دو مفهوم پرایس اکشن: “فضای آزاد” و “ناحیه ترافیکی”
کاملا واضح است که اکثر تریدرها دوست دارند معاملات شان مستقیما وارد سود شود و در واقع اسیر حرکات ساید و فرسایشی بازار نشوند. چون این حرکت ها بسیار خسته کننده بوده و در بیشتر موارد باعث میشوند تا تریدر نتواند احساسات خود را کنترل کند و در اثر ناامیدی از حرکت بازاردر جهت مدنظر، پوزیشن خود را ببندد.
در این مطلب میخواهیم به همین مکانیزم حرکت های بازار بپردازیم تا تفاوت مکان هایی که بازار به سهولت حرکت میکند و مکان هایی که قیمت بسیار ضعیف پیشروی خود را انجام میدهد، متوجه شویم. پس با طلاچارت همراه باشید.
فضای آزاد در مقابل ناحیه ترافیکی
“فضای آزاد” و “ناحیه ترافیکی” از مهمترین مفاهیم تحلیل تکنیکال هستند که البته زیاد به آنها توجهی نمی شود. در ادامه این دو مورد را بررسی خواهیم کرد.
فضای آزاد
فضای آزاد یا Free Space به قسمت هایی از چارت گفته می شود که موانع کمتری مثل سطوح حمایتی و مقاومتی در مسیر قیمت را مشاهده میکنیم. بنابراین هنگامی که قیمت مجددا به این فضاهای آزاد برسد، میتواند با سهولت بیشتری به حرکت خود ادامه دهد.
ناحیه ترافیکی
همانطور که حدس زده اید، این نواحی از نظر ساختاری کاملا با فضاهای آزاد فرق دارند. در مناطق ترافیکی تعداد زیادی از گیرهای قیمتی مثل حرکات رنج، نوسانات فراوان (سایه کندل ها) و حمایت ها و مقاومت های ماژور و مینور را مشاهده میکنیم. این نواحی میتوانند مانع از حرکت سریع قیمت و در نهایت بدست آوردن سودهای سریع و بی دردسر شوند.
بسیار خب؛ در ادامه چند نمونه از فضاهای آزاد و نواحی ترافیکی را در چارت واقعی مشاهده خواهیم کرد.
نواحی که تعداد زیادی حمایت و مقاومت زرد رنگ در آنها مشخص شده و در یک باکس آبی رنگ قرار دارند، همان نواحی ترافیکی هستند و آن بخش از چارت که در باکس های بنفش رنگ مشخص شده است و سطوح حمایتی و مقاومتی کمتری دارند، فضاهای آزاد می باشند.
حالا به طبیعت و شکل کلی حرکات قیمت در باکس های آبی و بنفش نگاه کنید و آنها را با یکدیگر مقایسه نمایید. کاملا واضح است که وقتی قیمت به یک فضای آزاد میرسد، به شکل بسیار نرم تر و راحت تری حرکت میکند؛ چون که مانع خاصی در مسیر خود نمی بیند!
در سوی مقابل وقتی قیمت به ناحیه ترافیکی میرسد، بسیار نوسانی می شود و نمی تواند به راحتی مسیر خود را طی کند. در واقع موانعی مثل حمایت ها و مقاومت ها باعث اذیت شدن قیمت و همچنین تریدر خواهند شد.
این دقیقا همان چیزی است که نشان میدهد چرا بعضی از تریدها به راحتی و بدون تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی کمترین دردسر به هدف میرسند اما بعضی ها به شدت روح و روان تریدر بیچاره را مورد عنایت قرار میدهند 🙂
حالا میخواهیم به سراغ قانون طلایی برویم…
قانون طلایی
در نواحی ترافیکی ترید نکنید و همیشه سعی کنید تریدهایی را انجام دهید که فضای آزاد را در مقابل خودشان می بینند!
هنگامی که قیمت فضای آزاد را پیش روی خود ببیند، حرکت خواهد کرد. در این نواحی قیمت بدون زحمت خاصی حرکت خواهد کرد و اگر در جای مناسبی ترید کرده باشید، ترید شما مستقیما وارد سود خواهد شد.
مزیت دیگری که ترید کردن در فضاهای آزاد دارد این است که سیگنال های خطا و جعلی را کمتر می کند. چرا که اگر در جهت درستی ترید کرده باشید، قیمت به سادگی در جهت شما حرکت میکند و درگیر حرکات آهسته و فشرده نخواهید شد.
برای تشخیص اینکه آیا تریدتان فضای آزاد مناسبی پیش روی خود دارد یا نه کافیست به سادگی نگاهی به چارت بیندازید و ببینید که بزرگترین ناحیه حمایتی یا مقاومتی سد راه قیمت کجاست. البته میتوان خطوط روند قدرتمند را نیز در نظر گرفت. در واقع ناحیه ای که قیمت را از یک حرکت راحت و بدون دردسر باز دارد!
اجازه بدهید نگاهی به چند مثال داشته باشیم…
نکته: توجه داشته باشید که نواحی حمایتی و مقاومتی در چارت های زیر با رنگ زرد و فضاهای آزاد با رنگ آبی نمایش داده شده اند.
در تصویر بالا یک الگوی پوشای صعودی قدرتمند را مشاهده میکنیم. ناحیه زرد رنگی که در بالاست یک مقاومت واضح است. اما از همه مهمتر فضای آزادی است که در زیر ناحیه مقاومتی قرار دارد و این همان مکانیست که میتواند به شما یک سود راحت تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی و بی دردسر را بدهد.
اما بر خلاف نمونه بالا، حالا تریدی را در ناحیه ترافیکی مشاهده کنید.
دوباره الگوی پوشای صعودی را با رنگ سبز مشخص کردیم که در واقع سیگنال ورود ما به پوزیشن خرید می باشد. فضای آزادی که بین نقطه ورود و اولین ناحیه مقاومتی سد راه قیمت داریم (که در واقع کف قبلی می باشد) را نیز با رنگ آبی مشخص کرده ایم. می بینید که بسیار کوچک است. فقط ۵ پیپ. در ادامه می بینید که قیمت با قدرت بالا رفت است اما مشاهده کنید بلافاصله و پس از برخورد به سطح بالاتر، دوباره افت شدیدی را تجربه کرده است.
برویم سراغ مثال بعدی!
پس از مشاهده الگوی پوشای صعودی، میبینیم که قیمت فضای آزاد خوبی را تا رسیدن به اولین ناحیه مهم پیش روی خود دارد. هیچ سوئینگ کف خاصی در نزدیکی قیمت فعلی وجود ندارد. بنابراین این ترید میتواند یک ترید راحت و بدون دردسر باشد.
در اینجا یک پین بار ظاهرا خوب مشاهده می شود. اما فضای آزادی وجود ندارد. چرا که قیمت در نزدیکی یک ناحیه فشردگی واقع شده است که به شکل الگوی مثلث آن را مشاهده می کنیم. بنابراین اگر بخواهیم بر اساس الگوی پین بار صعودی پوزیشن خرید بگیریم، باید این ناحیه را نیز در نظر داشته باشیم.
میبینید که قیمت بلافاصله بعد از اینکه کمی از پین بار بالاتر رفت، به ناحیه فشردگی و خط روند صعودی شکسته شده مواجه شده و سقوط کرده است. بعد از آن هم میبینید که قیمت کاملا حرکات نوسانی داشته و زمان زیادی را برای بالا رفتن تلف کرده است.
در پایان باید بگوییم که هر چقدر که فضای مقابل ترید شما آزادتر باشد، میتوانید انتظار حرکت راحت تر قیمت در جهت تریدتان را داشته باشید.
اندیکاتور MFI چیست؟
اندیکاتور شاخص جریان نقدینگی یا (Money Flow Index) از خانواده نوسانگرها میباشد که جریان ورود یا خروج نقدینگی به بازار را در قالب یک شاخص نشان میدهد. اما بررسی ورود و خروج نقدینگی به بازار چه اهمیتی دارد؟
بر اساس تئوری اقتصادی حجم پول، زمانی که حجم پول در بازاری افزایش مییابد قدرت خرید نیز به صورت موازی افزایش خواهد یافت و در نتیجه فروشندگان تمایل ندارند تا دارایی خود را با قیمت پایین عرضه کنند. عدم جذابیت قیمتهای پایین برای فروشندگان و همچنین افزایش تقاضای خریداران سبب میشود تا قیمتها افزایش یابد و مادامی که قیمتها باعث ارضای فروشندگان نشود شاهد روند افزایشی آن خواهیم بود. این موضوع به صورت عکس نیز صدق میکند؛ زمانی که نقدینگی از بازار خارج میشود طبیعتا تقاضا در بازار افت خواهد کرد و این اتفاق سبب میشود تا قیمتها کاهش یابند.
حال این تئوری را در بازار سرمایه مورد بررسی قرار میدهیم؛ زمانی که یک گزینه سرمایهگذاری مورد توجه فعالان بازار قرار میگیرد، به مرور زمان حجم زیادی پول وارد بازار خواهد شد و به تدریج قیمتها افزایش خواهند یافت. همچنین خروج پول از بازار میتواند شرایطی عکس را بوجود آورد و در نهایت منجر به کاهش قیمت گردد.
نحوه محاسبه اندیکاتور MFI
اندیکاتور MFI شباهت زیادی با اندیکاتور RSI دارد با این تفاوت که حجم معاملات نیز در محاسبات MFI لحاظ شده است. برخی از تحلیلگران معتقدند که MFI دقیقا همان اندیکاتور RSI میباشد، با این تفاوت که حجم نیز در محاسبات آن دخیل شده است. محاسبات اندیکاتور MFI بسیار ساده میباشد و در درجه اول قیمت بسته (Close) با بیشترین و کمترین تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی قیمت (High & Low) جمع میشود و تقسیم بر سه خواهد شد که به حاصل این میانگین اصطلاحا قیمت تایپیکالی گفته میشود.
در قدم دوم جریان نقدینگی محاسبه میگردد؛ جریان نقدینگی به سه دسته جریان مثبت، جریان منفی و جریان خنثی تقسیم بندی میشود:
- جریان نقدینگی مثبت: زمانی که قیمت تایپیکالی از قیمت روز گذشته بالاتر باشد در این حالت جریان نقدینگی مثبت است.
- جریان نقدینگی منفی: زمانی که قیمت تایپیکالی از قیمت روز گذشته پایینتر باشد در این حالت جریان نقدینگی منفی است.
- جریان خنثی نقدینگی: زمانی که قیمت تایپیکالی نسبت به روز گذشته تغییرلتی نداشته باشد در این حالت وضعیت خنثی دارد.
در قدم سوم نسبت نقدینگی محاسبه خواهد شد و این نسبت از تقسیم جریان نقدینگی مثبت بر منفی بدست خواهد آمد:
حال تمام داده های مورد نیاز برای محاسبه MFI تکمیل شده است و به راحتی میتوانیم بر اساس فرمول زیر شاخص جریان نقدینگی را محاسبه کنیم. البته تاکید میگردد که تحلیلگران تکنیکال هیچ نیازی به محاسبه MFI ندارند و صرفا جهت آموزش و تفهیم هرچه بهتر موضوع، نحوه محاسبه آن آموزش داده شده است.
سیگنال اندیکاتور MFI
اندیکاتور MFI شباهت بسیار زیادی به RSI دارد. این اندیکاتور مانند RSI در محدوده ۰ تا ۱۰۰ نوسان میکند و دو سطح ۲۰ و ۸۰ سطوح پر اهمیت این اندیکاتور را تشکیل میدهند. ناحیه بالای ۸۰ به عنوان ناحیه اشباع ورود نقدینگی به بازار و ناحیه زیر ۳۰ به عنوان ناحیه اشباع خروج نقدینگی نامگذاری میشوند.
سیگنال فروش اندیکاتور MFI:
زمانی که جریان نقدی پول وارد بازار میشود شاخص نمودار MFI شروع به رشد میکند و پس از گذر از سطح ۸۰ وارد ناحیه اشباع ورود نقدینگی میشود. به مرور زمان و با بالا رفتن قیمت، انگیزه لازم در بین عرضهکنندگان ایجاد میشود و به مرور شاهد افزایش فروش و خروج نقدینگی از بازار خواهیم بود. نشانه های فروش زمانی پررنگ خواهد شد که نمودار MFI از ناحیه اشباع ورود نقدینگی خارج شود و سطح ۸۰ را از بالا به پایین بشکند. در این حالت با توجه به خروج نقدینگی احتمالا شاهد شروع حرکت ریزشی قیمت خواهیم بود.
سیگنال خرید اندیکاتور MFI:
افزایش فروشهای بی امان و خروج نقدینگی از بازار به مرور زمان قیمت را کاهش میدهد. با توجه به افت قیمتها و افزایش ارزندگی، انگیزه لازم در بین سرمایهگذاران پدید خواهد آمد و به مرور زمان شاهد ورود نقدینگی در بازار خواهیم بود که این اتفاق منجر به حرکت نمودار MFI از ناحیه اشباع خروج نقدینگی به ناحیه تعادلی خواهد بود. بنابراین زمانی که سطح ۲۰ توسط خط MFI از پایین به بالا شکسته شد میتوانیم آن را به عنوان سیگنال خرید تلقی کنیم.
واگرایی و همگرایی در MFI:
یکی از ویژگیهای مثبت اندیکاتور MFI امکان بررسی ضعف در روند میباشد. این اندیکاتور همانند RSI در تشخیص واگرایی ها در کف و قلهها دقت نسبتا بالایی دارد. با توجه به اهمیت بررسی واگرایی در اندیکاتورها، MFI میتواند کمک بزرگی در زمینه تشخیص قدرت روند باشد.
فیلتر تشخیص سطوح حمایتی و مقاومتی
اهمیت تشخیص سطوح حمایتی و مقاومتی جهت تشخیص بهترین قیمت ترید کردن بر کسی پوشیده نیست.
برنده به نماد منتخبش تا زمانی وفادار است که سهم به حمایت معتبرش وفادار باشد
و بازنده چشم بر شکست ترندهای حمایتی میبندد و دل به اخبار رایگان به نام رانت میسپارد و اندک ضرر را به فاجعه میرساند
این تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی تفاوت مهمیست
و مهم نیست اکثریت بازنده چه می اندیشند
بازارها لبریز از موفقیت خواهان یک شبه هستند
همواره بر روی حمایت ها می فروشند و در مقاومت ها خریدارند و برنده را متقلب می خوانند
ویلیام دی گن : ” همه چیز تکراری است “
این فیلتر بعنوان یک ابزار کمکی بسیار خوب برای پیدا کردن این نقاط عمل خواهد کرد
بسیاری از افراد تنها با استفاده از همین شیوه تشخیص گپ های قیمتی و فواصل حمایت و مقاومت یک سهم اقدام به نوسانگیری از آن می کنند
تفاوت برنده و بازنده در همین نوع نگاه است
بازنده همواره ظاهر بین است و تنها نوک بینی خود را می بیند
❶ تشخیص حمایت و مقاومت های 30 و 60 روزه
❷ تشخیص و تعیین درصد فاصله حمایت و مقاومت 30 و 60 روزه
❸ تشخیص گپ ریالی حمایت و مقاومت 30 و 60 روزه
❹ تشخیص و تعیین روند صعودی و نزولی سهم
❺ تشخیص کراس میانگین صعودی و نزولی
❻ تشخیص رشد و کاهش اندیکاتور RSI با دوره 14 روزه
❼ بهره گیری از اندیکاتور EMA با دوره های 9 و 26 روزه
❽ امکان تغییر استراتژی
❾ قابلیت تنظیم و شخصی سازی بیشتر مطابق نیاز شما
بازنده زمانی می بیند که دیگر بسیار دیر است
و برنده در کف حمایتی بارش را بست
[حمایت فروشان گذشته بازندگان عصبی اکنون هستند]
پیروزیهایتان به دور از چشمان حسود
ما همه چیز رو برای شما ساده کردیم ، از نوسانگیری تا خرید و ارسال و پشتیبانی از محصول
پشتیبانی و ارسال فایل از طریق واتساپ و تلگرام ( 09335651220 ) علاوه بر دانلود اتوماتیک
پرداخت مستقیم و راحت برای خرید فیلتر تشخیص سطوح حمایتی و مقاومتی از طریق لینک های پرداخت مطمئن و امن زیر بدون تکمیل پروسه عضویت در سایت و بصورت مهمان :
9 دیدگاه برای فیلتر تشخیص سطوح حمایتی و مقاومتی
رضا نیک روش – مارس 28, 2022
کاملا کاربردی ممنونم
سروش زندگانی – مارس 7, 2022
این سومین فیلتری است که دارم از شما تهیه و استفاده می کنم ، هر کدوم عالی و بسیار کاربردی هستند
آرش نجفی – دسامبر 25, 2021
گاهی وقت ها اصلا نیاز نیست بدنبال پیدا کردن روش های بسیار پیچیده برای کسب سود در بازار بورس ایران باشی با همین روش بسیار ساده من دارم کسب سود می کنم و این فیلتر کار من رو در یافتن موقعیت عالی ساده و سریع کرده
نیما مهرابی – دسامبر 25, 2021
وب سایت شما بلحاظ تنوع در نیازهای فیلترهای بورسی بی همتاست
محسن عبدی – دسامبر 11, 2021
خیلی خیلی کاربردیه ممنونم از شما
امید سادات – دسامبر 5, 2021
کار شما واقعا درسته ، بقیه فقط ادای شما رو درمیارن
مهدی فروتن – نوامبر 16, 2021
کار شما عالی و خیلی کار درستید، ای کاش سایت بورس محدودیت دیتای 60 روزه رو برمیداشت اما به هر حال همین هم برای لحاظ کردن خیلی معتبر و خوبه
رضا حقدوست – فوریه 2, 2021
من علاوه بر فیلتر جادوگر چند تا مجموعه دیگه هم تهیه کردم و مطمئنم از محصولات شما
تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته
تحلیل تکنیکال یکی از بهترین روشهای بررسی و ارزیابی سهام در بازار بورس است. ابزارهای متنوعی در این بستر وجود دارد که معاملهگران بنا به اهداف و استراتژی معاملاتی خود، از این ابزارها برای تشخیص سطوح حساس استفاده میکنند. به صورت کلی تحلیل تکنیکال یک روش برای شناسایی فرصتهای مناسب برای ورود و خروج در سهمهای بورسی است.
بسیاری از سرمایهگذاران استراتژی معاملاتی خود را فقط بر اساس تکنیکال تدوین میکنند. یکی از ابزارهای بسیار مهم و کاربردی در این بستر، کندلها هستند. کندلها از انواع مختلفی تشکیل شدهاند که در این مقاله قصد داریم به کندل چکش و چکش معکوس بپردازیم. با ما همراه باشید.
کندل چکش چیست؟
کندل چکش یکی از الگوهای کندلی پرکاربرد در فرایند تحلیل سهمهای بورسی است. این الگو معمولا به صورت تک کندلی است و همیشه در انتهای روند نزولی تشکیل میشودو این کندل نمایش دهنده ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران است.
به عبارت دیگر، تشکیل کندل چکش در حالت نزولی سهم، نشانهای از بازگشت روند سهم خواهد بود. نامگذاری این کندل از شکل ظاهری آن برگرفته شده است.
کندل چکش دارای یک بدنه کوچک در قسمت بالا و یک سایه بلند در زیر بدنه است. سایه پایینی حداقل باید دو برابر بدنه چکش ارتفاع داشته باشد. یکی از نکات مهم در بررسی کندل چکش، تشخیص اندازه بدنه نسبت به سایه و محل تشکیل سایه است. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید.
محل کندل چکش در نمودار سهام
سایه کندل چکش در نمودار سهام به صورت کلی نشان دهنده تقابل میان خریداران و فروشندگان سهم است، هر چه قدر ارتفاع سایه تشکیل شده بلندتر باشد به معنی حجم زیاد معاملات در آن سهام است.
به این نکته توجه داشته باشید که اگر ارتفاع سایه تشکیل شده در زیر بدنه بیشتر باشد، یعنی فروشندگان در تلاش هستند تا قیمت سهم را کاهش دهند و در طرف مقابل تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی خریداران با خرید سهام، قیمت آن را افزایش میدهند تا تلاش فروشندگان را در بازار خنثی کنند. کندل چکش به زبان ساده، نشان دهنده اتمام روند نزولی در سهام مورد نظر است.
نکته: کندل چکش به تنهایی نشاندهنده سیگنال خرید و فروش نیست و باید این کندل در موقعیت خود ارزیابی شود. معاملهگر با مشاهده کندل چکش در نمودار یک سهم، باید بررسی کند که آیا در این روند نزولی احتمال حمایت وجود دارد یا خیر.
همچنین برای کسب نتیجه بهتر از مشاهده کندل چکش، میتوانید از سایر ابزارهای تایید کننده برای اعتبار تشخیص خود استفاده کنید. برای مثال به چند کندل موجود در نمودار زیر توجه کنید.
انواع کندل چکش
کندل چکش بر اساس رنگ بدنه یا به عبارت دیگر، بر اساس صعودی یا نزولی بودن، به دو نوع مختلف تقسیمبندی میشود.
کندل چکش نزولی: این کندل نشاندهنده آن است که با وجود ضعف در عملکرد فروشندگان، آنها موفق شدهاند که قیمت پایانی سهم را به کمتر از قیمت باز شدن کندل برسانند.
کندل چکش صعودی: در این کندل، خریداران قدرت بیشتری نسبت به فروشندگان در روند نزولی سهم دارند. سایه بلندی که در این حالت در زیر بدنه تشکیل میشود به این معنی است که خریداران توانستهاند قدرت فروش را به راحتی خنثی کنند. علاوه بر این، آنها توانستهاند قیمت بسته شدن کندل را به بالاتر از قیمت باز شدن آن برسانند.
نکته: زمانی که در روند نزولی سهم کندل چکش سایه بلندتری داشته باشد، به معنای شروع ضعف فروشندگان در روند پایین آوردن قیمت خواهد بود. معاملهگران در این وضعیت با بررسی بیشتر نسبت به وجود نشانههایی از حمایت در سهم، میتوانند وارد سهم شوند و سود خوبی را به دست بیاورند.
تحلیل سهم با کندل چکش و اسیلاتورها
همانطور که در بخشهای قبلی اشاره کردیم، کندل چکش به تنهایی نشاندهنده سیگنال خرید و فروش در بازار نیست. برای کسب اطمینان بیشتر، می توانید از سایر ابزارهای تحلیلی مثل اسیلاتورها استفاده کنید. الگوی چکش یکی از الگوهای معتبر و پرکاربرد است که معاملهگران زیادی از آن بهرهمند میشوند.
تحلیلگران معمولا در کنار استراتژی معاملاتی خود، همیشه به این الگو در روند معاملات سهم، دقت میکنند. مطابق با تصویر زیر، ترکیب دو عامل کندل چکش و اسیلاتور، تایید خوبی برای ورود به سهم مورد نظر است.
ویژگیهای الگوی کندل چکش
- شناخت دقیق الگوی چکش در روند نمودار سهم، کمک زیادی به معاملهگران برای شناسایی سطوح حمایتی خواهد داشت.
- الگوی کندل چکش اغلب در انتهای روند نزولی سهم تشکیل شده و به معنای تغییر جهت سهم و برگشت به روال صعودی است.
- الگوی کندل چکش از نوع الگوهای بازگشتی بوده و در میان تحلیلگران از اعتبار بالایی برخوردار است.
- در الگوی چکش، حد ضرر کمی پایینتر از انتهای دسته چکش تعریف میشود.
الگوی چکش معکوس (مرد به دار آویخته) چیست؟
کندل چکش معکوس، الگویی مشابه با کندل چکش است. تفاوت بین آنها، محل تشکیل سایه است. در الگوی چکش معکوس، سایه تشکیل شده در قسمت بالای بدنه بوده که دارای ارتفاع بیشتری است.
این الگو در انتهای روند نزولی سهم تشکیل میشود. چکش معکوس همانند الگوی چکش از خانواده الگوهای بازگشتی است و تشکل آن در سهم به معنی تغییر جهت روند سهم خواهد بود.
نکته: کندل چکش معکوس حتما باید سایه بالایی بلندی داشته باشد. در این کندل سایه پایینی وجود ندارد و در صورت مشاهده، باید طول بسیار کوتاهی داشته باشد. مطابق با تصویر زیر، مشاهده میکنید که کندل چکش معکوس در انتهای روند نزولی تشکیل شده و ارتفاع سایه در قسمت بالایی بدنه، بیشتر است.
کندلهایی که چکش معکوس نیستند!
در این بخش به بعضی از نمونههایی که ممکن است با الگوی چکش معکوس، به اشتباه تشخیص داده شوند اشاره میکنیم. در بعضی از موارد طول سایه تشکیل شده در الگو، کوتاهتر از بدنه آن است که نشان میدهد الگوی مشاهده شده از نوع چکش معکوس نیست.
نکته: الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش، به تنهایی نشاندهنده سیگنال خرید و فروش نیست. معاملهگران باید از ابزاهای دیگری برای تایید اعتبار تشخیص خود در روند تحلیل نمودار سهام استفاده کنند.
ویژگیهای الگوی کندل چکش معکوس
- در کندل چکش برعکس، نوع رنگ کندل اهمیت زیادی ندارد اما اگر رنگ آن سبز (صعودی) باشد، بهتر است.
- برای کسب اطمینان بیشتر از اعتبار کندل چکش معکوس، در کنار این کندل از الگوهای هارمونیک، الیوت و خطوط حمایت و مقاومت استفاده کنید.
- کندل چکش معموس در انتهای روند نزولی سهم تشکیل شده و مشاهده آن به معنی تغییر روند جهت سهم خواهد بود.
- کندل چکش معکوس از نوع الگوهای بازگشتی است که اعتبار زیادی در بین تحلیلگران دارد.
کلام آخر
معامله گران در بازار بورس در تلاشاند تا با استفاده از ابزارهای مختلف، سطوح حساس را شناسایی و سیگنال خرید و فروش دریافت کنند. کندل چکش و چکش معکوس از ابزارهای پرکاربرد در بستر تحلیل تکنیکال هستند که معاملهگران با شناسایی این کندلها، سود قابل توجهای به دست میآورند. کندل چکش و چکش معکوس اغلب در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. این کندلها به معنای تغییر جهت روند سهم در بازار بورس هستند. پیشنهاد میکنیم برای معتبر بودن تشخیص خود در این وضعیت، از سایر ابزارها به صورت همزمان استفاده کنید.
تحلیل تکنیکال بررسی خط روند داخلی | فیبوناچی بازگشتی
در مبحث قبلی گفتیم که در روند صعودی هر چقدر که به شیب روند دقت میکنیم با بالا رفتن قیمت سهم نقاط حمایتی در بالا دست هم قرار میگیرند. برای خرید در ابتدای ورود به بورس باید سهم را زیر نظر گرفت بعد ازموج اصلاحی درآنجایی که سهم حداقل ۲ عدد کندل مثبت ثبت کرد ( دو روز معاملاتی مثبت همراه با حجم بالا ) میتوانیم خرید انجام بدهیم. قبلا اشاره کردیم که کندل مثبت کندلی است که قیمت پایانی آن از قیمت باز شده آن بالاتر باشد . بدنه ضعیف کندل نشان دهنده عدم ثبات در بازار می باشد.
در روزهایی که بازار منفی است عرضه بیشتر از تقاضا و در روزهای مثبت عرضه کمتر از تقاضا میباشد.
باید دقت کنید که خواب سرمایه و ریسک معامله خود را به حداقل میزان برسانید.
برایند موج های انگیزشی و اصلاحی تشکیل دهنده روند یک سهم میباشند. در تحلیل نمودار برای کشیدن خط روند صعودی نقاط حمایتی و برای کشیدن خط روند نزولی نقاط مقاومتی را به هم متصل میکنیم.
خط روند داخلی :
خطی است که حمایت هارا به مقاومت ها ، و مقاومت ها را به حمایت ها متصل میکند.
هر زمان که از نمودارهای معاملاتی به عنوان وسیله ای برای شناسایی فرصت های معاملاتی با کیفیت استفاده می کنید، همیشه باید اعتبار خطوط روند داخلی روی آنها را ارزیابی کنید.
اساساً، آنها با خطوط روند استاندارد متفاوت هستند زیرا با پیوستن به نقاط بالا و پایین روند رایج ساخته نمی شوند. در مقابل، ایجاد خطوط داخلی نیاز به سطحی از مهارت دارد که برای تسلط بر آن زمان کمی از شما می گیرد. با این حال، متوجه خواهید شد که این سرمایه گذاری در زمان و انرژی ارزش تلاش را دارد زیرا می توانند به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی بسیار قدرتمند برای روندها عمل کنند.
خطوط روند
خطوط روند یکی از پرکاربردترین و تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی پر استفاده ترین ابزارها در تحلیل تکنیکال مدرن هستند. یک تعریف خوب از خط روند، خطی است که بین دو نقطه در نمودار کشیده میشود، اما سپس خطوط روند داخلی، که میتوان آنها را در هر جایی از وسط میلههای قیمت ترسیم کرد. تغییرات احتمالی زیادی برای این خطوط وجود دارد، اما یک قانون این است که به هر حال معامله گر تصمیم می گیرد خطوط روند را تعریف کند باید به طور مداوم استفاده و اعمال شوند.
بسیاری از معاملهگران حرفهای پس از اینکه متوجه شدند که این اندیکاتور به آنها در بهبود سوددهی کمک کرده است، از شایستگیهای این اندیکاتور فنی قدردانی کردهاند. بنابراین، خطوط روند داخلی دقیقاً چیست و چگونه میتوانید به بهترین شکل از آنها استفاده کنید ؟
دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی 0 تا 100
موزش بورس و کسب دانش بورس پیشنیاز ورود به این بازار است. داشتن دانش در یکی از دو نوع تحلیل فاندامنتال(بنیادی) یا تحلیل تکنیکال بورس برای ورود به حوزه بازارهای بورس لازم و ضروری است.
دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته
سر فصلها: چنگال اندروز فیبوناچی معرفی فیبوناچی فیبو قیمتی RET فیبو EXT فیبو قیمتی projection یافتنPRZ در نمودار الگوهای زمانی…
کارگاه روانشناسی معاملات
ارگاه تخصصی بسیار عملی و کاربردی روانشناسی معاملات بورس ایران
در کارگاه تخصصی روانشناسی معاملات بورس میتوانید الگوهای رفتاری لازم برای شناخت خودتان را بشناسید و با توجه به نقاط قوت و نقاط ضعف خود بهترین تصمیمها و واکنشها در مواجه با چالشهای سرمایهگذاری را اخذ نمایید.
خط روند داخلی چیست ؟
برای تکمیل بحث در مورد خطوط در حال حاضر، باید بدانید که برخی از تحلیلگران چشم خوبی برای ترسیم خط روند داخلی دارند. اینها مانند خطوط روند معمولی نیستند، که هر کسی می تواند آن را با رعایت قوانین ساده اتصال نقاط بالا یا پایین ترسیم کند. در عوض، خطوط روند داخلی به شما متکی هستند که به نمودار نگاه می کنید و تجسم می کنید که چگونه می توانید نقاط بالا و پایین را با یک خط مستقیم به هم متصل کنید. اینها را می توان به معنای واقعی کلمه در هر نقطه از قیمت قرار داد و ترسیم آنها بسیار ذهنی است.
اصل خط روند داخلی این است که موقعیتی را برای خط مستقیم پیدا کنید که تا حد امکان نقاط بالا و پایین را به هم متصل می کند. اگر چشمی برای تشخیص چنین پیوندهایی پرورش دهید، با یک خط روند پاداش می گیرید که ممکن است در آینده حمایت یا اقدام مقاومتی جالبی ارائه دهد. اعتبار خط روند داخلی به راحتی در گذشته نسبت به قبل اثبات می شود، اما ابزار تحلیلی جالب دیگری است .
برای تکمیل بحث در مورد خطوط در حال حاضر، باید بدانید که برخی از تحلیلگران چشم خوبی برای ترسیم خط روند داخلی دارند. اینها مانند خطوط روند معمولی نیستند، که هر کسی می تواند آن را با رعایت قوانین ساده اتصال نقاط بالا یا پایین ترسیم کند. در عوض، خطوط روند داخلی به شما متکی هستند که به نمودار نگاه می کنید و تجسم می کنید که چگونه می توانید نقاط بالا و پایین را با یک خط مستقیم به هم متصل کنید. اینها را می توان به معنای واقعی کلمه در هر نقطه از قیمت قرار داد و ترسیم آنها بسیار ذهنی است.
اصل خط روند داخلی این است که موقعیتی را برای خط مستقیم پیدا کنید که تا حد امکان نقاط بالا و پایین را به هم متصل می کند. اگر چشمی برای تشخیص چنین پیوندهایی پرورش دهید، با یک خط روند پاداش می گیرید که ممکن است در آینده حمایت یا اقدام مقاومتی جالبی ارائه دهد. اعتبار خط روند داخلی به راحتی در گذشته نسبت به قبل اثبات می شود، اما ابزار تحلیلی جالب دیگری است .
[irp posts=”28140″ name=”آشنایی با انواع تحلیل بورس”]
نمونه هایی از خطوط روند داخلی
گاهی اوقات متوجه میشوید که نمودارهای معاملاتی فرصتهای بالقوهای برای ایجاد خطوط روند استاندارد ارائه میدهند، اما مشکلاتی وجود دارد که این کار را سختتر از حد معمول میکند. به عنوان مثال، حد بالا و پایین ممکن است به طور کامل در یک راستا قرار نگیرند. زاویه روند ممکن است خیلی تند باشد یا قله های کلیدی ممکن است خیلی نزدیک به یکدیگر باشند. در چنین شرایطی، به جای نادیده گرفتن این فرصت ها، همچنان می توانید با طراحی خط روند داخلی اقدام کنید.
به عنوان مثال، پس از مطالعه نمودار معاملات، ممکن است به این نتیجه برسید که اگر چند اوج و پایین را رد کنید، همچنان می توانید خط روند تولید کنید. باید بدانید که اگر قیمت بیش از حد عمل کند و افزایش پیدا کند این ویژگیهای کلیدی روندها اغلب میتوانند تحریف شوند، بهویژه زمانی که نوسانات بالا باشد.
شما می توانید با ترسیم خطوط روند داخلی بر تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی چنین مشکلاتی غلبه کنید تا از افزایش قیمت ها چشم پوشی کنید. همانطور که اکنون می توانید درک کنید، این کار بسیار ذهنی است و برای تسلط بر آن نیاز به زمان دارید .
برای جمع بندی، می خواهیم موارد زیر را انجام دهیم:
- محل تلاقی را پیدا کنید – از خطی استفاده کنید که بیشترین بازدیدهای تاریخی را دارد.
- از طریق فضای خالی معامله کنید و سطوح اصلی را هدف قرار دهید . سطوح اصلی را می توان به روش های مختلفی به دست آورد. ما حرکت های اندازه گیری شده و حمایت افقی و مقاومت نگهدارنده تلاقی کلیدی را توصیه می کنیم.
- یک نقطه لنگر پیدا کنید – این معمولاً آخرین نقطه اوج یا پایینی است که در آن قیمت در طول خط روند شما ضربه خورده است.
- یک روند صعودی دارای اوج های بالاتر و پایین تر است. یک روند نزولی دارای اوج و نزول پایین تر است. یک روند جانبی یا «بیروند» عملکرد قیمت افقی دارد.
- روندها را می توان به بخش های کوچکتر تقسیم کرد. روندهای اصلی، فرعی و فرعی به طور کلی شناخته می شوند.
- پس از شکسته شدن، حمایت یا مقاومت می تواند نقش خود را معکوس کند.
- در یک روند صعودی می توان یک خط روند صعودی را در پایین ترین حد افزایشی ترسیم کرد.
- یک خط روند نزولی بر روی اوج های نزولی در یک روند نزولی ترسیم می شود.
[irp posts=”16143″ name=”آیا بورس تورم را جبران میکند؟”]
برای ایجاد یک خط روند معتبر به سه امتیاز نیاز است:
- خط روند نشانه ای از سطوح حمایت یا مقاومت در آینده را ارائه می دهد
- پس از شکسته شدن، خط روند می تواند نقش خود را معکوس کند
- خطوط روند باید مطابق با تقاضای فعالیت قیمت تنظیم یا ترسیم شوند
- یک خط کانال به موازات خط روند رسم می شود و تمام فعالیت های قیمت در کانال روند را شامل می شود.
- نرسیدن به خط کانال ممکن است نشانه اولیه شکست روند باشد.
- خطوط مقاومت سرعت، روند افزایشی یا نزولی فعلی را به یک سوم تقسیم میکنند و اهداف قیمتی را ارائه میکنند.
- خطوط روند ممکن است از ابتدای روند تا قله ها یا نواحی پایین کشیده شوند. یا به 32% و 68% برای خطوط فیبوناچی.
محدودیت های خط روند
- خطوط روند دارای محدودیتهایی هستند که همه ابزارهای نموداری را به اشتراک میگذارند، زیرا باید با ورود اطلاعات قیمت بیشتر، آنها را مجدداً تنظیم کرد.
- خط روند گاهی اوقات برای مدت طولانی دوام میآورد، اما در نهایت عملکرد قیمت به اندازهای منحرف میشود که نیاز به بهروزرسانی داشته باشد. علاوه بر این، معامله گران اغلب نقاط داده متفاوتی را برای اتصال انتخاب می کنند. به عنوان مثال، برخی معاملهگران از پایینترین قیمتها استفاده میکنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است تنها برای یک دوره از پایینترین قیمتهای پایانی استفاده کنند.
- در نهایت، خطوط روند اعمال شده در تایم فریم های کوچکتر می توانند به حجم حساس باشند. خط روند تشکیل شده در حجم کم ممکن است به راحتی با افزایش حجم در طول جلسه شکسته شود.
[irp posts=”21375″ name=”معنی گین در بورس؛ capital gain چیست؟”]
پول بک :
معمولا در ۹۰ درصد صعود ها و نزول ها سهم بعد از تثبیت ۲ الی ۳ کندل مثبت در صعود و منفی در نزول یک بار دیگر به قیمت قبلی خود در خط روند سر میزند یعنی در روند صعودی اگر از ابتدای رشد جاماندید و خرید نکردید میتوانید در قسمتی که سهم پول بک کرده و به قیمت قبلی خود سر زده وارد سهم شوید و در روند نزولی هم اگر در ابتدای روند نتوانستید سهم خود را بفروشید در زمان پول بک برای شما فرصت خروج مهیا میشود.
نکته مهم این است که در صف های خرید و فروش اقدام به معامله نکنید، در صف های فروش شما نفروشید و در صف های خرید نخرید، اجازه بدهید سهم به زمان پول بک خود برسد بعد اقدام به معامله کنید.
پول بک در بازار نزولی توسط افراد متعصب به سهم صورت میگیرد ( اشاره به روانشناسی معاملات )
گپ قیمتی : فاصله قیمتی در ۲ روز متوالی که برای یک سهم اتفاق میافتد را گپ قیمتی میگویند.
عوامل متعددی ممکن است باعث ایجاد گپ قیمتی بشوند، از جمله افزایش سرمایه شرکت که بصورت مثبت نمود میکند ، یا ایجاد مشکل فنی حاد در خط تولید شرکت که بصورت منفی خود نمایی میکند.
فرق نمودار تعدیل شده و تعدیل نشده در این است که نمودار تعدیل نشده گپ های قیمتی را نمایش میدهد شما تحلیل خود را بر روی نمودار تعدیل شده انجام میدهید.
فیبوناچی بازگشتی :
به ما کمک میکند که چه در روند صعودی و چه در روند نزولی تشخیص دهیم که چه موقع سهم به حمایت یا مقاومت برخورد میکند.
فیبوناچی از یک سری درصد ها تشکیل شده که به شرح زیر می باشند:
۰ % ۲۳٫۶ % ۳۸٫۲ % ۵۰ % ۶۱٫۸ % ۷۸٫۶ % ۱۰۰ %
۵۰ % و ۱۰۰ % درصد های روانی بازار هستند که طی چندین سال گذشته مشخص شده که بازار در این درصد ها از خود واکنش نشان میدهد.
۶۱٫۸ % درصد طلایی نام دارد یعنی اگر سهم موج اصلاحی خود را از ۵۰% ردکند به احتمال قوی در ۶۱٫۸ % نقطه ایست و بازگشت سهم می باشد. به ترتیب اعتبار سنجی در اکثر تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی سهام اولویت نقطه طلای بعد از ۶۱٫۸ % به منطقه ۳۸٫۲ % بعد ۷۸٫۶ % بعد ۲۳٫۶ % می باشد.
حتما به نحوه ترسیم فیبوناچی اصلاحی توجه ویژه ای داشته باشید. چرا که برخی افراد این کار را به شکل معکوس و کاملا اشتباه انجام می دهند.
زمانی که یک حرکت صعودی داشته باشیم و قیمت در حال انجام یک حرکت اصلاحی (نزولی) باشد، ما باید از ابتدا تا انتهای حرکت صعودی یک فیبوناچی اصلاحی ترسیم کنیم.
در حالت معکوس، زمانی که یک حرکت نزولی داشته ایم و قیمت در حال انجام یک حرکت اصلاحی (صعودی) است، ما باید از ابتدا تا انتهای حرکت نزولی یک فیبوناچی اصلاحی ترسیم کنیم.
دیدگاه شما