این روش مورد استفاده قرار گیرند. اندیکاتور میانگین متحرک – Moving Average – یکی از این اندیکاتورهاست.
بدین منظور باید از دو اندیکاتور میانگین متحرک با دو دوره زمانی متفاوت استفاده کرد؛ مثلا میانگین متحرک ۵۰ روزه و میانگین متحرک ۲۰۰ روزه. تقاطع این دو میانگین متحرک نقطه ورود و خروج تریدر خواهد بود. برای مثال، زمانی که میانگین متحرک ۵۰ روزه، میانگین متحرک ۲۰۰ روزه را به طرف بالا قطع کند (تقاطع طلایی) نشاندهنده آغاز روند صعودی است و میتواند در این قیمت وارد بازار شد.
زمانی که میانگین متحرک ۵۰ روزه، میانگین متحرک ۲۰۰ روزه را به سمت پایین قطع کند (تقاطع مرگ) نشان دهنده آغاز روند نزولی است و باید در این قیمت از بازار خارج شد. خرید و فروش به این روش و با استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک یکی از روشهای خرید و فروش بر اساس استراتژی Trend Trading است.
استفاده از استراتژی Trend Trading در خرید و فروش بیت کوین
همانطور که در بالا اشاره شد، برای استفاده از این روش میتوانیم از ابزارهای متفاوتی استفاده کنیم. نقطه مشترک تمامی این ابزارها، شناسایی روند فعلی بازار و همراه شدن با آن است.
تفاوتی ندارد از چه ابزاری استفاده میشود، تنها نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که تا زمانی که نشانههای تغییر روند فعلی ظاهر نشده است، از ترید خارج نشوید تا از تمامی پتانسیل یک روند استفاده کنید. در اینجا برای نمایش این روش معاملاتی، مثالی از این استراتژی در نمودار بیت کوین را نشان خواهیم داد. لازم به ذکر است که در این مثال از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده شده و هدف آموزش این ابزارها نیست.
در تصویر بالا نمودار قیمت بیت کوین در تایمفریم روزانه انتخاب شده است. در این نمودار، شاهد شکلگیری یک خط روند نزولی هستیم. تا زمانی که قیمت در زیر این خط روند قرار دارد، روند نزولی است.
مطابق استراتژی Trend Trading نباید فعلا در چنین شرایطی اقدام به خرید کرد؛ بلکه باید منتظر ماند تا قیمت بتواند خط روند نزولی خود را شکسته و در بالای این خط روند بسته شود. زمانی که این اتفاق افتاد، وارد بازار شده و خرید بیت کوین را انجام میدهیم.
حد ضرر این خرید را زیر خط روند نزولی قرار میدهیم. به عبارتی اگر قیمت مجددا به زیر خط روند بازگردد، شکست خط روند نامعتبر بوده و روند نزولی همچنان ادامه خواهد داشت. تا اینجا قیمت خرید و حد ضرر مشخص است. برای انتخاب نقطه خروج به تصویر زیر توجه کنید.
همانطور که در تصویر بالا مشخص است، تا زمانی که قیمت در بالای خط روند صعودی قرار دارد، میتواند در معامله باقی ماند و اصلاحات قیمت نباید باعث خروج از بازار شود. قیمت همچنان در یک روند صعودی قرار دارد، لذا با روند باقی مانده و تا زمانی که روند صعودی به پایان نرسیده است، معامله خود را باز نگهداری میکنیم.
در نهایت با شکست خط روند صعودی، روند مطلوب ما به پایان رسیده و باید از بازار خارج شد. این نقطه، نقطه خروج معامله است.
همانطور که در تصویر بالا نشان داده شده است، کاربرد استراتژی ایمپالس سیستم خرید و فروش با استفاده از این استراتژی معاملاتی سود ۲۵ درصدی را به ارمغان آورده است.
سخن پایانی
بر اساس شخصیت هر فرد، روشهای معاملاتی گوناگونی معرفی شده است.
روش Trend Trading یکی از بهترین روشها برای افرادی است که صبر زیادی در بازار دارند؛ همچنین برای افرادی که زمان کافی برای حضور همیشگی در بازار را ندارند و یا نخواهند مدام قیمتها را چک کنند، این روش پیشنهاد مناسبی است. مخصوصا در مورد بازار ارزهای دیجیتال به دلیل تمام وقت بودن آن و همچنین نوسانات شدیدی که در آن امری عادی است، استفاده از این روش آرامش خاطر بیشتری را برای تریدر فراهم میکند.
دیدگاه شما