A = مقدار سود کسب شده در سرمایهگذاری p = سرمایه اولیه r = میزان سود سالیانه (به صورت رقم اعشار است، مثلاً برای ۲۰ درصد سود سالیانه عدد ۰٫۲ وارد میشود) n = تعداد دفعاتی که سود در طول سال مرکب میشود t چگونه سود و ضرر را محاسبه کنم؟ = تعداد سالهایی که سرمایهگذاری طول میکشد
محاسبه فروش خالص
فروش خالص چیزی است که پس از بازده، بازدهی و تخفیف فروش از فروش ناخالص کسر می شود. به عنوان مثال، اگر یک شرکت فروش ناخالص 100 ملیون تومان، بازده فروش 5 ملیون تومان، کمک هزینه فروش 3 ملیون چگونه سود و ضرر را محاسبه کنم؟ تومن و تخفیف 2 ملیون تومان داشته باشد، فروش خالص به این ترتیب محاسبه می شود:
100 ملیون تومان فروش ناخالص - 5 ملیون تومان بازده فروش - 3 ملیون تومان مبالغ فروش - 2 ملیون تومان تخفیف = 90 ملیون تومان فروش خالص
فروش خالص معمولاً کل مبلغ درآمد گزارش شده توسط یک شرکت در صورت سود و زیان آن است، به این معنی که همه اشکال فروش و کسورات مربوطه در یک مورد ترکیب می شوند. فروش ناخالص باید در یک ردیف جداگانه از خالص فروشی نشان داده شود زیرا کسر قابل توجهی از فروش ناخالص وجود دارد. اگر این کسر در صورت مالی پنهان باشد، در صورتحساب اطلاعات اصلی در مورد کیفیت معاملات فروش از دست می رود.
بهترین کار این است که فروش ناخالص را گزارش کنید و به دنبال آن همه تخفیفاتی که در فروش داده شده است و سپس شماره خالص فروش را ذکر کنید. نمایش فروش خود از این طریق به وضوح نشان می دهد که چه زمانی تغییر در کسر فروش، تخفیف بیش از حد زیاد بازاریابی و سایر تغییرات در کیفیت فروش ایجاد شده است. یادداشت های صورت مالی باید هرگونه استدلال در تخفیف های بزرگ فروش را روشن کند.
اگر یک کسب و کار فقط یک آیتم واحد داشته باشد که دارای برچسب "فروش" باشد، فرض بر این است که این رقم مربوط به فروش خالص است.
فرمول فروش خالص چیست؟
فروش خالص مجموع فروش ناخالص یک شرکت منهای بازده، کمک هزینه و تخفیف آن است.
بنابراین، فرمول فروش خالص این است:
فروش خالص = فروش ناخالص - بازده - کمک هزینه - تخفیف - برگشت از فروش
هنگامی که تفاوت بین فروش ناخالص و خالص یک کسب و کار بیشتر از متوسط صنعت باشد، ممکن است شرکت تخفیف های بالاتری را ارائه دهد یا بازدهی بیش از حد نسبت به همتایان صنعت خود تجربه کند.
فروش ناخالص چیست؟
فروش ناخالص یا همان Gross Sales یک تعریف ساده دارد و آن هم به معنای فروش بدون هیچ گونه کسورات یا عامل کاهش دهنده است. در مقابل فروش خالص برابر است با فروش بعد از کسر عوامل کاهشی مانند تخفیف، برگشت از فروش و سایر عوامل.
فروش ناخالص را با سود ناخالص اشتباه نگیرید: دقت کنید که فروش خالص و ناخالص با سود خالص و ناخالص متفاوت است. سود خالص یا ناخالص مربوط به صورت سود و زیان است و فروش خالص هم بخشی از این صورت است که به وسیله آن ابتدا سود ناخالص محاسبه می شود و سپس در نهایت سود خالص به دست می آید.
فرمول فروش ناخالص
فرمول فروش ناخالص را به کمک فرمول فروش خالص می توان بدست آورد و به شرح زیر است:
برگشت از فروش + بازده فروش + کمک هزینه فروش + تخفیف + فروش خالص = فروش ناخالص
تعریف بازده فروش : به نوعی تخفیف می باشد. زمانی که یک شرکت تخفیف بیشتری را نسبت به سایر رقبا در نظر میگیرد به آن ما به التفاوت تخفیف ویژه بازده فروش می گویند.
تعریف کمک هزینه فروش : کمک هزینه فروش به این معنا است که اگر یک محصول به هر دلیلی معیوب یا مشکل داشته باشد و یا به عبارتی مشتری ناراضی باشد با توجه به سیاست شرکت مبلغی با هدف جلب رضایت مشتری به ایشان عودت داده می شود.
فروش خالص شامل چه مواردی است؟
فروش خالص برابر است با فروش ناخالص منهای بازده فروش، کمک هزینه و تخفیف.
فروش ناخالص: مجموع فروشهای تنظیم نشده یک تجارت قبل از تخفیف، کمک هزینه و بازده. از جمله پول نقد، کارت اعتباری، کارت نقدی و فروش اعتبار تجاری.
بازده: بازگشت کالا برای بازپرداخت پرداخت. فروش ناخالص با مبلغ استرداد شده کاهش می یابد.
کمک هزینه ها: کاهش قیمت کالاهای معیوب یا آسیب دیده. فروش ناخالص با توجه به میزان کمک هزینه کاهش می یابد.
تخفیفات: در صورت پرداخت تا تاریخ مشخص و با توجه به شرایط تخفیف، به مشتریان با کاهش موجودی فاکتور آنها پاداش می دهید.
چگونه درآمد خالص فروش را محاسبه می کنید؟
صورت سود و زیان صورت مالی است که نشان می دهد تجارت شما چه میزان درآمد دارد و به کجا می رود. رقم فروش خالص در صورت سود و زیان نشان می دهد که هنگام کسر تخفیف، بازده و کمک هزینه فروش، چه مقدار درآمد از فروش ناخالص باقی مانده است.
فروش ناخالص کل درآمد تعدیل نشده کسب و کار شما در طی یک بازه زمانی مشخص است. این رقم شامل چگونه سود و ضرر را محاسبه کنم؟ کلیه وجوه نقد، کارت اعتباری، کارت بدهی و اعتبار تجاری قبل از کسر تخفیف فروش و مبالغ تخفیف کالا و کمک هزینه است. با استفاده از روش حسابداری نقدی، فروش ناخالص فقط فروشی است که شما پرداخت کرده اید. اگر شرکت شما از روش حسابداری تعهدی استفاده می کند، فروش ناخالص شامل تمام فروش نقدی و اعتباری شما می شود.
خالص ارزش فروش
در حسابداری معنی خالص ارزش فروش همان بها یا ارزش فروش پس از کسر تخفیفات تجاری است که مربوط به زمان تسویه حساب است. ولی قبل از تسویه حساب خالص ارزش فروش برابر است چگونه سود و ضرر را محاسبه کنم؟ با مبلغ فروش بعد از کسر هزینه های توزیع و فروش و بازاریابی. خالص ارزش فروش به انگلیسی برابر است با Net realizable value.
از نگاهی دیگر خالص ارزش فروش به صورت زیر محاسبه می شود:
بها یا ارزش فروش پس از كسر تخفيفات تجاري اما قبل از تخفيفات مربوط به تسويه حساب و بعد از كسر مخارج برآوردي تكميل و مخارج برآوردي بازاريابي، فروش و توزيع. به عبارتی خالص ارزش فروش برابر است با ارزش فروش اقلام موجودي مواد و کالا بعد از کم کردن همه هزینه های مربوطه تا زمان تكميل و تمام هزینه هایی كه واحد اقتصادی در بخش مارکتینگ، فروش و پخش محصولات متحمل می شود و به طور مستقیم به کالا ها یا خدمات مد نظر تاثیر مستقیم دارد.
بهره یا سود مرکب چیست و چگونه محاسبه می شود؟
احتمالا هر موقع به بانک رفتید و دفترچه حساب خود را مشاهده کردید، طریقه محاسبه سود برایتان سؤال بوده است. دانستن اینکه سود ساده و مرکب چه تفاوتی با هم دارند و چگونه میتوان آنها را محاسبه کرد موضوع جذابی است که در این مقاله به آن میپردازیم. گذشته از این، مفهوم سود مرکب در سرمایهگذاری نیز اهمیت زیادی دارد.
تعریف سود مرکب به زبان ساده (Compound Interest)
سود مرکب، سودی ترکیبشده و مضاعف است. به عبارت دیگر، در محاسبه سود مرکب علاوه بر محاسبه سودی که به اصل سرمایه تعلق میگیرد، سودی که به خود سودها تعلق میگیرد هم در نظر گرفته میشود. در محاسبه سود ساده، فقط اصل سرمایه و سودی که به آن تعلق میگیرد مهم است. مرکب کردن بهره، یعنی دریافت بهره از محل بهره؛ نتیجه این کار، بهره مرکب نامیده میشود. در بهره ساده، بهره دریافتی سرمایهگذاری نمیشود و بنابراین بهرهای که در هر دوره دریافت میشود، فقط از محل سرمایهگذاری اولیه خواهد بود. اثر، مرکب کردن در بلندمدت واضحتر است و سرمایه رشد زیادی خواهد کرد. برای آنکه تعریف دقیقتری ارائه دهیم میتوانیم بگوییم که سود یا بهره مرکب به نوعی از سود گفته میشود که برای محاسبه آن علاوه بر اصل سرمایه، میزان سود حاصل از بهرههای جمع شده از دورههای قبل سپرده یا وام نیز اضافه میگردد.
نحوه محاسبه سود مرکب
با استفاده از فرمول زیر، میتوانیم سود مرکب را محاسبه کنیم.
سود مرکب برابر است با مجموع مبلغ سپرده و سود آن در پایان دوره زمانی مشخص منهای چگونه سود و ضرر را محاسبه کنم؟ مبلغ سپرده در حال حاضر. عبارت داخل کروشه، همان مبلغ نهایی است که در پایان دوره دریافت میکنیم. هرچه n عدد بزرگتری باشد یا دوره دریافت سود بیشتر شود، این سود نیز عدد بزرگتری خواهد شد. مثلا اگر دوره دریافت سود از یکبار پرداخت سالانه به دوبار پرداخت هر شش ماه یکبار، تغییر کند، n افزایش مییابد و سود مرکب نیز به نسبت بزرگتر میشود. به همین دلیل، اگرچه بازه زمانی هر دو مورد یک سال است اما مقدار بهره مرکب که به یک وام یک میلیون تومانی به صورت سالانه و با نرخ ۱۰% تعلق میگیرد کمتر از مقدار بهره مرکبی خواهد بود که به همان وام یک میلیون تومانی ولی با نرخ ۵% و به صورت ششماهه تعلق میگیرد. در واقع، محاسبه سود مرکب به صورت تصاعدی است و اینگونه سرمایهگذاری در بانک سبب افزایش سرعت سود نسبت به سودهای معمولی میگردد. در فرمول بالا اگر دوره دریافت سود سالیانه است باید نرخ بهره هم سالیانه لحاظ شود و اگر دوره دریافت سود ماهیانه است باید نرخ بهره هم ماهیانه لحاظ شود؛ یعنی باید نرخ سود سالیانه را بخش بر دوازده کنید. اگر مجبور باشید، بین دو گزینه زیر کدام یک را انتخاب میکنید؟
- دریافت یک میلیون تومان پول نقد همین امروز
- پسانداز کردن روزی ۱۰۰۰ تومان به مدت یک ماه با این شرط که هر روز پسانداز دو برابر شود.
شاید تا قبل از آشنایی با مفهوم سود مرکب، درک درستی از گزینه دو نداشتید. اما حالا میتوانید با یک حسابوکتاب ساده دریابید، سودی که از گزینه ۲ بدست میآورید با توجه به مرکب شدن سود، بزرگتر است.
چرا سود مرکب اهمیت دارد؟
استفاده از این سود، سرمایه ما را نسبت به سود ساده، چندین برابر میکند. نکته مهم این است که تنها در صورت وجود درآمد پایدار میتوانیم از بهره مرکب استفاده کرده و سرمایه خود را چندین برابر افزایش دهیم. به عبارت دیگر، برای درآمدهای مقطعی کاربردی ندارد. دو اصل در سود مرکب مهم هستند؛ نخست آنکه به اصل و سود سرمایهگذاری خود دست نزنید و به آن اجازه رشد بدهید و نکته دوم داشتن صبر است.
چگونه از سود مرکب بهره ببریم؟
برای بهرهگیری از این مفهوم نخست باید تعریف مشخصی از دارایی داشته باشیم. دارایی به هر چیز با ارزش مادی گفته میشود که با واحد پول، قابل اندازهگیری باشد؛ مانند پول، سکه، خانه، ماشین و… . این دارایی میتواند برای مرکب شدن در حساب بانکی یا کسب و کار به کار گرفته شود. پس ما هم باید سعی کنیم کسب و کاری داشته باشیم که حتی وقتی در خواب هستیم نیز برایمان سودآوری کند و سود آن را نیز بتوانیم دوباره در کسب و کار فعلی یا سایر کسب و کارها سرمایه گذاری کنیم تا منجر به پیشرفت فوقالعاده ما در کسب ثروت شود. یکی از سادهترین روشها برای ایجاد سود مرکب، توجه به سرمایههای کوچک است. در واقع، با به کارگیری سرمایههای اندک و قرار دادن آن در مسیر درست سرمایهگذاری، فرد میتواند اندوخته خود را چند برابر کند. ازجمله راههایی که میتواند ما را به این هدف برساند، خرید اوراق بهادار و شرکت در بازار سرمایه است. نظام پرداخت سود بانکها بر اساس سود مرکب نیست. چون اگر از این راه استفاده کنند به سرعت ورشکسته خواهند شد. بنابراین نمیتوان با پسانداز سرمایه در بانک به سود مرکب رسید. اما اگر فرد از دانش و تخصص کافی بهرهمند باشد میتواند با سرمایهگذاری و خرید و فروش اوراق و سهام خود در زمان مشخص، به بهره مرکب برسد. روش کار به این صورت است که با هر چگونه سود و ضرر را محاسبه کنم؟ بار سوددهی در فروش سهام، مبلغ به دست آمده را نیز دوباره سهام میخرند و آن را به اصل سرمایه اضافه میکنند.
البته برای دستیابی به سود مرکب، راههای دیگری هم مانند سرمایهگذاری در بخشهای صادرات، خرید و فروش ارز، طلا، ملک و خودرو وجود دارند که هر یک دانش و تجربه خاص خود را میطلبند. در هر روشی نخست باید به سود رسید و سودهای حاصله را به سرمایه اولیه اضافه کرد و سپس به سود مرکب دستیافت. در واقع ما به درآمد پایدار و زمان کافی نیاز داریم. اگر بخواهیم اصل پول را از کل مبلغ جدا کنیم و فقط سود حاصل شده را محاسبه کنیم باید از این فرمول استفاده کنیم:
در انتهای فرمول، P که همان اصل سرمایه است از سود حاصل شده کسر میشود.
شرح فرمول:
A = مقدار سود کسب شده در سرمایهگذاری
p = سرمایه اولیه
r = میزان سود سالیانه (به صورت رقم اعشار است، مثلاً برای ۲۰ درصد سود سالیانه عدد ۰٫۲ وارد میشود)
n = تعداد دفعاتی که سود در طول سال مرکب میشود
t = تعداد سالهایی که سرمایهگذاری طول میکشد
سادهترین مثال سود مرکب این است که فرض کنید ۱۰۰ میلیون تومان در بورس سرمایهگذاری کردهاید و ۲۰ درصد سود معادل ۲۰ میلیون تومان بدست آوردهاید. با اضافه شدن ۲۰ درصد به ۱۰۰ میلیون، ۱۲۰ میلیون تومان خواهید داشت. اکنون با داشتن ۱۲۰ میلیون تومان سرمایه، اگر بازهم ۲۰ درصد سود کنید، سود شما ۲۴ میلیون خواهد بود. ۲۰ میلیون تومان سودی که به ۱۰۰ میلیون اضافهشده، دلیل ۴ میلیون تومان سود بیشتر است. آلبرت انیشتین گفته است که بهره مرکب، بزرگترین کشف ریاضی برای همه زمانها خواهد بود. بهترین تشبیهی که برای بهره مرکب بیان میشود، شباهت آن به کاشت درخت است. چون هرچه مدتزمان بیشتری صرف سرمایهگذاری کنیم، درنهایت ثروت بیشتری خواهیم داشت.
در زندگی روزمره نیز اگر هرماه مبلغ اندکی پسانداز کنید و در قالب سیستم سودهای مرکب آن را به جریان بیندازید، میتوانید پس از چند سال به سرمایه هنگفتی برسید. این معجزه بهره مرکب است. مهمترین نکته در این رشد ثروت، داشتن صبر است. پس بهتر است استراتژیهای سرمایهگذاری خود را طولانیتر کنید تا بتوانید بهره بیشتری از این مفهوم ببرید. همانطور که در کتاب «اثر مرکب» نوشته «دارن هاردی» اشارهشده است، هر تغییر مثبت کوچک میتواند به نتایج مثبت بزرگ در آینده منتهی شود. این تغییر میتواند در مورد سرمایهگذاری، نحوه خرج کردن پول، پسانداز کردن آن یا تغییر عادتهای شخصی باشد. پس حتی اگر سرمایهتان کم است از سودهای پایین شروع کنید و به قدرت زمان ایمان بیاورید. در بازار سرمایه نیز اگر سود سهام خود را برندارید با استفاده از بهره مرکب میتوانید سود بیشتری از سهام موردنظرتان برداشت کنید؛ چون در طول زمان هم به اصل سرمایه و هم سود آن اضافه میشود. فکر کنید اگر یک میلیون تومان داشته باشید و بتوانید هرماه ۱۰ درصد به سرمایه ماه قبل اضافه کنید و از اصل سرمایه برداشت نکنید، پس از ۱۰ سال بیش از ۹۰ میلیارد تومان ثروت خواهید داشت! به عبارتی بورس، محل انتقال ثروت از سمت عجولها به سمت صبورها و مدبرها است. هرچه بیشتر صبر پیشه کرده و تجربه کسب کنید بهرهگیری از استراتژی سود مرکب برایتان لذتبخشتر و ثروت شما بیشتر خواهد شد.
روشهای تعیین حد سود و زیان
روشهای مختلفی برای تعیین حد سود و زیان در بازار سهام وجود دارند و همانگونه که در مقاله قبلی توضیح داده شد؛ اکثر معاملهگران به منظور پیشبینی نقاط خروج احتمالی از بازار، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. در این مطلب به بیان مهمترین روشهای تعیین حد سود و ضرر بر مبنای قیمت، با ذکر مثالهایی از بازار سهام خواهیم پرداخت.
فواصل قیمتی مشخص نسبت به ناحیه ورود
برخی سرمایهگذاران رویکرد تحلیلی خاصی نداشته و بیشتر روی اعداد ثابت تمرکز دارند. معیار اصلی در این روش، میزان فاصله نقاط خروج نسبت به ناحیه ورود است که معمولاً این فواصل بر اساس واحد درصد بیان میشوند. این مقادیر بر مبنای شرایط کلی بازار (نظیر محدودیت نوسان مجاز روزانه)، نوسانات ذاتی سهم و سایر موارد تعیین خواهند شد. در نمودار زیر که مربوط به سهام شرکت ایران خودرو است؛ معاملهگر پس از شکست سطح مقاومتی تصمیم به ورود میگیرد و بر اساس یک استراتژی شخصی، مقدار ثابت %۱۰ حد ضرر نسبت به نقطه ورود در نظر گرفته است. با توجه به اینکه نسبت پاداش به ریسک معاملاتش روی عدد ۲ تنظیم شده است؛ حد سود از ناحیه ورود به بازار، %۲۰ فاصله خواهد داشت.
اعداد رند
استفاده از اعداد رند در تحلیل تکنیکال کلاسیک و به طور کلی تعیین نقاط بازگشت بازار سهام، بسیار مرسوم است. معاملهگران کهنهکار بازار مالی نیز به این سطوح توجه چگونه سود و ضرر را محاسبه کنم؟ ویژهای داشته و هنوز هم نسبت به کارایی آنها دیدگاه مثبتی دارند. عموماً رسیدن قیمت به محدوده اعداد رند در نمودار، موجب ایجاد تحرکات خاصی در عرضه و تقاضای بازار میشود. برخی معاملهگران با قرار دادن نقاط خروج خود در این سطوح سعی دارند؛ حد سود و زیان مطمئنی داشته باشند. به منظور درک بهتر مطلب، موقعیت معاملاتی فرضی زیر را در سهم وبصادر در نظر بگیرید. پس از شکست نقطه تلاقی خط روند و سطح مقاومتی، فرد اقدام به ورود نموده است که با نسبت بازده به ریسک برابر ۱، مقادیر ۸۰۰ و ۵۰۰ ریال را به ترتیب به عنوان حد سود و زیان احتمالی این معامله در نظر گرفته است.
اندیکاتورها
بدون شک یکی از پرطرفدارترین ابزار نموداری در میان معاملهگران بازار مالی اندیکاتورها هستند که خود به چندین نوع تقسیم میشوند. این ابزارها به حدی مورد علاقه سرمایهگذاران است که به عناوین مختلفی نظیر تحلیل بازار، نقطه ورود و نواحی خروج از آنها استفاده میکنند. مهم ترین دلیل محبوبیت اندیکاتورها در میان معاملهگران مبتدی، سهولت کاربری آنها است. اندیکاتورها بر اساس ماهیت و دسته بندی موجود در پلتفرمهای تحلیلی، به چهار نوع کلی روند یاب، مبتنی بر حجم، اسیلاتورها و اندیکاتورهای تدوین شده توسط آقای بیل ویلیامز تقسیم بندی میشوند.
میانگین متحرک یکی از کاربردی ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است که یکی از موارد استفاده آن تعیین نقاط خروج میباشد. میانگینها معمولاً به صورت منفرد یا چندگانه استفاده میشوند. در تصویر زیر یک موقعیت معاملاتی را مشاهده میکنیم که نقاط ورود و خروج کاملاً بر اساس تقاطع دو میانگین متحرک شکل گرفته اند.
اگر قیمت بالاتر از میانگینها قرار داشته و یک تقاطع مثبت نیز اتفاق بیفتد(یعنی خط قرمز رنگ که متعلق به میانگین ۴۰ روزه است، میانگین متحرک۶۰ روزه را به سمت بالا بشکند) اقدام به خرید نموده و زمانی که میان قیمت و میانگین متحرک ۴۰ روزه، یک شکست قیمتی نزولی رخ دهد؛ باید از معامله خارج شویم. در واقع یک نقطه خروج غیرثابت انتخاب شده است که به صورت همزمان حد سود و زیان را پوشش میدهد.
فیبوناچی
افرادی که سواد ریاضی داشته باشند؛ مطمئناً سری اعداد فیبوناچی را میشناسند و داستان معروف آن را نیز شنیدهاند. مجموعه ابزار فیبوناچی در پلتفرمهای معاملاتی بازار مالی، یکی از قدرتمندترین ابزارهای تحلیلی به شمار میآیند که حتی میتوان صرفاً بر مبنای آنها یک استراتژی معاملاتی کامل تدوین نمود! فیبوناچی بازگشتی یکی از محبوب ترین ابزار تحلیل نموداری فیبوناچی است که معاملهگران بسیاری از سطوح آن به عنوان نقاط کلیدی ورود و خروج از معامله استفاده میکنند. با مشاهده نمودار قیمت شرکت مخابرات ایران متوجه میشویم که معاملهگر «الف» بر اساس تلاقی خط روند صعودی، سطح حمایتی کلاسیک و ناحیه %۳۸ فیبوناچی بازگشتی در یک نقطه، اقدام به خرید نموده است. حد سود این معامله در سطح صفر درصد فیبوناچی یا همان قله قبلی و حد ضرر آن نیز در ناحیه %۶۱.۸ که درصد طلایی فیبوناچی میباشد؛ قرار داده شده است.
سطوح حمایت و مقاومت
تعداد کثیری از معاملهگران قدیمی بازار، به این سطوح ساده اما مهم در نمودار قیمت، توجه خاصی داشته و بخش مهمی از استراتژی معاملاتی آنها را شامل میشود. تئوری اصلی در استفاده از حمایت و مقاومت کلاسیک این است که بر اساس روانشناسی جمعی اگر قیمت از یک ناحیه بازگشت داشته باشد؛ ممکن است دفعات بعدی نیز با رسیدن به این نقطه، سرمایهگذاران واکنش مشابهی داشته باشند. به همین دلیل استفاده از این سطوح به عنوان نقاط خروج از بازار، کار بسیار عاقلانهای به نظر میرسد. زیرا، در صورت شکست این نواحی، هشدار جدی مبنی بر تغییر روند صادر شده و منطقی است که از معامله خارج شویم. در مثال زیر بر اساس نماد تاپیکو، نمونهای از موقعیتهای معاملاتی را مشاهده میکنیم که نقاط حد سود و زیان بر اساس سطوح حمایت و مقاومت مشخص شدهاند.
خطوط روند
همانند سطوح حمایت و مقاومت کلاسیک، خط چگونه سود و ضرر را محاسبه کنم؟ روند نیز یکی از مفاهیم ابتدایی و مهمی است که به تحلیلگران فنی آموزش داده میشود. این خطوط که طبق قواعد مشخصی، از اتصال نقاط بازگشت قیمت در نمودار تشکیل میشوند، یکی از قدرتمند ترین ابزارهای تحلیلی در بازار مالی به شمار میروند. خط روند به صورت انفرادی یا در نقاط تلاقی با سایر ابزار تحلیل، قابلیت استفاده دارد. این خطوط به دلیل اینکه یکی از مبانی اصلی تحلیل تکنیکال تلقی میشوند؛ ابزار دیگری نیز بر اساس آنها تدوین یافتهاند. به عنوان نمونه کانالهای قیمتی از نمونه ابزار مرسوم در تحلیل نموداری میباشند که بر مبنای خطوط روند ترسیم میشوند.
در موقعیت معاملاتی فرضی ذیل مشاهده میکنید که پس از ترسیم یک کانال قیمتی صعودی در نمودار روزانه سهم ملی صنایع مس ایران، معاملهگر «ب» پس از شکست ناحیه مقاومتی کوتاه مدت، اقدام به خرید سهم مینمایند. در چنین موقعیتهایی معاملهگران بلندمدتی میتوانند، از خطوط کف و سقف کانال به ترتیب به عنوان حد زیان و سود بهره ببرند و در صورتی که سرمایهگذار افق کوتاه مدتی را مد نظر داشته باشد؛ با رسیدن به خط روند کوتاه مدت(خط قرمز رنگ) جهت جلوگیری از تقبل ریسک تغییر روند، میتوان از معامله خارج شد.
الگوهای قیمتی
امروزه تشخیص روند آتی بازار سهام بر اساس الگوهای قیمتی، بسیار رایج است. این الگوها بر اساس حرکات قیمتی پرتکرار و مشابه که پس از وقوع آنها بازار روند مشخصی پیدا کرده است؛ از اطلاعات قیمتی بلند مدت بازارهای مالی، استخراج شدهاند. الگوهای نموداری انواع و اقسام مختلفی دارند که مهم ترین آنها عبارتند از: سر و شانه، پرچم، مستطیل، سقف و کفهای چند قلو، کنج.
این الگوها بر اساس شرایط وقوع میتوانند خاصیت نزولی یا صعودی داشته و یکی از نقاط قوت الگوهای قیمتی این است که یک الگو به تنهایی میتواند نواحی حد سود و زیان معاملات را به طور دقیق مشخص کند. به طور مثال به الگوی پرچم و نقاط خروج از معامله در نمودار سهام بانک ملت توجه فرمایید.
چگونه سود و ضرر را محاسبه کنم؟
در صورتی که ماشین حساب را مشاهده نمی کنید، روی این لینک کلیک کنید.
در ماشین حساب بالا و در قسمت Account Currency مشخص کنید که مقدار ارزش هر پیپ را تمایل دارید بر حسب کدام ارز به شما نمایش دهد. یعنی اگر ارز پایه حساب معاملاتی شما دلار است در اینجا باید usd را انتخاب کنید.
در فیلد Total Size هم عدد 1 را قرار دهید و روی گزینه calculator بزنید تا ارزش هر پیپ در همه جفت ارزها به شما نمایش داده شود.
حالا فرض می کنیم که جفت ارزی که شما برای معامله انتخاب کردید EURCAD باشد. اگر به ستون سوم یعنی Standard Lot نگاه کنید، عدد 7.82 ( ممکن است تغییر کرده باشد ) را مشاهده می کنید.
این عدد مقدار ارزش پیپ ولیو جفت ارز EURCAD است که اگر حجم معامله شما 1 لات باشد به ازای هر 1 پیپ حرکت قیمت 7.82 دلار هم کاهش یا افزایش چگونه سود و ضرر را محاسبه کنم؟ می یابد و اگر حجم معامله شما 0.1 لات باشد میزان تغییرات قیمت هم به ازای هر یک پیپ حرکت 0.78 دلار می باشد.
همانطور که مشخص است EURUSD، پیپ ولیو 10 دارد. اگر حجم معامله شما 1 لات باشد به ازای هر 1 پیپی که قیمت حرکت می کند، 10 دلار هم در حسابتان پایین یا بالا می رود.
طبق همین مثال اگر حجم معامله شما 0.01 لات باشد، مقدار افزایش یا کاهش پول هم در حسابتان 0.1 دلار می باشد.
آشنایی با درصد ریسک؛ مقدار ضرر مجاز شما به ازای هر معامله
میزان درصد ریسک به میزان مهارت، تجربه و تحمل هر معامله گر بستگی دارد و برای یک معامله گری تازه شروع به کار می کند نباید بیشتر از 3 درصد باشد. یعنی اگر موجودی حساب شما 10.000 دلار باشد فقط 300 دلار اجازه ضرر کردن دارید.
به این توجه داشته باشید که همین 3 درصد هم ریسک کمی نبوده و خیلی از بزرگ های بازار با چنین ارقامی فعالیت می کند.
زمانی که شما ریسک را بزرگ تر می کنید یعنی بازار می تواند از شما پول بیشتری بگیرد و همانطور که توضیح دادم این مورد شانس شما برای بقا در بازار را کم میکند و در واقع هرچه ریسک شما کمتر باشد شانس شما برای زنده ماندن در بازار بیشتر است.
آشنایی با Stop Loss؛ حد ضرر معامله
همانطور که می دانید Stop loss یا حد ضرر دستور معاملاتی است که توسط شما بعد از ورود به معامله تنظیم می شود و زمانی که قیمت به آن برسد معامله تان به صورت خودکار بسته خواهد شد.
برای محاسبه حجم معامله حتما باید بدانیم که بعد از ورود به معامله به هر علتی اگر قیمت در جهت خلاف حرکت کرد چگونه سود و ضرر را محاسبه کنم؟ و ما متضرر شدیم چند دلار از دست خواهیم داد.
جهت محاسبه کافی است قبل از ورود به معامله نقطه ای که می خواهید حد ضررتان را قرار دهید، مشخص کنید و فاصله بین نقطه ورود و نقطه حد ضررتان را بر حسب پیپ اندازه گیری کنید و بر اساس پیپ ولیو جفت ارز، محاسبه کنید که اگر قیمت به حد ضررتان برسد، چند دلار از دست می دهید.
این مقدار، در واقع میزان ریسک شما است.
مثلا اگر حساب معاملاتی شما 10.000 دلار و ریسک مورد نظرتان 1 درصد یعنی 100 دلار باشد، باید معاملاتی را وارد شوید که حد ضرر آنها به اندازه ای باشد که اگر استاپ خوردید فقط 100 دلار ضرر کنید که با توجه به آنچه که تا این لحظه آموختید، این کار را به راحتی می توانید انجام دهید.
ماشین حساب فارکس
قبل از اینکه دست به هر معامله ای بزنید، بسیار مهم است که بدانید این معامله در نتیجه چه میزان سرمایه شما را به خطر میندازد و در مقابل چه میزان سود خواهید گرفت. یک ماشین حساب هوشمند فارکس بخوبی میتواند این محاسبات را آسان کند. معاملهگران عزیز میتوانند بدون دردسر از ماشین چگونه سود و ضرر را محاسبه کنم؟ حساب فارکس دنیای ترید جهت محاسبه پیپ، درصد ریسک و حجم معامله در فارکس استفاده کنند.
محاسبه ارزش هر پیپ
محاسبه حجم معامله
به راستی استفاده از یک ماشین حساب چقدر برای معاملهگر بازار فارکس ضروری است؟
پاسخ به این سؤال تا حدی زیادی به یک امر وابسته است؛ و آن میزان دانش و سواد تریدر یا سرمایه گذار نسبت به پیپ در بازار فارکس است. چراکه اگر تریدر به اهمیت پیپ در بازار فارکس پی ببرد، دائما به ماشین حسابهایی مانند ماشین حساب وبسایت دنیای ترید مراجعه میکند. این صفحه را تا انتها مطالعه کنید، تا از اهمیت پیپ در بازار فارکس بیشتر مطلع شوید.
پیپ (PIP) چیست؟ (Price Interest Point)
پیپ مخفف " نرخ بهره قیمت" است و کوچکترین حرکت قیمتی است. پیپ معیار اندازه گیری میزان تغییر قیمت در جفت ارزها است و معاملهگران میتوانند جهت کسب سود از آن استفاده کنند. به چهارمین رقم اعشار قیمت در بازار فارکس، پیپ گفته میشود. فرض کنید قیمت پوند به یورو 4.543 باشد و بعد از مدتی این ارزش به 4.550 برسد. در این وضعیت، میگوییم 7 پیپ رخ داده است. یعنی چهارمین رقم اعشار بین این دو، 7 واحد تفاوت دارد. پیپ در فارکس، ابزاری جهت بیان سود و ضرر است. پس زمانی که میگوییم یک معاملهگر 10 پیپ کسب کرده است، یعنی 10 واحد سود کرده است. پیپ در جفت ارزهایی که یک طرف آن ین ژاپن (JPY) است، نشانگر رقم دوم اعشار جفت ارز است. اگر جفت ارزی پنج رقم اعشار داشته باشد، به رقم پنجم اعشار Pipette گفته میشود. هر پیپت برابر با یک دهم پیپ است. همانطوری که بیان شد پیپ واحد میزان سود و ضرر در فارکس است. به شکلی که شما نباید بگویید چند دلار سود کردهاید، بلکه باید بگویید چند pip سود کردهاید.
نحوه محاسبه ارزش پیپ در جفت ارزهای غیر دلار آمریکا
محاسبه ارزش پیپ جفتهای ارزی غیر دلار آمریکایی متفاوتتر از پیپ جفت ارزهای دلار آمریکا است! در صورتی که یک ارز غیر دلار آمریکا به عنوان ارز پایه در نظر گرفته شود، جهت محاسبه ارزش پیپ باید مقدار ثابت آن را بر قیمت جفت ارز تقسیم کرد. فرض کنید: قیمت جفت ارز دلار کانادا / فرانک سوئیس برابر 0.7820 باشد. در این صورت یک پیپ ارزشی معادل 1.28 دلار کانادا در یک مینی لات از جفت ارز خواهد داشت (1 دلار کانادا تقسیم بر 0.7820). اما اگر یکی از جفت ارزها ین ژاپن باشد (مثلا فرانک سوئیس/ ین ژاپن). جهت محاسبه پیپ آن باید رقم نهایی را در 100 ضرب کنیم.
در حقیقت به همین دلیل ارزش یک پیپ در ین ژاپن به جای 0.0001 برابر با 0.01 است. به مثال زیر دقت کنید: فرض کنید قیمت جفت ارز فرانک سوئیس/ ین ژاپن برابر با 90.09 باشد. آنگاه جهت محاسبه پیپ در یک لات از این جفت ارز باید 10 فرانک سوئیس را 90.09 تقسیم کرده و سپس جواب بدست آمده را در 100 ضرب کنیم.
نتیجه گیری
اکنون به خوبی متوجه شدهایم که پیپ (PIP) یک جزء جدایی ناپذیر از معامله در بازار فارکس است. چرا که معاملهگران جهت بیان و محاسبه میزان سود و ضرر خود نیاز دارند مرتباً پیپ معامله را محاسبه کنند. پس برای این کار به یک ماشین حساب بسیار مناسب نیاز دارند؛ ماشین حسابی که بتواند به دقت و به راحتی پاسخ را در اختیار فرد بگذارد. از این جهت شما میتوانید به ماشین حساب دنیای ترید اعتماد کنید و در صورت تمایل آن را به سایر دوستان خود معرفی کنید.
دیدگاه شما