دلیل ایجاد نواحی عرضه و تقاضا


دلیل ایجاد نواحی عرضه و تقاضا

سازندگان در حال خروج از بازار مسکن هستند که علت آن به سقوط حاشیه سود ساخت و‌ ساز در بازار مسکن تهران به زیر کف انتظار سازنده‌ها بر می گردد.

به گزارش اخبار ساختمان، عایدی ساخت مسکن در پایتخت به زیر کف انتظار سازنده‌ها سقوط کرد. محاسبات از تازه ترین برآورد حاشیه سود ساخت مسکن در شهر تهران نشان دهنده ریزش عایدی سرمایه گذاری ساختمانی است که این موضوع علت خروج بزرگ سازنده ها از بازار عرضه مسکن را نشان می دهد .

در حالی که از حدود دو سال گذشته حاشیه سود مورد انتظار سازنده های مسکن در شهر تهران برای یک دوره ساخت (که اغلب بین یک و نیم تا دو سال به طول می‌‌‌انجامید) به کف 30 تا 40‌ درصدی رسیده و فرآیند ساخت و ساز به لحاظ عایدی برای بساز و بفروش ها غیرجذاب شده بود، محاسبات نشان می‌‌‌دهد حاشیه سود ساخت مسکن در تهران هم‌‌‌اکنون به زیر کف سود مورد انتظار سازنده‌‌‌ها یعنی کمتر از 30‌ درصد سقوط کرده است .

کف مورد انتظار سازنده‌‌‌ها برای کسب سود از بازار ساخت و ساز در جریان اجرای پروژه های ساختمانی و سرمایه گذاری در بازار مسکن با احتساب دوره دو ساله ساخت مسکن سالانه حداکثر معادل 15‌ درصد است که بررسی ها نشان می‌‌‌دهد در شرایط فعلی این عایدی به زیر کف مورد انتظار سازنده‌‌‌ها سقوط کرده است .

برآوردها حاکی است هم اکنون این میزان در شهر تهران به حول و حوش 28‌ درصد برای یک دوره حداقل دو ساله ساخت مسکن رسیده است. این حاشیه سود که در واقع حاصل تفاضل قیمت تمام شده ساخت مسکن از قیمت فروش واحدهای نوساز است براساس اعداد و ارقام مربوط به هزینه ساخت شامل هزینه تامین اجزای ساختمانی (زمین، مصالح، عوارض، خدمات مهندسی و…) و همچنین قیمت فروش واحدهای نوساز ساخته شده محاسبه شده است .

البته حاشیه سود محاسبه شده برای فعالیت های ساخت و ساز مربوط به فعالیت های ساختمانی در مناطق معمولی و مصرفی شهر تهران است و شامل مناطق لوکس شمال شهر تهران که هم هزینه های ساخت و هم قیمت فروش واحدهای مسکونی در آنها شرایطی کاملا متفاوت با مناطق مصرفی و معمولی دارد، نمی‌‌‌شود. در واقع این حاشیه سود براساس قیمت های عرف ساخت و ساز در مناطق مصرفی محاسبه شده است .

علت تشکیل ابررکود ساختمانی در سال های گذشته چیست؟

از دو سال قبل به دنبال غیرجذاب شدن فرآیند ساخت و ساز و سرمایه گذاری ساختمانی برای سازنده ها و بفروش ها، تعداد زیادی از سازنده های تازه کار و فاقد بنیه مالی کافی برای ادامه فعالیت ساخت و ساز از بازار خارج شدند و تنها گروهی از سازنده های اصیل، با سابقه و کهنه کار در بازار مسکن مناطق مختلف شهر تهران باقی مانده و فعالیت خود را ادامه دادند هر چند این گروه از سازنده‌‌‌ها نیز به چند علت مهم و عمده، فعالیت های خود را چه به لحاظ سرعت انجام کار و چه از نظر حجم ساخت و سازها و تعداد پروژه‌‌‌های ساختمانی، محدود کرده و دامنه کار خود در بازار ساخت وساز را کاهش دادند.

خروج سازنده‌‌‌های تازه کار یا با سابقه کار کمتر از بازار ساخت و‌ ساز باعث شد تا عرضه مسکن کاهش شدیدی را تجربه کند و این موضوعات منجر به تبدیل رکود ساختمانی به ابررکود ساختمانی در دو سال گذشته شود .

مهم‌ترین دلیل این موضوع به جهش هزینه های ساخت مسکن از ناحیه جهش قیمت زمین و همچنین رشد شدید قیمت مصالح ساختمانی در غیاب آخرین حلقه تکمیل کننده زنجیره ساخت و ساز یعنی قدرت خرید موثر متقاضیان مصرفی برای ورود به بازار مسکن (معیوب شدن چرخه ساخت و ساز)، بر می گردد. بررسی ها نشان می دهد طی دو سال گذشته از محل جهش قیمت زمین به عنوان هزینه بر ترین جزء ساختمانی و همچنین سرعت گرفتن رشد قیمت مصالح ساختمانی (به عنوان یکی از دو جزء اصلی و هزینه‌‌‌بر سرمایه‌گذاری ساختمانی)، قیمت تمام شده ساخت مسکن به شدت افزایش یافت .

این در حالی است که به دلیل جهش مستمر قیمت مسکن طی سه سال‌ – ابتدای سال 97 تا پایان 99- گروه قابل توجهی از متقاضیان مصرفی و به‌خصوص خانه‌‌‌اولی‌‌‌ها در نتیجه ضعف قدرت خرید به اجبار از متن بازار به حاشیه رانده شده و در نتیجه چرخه ساخت وساز که حلقه آخر آن فروش واحدهای ساخته شده برای تامین مالی پروژه‌‌‌های جدید است ناقص شد .

اوضاع رکود ساخت و ساز وخیم تر شده است

رصد آخرین وضعیت بازار ساخت و سرمایه‌گذاری مسکن در شهر تهران از وخیم‌‌‌تر شدن اوضاع رکود ساختمانی در پایتخت به واسطه افزایش سقوط عایدی و حاشیه سود سازنده‌‌‌ها از کف مورد انتظار آنها خبر می‌‌‌دهد .

در حالی که پیش از این و در سال های گذشته طول دوره ساخت مسکن معمولا یک بازه زمانی 18 تا 24 ماه (معادل یک سال ونیم تا دو سال) بود هم‌‌‌اکنون این بازه زمانی به طور متوسط و در عمده پروژه‌‌‌ها به بیش از دو سال افزایش یافته است .

تغییرات مکرر هزینه ساخت مسکن از محل رشد شدید هزینه های ساخت و‌ ساز و همچنین نبود تقاضای موثر برای خرید واحدهای ساخته شده دو عامل مهم در بروز این شرایط (کند شدن سرعت تکمیل پروژه‌‌‌های در دست ساخت) هستند .

این در حالی است که طی دو سال گذشته در برخی از مقاطع زمانی برخی مصالح کمیاب و حتی نایاب شد یا سرعت رشد قیمت آنها به حدی بود که بعضی از سازنده‌‌‌ها به دلیل نامشخص بودن چشم‌‌‌انداز رشد هزینه های ساخت و برخورد با معضل تامین مالی، سرعت انجام پروژه‌‌‌های خود را کاهش دادند .

حاشیه سود سازنده‌‌‌ها و سرمایه گذاران ساختمانی در ساخت و سازهای معمولی و مصرفی شهر تهران در حالی هم‌‌‌اکنون به حول و حوش 28‌ درصد برای یک دوره حداقل دو ساله ساخت سقوط کرده است که این وضعیت را می‌توان به عنوان شرایط توضیح دهنده دلایل خروج بزرگ سازنده ها از بازار ساخت و ساز در مقطع زمانی فعلی معرفی کرد .

شرایطی که باعث شده بعد از خروج سازنده‌‌‌های تازه کار یا کم سابقه از بازار ساخت و ساز از دو سال گذشته، هم اکنون برخی دیگر از سازنده‌‌‌ها که اتفاقا جزو سازنده های کهنه کار و باسابقه هستند نیز از این بازار خارج شوند .

هر چند شرایط فعلی همچنان به معنای قرار گرفتن سازنده‌‌‌ها در شرایط زیان نیست؛ ابتدا و از دو سال گذشته فرآیند ساخت و ساز به دنبال رسیدن حاشیه سود مورد انتظار سازنده‌‌‌ها به کف به فعالیتی غیرجذاب تبدیل شد و هم‌‌‌اکنون حاشیه سود مورد انتظار سازنده ها به زیر کف سقوط کرده است .

این وضعیت سنگین‌‌‌تر شدن رکود ساختمانی را موجب شده است. یک سوال مهم در شرایط فعلی این است که چرا به‌رغم کاهش سرعت رشد قیمت زمین و همچنین کاهش سرعت رشد قیمت مصالح ساختمانی در سال جاری، حاشیه سود سازنده‌‌‌ از کف مورد انتظار پایین‌‌‌تر آمده است؟

تورم مسکن نیز در خروج سازنده ها از بازار موثر بوده است

در سال جاری نه تنها سرعت رشد زمین کاهش یافت بلکه سرعت رشد قیمت مصالح ساختمانی نیز نسبت به سال گذشته کم شد؛ با این حال سقوط حاشیه سود سازنده ها از فعالیت های ساختمانی رقم خورد. در حالی که انتظار می رفت با کاهش سرعت رشد هزینه های ساخت و ساز مسکن، حاشیه سود سازنده ها نیز افزایش داشته باشد. اما عملا عکس این رویداد یعنی کاهش حاشیه سود سازنده‌‌‌ها رخ داد .

مهم‌ترین دلیل این موضوع را می‌توان به رسیدن دور موتور تورم مسکن به پایین‌‌‌ترین حد خود در سه سال گذشته نسبت داد. درست است که سرعت رشد هزینه‌‌‌های ساخت مسکن در شهر تهران در سال‌جاری به میزان قابل توجهی کاهش یافت اما همزمان دور موتور تورم مسکن (یا سرعت رشد قیمت مسکن به عنوان محصول نهایی فرآیند ساخت و ساز) نیز کم شد .

آمارهای رسمی نشان می‌‌‌دهد از ابتدای سال‌جاری تا پایان پاییز امسال، متوسط قیمت مسکن در شهر تهران تنها هشت ‌درصد رشد کرده است در حالی که نرخ مصالح ساختمانی (به عنوان تنها یک فاکتور هزینه‌‌‌بر ساخت مسکن) تا پایان تابستان رشد 28‌ درصدی داشته است. ضمن آنکه براساس آخرین آمارها، تورم زمین نیز در بهار امسال بیشتر از تورم مسکن بود .

برآورد حاشیه سود در مناطق مصرفی

تحقیقات میدانی نشان می دهد هم‌‌‌اکنون عمده سازنده هایی که پیش از این در بازار مناطق مصرفی شهر تهران به خصوص مناطق واقع در نیمه جنوبی پایتخت فعالیت می کردند ساخت و ساز را فعالیتی به صرفه نمی دانند .

به عنوان مثال هم‌‌‌اکنون در منطقه 10 شهر تهران که یک منطقه معمولی و کانون عرضه واحدهای مسکونی مصرفی، ارزان‌قیمت و کوچک‌‌‌متراژ است متوسط هزینه تمام شده ساخت مسکن (هزینه ساخت به علاوه سهم زمین) حول و حوش مترمربعی 25‌ میلیون تومان است. متوسط قیمت فروش هر متر مربع واحدهای مسکونی نوساز در این منطقه نیز عددی بین 30 تا 35‌ میلیون تومان است .

برآوردها همچنین در خصوص متوسط قیمت تمام شده مسکن در مناطق متوسط ومصرفی شهر نشان می‌‌‌دهد هزینه تمام شده ساخت هر متر مربع مسکن حدود 28 تا 30‌ میلیون تومان است که از این میزان حدود 14‌ میلیون تومان هزینه ساخت وساز و حدود 15‌ میلیون تومان سهم زمین در یک مترمربع بناست .

به طور کلی چند متغیر اصلی بر تعیین حاشیه سود ساخت و ساز مسکن موثر هستند که هزینه تامین زمین و مصالح و همچنین قیمت فروش واحدهای ساخته شده از مهمترین آنها به شمار می‌‌‌روند .

سیاست های غلط به رکود بازار ساخت و ساز دامن می زنند

در کنار همه این متغیرها اعمال برخی سیاست های غلط و همچنین برخی بی عملی ها از سوی سیاستگذار مسکن، رکود در بازار ساخت و معاملات مسکن را تشدید می‌‌‌کند .

در نبود اهرم‌‌‌های موثر مالیاتی برای مقابله با انجماد ملکی از جمله نبود مالیات سالانه بر املاک مسکونی بسیاری از سرمایه‌‌‌ها به جای آنکه صرف ساخت مسکن شده به بازار خرید و فروش واحدهای آماده وارد شده که نقش پررنگ دلالان در بازار مسکن را نشان می دهد و در نهایت این واحدها در بازار مسکن به صورت خالی فریز می شوند .

در حالی که با اعمال اهرم مالیاتی موثر یعنی مالیات سالانه براملاک و ایجاد ریسک وهزینه برای ملاکی و سفته‌‌‌بازی، نه تنها حلقه آخر فرآیند ساخت و‌ساز یعنی بازار معاملات مسکن رونق می‌گیرد بلکه سرمایه‌‌‌های ملکی نیز صرف تولید مسکن خواهد شد .

چشم انداز حاشیه سود ساخت

بررسی ها در خصوص چشم انداز حاشیه سود سازنده ها و همچنین روند مورد انتظار برای سرمایه‌گذاری ملکی نشان می‌‌‌دهد قدرتمندترین عامل برای تاثیر بر بازار مسکن و ساخت و ساز در ماه های پیش‌‌‌رو یک متغیر برونزاست. این متغیر برونزا همان نتایج پیش رو از روند مذاکرات برجام است که در صورت موفقیت آمیز بودن همه قیمت ها در همه بازارها را تحت تاثیر قرار می‌‌‌دهد .

وقوع رویدادهای مثبت در این زمینه اگر چه در تخلیه حباب مسکن و کاهش قیمت در بازار معاملات مسکن موثر خواهد بود اما از سوی دیگر منجر به کاهش قیمت در همه بازارها از جمله بازار زمین و مصالح ساختمانی نیز می‌‌‌شود .

با این حال از آنجا که در صورت حصول نتیجه مثبت از مذاکرات برجام به احتمال زیاد بازار مسکن با افت قیمت همراه می شود و حاشیه سود سازنده ها از این محل تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد برای احیای مجدد نبض ساخت وساز با کسب حاشیه سود مورد انتظار سازنده‌‌‌ها به یک دوره گذار نیاز است .

در نهایت حصول نتایج مثبت از این مذاکرات به احیای معاملات مسکن از محل تخلیه حباب قیمتی آپارتمان ها و در نتیجه احیای قدرت خرید متقاضیان منجر می شود. بازگشت متقاضیان مصرفی به بازار مسکن و خرید آپارتمان ها از سوی آنها نیز حلقه آخر زنجیره سرمایه گذاری ساختمانی را تکمیل می‌‌‌کند .

از سوی دیگر کاهش هزینه های ساخت مسکن و حتی ثابت ماندن هزینه های ساخت و ساز در شرایطی که تقاضای موثر به بازار بازگشته است می تواند منجر به بازگشت حاشیه سود سازنده ها دست‌‌‌کم به کف مورد انتظار شود و بار دیگر سازنده ها برای ساخت و ساز و سرمایه گذاری ساختمانی ترغیب شوند

پرایس اکشن چیست؟ از بهترین استراتژی و بهترین اندیکاتور تا نکات مهم

پرایس اکشن (Price Action) یا رفتار قیمت از مهم‌ترین و صد البته جذاب‌ترین استراتژی‌های معاملاتی در بازارهای مالی به ویژه ارزهای دیجیتال است. استفاده از استراتژی پرایس اکشن نیازمند رعایت نکات مهمی است. در ادامه این مقاله از مجله رمزینکس به معرفی این استراتژی و همچنین بررسی بهترین استراتژی‌ها و اندیکاتورهای تشخیص آن و نکات کلیدی مهم در استفاده از این استراتژی پرداخته ایم.

پرایس اکشن (Price Action) یا رفتار قیمت چیست؟

اما واقعا پرایس اکشن چیست؟ پرایس اکشن روشی برای تحلیل اطلاعات قیمت بازار به‌منظور شناسایی فرصت‌های ورود به معاملات و خروج از آنها است. اساساً، این روش نحوه عملکرد قیمت در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت را به تحلیلگر نشان می‌دهد. بیشتر تحلیل‌های تکنیکال بر اساس اطلاعات قیمت است، اما معامله کردن بر اساس پرایس اکشن به معنای مشاهده مستقیم قیمت‌ها، به طور معمول در نمودارهای شمعی، است.

برای آشنایی بیشتر با استراتژی های مختلف تحلیل تکنیکال به مقاله «تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟» مراجعه کنید.

نحوه تفسیر کردن پرایس اکشن چگونه است؟

معامله کردن دلیل ایجاد نواحی عرضه و تقاضا بر اساس پرایس اکشن شامل تحلیل امواج روند دار و امواج برگشتی است که به آنها امواج ایمپالسی (waves impulse) و اصلاحی (corrective waves) نیز می‌گویند. یک روند زمانی پیشرفت می‌کند که امواج روند دار بزرگ‌تر از امواج اصلاحی باشند.

معامله‌گران «سقف‌ها» و «کف‌ها» یا طول امواج روند دار و پولبک‌ها را زیر نظر می‌گیرند تا جهت روند را مشخص کنند. در طی یک روند صعودی قانون به این صورت است که قیمت سقف‌های بلندتر و کف‌های بلندتر از سقف‌ها و کف‌های اخیر ایجاد کند. عکس این قضیه در روند نزولی صادق است؛ یعنی کف‌ها و سقف‌های خط روند بین سطوح حمایت و مقاومت در نمودار قیمت متغیر است.

نمودار شمعی زیر دارای خطوطی است که امواج اصلی صعودی و نزولی را نشان داده و به شناسایی روند نزولی و تغییر جهت به روند صعودی کمک می‌کند.

امواج قیمت همچنین می‌توانند الگوهایی مانند روند خنثی (امواج صعودی و نزولی با طول برابر)، مثلث (کوچک‌تر شدن تدریجی امواج قیمت) و دامنه‌های انبساطی (سقف‌های بالاتر و کف‌های بالاتر) را تشکیل دهند.

روندها و الگوها عناصر اصلی سازنده پرایس اکشن را تشکیل می‌دهند. علاوه بر این، معامله‌گران همچنین به دنبال شناسایی سطوح عرضه و تقاضا و الگوهای شمعی هستند.

پرایس اکشن در فارکس چگونه است؟

معامله کردن بر اساس پرایس اکشن در تمام بازارها، حتی فارکس، یکسان است. البته در این میان تفاوت‌های ظریفی وجود دارد که باید به آنها توجه داشته باشید.

ارزها را می‌توان در طول ۲۴ ساعت شبانه روز معامله کرد اما در صورت باز نبودن بازارهای مربوطه نمی‌توان انتظار داشت برخی از جفت ارزها حتی در صورت ایجاد سیگنال پرایس اکشن تغییرات قیمتی را تجربه کنند. بنابراین، این مقاله شامل مثال‌هایی از همه بازارها، از جمله فارکس، سهام، شاخص یا کالا، برای نشان دادن نحوه عملکرد پرایس اکشن است.

چگونه بر اساس عرضه و تقاضا در پرایس اکشن معامله کنیم؟

نواحی عرضه به سطوحی از قیمت گفته می‌شود که در آن فروشندگان با قدرت وارد بازار شده و باعث افت قیمت می‌شوند به گونه‌ای که قیمت دیگر به بالا بر نمی‌گردد. معامله‌گران مراقب این موارد هستند زیرا با بازگشت قیمت به بالا ممکن است فروشندگان همچنان حضور داشته و آماده فروش مجدد باشند و قیمت را به پایین سوق دهند.

نواحی تقاضا سطوحی از قیمت در نمودار است که خریداران با قدرت وارد بازار می‌شوند. در این صورت قیمت به سمت بالا جهش کرده و به پایین باز نمی‌گردد. در صورت بازگشت قیمت به سطوح قبلی در پایین معامله‌گران بررسی می‌کنند که آیا فشار فروش دوباره وجود دارد و قیمت دوباره به بالا حرکت می‌کند یا خیر.

الگوهای معاملاتی پرایس اکشن

در ادامه به بررسی مهمترین الگوها و استراتژی‌های معاملاتی پرایس اکشن پرداخته‌ایم.

الگوهای ادامه‌دهنده پرایس اکشن

الگوهای ادامه‌دهنده در طی یک روند اتفاق می‌افتد. فرض کنید روند صعودی است و در طی آن یک مثلث تشکیل می‌شود. به دلیل صعودی بودن روند احتمال خارج شدن قیمت از مثلث و ادامه دادن به مسیر رو به بالا بیشتر است.

این قضیه در مورد شکل‌گیری الگوها در طی روندهای نزولی نیز صادق است. استراتژی معامله‌گر در اینجا می‌تواند این باشد که صبر کنید تا یک روند شکل بگیرد و سپس منتظر تشکیل یک الگو بمانید و فقط در صورت خارج شدن قیمت از روند در جهت حرکت روند معامله کند.

در زیر مثالی را مشاهده می‌کنید:

معکوس شدن پرایس اکشن

معکوس شدن پرایس اکشن زمانی اتفاق می‌افتد که قوانین یک روند صعودی یا نزولی نقض شود. به محض نقض شدن یکی از این قوانین اساسی روند به مشکل می‌خورد. در صورت نقض هر دو قانون می‌توان بر اساس امواج شکل گرفته گفت که روند تغییر جهت داده است.

یک روند صعودی را در نظر بگیرید که سقف‌ها و کف‌های بالاتر تشکیل می‌دهد. هنگامی که این روند یک کف پایین‌تر از کف قبلی تشکیل می‌دهد می‌تواند هشدار باشد. اگر قیمت پس از آن یک سقف پایین‌تر از سقف قبلی نیز تشکیل دهد این بدان معنی است که روند در حال تغییر جهت است.

روند صعودی را در نظر بگیرید که در حال افزایش و نزول بیشتر است. وقتی نوسان پایین تری را کم می‌کند، این یک هشدار است. اگر قیمت پس از آن نوسان پایین را نیز بالا بکشد، این بدان معنی است که روند معکوس در حال انجام است.

این بدان معنا نیست که بازار نمی‌تواند دوباره به جهت حرکت قبلی برگردد و روند صعودی از سر گرفته شود؛ بلکه شواهد نشان می‌دهد که احتمال تغییر جهت روند وجود دارد. نمودار در زیر معکوس شدن پرایس اکشن از روند صعودی به روند نزولی و سپس دوباره به روند صعودی را نشان می‌دهد.

استراتژی معاملاتی پرایس ریجکشن

رد شدن قیمت یا پرایس ریجکشن زمانی رخ می‌دهد که قیمت سعی کند از یک سطح مهم عبور کند اما به دلیل نداشتن قدرت و مومنتوم معاملاتی کافی نتواند از آن عبور کند و دوباره تغییر جهت دهد.

رد شدن اغلب منجر به حرکت‌های شدید و سریع در جهت مخالف می‌شود. در این شرایط به نکات زیر توجه داشته باشید:

  • نزدیک شدن قیمت به یک ناحیه قیمتی مهم (عرضه، تقاضا یا ناحیه شکست الگو).
  • قیمت به ناحیه نزدیک می‌شود یا حتی به صورت مختصر از آن عبور می‌کند.
  • مومنتوم قیمت کاهش یافته و قیمت در جهت معکوس حرکت می‌کند.
  • شمع (کندل استیک) به طور معمول سایه بلندی ایجاد می‌کند.
  • قیمت دوباره به سمت دیگر حرکت می‌کند و فرصتی برای ورود ایجاد می‌شود.

نمودار عرضه و تقاضای زیر چندین نمونه از رد شدن قیمت را نشان می‌دهد. در همه موارد زیر شمع‌ها سایه‌های بلندی دارند که نشان دهنده آخرین تلاش‌های ناموفق قیمت برای خروج از الگو است.

استراتژی پرایس اکشن رنکو (Renko)

نمودارهای رنکو از آجرهایی تشکیل می‌شود که در آن هر آجر جدید زمانی تشکیل می‌شود که قیمت به مقدار مشخصی حرکت کند. آجرها فقط در زوایای ۴۵ درجه تشکیل می‌شوند و تا زمانی که روند معکوس نشود به یک رنگ تشکیل می‌شوند. تغییر جهت روند زمانی است که قیمت دو آجر در جهت مخالف حرکت کند.

نمودارهای رنکو عملکرد خوبی در بازارهای روند دار دارند. اگر رنگ نمودار رنکو تغییر نکند و روند ادامه پیدا کند معامله‌گران باید در آن معامله بمانند. اما اگر رنگ نمودار تغییر کند شاید زمان خروج از پوزیشن باشد.

نمودار معکوس شدن پرایس اکشن که در بالا بررسی کردیم با استفاده از بلوک‌های رنکو در زیر مجدداً نمایش داده شده است. معامله‌گر بر اساس استراتژی این نمودار می‌توانست در تمام طول رالی صعودی که از ماه مارس شروع شد در معامله خود بماند.

استراتژی اسکالپینگ (Scalping) پرایس اکشن

اسکالپینگ یک استراتژی معاملاتی است که در آن تکلیف سود و زیان هر معامله به سرعت مشخص می‌شود زیرا معاملات معمولاً چند دقیقه بیشتر طول نمی‌کشد. اسکالپینگ در فارکس ممکن است به معنای تعیین حد ضرر ۳ تا ۵ پیپی و هدف سودگیری ۵ تا ۱۰ پیپی باشد و در ارز دیجیتال هم سودهای بسیار کوتاه و کم مد نظر است.

در بازار سهام این روش ممکن است به معنای ریسک کردن چند سنت به ازای هر سهم یا سفارش برای به دست آوردن چند سنت باشد. اسکالپینگ شامل سریع ورود به پوزیشن و خروج از آن برای بهره‌مند شدن از حرکات اندک قیمت است. بسیاری از اسکالپرها معمولاً از نمودارهای ۱ دقیقه‌ای استفاده می‌کنند.

هدف استراتژی اسکالپینگ معامله کردن در جهت روند و در هنگام پولبک یعنی زمانی است که قیمت شروع به حرکت مجدد در جهت روند می‌کند. برای این کار، معامله‌گران برای تعیین زمان ورود به معامله به دنبال الگوهای پوشاننده (Engulfing) هستند.

مثلاً وقتی که یک شمع در جهت روند شمع قبلی شکل گرفته در جهت پولبک را می‌پوشاند. این اتفاق در هنگام پولبک‌ها اتفاق می‌افتد.

در زیر، پیکان‌ها الگوهای پوشاننده‌ای را نشان می‌دهند که سیگنالی برای ورود احتمالی به معامله در نمودار ۱ دقیقه ای زیر هستند. اگرچه این یکی از نمونه‌های یک استراتژی اسکالپینگ است اما می‌توان از تمام استراتژی‌ها و مفاهیم قبلی بحث شده در مورد پرایس اکشن استفاده کرد.

استراتژی پرایس اکشن در معاملات نوسانی (سویینگ تریدینگ)

هر یک از استراتژی‌های پرایس اکشن که در بالا ذکر شد را می‌توان به عنوان بخشی از استراتژی معامله‌گری نوسانی استفاده کرد. معامله‌گران در ترید نوسانی معمولاً از نمودارهای ۱ ساعته، ۴ ساعته و روزانه برای یافتن موقعیت‌های معاملاتی استفاده می‌کنند، اگرچه ممکن است برای یافتن نقاط دقیق ورودی خود از نمودارهای ۱۵ دقیقه‌ای یا ۵ دقیقه‌ای نیز استفاده کنند.

در زیر نمونه‌ای از عرضه و تقاضا، همراه با معامله بر اساس روند را بررسی می‌کنیم. نمودار زیر حاکی از روند کلی نزولی در تایم فریم ۴ ساعته است.

همانطور که می‌توانید تفسیر کنید قیمت شاهد رالی صعود بوده و یک سقف تشکیل می‌دهد سپس ریزش کرده و وارد یک روند نزولی کوتاه مدت می‌شود و سرانجام دوباره به سقف قبلی باز می‌گردد. با توجه به اینکه روند نزولی است و قیمت وارد ناحیه عرضه شده است می‌توان گفت که فرصت ورود به یک معامله شورت (فروش) ایجاد شده است.

اگر قرار باشد بگذارید قیمت وارد ناحیه عرضه شود قیمت اغلب از سقف قبلی می‌گذرد. اگر می‌خواهید یک معامله شورت بر روی سهام باز کنید می‌توانید در شرایطی وارد دلیل ایجاد نواحی عرضه و تقاضا شوید که یک الگوی پوشاننده نزولی تشکیل شده یا قیمت برای مدتی تثبیت شده و در نهایت به سمت پایین شکسته می‌شود. پیکان تصویر زیر شکسته شدن تثبیت قیمت به سمت پایین را نشان می‌دهد.

حد ضرر و اهداف سودگیری در معاملات پرایس اکشن

با قرار دادن حد ضرر برای هر معامله می‌توانید ریسک معاملات‌تان را کنترل کنید. هنگام خرید و ورود به پوزیشن لانگ باید حد ضرر را پایین‌تر از کف قبلی قرار دهید. هنگام ورود به معاملات شورت (فروش) باید آن را بالاتر از سقف اخیر قرار دهید. این کار در هر دو مورد ریسک پایین آمدن یا بالا رفتن بیش از حد قیمت را محدود می‌کند.

در نمودارهای رنکو هنگامی‌که آجرها تغییر جهت دادند و رنگ آنها تغییر کرد از معامله خارج شوید.

معامله‌گران پرایس اکشن باید سود معاملاتشان را ذخیره کنند. این کار را می‌توان به روش‌های مختلف انجام داد. یکی از ساده‌ترین روش‌ها استفاده از نسبت ریسک به پاداش (Risk-reward Ratio) است. به عنوان مثال، اگر می‌خواهید در یک معامله اسکالپ ۰/۰۵ دلار به ازای هر سهم ریسک کنید باید در سود ۰/۱۰ دلاری به ازای هر سهم از معامله خارج شوید.

این نسبت ریسک به پاداش ۱:۲ است. نسبت‌های ۱/۵:۱ یا ۲:۱ در معاملات اسکالپ معمول است. در معاملات نوسانی نسبت ۳:۱ و بیشتر معمول است اما معامله‌گران می‌توانند نسبت ریسک به پاداش مورد نظرشان را خودشان تعیین کنند.

استفاده از خود پرایس اکشن از دیگر روش‌های تعیین نقطه خروج است. اگر با نزولی شدن روند وارد معامله‌ای می‌شوید تا زمان تغییر جهت روند در آن معامله بمانید.

شواهد ایجاد شده توسط پرایس اکشن در مورد تغییر جهت روند زمان خارج شدن از معامله را به معامله‌گر نشان می‌دهد. در صورت ورود به معامله در ناحیه عرضه می‌توانید با رسیدن به ناحیه تقاضا از آن خارج شوید. اگر در نزدیکی ناحیه تقاضا وارد معامله شدید می‌توانید با رسیدن قیمت به نزدیک ناحیه عرضه از معامله خارج شوید.

بهترین اندیکاتورها در معاملات پرایس اکشن

بسیاری از معامله‌گران پرایس اکشن در معاملات خود از اندیکاتورها استفاده نمی‌کنند اما برخی از آنها ممکن است برای شناسایی بهتر نقاط ورود، حد ضرر و اهداف قیمتی از اندیکاتورها استفاده کنند. این اندیکاتورهای تکنیکال همچنین ممکن است با بررسی منطقی اطلاعات قیمتی آنچه معامله‌گر در پرایس اکشن مشاهده می‌کند را تایید کنند.

فیبوناچی بازگشتی برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت

فیبوناچی بازگشتی روی نمودار از یک کف به یک سقف (در روندهای صعودی) یا از یک سقف به یک کف (در روندهای نزولی) رسم می‌شود. خطوط رسم شده توسط این اندیکاتور سطوحی را نشان می‌دهد که ممکن است قیمت تا آنها پولبک داشته باشد.

این سطوح شامل بازگشت ۲۳/۶، ۳۸/۲، ۵۰، ۶۱/۸، و ۱۰۰ درصدی است. در روندهای صعودی قوی پولبک‌ها معمولاً ضعیف هستند و اغلب فقط به سطح ۳۲/۸ درصد می‌رسند. در بیشتر روندها پولبک‌های بیش از ۵۰ و ۶۱/۸ درصدی معمول است.

نمودار زیر نشان دهنده روند صعودی متوسط ​​نفت خام است. از آخرین موج صعودی برای ترسیم فیبوناچی بازگشتی استفاده شده است. سطح ۱۰۰ درصدی به کف موج و سطح صفر درصدی به سقف موج مورد تحلیل باز می‌گردد زیرا قیمت در حال افزایش است. در صورت کاهش قیمت می‌توانید این روش را به صورت معکوس استفاده کنید.

منتظر یک پولبک بیشتر از ۵۰ درصدی باشید. سپس همانطور که قبلاً بحث شد منتظر یک سیگنال ورود به معامله باشید. پس از افت قیمت به زیر سطح ۶۱/۸ درصدی یک حرکت قوی صعودی وجود دارد. این یک سیگنال خرید احتمالی است.

شاخص مقاومت نسبی (RSI) برای شناسایی مومنتوم

شاخص مقاومت نسبی یا آر اس آی محل قرارگیری قیمت را در یک بازه‌ای ۱۴ دوره‌ای اخیر نشان می‌دهد. وقتی آر اس آی بالای ۷۰ درصد باشد، قیمت در بالای ناحیه‌ای است که در ۱۴ دوره گذشته معامله شده است. هنگامی‌که قیمت به زیر ۳۰ درصد برسد یعنی در پایین‌تر از ناحیه‌ای است که در ۱۴ دوره گذشته معامله شده است.

معامله‌گران برای گرفتن تایید در مورد ورود به یک معامله معمولاً منتظر می‌مانند تا قیمت در طول روند از این نواحی خارج شود. در طی روند صعودی معامله‌گران وقتی وارد معامله خرید می‌شوند که آر اس آی به زیر سطح ۳۰ رسیده و سپس به بالا رالی می‌کند.

در طی روند نزولی، معامله‌گران وقتی وارد معامله شورت یا فروش می‌شوند که آر اس آی به بالای ۷۰ برسد و سپس قیمت به پایین حرکت کند. برای تأیید این سیگنال‌ها معمولاً از سیگنال‌های دیگر پرایس اکشن نیز استفاده می‌شود.

در زیر همان نمودار نفت خام بالا را این بار با اضافه کردن اندیکاتور آر اس آی بررسی می‌بینید. در نمودار زیر آر اس آی به زیر سطح ۳۰ رسیده و دوباره به بالا رفته است. در عین حال پرایس اکشن و فیبوناچی بازگشتی نیز سیگنال‌های ورود به معامله را نشان می‌دهند.

اسیلاتور استوکاستیک (Stochastic) برای شناسایی تغییر جهت روند

از استوکاستیک می‌توان برای شناسایی نقاط بازگشت و تأیید سیگنال‌های پرایس اکشن استفاده کرد. روش استفاده از استوکاستیک مشابه آر اس آی است. این اندیکاتور از دو خط استوکاستیک و خط سیگنال تشکیل شده است. خط سیگنال میانگین متحرک است بنابراین با سرعت کمتری حرکت می‌کند.

معامله‌گری که می‌خواهد بر اساس سیگنال پرایس اکشن وارد معامله شود می‌تواند منتظر بماند تا خط استوکاستیک از روی خط سیگنال عبور کند. اگر هدف او ورود به یک معامله لانگ باشد باید منتظر سیگنال پرایس اکشن و عبور خط استوکاستیک به بالای خط سیگنال باشند. استوکاستیک اطلاعاتی مشابه به آر اس آی را در نمودار نفت خام ارائه می‌دهد.

نکات کلیدی پرایس اکشن

ممکن است اندیکاتورها به تایید سیگنال‌های پرایس اکشن کمک کنند اما به طور معمول سیگنال‌های پرایس اکشن زودتر ظاهر می‌شوند. منتظر ماندن برای دریافت تایید از سوی این اندیکاتورهای تاخیری ممکن است به معنی ورود دیرتر به معامله و از دست دادن بخشی از سود بالقوه باشد، بنابراین، گرفتن این تأییدها به قیمت بخشی از سود معاملات خواهد بود.

خودرهای وارداتی فاصله بین عرضه و تقاضا را جبران می‌کنند

وزارت صنعت، معدن و تجارت اعلام کرد : یکی از ابزارهای موثر به‌منظور جبران فاصله بین عرضه و تقاضا و کنترل بازار، واردات خودرو از کشورهای خارجی با اولویت عرضه خودرو برای عموم اقشار کشور است.

مرکز ارتباطات وزارت صنعت، معدن و تجارت اعلام‌کرد: یکی از اهداف وزارت صمت از ابتدای دولت سیزدهم کنترل بازار خودرو و رفع نارضایتی مردم از موضوعات مربوط به نابسامانی‌های بازار خودرو بوده است. برای این منظور یکی از ابزار‌های موثر جهت جبران فاصله بین عرضه و تقاضا، واردات خودرو از کشور‌های خارجی با اولویت عرضه خودرو برای عموم اقشار کشور بوده است. از این‌رو موضوع واردات خودرو از ابتدای دولت سیزدهم در دستور کار وزارت صمت قرار گرفت. شرایط ارزی کشور در سال گذشته به گونه‌ای نبود که این موضوع در سال ۱۴۰۰ به ثمر بنشیند؛ بنابراین با تغییر مسوولان حوزه حمل و نقل وزارت صمت در ابتدای سال ۱۴۰۱ این ماموریت مهم به این حوزه سپرده شد و از ابتدای سال جاری با جدیت مورد پیگیری قرار گرفت.

واردات خودرو در شرایطی که بیش از چهار سال انجام نشده بود نیاز به ریل‌گذاری درستی داشت که به دور از شتابزدگی با اقدامی عقلایی با در نظر گرفتن همه مسائل مربوطه به نتایج مطلوب دست پیدا کند. هم زمان با ایجاد سازوکار‌های لازم برای واردات خودرو لازم بود تا مساله تیراژ خودرو تولید داخل افزایش یابد تا التهاب بازار کاهش یابد تا خودرو‌های وارداتی بتوانند به عنوان ابزار کمکی وارد شوند. در غیر این صورت ممکن بود خودرو‌های وارداتی خود یک بازار دوم با شرایط ویژه خواری و واسطه گری به‌وجود بیاورند که التهابات بازار نه تنها کنترل شود بلکه ملتهب‌تر هم بشود.

همچنین مسائل تیراژ و کیفیت تولید داخل باید افزایش می‌یافت تا ضربه پذیری لازم را در شرایط واردات به دست می‌آورد. گزارش‌های تخصصی مربوط به عملکرد ۶ ماه نخست سال ۱۴۰۱ بیانگر رشد قابل توجه تیراژ و کیفیت خودرو‌های تولید داخل است. همان‌طور که ذکر شد هم‌زمان با فعالیت‌های مربوط به افزایش تولید و کیفیت محصولات داخلی، برنامه ریزی برای قاعده گذاری درست برای واردات خودرو در کارگروه‌های تخصصی معاونت حمل و نقل وزارت صمت انجام شد. با تصویب قانون ساماندهی صنعت خودرو در مجلس شورای اسلامی در خردادماه سال جاری، مطالعات کارگروه‌های تخصصی به‌منظور تدوین آیین‌نامه واردات آغاز شد و در شهریورماه به تصویب هیات وزیران رسید.

مهمترین موضوع در تدوین این آیین نامه چگونگی ورود خودرو‌های وارداتی به بازار کشور در شرایطی بود که هنوز ۵۰ درصد محصولات تولید داخل با فرایند قرعه کشی به دست مردم می‌رسید؛ بنابراین لازم بود سازوکار جدیدی با کمک سازمان بورس برای این موضوع ایجاد شود و در آیین‌نامه در نظر گرفته شود. از زمانی که آیین‌نامه واردات به تصویب رسید از شرکت‌هایی که متقاضی واردات بودند تقاضا شد تا درخواست‌های خود مبنی بر واردات را به دفتر تخصصی خودرو وزارت صمت ارسال کنند. پس از دریافت تقاضا‌های واردکنندگان جلسات متعددی در خصوص چگونگی انجام این فرایند و فروش محصولات در بورس کالا برگزار شد و در جریان جزئیات موضوع قرار گرفتند. با بررسی همه تقاضا‌ها که افزون بر ۳۵۰ تقاضا بوده است که نشان از تمایل شرکت‌ها به انجام واردات بر اساس سازوکار‌های آیین نامه مصوب دارد، از شرکت‌هایی که دارای صلاحیت‌های فنی و حرفه‌ای مطابق قانون هستند درخواست شد که نسبت به ثبت درخواست و ثبت سفارش کالا اقدام کنند. در این راستا صلاحیت‌های مبتنی بر توانایی خدمات پس از فروش، دارا بودن قرارداد رسمی با شرکت خارجی، دارابودن گواهی‌های استاندارد و محیط زیست همچنین ارائه برنامه به‌منظور سرمایه‌گذاری در صنعت خودرو درخصوص واردکنندگان مورد بررسی قرارگرفته است که مستلزم صرف زمان بوده است.

همزمان با همه امور داخلی وزارت صمت در خصوص واردات خودرو، نیاز به هماهنگی با سازمان‌های دیگر مانند بانک مرکزی برای تخصیص ارز مورد نیاز همچنین سازمان برنامه و بودجه و سازمان بورس و وزارت کشور وجود داشت که در این مدت به انجام رسید. امید است با برنامه ریزی دقیقی که در وزارت صمت برای موضوع واردات خودرو وجود دارد با ورود حجم مناسبی از خودرو در مدتی کوتاه در نیمه دوم سال جاری شاهد تاثیر مناسبی در بازار خودرو باشیم.

تنها با مدیریت عرضه و تقاضا می‌توان بازار مسکن را متعادل کرد/ تولید مسکن لوکس باعث تله سرمایه‌گذاری در کشور شده است

 تنها با مدیریت عرضه و تقاضا می‌توان بازار مسکن را متعادل کرد/ تولید مسکن لوکس باعث تله سرمایه‌گذاری در کشور شده است

وزیر راه و شهرسازی دلیل ایجاد نواحی عرضه و تقاضا با تأکید بر اینکه رهبر معظم انقلاب بر شفاف‌سازی در سیاست‌های مسکن کشور اهتمام ویژه دارند گفت: با توجه به اینکه خط تولید مسکن در کشور مطلوب نیست باید با مدیریت عرضه و تقاضا بازار مسکن را متعادل کرد.

به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری برنا، به نقل از وزارت راه و شهرسازی، «محمد اسلامی»، وزیر راه و شهرسازی، در جلسه هم‌اندیشی با کانون انبوه‌سازان ایران با اشاره به اینکه باید بین دولت، مردم و بخش خصوصی در حوزه مسکن اعتمادسازی به وجود آید تصریح کرد: اگر اعتمادسازی صورت گیرد به تبع آن برندسازی در این حوزه اتفاق خواهد افتاد و بعد از برندسازی در حوزه مسکن شاهد ایجاد شرکت‌های توانمند معتبر خواهیم بود که می‌توان به آن‌ها تکیه کرد.

وی با یادآوری اینکه درگذشته نه‌چندان دور شاهد شرکت‌های ساختمان‌سازی صوری و فاقد صلاحیت بوده‌ایم افزود: همه به خاطر داریم که درگذشته برخی از شرکت‌های صوری و بدون صلاحیت مبادرت به جمع‌آوری پول مردم می‌کردند و با پیش‌فروش واحدهایی که هرگز ساخته نمی‌شدند به اعتماد عمومی در این حوزه خدشه وارد کردند و لطمات سنگینی را به قشر مهندسی و ساخت‌وساز ایران وارد آوردند.

اسلامی بابیان اینکه باید با تعاملات سازنده بین دولت، بخش خصوصی و مردم دوباره اعتماد عمومی را باصداقت و امانت‌داری جذب کنیم اظهار کرد: در این صورت است که شاهد یک‌روند فعال برای ساخت‌وساز مسکن خواهیم بود.

وی با تأکید بر اینکه به‌عنوان وزارت راه و شهرسازی وظیفه قانونی در برابر ساخت مسکن ندارد، تصریح کرد: ما در ساخت مسکن وظیفه قانونی نداریم بلکه باید در حوزه مسکن بالاتر و قوی‌تر از ساخت وارد شویم و وظیفه اصلی وزارت راه و شهرسازی فراهم کردن زمینه برای خانه‌دار شدن مردم و تعادل بخشی عرضه و تقاضا مسکن در بازار است.

این عضو کابینه دولت دوازدهم با اشاره به اینکه فقط با سیاست‌ها و برنامه‌های درست و اصولی می‌توان به عرضه و تقاضای بخش مسکن تعادل بخشید افزود: باید به صورتی تعادل در بازار مسکن صورت گیرد که باعث برقراری مناسب چرخ تولید در این حوزه شود و اقشار مختلف با سبد درآمدی مشخص بتوانند در یک بازه زمانی تعیین‌شده مسکن خود را ابتیاع کنند.

اسلامی با انتقاد از تولید مسکن لوکس و فوق لوکس در کشور افزود:تولید این قبیل از مسکن باعث تله سرمایه‌گذاری در کشور شده و کمکی نیز به تولید مسکن نخواهد کرد زیرا طبق آنالیزهای صورت گرفته در پایتخت و کلان‌شهرها از دهک ۸ به پایین نمی‌توانند خانه مناسبی برای خود بدون آنکه یک فرمول و یا شرایط ویژه‌ای وجود داشته باشد، ابتیاع کنند.

وی ادامه داد: البته در برخی از شهرهای کوچک‌تر این فاصله به دهک‌های ۵ به پایین می‌رسد و آن هم بستگی به محل استقرار و شرایط استانی دارد.

وزیر راه و شهرسازی توازن در بازار مسکن تولید برنامه محور را مهم‌ترین راه‌کار برای مقابله با این امر دانست و تصریح کرد: با به‌کارگیری چنین روندی سازندگان نیز می‌توانند امیدوار باشند که در یک بستر زمانی مشخص گردش سرمایه‌شان صورت گرفته و خواب سرمایه نخواهند داشت و به این ترتیب چرخه تولید همیشه در گردش خواهد بود.

اسلامی بابیان اینکه رهبر معظم انقلاب و شخص رئیس‌جمهور هر دو بر شفاف‌سازی در سیاست‌های مسکن تأکید داشته‌اند افزود: باید تلاش شود تا برنامه‌های منتج شده از برنامه‌ریزی‌های شفاف و دقیق در این حوزه توسط بخش خصوصی به اجرا گذاشته شوند.

وی نکته حائز اهمیت این روزها را اتمام پروژه‌های نیمه‌تمام در حوزه مسکن خصوصاً مسکن مهر که باعث چشم‌انتظاری مردم شده است دانست و گفت:برنامه ساخت ۴۰۰ هزار واحد مسکونی اعلام‌شده است که طبق آن باید سالانه ۵۰۰ هزار واحد به‌عنوان پیش‌قراولان این طرح ساخته شوند زیرا تحلیل‌های آماری نشان می‌دهد که کشور در حوزه مسکن‌های روستایی و شهری سالانه به ۹۰۰ هزار واحد نیاز دارد.

خانه‌دار کردن مسکن اولی‌ها

اسلامی با اشاره به اینکه خانه‌دار کردن مسکن اولی‌ها به‌سادگی نخواهد بود افزود: طبق برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته قرار است که تا پایان دولت ۱۰۰ هزار واحد در بافت فرسوده ،۲۰۰ هزار واحد در شهرهای جدید و ۱۰۰ هزار واحد در شهرهای زیر ۵۰ هزار نفر ساخته شوند.

وی وظایف ۴ ارگان وزارت راه و شهرسازی را برای اجرایی کردن این برنامه تشریح کرد و گفت: برای اجرایی کردن این طرح باید معاونت امور مسکن و ساختمان پیش‌بینی، برنامه‌ریزی، جهت‌دهی و تنظیمات اقدامات رگلاتوری را صورت دهد که هدایتگر برنامه در سطح دیوانی و کلان ملی است.

عضو کابینه دولت وظیفه سازمان ملی زمین و مسکن را عرضه زمین برای این طرح خصوصاً در بافت فرسوده دانست و افزود: بر اساس اهداف و مقررات خوب پیش‌بینی‌شده در طرح بازآفرینی شهری چرخش زمین‌های دولتی و سکونت افراد بومی در خانه‌های نو باعث افزایش اعتماد عمومی و چرخش کار در یافت‌های ناکارآمد شده و روند بازآفرینی تولید مسکن را تسریع خواهد کرد.

اسلامی به تشریح وظایف شرکت ملی بازآفرینی شهری در رابطه با طرح احداث ۴۰۰ هزار واحد پرداخت و گفت: شرکت ملی بازآٰفرینی با شیوه چرخش زمین برای احیا و باززنده‌سازی بافت تاریخی دارای ارزش با بهره‌گیری از تغییر کاربری‌ها باید اقدام کند و اگر بافت فاقد ارزش در این محلات وجود دارد که دارای مشکلات خاصی است تخریب و نوسازی شود زیرا نباید اجازه دهیم که مرکز شهرهای ما تهی و ویران‌شده و فرهنگ شهری و محلی از بین برود.

وی ادامه داد: ۱۰۰ هزار واحد نیز به بنیاد مسکن سپرده‌شده است تا در مکانی که حاشیه‌نشینی دارد مستقر شود زیرا ما بر این باور هستیم که خسارات حاشیه‌نشینی کمتر از زلزله و سیل نیست به همین منظور در ابتدا تصمیم بر آن شده است تا رفع حاشیه‌نشینی در استان‌های سیستان بلوچستان و خوزستان شروع شود تا قدرت کارفرمایی نیز در این استان‌ها ارتقا یابد.

وزیر راه و شهرسازی بابیان اینکه دیگر سازمان درگیر در این طرح شرکت عمران شهرهای جدید است افزود: باید ساخت در شهرهای جدید از همین امسال آغازشده و هرچه سریع‌تر قراردادهای احداث بین دو طرف به امضا برسند.

وی با تأکید بر اینکه سیاست ما این است که برای هرگونه سیاست‌گذاری و طرح‌ریزی در حوزه مسکن از مشورت فکری بخش خصوصی به‌صورت عملی استفاده کنیم گفت:به همین منظور شورای سیاست‌گذاری مسکن را که چندین سال معلق مانده بود دوباره تشکیل دادیم و با تیم جدید حوزه مسکن در حال هدف گزاری برای این حوزه هستیم تا با همگرایی هرچه بیشتر بتوانیم با دعوت از تشکل‌ها و انجمن‌های تخصصی از ظرفیت آن‌ها استفاده کنیم.

اسلامی با اشاره به اینکه دستور تشکیل ستادهای بازآفرینی استانی و وظایف استانداران در موضوع بازآفرینی به آن‌ها ابلاغ‌شده است گفت:علاوه بر آن به استان‌ها گفته‌شده است که شورای مسکن خود را باید به‌صورت مستمر تشکیل دهند و از ظرفیت انبوه‌سازان در این مسئله غافل نشوند.

وی افزود: شورای عالی معماری و شهرسازی نیز باید در این حوزه ما را همراهی کرده و با برنامه‌ریزی طبق قانون تسهیلگری را برای توسعه عمران در شهرها و شکل‌گیری برنامه توسعه مسکن از حرکت مخرب و بارگذاری بی‌رویه جلوگیری کند.

وزیر راه و شهرسازی به مدل اعتباری دولت برای تأمین مصالح ساختمانی نیز اشاره کرد و گفت: با این مدل می‌توان مصالح ارزان‌قیمت را در اختیار سازندگان قرارداد تا قیمت تمام‌شده ساختمان‌سازی پایین آمده و متقاضی کم‌درآمد صاحب‌خانه شود.

اسلامی بابیان اینکه مدل افزایش وام به دلیل تورم‌زایی نمی‌تواند حرکت مناسبی برای خانه‌دار شدن اقشار کم درآمد باشد افزود: باید به تولیدکنندگان مصالح نیز کمک کرد و با ایجاد یک بازار تهاتری بین تولیدکنندگان و سازندگان مسکن قیمت ساخت را کاهش داد که درنتیجه آن قیمت تمام‌شده پایین آمده و سپس با یک سود متعارف ساختمان ساخته‌شده به متقاضی واگذار شود.

وی یکی از راهکارهای سرمایه‌گذاری را استفاده از ظرفیت وجوه اداره شده برای پشتوانه ساخت مسکن دانست و تصریح کرد: در لایحه بودجه سال آینده علاوه بر اینکه به وجوه اداره شده وزارت راه به‌عنوان یک راهکار برای تأمین تسهیلات ساخت توجه شده، اعتباراتی برای ساخت‌وساز توسط بخش خصوصی نیز در نظر گرفته‌شده است.

وزیر راه و شهرسازی بابیان اینکه تمامی قوانین حمایتی مانند رفع موانع تولید و غیره که به حمایت از بخش خصوصی می‌پردازند در این وزارتخانه توجه ویژه خواهد شد گفت: ارتباط ما با وزارت کشور و شهرداران خوب است و عزممان جزم است تا به یاری همدیگر تولید مسکن در کشور شکل‌بگیرد زیرا در این سال‌ها مردم به‌اندازه کافی رکود و تورم را احساس کرده‌اند و باید امروزه این مشکلات با همکاری بیشتر بین دولت و بخش خصوصی حل شود.

اسلامی در پایان به موضوع صادرات خدمات فنی و مهندسی پرداخت و گفت: باید به‌سرعت وارد بازار سوریه شد تا دیگر رقبا این بازار را اشباع نکرده‌اند، از شما دعوت می‌کنم تا در سفر آتی برای مذاکره با بخش خصوصی کشور سوریه ما را همراهی کنید.

شناسایی سطوح عرضه و تقاضا در فارکس و بورس ایران

در این مقاله می خواهیم مفاهیمی را باهم بررسی کنیم که نه تنها در انجام معاملات بلکه در کل اقتصاد اهمیت بسزایی دارند – عرضه و تقاضا. طبق معمول، در این مقاله نیز قصد داریم به پاسخ یکسری از سوالات مهم این بخش بپردازیم، این سوالات عبارت اند از: عرضه و تقاضا چیست؟ چگونه می توان عرضه و تقاضا یک ارز را محاسبه کرد؟ عرضه و تقاضا در دنیای واقعی چگونه کار می کند؟ چطور می توانیم عرضه و تقاضا را در معاملات خود دخیل کنیم؟ نواحی عرضه و تقاضا چیست؟ همچنین من، نظر شخصی خودم را درباره یک استراتتژی ساده با شما در میان خواهم گذاشت.

عرضه و تقاضا در اقتصاد

تا زمانی که با مفهوم اصلی عرضه و تقاضا آشنا نشویم، نمی توان در مورد نحوه استفاده از آن در معاملات صحبت کرد. بیشتر افراد تحصیل کرده با این مفهوم در کلاس های اقتصاد دانشگاه آشنا شده اند. امروزه اصول اساسی اقتصاد حتی در مدارس نیز تدریس می شود و من این دوره را در چند مدرسه برگزار می کنم. قبل از اینکه به کاربرد این قوانین بر روی تریدینگ بپردازیم، بیایید این مفاهیم را از نظر منبع اصلی آن یعنی قوانین کلاسیک اقتصاد، بررسی کنیم.

تقاضا، درخواست خریدار یا مصرف کننده برای خرید کالا یا خدمات است. تقاضا از یک طرف نشان دهنده ی نیاز خریدار به کالا یا سرویس مورد نظر بوده و تمایل آنها به خرید این کالا یا سرویس را در یک مبلغ معین نشان می دهد، از طرفی دیگر نشان دهنده ی قدرت خرید تقاضا کنندگان در یک بازه ی قیمتی مشخص است.

عرضه، فرصت و تمایل فروشنده برای ارائه محصولات با یک قیمت مشخص است. از نظر کمی، میزان عرضه، با بررسی اندازه و حجم، مشخص می شود. حجم یا اندازه ی عرضه، میزان کالایی (کالا یا سرویس) است که فروشنده متناسب با در دسترس بودن یا قابلیت تولید، می خواهد برای مدتی معین، با قیمتی مشخص به بازار فروش ارائه دهد.

تعریف: در کل به وضعیت فرصتهای بین خریداران و فروشندگان در یک بازه ی زمانی مشخص، عرضه و تقاضا می گویند.

بر اساس این تعاریف، ما دو قانون اساسی به نام قانون عرضه و قانون تقاضا در اقتصاد داریم. من این قوانین را به طور کامل توضیح نخواهم داد، اما خلاصه از آن را ارائه خواهم کرد. هر چقدر قیمت چیزی گران تر باشد، عرضه آن هم بیشتر خواهد شد و این قانون در مورد تقاضا برعکس است، هر چقدر قیمت یک محصول پایین تر باشد، تمایل خریدار به خرید این محصول نیز بیشتر خواهد شد. ما در طول مدت زندگی روزمره، با این قوانین رو به رو می شویم. اگر به عنوان یک خریدار در فروشگاهی خرید می کنیم، می خواهیم کالاها را با کیفیتی که در نظر داریم، با کمترین قیمت ممکن خریداری کنیم، اگر فروشنده هستیم، علاقه داریم که کالا های خود را به بالاترین قیمت بفروشیم. همچنین یک مفهوم به نام رضایت از عرضه و تقاضا وجود دارد. این مفهوم بدان معناست که عرضه و تقاضا نمی توانند همیشه درحال رشد باشند، دیر یا زود، لحظه ای فرا می رسد که یک نقطه عطف در روند به وجود آید و یا قیمت آن دلیل ایجاد نواحی عرضه و تقاضا محصول آنقدر گزان می شود که دیگر کسی توان خرید آن را ندارد و یا برعکس تعداد بسیار کمی از یک کالا با قیمنت پایین در بازار وجود دارند و مردم زیادی مایل به خرید آنها هستند.

چگونگی استفاده از این مفاهیم در بازار فارکس:

  1. تقاضا یعنی تمایل به خرید؛
  2. عرضه یعنی تمایل به فروش؛
  3. عرضه و تقاضا می توانند کاهش یا افزایش یابند؛
  4. اصلی ترین عامل تاثیر گذار در عرضه و تقاضا زمان است؛
  5. هر دو عامل عرضه و تقاضا، تابع حجم هستند.

عرضه و تقاضا در بازار بورس

تقاضا در بورس به شرایطی گفته می شود که یک خریدار می خواهد در یک مقطع زمانی خاص، مقداری سهم را با قیمت مناسب خریداری کند.

عرضه در بورس به موقعیتی اطلاق می شود که فروشنده می خواهد در یک بازه زمانی خاص، مقداری سهم را با قیمت مناسب بفروشد.

همانطور که می بینید، این تعاریف تقریبا با تعاریفی که در اقتصاد کلاسیک مطرح کردیم یکسان هستند، اما در اینجا تاکید ویژه ای بر عوامل دخیل در معاملات یعنی حجم و زمان وجود دارد.

چه زمانی تعداد زیادی از شرکت کنندگان بازار تمایل به فروش دارند؟ به نظرم همه جواب این سوال را می دانند – زمانی که قیمت کالا یا سهام مورد نظر به بیشترین حد خود (قله) رسیده باشد. تمایل به خرید در تعداد زیادی از شرکت کنندگان زمانی ایجاد می شود که قیمت سهم یا کالا بسیار پایین آمده باشد. این قانون اساسی بازار می باشد که از آغاز به وجود آمدن اقتصاد وجود دارد – زمانی که گران است بفروش، زمانی که ارزان است بخر.

اما چگونه می توانیم تعیین کنیم که چه زمانی ارزان است و چه زمانی گران؟ در بورس، زمان آنقدر فشرده است که درک وضعیت قیمت در یک لحظه خاص تقریبا غیر ممکن است اما راه هایی نیز وجود دارد و جواب در خود سوال پنهان شده است – جواب سوال زمان است. عرضه و تقاضا یا بهتر بگوییم میل به خرید و فروش همیشه وابستگی واضحی به زمان دارند. تقاضا ممکن است در یک لحظه خاص بیشتر از عرضه باشد و در زمانی دیگر همه چیز به کل تغییر کند. به این ترتیب که اگر می خواهید نواحی عرضه و تقاضا را در نمودار قیمت پیدا کنید باید نحوه گره زدن آنها به یک نقطه در زمان را یاد بگیرید.

نواحی عرضه و تقاضا

نمودار پایین یک ناحیه ی احتمالی عرضه را مشخص کرده است. با توجه به برگشت های قیمت از این سطح، می توان درک کرد که چرا این ناحیه به عنوان ناحیه ی عرضه در نظر گرفته شده است.

ناحیه عرضه، ناحیه ای در نمودار است که با رسیدن قیمت به آن، تعداد و قدرت (تمایل) فروشندگان بیشتر از خریداران می شود. تمایل می تواند با استفاده از حجم تعریف شود، بنابراین در این منطقه، حجم فروش از حجم خرید فرا تر خواهد رفت – و به اصطلاح عدم تعادل عرضه و تقاضا ایجاد شده است. اگر این نسبت در یک لحظه از زمان صحیح باشد، قیمت رشد خود را متوقف کرده و شروع به کاهش خواهد کرد. شاید بزرگترین آرزو هر معامله گر این باشد که چگونه می توان نقطه دقیق این معکوس شدن را مشخص کرد. با بازگشت به نمودار، ما می بینیم که در این منطقه به دلیل عدم وجود تعادل، قیمت در حال معکوس شدن است و قبلا هم این اتفاق 5 بار تکرار شده است.

نمودار بعدی نشان دهنده ناحیه تقاضا می باشد. منطقه تقاضا، ناحیه ای در نمودار است، که با رسیدن قیمت به آن، افزایش تمایل خریداران نسبت به فروشندگان را مشاهده خواهیم کرد یا به عبارتی دیگر حجم خرید بیشتر از حجم فروش می باشد. اگر این نسبت در یک مقطع زمانی خاص صادق باشد، کاهش قیمت متوقف شده و رشد شروع خواهد شد. این هم یک برگشت قیمتی است که این بار در یک بازار نزولی رخ می دهد. یافتن نواحی عرضه و تقاضا کاری است که هر معامله گر باید قادر به انجام دادن آن باشد.

چگونگی کارکرد عرضه و تقاضا

حالا بیایید در مورد خود این نواحی صحبت کنیم. یکی از سوالات متداول مردم عبارت است از: چرا باید این مناطق را به صورت ناحیه در نظر بگیریم؟ برای جواب به این سوال، بیایید تئوری شکل گیری یک پوزیشن در بازار سهام را بررسی کنیم. قیمت در بورس به این علت حرکت می کند که در زمان های مختلف شرکت کنندگان بازار اقدام به خرید و فروش می کنند و طبق پیشبینی خود در سهام های مختلف پول (حجم) واریز می کنند. فرض کنیم، من می خواهم یک سهام را در قیمت 100 بخرم و به نظر من این قیمت برای خرید مناسب است. من یک سفارش به بازار ارسال می کنم که تمایل من به خرید با قیمت 100 را به عنوان یک سفارش خرید ثبت می کند. در همان لحظه، ممکن است فردی وجود داشته باشد که فکر کند قیمت 100 برای فروش بسیار مناسب است. در لحظه ای که قیمت سهم به این عدد رسید، سفارش خرید من و سفارش فروش فرد مقابل در یک زمان اجرا می شود. در آینده، قیمت به جهاتی با حجم های بیشتر حرکت خواهد کرد. اگر من 5 لات در قیمت 100 خریداری کرده باشم، و فروشنده 4 لات در قیمت 100 فروخته باشد، تا زمانی که حجم خرید، بالا تر از حجم فروش باشد، قیمت افزایش خواهد یافت. در چنین حالتی، در یک نقطه خاص حرکت برگشتی خواهیم دید. اما در واقعیت اینگونه نیست. چرا؟ زیرا علاوه بر ما، بازیگران زیادی در بازار در حال فعالیت و انجام کارهای مشابه هستند بنابراین، قیمت بالا و پایین رفته و نقطه عطف واقعی بعد از مدتی رخ خواهد داد. به عبارتی دیگر، ممکن است معامله گران در هر لحظه، قیمت های متفاوتی را برای خرید و فروش مناسب ببینند و هرکدام از آنها نظرات مختلفی راجب قیمت داشته باشند. به همین دلیل است که لحظه برگشت قیمت را به صورت یک سطح در نظر نمی گیریم و آن را همانند یک ناحیه می بینیم و هرچه بازه ی زمانی شما بزرگتر باشد، این نواحی نیز بزرگتر می شوند.

نواحی عرضه و تقاضا نسبت به زمان

علاوه بر حجم معاملات، یک پارامتر مهم دیگر وجود دارد – زمان. بیایید در مورد بازه ی زمانی نمودار (تایم فریم) صحبت کنیم.

در شکل بالا نواحی عرضه و تقاضا در بازه های زمانی مختلف به تصویر کشیده شده اند. نمودار اول از سمت چپ نشان دهنده رفتار قیمت در تایم فریم M1 (یک دقیقه) می باشد. در این نمودار برگشت قیمت از ناحیه ی تقاضا، به صورت واضح قابل مشاهده است. هرچند زمانی که به تایم فریم M15 (پانزده دقیقه) مراجعه می کنیم مشخص می شود که ناحیه ی تعیین شده در تایم فریم یک دقیقه، در بازه های زمانی بالاتر تر، آن قدر ها هم مهم نیست و در هر زمان قیمت می تواند از آن عبور کرده و پایین تر برود چرا که قیمت در راستای حجم قوی تری حرکت می کند که از ناحیه تقاضای قبلی هدایت می شود. زمانی که از تایم فریم H1 (یک ساعته) استفاده می کنیم، می توانیم به وضوح ببینیم که منطقه تقاضا در بازه زمانی M15 چندان قوی نسیت، یک حجم قوی تر نیز وجود دارد که از ناحیه ی تقاضای واقع شده در نمودار یک ساعته، ناشی می شود. بنابراین، می توانیم بازه زمانی را بیشتر و بیشتر افزایش دهیم و در هر کدام ناحیه هایی پیدا خواهیم کرد که قوی تر بوده و از ناحیه هایی که در تایم فریم های کوتاه تر قابل مشاهده بود اهمیت بیشتری دارند.

بر این اساس، ما باید قانون اساسی انجام معاملات بر اساس نواحی عرضه و تقاضا را مشخص کنیم – در هنگام استفاده از این نواحی برای دریافت سیگنال های برگشتی، بهتر است که از یک تایم فریم خاص استفاده کرده و طبق همان تایم فریم معاملات خود را انجام دهید. بیایید این قانون را با جزئیات دلیل ایجاد نواحی عرضه و تقاضا بیشتری بررسی کنیم. در ابتدا، اگر ما نواحی تقاضا را در بازه زمانی M15 تعیین کنیم، نمی توانیم از تایم فریم های بالاتر تر و نواحی موجود در آنها استفاده کنیم. دوما، این نواحی، دارای مدت زمان عملیاتی هستند. این بدان معنیست که هر منطقه فقط برای مدت زمان خاصی کاربرد دارد و پس از آن اعتبار خود را از دست خواهد داد. این به دلیل حجم معاملات می باشد. خریدار پوزیشن خرید خود را می بندد و دیگر حجم آن در بازار نشان داده نمی شود بنابراین، تعادل عرضه و تقاضا تغییر می کند. اگر حجمی که ناحیه را به وجود آورده، از بازار خارج شود، دیگر نمیتوان روی آن ناحیه حساب کرد و در این حالت ناحیه به منطقه ای جدید منتقل می شود. بنابراین، نواحی عرضه و تقاضا به زمان حساس می باشند. به عبارت دیگر، ناحیه موجود در تایم فریم M1 بعید است بیشتر از چند ساعت وجود داشته باشد و ناحیه در بازه زمانی 1H تا چند روز به طول می انجامد. بر این اساس، معامله در این مناطق باید در این بازه های زمانی مدریت شده و انجام گردند.

اندیکاتور های نواحی عرضه و تقاضا

اندیکاتور های مختلفی وجود دارد که ادعا دارند می توانند مناطق عرضه و تقاضا را به طور شگفت انگیزی محاسبه کنند. اما برای ارزیابی اثربخشی آنها، عصاره این مفاهیم را بررسی خواهیم گرد. عرضه و تقاضا حجم های خرید و فروش هستند. بنابراین، این اندیکاتور ها باید توانایی محاسبه ی حجم معاملات را داشته باشند (یعنی مقدار واقعی ارز که خرید یا فروخته شده است). من همچنین بارها در مقالات خود عنوان کرده ام که به دلیل غیر تمرکز گرا بودن بازار، نمی توان به اطلاعات مربوط به میزان واقعی حجم ها در بازار فارکس دست یافت. یک بانک دارای تعداد مشخصی سفارش است بانک دیگر هم به اندازه کمتر یا بیشتر سفارشات مختص خود را دارد، حتی اگر سیستم تبادل اطلاعاتی بین بانکی نیز وجود داشته باشد، هرگر نمی توانیم تشخیص دهیم کدام یک از این سفارشات دارای حجم واقعی هستند و کدام یک با استفاده از اهرم شکل گرفته اند. بر این اساس تقریبا ساختن اندیکاتور عرضه و تقاضا امکان پذیر نمی باشد. متاسفانه، تمام این اندیکاتور ها حاصل تخیل وحشتناک نویسندگان آنهاست که اغلب از الگوریتم های ریاضی برای مرزبندی نواحی حمایتی و مقاومتی استفاده می کنند. تنها حجمی که در بازار فارکس قابل ردیابی است فقط حجم تیک ها می باشد (کوچک ترین تغییرات قیمت در واحد زمان). بر اساس حجم تیک ها، می توانیم فرضیاتی در مورد مناطق مشابه (مناطق اشباع خرید و فروش) با نواحی تقاضا و عرضه ارائه دهیم. شما می توانید این مناطق را در اسیلاتور های اصلی مانند RSI و CCI پیدا کنید.

نواحی اندیکاتور RSI

اسیلاتور RSI یک اندیکاتور ناحیه ای می باشد. این اندیکاتور ورود و خروج قیمت را از نواحی اشباع خرید و فروش، اطلاع رسانی می کند. زمانی که این اندیکاتور ها ساخته شدند، نواحی اشباع خرید و فروش نیز برای اولین بار بوجود آمدند. مناطق اشباع خرید زمانی شکل می گیرند که بازار با سفارشات خرید اشباع شده باشد و فروشندگان شروع به عرضه کنند. منطقه اشباع فروش زمانی شکل می گیرد که بازار با سفارشات فروش اشباع شده و خریداران شروع به تقاضا می کنند. اگر این تعاریف را با تعاریف عرضه و تقاضا مقایسه کنیم متوجه می شویم که آنها دقیقا یکسان هستند.

در حقیقت، این اندیکاتور ناحیه هایی با عرضه و تقاضای بیش از حد را مشخص می کند، یعنی دقیقا همان چیزی است که ما به دنبال آن هستیم. هنگامی که خطوط اندیکاتور وارد یکی از نواحی شده و در آنجا باقی بماند، می توان گفت که یک هشدار برگشت قیمت به ما داده شده است و زمانی که خطوط اندیکاتور بالا تر از مرزهای مناطق می رود، اعتقاد بر این است که سیگنال برگشت قیمت، شروع به شکل گیری کرده است.

استراتژی برگشت قیمت بر اساس نواحی عرضه و تقاضا

برای پایان دادن این مقاله در مورد عرضه و تقاضا، میخواهم شما را با یک استراتژی ساده که می توانید از آن در فارکس استفاده کنید آشنا کنم.

برای استفاده از این استراتژی، به یک جفت ارز و اندیکاتور RSI نیاز داریم. بازه زمانی نمودار قیمت چندان مهم نیست، اما نباید خیلی کوتاه باشد. من 30 دقیقه را انتخاب می کنم. دوره اندیکاتور را روی میزان استاندارد آن یعنی 14 تنظیم می کنیم.

دریافت سیگنال

برای دریافت سیگنال، به یک منطقه بالقوه در نمودار قیمت نیاز داریم تا آن را با نواحی اشباع اندیکاتور تطبیق دهیم:



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.