خط پایانی: متعهد شوید که یک معامله گر برنده شوید و این به شما امکان می دهد تا با داشتن روانشناسی ترید مناسب یک معامله گر برنده شویدو بدانید جطور ترید موفق داشته باشید و ریسک به ریوارد مناسبی برنامه ریزی کنید . شما می توانید آن را انجام دهید – اما این به شما بستگی دارد که پول در جیب خود بگذارید نه بازار.
طرز فکر یک معامله گر موفق چیست؟
معامله گر بودن فقط در مورد تدوین استراتژی های بهتر و انجام تجزیه و تحلیل گسترده تر نیست، بلکه به معنای ایجاد یک ذهنیت برنده است. طبق بسیاری از مطالعات انجام شده در مورد معامله گران، چه چیزی یک معامله گر برنده را از یک بازنده جدا می کند:
این نیست که معامله گران برنده استراتژی های معاملاتی بهتری را تدوین کنند
این نیست که معامله گران برنده باهوش تر هستند
این نیست که معامله گران برنده تحلیل بازار را بهتر انجام دهند
چیزی که یک معامله گر برنده را از یک معامله گر بازنده جدا می کند، ذهنیت روانی آنهاست .
اکثر معامله گران هنگامی که برای اولین بار معامله را آغاز می کنند، به اشتباه فکر می کنند که تنها کاری که باید انجام دهند این است که یک استراتژی معاملاتی عالی پیدا کنند . پس از آن، تنها کاری که آنها باید انجام دهند این است که هر روز به بازار معاملات بیایند، استراتژی معاملاتی عالی خود را وصل کنند، و بازار بلافاصله شروع به پمپاژ پول به حساب آنها می کند.
متأسفانه، همانطور که هر یک از ما که تا به حال معامله کرده ایم، یاد گرفته ایم، این کار به این راحتی نیست. معاملهگران زیادی وجود دارند که از استراتژیها و سیستمهای معاملاتی هوشمند و طراحیشده استفاده میکنند که هنوز بهجای کسب درآمد، مرتباً پول از دست میدهند.
معدود معامله گرانی که به طور مداوم در بازی معاملاتی برنده می شوند، کسانی هستند که ذهنیت روانشناختی مناسبی را ایجاد کرده اند که آنها را قادر می سازد برنده ثابت باشند. باورها، نگرش ها و ویژگی های روانی خاصی وجود دارد که برای تسخیر دنیای تجارت ضروری است.
نگرش درباره بازارها و درباره خودتان
نگرش ها و باورها در مورد بازار شامل مواردی مانند اعتقاد به اینکه بازار علیه شما تقلب شده است. چنین باورهای منفی – و اشتباه – می تواند تأثیر قابل توجهی بر توانایی شما در تجارت موفقیت آمیز داشته باشد. اگر به بازار بهعنوان بازاری نگاه میکنید که شما را به دست میآورد، پس به درستی و مطابق با واقعیت به آن نگاه نمیکنید، و بنابراین نمیتوانید امیدوار باشید که بتوانید فرصتهای بازار را بهطور عینی ارزیابی کنید. بازار کاملاً خنثی است – برای آن مهم نیست که پول در بیاورید یا ضرر کنید.
باورهای ما در مورد خودمان عناصر حیاتی روانشناسی تجارت هستند. یکی از ویژگی های شخصی که تقریباً همه معامله گران برنده به اشتراک می گذارند، اعتماد به نفس است. معامله گران برنده دارای یک باور اساسی و راسخ در توانایی خود برای تبدیل شدن به معامله گران برنده هستند – باوری که توسط چند یا حتی چندین معامله بازنده به طور جدی متزلزل نمی شود.
در مقابل، بسیاری از معاملهگران بازنده نسبت به خود تردید جدی و آزاردهنده دارند. متأسفانه، اگر خود را به عنوان یک معامله گر بازنده، نفرین شده با بدشانسی یا هر چیز دیگری می بینید، این باور به یک پیشگویی خودساز تبدیل می شود. معامله گرانی که به توانایی خود شک دارند اغلب در فشار دادن دکمه و شروع معاملات تردید دارند و در نتیجه اغلب فرصت های معاملاتی خوب را از دست می دهند. آنها همچنین تمایل دارند سود خود را کوتاه کنند، زیرا بیش از حد می ترسند که بازار در هر لحظه علیه آنها برگردد.
معامله گران برنده به این واقعیت احترام می گذارند که حتی بهترین تجزیه و تحلیل بازار آنها ممکن است گاهی اوقات با تغییرات قیمت در آینده مطابقت نداشته باشد. با این وجود، آنها به توانایی خود به عنوان معامله گر اعتماد کلی دارند – اعتمادی که به آنها امکان می دهد هر زمان که یک فرصت واقعی ایجاد شد، به راحتی معاملات را آغاز کنند.
ویژگی های کلیدی یک معامله گر برنده
از نظر روانشناسی، بهترین معامله گران دارای ویژگی های کلیدی یکسانی هستند، از جمله موارد زیر:
همه آنها با ریسک کردن منطقی راحت هستند.
افرادی که تحمل ریسک بسیار پایینی دارند و نمیتوانند معاملات بازنده را بپذیرند، معاملهگران برنده نیستند، زیرا معاملات بازنده صرفاً بخشی از بازی معاملات است. معامله گران برنده می توانند از نظر احساسی عدم اطمینان موجود در معاملات را بپذیرند. تجارت مانند سرمایه گذاری پول خود در یک حساب پس انداز با بازده تضمین شده نیست.
آنها قادر به تطبیق سریع با شرایط متغیر بازار هستند.
آنها عاشق تحلیل خود از یک بازار نمی شوند و «ازدواج می کنند». اگر اقدام قیمت نشان دهد که آنها باید دیدگاه خود را در مورد تغییرات احتمالی قیمت در آینده تغییر دهند، بدون تردید این کار را انجام می دهند.
آنها در معاملات خود منضبط هستند و می توانند به طور عینی بازار را مشاهده کنند
،صرف نظر از اینکه عملکرد فعلی بازار چگونه بر تراز حساب آنها تأثیر می گذارد.
آنها تسلیم نمی شوند که بیش از حد در مورد برنده شدن در معاملات هیجان زده شوند یا بیش از حد از باخت معاملات ناامید شوند.
معامله گران برنده به جای اینکه اجازه دهند احساسات خود آنها را کنترل کنند، احساسات خود را کنترل می کنند.
آنها تلاش لازم را می کنند و اقدامات لازم را انجام می دهند تا معامله گران خود انضباط باشند که با قوانین سختگیرانه پول و مدیریت ریسک فعالیت می کنند.
معامله گران برنده قماربازان بی پروا نیستند. آنها قبل از ورود به هر معامله ای، ریسک احتمالی را در برابر پاداش احتمالی محاسبه می کنند.
یکی از مهمترین ویژگیهای روانشناختی معاملهگران برنده، توانایی پذیرش (۱) ریسک و (۲) این واقعیت است که ممکن است در شروع معاملات بیشتر از آنچه که حق با شماست اشتباه کنید. معامله گران برنده می دانند که مدیریت تجارت در واقع مهارت مهم تری نسبت به تحلیل بازار است . آنچه سود و زیان را تعیین می کند اغلب به نحوه یا زمان ورود شما به یک معامله بستگی ندارد، بلکه بیشتر به نحوه مدیریت یک معامله پس از ورود به آن مربوط می شود.
درک نحوه عملکرد تجارت
معامله گران برنده تفاوت بین “تجارت بد” و تجارتی که پول از دست می دهد را می دانند. این یک نکته حیاتی برای درک است. فقط به این دلیل که در یک معامله پول خود را از دست می دهید، به این معنی نیست که تجارت بدی بوده است – بلکه فقط به این معنی است که معامله با ضرر بوده است. چیزی که یک معامله را به یک معامله خوب تبدیل می کند این نیست که برنده شود یا ببازد – یک معامله تا زمانی خوب است که سود بالقوه بیشتری نسبت به ریسک ارائه دهد، و شانس یا احتمال موفقیت آن صرف نظر از نحوه انجام آن به نفع شماست. معلوم می شود. اگر یک معامله را به دلایل خوب انجام دهید و پس از وارد شدن به آن معامله را به خوبی مدیریت کنید، آنوقت معامله خوبی است، حتی اگر در نهایت به دلیل ضرر متوقف شوید. (برعکس، حتی اگر معامله ای باعث کسب درآمد شود، اگر به دلایل خوب و با نسبت ریسک/پاداش مطلوب آغاز نشده باشد) معامله گران برنده بر این فرض عمل می کنند که اگر به انجام “معاملات خوب” همانطور که در بالا توضیح داده شد ادامه دهند، در نهایت به طور کلی سودآور خواهند بود. معاملهگران زیانده به اشتباه هر تجارتی را که پول زیان میدهد بهعنوان «تجارت بد» و هر معاملهای که باعث کسب درآمد میشود بهعنوان «معامله خوب» شناسایی میکند، صرف نظر از اینکه آیا مبنای معقولی برای انجام معامله وجود دارد یا خیر – و این منجر به تجارت بد و از دست دادن میشود. دراز مدت ارزیابی معاملات صرفا بر اساس برنده شدن یا باختن آنها، کاری جز بررسی پاداشهای تصادفی شبیه به بازی کردن در یک ماشین حساب نیست.
نگرش ذهنی وارونه یک معامله گر برنده
یکی از دلایلی که باخت در میان معاملهگران رایج است این است که بسیاری از نگرشها و اصولی که در زندگی به خوبی به ما کمک میکنند، در حرفه معامله گری اصلاً خوب کار نمیکنند. غافل از این واقعیت، اکثر معامله گران فاقد درک اساسی از آنچه تجارت است، ندارند.
در زندگی معمولی و روزمره به ما آموزش داده می شود که از موقعیت های خطرناک اجتناب کنیم. اما تجارت به معنای ریسک کردن است.
معامله گران برنده ای که واقعاً ریسک معامله را می پذیرند، این توانایی را دارند که بدون تردید وارد یک فرصت معاملاتی شوند و به همین راحتی معامله را در زمانی که کار نمی کند، ببندند. درد عاطفی که باعث از دست دادن تمرکز یا اعتماد به نفسشان در نتیجه انجام نشدن معامله می شود، بر آنها سنگین نیست.
معامله گرانی که این نگرش را نسبت به معاملات یاد نگرفته اند، توسط واکنش های احساسی نسبت به معاملات برنده یا باخت هدایت می شوند و واقعاً این واقعیت را نپذیرفته اند که تجارت یک تجارت پر ریسک است. از آنجا که آنها مطابق با واقعیت عمل نمی کنند، بهترین تصمیمات تجاری ممکن را نمی گیرند.
درگیر شدن در معاملات – و موفقیت در آن – تقاضای زیادی را برای ما ایجاد می کند، یعنی تقاضای حفظ اعتماد در هنگام مواجهه با عدم اطمینان مداوم در معاملات در بازارها. در حرفه ترید ، مواجهه با حقیقت در مورد آنچه درگیر آن هستیم، یکی از عناصر کلیدی موفقیت است.
عادات برنده شدن یک معامله گر
معامله گران برنده به طور منظم عملکرد معاملاتی خود را بررسی و ارزیابی می کنند . آنها میدانند که تجارت مهارتی است که تنها از طریق تمرین دقیق در طول زمان به دست میآید.
معامله گران برنده انعطاف پذیر هستند . آنها در معاملات خود سرمایهگذاری نمیکنند. آنها می توانند همیشه معامله گر «خوب» و معامله گر «بد» به طور عینی به بازار نگاه کنند و به راحتی ایده های تجاری را که کار نمی کنند کنار بگذارند.
معامله گران برنده زمانی که بر اساس تحلیل بازار و استراتژی معاملاتی خود فرصت سود واقعی را می بینند، از ریسک کردن پول دریغ نمی کنند . با این حال، آنها پول را بی پروا به خطر نمی اندازند. آنها که همیشه از احتمال اشتباه بودن آگاه هستند، با اعمال محدودیت های کوچک برای زیان خود، مدیریت ریسک سختگیرانه را انجام می دهند.
درک اینکه بازار را نمی توان پیش بینی کرد
معاملهگران برنده از این واقعیت آگاه هستند و میپذیرند که بازار در نهایت غیرقابل پیشبینی است، که هیچ تکنیک یا استراتژی مطمئنی برای تحلیل بازار وجود ندارد که حرکات قیمت را بهطور خطا پیشبینی کند. از آنجایی که آنها به شدت از این معامله گر «خوب» و معامله گر «بد» واقعیت آگاه هستند، به دقت به دنبال نشانه هایی هستند که تحلیل آنها اشتباه است و در صورت مشاهده چنین علائمی، به سرعت موقعیت معاملاتی خود را تنظیم می کنند.
در مقابل، معاملهگران بازنده، پس از انجام معامله، تنها به دنبال اقدامات بازاری هستند که تأیید میکند که حق با آنهاست، و هر اقدام بازاری را که به نظر میرسد با تحلیل آنها در تضاد است، به حداقل میرسانند یا منطقی میکنند. بنابراین، آنها اغلب در معاملات از دست دادن بیش از حد طولانی باقی می مانند و ضررهای غیر ضروری زیادی را متحمل می شوند.
آزادی و انضباط یک تریدر
تجارت اساساً بدون مرز است، بازار یک محیط کاملاً آزاد است. شما برای خرید یا فروش، ورود یا خروج، در هر مقطع زمانی آزاد هستید. اساساً هیچ قانونی وجود ندارد که شما را ملزم به باز کردن یا بستن معامله در هر قیمت یا زمان معین کند. علیرغم این واقعیت که یکی از جذابیت های اصلی تجارت، آزادی کامل در تصمیم گیری های خودمان است – اینکه اساساً هر کاری را که می خواهیم، هر زمان که بخواهیم انجام دهیم – تنها راه برای موفقیت مداوم در معامله، تحمیل مجموعه ای از قوانین است. بر تجارت ما حاکم است و در پیروی از آن قوانین نظم و انضباط دقیقی را اعمال کنیم.
مشکل چیست؟ مشکل این است که همه ما به طور غریزی دوست داریم آزادی انجام هر کاری را که میخواهیم داشته باشیم و از اینکه قوانین و محدودیتهایی برای ما اعمال شود، حتی قوانین و محدودیتهایی که خودمان ساختهایم، متنفریم.
انضباط شخصی برای برنده شدن در معاملات بسیار مهم است . متأسفانه، خود انضباطی معمولاً سخت ترین رشته ای است که به دست می آید. بسیاری از ما در پیروی از قوانینی که از خارج از خودمان بر ما تحمیل شده است، به عنوان مثال، یک علامت “پارک ممنوع”، بهتر از پیروی از قوانینی که برای خود ایجاد می کنیم، عمل می کنیم. نگرش ما بیشتر این است که “خب، من این قانون را وضع کردم، بنابراین می توانم آن را بشکنم”. در حالی معامله گر «خوب» و معامله گر «بد» که این از نظر فنی درست است، اما این نگرش نیست که به شما در تجارت کمک کند.
راه حل در درون خودتان است
معامله گران بازنده به اشتباه معتقدند که تسلط بر بازار خود کلید پیروزی است. آنها نمی توانند با این واقعیت روبرو شوند که بازار را نمی توان تسلط یافت. شما نمی توانید بازار را کنترل کنید.
آنچه شما می توانید کنترل کنید، خودتان هستید و آنچه در رابطه با اقدامات بازار انجام می دهید. معامله گران برنده این واقعیت را درک می کنند و تلاش بیشتری برای تسلط بر خود و اقدامات تجاری خود نسبت به تلاش برای تسلط بر تحلیل بازار انجام می دهند. اینطور نیست که تحلیل بازار مفید نباشد. فقط این است که مقدار اطلاعات موجود برای در نظر گرفتن، و همچنین تعداد شاخص های مختلف فنی یا اساسی، عملاً بی پایان است. بعلاوه، آنچه در یک برهه زمانی مهم است ممکن است در برهه ای دیگر از زمان کاملاً بی اهمیت باشد.
این فقط اطلاعات بیش از حد برای مرتب کردن است و در نهایت غیرممکن است که به طور کامل با آن مقابله کنید. زمان یک معامله گر بهتر است صرف تسلط بر خود و مهارت های معاملاتی خود شود.
خلاصه ای از معامله گر برنده بودن
تسلط بر تجارت یک بازی دشوار است. تعداد بسیار کمی از مردم در این زمینه موفق می شوند. با این حال، تقریباً برای هر کسی ممکن است تا زمانی که بخواهد تلاش لازم را انجام دهد، یک معامله گر اصلی شود.
دستیابی به ذهنیت روانشناختی مناسب برای برنده شدن در معاملات مستلزم خودآزمایی دقیق و انضباط شخصی است. شما باید یاد بگیرید که عادات معاملاتی خوب را در خود پرورش دهید زیرا اینها چیزهایی نیستند که به طور طبیعی برای اکثر مردم به وجود می آیند. ایجاد تغییرات لازم در خودتان که شما را قادر می سازد تا به یک معامله گر سودآور تبدیل شوید، به احتمال زیاد بر نحوه برخورد شما با زندگی کلی تأثیر می گذارد، نه فقط بر نحوه معامله شما.
خط پایانی: متعهد شوید که یک معامله گر برنده شوید و این به شما امکان می دهد تا با داشتن روانشناسی ترید مناسب یک معامله گر برنده شویدو بدانید جطور ترید موفق داشته باشید و ریسک به ریوارد مناسبی برنامه ریزی کنید . شما می توانید آن را انجام دهید – اما این به شما بستگی دارد که پول در جیب خود بگذارید نه بازار.
کتاب های مورد نیاز یک تریدر
وقتی با فهرستی از کتابهایی که در حوزه معاملهگری برخورد میکنید،شاید آن را حوصله سربر و خستهکننده بپندارید اگر قصد دارید کتاب های مفید مطالعه کنید و ذهن خود را درگیر حاشیه نکنید. با همیارکریپتو همراه باشید تا کتاب های مورد نیاز یک تریدر را به شما معرفی کنیم.
کتاب هایی که در ادامه قصد دارم به شما معرفی کنم، سیستمها و استراتژیهای معاملاتی، متدهای ورود یا اندیکاتورهای مختلف نمیپردازند؛ در حقیقت، استراتژی معاملاتی، مقولهای کاملاً شخصی است و نمیتوان آن را با خواندن کتاب یا دنبالهروی از نظرات دیگران تعیین کرد.
تکتک کتاب هایی که مطالعه می کنید باید ارزش ثانیه به ثانیه وقتتان را داشته و به رشد شما بهعنوان یک معاملهگر و یک انسان، کمک کند.
پول درآوردن و کسب سود از معاملات صرفاً به کسب دانش و اطلاعات دربارهی نحوه کار و عملکرد دنیای مالی معامله گر «خوب» و معامله گر «بد» یا پیشبینی حرکت بعدی بازار محدود نمیشود؛ بلکه، برای رسیدن به این هدف میبایست طرز فکر و شخصیتتان را اصلاح کنید.
همانطور که بنجامین فرانکلین میگوید: سرمایهگذاری در کسب علم و دانش بیشترین سود را از آن شما خواهد کرد.
بهترین سال زندگی تو
کتابی از دارن هاردی که در آن 8 گام برای رسیدن به موفقیت را بیان می کند.
- گام اول: هدف گذاری
- گام دوم: مرور اشتباهات گذشته
- گام سوم: قدردان بودن
- گام چهارم: تک بعدی نبودن
- گام پنجم: طراحی نقشه برای موفقیت
- گام ششم: رشد فردی سبب پیشرفت زندگی می شود.
- گام هفتم: انعطاف پذیری در برنامه ها
- گام هشتم: اجرا کردن برنامه ها
کتاب معامله گر منضبط
فرصتهای بی نهایت برای به دست آوردن یا از دست دادن
قیمتها همیشه در حال تغییر هستند
ذهن بر تصمیم گیری تان تأثیر میگذارد
خاطرات میتوانند خطرناک باشند
هیچ کس مسئول شکستها و موفقیتهای شما نیست
اگر میخواهید بازار را بشناسید، ابتدا باید خودتان را بشناسید
صاحب نظران راجع به کتاب «معامله گر منضبط» چه میگویند؟
این روزها در مورد سرمایه گذاری در بورس، رمز ارزها و دیگر بازارهای مالی و یادگیری نحوه سرمایه گذاری زیاد می شنویم. یکی از مسائلی که کمتر به آن پرداخته می شود، روانشناسی بازار و تاثیر گذاری احساسات و ذهنیت بر معامله گری است.
بهتر است بدانید، 95 درصد معامله گران بازنده هستند، نه به این دلیل که نمیتوانند برنده شوند، بلکه به این دلیل که نمیتوانند احساسات خود را کنترل کنند.
مارک داگلاس در کتاب معامله گر منضبط نشان میدهد که چگونه مسائل ذهنی که به ما اجازه میدهند در جامعه به طور موثر عمل کنیم، اغلب به موانع روانی در معامله گری تبدیل میشوند.
کتاب معامله گر معامله گر «خوب» و معامله گر «بد» منضبط پس از بررسی نحوه ایجاد نگرشهای باختن، شما را برای “پاکسازی ذهنی کامل” از فرایندهای فکری ریشه دار آماده میکند. سپس به خواننده نشان میدهد که چگونه نگرشها و رفتارهایی که از موانع روانی عبور میکنند و منجر به موفقیت میشوند را به کار گیرد و استفاده کند.
معامله گری موفق به چیزی بیشتر از دانش و مهارتهای ارتباطی نیاز دارد.
در کتاب معامله گر منضبط، مارک داگلاس توضیح میدهد که چطور تقریباً همه چیزهایی که داشته را به دلیل تصمیمات معاملاتی بد از دست داده است.
این تجربه او را به بررسی دقیق خودش سوق داد و متوجه شد که احساسات، به ویژه ترس، او را به سمت بیاحتیاطی میکشانده است.
او در ادامه با توضیحی ساده و بسیار نافذ از نقش باورها و احساسات در معاملات مینویسد.
داگلاس یک معامله گر است که با معامله گران صحبت میکند. او بر مبنای تجزیه و تحلیل و توصیههای خود عمل میکند.
گاهی اوقات، ممکن است سبک نوشتن او ناخوشایند، سست و حتی دست و پا گیر باشد. با این حال، این اشکالات مانع از انتقال اطلاعات مهم و مفید نمیشود.
اگرچه کتاب معامله گر منضبط به طور خاص در مورد عوامل احساسی و روانی است که بر معاملات تأثیر میگذارد، معامله گر «خوب» و معامله گر «بد» اما خوانندگان احتمالاً متوجه میشوند که این تأثیرات در ابعاد دیگر زندگی آنها نیز وجود دارد.
معامله گر منضبط به شما کمک میکند تا با افراد معدودی آشنا شوید که یاد گرفته اند چگونه رفتار معاملاتی خود را کنترل کنند یعنی معدود معامله گران که به طور مداوم بیشترین درصد سود را از بازار کسب میکنند.
این کتاب یک رویکرد سیستماتیک و گام به گام برای پیروزی شدن در هر روز، هر هفته و هر ماه را ایجاد می کند.
این کتاب به چهار بخش تقسیم شده است:
- مروری بر الزامات روانی محیط معاملات
- تعریفی از مشکلات و چالشهای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق
- بینشهای اساسی درباره اینکه چه رفتاری باید تغییر کند و چگونه چارچوبی را برای دستیابی به این هدف ایجاد کنیم
- چگونه مهارتهای معاملاتی خاصی را بر اساس چشم اندازی روشن و عینی در مورد عملکرد بازار توسعه دهیم.
اگر می خواهید با سرمایه گذاری و بهترین روش های آن آشنا شوید، مطالعه مقاله زیر می تواند کمک زیادی به شما کند.
با اصول سرمایه گذاری و بهترین روش های آن آشنا شوید
اکثر ما به خوبی با اصول سرمایهگذاری آشنا نیستیم و نمیدانیم که باید از کجا شروع کرد و به کجا رسید.
اگر شما هم معامله گر «خوب» و معامله گر «بد» درباره این فعالیت اقتصادی سوالات زیادی دارید،این مقاله می تواند به شما کمک کند.
اکثر معامله گران جدید نمیدانند که عادات و اعتقادات آنها، که در دنیای خارج به آنها کمکهای زیادی کرده است، هنگام معامله گری ممکن است به مانع تبدیل شوند.
معامله گری نیاز به نظم و انضباط بسیار بیشتری نسبت به سایر فعالیتها دارد.در بازارهای مالی شما رئیس خودتان هستید.
میتوانید به عنوان یک معامله گر تقریباً بی نهایت پول بدست آورید یا از دست بدهید، بنابراین باید مراقب باشید و نظم داشته باشید.
زیرا بسیاری از افراد به دلیل عدم نظم و انضباط و کنترل احساسات خود متحمل ضررهای فاجعه باری میشوند.
اگرچه نمیتوانید بازار را کنترل کنید، اما میتوانید طرز فکر خود را در مورد آن کنترل کنید. خودکنترلی، مهار احساسات و انعطاف پذیری بخشی از بازار نیستند. آنها بخشی از شخصیت شما هستند.
باید آنها را بیاموزید تا به ماهیت وجودی تان تبدیل شوند. میتوانید این کار را با آزمایش و خطا انجام دهید، اما این یک روند طولانی است و هیچ تضمینی برای موفقیت ندارد.
کتاب از طمع تا وحشت
کتاب از طمع تا وحشت آینه ای روان شناختی مقابل روی فعالان بورس می گذارد.
این آینه از یک سو به خواننده نشان می دهد که در حوزه ی بورس چه تیپ شخصیتی دارد و از سوی دیگر ویژگی های سایر تیپ های شخصیتی را که هر بورس باز، احتمالاً کمی از آن ها را در خود دارد و هر از چندی به دردسر آن ها گرفتار می شود، شرح می دهد.
در مطلب خلاصه کتاب از طمع تا وحشت ذکر میکنیم که محور اصلی این کتاب، بررسی 10 تیپ شخصیتی مشکل آفرین در بورس است که هر یک از ما، کم و بیش قدری از خصوصیات هر کدام از این تیپ ها را در خود داریم.
شناخت این روحیات به طور حتم به ما کمک می کند سرمایه گذار بهتری باشیم و هم خود و هم اقتصاد و نظام تولید از آن نفع ببریم.
کتاب هنر شفاف اندیشیدین
کتاب هنر شفاف اندیشیدن کتابی است تاثیرگذار از رولف دوبلی، که به اشتباهاتی که در هنگام تصمیمگیری و فکر کردن با آن مواجه میشویم، میپردازد.
کتاب هنر شفاف اندیشیدن یکی از کتابهای خوب در حوزهی رشد فردی است.
خواندن این کتاب مفید را به شما توصیه میکنم. در ادامه این مطلب از بلاگ بامبو خلاصه کتاب هنر شفاف اندیشیدن برای شما شرح دادهام.
حقیقت آن است که خواسته یا نا خواسته آدمی در طول زندگی خود دچار خطاهای معامله گر «خوب» و معامله گر «بد» زیادی در ابعاد مختلف میشود ولی شناخت و پیشبینی خطاهای پیش رو کار مشکلی است.
اما اگر یک کتاب شبیه یک دایرهالمعارف، لیست جامعی از این خطاها را پیش روی ما قرار داده و ذهن ما را از خطاهای کرده و ناکردهاش آگاه کند، میتوان پیشبینی کرد که احتمال رخداد خطاهای بعدی نیز میتواند کمتر شود.
عدم آگاهی منجر به عملکردهای غلط میشود و آگاهی بدون شک میتواند از درصدی از این خطاها جلوگیری کند، عموم خطاهایی که از انسان نیز سر میزند از نحوه تفکر اون نشات میگیرد.
به نوعی خطاها، خطاهای ذهنیاند، کتاب هنر شفاف اندیشیدن شما را در برابر خطاهای خود قرار میدهد و فرصت بررسی مجدد ذهن و عملکرد شما را فراهم میکند.
معامله گر «خوب» و معامله گر «بد»
گزارشات منتشر شده در کدال ۱۴۰۱/۰۷/۲۰
گزارش بازار امروز دوشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۱
گزارشات منتشر شده در کدال ۱۴۰۱/۰۷/۱۸
گزارش بازار یکشنبه ۱۷مهر ۱۴۰۱
گزارشات منتشر شده در کدال ۱۴۰۱/۰۷/۱۷
مفهوم معامله گر «خوب» و معامله گر «بد»
اینکه یک فرد چگونه فکر میکند، نقش مهمی در شیوه معاملاتی او و نتایج آن بازی میکند.
بر این اساس، میتوان دو دسته از معاملهگران را از یکدیگر جدا کرد: معاملهگر خوب و معاملهگر بد…
● معاملهگر «خوب» کسی است که با آموزش به شیوههای معاملاتی خاص میرسد و با رعایت آنها به هدف مد نظر خود در سرمایه گذاری برسد.
● معاملهگر «بد» کسی است که به احساسات خود اجازه دهد تصمیم بگیرند که وی چه زمانی و چگونه به معامله میپردازد. این روش به انجام ناپایدار و ناهمخوان معاملات و نهایتا به شکست میانجامد.
اجزای تشکیل دهنده معاملهگری را به سه حوزه گوناگون سیستم معاملاتی، مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملهگری تقسیمبندی میشود.توانایی روانشناختی بی تردید مهمترین عاملی است که برای تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق باید آن را پرورش دهید.
روانشناسی چیست؟
روانشناسی عبارت است از مطالعه فرآیندهای ذهنی و رفتار در شرایط مختلف.
این فرآیندها در بافت معاملات، عواملی از قبیل افکار، احساسات، انگیزهها، ترس، طمع، غرور، خودبزرگ بینی و امیدواری را در بر میگیرند. نمونههای مشخصی از اینکه یک فرد تحت تاثیر احساسات خود عمل میکند شامل زمانی که وی موقعیت سرمایه گذاری خود را خیلی زود یا خیلی دیر میبندد میشود.
نگه داشتن یک سهم برای مدت خیلی طولانی در واقع مفهومی است که در روانشناسی به آن «اجتناب از زیان» میگویند. به این معنا که معاملهگر بیشتر تمایل دارد زیان نکند، تا اینکه بخواهد کسب سود نماید. این واکنش احساسی در ذات انسانها نهاده شده است.
در مورد معامله، این پدیده به این معناست که هنگام مواجهه با یک روند کاهشی که هنوز هم قیمت در حال پایین رفتن است، معاملهگر سهم خود را به خاطر تنفر از زیانوضرر نگاه میدارد به این امید که قیمت به سمت بالا باز خواهد گشت و به این شیوه زیان بیشتری را متحمل میشود.گاهی هم مفهوم اجتناب از زیان، باعث میشود معاملهگر موقعیت سرمایه گذاری خود را خیلی زود ببندد. در واقع او با دیدن مقدار کمی سود میترسد که سود اندک به دست آمده را از دست بدهد و سهام خود را میفروشد. گاهی نیز معاملهگران رفتارهای غیر منطقی دیگری از خود نشان میدهند.
مثلا، موفقیتها را به مهارت خود و شکستها را به بدشانسی نسبت میدهند. اینها تنها نمونههای کمی از رفتارهای نادرستی است که معاملهگران به دلیل عدم برخورداری از مهارتهای روانشناختی مناسب از خود بروز میدهند و به زیانهای بیشتر دامن میزنند.واقعیت این است که بسیاری از معاملهگران تازه کار با کنترل نکردن احساسات، بیشتر پول خود را از دست میدهند و از صحنه بازار کنار رانده میشوند. کنترل احساسات و درک معنای واقعی و عمیق روانشناسی معاملات تفاوت میان موفقیت و شکست خواهد بود.
نظم و انضباط و پایبندی به آن:
آیا میتوان نظمی را برای پیروی از سیستم معاملاتی خود به وجود آورد که معمولا به طور ذاتی از آن برخوردار نیستیم؟ بله، انجام این کار ممکن است. البته نباید فراموش کرد که چنین نظم و پایبندی باید خود ساخته و خود خواسته باشد و بتوان آن را شخصا در محیط منزل به اجرا در آورد و اما چگونه میتوان چنین نظمی را در خود به وجود آورد؟ پاسخ این سوال، «داشتن اعتماد به نفس» است. به این منظور برای تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق باید همیشه در حال یادگیری بود و مهارتهای تصمیمگیری خود را پرورش داد تا جایی که این ویژگی درونی شود؛ تنها آن زمان است که میتوانید با اعتماد به نفس راسخ در بازار به پیش روید.
تحلیل تصویری تکنیکال را می توانید در کانال تلگرام و آپارات ببینید:
ما را در آپارات دنبال کنید: http://www.aparat.com/kargozari.org
با سامانه فارابیکسو ، شما به صورت همزمان می توانید در بازار آتی سکه ، زعفران و بورس اوراق بهادار معاملات آنلاین انجام دهید.
10 قانون برای هر معامله گر
روی دیوار کنار میز کارم، فهرستی از ۱۰ قانون که هر روز یادآوری میکنم، دارم.اینها قوانینی هستند که من در نتیجه اشتباهاتی که در گذشته مرتکب شدهام، با آنها مواجه شدهام.معاملهگران جدید اغلب تصورات غلطی در مورد این که معامله خوب چه شکلی است، یا این که یک معاملهگر موفق چگونه رفتار میکند، دارند. امروزه موانع برای ورود به معامله کم هستند، اما منحنی یادگیری هنوز هم به همان اندازه پرشیب است.
شما میتوانید با یادگیری از دیگران در وقت و پول صرفهجویی کنید. من این لیست را عمدتا برای معاملهگران جدید به اشتراک میگذارم، اما هر کسی میتواند از آن بهرهمند شود. بنابراین، بی آن که بیش از این حرفی بزنیم ۱۰ قانون برای هر تریدر
۱. قیمت نباید کاری انجام دهد.
یک تصور غلط رایج در میان معاملهگران بسیار جدید این است که معاملهگران ماهر قادر به پیشگویی بازار هستند. این درست نیست. این حتی ممکن نیست.به عنوان یک تریدر، وظیفه شما مقابله با احتمالات و مدیریت ریسک است.
۲. رنجها معمولتر از بریکاوتها هستند.
در هر بازار مشخص، برای هر بریکاوت موفق و پذیرش قیمت جدید، شما با بریکاوت ۳ – ۵ مواجه خواهید شد. معاملهگران جدید اغلب معاملههای بریکاوت را ترجیح میدهند زیرا سریع اتفاق میافتند، هیجانانگیز هستند، و در نتیجه هیجان خاصی برای سود بردن از یک حرکت ناگهانی وجود دارد که میدانید بسیاری از تریدرها دیگر را با شلوارهایشان پایین آوردهاند. به یاد داشته باشید که حرکت قیمت به طور پیشفرض در محدود باقی میماند، تا زمانی که عدم تعادل تقاضا فرآیند قیمت را به یک محدوده جدید سوق دهد. ترید در حرکت های قیمت یک کار خستهکننده است، اما همچنین سادهترین پولی است که میتوانید به دست آورید.
۳. حداقل ۵۰ % مواقع اشتباه میکنید.! به ریسکتون توجه کنید
بنابراین، لزوما درست نیست که شما بیش از آنچه که درست میگویید اشتباه میکنید، با این حال به عنوان یک تریدر جدید بسیار اتفاق میافتد. با این حال، این طرز فکری است که من وقتی ریسک یک معامله را ارزیابی میکنم، اتخاذ میکنم.با هر معاملهای که میکنم، فرض میکنم شانس بیشتری برای اشتباه بودن تا درست بودن داشته باشم.وقتی به این شکل به معامله خود فکر میکنید، من تضمین میکنم که بازی مدیریت ریسک خود را سختتر خواهید کرد.
۴. اعتماد به نفس خود را هر بار بررسی کنید.
تو اینجایی تا پول بدست بیاری.بازار اینجا نیست که شما را اعتبار سنجی کند.بازار به نیاز شما برای اثبات هیچ چیزی اهمیت نمیدهد.فروتنی خود را حفظ کنید و همیشه احتمال اشتباه بودن را در خط مقدم ذهن خود قرار دهید.
۵. آنچه را که اتفاق میافتد در نظر بگیرید.
این امر با قانون یک و چهار همدست است.یک ضربالمثل معروفی هست که میگوید: روند را دنبال کنید، نه درآمد رو.من به سود ها اجازه دادم که در گذشته به زیان تبدیل شوند زیرا من احساس کردم “قانون ۴ و قانون ۱” شاید درست نباشند.
۶. همیشه یک فرصت دیگر وجود خواهد داشت.
FOMO “ترس از دست دادن” بسیار واقعی است. همچنین باعث میشود که شما در یک بازار احتمالی، خرد شوید. اگه ورودی ایدهآلت رو از دست بدی. دنبالش نکن تو فقط آخرین و آخرین معامله دنیا رو از دست ندادی. به سرمایه مانند مهمات فکر کنید.آن را برای فردا ذخیره کن.
۷. سود ها به سود ها اضافه میکنند.زیان ها هم به زیان ها.
دیگه چی میتونم بگم؟ اگر به موقعیت بازنده با قصد کم کردن زیان پوزیشن اضافه میکنید، در حال حاضر دچار مشکل هستید. هر بار که به اضافه کردن یک موقعیت فکر میکنید، از شما میخواهم که این قانون را در ذهن خود بشنوید. ” سود ها به سود ها اضافه میکنند. زیان ها هم به زیان ها , معامله زیان ده را ببندید سرمایه خود را برای فرصت بعدی نگه دارید.
۸. نسبت به ورودیهای خود مشتاق باشید: برای قیمت مبارزه کنید.
اگر معامله شما نیازمند قیمت برای رسیدن به یک سطح مشخص برای تایید معیار ورود شما است، پس منتظر آن سطح باشید. به خاطر داشته باش که تو معاملات دخالت نکنید قانون شماره شش رو ببین.
۹. در مورد ورودی های خود صبور باشید: سریع بودن درست مانند اشتباه بودن است.
مشابه قانون ۸، بدون FOMO! تا حالا یه معامله انجام دادی و قبل از اینکه بازار، حرکتی رو که انتظارش رو داشتی، متوقف کردی؟ شما سعی دارید بازار را به جای واکنش نشان دادن به آنچه که بازار به شما نشان میدهد، پیشبینی کنید. آهسته باشید، و به یاد داشته باشید که پذیرش قیمت هم از نظر زمان و هم از نظر حجم معتبر است.
۱۰.امید یک استراتژی نیست!
این تفاوت بین ترید و قمار است.معامله خوب به نظر خستهکننده میاد به عنوان یک قاعده کلی، اگر هیجانانگیز است، شما احتمالا قمار میکنید و معامله نمیکنید. اگر در این صورت نقشه و برنامه کاملی در مورد بازاری که میخواهید با آن ترید کنید، ندارید، پس نیازی به معامله ندارید.
این قوانین به عنوان راهنمایی برای بهبود خود به عنوان یک تریدر در نظر گرفته میشوند.. اینها رو بنویس و قوانین شخصی خود را اضافه کنید. آنها را پرینت کنید و هر روز در جایی قرار دهید که آنها را خواهید دید. قبل از اینکه معامله کنی به اونا نگاه کن و در حالی که پوزیشن هارو رو مدیریت میکنیدر پایان روز، ارزیابی کنید که چقدر خوب از آنها پیروی کردید و افکارتان را در یک ژورنال معاملهگری ثبت کنید. من به شما قول میدهم که اگر این قوانین را در برنامه کاری خود بگنجانید و آنها را به بخشی از تفکر خود تبدیل کنید، به عنوان یک معاملهگر موفق خواهید شد.
کتاب های مورد نیاز یک تریدر
وقتی با فهرستی از کتابهایی که در حوزه معاملهگری برخورد میکنید،شاید آن را حوصله سربر و خستهکننده بپندارید اگر قصد دارید کتاب های مفید مطالعه کنید و ذهن خود را درگیر حاشیه نکنید. با همیارکریپتو همراه باشید تا کتاب های مورد نیاز یک تریدر را به شما معرفی کنیم.
کتاب هایی که در ادامه قصد دارم به شما معرفی کنم، سیستمها و استراتژیهای معاملاتی، متدهای ورود یا اندیکاتورهای مختلف نمیپردازند؛ در حقیقت، استراتژی معاملاتی، مقولهای کاملاً شخصی است و نمیتوان آن را با خواندن کتاب یا دنبالهروی از نظرات دیگران تعیین کرد.
تکتک کتاب هایی که مطالعه می کنید باید ارزش ثانیه به ثانیه وقتتان را داشته و به رشد شما بهعنوان یک معاملهگر و یک انسان، کمک کند.
پول درآوردن و کسب سود از معاملات صرفاً به کسب دانش و اطلاعات دربارهی نحوه کار و عملکرد دنیای مالی یا پیشبینی حرکت بعدی بازار محدود نمیشود؛ بلکه، برای رسیدن به این هدف میبایست طرز فکر و شخصیتتان را اصلاح کنید.
همانطور که بنجامین فرانکلین میگوید: سرمایهگذاری در کسب علم و دانش بیشترین سود را از آن شما خواهد کرد.
بهترین سال زندگی تو
کتابی از دارن هاردی که در آن 8 گام برای رسیدن به موفقیت را بیان می کند.
- گام اول: هدف گذاری
- گام دوم: مرور اشتباهات گذشته
- گام سوم: قدردان بودن
- گام چهارم: تک بعدی نبودن
- گام پنجم: طراحی نقشه برای موفقیت
- گام ششم: رشد فردی سبب پیشرفت زندگی می شود.
- گام هفتم: انعطاف پذیری در برنامه ها
- گام هشتم: اجرا کردن برنامه ها
کتاب معامله گر منضبط
فرصتهای بی نهایت برای به دست آوردن یا از دست دادن
قیمتها همیشه در حال تغییر هستند
ذهن بر تصمیم گیری تان تأثیر میگذارد
خاطرات میتوانند خطرناک باشند
هیچ کس مسئول شکستها و موفقیتهای شما نیست
اگر میخواهید بازار را بشناسید، ابتدا باید خودتان را بشناسید
صاحب نظران راجع به کتاب «معامله گر منضبط» چه میگویند؟
این روزها در مورد سرمایه گذاری در بورس، رمز ارزها و دیگر بازارهای مالی و یادگیری نحوه سرمایه گذاری زیاد می شنویم. یکی از مسائلی که کمتر به آن پرداخته می شود، روانشناسی بازار و تاثیر گذاری احساسات و ذهنیت بر معامله گری است.
بهتر است بدانید، 95 درصد معامله گران بازنده هستند، نه به این دلیل که نمیتوانند برنده شوند، بلکه به این دلیل که نمیتوانند احساسات خود را کنترل کنند.
مارک داگلاس در کتاب معامله گر منضبط نشان میدهد که چگونه مسائل ذهنی که به ما اجازه میدهند در جامعه به طور موثر عمل کنیم، اغلب به موانع روانی در معامله گری تبدیل میشوند.
کتاب معامله گر منضبط پس از بررسی نحوه ایجاد نگرشهای باختن، شما را برای “پاکسازی ذهنی کامل” از فرایندهای فکری ریشه دار آماده میکند. سپس به خواننده نشان میدهد که چگونه نگرشها و رفتارهایی که از موانع روانی عبور میکنند و منجر به موفقیت میشوند را به کار گیرد و استفاده کند.
معامله گری موفق به چیزی بیشتر از دانش و مهارتهای ارتباطی نیاز دارد.
در کتاب معامله گر منضبط، مارک داگلاس توضیح میدهد که چطور تقریباً همه چیزهایی که داشته را به دلیل تصمیمات معاملاتی بد از دست داده است.
این تجربه او را به بررسی دقیق خودش سوق داد و متوجه شد که احساسات، به ویژه ترس، او را به سمت بیاحتیاطی میکشانده است.
او در ادامه با توضیحی ساده و بسیار نافذ از نقش باورها و احساسات در معاملات مینویسد.
داگلاس یک معامله گر است که با معامله گران صحبت میکند. او بر مبنای تجزیه و تحلیل و توصیههای خود عمل میکند.
گاهی اوقات، ممکن است سبک نوشتن او ناخوشایند، سست و حتی دست و پا گیر باشد. با این حال، این اشکالات مانع از انتقال اطلاعات مهم و مفید نمیشود.
اگرچه کتاب معامله گر منضبط به طور خاص در مورد عوامل احساسی و روانی است که بر معاملات تأثیر میگذارد، اما خوانندگان احتمالاً متوجه میشوند که این تأثیرات در ابعاد دیگر زندگی آنها نیز وجود دارد.
معامله گر منضبط به شما کمک میکند تا با افراد معدودی آشنا شوید که یاد گرفته اند چگونه رفتار معاملاتی خود را کنترل کنند یعنی معدود معامله گران که به طور مداوم بیشترین درصد سود را از بازار کسب میکنند.
این کتاب یک رویکرد سیستماتیک و گام به گام برای پیروزی شدن در هر روز، هر هفته و هر ماه را ایجاد می کند.
این کتاب به چهار بخش تقسیم شده است:
- مروری بر الزامات روانی محیط معاملات
- تعریفی از مشکلات و چالشهای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق
- بینشهای اساسی درباره اینکه چه رفتاری باید تغییر کند و چگونه چارچوبی را برای دستیابی به این هدف ایجاد کنیم
- چگونه مهارتهای معاملاتی خاصی را بر اساس چشم اندازی روشن و عینی در مورد عملکرد بازار توسعه دهیم.
اگر می خواهید با سرمایه گذاری و بهترین روش های آن آشنا شوید، مطالعه مقاله زیر می تواند کمک زیادی به شما کند.
با اصول سرمایه گذاری و بهترین روش های آن آشنا شوید
اکثر ما به خوبی با اصول سرمایهگذاری آشنا نیستیم و نمیدانیم که باید از کجا شروع کرد و به کجا رسید.
اگر شما هم درباره این فعالیت اقتصادی سوالات زیادی دارید،این مقاله می تواند به شما کمک کند.
اکثر معامله گران جدید نمیدانند که عادات و اعتقادات آنها، که در دنیای خارج به آنها کمکهای زیادی کرده است، هنگام معامله گری ممکن است به مانع تبدیل شوند.
معامله گری نیاز به نظم و انضباط بسیار بیشتری نسبت به سایر فعالیتها دارد.در بازارهای مالی شما رئیس خودتان هستید.
میتوانید به عنوان یک معامله گر تقریباً بی نهایت پول بدست آورید یا از دست بدهید، بنابراین باید مراقب باشید و نظم داشته باشید.
زیرا بسیاری از افراد به دلیل عدم نظم و انضباط و کنترل احساسات خود متحمل ضررهای فاجعه باری میشوند.
اگرچه نمیتوانید بازار را کنترل کنید، اما میتوانید طرز فکر خود را در مورد آن کنترل کنید. خودکنترلی، مهار احساسات و انعطاف پذیری بخشی از بازار نیستند. آنها بخشی از شخصیت شما هستند.
باید آنها را بیاموزید تا به ماهیت وجودی تان تبدیل شوند. میتوانید این کار را با آزمایش و خطا انجام دهید، اما این یک روند طولانی است و هیچ تضمینی برای موفقیت ندارد.
کتاب از طمع تا وحشت
کتاب از طمع تا وحشت آینه ای روان شناختی مقابل روی فعالان بورس می گذارد.
این آینه از یک سو به خواننده نشان می دهد که در حوزه ی بورس چه تیپ شخصیتی دارد و از سوی دیگر ویژگی های سایر تیپ های شخصیتی را که هر بورس باز، احتمالاً کمی از آن ها را در خود دارد و هر از چندی به دردسر آن ها گرفتار می شود، شرح می دهد.
در مطلب خلاصه کتاب از طمع تا وحشت ذکر میکنیم که محور اصلی این کتاب، بررسی 10 تیپ شخصیتی مشکل آفرین در بورس است که هر یک از ما، کم و بیش قدری از خصوصیات هر کدام از این تیپ ها را در خود داریم.
شناخت این روحیات به طور حتم به ما کمک می کند سرمایه گذار بهتری باشیم و هم خود و هم اقتصاد و نظام تولید از آن نفع ببریم.
کتاب هنر شفاف اندیشیدین
کتاب هنر شفاف اندیشیدن کتابی است تاثیرگذار از رولف دوبلی، که به اشتباهاتی که در هنگام تصمیمگیری و فکر کردن با آن مواجه میشویم، میپردازد.
کتاب هنر شفاف اندیشیدن یکی از کتابهای خوب در حوزهی رشد فردی است.
خواندن این کتاب مفید را به شما توصیه میکنم. در ادامه این مطلب از بلاگ بامبو خلاصه کتاب هنر شفاف اندیشیدن برای شما شرح دادهام.
حقیقت آن است که خواسته یا نا خواسته آدمی در طول زندگی خود دچار خطاهای زیادی در ابعاد مختلف میشود ولی شناخت و پیشبینی خطاهای پیش رو کار مشکلی است.
اما اگر یک کتاب شبیه یک دایرهالمعارف، لیست جامعی از این خطاها را پیش روی ما قرار داده و ذهن ما را از خطاهای کرده و ناکردهاش آگاه کند، میتوان پیشبینی کرد که احتمال رخداد خطاهای بعدی نیز میتواند کمتر شود.
عدم آگاهی منجر به عملکردهای غلط میشود و آگاهی بدون شک میتواند از درصدی از این خطاها جلوگیری کند، عموم خطاهایی که از انسان نیز سر میزند از نحوه تفکر اون نشات میگیرد.
به نوعی خطاها، خطاهای ذهنیاند، کتاب هنر شفاف اندیشیدن شما را در برابر خطاهای خود قرار میدهد و فرصت بررسی مجدد ذهن و عملکرد شما را فراهم میکند.
دیدگاه شما