ریسک چیست و چطور محاسبه میشود؟
ریسک چیست؟ و چه تعریف از آن در ذهن دارید؟ تفسیر ریسک به چه معناست؟ اگر در مرحله آموزش بورس هستید بهتر است این مقاله را مطالعه کنید. بسیاری از مردم درک درستی از این کمله در بازار سرمایه، بازارهای مالی و بطور کل در زندگی ندارند. این حرف را با اطمینان میگویم. منظورم چیست!
اگر به شما بگویم دمای هوای امروز 62 درجه فارنهایت است، چه حسی پیدا میکنید؟ آیا روز گرمی است؟ آیا روز سردی است؟
آیا هوای 17 درجه سانتیگراد، درک خوبی از شرایط آب و هوا به در شما نمی دهد؟
ما سانتیگراد را بهتر میفهمیم تا فارنهایت را. به همین ترتیب مردم بازدهی را بهتر میفهمند تا ریسک را. چرا؟ الان میگویم.
ریسک چیست؟
بسیاری از مردم ریسک را معادل واژه خطر میگیرند. اما این دو واژه با هم تفاوتی بنیادین دارند. برای همین فعالان بازار، Risk را ترجمه نمیکنند و همین کلمه را عینا به زبان فارسی وارد کردهاند.
خطر چیست؟ خطر احتمال رخداد پدیدهای است که یک سوی آن خسران است و سوی دیگرش سلامت. مثلا شیر خطرناک است. یا شما را میخورد یا نه.
اما این کلمه از یک وجه زیان و یک وجه سود تشکیل میشود. سرمایهگذاری ریسک دارد. یا ضرر میکنید یا به سود خوبی میرسید.
این که وارد قفس شیر بشوید، ریسکپذیری نیست. خطرپذیری است. اما اگر شیر در قفس خوابیده و یک تکه الماس کنار دستش افتاده است، این که برای برداشتن الماس وارد قفس شیر بشوید، Risk است.
بازی با دم شیر، یا به مرگ منتهی میشود یا به هیچ. اما برداشتن الماس از کنار دست شیر یا به مرگ منتهی میشود یا به ثروت.
خطر غیرعقلانی است، ریسک مدیریتشده کاملا منطقی و عقلانی.
تعریف رسمی ریسک
تعریف رسمی ریسک (Risk) سرمایهگذاری را اینطور ارائه میدهیم: «احتمال اختلاف بازدهی واقعی یک سرمایهگذاری نسبت به بازدهی مورد انتظار سرمایهگذار.»
این حرف یعنی چی؟ یعنی اگر با انتظار سود 20 درصد وارد یک بازار شوید، اما سود 18 یا 22 درصد بگیرید، به اندازه همین دامنه نوسان، ریسک کردهاید.
مثلا فرض کنید سرمایهگذاری مورد نظر شما در سه سال متوالی بازدهیهای 18، 20 و 22 درصد داشته است. برای محاسبه بازدهی میانگین، کافی است اعداد 0.18، 0.2 و 0.22 را با هم جمع و بر سه تقسیم کنیم تا بازدهی میانگین بهدست بیاید. جواب این محاسبات برابر است با سود 20 درصد.
بده بستان ریسک و ریوارد
فرض کنید 100 میلیون تومان پول اضافه دارید. چند گزینه سرمایهگذاری به شما پیشنهاد میشود:
- بانک با سود 18 درصد. با سود 20 درصد.
- صندوق سهامی با سود انتظاری 40 درصد.
- سود ربوی 50 درصد.
چیزی که در اینجا دیده نمیشود، ریسک است. بیشتر مردم با دیدن این اعداد میگویند که چرا باید پولم را در بورس بگذارم، وقتی میتوانم آن را بدم به یک کاسب و از او ماهانه 3.4 درصد سود بیزحمت بگیرم. (توجه کنید که 1.034 به توان 12، برابر میشود با 1.5، یعنی ماهانه 3.4 درصد سود معادل است با سود 50 درصد سالانه.)
اگر فکر میکنید این بازدهی بدون نوسان بسیار جذاب است، احتمالا باید بار دیگر در مورد Risk فکر کنید.
5 مرحله در محاسبه ریسک
محاسبه ریسک کمی دشوار است. اما اگر دقت کنید، مرحله به مرحله به شما میگویم که باید چهکار کنید.
- قدم اول: بازدهی هر سال را از بازدهی میانگین کم کنید.
برای مثال ما، به اعداد 0.02-، 0 و 0.02+ میرسیم.
- قدم دوم: حاصل مرحله قبلی را به توان 2 برسانید. (توان دوم یک عدد منفی، عددی است مثبت.)
حاصل برای مثال برابر است با 0.0004، 0 و 0.0004.
- قدم سوم: اعداد مرحله قبل را با هم جمع کنید.
جواب مساوی میشود با 0.0008.
- قدم چهارم: جواب مرحله سوم را بر «تعداد سالها منهای یک» تقسیم کنید.
0.0008 تقسیم بر 2 میشود 0.0004.
- قدم پنجم: از جواب مرحله قبل، جزر بگیرید.
جزر مرحله قبل مساوی میشود با 0.02 یا 2 درصد.
تفسیر ریسک
در اینجا تفسیر ریسک بسیار ساده است. داریم میگوییم سرمایهگذاری مورد نظر شما 20 درصد سود احتمالی دارد، اما ممکن است 2 درصد بیشتر یا کمتر بگیرید. این همان صورت مسئله است. یک سال سود 18 و سال دیگر سود 22 درصد محقق شده است.
اما همیشه کار به همین سادگی نیست.
(توجه کنید برای محاسبه بازدهی و Risk به دادههای بیشتری نیاز داریم. مثلا خوب است که در یک مثال واقعی بازدهی ماهانه سرمایهگذاری به مدت ده سال محاسبه شود. ما برای سادگی با 3 عدد کار میکنیم. اما میدانیم که کار ما از نظر آماری نادرست است و صرفا جنبه آموزشی دارد.)
بار دیگر، تفسیر ریسک
سه دارایی را تصور کنید که چنین بازدهیهایی را محقق کردهاند.
صندوق اول: 18، 20 و 22 درصد. (درآمد ثابت با میانگین بازدهی 20 درصد)
صندوق دوم: 40، 10- و 50 درصد. (در سهام با بازدهی میانگین 26 درصد)
صندوق سوم 90-، 2 و 1000 درصد. (جسورانه با میانگین بازدهی 304 درصد)
مراحلی که گفتیم را طی میکنیم تا به درصد ریسک برای هر سه صندوق برسیم:
این اعداد را با بازدهی داراییها مقایسه کنید.
در صندوق اول شما به امید بازدهی 20 درصد به میدان میآیید و با سودی بین 18 تا 22 درصد بار خود را میبندید. این تغییر کوچک در بازدهی نه شما را بهشدت ناراحت میکند و نه عمیقا خوشحال. این یعنی عدد 0.02 برای ریسک.
در صندوق دوم، به دنبال بازدهی 26 درصد هستید، یعنی اگر سود 26% بگیرید، نه چندان خوشحال میشوید و نه اندوهگین. اما به احتمال زیاد بازدهی شما چیزی بین 58 درصد سود و 6 درصد ضرر خواهد بود. ریسک 32درصد چنین حسی دارد.
اما برای صندوق سوم، با 100 میلیون تومان به این صندوق وارد شدهاید. یکباره 90 درصد از دارایی خود را از دست دادهاید. از این بدتر نمیشود. یا شاید با 100 میلیون آمدهاید و حالا به یک میلیارد تومان رسیدهاید. باورکردنی نیست! فکر میکنید این صندوق سال دیگر چقدر سود بدهد؟ هیچکس نمیداند. شاید پولتان تقریبا از بین برود، شاید با پول پراید بتوانید تویوتا بخرید!
و باز هم تعبیر ریسک
یکبار دیگر به داستان ابتدای این مقاله باز گردیم. 4 انتخاب در مقابل ما قرار دارد.
- بانک با سود 18 درصد.
- صندوق درآمد ثابت با سود 20 درصد.
- صندوق سهامی با سود انتظاری 40 درصد.
- سود ربوی 50 درصد.
وقتی به امید سود 18 درصد پول خود را در بانک میگذارید، قطعا به این سود میرسید. (به شرط آن که پول خود را در بانک امنی گذاشته باشید.) توقع ندارید سر سال 16 یا 20 درصد سود بگیرید.
صندوق درآمد ثابت به شما اندکی سود بیشتر میدهد. به همین میزان ریسکهای بیشتری نیز متوجه شما است. هرچند هنوز ریسک این سرمایه گذاری پایین است.
توقع خود از سود را دو برابر میکنید و به بورس میآیید. حالا دارید Risk میپذیرید. شاید هم ضرر کنید.
پول خود را به یک نفر اجاره میدهید. ریسک این کار از همه داراییهای دیگر بیشتر است. شاید او پول شما رو بخورد، شاید فوت کند و نتوانید به سادگی اصل پول خود را زنده کنید. شاید.
سهمی زیانده که امسال سود شناسایی میکند، میتواند بازدهی بالایی داشته باشد. اما ریسکش هم بیشتر است. شاید شما یکی از ده نماد پرتفوی خود را به این سهم اختصاص بدهید. بازدهی انتظاری شما کم میشود، اما ریسک سرمایهگذاری نیز پایین میآید.
فکر میکنم حالا متوجه شدهاید که ریسک و بازده، دو کفه از یک ترازو هستند. اگر بازدهی بیشتر میخواهید، باید Risk بیشتری را بپذیرید.
توازن ریسک و بازده
اگر بخواهید بازدهی پرتفوی خود را بالا ببرید، الزاما ریسک خود را هم بالا میبرید. اما اینطور نیست که همیشه ریسک بالا، به سود بالا منجر شود. داراییهای پررسیک با بازدهی کم بهسادگی قابل تصور هستند.
از طرف دیگر با کاهش بازدهی میتوانید ریسک را کم کنید، اما اینطور نیست که هر اقدامی برای کاهش آن، به کاهش بازدهی منجر شود. برای مثال با اوراق اختیار فروش میتوانید Risk را کاهش دهید، اما در بازدهی انتظاری خود تعدیلی نداشته باشید.
ریسک گریزی و ریسک پذیری در بازار فارکس | بازدهی بازار در دوره های ریسک
از پرمصرف ترین اصطلاحات در بازار فارکس، کلمات دارایی امن و ریسکی، بازار ریسک گریز و ریسک پذیر است .
مجله افیکس کار: گاهی اوقات می شنوید بازار تمایلات ریسک گریزی دارد و یا سرمایه ها به سمت دارایی های امن تر حرکت کرد!. معنی و مفهوم اینها چیست؟
تعریف تئوری ریسک گریزی و ریسک پذیری
ریسک گریزی / ریسک پذیری (Risk-off/ Risk-on)، یکی از تئوریهای سرمایه گذاری است که در آن عملکرد قیمت دارایی ها به میزان “تحمل ریسک” سرمایه گذار سنجیده میشود. این عملکرد به تغییرات فعالیت سرمایه گذار در پاسخ به تغییرات الگوهای اقتصادی در جهان اشاره دارد.
طبق این تئوری ، در دوره هایی که ریسک در بازار پایین است، سرمایه گذاران تمایل دارند که در سرمایه گذاری هایی با ریسک بالاتر مشارکت کنند (Risk-on). اما وقتی ریسک زیادی در بازار احساس می شود ، سرمایه گذاران به سمت دارایی های ایمن تر گرایش پیدا می کنند (Risk-off).
تمایل سرمایه گذار به ریسک پذیری در طول زمان کم و زیاد می شود. در بعضی مواقع ، سرمایه گذاران بیشتر از سایر دوره ها ، مانند دوره رونق اقتصادی ۲۰۰۹،. بر دارایی های پر ریسک سرمایه گذاری انجام می دهند و اصطلاحا ریسک پذیر هستند.
بحران مالی سال ۲۰۰۸ یک سال ریسک گریز در نظر گرفته می شود. زیرا سرمایه گذاران سعی کردند تا با فروش دارایی های پر ریسک خود و تبدیل آنها به پول نقد و یا دارایی های امن تر مانند اوراق خزانه ، ریسک موجود را کاهش دهند.
همه داراییها میزان ریسک مشابهی ندارند. سرمایه گذاران تمایل دارند بسته به ریسک درک شده در بازار ، نوع دارایی خود را تغییر دهند. به عنوان مثال ، سهام به طور کلی جز دارایی های ریسک پذیر تر از اوراق قرضه درنظرگرفته میشوند. بنابراین ، بازاری که معاملات سهام در آن بیشتر از اوراق قرضه باشد بازار ریسک پذیر (Risk-on) گفته می شود.
برعکس زمانیکه سهام با قیمت پایین فروخته شود، سرمایه گذاران به اوراق قرضه و طلا پناه میببرند. این شرایط بازار ریسک گریز ( Risk-off) در نظر گرفته می شود.
تمایلات ریسک پذیری چیست
زمانی که سرمایه گذاران به چشم انداز اقتصادی در بازار جهانی خوشبین هستند به سمت داراییهای ریسکی روی می آورند. در چنین وضعیتی معامله گران بازار درگیر جریانات ریسک پذیری هستند. یعنی تقاضا برای دارایی های دارای ریسک بالاتر افزایش پیدا می کند.
تمایلات ریسک گریزی چیست
گاهی اوقات اخبار اقتصادی یا سیاسی موجب بدبینی و بی اعتمادی معاملهگران می شود. با تشدید تنش های سیاسی و تجاری میان قدرت های جهان مثل آمریکا و چین معامله گران ترجیح می دهند به سمت سرمایه های امن هجوم بیاورد. چون نسبت به آینده اقتصادی و سیاسی بین المللی ناامید هستند.
دارایی های امن و ریسکی کدامند
دارایی های امن
معمولاً اوراق خزانه داری آمریکا و اوراق دولت آلمان جزو دارایی های کم ریسک محسوب می شوند. همچنین شرکت هایی که رشد پایین اما سودآوری ثباتی دارند میتواند جزو دارای های امن محسوب شوند. در میان ارزها “درحال حاضر” دلار آمریکا و “معمولا” ین ژاپن جزو دسته ارزهایی است که جزو سرمایه های امن محسوب می شود و معمولاً مورد تقاضای بازار است.
دارایی های ریسکی
سهام مهمترین دارایی ریسکی است. در واقع فعالیت شرکت ها وابستگی زیادی به رشد اقتصادی دارد. پس اگر وضعیت اقتصادی و اخبار سیاسی مناسب نباشد، سهام میتواند یکی از دارایی های ریسکی باشد. در بازار کالا هم مس و نفت دارای ریسک بالاتری نسبت به سایر کالاها می باشد.
تشخیص جهت ریسک در بازار
در حالی که قیمت دارایی در نهایت روند سنتیمنت یا احساسات ریسک در بازار را نشان می دهد ، سرمایه گذاران اغلب می توانند علائم تغییر احساسات را از طریق درآمدهای شرکت ها، داده های کلان اقتصادی ، اقدامات و بیانیه های بانک مرکزی و سایر عوامل متوجه شوند.
بازار ریسک پذیر (Risk-on) اغلب ترکیبی از افزایش سود شرکت ها ، چشم انداز اقتصادی خوش بینانه ، سیاست های تسهیل کننده بانک مرکزی و پیش بینی هاست.
همچنین می توانیم فرض کنیم که افزایش معاملات در بورس نشانهای از بازار ریسک پذیر است. سرمایه گذاران احساس می کنند بازار توسط فاندامنتالهای قوی و مؤثر پشتیبانی می شود. لذا نسبت به بازار و چشم انداز آن خوش بین بوده و ریسک کمتری احساس می کنند.
در مقابل، محیط های ریسک گریز (Risk-off) می تواند ناشی از کاهش گسترده درآمد شرکت ها ، ضعفه داده های اقتصادی ، سیاست نامشخص بانک مرکزی و سایر عوامل مشابه باشد.
افت معاملات در بازار بورس یکی دیگر از نشانه های بازار ریسک گریز است. زیرا سرمایه گذاران می خواهند از ریسک خودداری کننداز انجام معاملات سرباز میزنند.
بازدهی در دوره های ریسک
با توجه به توضیحات بالا متوجه شدیم که سنتیمنت ریسک در بازار با عکس العمل سرمایه گذاران در خصوص دارایی های ناامن، رابطه عکس دارد . با افزایش احساسات ریسک، سرمایه گذاری در دارایی های ریسکی کاهش میبابد و با کاهش احساسات ریسک، سرمایه گذاری در دارایی های ریسکی افزایش می یابد.
در بازار فارکس اگر میخواهید بر روی اونس جهانی طلا معامله کنید که نسبت به دلار سنجیده می شود، طلا به خاطر ارزش ذاتی که دارد نسبت به دلار آمریکا بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. پس در موارد ریسک گریزی شانس صعود طلا نسبت به دلار آمریکا بالاتر است.
در توضیح دقیق تر؛ با افزایش ریسک در بازار ، سرمایه گذاران از دارایی های پر ریسک به سمت اوراق قرضه، اوراق خزانه، طلا ، پول نقد و سایر پناهگاه های امن می روند. با وجود اینکه بازدهی این دارایی ها چندان قابل توجه نیست. اما در دوران خطرناک بازار ، این نوع دارایی ها از پروتفوی سرمایه گذار محافظت می کنند.
با کاهش ریسک در بازار ، دارایی های کم بازده و امن با اوراق های با بازدهی بالا ، سهام ها ، کالاها و سایر دارایی های ریسک پذیر تر جایگزین می شوند. هر زمان که ریسک کلی موجود در بازار پایین تر باشد، سرمایه گذاران تمایل بیشتری به افزایش ریسک پذیری پروتفوی خود برای دستیابی به سود بیشتر دارند. / اینوستوپدیا
میزان ریسکپذیری در انواع بورس
اگر شما هم از سرمایه گذاری در بورس بعنوان یک شیوه ی درآمدزایی با بازدهی سریع احساس ناخوشایندی دارید نگران نباشید؛ چون در این وضعیت تنها نیستید . این حس غالبا ازشنیدن عاقبت داستان وضعیت سرمایهِ سرمایه گذاران غیر حرفه ای که نیمی از سهامشان را در یک سرمایه گذاری نامناسب در بازار بورس، عرض چند دقیقه از دست داده اند؛ ایجاد می شود . اما سرمایه گذاری در بورس نیازمند یک ویژگی فردی ست و آن این است که بتوان همچون یک آونگ میان احساسات متعدد از قبیل ترس، حرص و طمع، ریسک و خویشتن داری در نوسان بود . تیم تحلیل گران رویای سبز با هشت سال فعالیت مستمر در حوزه بورس همراه شما هستند تا میان احساسات متعددتان توازن برقرار کنید و با منطق و عقل حسابگر به خلق ثروت بپردازید .
چرا برای سرمایه گذاری بورس را انتخاب کنیم؟
با توجه به نوسانات نرخ ارز، افزایش بی رویه نرخ تورم و کاهش هر روزه ارزش پول در ایران، طبیعی است که به فکر سرمایه گذاری در حوزه ای شویم که نه تنها ارزش دارایی مان در طول زمان دچار رکود نشود؛ بلکه منجر به خلق ثروت شود . هر شخص در پی حفظ و افزایش ارزش دارایی هایش به نوعی از سرمایه گذاری روی می آورد؛ هجوم ناگهانی به سمت ارز، مسکن، خودرو و طلا باعث بهم خوردن تعادل بازار شده و اقتصاد کشور را دچار بحران کرده است . باید در نظر گرفت توسعه کشور از طریق رونق تولید صورت می گیرد و بررسی بازارهای مختلف بیانگر این است که بورس و بازار سهام در طی این سال ها عملکرد بهتر و قوی تری نسبت به سایر بازارها داشته است . و در مقایسه با تورم بازار بورس در تمامی دوره ها، رشد بیشتری داشته است .
واقعیت این است که سرمایه گذاری در بورس یک فعالیت کاملا ریسکی است . اما نوعی از نظم پیش برنده در روند سرمایه گذاری، این ریسک را تبدیل به یکی از کارامد ترین شیوه های خلق ثروت در سرتاسر جهان کرده است . بهتر است کمی بیشتر با ساز و کار بورس آشنا شویم تا میزان خطا را کاهش دهیم .
بازار بورس از طریق خرید و فروش سهام و اوراق بهادار بواسطه سهامداران در جریان است . سهام هر سرمایه گذار میزان سرمایه او است، به عبارت دیگر میزان مشارکت او در یک شرکت سهامی عام می باشد . قیمت سهام متناسب با میزان عرضه و تقاضا تعیین می شود، با این وجود قیمت ها توسط متخصصان بازار بورس کنترل می شود تا بازار ریتمی منظم و عادلانه داشته باشد .
سهام شرکت ها به دو گروه “سهام ممتاز” و “سهام عادی” تقسیم می شوند و در ایران تنها “سهام عادی” موجود است .
نحوه سرمایه گذاری در بازار بورس به دو شیوه مستقیم و غیر مستقیم صورت می گیرد .
در سرمایه گذاری مستقیم، شخص سرمایه گذار با آگاهی از وضعیت بازار بورس، آن را تحلیل کرده و مستقیما به خرید و فروش اوراق بهادار می پردازد . اشراف به بازار سرمایه، تخصص در امر سرمایه گذاری و تشخیص درست زمان خرید و فروش سهام لازمه خلق ثروت است . در غیر این صورت شخص متحمل زیان خواهد شد .
در سرمایه گذاری غیر مستقیم، شخص سرمایه گذار به دلیل نداشتن دانش و تخصص کافی در این حوزه مدیریت سرمایه خود را در اختیار شرکت های واسطه می گذارد تا افراد خبره به نمایندگی از او در حوزه های کم ریسک با بازدهی بالا سرمایه گذاری کنند و بیشترین سود آوری و خلق ثروت را رقم بزنند . این کار از طریق کارگزاری ها انجام می شود .
کارگزاری
سهام داری در بازار بورس، به این معنا نیست که شخص سهامدار می تواند به میزان سهامش در روند ساز و کار منبعِ سهام دخالت کند، بلکه از طریق کا رگزاری به معامله می پردازند .
کارگزاری ها، نهاد هایی متشکل از افراد خبره و متخصص در حوزه مسائل مالی هستند که به نمایندگی از سهام داران در بازار بورس به معامله سهام می پردازند و در قبال آن حق العمل دریافت می کنند . کارگزاران بورس بایستی قبل از فعالیت در کارگزاری ها، آزمون های کارگزاری را پذیرفته شده و صلاحیت خود را به تائید سازمان بورس برسانند . سازمان بورس به اشخاص پذیرفته شده متناسب با توانایی اش، گواهی می دهد . کارگزاران باید نسبت به وضعیت اقتصادی جامعه، بازار سهام و اوراق و بازار کالا اشراف کامل داشته باشند؛ تا بتوانند بهترین اقدام را در معاملات بورسی داشته باشند .
از خدمات کارگزاری ها می توان به پذیرش سفارش معاملات کالا و اوراق بهادار، معاملات بورسی، بازارهای خارج از بورس و پ ذیرش درخواست های صدور و ابطال واحدهای صندوق سرمایه گذاری به نمایندگی از مشتریان، به صورت اینترنتی و یا بصورت معاملات برخط، بدون حضور فیزیکی مشتریان اشاره کرد .
البته کارگزاران علاوه بر خدمات معاملات سهام که ذکر شد ، خدمات دیگری همچون صندوق سرمایه گذاری ، سبدگردانی ، مشاوره و آموزش را هم به سهامداران ارائه می دهند .
همه ی کارگزاری ها دارای صلاحیت و مجوز هستند؛ اما تفاوت آن ها با یکدیگر در میزان تجربه و فعالیت در بازار بورس است؛ عملکرد ضعیف یک کارگزاری می تواند تبعات جبران ناپذیری برای سرمایه شما داشته باشد . پیش از انتخاب کارگزاری، پیشنهاد می کنیم با مشاوران سرمایه گذاری رویای سبز مشورت کنید تا آگاهانه بهترین تصمیم را بگیرید .
صندوق سرمایه گذاری
بازار بورس نهادهایی را تحت نظارت خود تشکیل داده است تا افرادی که با ساز و کار سرمایه گذاری آشنا نیستند، سرمایه خود را تحت اختیار این نهاد ها قرار دهند و تنها از سود حاصل از سرمایه گذاری استفاده کنند . متخصص ان این صندوق ها سرمایه در اختیارشان را،متناسب با وضعیت بازار، به صورت اوراق بهادار، سپرده های بانکی، سهام، اوراق قرضه و … در میزان ریسکپذیری در انواع بورس بخش های مختلف بورس، به دنبال کسب بازدهی مناسب سرمایه گذاری می کنند .
این صندوق ها به چهار گروه تقسیم می شوند و میزان ریسکشان در معاملات با هم متفاوت است .
– صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت هفتاد و پنج درصد از دارایی را به خرید اوراق با درامد ثابت اختصاص می دهد و بالاترین میزان ضمانت را در حفظ سرمایه دارد . این صندوق برای افرادی که ریسک پذیری پایین تری دارند مناسب است .
– صندوق سرمایه گذاری در سهام هفتاد درصد از سرمایه را به سهام شرکت ها اختصاص می دهد و سود دهی بالایی دارد . این نوع سرمایه گذاری بیشتر برای افرادی که ریسک پذیر هستند توصیه می شود .
– صندوق سرمایه گذاری مختلط میزان ریسک پذیری و سود ش ، مابین دو نوع قبلی است . حداقل 40 درصد از میزان دارایی ر ا به صورت سپرده بانکی و اوراق مشارکت سرمایه گذاری می کند و مابقی دارایی در بورس سرمایه گذاری می شود .
– صندوق سرمایه گذاری قابل معامل ه که می تواند از هر سه نوع صندوق فوق باشد و تفاوت این صندوق با دیگر صندوق ها تنها در نحوه خرید و فورش واحدهای این صندوق است ؛ می تواند مانند سهام شرکت های بورسی در بازار سرمایه خرید و فروش انجام ده د . اما برای خرید و فروش از طریق این صندوق نیاز به کد بورسی هست .
با توجه به تنوع بالای صندوق های سرمایه گذاری و سخت شدن انتخاب، مشاوران سرمایه گذاری رویای سبز، آماده اند تا تجربیات و دانش خود را در اختیار شما بگذارند .
سبد گردانی :
سبدگردانی یا مدیریت پرتفوی یکی از خدمات کارگزاری های بورس است که مدیریت سهام، اوراق بهادار و هرگونه سرمایهِ سرمایه گذار را به افراد خبره واگذار می کند . و سود سرمایه خود را دریافت می نماید . این شخص حقوقی،سبد گردان نامیده می شود .
از مزیت های سبدگردانی نسبت به صندوق سرمایه گذاری، می توان به این نکته اشاره کرد که سبدگردان زمانی دستمزد خود را از سود حاصل کسر می کند که بتواند بیشتر از سود سپرده کوتاه مدت بانک، برای سرمایه گذار در بورس سود آوری کند . بدین ترتیب، سبد گردانان تمام تلاش خود را می کنند تا به بیشترین سود ممکن دست یابند .
برخلاف صندوق سرمایه گذاری، در سبد گردانی خدمات به صورت اختصاصی به هر فرد ارائه می شود .
شاخص بورس
شاخص بورس عددی است که بواسطه ی آن می توان تغییرات و نوسانات یک یا چند متغیر بازار بورس را در برهه ای از زمان بررسی کرد . با توجه به چند وجهی بودن بورس،شاخص های متعددی تعریف شده تا بتوان وضعیت بورس را از جنبه های گوناگون بررسی کرد . از مهمترین شاخص های بازار بورس می توان به شاخص کل و شاخص قیمت اشاره کرد .
شاخص کل نشان دهنده میانگین بازدهی سرمایه گذاران است و سطح عمومی قیمت و سود سهام شرکت های پذیرفته شده را نشان می دهد .
شاخص قیمت نشان دهنده روند عمومی قیمت سهام تمامی شرکت های فعال در بازار بورس را نشان می دهد .
هرچند شاخص نشانگر وضعیت عملکرد بازار بورس است،اما مثبت یا منفی بودنش دلیل بر مثبت یا منفی بودن کل بازار بورس نیست . گاهی وضعیت چند شرکت بزرگ میتواند بر روی شاخص تاثیر بگذارد؛ بدین ترتیب نباید تحت تاثیر یکجانبه شاخص قرار گرفت .
کد بورس
شاخص بورس عددی است که بواسطه ی آن می توان تغییرات و نوسانات یک یا چند متغیر بازار بورس را در برهه ای از زمان بررسی کرد . با توجه به چند وجهی بودن بورس،شاخص های متعددی تعریف شده تا بتوان وضعیت بورس را از جنبه های گوناگون بررسی کرد . از مهمترین شاخص های بازار بورس می توان به شاخص کل و شاخص قیمت اشاره کرد .
شاخص کل نشان دهنده میانگین بازدهی سرمایه گذاران است و سطح عمومی قیمت و سود سهام شرکت های پذیرفته شده را نشان می دهد .
شاخص قیمت نشان دهنده روند عمومی قیمت سهام تمامی شرکت های فعال در بازار بورس را نشان می دهد .
هرچند شاخص نشانگر وضعیت عملکرد بازار بورس است،اما مثبت یا منفی بودنش دلیل بر مثبت یا منفی بودن کل بازار
سازمان بورس برای سهولت در امر خرید و فروش سهام، یک شناسه عددی برای هر سهامدار تعریف کرده است . این کد همچون کد ملی منحصر به فرد می باشد . شخص سرمایه گذار برای خرید و فروش سهام، نیازمند دریافت کد بورسی است و با حضور در کارگذاری و ارائه مدارک شناسایی،کد بورسی خود را دریافت می کند تا بواسطه آن در بازار بورس شناسایی شود و مجوز دسترسی به سامانه معاملات کارگزار را داشته و به معامله بپردازد .
بورس نیست . گاهی وضعیت چند شرکت بزرگ میتواند بر روی شاخص تاثیر بگذارد؛ بدین ترتیب نباید تحت تاثیر یکجانبه شاخص قرار گرفت .
موسسه حقوقی و داوری بین المللی رویای سبز پیوسته درتلاش است تادرجهت رضایت شما کاربران عزیز گام بردارد.از این برای کسب اطلاعات بیشتر و اگاهی از بروزترین اخبار حقوقی میتوانید با مشاوران ما باشید.
راه های کاهش ریسک سرمایه گذاری در بورس
سرمایهگذاریهای فردی شما بهطور معمول در دو کلمه خلاصه میشود: «ریسک» و «پاداش». قانون کلی این است که پاداش بالقوه بیشتر، خطر بیشتری نیز به همراه دارد. اما این قانون به ترتیب معکوس صادق نیست. خطر بیشتر، لزوما به پاداش بالقوه بیشتری تبدیل نمیشود. گاهی اوقات ریسک بیشتر، فقط ریسک بیشتر میزان ریسکپذیری در انواع بورس با پاداش کم است. ریسک چیز بدی نیست. اما شما باید آگاه باشید که با داراییهای سرمایهگذاری خود چه نوع ریسکی را میخواهید بپذیرید و چگونه میتوانید سطح غیرقابلقبول ریسک را کاهش دهید. در این مقاله قصد داریم با ارائه ترفندهایی برای کاهش ریسک سرمایه گذاری، شما را یاری کنیم.
تحمل خود را در برابر انواع مختلف ریسک تعیین کنید
هر سرمایهگذاری شامل مقداری از سطح ریسک است. درک نوع ریسک یا ترکیبی از انواع ریسک در کاهش این خطرات پیش رو، ضروری است. دو عاملی که میتواند به شما کمک کند میزان تحمل ریسک خود را تعیین کنید، عبارتند از:
- میزان خالص سرمایه شما
- تعیین میزان ریسکپذیری
ارزش خالص سرمایه شما، داراییهای شما منهای بدهیها هستند. ریسک سرمایه شما پولی است که اگر در یک سرمایهگذاری ضرر کنید، تأثیری در سبک زندگی شما نخواهد داشت. اگر از دارایی خالص بالایی برخوردارید و دارای میزان ریسک قابلتوجهی هستید، توانایی تحمل ریسک بالاتری دارید. اگر ارزش خالص شما کم است و سرمایه ریسک چندانی ندارید، احتمالا با سرمایهگذاریهای محافظهکارانه و کمخطر وضعیت بهتری خواهید داشت و حتما با کاهش ریسک سرمایه گذاری روبهرو خواهید بود.
دقت کافی و واقعبینی مهم هستند
بهطور خلاصه، این مسئله به معنای تحقیق در مورد سرمایهگذاریهای قبلی شما است. شما باید موارد زیر را بررسی کنید:
- تاریخچه سرمایهگذاری
- رشد درآمد
- تیم مدیریتی
- میزان بدهی
این نتایج را با داراییهای دیگر در سبد سرمایهگذاری جدید خود، مقایسه کنید. یکی از معیارهایی که برای کاهش ریسک سرمایه گذاری باید مراقب آن باشید، نسبت ریسک به ریوارد است. شما با تحلیل میزان ریسک و میزان پاداشی که برای هر سرمایه در نظر دارید، بهتر پیش خواهید رفت.
تنوع سازی را مهم بدانید
متنوع سازی با پخش سرمایه در محصولات مختلف، از جمله راه های کاهش ریسک سرمایه گذاری در میزان ریسکپذیری در انواع بورس بورس است. بهعنوان مثال، ممکن است 25 درصد پول سرمایهگذاری خود را در سهام الف، 25 درصد را در گواهی سپرده بیمه فلان سازمان، 25 درصد را در اوراق قرضه و 25 درصد دیگر سرمایه خود را در املاک و مستغلات قرار دهید. اگر شرکت الف با بازده کمی مواجه شود، شما همچنان سود کسب خواهید کرد، اما پتانسیل سود شما کاهش مییابد. زیرا فقط بخشی از پول شما در سهام سرمایهگذاری شده. اگر سرمایه کمی در الف داشته باشید، ضرر شما نیز محدود است، زیرا 75 درصد از پول شما در محصولات دیگر سرمایهگذاری میشود.
سرمایهگذاریهای خود را بهطور منظم کنترل کنید
تخصیص مناسب سرمایه شما به عواملی مانند مدتزمان سرمایهگذاری و خلقوخوی سرمایهگذاری شما بستگی دارد. بهعنوان مثال، یک سرمایهگذار محافظهکار ممکن است 40 درصد از پرتفوی خود را در اوراق قرضه میانمدت، 25 درصد را در سهام بزرگ، 10 درصد را در اوراق کوتاهمدت، 10 درصد را در سهام متوسط و 10 درصد را در سهام کوچک، قرار داده باشد. لازم است که حداقل یکبار در سال، دارایی خود را ارزیابی کند و داراییهای جدید را در صورت لزوم خریداری کرده یا بفروشد تا سبد سهام خود را به تخصیص مناسب داراییهای جدید برساند. در نتیجه لازم است برای کاهش ریسک سرمایه گذاری، در صورت لزوم منابع خود را دوباره بررسی کنید.
از تحلیل تئوری نوین پرتفوی استفاده کنید
نظریه پرتفوی مدرن (MPT) نظریهای در مورد چگونگی ایجاد سرمایهگذاری ریسکپذیر، برای ایجاد حداکثر بازده مورد انتظار، بر اساس سطح معینی از ریسک بازار است. هری مارکوویتز در مقاله خود «انتخاب سبدگردانها» که در سال 1952 در یک مجله مالی چاپ شد، پیشگام این نظریه بود. وی بعدا برای کارش در مورد نظریه مدرن سبدگردانها، جایزه نوبل دریافت کرد.
تئوری نوین پرتفوی، استدلال میکند که ویژگیهای ریسک و بازده سرمایهگذاری نباید بهتنهایی مشاهده شوند. بلکه باید از طریق تأثیر سرمایهگذاری روی ریسک و بازده کل سبدگردان ها ارزیابی شود. MPT نشان میدهد که یک سرمایهگذار میتواند مجموعهای از داراییهای متعدد را ایجاد کند که بازده را برای یک سطح معین از خطر، به حداکثر برساند. به همین ترتیب، باتوجه به سطح بازده مورد انتظار، یک سرمایهگذار میتواند یک پرتفوی با کمترین ریسک ممکن ایجاد کند. بر اساس معیارهای آماری مانند واریانس و همبستگی، عملکرد یک سرمایهگذاری فردی، کمتر از تأثیر آن بر کل سبدگردانها است. این مهم را در کاهش ریسک سرمایه گذاری خود فراموش نکنید.
انتخاب پرتفوی چه تأثیری در کاهش ریسک سرمایه گذاری دارد؟
MPT فرض میکند که سرمایهگذاران از ریسکپذیری بالا رنج میبرند. به این معنی که آن ها برای یک سطح مشخص از بازده، پرتفوی کمخطرتر را به نمونه پرخطر ترجیح میدهند. بهعنوان یک موضوع عملی، گریز از ریسک نشان میدهد که اکثر مردم باید در چندین کلاس دارایی، سرمایهگذاری کنند. این مسئله اهمیت متنوع سازی را برای ما بیشتر میکند.
برای درک بهتر این موضوع، ضربالمثل بهظاهر تکراری اما مهم را به یاد بیاورید: «تمام تخممرغهایتان را در یک سبد نگذارید». این مسئله به این معناست که هنگام ورود به عرصه بورس، نباید تمام سرمایه خود را روی یک منطقه متمرکز کنید. بهتر است که با تکیه بر میزان ریسکپذیری در انواع بورس یک تحلیل تکنیکال حرفهای، سرمایه خود را به 4 یا 5 قسمت تقسیم کنید.
نحوه انتخاب پرتفوی بهینه
سبد سهام بهینه به سبد سهامی گفته میشود که سهام پیکربندیشده و درستی را در خود داشته باشد. این سبد، از نظر آماری، بازدهی مطلوب را در سطح معینی از ریسکِ پذیرفتهشده توسط یک سرمایهگذار، ارائه میدهد. تجزیه و تحلیل پرتفوی با فرض اینکه سرمایهگذاران سعی میکنند با وسواس زیاد ریسک را به حداقل برسانند، در حالی که به دنبال بالاترین بازده هستند، بر مفهوم بهینه سبدگردانها تأکید دارد. طبق این تئوری، سرمایهگذاران باید تصمیماتی منطقی برای دستیابی به حداکثر بازده، در سطح قابلقبول ریسک خود، اتخاذ کنند.
سبدگردانها با ریسک بهینه، بهطور کلی در وسط منحنی ریسک تناسب قابل قبول میان ریسک و بازده خود یافت میشوند. اگر فرد از منحنی بالاتر برود، به معنای ریسک بیشتر است. به همین ترتیب، اگر فردی در پایین منحنی حرکت کند، به معنای پرتفویهای کمخطر / کمبازده خواهد بود.
برای بلندمدت سرمایهگذاری کنید
بورس اوراق بهادار از لحاظ تاریخی، در درازمدت، عملکرد خوبی داشته است. اگر سهام را با پولی خریداری کنید که ممکن است بهزودی به آن نیاز داشته باشید، ممکن است مجبور شوید در دورهای که قیمت سهام پایین است، سهم خود را بفروشید. پس با مدیریت سرمایه، برای سرمایه گذاری بلندمدت برنامه ریزی نمایید. این اصل یکی از مهمترین مؤلفهها برای کاهش ریسک سرمایه گذاری است.
در نهایت، برای کاهش ریسک سرمایه گذاری خود، بهتر است قبل از ورود به این عرصه، تمام راهکارها و اصول مهم را آموزش ببینید. با فراگیری این موارد، درصد ریسک سرمایهگذاری شما نیز پایین خواهد آمد. آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی به شما در سرمایه گذاری اصولی و حرفه ای کمک شایانی خواهند کرد.
مدیریت سرمایه چیست | با 5 رکن اصلی این نوع مدیریت آشنا شوید
مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی اما کاملا شخصی و مختص به هر سرمایهگذار است و بنا بر شخصیت، روحیات و اهداف مالی افراد، متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، سن سرمایهگذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است. در مرحله بعدی کسب سود و افزایش سرمایه در اولویت قرار میگیرند.
مدیریت سرمایه دانشی است که اگر به نحو درست از آن استفاده شود، نه تنها موجب بقای سرمایه میشود، بلکه سودآوری و افزایش سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، سرمایه گذار باید بیاموزد چگونه سرمایه خود را با توجه به مدلهای سرمایهگذاری خود، به درستی مدیریت کند.
فهرست عناوین مقاله
اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی
در سالهای اخیر شاخصهای بازار سهام رشد چشمگیری داشته و سرمایه گذاران با سرمایههای خرد و کلان و با هر میزان مهارت و تخصص مالی وارد این بازار شدهاند. اگرچه روشهای مطمئن و کم ریسکتری مانند صندوقهای سرمایهگذاری وجود دارد، اما افراد زیادی ترجیح میدهند خودشان به معاملات سهام بپردازند.
جهت سرمایهگذاری منطقی و آگاهانه، لازم است سرمایه گذار قبل از ورود به بازار مفهوم و ارکان اصلی معاملهگری از جمله ت حلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی، روانشناسی و مدیریت سرمایه را بیاموزد. در این میان، فراگیری مدیریت سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به طور مستقیم در بقای افراد در بازار تاثیرگذار است و میتوان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه دانست.
مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟
مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده میشود، دانش و مهارت سرمایهگذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است. در واقع سرمایه گذار برای کسب بازده مورد انتظار خود، میبایست ریسک مشخصی را متحمل شود؛ اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین، باید مقادیر بازده و ریسک پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مشخص شود به گونهای که در مقابل انتظار کسب سود معقول، ضرر احتمالی نیز کم باشد.
قوانین مدیریت ریسک در معاملات تاثیر به سزایی در راستای کاهش ضرر و زیان دارد. یک استراتژی معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه، علاوه بر پیشگیری از ضررهای غیر منتظره، به تدریج موجب رشد سرمایه خواهد شد. مدیریت سرمایه و حتی دیگر ابزارهای مالی در معاملات سهام ، واحد و مشخص نیست و به شخص سرمایه گذار بستگی دارد. در واقع جزئیات و نحوه اعمال آن، با توجه به دیدگاه سرمایهگذار، اهداف مالی، تفکر و روحیات او متفاوت است. بنا بر چنین معیارهایی، رویکرد سرمایهگذاران اعم از ریسکگریز و ریسکپذیر بودن مشخص میشود.
رعایت اصول مدیریت سرمایه
به طور کلی نمیتوان برای همه سرمایه گذاران قواعد واحدی تجویز کرد و معاملهگران باید از قواعدی متناسب با شخصیت خود استفاده کنند. بطور مثال، میزان پذیرش ریسک در افرادی که در موقعیتهای معاملاتی دیدگاه کوتاه مدت دارند به نسبت افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، متفاوت است. افراد زیادی با رویای ثروتمند شدن در زمان کوتاه وارد بازار سهام میشوند؛ چنین سرمایهگذارانی را نمیتوان ریسک پذیر توصیف کرد زیرا واژه ریسک برای آنها تعریف نشده است زیرا آنها در محاسبات ذهنی خود فقط به سود فکر میکنند. ممکن است چنین سرمایه گذارانی مدتی سود بالایی را تجربه کند اما به دلیل عدم توجه به دانش مدیریت سرمایه و پذیرش ریسک نامحدود، ثروت خود را به نابودی میکشانند.
بیشتر بخوانید: سبد سهام چیست
وجه تمایز اصلی معاملهگران موفق با دیگر سرمایه گذاران، رعایت اصول مدیریت سرمایه است که برای آن روشهای مختلفی ارائه شده است. روشهای کلاسیک اغلب تئوری و شامل محاسبات ساده هستند و مدلهای نوین آن، بر مبنای جداول و فرمولهای پیچیده ریاضی شکل گرفتهاند. این روشها به طور کلی بر مبنای ارزیابی ریسک در موقعیتهای معاملاتی و به صورت انفرادی است که در نهایت قوانین و چهارچوبهای مشخصی را برای محدوده ریسک پذیری معاملهگران تعیین میکند.
ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید
اگرچه برای مدیریت سرمایه فرمول و روش واحدی وجود ندارد اما شاخصهای مرسومی وجود دارند که از آنها برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و بررسی دقیق موقعیتهای معاملاتی در بازار استفاده میشود. ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه پنج رکن اصلی مدیریت سرمایه است که به هر کدام جداگانه میپردازیم.
سرمایه گذار برای آنکه معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد، باید این شاخصها را در هر موقعیت معاملاتی و پیش از ورود به آن بارزیابی کرده و درباره آنها تصمیمگیری کند. پس از تعیین این موارد، نقاط خروج و نیز سود و زیان مورد انتظار از معاملات مورد نظر با دقت مشخص میشود. مدیریت سرمایه در موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش حیاتی دارد و چشم پوشی از آن قطعا به شکست منتهی خواهد شد.
ریسک از بنیادیترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایهگذاری است. اجتناب از ریسک در دنیای معاملات غیرممکن است و میبایست در محاسبات منطقی و برای سرمایهگذاری هوشمندانه، درصد مشخصی از آن را در نظر گرفت. تعیین میزان ریسک قبل از ورود به معامله از اصولیترین رسوم انجام معاملات موفق است. برای این منظور، سرمایه گذار باید مشخص کند که در معامله مورد نظر، چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه قابل تحمل و منطقی خواهد بود.
سرمایه گذار بنا بر منطق سرمایهگذاری در بازار، باید به میزان ریسک تعیین شده پایبند باشد؛ زیرا گاهی ممکن است با وسوسه تحمل ریسک بیشتر در ازای سود بالاتر، شاهد یک روند نزولی طولانی مدت باشد و یک ریسک نامحدود را متقبل شود.
بازده
سود حاصل از سرمایهگذاری، بازده نام دارد. مفهوم بازده نیز همانند ریسک به صورت درصد بیان میشود و بر مبنای دوره زمانی، عملکرد سایر داراییها در این دوره و شاخصهای پولی ارزیابی میشود. بازدهی سرمایهگذاران در بازار سهام، از طریق افزایش قیمت سهم میزان ریسکپذیری در انواع بورس و سود نقدی سالانه آن حاصل میشود. بازده مطلوب میتواند تابعی از دیدگاه سرمایهگذاری، هزینههای معاملاتی، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. به همین دلیل معیار مشخصی برای تعیین درصد بازده بهینه وجود ندارد. در واقع کسب بازده مطلوب تا حد زیادی، نتیجه مهارت سرمایه گذاران در معاملهگری است که توانستهاند مدیریت سرمایه را در تمام مراحل موقعیتهای معاملاتی خود، از لحظه ورود تا خروج اعمال کنند و بهترین نتیجه ممکن را بدست آوردند.
حجم معاملات
تعداد واحدهایی از یک دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمت معادل مالکیت آن را بدست میآورد، حجم معاملات نامیده میشود. واحد شمارش داراییها در بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. به عنوان مثال شمش طلا را در واحد گرم، ارز را بر مبنای اسکناس با عدد مشخص و سهام را با برگه سهم معامله میکنند. به بیان ساده، حجم معاملات در بازار مالی از طریق تقسیم سرمایه بر قیمت واحد دارایی تعیین میشود.
منظور معاملهگران از تعیین حجم معاملات در بازارهای سرمایه، تعیین حجم بهینه موقعیت معاملاتی متناسب با ریسک احتمالی آن است. ورود به معامله با حجم بالا، ریسک بالاتر و در نتیجه بازدهی بیشتری خواهد داشت؛ استدلال این جمله این است که در صورت صحیح یا غلط بودن پیشبینی سرمایه گذار درباره وضعیت بازار، به دلیل در اختیار داشتن تعداد بیشتری از دارایی، نسبت سود و زیان آن نیز بیشتر خواهد بود. سرمایه گذار منطقی هیچگاه همه سرمایه خود را وارد یک موقعیت معاملاتی خاص نمیکند، بلکه حجم معامله خود را با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل تعیین میکند. در واقع باید بخشی از سرمایه وارد بازار شود و با تعیین نقاط خروج مشخص، قسمت کوچکی از دارایی در معرض ریسک قرار بگیرد.
نسبت بازده به ریسک
نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخصهای مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست میآید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایهگذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایهگذاری را بیان میکند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان میدهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد.
حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایهگذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسکپذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل میکند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود.
از مهمترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایهگذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسکهای غیر منطقی میشوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار میکند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسکهای سنگین و نابودکننده میشود. یک اصطلاح رایج بیان میکند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمیتواند و نباید ریسکهای نجومی را تحمل کند.
نسبت افت سرمایه
نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان میشود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده میزان ریسکپذیری در انواع بورس بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست میآید.
بیشتر بخوانید: چگونه در بورس ضرر نکنیم
به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کردهاند، اما تریدرهای حرفهای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشدهاند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشتهاند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.
قواعد مرسوم و توصیههای رایج در مدیریت سرمایه
- هر سرمایه گذار باید بر اساس شخصیت و رویکرد خود یک استراتژی معاملاتی برای خود در نظر بگیرد و به آن پایبند باشد.
- هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است و کسب سود و افزایش سرمایه در الویت بعدی قرار میگیرند.
- پیش از ورود به یک معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن معامله به دقت تعیین شود.
- محاسبه مقدار ریسک و بازده، یک تابع مستقیم از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات است.
- بنا بر اصول سرمایهگذاری و توصیه سرمایه گذاران موفق بازار سرمایه، حداکثر مقدار ریسک تعیین شده در هر موقعیت معاملاتی، نباید بیشتر از ۳ درصد باشد.
- کمترین مقدار مجاز در محاسبه نسبت بازده به ریسک در یک موقعیت معاملاتی، عدد ۱ است و در صورت کمتر میزان ریسکپذیری در انواع بورس بودن مقدار حاصل، ورود به این معامله خطای بزرگی خواهد بود.
- در صورتی که سرمایه گذار به چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت همزمان نیاز دارد، لازم است حداکثر ریسک قابل تحمل بین موقعیتهای معاملاتی تقسیم شود.
- زمانی که سرمایه گذار به بازده نجومی انواع معاملات اعتباری و اهرمی فکر میکند، باید ریسک سنگین و چند برابری آن را نیز در نظر بگیرد.
- توصیه میشود سرمایهگذار آستانه تحمل افت سرمایه خود را در موقعیتهای معاملاتی به طور دقیق مشخص کند. در صورت مواجهه با چند معامله زیانده که نسبت افت سرمایه به محدوده خطر رسید، لازم است سرمایه گذار فرآیند معاملاتی خود را بدون تعلل برای مدتی متوقف کند.
جمعبندی
یک سرمایه گذار پیش از ورود به بازار سرمایه باید مشخص کند که چه نوع معاملهگری است و چه سبک معاملاتی را در نظر دارد. بنا بر این موارد، یک استراتژی معاملاتی طراحی میشود که مدیریت سرمایه در بستر آن صورت میگیرد. در این استراتژی باید مشخص شود معامله در چه بازه زمانی انجام شود و گزینه سرمایه گذاری چه ویژگیها و جذابیتهایی داشته باشد. سرمایه گذاران حرفهای کاملا محتاط و ریسک گریز هستند و زمانی وارد یک معامله خواهند شد که ریسک آن درصد ناچیزی باشد.
همچنین برای ورود به معامله باید میزان سرمایه، نقاط ورود و خروج سرمایهگذاری و حد ضرر و حد سود تعیین شود که شما این موارد را بصورت اصولی و علمی در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته بصورت حرفه ای فرا می گیرید. علاوه بر این، نظم مهمترین شاخص رفتاری یک معاملهگر است و باید بتواند سرمایه خود را مطابق با استراتژی طراحی شده مدیریت کند. در مدیریت سرمایه، هیچ استراتژی معاملاتی نتیجهبخش نخواهد بود، مگر اینکه سرمایه گذار به اصول و قوانین آن پایبند باشد.
دیدگاه شما