توهم دانایی برای افراد مبتدی در بورس


حضوری

دوره ها

MBA in Media

حضوری

دوره مدیریت رسانه (MBA)

MBA in Civil Construction-Building

حضوری

دوره عمران-ساختمان (MBA)

MBA in Restaurant Management

حضوری

دوره مدیریت رستوران داری(MBA)

MBA in financial management

حضوری

دوره مدیریت مالی (MBA)

MBA in IT management

حضوری

دوره فناوری اطلاعات(MBA)

Carpet design

حضوری

دوره طراحی فرش

introduction to Mixing and Mastering

دوره میکس و مسترینگ

MBA in visual arts

حضوری

دوره مدیریت حرفه ای کسب و کار هنرهای تجسمی MBA

dba in visual arts

حضوری

دوره مدیریت عالی کسب وکار هنرهای تجسمی dba

Film and Theater Directing Training Course

حضوری

دوره کارگردانی سینما و تئاتر

Textile and Clothing Design Course

حضوری

دوره آموزشی طراحی پارچه و لباس

MBA In Classical Music

حضوری

دوره مدیریت کسب و کار موسیقی کلاسیک MBA

DBA In Classical Music

حضوری

دوره مدیریت عالی کسب و کار موسیقی کلاسیک DBA

Photography

حضوری

دوره عکاسی

Graphic training course

حضوری

گرافیک

نوع گواهینامه

فیلترها

درباره فن پردازان

مؤسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان، با اخذ مجوز قطعی به شماره ۲۲/۶۰۷۴ از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال ۱۳۸۸ فعالیت خود را با مدیریت میثم شکری ساز آغاز کرد. مأموریت اصلی این مؤسسه، برگزاری دوره های تخصصی و حرفه ای درحوزه مدیریت است.

linkedin telegram twitter instagram

درباره فن پردازان

به جمع هزاران نفری بپیوندید که همراه ما هستند و از خبرنامه فن پردازان استفاده میکنند

با استفاده از مشاوره های رایگان فن پردازان مسیر پیشرفت شغلی خود را سریعتر پیدا کنید

کلیه حقوق مادی و معنوی برای وب سایت موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان محفوظ است

ويژگي عصر ظهور و.

منجي موعود از منظر نهج البلاغه(5): «و أخذوا يميناً و شمالاً طعناً في مسالک الغي و ترکاً لمذاهب الرشد، فلا تستعجلوا ما هو کآئن مرصد، و لا تستبطؤوا ما يجيء به البغد، فکم من مستعجل بما ان أدرکه ود أنه لم يدرکه، و ما أقرب اليوم من تباشير غد يا قوم هذا إبان (إيان) ورود کل موعود و دنو من طلعه ما لا تعرفون.»(1)

ويژگي عصر ظهور و.

ويژگي عصر ظهور و.

ويژگي عصر ظهور و.


ويژگي عصر ظهور و.

منجي موعود از منظر نهج البلاغه(5):

«و أخذوا يميناً و شمالاً طعناً في مسالک الغي و ترکاً لمذاهب الرشد، فلا تستعجلوا ما هو کآئن مرصد، و لا تستبطؤوا ما يجيء به البغد، فکم من مستعجل بما ان أدرکه ود أنه لم يدرکه، و ما أقرب اليوم من تباشير غد يا قوم هذا إبان (إيان) ورود کل موعود و دنو من طلعه ما لا تعرفون.»(1)
ترجمه: «(دنيا طلبان) راه هاي چپ و راست را برگزيدند و رفتند، و مسلک هاي گمراهي پيمودند و راه مستقيم هدايت و رستگاري را رها کردند. پس نسبت به آنچه بايد باشد و پيش آيد، شتاب مکنيد و آنچه در آينده بايد بيايد دير مشماريد، چه بسا کسي براي رسيدن به چيزي شتاب کند، اما وقتي آن را دريابد، آرزو کند، کاش به آن نمي رسيد و آن را نمي ديد، و چه نزديک است امروز ما به فردايي که آثار آن آشکار گشته است. اي مردمان! اينک ما در آستانه ي تحقق وعده هاي داده شده و نزديکي ظهور چيزهايي که بر شما پوشيده و ناآگاهيد، قرار داريم.»

طعن: رفتن
تباشير: اوايل صبح و هر چيز مژده
ابّان: وقت و زمان هر چيز
رصد: چشم داشت، مراقب
استبطاء: کندي و درنگ کردن

گويا بيان امام علي عليه السلام ناظر به آينده ي بشريت و حوادث جامعه قبل از ظهور و قيام حضرت مهدي عليه السلام مي باشد و اين که انسانها، راهي دو مسير انحرافي و باطل راست و چپ مي شوند و به جاي بپيمودن راه روشن دين حق، راه هاي افراط و تفريط را به خاطر تمايلات نفساني و مادي مي روند. در حالي که به فرموده ي آن حضرت:
«اليمين و الشمال مضله، و طريق الوسطي هي الجآده(2)؛ رفتن به سوي راست و چپ گمراهي است و راه ميانه و اعتدال، جاده ي مستقيم و نجات بخش مي باشد.»
و راه زندگي و حيات طيبه که پيامبران، ملت ها را به آن دعوت کرده اند همان طريق توحيد و عدالت و کوتاه ترين فاصله براي رسيدن انسان به کمال سعادت لايق به حال خود است، ليکن شيطان نفس و مسلک ها و مرام هاي انحرافي و تئوري هاي باطل (ساخته ي انديشه هاي ناقص بشري و متأثر از سلطه گري ها) ملت ها را به سوي شرق و يا غرب کشاندند و از حقايق و هدايت باز داشتند؛ چه در مسائل فردي و خانوادگي و چه در مديريت هاي کلان و جهاني. همان گونه که شاهديم هيچ يک بشريت را به صلح و سعادت و عدالت و نقطه ي نور و رهايي از بدبختي ها نرساندند.
بديهي است که راه مستقيم و حقّ يکي است (کوتاه ترين فاصله بين دو نقطه، بودن تا شدن و رسيدن به وضعيت مطلوب که راه حق و کمال انسان مي باشد).
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون نديدند حقيقت ره افسانه زدند
و در قرآن مجيد هم مي خوانيم: (و کذلک جعلناکم امه وسطاً. )(3) يعني مکتب اسلام در تمام زمينه هاي زندگي فردي و جمعي، در انديشه و عمل، راه ميانه و اعتدال را توصيه و به آن هدايت مي کند (نه دنيا گرايي و دلباختگي و هدف قرار دادن زندگي محدود و مادي و زود گذر دنيا، و نه غافل و تارک دنيا، بلکه دنيا را مزرعه آخرت و ابزار رسيدن به جهان ابدي و زندگي جاويد و نامتناهي مي داند).
و آن گاه حضرت از شتاب و عجله در تحقق حوادث و فتنه هاي آينده (که ظاهراً پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم خبر داده بود و اصحاب از امام علي عليه السلام زمان وقوع آنها را مي پرسيدند) نهي نموده، مي فرمايد: آنها رخ خواهد داد و شما به آنچه خواهد شد توهم دانایی برای افراد مبتدی در بورس حريص مباشيد؛ زيرا بسياري از حوادث که انسان وقوعش را مي خواهد، وقتي پيش آيد، آدمي به گونه اي ناراحت مي شود که آرزو مي کند کاش نبود و آن ها را نمي ديد، چون از زيان هاي پنهان آن حوادث، غافل و بي خبر بوده، همان گونه که قرآن مي فرمايد:
(و عسي أن تحبوا شيئاً و هو شر لکم والله يعلم و أنتم لا تعلمون)(4)؛ و چه بسا چيزي را شما دوست داشته باشيد در حالي که براي شما شرّ و ناپسند است، و خداوند مي داند و شما ناآگاهيد و نمي دانيد.
و در جاي ديگر مي فرمايد:
(يا أيها الذين آمنوا لا تسئلوا عن أشيآء ان تبد لکم تسؤؤکم)(5)؛ اي مؤمنان! هرگز از چيزهايي مپرسيد که اگر فاش گردد، شما را بد مي آيد و ناراحت مي شويد.»
در حقيقت علي عليه السلام با عنايت به آيات قرآن مي آموزد که امور را به خدا واگذاريد و خير را از او بخواهيد و در مسائل اجتماعي مطيع رهبر الهي خود باشيد، آنچه لازم باشد به موقع بيان مي کند (چرا که علم و آگاهي انسان ها محدود مي باشد؛ به علاوه دانستن برخي مسائل، تکليف و مشکلات افراد را بيشتر مي کند. مضافاً آنچه مهم است ايمان به سخنان پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و قطعي بودن وقوع پيش بيني هاي اوست؛ زيرا درک و کلام او ريشه در وحي الهي دارد و معصوم و مصون از خطاست(6) و براي مؤمن توجه به تکليفش در هر زمان و موضع گيري صحيح او و استقامت در برابر حوادث و آزمون ها لازم مي باشد؛ همان طور که علائم فردا از امروز ديده مي شود و رسيدن آن وقايع و نشانه ي آن ها از کردار همين زمان مردم آشکار است).
اي مردم! اينک زمان آمدن هر موعود و آستانه ي تحقق وعده هايي است که داده شده و زمان فتنه هايي مي باشد که از آن ها آگاهي نداريد و نمي شناسيد، آن زمان فرا رسيده است.
ابن ابي الحديد معتزلي مي نويسد:
«مقصود حضرت، حوادث هولناک پاين عمر دنيا و قبل از قيامت مي باشد که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم خبر داده بود، ولي جمعي از شارحين نهج البلاغه اين کلام امام علي عليه السلام را متناسب با حوادث آينده ي نه چندان دور دانسته و يا از کلمات متشابه مي دانند که همراه با ابهام بوده و در کتاب نهج البلاغه اين گونه موارد مکرر آمده است.»(7)
به نظر مي رسد محدود نمودن کلام آن حضرت به زمان و حادثه ي خاص، بدون قرينه و دليل صحيح نيست بلکه اطلاق آن شامل کليه ملاحم و حوادث تا قبل از ظهور امام زمان عليه السلام مي شود.
بيشترين بحث و بهره، مربوط به ادامه ي خطبه است که مي فرمايد:
«ألا! و ان من أدرکها منا يسري فيها بسراج منير، و يحذو فيها علي مثال الصالحين، ليحل فيها ربقاً، و يعتق فيها رقاً، و يصدع شعباً، و يشعب صدعاً. في ستره عن الناس لا يبصر القآئف أثره و لو تابع نظره، ثم ليشحذن فيها قوم شحذ القين النصل، تجلي بالتنزيل أبصارهم، و يرمي بالتفسير في مسامعهم، و يغبقون کأس الحکمه بعد الصبوح.»(8)
ترجمه: آگاه باشيد آن که ما (حضرت مهدي عليه السلام) فتنه هاي آينده را دريابد، با چراغي روشن و روشنگر سير مي کند و بر روش و سيره ي صالحان و نيکان رفتار مي نمايد تا در آن گرفتاري هاي بندي بگشايد و بردگان و ملت هاي اسير را آزاد سازد و جمعيت ها (و دولت هاي گمراه و ستمگر را) از هم متلاشي و پراکنده سازد و حق جويان متفرق را گرد آورد. او (سالهاي طولاني) در پنهان و غيبت از مردم به سر مي برد؛ به گونه اي که اثرشناسان، اثر قدمش را نيابند، گرچه در يافتن آن فراوان تلاش کنند. پس گروهي در آن فتنه ها چونان شمشيرها صيقل مي خورند (آماده ي درهم کوبيدن فتنه ها مي گردند) ديدگان آن ها با نور قرآن جلا داده و تفسير قرآن در گوش هايشان طنين افکند و جام هاي حکمت در صبح گاهان و شام گاهان نوشانده شوند.»

ربق: کمند
حلّ ربقته: رنج و سختي او را گشود و دور کرد.
صدع: متفرق، پريشان، شکافتن
عبوق: شرب شبانگاه
شعب: به هم پيوست و جمع کرد
قائف: پي شناس
فين: آهنگر و آهنگري
نصل: تيغ بي تيغه
شحذ: تيز، سخت راندن، خشم گرفتن

حضرت علي عليه السلام بعد از ترسيم جامعه ي جهاني در آستانه ي ظهور منجي موعود، مهدي آل محمد عليهم السلام به بخشي از ويژگي ها و اهداف محوري قيام ايشان پرداخته و آن گاه صفات و خصوصيات ياران آن رهبر الهي را بيان مي فرمايد: «ألا و ان أدرکها منا»(9) هشدار و آگاهي مي دهد تا در تاريکي هاي عصر غيبت گرفتار فتنه ها و مدعيان فريب گر نشده، با بصيرت و دانايي، راه و رهبر حق را بشناسيم و تبعيت کنيم و از سربازان او باشيم. ان شاءالله.
نخست اين که: آن موعود امم از عترت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و علوي و فاطمي است (که روايات فريقين شيعه و سني به روشني و صراحت بر اين حقيقت دلالت دارد).
دوم اين که: در جامعه حضور دارد و از حوادث و مسائل و آنچه مي گذرد، آگاه است.
سوم اين که: با چراغ نوراني (10) ولايت و امامت و نور علم الهي و منطق، عالميان را به نور و نجات مي رساند، و همچون نور، خود گواه حقانيت خويش (آفتاب آمد دليل آفتاب) و زداينده ي تاريکي ها و حيات آفرين و اميدبخش بوده، چشم ها و دل ها را به خود جلب مي کند (البته کوران و خفاشان توان ديدن آن نور را ندارند).
چهارم اين که: سيره ي عملي و رفتار او در همه ي زمينه ها بر روش صالحين (پيامبر و امامان معصوم عليهم السلام، عالي ترين چهره ي صالحان) حقّ و عدل (نه مانند حاکمان ستمگر تاريخ) مي باشد.
پنجم اين که: آن موعود ما سالهاي طولاني، پنهان از مردم و در غيبت به سر مي برد؛ به گونه اي که هيچ کس، حتي اثرشناسان را توان راه يابي و ديدن او نباشد مگر مؤمنان ممتاز و برخي پاکان که طبق حکمت و مصلحت، آن حضرت را ملاقات کنند.
و آن گاه به بيان اهداف آن پيشواي پاک(11) مي پردازد و مي فرمايد:
الف) او با زدودن جهل و شک و ذلت، بندهاي عقل و علم را مي گشايد و باز مي کند و انسانها، خردمند و رشيد مي شوند.
ب) ملت هاي مانده در اسارت و بردگي و استعمار را آزاد مي سازد و اسيران هواهاي نفساني و ناداني را رهايي مي بخشد.
ج) احزاب و جمعيت هاي گمراه و ستمگر را پراکنده و متلاشي نموده، مؤلفه هاي قدرت هاي استکباري و توطئه هايشان را در هم مي ريزد.
د) حقّ جويان محروم و متفرق را جمع و متحد مي سازد ( مستضعفين و مؤمناني که سلطه گران براي توسعه و تداوم حاکميت ظالمانه ي خود، آن ها را پراکنده يا تبعيد و جدا از هم نموده اند) همان گونه که امروز نيز شاهد آن هستيم. طبيعي است چنين نهضت عظيم رهايي بخش را سربازان و پاک بازاني لازم است که امام علي عليه السلام به اوصاف آنان اشاره مي فرمايد: «فيها قوم. »
1- گروهي براي درهم شکستن فتنه ها و تحقق اهداف الهي و رها بخش آماده مي شوند، آنان سالکاني هدايت يافته اند که در ميان بحران ها و آزمون هاي سخت آبديده شده؛ همانا شمشيرهاي صيقل داده و براق و بران، مهياي پيروي از پيشوا در پيشبرد دستورات اويند و با ذهن تيز، اخذ علم و حکمت نموده؛ همچون سلاح صيقل داده با گمراهان ستيز و پيشرفت مي کنند.
2- علم و ايمانشان از انس و ارتباط با قرآن نشأت يافته و ديدگان آنان با نور قرآن روشنايي و جلا پيدا کرده است.
3- چون در آيات قرآن تدبر نموده و تفسير را از اهل بيت وحي و آشنايان به تنزيل و تأويل و معارف ظاهر و باطن قرآن مي گيرند، هرگونه شبهه و شک از دل و روحشان برطرف شده، حق تفسير در گوش جانشان طنين افکنده و با يقين، حقايق را بيان و شبهات را دفع مي کنند.
4- در نتيجه ظرف ذهن آنان قابليت و توان درک معارف الهي يافته، هر صبح و شام اسرار و الطاف حقّ بر آنان ريزان است و آنان با تمام وجود، لذت کمال و معارفي که به سود دنيا و آخرت شان مي باشد مي چشند و درک مي کنند.

الف) در اين آينده نگري(12)، اميرمؤمنان حضرت علي عليه السلام برخلاف ديدگاه برخي از نظريه پردازان غربي (که آينده ي بشريت را تاريکي و نابودي مي دانند) آينده را روشن و مثبت اعلام نموده، با رهبر مقدس و محبوب و ياراني صالح و دانا و اهدافي آزادي بخش و وحدت آفرين و.
ب) توجه دادن به اين حقيقت که در ميان امواج فتنه ها با هوشياري و استقامت و درک مفاهيم و معارف قرآن و ارتباط با مفسرين راستين (اهل بيت پيامبر عليهم السلام) به ساحل سعادت مي توان رسيد.

1- نهج البلاغه: خطبه ي 150.
2- نهج البلاغه، خطبه ي 16. و نيز در خطبه هاي 213 و 222و . گرايش به چپ و راست را مذّمت کرده است.
3-سوره ي بقره، آيه ي 143.
4-سوره ي بقره، آيه ي 216.
5- سوره ي مائده، آيه ي 101.
6- سوره ي نجم، آيه توهم دانایی برای افراد مبتدی در بورس ي 3.
7- منهاج البراعه: ج9، ص135.
8- نهج البلاغه: خطبه 150.
9- منهاج البراعه: ج9، ص137؛ شرح ابن ابي الحديد: ج9، ص128؛ ترجمه و تفسير علامه جعفري: ج24، ص325.
10- امام علي عليه السلام در خطبه ي 187 نسبت به خود نيز تعبير به سراج نموده، مي فرمايد: «انما مثلي بينکم کمثل السراج. ».
11- در اينجا کلام علي عليه السلام گرچه صراحت اسمي و انحصاري به مهدي موعود عليه السلام ندارد (و برخي شامل ائمه ي يا سالکان و عالمان راه، حق دانسته اند) ليکن با توجه به سياق و بيان اوصاف ( سراج منير، پنهان و استتار و. ) آن منجي و اهداف و انصارش، به وضوح قابل انطباق بر خاتم الاوصيا حجه بن الحسن عجل الله فرجه الشريف- مي باشد.
12- فوتورسيم (futurism) که اخيراً دانشمندان جهان به ويژه غربي ها مي کوشند به فردا راه يابند و نويسندگاني مانند: «فوکوياما» با تئوري «آخرالزمان» مشهور شد يا «ساموئل هانينگتون» با نظريه ي «جنگ تمدن ها» و.

منبع: کتاب منجي موعود از منظر نهج البلاغه
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله

بیماری همه‌ چیزدانی خطرناک‌ ترین بیماری این روزها…

100ها نکته آموزشی رایگان در اینستاگرام نیوسئو

استاد عزت‌الله فولادوند به نقل از یکی از دانشمندان فرانسوی گفته است “اطلاعات، دانش نیست”، اما اکنون در جامعه‌ ی ما اطلاعات همان دانش قلمداد میشود. تازه اطلاعاتی که در صحت و سقم آن هم تردید وجود دارد.

فرانسوی‌ ها می‌ گویند دو چیز را نمی توان پنهان کرد: یکی عشق و دیگری سرما خوردگی! در هر دو بالاخره آدم لو میرود. یا دست و دلت میلرزد یا تب و عطسه همه وجودت را فتح میکند، اما بیماری که این روزها بسیاری از افراد به آن مبتلا شده‌ اند، سرماخوردگی نیست. سرعت شیوع این بیماری از آنفلوآنزا بیشتر می باشد و از سرطان هم سلول‌ های بیشتری را درگیر میکند.

عزت‌الله فولادوند جایی می‌ نویسد: “گاهی فکر میکنم که چه خوب شد که من در آن ایام نوجوان بودم (ایامی که هنوز از انقلاب دیجیتال خبری نبود و برای آنکه چیزی بیاموزی یا باید کتاب می‌ خواندی یا به داناتر از خود مراجعه می‌ کردی!) در این مقوله بنده با کمال میل اتهام عقب‌ ماندگی را پذیرا هستم! و شما را ارجاع میدهم به سخن یکی از دانشمندان بزرگ معاصر فرانسوی که چندی پیش در جمله‌ ای فراموش نشدنی گفت: “اطلاعات دانش نیست”.

اینکه بدانیم فلان بازیگر متولد چه سالی است و چه ماشینی سوار میشود یا فلان بازیکن شماره کفشش چند است و دقیقه چند به کدام تیم گل زده است، اطلاعات است و دانش نیست. دانش عمق دارد و اشراف به آن تسلط میدهد و کسب آن مستلزم تحقیق، صرف زمان و البته صبوری است.

اما برگردیم به بیماری. تلگرام و دیگر شبکه‌ های اجتماعی انسانها را این روزها به واسطه ویروس “اطلاعات” به بیماری “همه‌ چیزدانی” آلوده‌ اند.

روزانه هرکدام از ما انبوهی اطلاعات بی‌ منبع و مغشوش دریافت می‌ کنیم و این اطلاعات انسان را دچار این گمراهی می‌ کنند که دانشمند شده است.

فرقی نمیکند اطلاعات در مورد یک بیماری باشد، یک جانور که اخیراً در هند کشف شده و دست انسان را سوراخ میکند، یک جمله از پرفسور سمیعی یا حرف‌ های درگوشی ترامپ در کاخ سفید با یکی از مشاورانش!

برابر برخی آمار قریب به 30 میلیون ایرانی از تلگرام نه فقط به عنوان یک ابزار پیام‌ رسان بلکه به عنوان یک منبع خبری استفاده می کنند و بارها شنیده‌ ایم که کسانی برای مستند نشان دادن خبری که نقل می‌ کنند می‌ گویند خودم در تلگرام دیدم! یا عکسش توی اینستاگرام هم هست!

این دریای کم‌ عمق از اطلاعات به انسان توهم دانایی میدهد. در تاکسی، مترو، مهمانی‌ ها و هرجا هر بحثی پیش بیاید سر منبر میروند و همان اطلاعات را به عنوان آخرین دستاوردهای بشری عرضه می‌ کنند. جنگ سوریه، بورس ایالات متحده آمریکا، سیستم موتور هواپیماهای ایرباس خریداری شده، تغییر سیستم بارسلونا در دوران لوئیز انریکه، نحوه درمان ذات‌ الریه با دم‌ نوش و… همه می‌ توانند در این موارد متخصص شوند، چرا؟! چون در اینترنت، در تلگرام، در اینستاگرام در موردشان خوانده‌ اند!

کسی در اینکه شبکه‌ های اجتماعی ما را به سرعت در جریان اخبار قرار می‌دهند و یا آموزنده هستند تردیدی ندارد و دشمنی کردن با آنها، انکار خورشید در میانه‌ی روز است. اما برای آنکه دچار بیماری همه‌ چیزدانی کاذب نشویم، نباید تنها به این شبکه‌ ها اکتفا کنیم…

ويژگي عصر ظهور و.

منجي موعود از منظر نهج البلاغه(5): «و أخذوا يميناً و شمالاً طعناً في مسالک الغي و ترکاً لمذاهب الرشد، فلا تستعجلوا ما هو کآئن مرصد، و لا تستبطؤوا ما يجيء به البغد، فکم من مستعجل بما ان أدرکه ود أنه لم يدرکه، و ما أقرب اليوم من تباشير غد يا قوم هذا إبان (إيان) ورود کل موعود و دنو من طلعه ما لا تعرفون.»(1)

ويژگي عصر ظهور و.

ويژگي عصر ظهور و.

ويژگي عصر ظهور و.


ويژگي عصر ظهور و.

منجي موعود از منظر نهج البلاغه(5):

«و أخذوا يميناً و شمالاً طعناً في مسالک الغي و ترکاً لمذاهب الرشد، فلا تستعجلوا ما هو کآئن مرصد، و لا تستبطؤوا ما يجيء به البغد، فکم من مستعجل بما ان أدرکه ود أنه لم يدرکه، و ما أقرب اليوم من تباشير غد يا قوم هذا إبان (إيان) ورود کل موعود و دنو من طلعه ما لا تعرفون.»(1)
ترجمه: «(دنيا طلبان) راه هاي چپ و راست را برگزيدند و رفتند، و مسلک هاي گمراهي پيمودند و راه مستقيم هدايت و رستگاري را رها کردند. پس نسبت به آنچه بايد باشد و پيش آيد، شتاب مکنيد و آنچه در آينده بايد بيايد دير مشماريد، چه بسا کسي براي رسيدن به چيزي شتاب کند، اما وقتي آن را دريابد، آرزو کند، کاش به آن نمي رسيد و آن را نمي ديد، و چه نزديک است امروز ما به فردايي که آثار آن آشکار گشته است. اي مردمان! اينک ما در آستانه ي تحقق وعده هاي داده شده و نزديکي ظهور چيزهايي که بر شما پوشيده و ناآگاهيد، قرار داريم.»

طعن: رفتن
تباشير: اوايل صبح و هر چيز مژده
ابّان: وقت و زمان هر چيز
رصد: چشم داشت، مراقب
استبطاء: کندي و درنگ کردن

گويا بيان امام علي عليه السلام ناظر به آينده ي بشريت و حوادث جامعه قبل از ظهور و قيام حضرت مهدي عليه السلام مي باشد و اين که انسانها، راهي دو مسير انحرافي و باطل راست و چپ مي شوند و به جاي بپيمودن راه روشن دين حق، راه هاي افراط و تفريط را به خاطر تمايلات نفساني و مادي مي روند. در حالي که به فرموده ي آن حضرت:
«اليمين و الشمال مضله، و طريق الوسطي هي الجآده(2)؛ رفتن به سوي راست و چپ گمراهي است و راه ميانه و اعتدال، جاده ي مستقيم و نجات بخش مي باشد.»
و راه زندگي و حيات طيبه که پيامبران، ملت ها را به آن دعوت کرده اند همان طريق توحيد و عدالت و کوتاه ترين فاصله براي رسيدن انسان به کمال سعادت لايق به حال خود است، ليکن شيطان توهم دانایی برای افراد مبتدی در بورس نفس و مسلک ها و مرام هاي انحرافي و تئوري هاي باطل (ساخته ي انديشه هاي ناقص بشري و متأثر از سلطه گري ها) ملت ها را به سوي شرق و يا غرب کشاندند و از حقايق و هدايت باز داشتند؛ چه در مسائل فردي و خانوادگي و چه در مديريت هاي کلان و جهاني. همان گونه که شاهديم هيچ يک بشريت را به صلح و سعادت و عدالت و نقطه ي نور و رهايي از بدبختي ها نرساندند.
بديهي است که راه مستقيم و حقّ يکي است (کوتاه ترين فاصله بين دو نقطه، بودن تا شدن و رسيدن به وضعيت مطلوب که راه حق و کمال انسان مي باشد).
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون نديدند حقيقت ره افسانه زدند
و در قرآن مجيد هم مي خوانيم: (و کذلک جعلناکم امه وسطاً. )(3) يعني مکتب اسلام در تمام زمينه هاي زندگي فردي و جمعي، در انديشه و عمل، راه ميانه و اعتدال را توصيه و به آن هدايت مي کند (نه دنيا گرايي و دلباختگي و هدف قرار دادن زندگي محدود و مادي و زود گذر دنيا، و نه غافل و تارک دنيا، بلکه دنيا را مزرعه آخرت و ابزار رسيدن به جهان ابدي و زندگي جاويد و نامتناهي مي داند).
و آن گاه حضرت از شتاب و عجله در تحقق حوادث و فتنه هاي آينده (که ظاهراً پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم خبر داده بود و اصحاب از امام علي عليه السلام زمان وقوع آنها را مي پرسيدند) نهي نموده، مي فرمايد: آنها رخ خواهد داد و شما به آنچه خواهد شد حريص مباشيد؛ زيرا بسياري از حوادث که انسان وقوعش را مي خواهد، وقتي پيش آيد، آدمي به گونه اي ناراحت مي شود که آرزو مي کند کاش نبود و آن ها را نمي ديد، چون از زيان هاي پنهان آن حوادث، غافل و بي خبر بوده، همان گونه که قرآن مي فرمايد:
(و عسي أن تحبوا شيئاً و هو شر لکم والله يعلم و أنتم لا تعلمون)(4)؛ و چه بسا چيزي را شما دوست داشته باشيد در حالي که براي شما شرّ و ناپسند است، و خداوند مي داند و شما ناآگاهيد و نمي دانيد.
و در جاي ديگر مي فرمايد:
(يا أيها الذين آمنوا لا تسئلوا عن أشيآء ان تبد لکم تسؤؤکم)(5)؛ اي مؤمنان! هرگز از چيزهايي مپرسيد که اگر فاش گردد، شما را بد مي آيد و ناراحت مي شويد.»
در حقيقت علي عليه السلام با عنايت به آيات قرآن مي آموزد که امور را به خدا واگذاريد و خير را از او بخواهيد و در مسائل اجتماعي مطيع رهبر الهي خود باشيد، آنچه لازم باشد به موقع بيان مي کند (چرا که علم و آگاهي انسان ها محدود مي باشد؛ به علاوه دانستن برخي مسائل، تکليف و مشکلات افراد را بيشتر مي کند. مضافاً آنچه مهم است ايمان به سخنان پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و قطعي بودن وقوع پيش بيني هاي اوست؛ زيرا درک و کلام او ريشه در وحي الهي دارد و معصوم و مصون از خطاست(6) و براي مؤمن توجه به تکليفش در هر زمان و موضع گيري صحيح او و استقامت در برابر حوادث و آزمون ها لازم مي باشد؛ همان طور که علائم فردا از امروز ديده مي شود و رسيدن آن وقايع و نشانه ي آن ها از کردار همين زمان مردم آشکار است).
اي مردم! اينک زمان آمدن هر موعود و آستانه ي تحقق وعده هايي است که داده شده و زمان فتنه هايي مي باشد که از آن ها آگاهي نداريد و نمي شناسيد، آن زمان فرا رسيده است.
ابن ابي الحديد معتزلي مي نويسد:
«مقصود حضرت، حوادث هولناک پاين عمر دنيا و قبل از قيامت مي باشد که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم خبر داده بود، ولي جمعي از شارحين نهج البلاغه اين کلام امام علي عليه السلام را متناسب با حوادث آينده ي نه چندان دور دانسته و يا از کلمات متشابه مي دانند که همراه با ابهام بوده و در کتاب نهج البلاغه اين گونه موارد مکرر آمده است.»(7)
به نظر مي رسد محدود نمودن کلام آن حضرت به زمان و حادثه ي خاص، بدون قرينه و دليل صحيح نيست بلکه اطلاق آن شامل کليه ملاحم و حوادث تا قبل از ظهور امام زمان عليه السلام مي شود.
بيشترين بحث و بهره، مربوط به ادامه ي خطبه است که مي فرمايد:
«ألا! و ان من أدرکها منا يسري فيها بسراج منير، و يحذو فيها علي مثال الصالحين، ليحل فيها ربقاً، و يعتق فيها رقاً، و يصدع شعباً، و يشعب صدعاً. في ستره عن الناس لا يبصر القآئف أثره و لو تابع نظره، ثم ليشحذن فيها قوم شحذ القين النصل، تجلي بالتنزيل أبصارهم، و يرمي بالتفسير في مسامعهم، و يغبقون کأس الحکمه بعد الصبوح.»(8)
ترجمه: آگاه باشيد آن که ما (حضرت مهدي عليه السلام) فتنه هاي آينده را دريابد، با چراغي روشن و روشنگر سير مي کند و بر روش و سيره ي صالحان و نيکان رفتار مي نمايد تا در آن گرفتاري هاي بندي بگشايد و بردگان و ملت هاي اسير را آزاد سازد و جمعيت ها (و دولت هاي گمراه و ستمگر را) از هم متلاشي و پراکنده سازد و حق جويان متفرق را گرد آورد. او (سالهاي طولاني) در پنهان و غيبت از مردم به سر مي برد؛ به گونه اي که اثرشناسان، اثر قدمش را نيابند، گرچه در يافتن آن فراوان تلاش کنند. پس گروهي در آن فتنه ها چونان شمشيرها صيقل مي خورند (آماده ي درهم کوبيدن فتنه ها مي گردند) ديدگان آن ها با نور قرآن جلا داده و تفسير قرآن در گوش هايشان طنين افکند و جام هاي حکمت در صبح گاهان و شام گاهان نوشانده شوند.»

ربق: کمند
حلّ ربقته: رنج و سختي او را گشود و دور کرد.
صدع: متفرق، پريشان، شکافتن
عبوق: شرب شبانگاه
شعب: به هم پيوست و جمع کرد
قائف: پي شناس
فين: آهنگر و آهنگري
نصل: تيغ بي تيغه
شحذ: تيز، سخت راندن، خشم گرفتن

حضرت علي عليه السلام بعد از ترسيم جامعه ي جهاني در آستانه ي ظهور منجي موعود، مهدي آل محمد عليهم السلام به بخشي از ويژگي ها و اهداف محوري قيام ايشان پرداخته و آن گاه صفات و خصوصيات ياران آن رهبر الهي را بيان مي فرمايد: «ألا و ان أدرکها منا»(9) هشدار و آگاهي مي دهد تا در تاريکي هاي عصر غيبت گرفتار فتنه ها و مدعيان فريب گر نشده، با بصيرت و دانايي، راه و رهبر حق را بشناسيم و تبعيت کنيم و از سربازان او باشيم. ان شاءالله.
نخست اين که: آن موعود امم از عترت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و علوي و فاطمي است (که روايات فريقين شيعه و سني به روشني و صراحت بر اين حقيقت دلالت دارد).
دوم اين که: در جامعه حضور دارد و از حوادث و مسائل و آنچه مي گذرد، آگاه است.
سوم اين که: با چراغ نوراني (10) ولايت و امامت و نور علم الهي و منطق، عالميان را به نور و نجات مي رساند، و همچون نور، خود گواه حقانيت خويش (آفتاب آمد دليل آفتاب) و زداينده ي تاريکي ها و حيات آفرين و اميدبخش بوده، چشم ها و دل ها را به خود جلب مي کند (البته کوران و خفاشان توان ديدن آن نور را ندارند).
چهارم اين که: سيره ي عملي و رفتار او در همه ي زمينه ها بر روش صالحين (پيامبر و امامان معصوم عليهم السلام، عالي ترين چهره ي صالحان) حقّ و عدل (نه مانند حاکمان ستمگر تاريخ) مي باشد.
پنجم اين که: آن موعود ما سالهاي طولاني، پنهان از مردم و در غيبت به سر مي برد؛ به گونه اي که هيچ کس، حتي اثرشناسان را توان راه يابي و ديدن او نباشد مگر مؤمنان ممتاز و برخي پاکان که طبق حکمت و مصلحت، آن حضرت را ملاقات کنند.
و آن گاه به بيان اهداف آن پيشواي پاک(11) مي پردازد و مي فرمايد:
الف) او با زدودن جهل و شک و ذلت، بندهاي عقل و علم را مي گشايد و باز مي کند و انسانها، خردمند و رشيد مي شوند.
ب) ملت هاي مانده در اسارت و بردگي و استعمار را آزاد مي سازد و اسيران هواهاي نفساني و ناداني را رهايي مي بخشد.
ج) احزاب و جمعيت هاي گمراه و ستمگر را پراکنده و متلاشي نموده، مؤلفه هاي قدرت هاي استکباري و توطئه هايشان را در هم مي ريزد.
د) حقّ جويان محروم و متفرق را جمع و متحد مي سازد ( مستضعفين و مؤمناني که سلطه گران براي توسعه و تداوم حاکميت ظالمانه ي خود، آن ها را پراکنده يا تبعيد و جدا از هم نموده اند) همان گونه که امروز نيز شاهد آن هستيم. طبيعي است چنين نهضت عظيم رهايي بخش را سربازان و پاک بازاني لازم است که امام علي عليه السلام به اوصاف آنان اشاره مي فرمايد: «فيها قوم. »
1- گروهي براي درهم شکستن فتنه ها و تحقق اهداف الهي و رها بخش آماده مي شوند، آنان سالکاني هدايت يافته اند که در ميان بحران ها و آزمون هاي سخت آبديده شده؛ همانا شمشيرهاي صيقل داده و براق و بران، مهياي پيروي از پيشوا در پيشبرد دستورات اويند و با ذهن تيز، اخذ علم و حکمت نموده؛ همچون سلاح صيقل داده با گمراهان ستيز و پيشرفت مي کنند.
2- علم و ايمانشان از انس و ارتباط با قرآن نشأت يافته و ديدگان آنان با نور قرآن روشنايي و جلا پيدا کرده است.
3- چون در آيات قرآن تدبر نموده و تفسير را از اهل بيت وحي و آشنايان به تنزيل و تأويل و معارف ظاهر و باطن قرآن مي گيرند، هرگونه شبهه و شک از دل و روحشان برطرف شده، حق تفسير در گوش جانشان طنين افکنده و با يقين، حقايق را بيان و شبهات را دفع مي توهم دانایی برای افراد مبتدی در بورس کنند.
4- در نتيجه ظرف ذهن آنان قابليت و توان درک معارف الهي يافته، هر صبح و شام اسرار و الطاف حقّ بر آنان ريزان است و آنان با تمام وجود، لذت کمال و معارفي که به سود دنيا و آخرت شان مي باشد مي چشند و درک مي کنند.

الف) در اين آينده نگري(12)، اميرمؤمنان حضرت علي عليه السلام برخلاف ديدگاه برخي از نظريه پردازان غربي (که آينده ي بشريت را تاريکي و نابودي مي دانند) آينده را روشن و مثبت اعلام نموده، با رهبر مقدس و محبوب و ياراني صالح و دانا و اهدافي آزادي بخش و وحدت آفرين و.
ب) توجه دادن به اين حقيقت که در ميان امواج فتنه ها با هوشياري و استقامت و درک مفاهيم و معارف قرآن و ارتباط با مفسرين راستين (اهل بيت پيامبر عليهم السلام) به ساحل سعادت مي توان رسيد.

1- نهج البلاغه: خطبه ي 150.
2- نهج البلاغه، خطبه ي 16. و نيز در خطبه هاي 213 و 222و . گرايش به چپ و راست را مذّمت کرده است.
3-سوره ي بقره، آيه ي 143.
4-سوره ي بقره، آيه ي 216.
5- سوره ي مائده، آيه ي 101.
6- سوره ي نجم، آيه ي 3.
7- منهاج البراعه: ج9، ص135.
8- نهج البلاغه: خطبه 150.
9- منهاج البراعه: ج9، ص137؛ شرح ابن ابي الحديد: ج9، ص128؛ ترجمه و تفسير علامه جعفري: ج24، ص325.
10- امام علي عليه السلام در خطبه ي 187 نسبت به خود نيز تعبير به سراج نموده، مي فرمايد: «انما مثلي بينکم کمثل السراج. ».
11- در اينجا کلام علي عليه السلام گرچه صراحت اسمي و انحصاري به مهدي موعود عليه السلام ندارد (و برخي شامل ائمه ي يا سالکان و عالمان راه، حق دانسته اند) ليکن با توجه به سياق و بيان اوصاف ( سراج منير، پنهان و استتار و. ) آن منجي و اهداف و انصارش، به وضوح قابل انطباق بر خاتم الاوصيا حجه بن الحسن عجل الله فرجه الشريف- مي باشد.
12- فوتورسيم (futurism) که اخيراً دانشمندان جهان به ويژه غربي ها مي کوشند به فردا راه يابند و نويسندگاني مانند: «فوکوياما» با تئوري «آخرالزمان» مشهور شد يا «ساموئل هانينگتون» با نظريه ي «جنگ تمدن ها» و.

منبع: کتاب منجي موعود از منظر نهج البلاغه
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله

توهم دانایی برای افراد مبتدی در بورس

سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

  • تیم تحریریه مدیر سبز

کارخانه تولید اطلاعات

ژان بقوسیان هستم. امروز تصمیم گرفتم سکوتم را بشکنم و مطالبی را عنوان کنم تا واقعیت را بدانید و به راحتی فریب عده‌ای مدرس قلابی را نخورید.

حدود سه سال قبل دوره‌ای به نام «کارخانه تولید اطلاعات» طراحی کردم و تابه‌حال به بیش از 1500 متخصص آموزش داده‌ام که چگونه با تبدیل تخصص خود به محصولات آموزشی، کتاب، دوره آنلاین، کارگاه، همایش و … درآمد کسب کنند.

اخیرا دیدم که چند نفر از همین شرکت‌کنندگان (که برخی از آن‌ها با نام غیرواقعی فیلم دوره را تهیه کرده‌اند تا هویتشان لو نرود) دوره‌های مشابهی با کیفیت‌ و محتوای بسیار پایین‌تر ولی با ادعاهای بسیار بزرگ‌تر تهیه کرده‌اند و با قیمت‌هایی مختلف و گاهی بسیار بالا در سایتشان عرضه می‌کنند. آن ها در این دوره شرکت کردند تا تخصص خودشان را به محصول تبدیل کنند، ولی بعد که دیدند موضوع «کارخانه تولید اطلاعات» بسیار موفق بوده و خیلی تبلیغ شده ترجیح دادند مطالب خود دوره را کپی کنند و با نام خودشان منتشر کنند.

متن‌های تبلیغاتی آن‌ها و حتی ایبوک‌های رایگان و آموزش‌های آن‌ها آن‌قدر ناشیانه کپی شده که دقیقا جملات دوره «کارخانه تولید اطلاعات» در آن‌ها وجود دارد. البته تمام این کپی‌کنندگان چند نکته بی‌ارزش را هم اضافه کرده‌اند که به نحوی نشان دهند کارشان کپی نیست.

بسیاری از افراد تازه‌کار نیز می‌توانند به راحتی فریب بخورند، چون این کپی‌کنندگان به معیارهای اخلاقی پایبند نیستند و به راحتی با دروغ‌ها و آمار ساختگی سعی در فریب بازدیدکنندگان می‌کنند.

با دیدن این موارد مدت زیادی سکوت کرده‌ام و چیزی نگفته‌ام. ولی وقتی دیدم چگونه افرادی که هیچ چیزی از بازاریابی اطلاعات نمی‌دانند و در عمرشان حتی 5 کتاب در این زمینه نخوانده‌اند مطالبی را آموزش می‌دهند که خودشان هیچ تسلطی بر موضوعات ندارند، باعث شد تصمیم بگیرم که اطلاعاتی را در اختیار شما قرار دهم.

1.بسیاری از این دوستان ادعا می‌کنند کتاب‌های زیادی نوشته‌اند. کتاب‌هایی که وجود خارجی ندارد! البته شاید در ذهن آن‌ها چیزی نوشته شده باشد ولی هنوز کتابی در کار نیست. برای چک کردن کتاب‌هایی که در کتابخانه ملی ثبت شده می‌توانید به سایت nlai.ir رفته و صحت ادعای آن‌ها را بررسی کنید. هیچ کتابی نمی‌تواند بدون ثبت در کتابخانه ملی و گرفتن مجوز وزارت ارشاد چاپ شود. کافی است نام «ژان بقوسیان» را در سایت کتابخانه ملی چک کنید و همچنین نام افرادی را که ادعا می‌کنند کتاب‌های زیادی نوشته‌اند.

2. رتبه آلکسای برخی از این سایت‌ها ساختگی است. آن‌ها با پرداخت پول به سایت‌هایی که در مدت کوتاهی رتبه سایت را در آلکسا بالا می‌برند سعی می‌کنند خودشان را معتبر نشان دهند. روش کار هم چنین است که سایت‌هایی وجود دارند که به آن‌ها پول می‌دهید و توسط نرم‌افزارهایی به صورت خودکار صفحات مختلف سایت ریفرش می‌شوند تا از دید شمارشگرها آمار بازدید سایت بالا برود.

3. زیر صفحات مطالب و ایبوک‌های تبلیغاتی آن‌ها به تعداد غیرقابل‌باوری نظرات خوب ثبت شده است که همه به تعریف و تمجید می‌پردازند. با توجه به اینکه بیش از 8 سال است به صورت تخصصی بازاریابی اینترنتی آموزش می‌دهم با جرات می‌گویم اغلب آن‌ها ساختگی است. شما به سایت‌هایی مثل مایکروسافت بروید و تعداد بازدید مقالات خوب را ببینید و سپس تعداد نظرات زیر مقاله را هم ببینید. نظراتی که در سایت‌های این دوستان ثبت شده 10 برابر تعداد نظرات مقالات پربیننده مایکروسافت است! نکته عجیب دیگر آن است که در اغلب این نظرات یک اشتباه املایی یا دستوری تکرار شده است! یعنی مثلا 80 بازدیدکننده راضی سایت همگی نمی‌دانستند که نقطه آخر خط باید به کلمه آخر چسبیده باشد!
درعکس این مطلب از عکسی استفاده کردیم که شامل بیش از 2000 نظر شرکت‌کنندگان دوره کارخانه تولید اطلاعات است. تمام نظرات دستخط خود شرکت‌کنندگان و مربوط به افرادی است که در دوره ثبت‌نام کرده‌اند و شرکت کرده‌اند، نه افرادی مجازی که همگی یک اشتباه املایی یا دستوری را تکرار می‌کنند!

4. دوستانی ادعا می‌کنند در زمینه تولید و بازاریابی اطلاعات متخصص هستند. قدمت سایت خود این دوستان به یکی دو سال بر می‌گردد. بسیار عجیب است که منوی اصلی سایت اغلب این دوستان بسیار شبیه منوی مدیرسبز است. متن‌های تبلیغاتی، سرفصل‌ها و جملات بسیار شبیه مدیرسبز است. حتی در انتخاب قالب سایت، نوار کناری، ترتیب فیلدهای عضویت و … هم اتفاقا همان مواردی را گذاشته‌اند که مدیرسبز گذاشته است.

5. چند نفر از این افراد درباره درآمدهای چند ده میلیونی و چندصد میلیونی خودشان از سایت صحبت می‌کنند تا افراد ساده‌لوح را فریب بدهند در صورتی که خودشان در دوره «کارخانه تولید اطلاعات» مبلغ پرداخت کل دوره را نداشتند و همزمان با ادعاهایشان از ما خواهش می‌کردند به علت نداشتن پول مبلغ باقیمانده را با تاخیر بپردازند! این افراد مدعی هنوز نتوانسته‌اند با روش‌های خودشان حداقل خانه‌، ویلا، دفتر کار و … بخرند و به دیگران آموزش می‌دهند چگونه در مدت کوتاهی با تولید اطلاعات ثروتمند شوند!

6. چند نفر از همین شرکت‌کنندگان «کارخانه تولید اطلاعات» که اکنون با معیارهای خودشان کمی موفق شده‌اند کل موضوع را پنهان می‌کنند و ادعا می‌کنند ژان بقوسیان را نمی‌شناسند. در سایتشان کسی پرسیده آیا این مطالب کپی آموزش‌های ژان بقوسیان نیست؟ آن‌ها در جواب گفته‌اند این آقا را نمی‌شناسم ولی کار ما عالی است و بیایید از ما بخرید. از این افراد حداقل 15 نظر کتبی با دستخط خودشان موجود است، فایل صوتی کلاس‌ها که در آن سوال پرسیده‌اند ضبط شده و همچنین در چند دوره فیلم آن‌ها هم موجود است. درصورت لزوم کتابچه‌ای 1500 صفحه‌ای منتشر خواهم کرد که دست‌خط نظرات تمامی این شرکت‌کنندگان است. همچنین نام کسانی را منتشر خواهم کرد که با هویت غیرواقعی این دوره را خریداری کرده‌اند ولی از شانس بدشان فرد آشنایی به آن‌ها مراجعه کرده و «کارخانه تولید اطلاعات» را در محل کارشان دیده است.

7. بسیاری از کپی‌کنندگان «کارخانه تولید اطلاعات» ادعا می‌کنند قبلا ایده‌ها را تست کرده‌اند و با فروش محصولات آموزشی ثروتمند شده‌اند در صورتی که کلا یکی دو محصول بیشتر ندارند. عجیب است که قبلا با فروش کدام محصول آموزشی ثروتمند شده‌اند، وقتی که اولین محصولشان آموزش تولید اطلاعات و بازاریابی اینترنتی است. ما با 8 سال سابقه بیش ار 80 محصول آموزش تولید کرده‌ایم و «کارخانه تولید اطلاعات» شاید بعد از فروش موفق 50 محصول آموزشی دیگر طراحی شد.

این مطالب را برای افراد کپی‌کننده ننوشتم. برای شما عضو گرامی مدیرسبز نوشتم تا بدانید پشت‌صحنه چه خبر است. فریب افرادی را نخورید که آموزش‌هایشان کپی است و اگر یک جمله فراتر از آن بپرسید هیچ تخصص و اطلاعاتی ندارند.

خودتان قضاوت کنید: آیا ترجیح می‌دهید کسی را بفرستید در دوره‌ای شرکت کند و آن را برایتان بازگو کند یا مستقیما از مدرس اصلی مطالب را فرا بگیرید؟

اعتبار یک‌شبه به دست نمی‌آید. اگر می‌خواهید در زمینه‌ای موفق باشید باید سال‌ها تلاش کنید. شب‌ها دیرتر بخوابید، صبح زود بیدار شوید و کتاب بخوانید و یاد بگیرید.

من از ته دل اعتقاد دارم هیچ مدرسی با فریب در درازمدت موفق نمی‌ماند. بهترین روش زندگی صداقت است. درست زندگی کنید. خودتان را بزرگتر از چیزی که هستید نشان ندهید و مطمئن باشید لطف خداوند و پشتیبانی مشتریان خوبتان را خواهید داشت.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.