معاملهگران چه باید بکنند؟
روانشناسی به معنی شناخت و بررسی روان افراد و جامعه می باشد و در عصر فعلی از اهمیت زیادی برخوردار است. مباحث روانشناسی حالا دیگر بسیار گسترده شده است و به بازارهای مالی هم کشیده شده است. یکی از این بازارها، بازار سرمایه یا همان بورس می باشد. روانشناسی بازار سرمایه می تواند به افرادی که دنبال سود بیشتر در این بازار هستند بسیار کمک کند و به آنها بفهماند که چگونه معاملاتی را انجام دهند. اما منظور از روانشناسی بازار سرمایه چیست و این نوع روانشناسی چه کمکی می تواند به معامله گران بکند. در این مقاله به این موضوع پرداخته شده است.
بازار سرمایه چیست؟
بازار سرمایه همان طور که از اسمش پیداست، یعنی بازاری که از طریق سرمایه رشد و فعالیت می کند. بازار سرمایه یا همان بورس با جذب سرمایه مردم و نهادهای مالی، رشد می کند و به سهامداران سود می دهد. هر چقدر که جذب سرمایه در بورس بیشتر باشد، این بازار هم سود بیشتری به افراد فعال در آن می دهد.
برای موفقیت در بازار بورس یا همان بازار سرمایه، افراد باید از مهارت هایی برخوردار باشند. تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال از مهارت های لازم برای کسب سود در بازار سرمایه می باشد. یکی دیگر از مهارت های لازم برای موفقیت در بورس روانشناسی بازار سرمایه می باشد که باعث می شود تا شما بفهمید که چه جوی بر بازار بورس حاکم است و افراد چه رفتارهایی در بورس از خود نشان می دهند.
روانشناسی بازار سرمایه چیست؟
منظور از روانشناسی معاملهگران چه باید بکنند؟ بازار سرمایه این است که شما رفتار معامله گران در بازار بورس را تحلیل و ارزیابی کنید و بفهیمد که چه عواملی روی آنها تاثیر می گذارد که آنها چنین معاملاتی را انجام می دهند.بر خلاف آن چیزی که فکر می کنید در بسیاری از موارد، معامله گران از تجربه و عقل خود برای انجام معاملات استفاده نمی کنند بلکه از روی احساس معامله گری می کنند. این که چه عواملی روی معامله گران تاثیر می گذارد اهمیت زیادی دارد چون با بررسی این عوامل، می توان فهمید که در آینده معامله گران در شرایط گوناگون چگونه رفتار خواهند کرد.
برای مثال شما تصور کنید که دوباره شاخص کل با سرعت شروع به بالا رفتن کند. شما از تجربه قبلی و روانشناسی بازار سرمایه می دانید که در چنین شرایطی هیجان افراد بالا خواهد رفت و آنها شروع به خریدهای هیجانی می کنند و از صف های فروش کاسته می شود.
عوامل مهم در روانشناسی بازار سرمایه
برای این که بفهمید چه عواملی در روانشناسی بازار بورس اهمیت دارد، باید ببینید که چه عواملی روی رفتار معامله گران تاثیر می گذارد. در زیر ما به این عوامل مهم اشاره کرده ایم:
1. ترس و طمع :
یکی از مهم ترین عوامل در بازارهای مالی، احساس های ترس و طمع می باشد. طمع باعث می شود تا افراد دست به خریدهای بیشتر و نیز نگهداری طولانی مدت تر سهام می شود. ترس نیز باعث ایجاد صف های فروش و نیز خرید کمتر در بازار بورس می شود. احساس ترس و طمع می تواند تحت تاثیر عوامل واقعی یا غیر واقعی باشد.
برای مثال اگر خبری باعث ایجاد حس ترس در مورد یک سهم شود، آنگاه خیلی از معامله گران به سرعت سعی می کنند تا آن سهم را بفروشند. این خبر می تواند دروغ یا راست باشد. حس طمع نیز به همین شکل است. عوامل مختلفی می تواند منجر به بیدار شدن طمع معامله گران برای خرید یا نگهداری بیشتر سهام یا دیگر اوراق شود. عوامل گوناگونی می توانند روی طمع افراد در بازار سرمایه تاثیر بگذارند.
2. جو حاکم بر بازار بورس
یکی دیگر از عواملی که روی روان و رفتار افراد معامله گر تاثیر می گذارد و در نتیجه در روانشناسی بازار سرمایه مهم است، جو روانی حاکم بر بازار بورس است.
زمانی که جو حاکم بر بورس، جو بی اعتمادی و ناامیدی باشد مطمئنا معامله گران احتیاط بیشتری به خرج می دهند و سعی می کنند تا دست به خرید نزنند. در این شرایط صف های فروش قوی تر از صفهای خرید می باشد.
زمانی که هم جو روانی حاکم بر بازار بورس ، جو خوب و مثبتی باشد، این باعث خریدهای بیشتر معامله گران می شود و نیز نگهداری سهام بیشتر خواهد شد. در چنین شرایطی مطمئنا صف های خرید از صف های فروش قوی تر خواهد بود.
3. شاخص کل
یکی دیگر از عواملی که روی رفتار سهامداران و معامله گران در بازار بورس تاثیر می گذارد و در روانشناسی بازار سرمایه مهم است، شاخص کل است.
در شرایطی که شاخص کل در حال ریزش است و سرعت آن هم زیاد است، روانشناسی بازار سرمایه به شما می گوید که باید معاملات خود را کاهش دهید و به رصد بازار بپردازید. برای معامله کردن در چنین زمان هایی باید با دقت بیشتری تحلیل کنید و از فرصت ها به خوبی بهره بگیرید.
زمانی که شاخص کل پایین می آید، خیلی از معامله گران از خود رفتار هیجانی نشان می دهند و به سرعت سعی می کنند تا سرمایه خود را از بازار بورس خارج کنند. از آن سو اما زمانی که شاخص کل در حال بالا رفتن است، طمع افراد بیدار می شود و دست به خرید بیشتر می زنند. برای موفقیت در بازار بورس، باید به این رفتارها با دقت توجه کرد تا بتوان معاملات مناسبی را انجام داد.
فواید روانشناسی بازار سرمایه
فایده روانشناسی بازار بورس در این است که شما می توانید رفتار خود و هم چنین دیگران را از لحاظ روانی در بورس تحلیل کنید. اگر شما شخصی هستید که با افت اندک سهم آن را به سرعت می فروشید، به شدت روی اخبار متمرکز هستید، از بررسی قیمت سهام ترس دارید و بسیار زیاد قیمت سهام را بررسی می کنید، پس یک معامله گر احساسی هستید که نیاز به بالا بردن مهارت مدیریت معامله گری دارید.
برای موفقیت در بازار بورس شما باید اصول مهم زیر که از روانشناسی بازار سرمایه بدست آمده را در نظر داشته باشید:
1. مسئولیت پذیر باشید :
مسئولیت اشتباهات خود را بپذیرید و بدانید که با این کار می توانید بهتر در بورس معامله کنید. اگر اشتباهی انجام داده اید سعی نکنید تا با بهانه آورددن از آن طفره بروید.
2. استراتژی معاملاتی مشخصی داشته باشید :
برای آن که اسیر احساسات غالب در بورس نشوید برای خود استراتژی معین و مناسب معاملات را مشخص کنید و از آن پیروی کنید.
3. از دیگران تقلید نکنید :
یکی از عواملی که در بازار بورس باعث ضرر بسیاری از افراد می شود، رفتار تقلیدی است. شما باید از رفتار تقلیدی دست بردارید. اگر می بینید که همه در حال خریدن یک سهم هستند اما شما به این نتیجه رسیده اید که این سهم حباب زیادی دارد و ضررده است پس به سمتش نروید . هیجانات خود را کنترل کنید و مستقل عمل کنید.
4. به خودتان باور داشته باشید :
به خودتان باور داشته باشید و بدانید که شما هم می توانید مانند خیلی ها در بازار بورس به سود برسید. یکی از عوامل موفقیت در بازارهای مالی داشتن باور به خود و تحلیل های خود می باشد.
نتیجه گیری روانشناسی بازار سرمایه
روانشناسی بازار سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است چون با روانشناسی بازار مالی بورس، شما قادر خواهید بود تا رفتار معامله گران را به خوبی در شرایط مختلف پیش بینی کنید و در نتیجه بدانید که چگونه باید معامله انجام دهید. روانشناسی بازار بورس یعنی این که شما بررسی کنید و ببینید که چه عواملی از لحاظ روانی روی معامله گری افراد سهامدار تاثیر می گذارد و باعث می شود تا آنها اقدام به کارهایی خاص در این بازار کنند.
عوامل گوناگونی مانند شاخص کل، ترس و طمع، جو روانی حاکم بر بازار بورس و اخبار می تواند از لحاظ روانی روی اقدامات معاملاتی افراد تاثیر بگذارد و باعث شود تا آنها اقدام به کارهایی کنند. با بررسی این عوامل، رفتار جمعی معامله گران در بازار بورس را پیش بینی کنید و بهترین اقدام را انجام دهید.
از سوی دیگر از لحاظ روانشناسی، شما باید بتوانید مدیریت احساسات خود را در دست بگیرید و نگذارید تا شرایط مختلف در بازار بورس روی روان شما تاثیر منفی بگذارد و باعث شود تا شما دست به معاملات خارج از تحلیل و هیجانی بزنید.
سهمیران
اگردوست دارید تا در بازار بورس، موفق باشید باید به خوبی آموزش ببینید. سهمیران به عنوان شعبه ای از کارگزاری حافظ سالهاست که مشغول آموزش مسائل و مفاهیم بورس به علاقمندان است. دوره های اموزشی این مجموعه می تواند برای کسانی که دوست دارند به معامله گری ماهر تبدیل شوند بسیار مفید باشند. این دوره ها به خوبی و از طریق پکیج های آموزشی و اساتید مجرب صورت می گیرد .
اشخاص می توانند با آموزش های سهمیران، به خوبی سهام مختلف بازار بورس را تحلیل کنند و فرصت های خرید و فروش را شناسایی کنند. جالب است بدانید که یکی از مسائلی که به خوبی در سهمیران به آن پرداخته شده است و به افراد آموزش داده می شود، روانشناسی بازار سرمایه است.
در کنار این ها سهمیران به افراد یاد می دهد تا برای معاملات کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت خود استراتژ ی معینی داشته باشند و نیز از طریق مدیریت ریسک در بورس، بیشترین سود را نصیب خود کنند و ضرر کمتری را متحمل شوند.
برای معامله گران تازه وارد، پرایس اکشن بهتر از اندیکاتور است
معامله گر شدن در بازارهای مالی نیازی به یادگیری اندیکاتورهای پیچیده تحلیل تکنیکال ندارد. برای افراد تازه وارد به هر بازار مالی، پرایس اکشن بهترین راه است.
شما به ندرت از معامله گران حرفه ای می شنوید که از اندیکاتورها در معاملات خود استفاده کنند. اشتباه برداشت نکنید، آن ها قصد گمراه کردن شما را ندارند.
آن ها مدت زمان زیادی را مشغول معامله کردن بودند و تجربه زیادی در بازارهای مالی دارند. تجربه یعنی آن ها می دانند که اندیکاتور ها چه محدودیت هایی را برای شما به ارمغان می آورند. آن ها نمی توانند حتی تصورش را بکنند که چقدر خوب می شد اگر با پرایس اکشن، کار در بازارهای مالی را آغاز می کردند. چرا که اکثرا با اندیکاتورها وارد بازار می شوند و هیچ نصیحتی برای شما در مورد شروع معامله کردن در بازارهای مالی با پرایس اکشن ندارند.
حالا ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که چرا من پرایس اکشن را انتخاب بهتری برای شروع تحلیل در بازارهای مالی برای افراد تازه کار می دانم؟
به سبب شغل آموزشی که من دارم و با معامله گران در سطوح مختلف در ارتباط هستم متوجه شدم آن هایی که با پرایس اکشن شروع به معامله می کنند، بسیار واقع گرایانه انتظاراتشان را مدیریت می کنند. آن هایی که با اندیکاتور ها شروع می کنند به دنبال یک فرمول جاودانه سود دهی هستند. آن ها می خواهند بدانند که چه ترکیبی از اندیکاتور ها، سود در کوتاه مدت را تضمین می کند. خیلی وقت های از خود می پرسند که آیا ترکیب اندیکاتور های MACD,RSI,CCI,ADX می تواند آن ها را به درآمد خوبی برساند؟
معامله گران بی شماری هستند که آرزو دارند که کاش با پرایس اکشن شروع می کردند. آن ها هیچوقت به ذهنشان نرسید که با بهترین دوره پرایس اکشن کار خود را در بازارهای مالی شروع کنند. من تا به حال هیچ معامله گرای را ندیدم که حسرت داشته باشد که کاش بجای پرایس اکشن، با اندیکاتور ها، کار تحلیل در بازارهای مالی را آغاز می کردم. پرایس اکشن بهترین ابزار را در اختیار شما قرار می دهد.
با پرایس اکشن وقت شما هیچ وقت تلف نمی شود
اگر بخواهید یک معامله گر منظرم باشید، باید یک سفر طولانی را پشت سر بگذارید. حداقل چند سال طول می کشد تا شما به حد ایده آل برسید. به عنوان یک معامله گر تازه کار، زمان برای شما مهم خواهد بود.
شما باید بیشتر بازار را مطالعه کنید. در طول روز، بیشترین فعالیت شما باید به مشاهده بازار بگذرد. پرایس اکشن به شما اجازه می دهد که به راحتی بازار را رصد کرده و معنی نوسانات را درک کنید. قیمت ها تنها عاملی هستند که باید روی آن تمرکز کنید. این مطلب به شما کمک می کند که حواستان به راحتی پرت نشود. شما فقط روی قیمت تمرکز می کنید و رفتارهایش را ارزیابی می کنید. با این روش، سرعت پیشرفت شما در حرفه ای معامله کردن در بازارهای مالی بیشتر می شود.
برای یادگیری پرایس اکشن، شما به هیچ چیز بیشتر از نمودار نیاز ندارید. اصلا نیازی نیست چک کنید که پلتفرم معاملاتی تان، اندیکاتورهای مورد علاقه تان ر دارد یا نه. به هیچ وجه نیاز ندارید اندیکاتوری بخرید و چک کنید که آیا روی پلتفرم شما کار می کند یا خیر.
شما می توانید با مورد بررسی قرار دادن شمع ها تحلیل خود را آغاز کرده و شو و هیجان یادگیری را حفظ کنید. اگر شما با اندیکاتور ها شروع کنید، با فرمول های پیچیده ای روبرو می شود که پارامترهای زیادی دارد. برای انتخاب اندیکاتورها وقتتان حسابی تلف می شود چرا که ترکیب های مختلفی برای استفاده از اندیکاتورها وجود دارد.
با اندیکاتور ها در واقع معامله گران جدید سعی می کنند با ابزارهای خیلی محدود به سراغ شکار گوزن های وحشی بروند. خیلی سخت به هدف خواهید رسید.
معامله با استراتژی پرایس اکشن، رفتار معامله گری شما را اصلاح می کند
به عنوان یک معامله گر تازه کار، اندیکاتورها، معامله کردن را به چشم شما آسان می کنند. معامله کردن برای شما این می شود که در اندیکاتور RSI صبر می کنید تا شاخص قیمتی به زیر 30 بیاید تا خرید کنید. از طرف دیگر منتظر می شوید تا شاخص به بالاتر از 70 برسد تا فروش خود را نهایی کنید. ساده و تمیز ! معامله کردن به نظر ساده می رسد اما اینطور نیست.
به خصوص که اندیکاتورها باعث می شوند که افراد تازه وارد به سراغ سیگنال ها بروند. و سیگنال ها ذهن شما را تنبل می کنند. به همین خاطر اندیکاتور ها شروع خوبی را برای شما رقم نمی زنند. می دانید چرا؟
شاید این جمله من ضدو نقیض به نظر برسد. اما برای معامله گران تازه وارد، اولین درس این است که چه زمان هایی معامله نکنید.
شما باید بازار را زیر ذره بین بگذارید، مطالعه کنید و سپس تحلیل کنید. هدف اصلی شما باید این باشد که بفهمید در بازار چه خبر است و چه موقعیت هایی برای ورود و خروج شما فراهم شده است. معامله کردن بعد از بازارخوانی می آید. شما اول باید بتوانید بازار را بخوانید.
معامله گران با تجربه می دانند که سیگنال ها الویت بعدی هستند. اگر شما شرایط بازار و روندش را به درستی تشخیص دهید، راه های مختلفی برای ورود به بازار خواهید داشت.
هر چند که خیلی از معامله گران این درس را به سختی فرا می گیرند. از همان ابتدا وقت خود را برای پیدا کردن سیگنال های ورودی تلف می کنند به جای آنکه بنشینند و تصویر بزرگتری از بازار را مشاهده کنند.به همین منظور شما باید به دلیل شکل گیری تمام کندل ها در نمودار شمعی حساس شوید.
این روش تاکیدش روی صبر و تحلیل است نه تمرکز روی سیگنال خرید و فروش !
پرایس اکشن روی ریسک در هر معامله تاکید دارد
معامله گرانی که از پرایس اکشن استفاده می کنند بیشتر مشغول پیدا کردن الگوهای قیمتی هستند که برای هر کدام از الگوها، حد ضرر مشخص شده است.
الگوهای قیمتی صعودی به شما می گویند که قیمت در بازار بالا می رود. بنابراین نباید بازار به زیر الگوی قیمتی ما برسد. اگر رسید یعنی الگو معاملهگران چه باید بکنند؟ به صورت کامل شکل نگرفته و انتخاب هوشمندانه این است که از بازار خارج شده و معامله خود را ببندید.
همین منطق برای الگوهای نزولی هم وجود دارد. به کندل های روندی که به خطا رفته اند دقیت کنید. اگر بازار به بالاتر از الگوی نزولی رسید، ما می دانیم که الگوی نموداری به خطا رفته و ما باید از بازار خارج شویم.
هر الگوی قیمتی یک حد ضرر طبیعی و منطقی دارد. از همانجایی که شما الگوی نموداری را انتخاب می کنید باید بدانید که احتمال ضرر کردن هم وجود دارد. شما به عنوان یک معامله گر باید این نکته کلیدی را درک کنید که ضرر کردن قسمتی از معامله در بازارهای مالی است. شما باید برای هر معامله حد ضرر داشته باشید.
از طرف دیگر، سیگنال های اندیکاتور ها به همراه حد ضرر نمی آیند.
به عنوان مثال شما با سیگنال اندیکاتور استوکستیک در ناحیه فروش بیش از اندازه وارد معامله می شوید. حالا سوال اینجاست که تا چه زمان باید ضرر را تحمل کنید؟ چه قیمتی به شما نشان می دهد که اشتباه کرده اید؟ این سوال ها برای افراد تازه کار باید مهم باشد که اکثر نمی پرسند. البته بعضی از افراد تازه کار به فکر محدود کردن ریسک هستند اما متد اجرایی برای آن ها وجود ندارد. بنابراین، این افراد حد ضرر خود را برای مبنای حال و هوایشان تعیین می کنند. وقتی شما عمق نوسان ها را ندانید، نمی توانید حد ضرر درستی را برای معامله هایتان انتخاب کنید.
معامله با پرایس اکشن یا اندیکاتورها
اگر مقاله را تا بدینجا خواندید فکر نکنید که اندیکاتورها بی استفاده و شیطانی هستند. اندیکاتور ها بی استفاده نیستند اما افرادی که پرایس اکشن را درک می کنند، استفاده بهتری از آن می کنند.
معامله گران اکثرا تمرکز خود را روی مفاهیم اشتباهی می گذارند. آن ها روی استراتژی معاملاتی و بی نقص بودن تمرکز می کنند. اما مهم ترین چیزهایی که باید روی آن وقت بگذارند، آموزش، تحلیل، مدیریت ریسک و صبر است. پرایس اکشن به شما زاویه دید زیبایی هدیه می دهد و به همین خاطر بهترین روش برای افراد تازه کار است.
باید این نکته را در نظر داشته باشید که مهمترین تکه این پازل معامله گران هستند. شما به عنوان معامله گر می توانید روی پرایس اکشن تکیه کرده اما روی مفاهیم اشتباهی تمرکز کنید. پرایس اکشن کار شما را راحت می کند اما شما نیاز دارید تا به ذهنیت درست وارد بازار شوید.
چگونه از بروز فومو (FOMO) جلوگیری کنیم؟ راز درمان قطعی فومو چیست؟
فومو (FOMO) یا ترس از دست دادن، یک عبارت جدید است که در ذات زندگی ما ریشه پیدا کرده است. فومو یک پدیده نوظهور در عصر دیجیتال مدرن است. این سندروم ۶۹ درصد از افراد هزاره جدید را تحت تاثیر قرار میدهد و تاثیر قابل توجهی در شیوههای معاملهگری و زندگی مدرن ایجاد کرده است.
فومو چیست؟
فومو (FOMO)، مخفف عبارت Fear of Missing Out و به معنی ترس از دست دادن است. فومو احساس ناآرامی و اضطرابی است که وقتی به شما دست میدهد که میبینید دیگران از تجربههای خوب و مثبت خودشان صحبت میکنند و شما فکر میکنید که در حال از دست دادن فرصتها هستید.
گسترش فومو با ظهور سوشال مدیا
این پدیده با ظهور شبکههای اجتماعی وسعت بیشتری پیدا کرده، چرا که در فضای مجازی به راحتی میتوانید مشاهده کنید که دیگران در هر لحظه چه چیزهایی را تجربه میکنند.
عوارض فومو
- فقدان دیدگاه بلندمدت
- عدم تمایل به صبر
- اعتماد به نفس خیلی زیاد
- اعتماد به نفس خیلی کم
- توقعات زیاد و بیمورد میشود
منظور از فومو در حرفه معاملهگری چیست؟
در دنیای بازارهای مالی، فومو وضعیتی است که در آن معاملهگر میترسد که یک فرصت بزرگ و خوب معاملاتی را در بازار از دست بدهد.
فومو مسئله متداولی در معاملهگری بازارهای مالی است و هرکسی ممکن است تحت تأثیر آن قرار بگیرد. هم معاملهگران مبتدی با حسابهای کوچک و هم معاملهگران مجربی که برای مؤسسات بزرگ کار میکنند، ممکن است فومو یا ترس از دست دادن فرصتهای معاملاتی را تجربه کنند.
ابتلا به فومو در حین معاملات
این احساس زمانی به شما دست میدهد که متوجه یک حرکت بزرگ در قیمت میشوید و با خود میگویید: «من باید از این فرصت استفاده کنم و همین حالا وارد معامله شوم. نمیتوانم اجازه دهم این فرصت از دست برود».
در واقع، میل به ورود به معامله با مشاهده آن حرکت قیمت، قضاوت شما را تحت تأثیر قرار میدهد و در نتیجه انجام تحلیل و بررسی بازار پیش از ورود به معامله، خیلی مشکل میشود.
دلیل انجام معاملات فومویی چیست؟
معاملاتی که از روی فومو انجام میشوند، نشان میدهند که احساسات غالب ما در هنگام معامله کردن، طمع و حسادت هستند.
یعنی ما تمایل داریم مانند دیگر معاملهگرانی که از پیش وارد معامله شدهاند و از آن حرکت بازار در حال سود گرفتن هستند، بهرهمند شویم، بدون اینکه در نظر بگیریم شاید حرکت بازار در آن جهت به پایان رسیده باشد.
متأسفانه هر چه بازار بیشتر به حرکت خود در آن جهت ادامه میدهد، احساس فومو بیشتر و قویتر میشود. اما از طرفی هر چه بیشتر قیمت به حرکت خود در آن جهت ادامه دهد، احتمال اینکه روند حرکت تغییر کند یا به سطح مقاومتی یا حمایتی قبلی پولبک کند هم بیشتر میشود.
سرانجام معاملات فومویی
از روی تجربه میگویم که اکثر معاملاتی که به دلیل فومو انجام میشوند، در نهایت شکست میخورند و با ضرر بسته میشوند زیرا شما با احساسات تصمیم گرفتهاید و چشمان خود را به روی منطق بستهاید، در صورتیکه میتوان از ورود به این معاملات با رعایت کمی نظم و دیسیپلین کاری، از بروز حس فومو جلوگیری نمود که در ادامه همین مقاله به آن خواهیم پرداخت .
ویژگیهای یک معاملهگر فومویی
ترس از دست دادن فرصتهای معاملاتی، دشمن هر روزه همه معاملهگران است و همین ترس و وحشت، فرایند تصمیمگیری معاملهگران را تحت تأثیر قرار میدهد. این احساس سبب میشود معاملهگران خیلی زود، با عجله و بدون اینکه تائید و نشانهای داشته باشند، به معاملات ورود کنند، در حالیکه ممکن است خیلی دیر شده باشد.
راه غلبه بر فومو در هنگام معامله کردن، داشتن کنترل کامل روی احساسات زیر است. اما بسیاری از معاملهگران هنوز روی روانشناسی فردی مسلط نیستند و همچنان از روی احساس فومو معامله میکنند و معمولا از ویژگیهای زیر برخوردار هستند:
یک معاملهگر فومویی همه چیز را همین حالا میخواهد. اگر شما هم در هنگام معاملات همین احساس را دارید، احتمالا فومو مشکل شما هم هست. این افراد به جای اینکه فکر کنند چگونه معاملات را به نحو احسن اجرا کنند، به این فکر میکنند که از هر معامله چقدر سود بدست آورند.
تفکر گلهای
یک معاملهگر فومویی معمولا وقتی میبیند دیگران کاری را انجام میدهند، او هم تمایل پیدا میکند همان کار را انجام دهد، بدون اینکه دلیل آن را بداند. در حرفه معاملهگری، دنبال کردن دیگران میتواند به انجام معاملات غیرمسئولانه و نتیجههای مخرب منجر شود.
عجول بودن
معاملهگران فومویی معمولا عجول هستند. آنها نمیخواهند منتظر باشند تا نشانههای ورود به معامله تکمیل شود. این افراد فقط میخواهند هرچه سریعتر معامله را اجرا کنند، چون میترسند قیمت فرار کند.
توقعات بالا
بعضی از معاملهگران توقعات خیلی بالایی دارند. آنها میخواهند موجودی حساب خود را در عرض یک ماه دو برابر کنند و به همین خاطر معاملات غیرمنطقی انجام میدهند.
عدم اعتماد به نفس
بعضی از معاملهگران پس از چند معامله منفی، سعی میکنند هر طوری شده ضررهای خود را جبران کنند. به همین خاطر، کاملا تصادفی و رندوم معامله میکنند تا سریع سود کنند و ضررهای قبلی را پوشش دهند. اما متأسفانه، با این کار ضررهای بیشتری به خودشان وارد میکنند.
تردید
بعضی از معاملهگران درست تصمیم نمیگیرند، در حالیکه در حرفه معاملهگری، توانایی گرفتن تصمیمات صحیح بسیار مهم است. این دسته از افراد مدام تصمیمات خود را تغییر میدهند. مثلا در مورد زمان ورود به معاملات، حجم معاملات، نحوه تعیین حدود سود و ضرر و غیره مردد هستند. افرادی که نمیتوانند به درستی تصمیم بگیرند، بیشتر گرفتار فومو میشوند.
نداشتن استراتژی معاملاتی
معاملهگران فومویی معمولا استراتژی معاملاتی ندارند. آنها فقط در هر موقعیتی که احساس کنند خوب است، معامله میکنند. وقتی قیمت در یک جهت حرکت میکند، با خود فکر میکنند که قیمت برای همیشه در همان جهت حرکت خواهد کرد.
نداشتن دیدگاه بلندمدت
معاملهگران فومویی معمولا نسبت به حرفه معاملهگری دیدگاه بلندمدت ندارند. چرا که اگر واقعا دیدگاه بلندمدت میداشتند، میدانستند که هزاران موقعیت معاملاتی دیگر در آینده وجود خواهد داشت، بنابراین لزومی ندارد نسبت به یک معامله تعصب زیادی داشته باشند.
تحمیل تمایل خودبه بازار
معاملهگر فومویی دوست دارد اینطور فکر کند که بازار طبق خواسته او حرکت می کند. او معتقد است که چون او در یک جهت وارد معامله شده است، پس بازار در همان جهت حرکت خواهد کرد.
فلج تحلیلی
بعضی از معاملهگرانی که تحت تأثیر فومو قرار دارند، در واقع میتوانند فرصتهای معاملاتی را بهموقع تشخیص دهند، اما در تحلیلهای خود دچار سردرگمی میشوند و به همین خاطر نمیتوانند در زمان مناسب به معاملات ورود کنند. سپس وقتی که بالاخره قیمت در جهت پیشبینی شده حرکت کرد، آنها سعی میکنند به معامله ورود کنند و فرصت را از دست ندهند، اگر چه دیر شده باشد و قیمت از منطقه مناسب ورود به معامله عبور کرده باشد.
نداشتن برنامه مدیریت ریسک
معمولا افرادی که از روی ترس از دست دادن موقعیتها به معامله میکنند، برنامهای هم برای مدیریت ریسک معاملات ندارند. اکثر مواقع وقتی وارد معامله میشوند که قیمت خیلی از سطح مناسب ورود فاصله گرفته و لذا به سختی میتوان موقعیت مناسبی برای حد ضرر معامله تعیین نمود.
افسانه ها و واقعیت ها در مورد فارکس
به قول نویسنده کلاسیک - آ. الدر: " چگونه در بورس بازی کرد و برد":
"اگر دوست شما که هیچ تجربهای در کشاورزی ندارد به شما بگوید که می خواهد از طریق کشت و کار در یک چهارم هکتار خرج زندگی خود را دربیاورد، شما حتما فکر خواهید کرد که او حتما گرسنه خواهد ماند. ما همه می دانیم چه میزان محصولی می توان از این زمین بدست آورد. اما در معالمات بورسی آدم های بزرگ به خود اجازه می دهند آرزویهای بچگانه ای داشته باشند.
بلافاصله پس از اینکه معاملهگر بیتجربه چند ضربه میبیند و از او درخواست می شود برای ادامه معاملات دوباره وجه واریز کند. او به جای قاطعانه تر شدن ترسو میشود و طرز فکر عجیبی در مورد بازار در ذهن او به وجود می آید. شرکت کنندگان ناموفق با توجه به افکار خود یا خرید و یا فروش انجام میدهند و یا هیچ عملیاتی انجام نمیدهند. آنها مثل بچههایی هستند که میترسند از راهرویی تاریک رد شوند، چون ممکن است در آنجا جن قایم شده باشد. بازارهای بیساختار باعث بوجود آمدن افکارات مختلفی میشود.
افکارو توهمات ما حتی وقتی ما از وجود آنها اطلاعی نداریم روی طرز رفتار ما تاثیر میگذارند. یک معاملهگر موفق باید توهمات و ترسهای خود را به موقع درک کرده و آنهار اخنثی کند.
ذهنیتهای کاذب پولدار شدن یک شبه و دیگر ذهنیتهای معاملهگران چه باید بکنند؟ معاملهگران چه باید بکنند؟ کاذب و یا کمی در مورد تکنولوژی کار شرکتهای بروکری
واقعیت این است که سه تکنولوژی کار مرکزهای دیلینگ وجود دارد:
1.هیچ معامله ای به همتای خارجی انتقال داده نمیشود. در این صورت باخت مشتری به نفع مرکز دیلینگی است، چون در صورت پیروزی مشتری این مرکز میزان سود را باید از موجودی خود پرداخت کند. مرکز دیلینگی که با این تکنولوژی کار میکند، "آشپزخانه" نامیده میشود. معمولا در سالهای اول راه اندازی شرکت، مشتریان او و معاملات آنها برای ایجاد یک لوت استاندارد (0.5 میلیون) برای ارسال به سیستم بین بانکی فارکس و انتقال مجموع معاملات مشتریان به همتای خارجی کم میباشد. در شرکت های تازه همیشه این ریسک وجود دارد که یکی از مشتریان درآمد زیادی کسب کند و شرکت نتواند هم درآمد کسب شده توسط این مشتری و هم درآمد دیگر مشتریان را بپردازد. به منظور کاهش این ریسک بیشتر بروکرهای جوان خواستار باختن مشتریان خود هستند و این امر تاثیر منفی روی طرز فکر کلی در مرد بازار فارکس میگذارد.
در ابتدای کار بازار فارکس مراکز دیلینگ کمی موجود بودند و اکثر آنها مشتریان کافی را برای انتقال معاملات آنان به همتای خارجی نداشتند و این امر باعث رفتار نادرست مراکز دیلینگ از جمله لغزش نرخ هنگام بستن معاملات، میشد. اما با گذشت زمان شرکت ها مشتریان بیشتری جلب کردند، نرخهای اشتباه باعث شهرت منفی شرکت های بروکری شدند و به همین دلیل شرکت های بزرک علیه مشتریان خود عمل نمی کنند. و در حال حاضر رفتار نادرست را می توان فقط در شرکت های کوچک تازه تاسیس شده مشاهده کرد.
وقتی بروکر گسترش پیدا میکند و تعداد مشتریان آن بیش از چند هزار میشود، روسای شرکت میفهمند که:
- که درآمد شرکت هایی که معاملات خود را به همتای خارجی منتقل نمیکنند و نرخ اسپرد تمام معاملات که از تعداد مشتریان بستگی دارد، همسان میباشد. تعداد مشتریان نیز از شهرت شرکت بستگی دارد.
- شهرت مثبت و درآمد همیشگی بهتر از درآمد بدست آمده از طریق عکس العمل برعلیه مشتریان است. به همین خاطر حتی شرکتهایی که معاملات خود را به همتای خارجی منتقل نمیکنند دیگر عملیاتی مانند نرخ های غلط و یا توقفهای کاذب و غیره انجام نمیدهند.
- فعالیت در بازار فارکس سودآور شد به همین دلیل بروکرها نمیخواهند کار خود را به دلیل برندن چند مشتری همزمان از دست بدهند.
- میانگین سپرده شروع به رشد کرد (تاثیر مثبت شهرت بی نقص شرکتها). مشتریان بزرگی وارد این بازار شدند و این مشتریان با توجه به حجم سپرده خود اغلب سود کسب میکنند، از آنجایی که سپرده آنها اجازه میدهد ریسکهای معاملات را کنترل کرد (Money Management) و این مشتریان معمولا آمادگی بیشتری از لحاظ معاملات و غیره دارند.
در نتیجه روسای شرکت به فروش تامینی معاملات مشتریان خود فکر میکنند و این یعنی شرکت به دسته تکنولوژی بروکری میپیوندد.
2. انتقال مجموع معاملات مشتریان . در این نوع تکنولوپی وقتی معاملات مشتریان به حد تعیین شده میرسد، معاملات به بازار Forex بین بانکی منتقل می شود. در این صورت علیه مشتری عمل کردن هیچ سودی برای شرکت ندارد. در این صورت این حرفه باثبات تر خواهد بود، چون برنده شدن مشتریان با ریسک ورشکست شدن شرکت برخوردار نیست.
3. انتقال تمام معاملات مشتریان به بازار بین بانکی. از لحاظ مزایا این تکنولوپی هیچ مزیت برای مشتریان ندارد و اما از لحاظ موارد منفی می توان از نکات زیرنام برد:
- میزان سپرده اولیه بالا و حداقل حجم یک معامله نیز بالا میباشد.
- برای انجام عملیات بجای چند ثانیه، یک دقیقه و یا بیشتر وقت لازم است.
هنگام نوشتن این مقاله آلپاری 7,200 مشتری دارد و این امر اجزای معاملات را با تکنولوژی شماره دو امکان پذیر میکند.
ذهنیت کاذب در مورد اینکه در بازار فارکس کسب درآمد غیرممکن است
در کتابها مینویسند که 90% از کسانی که در بازارهای مارجین دار معامله میکنند، پولهای خود را میبازند. متاسفا این واقعیت دارد. سعی میکنیم این موضوع را به صورت کامل بررسی کنیم. اگر طرز کار این 90% را بررسی کرد، مشاهد خواهیم کرد که:
- بر اساس تجزیه و تحلیلات عمل نشده است، معامله گران کم تجربه از تجزیه و تحلیل و بررسی بازار استفاده نمیکنند.
- فلسفه معاملات را درک نمیکنند. مثلا معاملهگر کم تجربه اندکاتورهای تایم فرم هفتگی را بررسی میکند و مشاهده میکند که اندکاتورها به سمت کاهش هستند. نمودار روزانه نیز همین سمت را نشان میدهد. تایم فرم 4 ساعته و 5 دقیقه نیز به سمت کاهش هستند. با توجه به کاهش معاملهای باز میکند و معامله او با نتیجه منفی برخورد میکند و فکر میکند تجزیه و تحلیل تکنیکال برای انجام معاملات بی فایده می باشد، در حالی که معاملهگران چه باید بکنند؟ معاملهگران چه باید بکنند؟ او به نکته مهمی توجه نکرده بود و این نتیجه این است که: نمودارهای هفتگی و روزانه نشان میدادند که روند کلی نزولی میباشد و نمودارهای کوتاه مدت نشان میدادند که این روند در حال اجرا میباشد و احتمالا به کمترین میزان خود رسیده است. بهترین موقعیت برای باز کردن معامله برای فروش هنگامی است که نمودارهای هفتگی و روزانه روند نزولی را نشان میدهد و نمودار چهار ساعت روند صعودی را نشان دهد و نمودار روزانه پایان روند نزولی را نشان دهد.
- مقررات Money Management اجرا نشده است:
- هیچگونه دستوارات stop سفارش نداده شده است.
- دستورات stop کوتاهی تنظیم شده است. دستورات stop در بازار فارکس نباید نزدیکتر از 50 -40 پیپ از نقطه ورودی باشند. دستورات stop نزدیکتر بدون نتیجه باقی خواهند ماند، چون در زمان بازار احتمال باز کردن معامله با حداقل نرخ خیلی کم میباشد. خطا معمولا در حدود 15 - 10 پیپ میباشد. و اسپرد نیز 5 پیپ را از آن خود میکند. اگر نوسانات کاذبی بازار را نیز در نظر گرفت (15 - 10 پیپ)، ما خواهیم دید که تنظیم کردن دستور stop نزدیکتر از 50 - 40 پیپ هیچ شانسی برای کسب درآمد ندارد.
- نسبت Profit / Loss = 2/1 مورد نظر گرفته نشده است.
- تلاش میکنند سود 5 پیپ کسب کنند، اما حاضر است زیان 100 پیپی را قبول کند. برای اینکه همچین استراتژیباعث زیان نشود باید به خاطر داشت که برای هر 20 معامله با سود (20×5 پیپ = 100 پیپ درآمد) یک معامله با زیان 100 پیپی مجاز میباشد. یعنی درصد معاملات موفق باید 95.24% باشد و این نتیجه حتی برای سوروس غیر ممکن است. تحلیلگر حرفه ای فقط 80 - 75% پیش بینیهای درست انجام میدهدو
- و غیره
- بررسی تجزیه و تحلیل دقیقه ای به ما کمک خواهد کرد تغییرات را فقط برای 15 پیپ مشاهده کنیم (برای مثال). از این 15 پیپ 10 تا از آنها نوسانات کاذب میباشند یعنی 66% از آنها.
- تجزیه و تحلیل 5 دقیقه ای تغییراتی به اندازه 30 پیپ را نشان خواهند داد. نوسانات کاذب حدود 33%.
- تجزیه و تحلیل ساعتی تغییرات 100 پیپی را نشان میدهد و میزان نوسانات کاذب برابر است با 10%.
- تجزیه و تحلیل روزانه تغییرات 500 پیپی را نشان میدهد و میزان نوسانات در این صورت فقط 2% میباشد.
ذهنیت کاذب در مورد اینکه در شرکت بروکری کمبود کارمند وجود دارد و به همین دلیل هنگام نوسانات بالا معاملات با تاخیر انجام میشوند
البته تاخیر در انجام معاملات ميتواند به این دلیل نیز باشد، اما دلایل زیر را نیز باید در نظر گرفت:
- هنگام نوسانات بالا میزان ترافیک روی سخت افزاها و یا برنامه های کاربردی دهها بار افزایش مییابد و دستگاهها نمیتوانند با سرعت بالا به درخواستها پرداخت کنند.
- کمبود کارمندان - بروکرها.
اما معمولا شرکتهای بروکری که چند سال تجریه کار در این زمینه را دارند، کمبود کارمند و ضعف تکنولوژی ندارند. اما تاخیر به هر حال وجود دارد. چرا؟
معمولا شرکتهای بزرگ از تکنولوژی دوم (به بالا مراجعه شود) برای اجرای درخواستهای مشتریان خود استفاده میکنند یعنی مجموع درخواستها را به همتای خارجی منتقل میکنند. هنگامی که میزان درخواستها پایین است شرکت تغیریبا بلافاصله میتواند آن را پردازش کرده و سپس برای جمع و کسر کردن معاملات و انتقال آنها به همتای خارجی (در صورت افزایش حد مجاز) تصمیم میگیرد. در این صورت نیازی به عجله نیست، چون بازار آرام میباشد. بازار به شرکت نرخی برای چند پیپ بهتر از درخواست مشتری ارائه خواهد کرد.
اما در زمان نوسانات بالا در بازار شرکت باید بلافاصله درخواست مشتری را به همتای خارجی منتقل کند، در غیر این صورت نرخ تغییر خواهد کرد. به همین دلیل پردازش به درخواست های مشتریان و انتقال آنها همزمان انجام میشود، بنابرای پردازش به درخواستهای مشتریان بیشتر طول میکشد. اما این تاخیر را باید بر ازای مطمئن بودن شرکت قبول کرد و این تاخیر گویای انتقال درخواست مشتری به بازارهای مالی است.
ذهنیت کاذب در مورد نداشتن سرمایه کافی
نقل قول نویسنده های کلاسیک بازار فارکس آ. الدار "چگونه در بورس بازی کرد وبرنده شد":
خیلی از معاملهگران ناموفق فکر میکنند که اگر سرمایه بیشتری داشتند حتما میتوانستند سود کسب کنند. تمام معاملهگرن ناموفق پس از یک معمله ناموفق و یا یک سری معاملات ناموفق از بازار خارج شدند. اغلب پس از اینکه معامله گر تازهکار تمام معاملات زیان آور خود را میبندد بازار به سمتی که احتمال سود برای او داشت تغییر جهت میدهد. و در این لحظه معاملهگر با خود فکر میکند، اگر یک هفته دیگر صبر میکرد، میتونست سود خوبی کسب کند.
معاملهگران ناموفق تغیر جهت بازار را تایید استراتژی کاری خود حساب میکنند. آنها دوباره پول بدست آورده و معامله باز میکنند و دوباره همان سناریو تکرار میشود: موجودی وی تمام میشود و سپس بازار تغییر جهت میدهد، اما این تغییر جهت بسیار دیر میباشد چون موجودی او تمام شده است. و معاملهگر بار دیگر این سناریو را تایید استراتژی خود فرض میکند و فکر میکند اگر موجودی بیشتری در حساب خود داشت حتما سود بدست میاورد.
در این معامله گران برای باز کردن حساب با موجودی بالا پول قرض میکنند، اما این سناریو برای حساب با موجودی زیاد نیز تکرار خواهد شد.
این نوع معامله\گران کمبود موجودی ندارند بلکه کمبود اطلاعات و معهارت دارند و در یک آن میتوانند هم موجودی کم و هم موجودی زیادی را هدر بدهند. و زیان او به میزان موجدی حساب آن بستگی ندارد.
معاملهگران اغلب از من میپرسند: برای شروع به کار چقدر موجودی لازم است. آنها یم خواهند کاهش نرخ دارایی خود را جبران کنند و فکر میکنند که قبل از کسب درآمد، مبلغ زیادی را از دست خواهند داد. معاملهگری با دیگر شغلها هیچ تفاوتی ندارد. مثلا مهندس نمیتواند فکر کند که قبل از اینکه یکی از پول های او شاهکار بشود، بقیه پلهای او میتوانند خراب شوند و یا جراح فکر نمیکند قبل از اینکه عمل جراحی موفقی انجام بدهد بیماران زیادی را خواهد کشت.
معامله گران درک نمیکنند که در هرصورت آنها زیانی خواهند دید و این زیان به آمادگی آنها بستگی ندارد. عقیده اینکه او سرمایه کافی برای معاملات را ندارد باعث میشود به دو نکته مهم توجه نکرد: عدم برنامه ریزی و مدیریت مالی ضعیف.
یکی از مزایای حسابها با موجودی بالا، کارمزد پایین تجهزات و سرویس ها میباشد. کسی که حساب یک میلیون دلاری دارد و کارمزدی برابر با 10,000 دلار می پردازد فقط یک درصد سود لازم دارد تا هزینههای خود را جبران کند. همین مخارج ها برای حساب 20,000 دلاری برابر خواهند بود با 50% از موجودی.
افسانه در مورد سرویسهای خودکار
تصور کنید یک فروشنده به پارکینگ شما آمده و به شما پیشنهاد خرید یک سیستم رانندگی خودکار که در یک میکرو کارت کوچک قراردارد میکند . میگوید: فقط با چند صد دلار میتوانید دیگر وقت و انرژی خود را صرف رانندگی نکنید، شما میتوانید در صندلی راننده بخوابید و سیتم خودکار شما را به محل کارتان میرساند. شما به او حتما می خندید، اما اگر او سیستم مدیریت خودکار برای بازار بورس را به شما معرفی کند، شما باز هم خواهید خندید؟
برخی از معاملهگران فکر میکنند که کسب درآمد را میشود 100 درصد اتوماتیک کرده و در انجام معاملات شرکت نکرد. برخی از آنها سعی میکنند سیستم خودکار برای خود برنامه نویسی و تهیه کنند و برخی دیگر اینگونه سرویسها را خریداری میکنند. کسانی که سالها بریا بدست آوردن حرفه کار کرده اند و معلومات بدست آوردند، هزاران دلار پول خرج چنین سرویسهای میکنند و این بخاطر تنبلی، طمع و معلومات ریاضی کم میباشد.
قبلا سیستمها را روی کاغذ مینوشتند و الان آنها به سی دیهای غیر قابل کپی تبدیل شدهاند. بعضی از این سیستمها بسیار ساده هستند و بعضی از آنها پیچیده هستند و شامل امکانات بهینه سازی خودکار با توجه به مقررات مدیریت مالی میشوند. بعضی از معاملهگران فکر میکنند که چند صفحه کد کامپیوتری میتواند برایشان درآمد بدون محدودیت کسب کند. آنها مانند شوالیه های قرنهای گذشته میباشند که به کیمیاگران پول میدادند تا آنها فلزات معمولی را به طلا تبدیل کنند.
امکان اتوماتیک کردن فعالیت های پیچیده انسنها غیر ممکن میباشد. برنامههای آموزشی کامپیوتری نتوانستند جای معلمان را بگیرند. و برنامههای حسابداری باعث بیکاری حسابداران نشدند. بیشتر حرفهها نیاز به تجربه انسانی هنگام تصمیم گیری نیاز دارد. کامپیوترها و ماشین ها میتوانند کمک کنند، اما نمیتوانند کلا جای انسان را بگیرند.
اگر میشد با اینگونه سیستم ها درآمد کسب کرد. در حال حاضر هزاران نفر کنار ساحل بودند و هر ماه از بروکر خود فیش پول دریافت میکردند.اما در حال حاضر تنها کسانی که از طریق سیستمهای خودکار درآمد کسب میکنند، فقط فروشندگان این سیستمها هستند. اگر سیستم هاس آنها کار میکردند، آنها خودشان از آن استفاده میکردند و کنار ساحل بودند و فیش پول ار بروکرها دریافت میکردند. اما تمام فروشندگان جواب حاضر دارند، بعضیها میگویند که برنامه نویسی را بیشتر از کار در بورس دوست دارند و بعضیها میگویند که سیستم ها را میفروشند تا برای موجودی اولیه پول در بیاورند.
بازار همیشه در حال تغییر میباشد و سیستم های خودکار نمیتوانند تمام نکات ریز بازار را در نظر بگیرد. مقررات سخت دیروز امروز کار نمیکنند و فردا احتمالا لغو خواهند شد. معاملهگر با تجربه میتواند در صورت وجود داشتن خطر معاملات خود را تغییر دهد. سیستمهای خودکار نمی توانند به همین راحتی تصمیم خود را عوض کنند.
با اینکه تقریبا در تمام هواپیماها سیستم پرواز خودکار وجود دارد، شرکتهای هواپیمایی مخارج زیادی هزینه حقوق خلبانان میکنند. چون فقط خلبانان میتوانند در شرایط فورس واژور تصمیم صحیحی بگیرند. اگر هواپیما روی جنگل های کانادا سوخت تمام کند و یا بدنه آن روی اقیانوس صدمه ببیند فقط خلبان است که میتواند جان تمام مسافران را نجات دهد. اطمینان به سیستمهای مدیریت اتوماتیک در بازار بورس برای مدیریت سرمایه شما، مانند این میباشد که شما با هواپیمایی که فقط با خلبان خودکار کار میکند، سفر کنید. اولین فورس ماژور تمام سرمایه شما را به باد خواهد داد.
سیستم های خودکار مناسب زیادی وجود دارند، اما باید همیشه آنها را بررسی کرده و عملکرد آنها را تنظیم کرد. شما فقط خودتان باید مواظب معاملات خود باشید. وظیفه خود را به عهده سیستمها نگذارید.
معاملهگران چه باید بکنند؟
پیش بینی عجیب مدیرعامل صرافی معتبر کراکن: بیت کوین یک میلیون دلاری!
هفته آینده دولت آمریکا ۰.۷۵ بیت کوین را به حراج میگذارد.
پنج ارز دیجیتالی که معاملهگران در این هفته باید زیر نظر بگیرند.
یک الگوی تکنیکال صعودی از فاز آمادهسازی قیمت بیت کوین برای مشاهده دوباره سقف تاریخی هشدار میدهد. این عامل محرک صعود، توانایی بالا بردن قیمت گروهی از آلت کوینها را بههمراه خود خواهد داشت.
دیدگاه بنیادی بیت کوین با خبر تصویب لایحه بسته محرک ۱.۹ تریلیون دلاری در ۷ مارس (۱۷ اسفند) بهدست مجلس سنای آمریکا افزایش یافت. اگر معاملهگران به این امر واکنشی مشابه با بسته محرک اولیه در آوریل ۲۰۲۰ نشان دهند، بازار ارزهای دیجیتال ممکن است بار دیگر شاهد یک صعود پرقدرت باشد.
علاوه بر سرمایهگذاران، تعداد فزایندهای از شرکتهای بزرگ تصمیم دارند با خرید بیت کوین از ذخایر ارز سنتی (فیات) خود محافظت کنند. پس از خریدهای اخیر و پرسروصدای شرکتیهای تسلا، میکرواستراتژی و اسکوئر، یک شرکت بورسی چینی به نام مِیتو (Meitu) اعلام کرده است که معادل ۴۰ میلیون دلار در بیت کوین و اتریوم سرمایهگذاری کرده است.
اگر شرکتهای دیگر در سراسر جهان نیز از این جریان پیروی کرده و بخشی از ذخایر خزانه خود را در بیت کوین و بازار ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کنند، تعادل میان عرضه و تقاضا بهم خواهد خورد و ممکن است قیمتها باری دیگر رشدی انفجاری تجربه کنند. در ادامه نمودار ۵ ارز دیجیتال برتر که توانایی ادامه روند صعودی خود را در کوتاه مدت دارند، بررسی میکنیم.
بیت کوین (BTC)
قیمت بیت کوین در ۵ و ۶ مارس (۱۵ و ۱۶ اسفند) به زیر میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه رفته است، اما فتیلههای بلند شمع قیمت در تایم فریم روزانه نشان از آمادگی خریداران برای ورود به بازار در سطوح پایینتر قیمت دارد. در وضعیت فعلی خریداران قیمت را تا مقاومت بالاسری در ۵۲,۰۴۰ دلار بالا بردهاند.درحالیکه میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه افقی شده است، شاخص قدرت نسبی (RSI) به سمت بالا چرخیده و تا سطح ۶۰ این شاخص به بالا حرکت کرده است. این امر نشان از تلاش خریداران بهمنظور قدرتنمایی دوباره در بازار دارد.
اگر خریداران موفق به هدایت قیمت به بالای این مقاومت شوند، احتمال دیدهشدن دوباره سقف تاریخی قیمت در ۵۸,۳۴۱ دلار وجود خواهد داشت. شکست قیمت (بریک اوت) به بالای این سطح ممکن است موجب آغاز موج بعدی صعودی قیمت با هدف ۷۲,۱۱۲ دلار شود.
در طرف مقابل اگر قیمت از مقاومت بالاسر به سمت پایین چرخش کرده و حمایت ۴۶,۳۱۳ دلار را نقض کند، احتمال ریزش قیمت تا میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه در ۴۲,۸۶۱ دلار وجود خواهد داشت. این سطح بهعنوان حمایتی قوی برای قیمت شناخته میشود.
اگر قیمت از این حمایت به سمت بالا جهش کند، احتمال نوسانات عرضی آن و ورود به فاز تحکیم به مدت چند روز وجود خواهد داشت. اما اگر فروشندگان قیمت را به زیر ۴۱,۹۵۹.۶۳ دلار ببرند، خروج تهاجمی معاملهگران از موقعیتهای خود ممکن خواهد بود. این امر احتمالاً موجب تغییر روند قیمت خواهد شد.
نمودار قیمت در تایم فریم چهارساعته یک الگوی سروشانه معکوس تشکیل داده است که با شکست و تثبیت قیمت در بالای ۵۲,۰۴۰ دلار فعال خواهد شد. هدف این الگو نیز ۶۱,۰۷۵ دلار خواهد بود. میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه بهسمت بالا چرخیده و شاخص قدرت نسبی (RSI) نیز به بالای سطح ۶۰ پریده است. مجموعه این عوامل برتری نسبی خریداران را نشان میدهد.
دیدگاه صعود قیمت با چرخش آن از سطوح فعلی یا مقاومت بالاسری و ریزش به زیر سطح ۴۷,۰۰۰ دلار منتفی خواهد شد. چنین حرکتی مسیر ریزش قیمت تا حمایت ۴۱,۹۵۹ دلار را باز خواهد گذاشت.
یونی سواپ (UNI)
قیمت یونی سواپ پس از ورود به فاز تحکیم در نزدیکی سطح ۲۹ دلار بهمدت سه روز، در نهایت در روز گذشته این مقاومت را نقض کرده است. اگر قیمت موفق به تثبیت در بالای این مقاومت شود، دیدگاه ادامه روند صعودی قیمت تقویت خواهد شد.شیب هر دو میانگین متحرک صعودی شده است و شاخص قدرت نسبی (RSI) به ناحیه اشباع خرید ورود کرده است. این امر نشان از برتری نسبی خریداران دارد. اگر قیمت به بالای سطح ۳۳ دلار حرکت کند، اهداف بعدی قیمت در مسیر صعود ۳۸ دلار و در بالای آن ۴۶ دلار خواهد بود.
این دیدگاه صعودی با چرخش قیمت به سمت پایین از سطوح فعلی و ریزش به زیر میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه در ۲۵.۳۱ دلار منتفی خواهد شد. در چنین شرایطی، احتمال ادامه ریزش قیمت تا سطح ۲۲ دلار و در زیر آن تا میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه در ۱۹.۷۸ دلار ممکن است.
نمودار چهارساعته قیمت نشان از دفاع احتمالی و قوی فروشندگان از مقاومت بالاسر در ۳۲ دلار دارد. بههرحال اگر خریداران به قیمت اجازه ریزش را به زیر میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه ندهند، میتوان گفت که قدرت روند صعودی حفظ شده است. شکست قیمت (بریک اوت) و تثبیت آن در بالای ناحیه مقاومتی ۳۲ الی ۳۳ دلار، توانایی آغاز موج بعدی روند صعودی قیمت را خواهد داشت.
دیدگاه صعودی قیمت با چرخش آن و شکست به زیر میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه منتفی خواهد شد. چنین حرکتی نشان از ذخیره سود معاملات بهدست معاملهگران در امواج صعودی دارد. در این صورت احتمال ریزش قیمت تا میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه وجود دارد.
تتا (THETA)
قیمت تتا در یک روند صعودی پرقدرت قرار گرفته است. اگرچه قیمت در ۷ مارس (۱۷ اسفند) بهسمت پایین چرخش کرده است، اما فتیله بلند شمع قیمت در ۸ مارس (۱۸ اسفند) نشاندهنده جریان خرید در سطوح پایینتر است. اصلاحات در یک روند صعودی قوی معمولاً بین یک تا سه روز به طول میانجامند و بعد از آن روند صعودی از سر گرفته میشود.شیب صعودی میانگینهای متحرک و قرارگیری شاخص قدرت نسبی (RSI) در نزدیکی ناحیه اشباع خرید نشان از برتری خریداران دارد. اگر خریداران موفق به هدایت قیمت به بالای ۴.۷۲ دلار شوند، احتمال ادامه روند صعودی قیمت با هدف ۵.۷۳ دلار وجود دارد.
در طرف مقابل اگر قیمت از ناحیه مقاومتی بالاسری در ۴.۵۰ الی ۴.۷۲ دلار به سمت پایین چرخش کند، احتمال ریزش قیمت تا میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه در ۳.۵۸ دلار وجود خواهد داشت. جهش قوی قیمت از این میانگین نشاندهنده این است که احساسات بازار همچنان مثبت باقی ماندهاند و خریداران در ریزشها به بازار ورود میکنند.
اگر فروشندگان قیمت را به زیر این میانگین هدایت کنند، اصلاح عمیقتر قیمت تا میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه در ۲.۸۲ دلار ممکن خواهد بود. چنین حرکتی نشان از تضعیف مومنتوم (شتاب حرکت) قیمت دارد و ممکن است موجب تأخیر در ادامه روند صعودی شود.
نمودار چهارساعته نشاندهنده این است که شیب میانگین متحرک نمایی در حال افزایش است و شاخص قدرت نسبی (RSI) در ناحیه مثبت خود قرار گرفته است. اگر خریداران موفق به هدایت و تثبیت قیمت در بالای خط روند نزولی شوند، احتمال دیدهشدن دوباره سطح ۴.۷۲ دلار وجود دارد. بریک اوت قیمت به بالای این مقاومت نیز بهمعنی آغاز موج بعدی صعود قیمت است.
در طرف مقابل اگر قیمت شروع به اصلاح بکند، احتمال حمایت از آن بر روی میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه وجود خواهد داشت. در چنین شرایطی خریداران بار دیگر بهمنظور هدایت قیمت به بالای خط روند نزولی تلاش خواهند کرد. بههرحال شکست قیمت به زیر میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه میتواند قیمت را تا ۳.۸۵ دلار به پایین بکشد.
وی چین (VET)
قیمت وی چین در وضعیت فعلی در یک محدوده باز بین ۰.۰۳۴۵ الی ۰.۰۶۰۷۷۴ دلار در حال معاملهشدن است. قیمت به مقاومت این محدوده برخورد کرده است اما شمع قیمت در روز گذشته نشان از جریان ذخیره سود معاملات در نزدیکی سطح ۰.۰۶۰۷۷۴ دلار دارد.بههرحال شیب صعودی میانگینهای متحرک و ورود شاخص قدرت نسبی (RSI) به ناحیه مثبت خود، نشان از احتمال ادامه روند صعودی قیمت دارد. اگر خریداران موفق به هدایت و تثبیت قیمت در بالای ۰.۰۶۰۷۷۴ دلار شوند، احتمال آغاز موج بعدی صعودی وجود دارد.
اولین هدف قیمت در مسیر صعود ۰.۰۸۷۰۴۸ دلار است و با دیدهشدن این سطح، احتمال رشد قیمت تا ۰.۱۰ دلار وجود خواهد داشت. در طرف مقابل اگر قیمت از سطوح فعلی چرخش کند، ممکن است تا میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه در ۰.۰۴۷ دلار ریزش داشته باشد. جهش قیمت از این حمایت بهمعنی دستنخورده ماندن روند صعودی خواهد بود، اما شکست قیمت به زیر آن میتواند به نوسانات عرضی قیمت منجر شود.
نمودار چهارساعته نشان از جریان ذخیره سود معاملات در نزدیکی سطح ۰.۰۶۰ دلار دارد، اما نکته مثبت اینجا است که گاوهای بازار به قیمت اجازه ریزش بیشتر ندادهاند. اگر قیمت از میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه جهش داشته باشد، خریداران بار دیگر بهمنظور نفوذ قیمت به بالای مقاومت بالاسری تلاش خواهند کرد.
در صورت تثبیت قیمت در بالای ۰.۰۶۰۷۷۴ دلار، موج صعودی بعدی قیمت آغاز خواهد شد. بههرحال اگر قیمت به زیر میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه حرکت کند، ممکن است به فشار فروش افزوده شود و قیمت تا حمایت بعدی خود در میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه کشیده شود.
لونا (LUNA)
قیمت لونا در وضعیت فعلی در محدوده ۵ الی ۸.۵ دلار وارد فاز تحکیم شده است. شیب هر دو میانگین متحرک صعودی شده است و شاخص قدرت نسبی (RSI) در نزدیکی ناحیه اشباع خرید قرار گرفته است. این امر نشان از احتمال ادامه روند صعودی قیمت دارد.بههرحال اگر خریداران مانع ریزش بیشتر قیمت شوند، معاملهگران چه باید بکنند؟ میتوان گفت که معاملهگران منتظر اصلاحات کمعمق قیمت برای ورود به بازار هستند. در چنین شرایطی خریداران بار دیگر برای آغاز موج صعودی بعدی قیمت با هدف ۱۲ دلار تلاش خواهند کرد.
فتیله بلند شمعهای قیمت نشان از جریان ذخیره سود معاملات در سطوح بالاتر قیمتی در بالای ۸.۵۰ دلار دارد. خریداران هم در وضعیت فعلی در تلاش برای دفاع از میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه هستند. اگر قیمت از سطوح فعلی جهش کند، گاوهای بازار بار دیگر بهمنظور ادامه روند صعودی با هدایت قیمت به بالای ناحیه مقاومتی ۸.۵۰ الی ۹ دلار تلاش خواهند کرد.
در طرف مقابل اگر قیمت به زیر میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه حرکت کرده و تثبیت شود، احتمال ادامه ریزش تا میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه وجود دارد. اگر قیمت از این حمایت جهش کند، احتمال ورود قیمت به فاز تحکیم در نیمه بالایی این محدوده طی مدت چند روز وجود دارد. با ریزش قیمت به زیر این میانگین، امکان نوسان قیمت در محدوده ۵ الی ۶ دلار امکانپذیر است.
دیدگاه شما