NAV چیست و چگونه محاسبه میشود؟
برای معامله سهام شرکت های سرمایه گذاری در بازار سرمایه باید به محاسبه nav و تحلیل آن توجه ویژه داشته باشد.
به گزارش سرویس بورس مشرق، ارزش خالص دارایی یا NAV) Net Asset Value) جهت ارزش گذاری سهام شرکت های سرمایه گذاری، هلدینگ ها و سایر شرکت ها استفاده می گردد. در تحلیل ها، ارزش خالص داراییهای یک شرکت پس از کسر بدهیها مد نظر است. Nav یکی از مواردی است که در تحلیل بنیادی نمادها و بازار سرمایه مورد توجه قرار می گیرد.
وضعیت بورس در سال ۱۴۰۰ چگونه خواهد بود؟
محاسبه ارزش خالص دارایی برای همه شرکت های حاضر در بورس نیاز نیست. محاسبه NAV در مورد شرکت های سرمایه گذاری مناسبترین روش جهت ارزشگذاری قیمت سهام این شرکت ها جهت انجام معامله است.
NAV چگونه محاسبه می شود؟
از نظر حسابداری، محاسبه NAV چندان کار دشواری نیست؛ زیرا به لحاظ حسابداری حقوق صاحبان سهام معادل ارزش خالص داراییهای یک شرکت است. اما تحلیل گران معتقدند مساله اصلی در برآورد NAV، این مساله است که این عدد نمی تواند انعکاس مناسبی از خالص ارزش داراییهای شرکت ارائه دهد که علت آن نیز محدودیتهای ترازنامه شرکت ها می باشد.
برای توضیح این مشکل باید به این مساله توجه کرد که در ترازنامه شرکت های سرمایه گذاری، ارزش داراییها به بهای تمام شده گزارش می شوند، در حالی که بین ارزش روز این دارایی ها و مبلغ دفتری آنها تفاوت بسیاری وجود دارد.
کارشناسان بازار سرمایه می گویند، تفاوت بین بهای تمام شده تاریخی و ارزش جاری دارایی ها بسیار زیاد بوده و باعث لطمه به سودمندی اطلاعات مربوط به دارایی ها در ترازنامه می شود.
برای حل این مشکل پیشنهاد میشود، ارزش روز سرمایهگذاریهای انجام شده توسط این شرکتها کشف شود و سپس این رقم را با بهای تمام شده مندرج در ترازنامه مقایسه گردد و در صورتی که ارزش بازار بیشتر از بهای تمام شده باشد، این مازاد ارزش نسبت به بهای تمام شده باید در محاسبه خالص ارزش داراییها در نظر گرفته شود؛ در حقیقت، این مازاد ارزش، به هنگام ارائه اطلاعات در بخش داراییها در ترازنامه پنهان مانده است.
بنابراین، برآورد ارزش خالص داراییهای یک شرکت عبارت از مجموع حقوق صاحبان سهام و مازاد ارزش سرمایهگذاریها نسبت به بهای تمام شده است.
البته در نوع دیگری از محاسبه، ارزش خالص دارایی های یک شرکت سرمایه گذاری با ویژگی های یک صندوق سرمایهگذاری مشترک، حاصل تفاوت کل داراییها منهای کل بدهی های آن شرکت است. به عنوان مثال اگر ارزش بازار سرمایه گذاریها و سایر داراییهای یک شرکت سرمایهگذاری ۲۰۰۰ میلیارد ریال قیمت داشته باشد و بدهیهای آن ۱۲۰۰ میلیارد ریال باشد، در این تاریخNAV این شرکت سرمایهگذاری ۸۰۰ میلیارد ریال خواهد بود.
محاسبه NAV برای هر سهم
شرکتهای سرمایهگذاری، NAV هر سهم خود را از طریق تقسیم NAV به تعداد سهام جاری خود محاسبه مینمایند. بهعنوان نمونه، اگر تعداد سهام جاری شرکت ۴۰۰ میلیون سهم باشد، NAV هر سهم ۲۰۰۰ ریال محاسبه خواهد شد. با منطق پیش گفته،NAV هر سهم نیز باید روزانه محاسبه شود. باید توجه داشت که تعداد سهام جاری چنین شرکتهایی نیز غالباً روزانه تغییر میکند. چون سهام شرکتهای سرمایهگذاری با ویژگی صندوقهای سرمایهگذاری مشترک در هر زمان قابل معامله است.
NAV بری شرکت های غیربورسی محاسبه می شود؟
برآورد NAV شرکت های سرمایه گذاری، زمانی که کلیه سرمایهگذاریها در بورس باشد، ساده خواهد بود؛ اما پیچیدگی زمانی به وجود میآید که این شرکت ها، سرمایه گذاری هایی در شرکتهای خارج از بورس داشته باشد. به دلیل آنکه بازاری برای کشف ارزش جاری سرمایه گذاری ها در شرکت های غیربورسی وجود ندارد، باید ارزش این سرمایه گذاری ها بر اساس اطلاعات مختلف برآورد و در nav آورده شود. به عبارت دیگر، عدم وجود اطلاعات لازم در مورد شرکت های غیربورسی به خصوص گزارش EPS آنها و نوع فعالیت چنین شرکتهایی محاسبه nav را غیرممکن می کند.
در برخی موارد به پیچیدگی محاسبات دامن میزند. در صورت غلبه بر این مشکلات به نظر میرسد برآورد NAV شرکتهای سرمایهگذاری در بازار سهام ایران، بهترین ابزار برای ارزشگذاری باشد.
مشکلات محاسبه NAV
اما با همه این گفته ها، برای محاسبه nav مشکلاتی وجود دارد. اکثر شرکت های سرمایه گذاری در بازار سرمایه ایران، فعالیتی ترکیبی دارند یعنی علاوه بر مدیریت سرمایهگذاری در اوراق بهادار اقدام به کنترل و مدیریت دیگر شرکتها نیز می نمایند. این عملیات هلدینگی موجب پیچیدگی و ابهام در محاسبه NAV هر سهم می شود. مشکل دیگر نیز همانطور که مطرح شد، به سبد سهام غیربورسی این شرکتها بر میگردد.
از دیگر سو، برخی از شرکت های سرمایه گذاری بورسی موجود علاوه بر فعالیت های سرمایه گذاری درگیر فعالیت های تولیدی و خدماتی نیز هستند. مسلماً محاسبه NAV هر سهم چنین شرکت هایی فاقد محتوای علمی و عملی است.
کجا معامله کنیم؟
قیمت سهام صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، مبتنی بر NAV هر سهم آنهاست. یعنی قیمتی که سرمایه گذاران برای خرید سهام این شرکت ها میپردازند، برآوردی از NAV هر سهم بهعلاوه حقالزحمه صندوق است. همچنین قیمتی که سرمایهگذاران در فروش هر سهم این گونه شرکت ها دریافت می نمایند، معادل برآوردی از NAV هر سهم منهای حق الزحمه صندوق می باشد.
آموزش عملی محاسبه سود و زیان معاوضه دارایی ها + مثال
سلام کاربر عزیز، باتوجه به این که یکی از راه های افزایش سود آوری و تولید معاوضه دارایی های قدیمی با داراییهای جدید یا خرید یک دارایی جدید و فروش دارایی قدیمی می باشد امروز تصمیم گرفتیم معاوضه دارایی های ثابت مشهود را همراه با مثال برای شما مطرح کنیم. شناسایی سود و زیان معاوضه دارایی های غیرپولی بستگی به این دارد که آیا معاوضه محتوای تجاری دارد یا خیر. اگر معاوضه دارای محتوای تجاری باشد سود و زیان معاوضه بلافاصله شناسایی می شود. اگر معاوضه فاقد محتوای تجاری باشد دارایی تحصیل شده به مبلغ دفتری دارایی واگذار شده ثبت میشود و هیچ سود یا زیانی شناسایی نمیشود.
اگر شرکتها داراییهای مشابه مانند دو کامیون را با هم معاوضه کنند، در این حالت نحوه برخورد حسابداری چگونه است؟ حتی در معاوضه داراییهای مشابه نیز ممکن است تغییری در وضعیت اقتصادی شرکت ایجاد گردد. برای مثال فرض کنید عمر مفید کامیون تحصیل شده به میزان قابل توجهی طولانی تر از عمر مفید کامیون واگذار شده باشد. این موضوع ممکن است به میزان قابل ملاحظه ای تفاوت در مبلغ، زمان بندی و ریسک جریانهای نقدی آینده برای دوکامیون مورد معاوضه را در پی داشته باشد. بنابراین معامله فوق دارای محتوای تجاری است و شرکت باید از ارزش منصفانه به عنوان مبنای اندازه گیری دارایی تحصیل شده در معاوضه استفاده کند.
معاوضه دارايیهای ثابت مشهود (داراییهای غیرپولی)
نخستين مطلبی که بايد در معاوضه دارايیهای ثابت مشهود مورد توجه قرار گيرد آن است که موضوعات حسابداری مطرح در رابطه با معاوضه تنها به معاوضه دارايیهای ثابت مشهود غير پولی باز میگردد. منظور از دارايیهای غير پولی، دارايیهايی است که بازيافت آنها بر اساس مبالغ قراردادی و ثابت قابل تعيين نيست وبنابراين، باگذشت زمان و تغييردر سطح قيمت ها، ارزش اين گونه دارايیها تغيير می کند؛ نمونه هايی از دارايی های ثابت مشهو دغير پولی عبارتند از: زمين، ساختمان و تأسيسات، تجهيزات و ماشين آلات، وسائط نقليه و اثاثيه.
از آنجا که بازيافت دارايیهای غير پولی، با دشواری و عدم اطمينان همراه است. ثابت و قابل تعيين نيست، حال آنکه دارايیهای پولی ارزش قراردادی مشخصی دارند. بنابراين، در معاوضه دو دارايی پولی با يکديگر يا معاوضه يک دارايی غير پولی با يک دارايی پولی، پيچيدگی و ابهام چندانی وجود ندارد، زيرا ارزش منصفانه دارايی تحصيل شده و دارايی واگذار شده به راحتی قابل تعيين است و سود (زيان) معاوضه به سهولت محاسبه شده و در دفاتر ثبت میشود. از مبحث بالا يک نکته ديگر مشخص می شود؛ به اين ترتيب که در زمان معاوضه دو دارايی، دارايی تحصيل شده بايد به ارزش منصفانه در دفاتر ثبت شود. براساس استاندارد حسابداری شماره ۱۱ معاوضه دارايیهای ثابت مشهود بر مبنای ارزش منصفانه دارايی واگذار شده يا ارزش منصفانه دارايی تحصيل شده، هر کدام با وضوح بيشتری قابل تعيين است، به حساب منظور میشود. استفاده از ارزش منصفانه در حسابداری معاوضه دارايی ها به اين معنا است که شرکتهای معاوضه کننده بايد سوديازيان ناشی ازمعاوضه رادر دفاتر خود شناسايی کنند. سوديازيان معاوضه ازتفاوت بين ارزش منصفانه دارايی واگذار شده با ارزش دفتری (بهای تمام شده به کسر استهلاک انباشته) همان دارايی تعيين میشود. به اين ترتيب يکی از سه حالت زير رخ خواهدداد.
شناسايی سود معاوضه دارايی→ ارزش دفتری دارايی واگذارشده < ارزش منصفانه دارايی واگذارشده
شناسايی زيان معاوضه دارايی → ارزش دفتری دارايی واگذارشده >ارزش منصفانه دارايی واگذار شده
عدم وجودسود(زيان) معاوضه دارايی→ ارزش دفتری دارايی واگذارشده = ارزش منصفانه دارايی واگذارشده
بنابراين، شرط لازم برای شناسايی سود يا زيان معاوضه، وجود تفاوت در ارزش منصفانه و ارزش دفتری دارايی واگذار شده است و ارزش منصفانه دارايی تحصيل شده نشان دهنده سود يازيان معاوضه نيست
مفهوم محتوای تجاری
در اغلب موارد، معاوضه دو دارايی غير مشابه به معنی وجود تفاوت در وضعيت دارايی تحصيل شده با دارايی واگذار شده است. بنابراين معاوضه دارايی دارای محتوای تجاری است. چنانچه معامله دارای محتوای تجاری باشد، مبنای اندازه گیری دارایی تحصیل شده در معاوضه داراییهای غیر پولی ارزش منصفانه است. یک معاوضه در صورت تحقق شرایط زیر محتوای تجاری دارد:
الف) وضعیت (ریسک، زمان بندی و مبلغ) جریانهای نقدی آتی دارایی تحصیل شده با وضعیت جریانهای نقدی آتی دارایی واگذار شده متفاوت باشد، یا
ب) ارزش اقتصادی بخشی از عملیات واحد تجاری که تحت تاثیر معاوضه است در نتیجه این معاوضه تغییر کند و
ج) تفاوتی که در بند الف و ب گفته شد نسیت به ارزش منصفانه داراییهای معاوضه شده با اهمیت باشد.
برای مثال فرض کنید شرکت کاج در یک معامله تعدادی از تجهیزات تولیدی خود را یا یک قطعه زمین شرکت تندباد معاوضه میکند. براساس پیش بینی مدیریت، زمان بندی، مبلغ و ریسک جریانهای نقدی ناشی از زمین به احتمال زیاد به میزان قابل توجهی متفاوت از جریانهای نقدی ناشی از تجهیزات خواهد بود. در نتیجه هر دو شرکت در وضعیتهای اقتصادی متفاوتی قراردارند. بنابراین این معامله دارای محتوای تجاری است و شرکتها سود و زیان معاوضه را شناسایی میکنند. در واقع اگر معاوضه دارای محتوای تجاری باشد سود یا زیان بلافاصله شناسایی میشود.
معاوضه با فرض زیان
اگر معاوضه دارای محتوای تجاری باشد و شرکت در نتیجه معاوضه دارایی ثابت مشهود متحمل زیان شود بلافاصله باید آن را شناسایی کند زیرا داراییها نباید به مبلغی بیش از معادل قیمت نقد آنها ارزیابی شوند. اگر زیان به موقع شناسایی نشود باعث میشود داراییها بیش از واقع ارزیابی شوند.
مثال معاوضه دارای محتوای تجاری در حالت زیان
فرض کنید شرکت آپادانا ماشین آلات قدیمی خود را با ماشین آلات جدید شرکت نهال معاوضه میکند. بهای تمام شده ماشین قدیمی مبلغ ۱،۲۰۰،۰۰۰،۰۰۰ ریال، استهلاک انباشته ۴۰۰،۰۰۰،۰۰۰ريال وارزش منصفانه ۶۰۰،۰۰۰،۰۰۰ريال است. قیمت صورتحساب برای ماشین جدید ۱،۶۰۰،۰۰۰،۰۰۰ريال و مبلغ مورد توافق برای ماشین آلات قدیمی ۹۰۰،۰۰۰،۰۰۰ريال است. میخواهیم ثبت حسابداری در شرکت آپادانا و سود و زیان معاوضه را بدانیم.
دفاتر شرکت آپادانا
شرح | بدهکار | بستانکار |
ماشین آلات جدید | ۱،۳۰۰،۰۰۰،۰۰۰ | |
استهلاک انباشته ماشین آلات | ۴۰۰،۰۰۰،۰۰۰ | |
زیان معاوضه | ۲۰۰،۰۰۰،۰۰۰ | |
ماشین آلات | ۱،۲۰۰،۰۰۰،۰۰۰ | |
موجودی نقد | ۷۰۰،۰۰۰،۰۰۰ | |
بابت معاوضه ماشین آلات و پرداخت وجه نقد |
ارزش دفتری ماشین قدیم – ارزش منصفانه ماشین قدیم=زیان معاوضه
معاوضه با فرض سود
در حالتی که معاوضه داراییهای ثابت مشهود محتوای تجاری دارد و سود تحقق می یابد بهای تمام شده دارایی تحصیل شده در معاوضه به ارزش منصفانه دارایی واگذار شده ثبت و سود بلافاصله شناسایی میشود. شرکت برای ثبت بهای تمام شده دارایی تحصیل شده تنها در صورتی از ارزش منصفانه دارایی تحصیل شده استفاده میکند که واضح تر و معتبرتر از ارزش منصفانه دارایی واگذار شده باشد.
مثال معاوضه داراییهای ثابت مشهود (داراییهای غیرپولی)
شرکت جهان پرداز و شرکت صبا الکترونیک قصد دارند زمين و تجهيزاتی را با مشخصات زير با يکديگر معاوضه کنند. فرض میکنیم معاوضه محتوای تجاری دارد.
دفاتر شرکت جهان پرداز
سرک نقدی دریافت شده-ارزش منصفانه دارایی قدیم=ارزش منصفانه دارایی جدید
ارزش دفتری دارایی قدیم – ارزش منصفانه دارایی قدیم=سود و زیان ناشی از معاوضه
سرک نقدی دريافت شده – ارزش منصفانه زمين = بهای تمام شده تجهيزات تحصيل شده
شرح | بدهکار | بستانکار |
تجهيزات | ۲۶،۵۰۰،۰۰۰ | |
وجوه نقد | ۲،۰۰۰،۰۰۰ | |
زمین | ۱۰،۰۰۰،۰۰۰ | |
سود معاوضه زمين و تجهيزات | ۱۸،۵۰۰،۰۰۰ | |
بابت ثبت معاوضه زمين و تجهيزات |
سود معاوضه برابر با تفاوت ارزش منصفانه دارایی قبلی و مبلغ دفتری آنهاست.
دفاتر شرکت صبا الکترونیک
برای شرکت صبا الکترونیک ارزش منصفانه تجهيزات ۲۲،۰۰۰،۰۰۰ ريال است. و بهای تمام شده و استهلاک انباشته به ترتیب مبلغ ۳۳،۰۰۰،۰۰۰ و ۵،۰۰۰،۰۰۰ ریال می باشد و مبلغ ۳،۰۰۰،۰۰۰ ریال پرداخت کرده است سود و یا زیان حاصل از معاوضه را تعیین نمایید.
سرک نقدی پرداخت شده+ارزش منصفانه دارایی قدیم=ارزش منصفانه دارایی جدید
(سرک نقدی پرداخت شده + ارزش منصفانه تجهيزات) =بهای تمام شده زمين تحصيل شده (صبا الکترونیک )
شرح | بدهکار | بستانکار |
زمین | ۲۵،۰۰۰،۰۰۰ | |
استهلاک انباشته | ۵،۰۰۰،۰۰۰ | |
زيان معاوضه تجهيزات با زمین | ۶،۰۰۰،۰۰۰ | |
تجهیزات | ۳۳،۰۰۰،۰۰۰ | |
وجه نقد | ۳،۰۰۰،۰۰۰ | |
بابت ثبت معاوضه زمين و تجهيزات |
بابت ثبت معاوضه زمين و تجهيزات
شناسايی سود يا زيان در دفاتر يکی از طرفين معاوضه مستقل از شناسايی سود يازيان دردفاتر طرف ديگر معاوضه است. در حالی که شرکت (جهان پرداز) ۱۸،۵۰۰،۰۰۰ ریال ريال سود حاصل از معاوضه شناسايی کرده است شرکت (صبا الکترونیک) ۶،۰۰۰،۰۰۰ ريال زيان شناسايی کرده است. درمعاوضه دارايیها ممکن است هردو طرف سوديازيان شناسايی کنند ويا ساير حالتهای ممکن ديگر مانند شناسايی سود يا زيان توسط يکی از طرفين و عدم شناسايی سود يا زيان توسط طرف ديگر روی دهد. از آنجا که مبنای شناسايی سود يا زيان معاوضه تفاوت ارزش منصفانه دارايی واگذار شده با ارزش دفتری همان دارايی (دارايی واگذار شده) است، شناسايی ياعدم شناسايی سود يا زيان توسط يکی از طرفين معاوضه به شناسايی يا عدم شناسايی سود يا زيان معاوضه توسط طرف ديگر معاوضه ارتباطی ندارد.
معاوضه محتوای تجاری ندارد
زمانی که معاوضه فاقد محتوای تجاری است، سود معاوضه صرف کاهش بهای تمام شده دارایی جدید میشود و طی دورههای استفاده از دارایی از طریق کاهش هزینه استهلاک (درصورت وجود) و باقیمانده آن در زمان واگذاری دارایی شناسایی میشود.
وجه نقد پرداخت شده + ارزش دفتری دارایی قدیم=بهای دارایی جدید
وجه نقد دریافت شده – ارزش دفتری دارایی قدیم=بهای دارایی جدید
معاوضه دارایی نامشهود
دارایی از ارکان اصلی معادله حسابداری است. معادله ای که در آن با ترکیب بدهی ها و حقوق صاحبان سهام برابری و نابرابری حسابها مشخص می شود. در روند اجرای کار حسابداری ممکن است مدیریت تصمیم به تغییر، خرید یا معاوضه دارایی های خود داشته باشد. این مورد هم مانند هر عمل دیگری نیاز به اجرای اصول و استاندارد های حسابداری دارد. دارایی ها با توجه به ماهیت خود امکان معاوضه با شرایط خاص خود را دارد.
دارایی نامشهود طبق تعریفی که دارند به آن دسته از دارایی هایی اطلاق می شوند که شاید قابل رویت نیستند اما به دلیل ارزش بالایی که برای مجموعه به همراه دارد باید در ترازنامه ارزش گذاری و ثبت شود. این دارایی ها هم همانند دیگر دارایی ها امکان هرگونه تغییر را دارد. مثال زیر برای شما مطرح می شود تا شما بتوانید مطلب معاوضه داراییهای مشابه را به راحتی درک کنید.
شرکتی دارای یک نرم ارزش دفتری چگونه محاسبه میشود؟ افزار اطلاعاتی می باشد و به دلایل کاری و تصمیمات مدیریتی لازم است تا نرم افزار خود را با نرم افزاری دیگر تعویض نماید. بابت این معاوضه اطلاعات زیر در دست قرار دارد:
بهای تمام شده نرم افزار قدیم ۵۰میلیون با استهلاک انباشته ۵میلیون و ارزش متعارف ۵۲میلیون که با نرم افزار جدیدی به بهای تمام شده ۵۸میلیون و استهلاک انباشته ۶میلیون و ارزش منصفانه ۵۱میلیون .
از بابت این نرم افزار شرکت ۱میلیون نیز اضافه پرداخت کرده است چرا که نرم افزار به ارزش حال حاضر باید ثبت گردد.
تهیه و تنظیم صورت حساب ترازنامه
تعادل یا بالانس.
همه ما می دانیم که اعتدال و میانه روی بهترین راه برای به انجام رساندن کارهاست. اما گاهی دانسته یا ندانسته دچار افراط و تفریط میشویم.
بله، حق با شماست! حفظ تعادل در همه ابعاد زندگی کار آسانی نیست. اما اگرمثل یک بندباز حرفه ای با کمی دقت، تعادلمان را حفظ کنیم، به موفقیتهای بالایی خواهیم رسید.
نمیدانم شما انیمیشن کوتاه “بالانس” این شاهکار آلمان را دیده اید یا نه؟! درواقع این فیلم کوتاه ۷ دقیقه ای به موضوع تعادل در ابعاد مختلف می پردازد. متفکران و اندیشمندان حوزههای مختلف، از جمله اقتصاددانان و جامعه شناسان ، تحلیل های متفاوتی بر آن نوشته اند.
با ما همراه باشید تا پس از این مقدمه ی عجیب و غریبِ سینمایی، به تحلیل صورت حساب ترازنامه یا Balance sheet در حسابداری بپردازیم!
ترازنامه چیست؟
ترازنامه در حسابداری از اجزای اساسی صورتهای مالی است. نام دیگر آن صورت وضعیت مالی ست و در زبان انگلیسی به آن Balance sheet گفته میشود. در مواردی به آن بیلان هم میگویند. بیلان، لغتی فرانسوی و در اصطلاح بانکی به معنای ترازنامه و کارکرد است.
ترازنامه گزارشی از داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام یک شرکت در یک زمان مشخص است. و مبنایی برای محاسبه نرخ های بازگشت و ارزیابی ساختار سرمایه شرکت به شمار میرود.
درواقع ترازنامه، یک صورت مالی است که تصویری لحظهای از داراییها و بدهیها و میزان سرمایه گذاری سهامداران را به نمایش می گذارد.
اهمیت ترازنامه
ترازنامه را میتوان به عنوان اولین و مهمترین بخش از صورتهای مالی شناخت. چرا که با ارائه تصویری کلی از تمام داراییها و بدهیها، وضعیت یک شرکت را در لحظه، بهتر از هر گزارش دیگری مشخص میکند.
بنابراین طبیعی است که حسابداران خبره در تجزیه و تحلیل صورتهای مالی، معمولا کار را از ترازنامه حسابداری شروع کنند.
درواقع مفهوم ریاضی ترازنامه عبارت است از
داراییها = بدهیها + حقوق صاحبان سهام
همان طور که در معادله بالا مشخص و بدیهی است، یک شرکت برای پرداخت تمام چیزهایی که خواهان مالکیت (دارایی ) آن ها است، یا باید پول قرض کند (بدهی ها)، یا باید آن را از سرمایهگذاران( حقوق صاحبان سهام) بگیرد.
فرض کنید یک شرکت از بانک وامی ۵ ساله به مبلغ ۱۰ میلیون تومان دریافت میکند. در اینجا طبیعتا دارایی های آن شرکت (به ویژه از نظر نقدی) ١٠میلیون تومان افزایش پیدا کرده و بدهی های شرکت نیز (به ویژه از نظر بدهی های بلندمدت) به میزان ۱۰ میلیون تومان بالا خواهد رفت.
لازم است بدانید که در ترازنامه مالی، نهایتا جمع حساب ها باید برابر باشند. چرا که حسابداری یک ثبت دو طرفه است و آنچه که در سمت دارایی ها می آید طبیعتا در سمت بدهی ها هم ثبت می شود.
در این صورت دو طرف معادله به تعادل کشیده شده و عنوان ترازنامه برازنده همچین گزارشی خواهد بود!
همه عایدی مازاد شرکت از بدهی ها به حساب حقوق ذی نفعان خواهد رفت، که همین موضوع نشان دهنده خالص دارایی های صاحبان است. این دریافتی ها در طرف داراییها به تعادل کشیده خواهد شد و به صورت وجه نقد، سرمایه گذاری، موجودی یا سایر داراییها خود را نشان میدهد.
دارایی ها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام هر یک متشکل از حساب های کوچکی هستند، که مشخصات مالی شرکت را تشریح میکند.
این حساب ها در هر صنعت تفاوت های فراوانی با یکدیگر دارند و در همین شرایط می توانند بسته به نوع کسب و کار، اقتضائات متفاوتی داشته باشند.
به همین دلیل بسیاری از مدیران به سراغ برون سپاری خدمات حسابداری و خدمات مالیاتی خود میروند تا بتوانند زمان ارزشمندشان را به صورت هدفمند، صرف بهبود بخش اصلی کسب و کارشان کنند. و درنتیجه با بازدهی بیشتر هزینه کمتری بپردازند.
اگر شما هم از جمله ی این مدیران هدفمند هستید، می توانید دغدغه هایتان را با سیپا مشاور مطرح کنید.
ما برای خدمت رسانی هرچه بهتر به شما، آمده ایم.
قیمت سهام چگونه محاسبه می شود
ساعد نیوز: به دلیل اینکه صنعت های بزرگ برای رسیدن به اهداف خود که غالبا کلان می باشد به سرمایه های فراوانی نیاز دارند و از سوی دیگر افراد با داشتن سرمایه های اضفی در دست خود مایل به کسب سود بیشتر می باشند، بازار سرمایه نظیر بورس و شرکت های سرمایه گذاری با جممع اوری این سرمایه ها به اهداف خود موجودیت می بخشند. بخاطر همین امر دانستن قیمت سهام مهم است
به دلیل اینکه صنعت های بزرگ برای رسیدن به اهداف خود که غالبا کلان می باشد به سرمایه های فراوانی نیاز دارند و از سوی دیگر افراد با داشتن سرمایه های اضفی در دست خود مایل به کسب سود بیشتر می باشند، بازار سرمایه نظیر بورس و شرکت های سرمایه گذاری با جممع اوری این سرمایه ها به اهداف خود موجودیت می بخشند. بخاطر همین امر دانستن قیمت سهام مهم است.
یکی از مفاهیم پایه ای در تعیین ارزش یک سهم «سود هر سهم» یا همان EPS است. همان طور که از نامش پیداست مقدار سود متعلق به یک سهم شرکت، از تقسیم کل سود سالانه ی شرکت بر تعداد سهام شرکت به دست می آید. مثلا اگر شرکتی ۱ میلیون سهم داشته باشد و سود سالانه ی آن ۵ میلیون تومان باشد، از تقسیم ۵ میلیون بر ۱ میلیون به سود ۵ تومانی برای هر سهم می رسیم.
برای بررسی میزان پول لازم برای خرید ۱ سهم از شرکت کافیست سود سال های آینده را جمع کنید:
قیمت سهام = EPS سال اول + EPS سال دوم + …
البته می دانیم که ارزش ۱ تومان امروز با ۱ تومانِ ۱۰ سال بعد یکی نیست. به دلیل نرخ سود (i)، پول شما پس از ۱۰ سال ارزش کمتری خواهد داشت. پس فرمول پیشین نیاز به بهبود دارد:
… + (۲^(EPS ÷ (i+۱ سال دوم) + ((EPS) ÷ (i+۱ سال اول)) = قیمت سهام
۱. شرکت های بالغ به حدی بزرگ شده اند که به سختی و کندی رشد می کنند
نرخ سود ÷ EPS = قیمت سهام
نرخ سود مورد انتظار را می توان با توجه به میزان ریسک مربوط به شرکت، ریسک بازار و نرخ سود درازمدت اعلام شده توسط دولت محاسبه کرد.
قیمت سهام این شرکت ها معمولا به کندی تغییر می کند. تنها تغییر نرخ سود رسمی، ریسک های مربوط به شرکت (مثل سیل یا حمله ی آفات برای شرکت های حوزه ی کشاورزی) و یا تغییر ریسک بازار (مانند بحران مالی سال ۲۰۰۸) است که باعث تغییر قیمت قابل توجه می شود. اما در شرایط عادی هیجان چندانی وجود نخواهد داشت.
2. شرکت های در حال رشد
(نرخ رشد مورد انتظار شرکت – نرخ سود) ÷ EPS سال بعد = قیمت سهام
اجازه دهید از یک مثال ساده استفاده کنیم. فرض کنیم EPS سال آینده شرکتی ۴۸ تومان است، نرخ سود مورد انتظار را با توجه به ریسکی که برای آن محتمل می دانیم، ۲۰ درصد در نظر می گیریم و نرخ رشد سالانه ی شرکت هم ۵ درصد است. بنابراین طبق فرمول، قیمت ایده آل سهام ۳۲۰ تومان خواهد بود:
۳۲۰ = (۵٪ – ۲۰٪) ÷ ۴۸
عوامل موثر بر قیمت سهام در ارزش دفتری چگونه محاسبه میشود؟ بورس شامل سه دسته عوامل: 1- عوامل محیطـی یا کلان، 2- عوامل مرتبط با صنعت و 3- عوامل درونی، هستند.
هر سهم، چهار نـوع قیمت دارد:
الف: قیمت اسمی: قیمت اسمـی یک سهم، قیمتی است که عرضه اولیه سهام شرکت براساس آن قیمت انجام می شود. قیمت اسمی هر یک از سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس در ایران، یکصد تومان (1000 ریال) است. مبلغ قیمت اسمی، بر روی برگه های سهام درج می شود. همانطور که می دانید، کل سرمایه شرکت، تعداد سهام منتشر شده و قیمت اسمی هر یک از سهام، به علاوه تعداد سهامی که سهامدار در اختیار دارد، بر روی برگه سهام درج می شود.
ب: قیمت دفتـری: اگر مجموع بدهی های شرکت را از مجموع دارایی های شرکت کم کنیم، مبلغ باقیمانده نشان دهنده مجموع ارزش سرمایه سهامداران شرکت یا به تعبیر دقیق تر، مجموع حقوق صاحبان سهام شرکت خواهد بود. حال اگر مبلغ حقوق صاحبان سهام شرکت را بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنیم، عدد حاصل بیانگر قیمت دفتری هر سهم است.
برای مثال، فرض کنید مجموع ارزش دارایی های شرکت الف در پایان سال اول فعالیت شرکت، 10 میلیارد تومان است. این شرکت همچنین در مجموع 7 میلیارد تومان به بانکها و سایر شرکتها، بدهی دارد. بنابراین، مجموع حقوق صاحبان سهام این شرکت 3 میلیـارد تومان خواهد بود (3=7-10). حال اگر شرکت مذکور در مجموع تعداد 20 میلیون سهم منتشر کرده باشد، ارزش دفتری هر سهم این شرکت 150 تومان خواهد بود. (150=20000000/3000000000)
شاید برای شما این سوال بوجود آمده باشد که چطور قیمت اسمی سهام شرکت الف 100 تومان است، در حالیکه قیمت دفتری سهام این شرکت 150 تومان؟ پاسخ این است که میزان سودی که شرکت در پایان سال اول فعالیت خود بدست آورده است نیز به عنوان حقوق سهامداران محسوب و باعث شده است تا ارزش دفتری سهم، از 100 تومان به 150 تومان افزایش یابد.
دلیل ذکر کلمه "دفتر" در قیمت دفتری سهم هم این است که اعداد و ارقام مربوط به دارایی ها و بدهی های شرکت، براساس ارقام ثبت شده در دفاتر حسابداری شرکت، مدنظر قرار می گیرند.
ج: قیمت بازار: قیمت بازار یا قیمت معاملاتی، قیمتی است که سهام بر اساس آن، در بورس معامله می شود.. اگرچه قیمت اسمی هر سهم در بورس 100 تومان است، اما سهام اغلب شرکت ها در بورس بر اساس قیمت اسمی و حتی ارزش دفتری، معامله نمی شود. آنچه که قیمت سهم در بورس را تعیین می کند، میزان عرضه و تقاضا برای یک سهم است. برای مثال، ممکن است به علت عملکرد خوب یک شرکت، سرمایه گذاران زیادی متقاضی خرید سهام آن شرکت در بورس باشند. بنابراین، قیمت آن در بورس بر اساس میزان تقاضا، افزایش خواهد یافت و حتی ممکن است این افزایش، تا چند برابر قیمت اسمی هم باشد. در نقطه مقابل، عملکرد ضعیف یک شرکت ممکن است باعث بی رغبتی سرمایه گذاران به خرید یا نگهداری سهم مذکور و در نتیجه، افزایش عرضه آن در بورس باشد. طبیعتاً با افزایش عرضه، قیمت سهم کاهش یافته و اگر این روند ادامه یابد، ممکن است قیمت سهم حتی به زیر قیمت اسمی، یعنی 100 تومان برسد. بنابراین، قیمت بازار یک سهم، قیمتی است که در بورس، برای سهم تعیین می شود.
د: قیمت ذاتی: منظور از قیمت ارزش دفتری چگونه محاسبه میشود؟ ذاتی یک سهم، ارزش واقعی آن سهم است. شاید برای شما این سوال بوجود آید که چه تفاوتی بین قیمت بازار و قیمت ذاتی یک سهم وجود دارد. اجازه بدهید با یک مثال توضیح دهیم. فرض کنید قیمت بازار سهم شرکت الف، هم اکنون 200 تومان است، به بیان دیگر، سهام شرکت الف هم اکنون با قیمت 200 تومان در بورس در حال خرید و فروش است. اما سرمایه گذاران زیادی همچنان متقاضی خرید این سهم هستند. اگر از این سرمایه گذاران سوال کنید که چرا قصد دارید سهام این شرکت را خریداری کنید؟ پاسخ همه آنها این خواهد بود که "به نظر ما، این سهم بیشتر از 200 تومان ارزش دارد". معنی این جمله این است که ارزش واقعی سهام شرکت الف، بیشتر از قیمت بازار این سهم است.
بنابراین، در یک تعریف ساده، قیمت ذاتی یک سهم، بیانگر ارزشی است که سرمایه گذاران برای سهم قائل هستند. طبیعتاً اگر از دید سرمایه گذاران، ارزش ذاتی یک سهم بالاتر از قیمت بازار آن سهم باشد، گزینه مناسبی برای خرید خواهد بود، اما اگر ارزش ذاتی یک سهم کمتر از ارزش بازار آن باشد، سهم مذکور گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری به شمار نمی رود.
EPS یا سود هرسهم
سود هر سهم (EPS) یکی از آماره های مالی بسیار مهم است که مورد توجه سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی می باشد. EPS از تقسیم سود پس از کسر مالیات شرکت، بر تعداد کل سهام، محاسبه می شود. که نشان دهنده سودی است که شرکت در یک دوره مشخص به ازای یک سهم عادی بدست آورده است (نوو، 1385). اولین جزء محاسبه ی EPS درآمد (درآمد اختصاصی سهامداران عمومی) است. در واقع درآمد سهامداران عمومی، باقی مانده سود، پس از توزیع سهم کارفرمایان، عرضه کنندگان، ارائه دهندگان خدمات، صاحبان سهام ممتاز و بستانکاران می باشد. دومین جزء EPS تعداد سهم منتشر شده در بازار توسط شرکت است. لازم به ذکر است، تعداد سهام موجود بازار را به عنوان جزئی از EPS شرکت تلقی می شود تا بتوان میزان مطالبات سهامداران عمومی را نسبت به درآمد در هر واحد اندازه گیری نمود به عبارت دیگر EPS مقدار سودی است که به هر سهم اختصاص می یابد با محاسبه سطح درآمد شرکت از این روش می توان به میزان درآمدی که هر فرد کسب می کند، دست یافت. با ارزش دفتری چگونه محاسبه میشود؟ اینکه اجزای EPS ظاهرا ساده به نظر می رسد اما در واقعیت این طور نیست و این عناصر کاملا پیچیده اند. به عنوان مثال، تخمین تعداد سهام در بازار کاری ساده نیست چرا که به مرور زمان تعداد سهام دایما در حال تغییر یا جابه جایی است به طوری که انتشار سهام یا بازخرید سهام توسط شرکتها، تعداد سهام موجود در بازار را تغییر می دهد و با عرضه مقدار زیادی سهام توسط یک شرکت در انتهای یک دوره مالی، تعداد متوسط سهام در انتهای دوره بسیار بیشتر از اوایل دوره خواهد بود که به این ترتیب در محاسبه EPS مشکل ایجاد می کند.
DPS چیست؟
DPS یا Dividend Per Share DPS به مقدار سودی گفته می شود که به ازای هر سهم به سهامداران پرداخت می شود. مقدار این سود (سود تقسیمی هر سهم) با توجه به تصمیم هیئت مدیره و آراء سهامداران * حاضر در مجمع عمومی سالانه تعیین می شود. لازم به ذکر است سود تقسیمی (DPS) نباید کمتر از ۱۰% سود تحقق یافته (EPS تحق یافته) باشد و شرکت ها موظف هستند سود تقسیمی تصویب شده را حداکثر تا ۸ ماه پس از برگزاری مجمع عمومی سالانه به سهامداران پرداخت نمایند.
* حق رای هر سهامدار به نسبت درصد مالکیت وی از شرکت است.
لازم به ذکر است بخشی از سود تحقق یافته شرکت (معادل ۵% سود خالص هر سال) تحت عنوان اندوخته قانونی ذخیره می شود. این مقدارطبق قانون تجارت تعیین شده و تا زمانی که به ۱۰%سرمایه شرکت برسد، لازم اجرا است.
گزارش های میان دوره ای شرکت ها:
شرکت ها موظف هستند در دوره های ۳ ماهه، میزان تحقق سود پیش بینی شده (EPS) خود را اعلام نمایند. در این میان گزارش های اولین پیش بینی درآمد ۶ ماهه، آخرین عملکرد ، باید به تایید حسابرسان معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار برسد.
تعدیل EPS
پیش بینی درآمد هر سهم (EPS) در هر زمان می تواند نسبت به آخرین پیش بینی اعلام شده، تغییر مثبت یا منفی (افزایش یا کاهش) داشته باشد. تعدیل و یا تغییر پیش بینی درآمد هر سهم، ارتباطی با دوره گزارش دهی ندارد. شرکت ها باتوجه به تعدیل صورت گرفته طی گزارشی تغییرات پیش بینی را از طریق سامانه کدال اعلام می نمایند.
فرمول محاسبه درصد سود یا زیان
1- کم کردن قیمت فروش از قیمت خرید، ارزش دفتری چگونه محاسبه میشود؟ ارزش دفتری چگونه محاسبه میشود؟ مقدار سود یا ضرر را مشخص می کند.
2- از تقسیم مقدار پولی سود یا زیان حاصل بر قیمت خرید، رقمی اعشاری به دست خواهد آمد. این عدد، سود کسب شده را با مقدار اولیه سرمایه گذاری مقایسه می کند و نتیجه را به نمایش می گذارد.
3- ضرب رقم به دست آمده در 100 تنها برای جا به جایی اعشار و ارائه درصد سود یا ضرر نسبت به مبلغ سرمایه گذاری اصلی است.
محاسبات درصد سود یا ضرر یک سرمایه گذاری، بدون فروش سرمایه گذاری نیز روندی بسیار مشابه دارد.در زمانی که هنوز دارایی موردنظر (مثلا سهم) به فروش نرفته، قیمت فعلی بازار جایگزین قیمت فروش می شود.نتیجه نیز سود (یا ضرر) غیر واقعی خواهد بود که به عنوان سود/زیان محقق نشده نیز شناخته می شود. دلیل این که به حاصل محاسبه، سود (یا زیان) غیرواقعی یا محقق نشده گفته می شود، این است که سرمایه گذاری هنوز فروخته نشده است.به عبارت دیگر شما تا زمانی که سرمایه گذاری خود را نفروخته اید (دارایی تان چه سهام باشد و چه یک خانه) نمی توانید بگویید سود محقق شده است.
نسبت P/B چیست؟ نسبت قیمت یا ارزش بازار به ارزش دفتری سهام در بورس
نسبت P/B به زبان ساده نسبت Price یا همان قیمت و ارزش بازار یک سهم به Book value یا ارزش دفتری سهام در بورس است، در این مقاله شما را با مفهوم نسبت قیمت به ارزش دفتری بیشتر آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.
نسبت P/B چیست؟
نسبت P/B به زبان ساده نسبت Price یا همان قیمت و ارزش بازار یک سهم به Book value یا ارزش دفتری سهام در بورس است.
نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری با مقایسه ارزش دفتری با ارزش بازار برای یافتن ارزش سهام شرکتها به کار میرود.
ارزش دفتری هر سهم عبارت است از حاصل تقسیم ارزش ویژه (مجموع حقوق صاحبان سهام)یک شـرکت بـه تعداد سهام آن که نشاندهنده ارزش تاریخی(ترازنامهای) شرکت است.
از طرفی ارزش بازار انعکاسی از انتظارات سهامداران از وضعیت آتی شرکت است.
در حقیقت نسبت قیمت به ارزش دفتری طرز تفکر و انتظارات سهامداران نسبت به عملکرد گذشته و دورنمای آتی شرکت را بیان میکند.
ارزش دفتری با استفاده از دادههای تاریخی موجود در صورتهای مالی محاسبه میشود.
ارزش بازار یا همان قیمت سهم نیز در بازار بورس تعیین میشود.
محاسبه نسبت ارزش بازار به دفتری سهام
برای محاسبه این نسبت ارزش بازار را در ارزش دفتری تقسیم میکنیم.
فرقی ندارد که این نسبت را در سطح شرکت محاسبه کنیم یا برای هر سهم.
ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام ارزش حسابداری سهام است که با کسر کل بدهیها از کل داراییها محاسبه میشود.
دیدگاه شما