تحلیل توزیع فضایی کتابخانههای عمومی در شهر مشهد
این مقاله با هدف مطالعة پراکنش فضایی کتابخانهها در شهر مشهد با استفاده از مدلهای تحلیل فضایی و تکنیکهای مربوط به خود همبستگی فضایی در نرم افزار GIS و GEO DA نگارش یافته است. دادهها شامل نقشه کتابخانهها و اطلاعات مربوط به نواحی شهر مشهد است. در مجموع در 51 ناحیه شهر مشهد، اطلاعات 35 کتابخانه وارد پایگاه اطلاعات مکانی گردید، که از این تعداد، 17 کتابخانه محلهای، 11 مورد ناحیهای، 6 مورد منطقهای و یک کتابخانه شهری بوده است.
بر این اساس، به منظور تحلیل توزیع مکانی کتابخانهها در سطح شهر مشهد، از GISو بویژه تکنیکهای «خود همبستگی فضایی»[1] و شاخصهای موران و ضریب گری[2]استفاده شده است.
در این تحقیق، مشخص شد که از نظر نسبت جمعیت به ازای کتابخانه، میانگین شهر مشهد مشابه میانگین استان است، اما از میانگین کشور پایینتر بوده و به لحاظ شاخص سرانة زیربنا، از میانگین استان و کشور بالاتر میباشد. بیتردید، نقش آستان قدس رضوی در تأمین این فضاها و بویژه کتابخانه مرکزی، بیتأثیر نبوده است.
نتیجة حاصل از کاربرد تحلیل مدل خود همبستگی فضایی پراکنش کتابخانهها در سطح نواحی شهر مشهد، نمایانگر الگوی پراکنده[3] در سطح مشهد و توزیع ناعادلانه کتابخانهها در سطح نواحی و ناهمگنی و نبود شباهت و ناپیوستگی واحدهای ناحیهای به لحاظ شاخص کتابخانه بر اساس وسعت آنهاست. همچنین، تحلیل خود همبستگی دو متغیره موران نیز بیانگر رابطة منفی بین تراکم جمعیت و الگوی توزیع کتابخانه در سطح نواحی شهر مشهد است.
3. Spatial Auto-Correlation.
4. Gary Ratio Cو Moran’s I.
کلیدواژهها
- تحلیل فضایی
- خود همبستگی فضایی
- سیستم اطلاعات جغرافیایی
- ضرایب موران و گری
- کتابخانه
اصل مقاله
مقدمه
برنامهریزی شهری از گذشته تا به امروز بیشتر بر اساس توجه به عوامل کالبدی پیش رفته است، تا جایی که اساس برنامهها و طرحهای شهرسازی و برنامه های درباره انحراف شاخص Stochastic شهری را عمران شهر و فضاهای کالبدی، تحت تأثیر خود قرار داده است. این مسئله در کلانشهرهایی مانند مشهد به عنوان سطح برتر در اکثر شاخصها و بویژه با توجه به مهاجرپذیری بالا، شدت بیشتری داشته است و در جهت همگامی و انطباق با رشد سریع جمعیتی خود، ضرورت و اولویت برنامههای اجرایی را در حلّ مشکلات، توجه به مسائل و برنامههای کالبدی در مقایسه با دیگر مسائل شهری قرار داده است.این نگاه تا بدانجا گسترش یافته که ما امروزه پس از گذشت سالها برنامهریزی، شاهد کمبودها و ضعفهایی در کاربریهای فرهنگی در شهرها هستیم. این بیتوجهی، در گذشته محسوستر بوده است، به گونهای که حتی در طرحهای پیشنهادی از جمله طرح جامع اولیة شهر مشهد (خازنی) کاربریی به نام «کاربری فرهنگی» وجود نداشته است.ارتقای کیفی سطح فرهنگی شهروندان منوط به حضور فضاهای کالبدی فرهنگی بیشتر و توزیع مناسب و بهینهتر در سطح شهر میباشد.
پرداختن به کتابخانهها در شهر به عنوان یکی از تسهیلات شهری، میتواند به اصلاح محیط اجتماعی شهروندان منجر گردد. در واقع، باید به برنامهریزی و طراحی کالبدی محلههای مسکونی توجه شود و محیطی سالم برای ارتقای سطح تعلیم و تربیت و بسط پیوندهای اجتماعی و رفع نارساییها فراهم آید. در این میان، یکی از اساسیترین نیازمندیهای مراکز فرهنگی، تأمین کتابخانههاست (شیعه، 1380: 17-16). کتابخانهها، بویژه کتابخانههای عمومی، از نظر عملکردی می توانند ضمن فراهم کردن کتابها، فضایی مناسب برای مطالعه افراد علاقمند فراهم آورند. دستگاه مدیریت شهری همراه با سایر سازمانهای درگیر در امور شهر و بویژه متولیان امور فرهنگی، باید گامها و تدبیرهای لازم را برای ساماندهی توزیع عادلانه و کارآمد کتابخانهها به عنوان یکی از انواع تسهیلات شهری برای مناطق پرتراکم جمعیت، به منظور افزایش میزان بهره وری فراهم آورند. ترکیب اطلاعات مکانی و مدیریتی با سیستمهای اطلاعات جغرافیایی به منظور تحلیل توزیع فضایی،تصمیم گیری و مدیریت یکپارچه، یکی از تواناییهای انکارناپذیر این درباره انحراف شاخص Stochastic فناوری در حوزة مدیریت و برنامهریری فضایی است.یکی از مدلهای پیشرفته جغرافیایی که به وسیلة آن امکان تحلیل فضایی پدیدههای جغرافیایی فراهم شده و الگوی پراکنش پدیدهها در فضا مشخص میشود، مدل خود همبستگی فضایی (Spatial Autocorrelation) میباشد. براساس این مدل، الگوهای فضایی دارای سه حالت 1ـ خوشهای (Clustered) 2ـ پراکنده (Dispersed) 3ـ اتفاقی یا تصادفی (Random) می باشد.بر این اساس، مدل توزیع فضایی کتابخانهها در سطح شهر مشهد تحلیل شده است.
هدف تحقیق
علاوه بر بررسی تفاوتهای توزیع فضایی کتابخانهها در شهر مشهد بر اساس مدلهای تحلیلی خود همبستگی فضایی در محیط نرم افزاری GIS و کمک به برنامهریزی فضایی کاربریهای فرهنگی، ارائه قابلیتهای تحلیلهای فضایی در راستای هدفهای مدیریت شهری نیز از جمله هدفهای تحقیق است.
مواد و روشها
روش تحقیق در این مقاله توصیفی ـ تحلیلی است و دادههای آن شامل نقشة شهر مشهد به تفکیک مناطق و نواحی شهرداری همراه با پایگاه اطلاعاتی داده های جمعیتی بر اساس سرشماری سال 1385 و تعداد 35 کتابخانه عمومی سطح شهر است.
تحلیل مدل خودهمبستگی فضایی (Spatial Autocorrelation)
در طبقه بندی الگوهای فضایی ـ خواه خوشهای، پراکنده و تصادفی ـ میتوان بر چگونگی نظم و ترتیب قرارگیری واحدهای ناحیهای متمرکز شد. می توان مشابهت و نبود مشابهت هر جفت از واحدهای ناحیه ای مجاور را اندازه گرفت.وقتی این مشابهت و نبود مشابهتها برای الگوهای فضایی تعیین شود، خود همبستگی فضایی شکل میگیرد (Oldand, 1988; Lee, 2000, 135) . خود همبستگی یا همبستگی سریالی، به ارتباط باقی ماندههای معادله رگرسیونی اشاره دارد .به وسیلة خود همبستگی، وضعیتی را توصیف می کنیم که درآن هر باقی مانده یا ضریب خطاe1 مرتبط به ضریبهای قبلی است (ei-1, ei-2).(Clark,1986,379).
مفهوم خودهمبستگی فضایی این است که ارزش صفتهای مطالعه شده، خود همبستهاند و همبستگی آنها قابل استناد به نظم جغرافیایی پدیدههاست. وضعیتهای زیادی، درجهای از همبستگی فضایی را نمایش میدهند. وقتی سطح تولیدات کشاورزی در میان مزارع یک ناحیه مقایسه می شوند، بندرت نرخ بازدة یکسانی در سطح مزارع ناحیه به دست میآید، حتی اگر اقلیم محلی در سطح ناحیه برای مزارع یکسان باشد، ولی شرایط آب و خاک در درون ناحیه ممکن است متفاوت باشد. باز هم مزارع مجاور درون ناحیه دارای شرایط مساوی رطوبت خاک هستند، همینطور این مزارع ممکن است از نظر تولید شرایط یکسانی داشته باشند.
خود همبستگی فضاییِ قوی، بدین مفهوم است که ارزش صفات پدیدههای جغرافیایی به طور قوی با یکدیگر رابطه دارند(مثبت یا منفی). ضریب ویژگی توزیع پدیدههای جغرافیایی مجاور، ارتباطات و نظم ظاهری مختلفی دارد که گفته می شود دارای ارتباط فضایی ضعیف،قوی و یا دارای الگوی تصادفی می باشند (شکل شماره1).
اشباع فروش چیست؟
اشباع فروش برای یک معامله گر فاندامنتال به معنای آن است که یک دارایی بسیار کمتر از ارزش واقعی خود معامله میشود. تحلیلگران تکنیکال معمولا زمانی که یک سهم اشباع فروش را شناسایی کنند به تفسیر شاخص مراجعه می کنند. هر دو روش معتبر هستند، اگرچه هر دو گروه از ابزارهای مختلفی برای تعیین یک دارایی اشباع فروش شده استفاده می کنند
اشباع فروش چیست؟
اصطلاح اشباع فروش (Oversold) به شرایطی اشاره دارد که در آن دارایی با قیمت پایین تری معامله شده است و پتانسیل جهش قیمت را دارد. اشباع فروش ممکن است برای مدت زیادی ادامه داشته باشد، بنابراین اشباع فروش به این معنی نیست که افزایش قیمت حتما اتفاق خواهد افتاد. بسیاری از شاخص های تکنیکال سطوح اشباع فروش و اشباع خرید را مشخص می کنند. این شاخصها ارزیابی خود را بر مبنای جایی که قیمت فعلی نسبت به قیمتهای قبلی معامله میشود، قرار میدهند. همچنین می توان از شاخص های بنیادی برای ارزیابی احتمال اشباع فروش یک دارایی و انحراف آن از معیارهای ارزش معمولی استفاده کرد.
نکات مهم
- اشباع فروش یک اصطلاح ذهنی است. از آنجایی که معامله گران و تحلیلگران همه از ابزارهای مختلفی استفاده می کنند، برخی ممکن است یک دارایی را اشباع فروش شده ارزیابی کنند در حالی که برخی دیگر ارزیابی می کنند که سقوط آن دارایی هنوز ادامه دارد.
- شرایط اشباع فروش ممکن است برای مدت طولانی ادامه داشته باشد، بنابراین معامله گران محتاط قبل از خرید منتظر می مانند تا قیمت اولیه کاهش یابد و حرکت صعودی خود را آغاز کند.
- شرایط اشباع فروش توسط درباره انحراف شاخص Stochastic شاخصهای تکنیکال مانند شاخص قدرت نسبی (RSI)، نوسانگر تصادفی (stochastic oscillator) و همچنین سایر شاخصها شناسایی میشود.
- شاخص های بنیادی همچنین می توانند یک دارایی اشباع فروش شده را با مقایسه مقادیر فعلی و قبلی از نظر P/E و P/E شناسایی کنند.
اشباع فروش به شما چه می گوید؟
اشباع فروش برای یک معامله گر فاندامنتال به معنای آن است که یک دارایی بسیار کمتر از ارزش واقعی خود معامله میشود. تحلیلگران تکنیکال معمولا زمانی که یک سهم اشباع فروش را شناسایی کنند به تفسیر شاخص مراجعه می کنند. هر دو روش معتبر هستند، اگرچه هر دو گروه از ابزارهای مختلفی برای تعیین یک دارایی اشباع فروش شده استفاده می کنند.
اشباع فروش فاندامنتال
سهامی که از لحاظ فاندامنتالی در شرایط اشباع فروش قرار گرفته (یا هر دارایی) از نظر سرمایه گذاران کمتر از ارزش واقعی خود معامله می شود. اشباع فروش می تواند ناشی از اخبار بد در مورد شرکت مورد نظر، چشم انداز ضعیف شرکت در آینده، وضعیت نامطلوب صنعت، یا افت کلی بازار باشد.
معمولا، نسبت P/E یک شاخص رایج برای ارزش سهام است. تحلیلگران و معامله گران از نتایج مالی گزارش شده عمومی یا برآوردهای سود برای شناسایی قیمت مناسب یک سهم خاص استفاده می کنند. اگر P/E سهام به پایین محدوده تاریخی آن سقوط کند یا کمتر از میانگین P/E آن بخش باشد، سرمایهگذاران ممکن است سهام را کم ارزشگذاری شده در نظر بگیرند. این امر ممکن است یک فرصت خرید برای سرمایه گذاری بلند مدت باشد.
به عنوان مثال، سهامی که در طول تاریخ دارای P/E بین 10 تا 15 بوده و اکنون با P/E پنج معامله میشود، ممکن است سیگنال دهند که نگاه دقیقتری به شرکت داشته باشند. اگر شرکت همچنان قوی باشد، ممکن است سهام اشباع فروش شده و کاندیدای خرید خوبی باشد. با این حال، تحلیل دقیق تری لازم است، زیرا ممکن است دلایل خوبی وجود داشته باشد که چرا سرمایه گذاران دیگر مانند گذشته آن شرکت را دوست ندارند.
اشباع فروش تکنیکال
معامله گران همچنین می توانند از شاخص های تکنیکال برای تعیین سطح اشباع فروش استفاده کنند. یک شاخص تکنیکال فقط قیمت فعلی را نسبت به قیمت های قبلی مقایسه می کند و داده های بنیادین را در نظر نمی گیرد.
نوسانگر تصادفی جورج لین (George Lane)، حرکت های اخیر قیمت را برای شناسایی تغییرات در حرکت و جهت قیمت سهام بررسی می کند. شاخص قدرت نسبی قدرت پشت حرکت قیمت را در دوره اخیر، معمولاً 14 روز، اندازه گیری می کند.
شاخص قدرت نسبی زیر 30، به معامله گران سیگنال می دهد که احتمالا سهام اشباع فروش شده است. اساساً این شاخص می گوید که قیمت در یک سوم پایین تر از محدوده قیمت اخیر خود معامله می شود اما نمی گوید که قیمت فوراً افزایش می یابد. بسیاری از معامله گران قبل از خرید منتظر می مانند تا شاخص حرکت صعودی خود را اغاز کند زیرا اشباع فروش ممکن است مدت طولانی ادامه داشته باشد. به عنوان مثال، یک معامله گر ممکن است قبل از خرید سهام منتظر بماند تا شاخص قدرت نسبی اشباع فروش به بالای 30 برود. این موضوع نشان می دهد که قیمت اشباع فروش شده بود اما اکنون در حال افزایش است.
برخی از معاملهگران از کانالهای قیمتگذاری مانند باندهای بولینگر (Bollinger Bands) برای شناسایی مناطق اشباع فروش استفاده میکنند. در نمودار، باندهای بولینگر در مضربی از انحراف استاندارد سهام در بالا و پایین یک میانگین متحرک نمایی قرار دارند. وقتی قیمت به باند پایین می رسد، ممکن است اشباع فروش شود. یک بار دیگر، معامله گران معمولاً قبل از خرید منتظر می مانند تا قیمت دوباره افزایش یابد.
نمونه هایی از شاخص های اشباع فروش و شاخض های فاندامنتال
مثال نمودار قیمت را با دو شاخص در زیر آن نشان می دهد. شاخص بالا یک شاخص قدرت نسبی است و شاخص زیر آن P/E است.
در شاخص قدرت نسبی، فلش هایی قرار داده شده است که شاخص قدرت نسبی به زیر 30 کاهش یافته و سپس به بالای آن برمی گردد. اینها امتیاز خرید بر اساس بازیابی از شرایط اشباع فروش ممکن است. برخی از این سیگنالها منجر به افزایش قیمت شدند، در حالی که برخی دیگر موجب ادامه کاهش قیمت برای مدتی بودند.
سطح اشباع فروش P/E بر اساس سهام متفاوت خواهد بود، زیرا هر سهم دارای محدوده P/E خاص خود است که تمایل دارد آن را طی کند. برای این سهام، خرید نزدیک به P/E 10 معمولاً فرصت خرید خوبی را فراهم میکند زیرا قیمت بالاتر میرود.
تفاوت بین اشباع فروش و اشباع خرید
اشباع فروش زمانی رخ دهد که یک دارایی در قسمت پایینتری از محدوده قیمت اخیر خود معامله شود یا بر اساس دادههای بنیادی نزدیک به پایینترین قیمت معامله شود. بدین ترتیب، اشباع خرید برعکس شرایط اشباع فروش اتفاق می افتد. زمانی که قیمت یک دارایی در قسمت بالایی محدوده قیمت اخیر خود معامله می شود، تفسیر شاخص تکنیکال اشباع خرید رخ می دهد. به همین ترتیب، تفسیر شاخص بنیادی اشباع خرید زمانی ظاهر میشود که دارایی در سطح بالای نسبتهای بنیادی خود معامله شود. این موضوع به این معنی نیست که دارایی باید فروخته شود، بلکه فقط هشداری برای بررسی اتفاقات است.
محدودیت های استفاده
اشباع فروش به اشتباه توسط برخی از معامله گران به عنوان یک سیگنال خرید در نظر گرفته می شود. اما، بیشتر یک هشدار است. این موضوع معامله گران را آگاه میکند که یک دارایی در بخش پایین تر از محدوده قیمتی اخیر خود معامله می شود یا با نسبت بنیادی پایین تر از حد معمول معامله می شود. این موضوع به این معنی نیست که دارایی باید خریداری شود. بسیاری از سهامی که به ریزش خود ادامه می دهند، تا آخر عمر ارزان به نظر می رسند. این موضوع می تواند اتفاق بیفتد زیرا اکثر تفسیر های اشباع فروش بر اساس عملکرد گذشته است. اگر سرمایه گذاران، آینده ناخوشایندی را برای یک سهام پیش بینی کنند، ممکن است به فروش آن ادامه دهند، حتی اگر بر اساس استانداردهای تاریخی ارزان به نظر برسد.
حتی اگر سهام خرید مناسبی بنظر برسد، ممکن است قبل از اینکه قیمت صعودی شود، برای مدت طولانی در حالت اشباع فروش باقی بماند. به همین دلیل است که بسیاری از معامله گران مراقب تفسیر اشباع فروش هستند، اما سپس منتظر می مانند تا قبل از خرید بر اساس سیگنال اشباع فروش، قیمت افزایش یابد.
آشنایی با ۸ مورد از بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند
اندیکاتورهای تشخیص روند توسط معاملهگران برای بهدستآوردن بینشی درباره عرضه و تقاضای اوراق بهادار و روانشناسی بازار استفاده میشوند. این شاخصها با هم، اساس تحلیل تکنیکال را تشکیل میدهند. معیارهایی مانند حجم معاملات، سرنخهایی برای ادامه حرکت قیمت ارائه میدهند. اندیکاتورها را میتوان جهت تولید سیگنال خرید و فروش مورد استفاده قرار داد، البته نیازی به استفاده از همه اندیکاتورها نیست، بلکه تعدادی را میتوان انتخاب کرد که برای تصمیمگیری بهتر در معاملات مفید هستند. برخی از آنها تاریخچه قیمت را در نظر میگیرند، برخی دیگر حجم معاملات را مورد بررسی قرار میدهند و برخی دیگر شاخصهای حرکت هستند. این اندیکاتورها اغلب بهصورت پشتسرهم یا ترکیبی با یکدیگر استفاده میشوند.
در این مقاله قصد داریم تا به توضیح اندیکاتورهای تشخیص روند بپردازیم و هفت شاخص برتر را معرفی کنیم.
معرفی بهترین اندیکارتورهای تشخیص روند
ابزار معامله برای معاملهگران و تحلیلگران تکنیکال، شامل ابزارهای نموداری است که سیگنالهایی برای خرید و فروش ایجاد میکنند و یا روندها یا الگوهای موجود در بازار را نشان میدهند. جهت تشخیص روند، روشهای مختلفی وجود دارد که یکی از این روشها، اندیکاتورهای تشخیص روند در تحلیل تکنیکال هستند. از مهمترین چالشهایی که اکثر معاملهگران تازهکار حوزه فارکس با آن مواجه میشوند، اندیکاتور تشخیص روند در فارکس است. در بازارهای مالی، قیمت به سمت خاصی در حال حرکت است. به این سمت و جهت خاص، روند یا Trend گفته میشود. روند میتواند در سه حالت UpTrend یا صعودی، DownTrend یا نزولی و Sideway یا خنثی قرار بگیرد. بهطورکلی، دو نوع اساسی از اندیکاتور تکنیکال وجود دارد:
۱.پوششها (Overlays): اندیکاتورهای فنی که از همان مقیاس قیمتها استفاده کرده و دامنه یکسانی با آنها دارند. به عنوان مثال میتوان به میانگینهای متحرک و Bollinger Bands اشاره کرد.
۲.نوسانگراها(Oscillator): به جای قرارگرفتن در نمودار قیمت، اندیکاتورهای تشخیص روند که بین حداقل و حداکثر در نوسان هستند، بالا یا پایین نمودار قیمت قرار میگیرند. بهعنوانمثال میتوان به اسیلاتورهای MACD یا RSI اشاره کرد.
معاملهگران معمولا هنگام تجزیه و تحلیل یک اوراق بهادار و دارایی از چندین شاخص فنی مختلف، پشت سر هم استفاده میکنند. با وجود هزاران گزینه مختلف، معاملهگران باید اندیکاتورهایی را انتخاب کنند که برای آنها بهتر است و سپس با نحوه کار آنها آشنا شوند. شاخصهای فنی همچنین میتوانند با توجه به ماهیت کمی آنها در سیستمهای معاملاتی خودکار گنجانده شوند. در این بخش به معرفی هفت مورد اندیکاتور تشخیص روند بازار میپردازیم.
۱. اندیکاتورهای حجم/حجم در تعادل (On-Balance Volume):
از اندیکاتور تشخیص روند حجم در تعادل (OBV) برای اندازهگیری جریان مثبت و منفی حجم در اوراق بهادار در طول زمان استفاده میشود.
افزایش حجم نسبت به میزان حجم روزی است که قیمت افزایش یافته است. حجم پایین نیز به حجم روزی گفته میشود که قیمت کاهش مییابد. حجم هر روز بر اساس افزایش یا کاهش قیمت، از شاخص افزوده یا کاسته میشود. وقتی OBV در حال افزایش است، نشان میدهد که خریداران مایلند وارد عمل شوند و قیمت را بالاتر ببرند. وقتی OBV در حال کاهش است، حجم فروش از حجم خرید پیشی میگیرد که نشاندهنده قیمتهای پایینتر است. بهاینترتیب، مانند یک ابزار تایید روند عمل میکند.
اگر قیمت و OBV در حال افزایش باشد، به ادامه روند کمک میکند. این امر زمانی اتفاق میافتد که اندیکاتور تشخیص روند و قیمت در جهتهای مختلف در حرکت باشند. اگر قیمت در حال افزایش اما OBV در حال کاهش باشد، میتواند نشاندهنده این باشد که این روند توسط خریدارانی قوی، حمایت نمیشود و به زودی میتواند به صورت معکوس عمل کند.
۲. میانگین متحرک (Moving Average):
میانگین متحرک، ابزاری برای تجزیه و تحلیل تکنیکال و پرکاربردترین اندیکاتور موجود است که در بازهای زمانی مشخص، از طریق خط میانگین، امکان تعیین و مشخصکردن قیمت وجود دارد. میانگین متحرک، به دو نوع اندیکاتور SMA و اندیکاتور EMA دستهبندی میشود که هریک از آنها قابل استفاده در تحلیل تکنیکال بوده و تنها تفاوتی که دارند، حساسیت نسبت به تغییرات قیمت است.
این اندیکاتور، میانگین قیمتها را به عنوان داده مورد استفاده قرار داده و آن را به شکل یک خط، بر روی نمودار نشان میدهد. اندیکاتور میانگین متحرک در بازههای زمانی مشخصی مانند ۱۰ روزه، ۲۰ دقیقه و ۳۰ هفته در نظر گرفته میشوند. در حالت بلندمدت نیز میانگینهای متحرک ۲۰۰ روزه، ۱۰۰ روزه و ۵۰ روزه هستند. میانگین متحرک را میتوان در استراتژیهای زیادی استفاده کرد اما مهمترین استفاده آن در تشخیص روند است. به همین دلیل است که بسیاری از تحلیلگران، این اندیکاتور را بهترین اندیکاتور تشخیص روند معرفی میکنند.
۳. میانگین جهت شاخص (Average Directional Index):
شاخص جهتدار متوسط (ADX) یکی از اندیکاتورهای تشخیص روند قدرت است که برای اندازهگیری حرکت و قدرت یک روند استفاده میشود. هنگامی که ADX بالای ۴۰ باشد، بسته به جهتی که قیمت در حال حرکت است، روند دارای قدرت جهتگیری زیادی است. وقتی اندیکاتور ADX زیر درباره انحراف شاخص Stochastic ۲۰ باشد، روند ضعیف یا غیرروندی در نظر گرفته میشود. ADX خط اصلی بر روی شاخص و معمولا سیاهرنگ است. دو خط دیگر نیز به نماد DI+ و DI- وجود دارند که اغلب به ترتیب به رنگ قرمز و سبز هستند. هر سه خط با هم فعالیت میکنند تا جهت روند و همچنین حرکت آن را نشان دهند.
ADX بالای ۲۰ و DI+ بالای DI-: روند صعودی است.
ADX بالای ۲۰ و DI- بالاتر از DI+: روند نزولی است.
ADX زیر ۲۰ نیز، یک روند ضعیف است.
۴. باند بولینگر (Bollinger Band) :
یکی دیگر از اندیکاتورهای تشخیص روند، باند بولینگر است که توسط مجموعهای از خطوط روند طراحی شده و دو انحراف استاندارد مثبت و منفی را از میانگین متحرک ساده (SMA) قیمت اوراق بهادار ارائه میدهد. نوسانهایی که در سهم به وجود میآید را میتوان به وسیله این اندیکاتور بهخوبی نشان داد. اغلب در میانگین متحرک در دوره زمانی ۲۰ روزه در نمودارهای معاملاتی از اندیکاتور باند بولینگر استفاده میشود. زمانیکه Aroon-up از Aroon-down عبور کند، اولین نشانه تغییر روند احتمالی نمایان میشود و اگر Aroon-up به عدد ۱۰۰ برسد و Aroon-down به صفر برسد، روند صعودی است و برعکس. اگر Aroon-down از Aroon-up عبور و به ۱۰۰ نزدیک بماند، روند نزولی است.
۵. اندیکاتور واگرایی همگرایی (MACD) :
شاخص واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) به معاملهگران کمک میکند تا جهت روند و همچنین حرکت آن روند را بررسی کنند. زمانیکه MACD بالای صفر باشد، قیمت در یک فاز صعودی قرار دارد و اگر MACD زیر صفر باشد، وارد فاز نزولی شده است. این اندیکاتور تشخیص روند از دو خط تشکیل شده است:
خط MACD و یک خط سیگنال که حرکت کندی دارد. وقتی MACD از زیر خط سیگنال عبور میکند، نشان میدهد که قیمت در حال کاهش است و هنگامی که خط MACD از خط سیگنال عبور میکند، قیمت در حال افزایش خواهد بود. نگاهکردن به این که نشانگر در کدام سمت صفر قرار دارد، به تعیین سیگنالهایی که باید دنبال شوند، کمک شایانی میکند. بهعنوانمثال، اگر نشانگر بالای صفر است، MACD از بالای خط سیگنال برای خرید عبور میکند و اگر MACD زیر صفر باشد، عبور MACD از زیر خط سیگنال یک معامله کوتاه احتمالی را ارائه میدهد.
۶. شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index):
شاخص قدرت نسبی (RSI) حداقل سه کاربرد عمده دارد. این اندیکاتور، یکی دیکر از اندیکاتورهای تشخیص روندی است که بین صفر تا ۱۰۰ حرکت و افزایش قیمت اخیر در مقابل ضرر اخیر قیمت را ترسیم میکند. بنابراین سطوح RSI به اندازهگیری حرکت و قدرت روند کمک میکنند. اساسیترین استفاده از RSI به عنوان شاخص خرید و فروش بیشازحد است. وقتی RSI به بالای ۷۰ برسد، دارایی بیش از حد خرید در نظر گرفته میشود و ممکن است کاهش یابد. زمانی که RSI زیر ۳۰ درباره انحراف شاخص Stochastic باشد، دارایی بیش از حد فروخته میشود و میتواند افزایش یابد.
بههمینمنظور، برخی از معاملهگران منتظر میمانند تا اندیکاتور به بالای ۷۰ برسد و سپس پیش از فروش به پایین نزول کند، یا به زیر ۳۰ برسد و سپس پیش از خرید دوباره به بالاتر از سطح برسد. واگرایی یکی دیگر از کاربردهای RSI است. زمانی که اندیکاتور در جهتی متفاوت از قیمت حرکت میکند، نشان میدهد که روند فعلی قیمت در حال ضعیف شدن است و به زودی میتواند معکوس شود. سومین کاربرد RSI، پشتیبانی و مقاومت است. در طول روندهای صعودی، سهام اغلب بالای سطح ۳۰ باقی میماند و اغلب به ۷۰ یا بالاتر میرسد. هنگامی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، RSI معمولا کمتر از ۷۰ باقی میماند و اغلب به ۳۰ یا کمتر میرسد.
۷. نوسانگر تصادفی (Stochastic Oscillator)
آخرین مورد از اندیکاتورهای تشخیص روند نوسانگر تصادفی است که شاخصی برای اندازهگیری قیمت فعلی، نسبت به محدوده قیمت در چند دوره است. این اندیکاتور بین صفر تا ۱۰۰ ترسیم شده و به این صورت است که وقتی روند صعودی است، قیمت باید به بالاترین حد خود برسد. در یک روند نزولی نیز قیمت به پایینترین حد تمایل دارد. استوکاستیک نسبتا سریع بالا و پایین میرود، زیرا به ندرت پیش میآید که قیمت به صورت مداوم به اوج برسد، استوکاستیک را نزدیک ۱۰۰ یا پایینترین حد مستمر و یا نزدیک به صفر، نگه دارد. بنابراین، استوکاستیک اغلب به عنوان یک شاخص خرید و فروش بیشازحد استفاده میشود. ارزشهای بالای ۸۰ خرید بیش از حد در نظر گرفته شده و درحالیکه سطوح زیر ۲۰ باشد، فروش بیشازحد در نظر گرفته میشود. هنگام استفاده از سطوح خرید و فروش بیشازحد، روند کلی قیمت باید در نظر گرفته شوند. به عنوان مثال، در طول یک روند صعودی زمانی که اندیکاتور به زیر ۲۰ میرسد و دوباره بالا میرود، سیگنال احتمالی است.
کدام شاخص فنی میتواند شرایط خرید بیشازحد یا فروش بیشاز حد را به بهترین شکل نشان دهد؟
۸. شاخص قدرت نسبی (RSI) یکی از محبوبترین اندیکاتورهای تشخیص روند است که برای شناسایی سهام بیشازحد خرید یا فروش بیشازحد به کار برده میشود. RSI بین ۰ تا ۱۰۰ محدود شده است و عدد بالای ۷۰ نشاندهنده فروش بیشازحد و عدد کمتر از ۳۰ نشاندهنده خرید بیشازحد است.
اندیکاتور تشخیص روند شارپ، چه چیزی را نشان میدهد؟
اندیکاتور تشخیص روند شارپ برای کمک به سرمایهگذاران برای درک نسبت بازگشت سرمایه در مقایسه با ریسک آن استفاده میشود. این نسبت، میانگین بازدهی است که به ازای هر واحد نوسان یا ریسک کل به دست میآید.
نتیجهگیری
هدف هر معاملهگر کوتاهمدت، تعیین جهت حرکت یک دارایی معین و تلاش برای کسب سود از آن است. صدها شاخص فنی و نوسانگر برای این هدف خاص، توسعه یافته و روشها و ابزار زیادی برای تشخیص روند در یک تحلیل تکنیکال وجود دارند. مهمترین این روشها و ابزارها، اندیکاتورها هستند. اندیکاتورها ابزارهایی هستند که اطلاعاتی راجعبه قیمت و حجم بازار را با توابع ریاضی ادغام کرده و سپس در جهت تحلیل بازار، مورد استفاده قرار میدهند. از اندیکاتورها میتوان برای توسعه استراتژیهای جدید نیز استفاده کرد. در این مقاله ما سعی کردیم تا هر آنچه نیاز است راجعبه اندیکاتورهای تشخیص روند و فرآیند کاری آنها بدانید را جمعآوری کرده و بهطور کامل و جامع شرح دهیم.
اشباع فروش چیست؟
اشباع فروش برای یک معامله گر فاندامنتال به معنای آن است که یک دارایی بسیار کمتر از ارزش واقعی خود معامله میشود. تحلیلگران تکنیکال معمولا زمانی که یک سهم اشباع فروش را شناسایی کنند به تفسیر شاخص مراجعه می کنند. هر دو روش معتبر هستند، اگرچه هر دو گروه از ابزارهای مختلفی برای تعیین یک دارایی اشباع فروش شده استفاده می کنند
اشباع فروش چیست؟
اصطلاح اشباع فروش (Oversold) به شرایطی اشاره دارد که در آن دارایی با قیمت پایین تری معامله شده است و پتانسیل جهش قیمت را دارد. اشباع فروش ممکن است برای مدت زیادی ادامه داشته باشد، بنابراین اشباع فروش به این معنی نیست که افزایش قیمت حتما اتفاق خواهد افتاد. بسیاری از شاخص های تکنیکال سطوح اشباع فروش و اشباع خرید را مشخص می کنند. این شاخصها ارزیابی خود را بر مبنای جایی که قیمت فعلی نسبت به قیمتهای قبلی معامله میشود، قرار میدهند. همچنین می توان از شاخص های بنیادی برای ارزیابی احتمال اشباع فروش یک دارایی و انحراف آن از معیارهای ارزش معمولی استفاده کرد.
نکات مهم
- اشباع فروش یک اصطلاح ذهنی است. از آنجایی که معامله گران و تحلیلگران همه از ابزارهای مختلفی استفاده می کنند، برخی ممکن است یک دارایی را اشباع فروش شده ارزیابی کنند در حالی که برخی دیگر ارزیابی می کنند که سقوط آن دارایی هنوز ادامه دارد.
- شرایط اشباع فروش ممکن است برای مدت طولانی ادامه داشته باشد، بنابراین معامله گران محتاط قبل از خرید منتظر می مانند تا قیمت اولیه کاهش یابد و حرکت صعودی خود را آغاز کند.
- شرایط اشباع فروش توسط شاخصهای تکنیکال مانند شاخص قدرت نسبی (RSI)، نوسانگر تصادفی (stochastic oscillator) و همچنین سایر شاخصها شناسایی میشود.
- شاخص های بنیادی همچنین می توانند یک دارایی اشباع فروش شده را با مقایسه مقادیر فعلی و قبلی از نظر P/E و P/E شناسایی کنند.
اشباع فروش به شما چه می گوید؟
اشباع فروش برای یک معامله گر فاندامنتال به معنای آن است که یک دارایی بسیار کمتر از ارزش واقعی خود معامله میشود. تحلیلگران تکنیکال معمولا زمانی که یک سهم اشباع فروش را شناسایی کنند به تفسیر شاخص مراجعه می کنند. هر دو روش معتبر هستند، اگرچه هر دو گروه از ابزارهای مختلفی برای تعیین یک دارایی اشباع فروش شده استفاده می کنند.
اشباع فروش فاندامنتال
سهامی که از لحاظ فاندامنتالی در شرایط اشباع فروش قرار گرفته (یا هر دارایی) از نظر سرمایه گذاران کمتر از ارزش واقعی خود معامله می شود. اشباع فروش می تواند ناشی از اخبار بد در مورد شرکت مورد نظر، چشم انداز ضعیف شرکت در آینده، وضعیت نامطلوب صنعت، یا افت کلی بازار باشد.
معمولا، نسبت P/E یک شاخص رایج برای ارزش سهام است. تحلیلگران و معامله گران از نتایج مالی گزارش شده عمومی یا برآوردهای سود برای شناسایی قیمت مناسب یک سهم خاص استفاده می کنند. اگر P/E سهام به پایین محدوده تاریخی آن سقوط کند یا کمتر از میانگین P/E آن بخش باشد، سرمایهگذاران ممکن است سهام را کم ارزشگذاری شده در نظر بگیرند. این امر ممکن است یک فرصت خرید برای سرمایه گذاری بلند مدت باشد.
به عنوان مثال، سهامی که در طول تاریخ دارای P/E بین 10 تا 15 بوده و اکنون با P/E پنج معامله میشود، ممکن است سیگنال دهند که نگاه دقیقتری به شرکت داشته باشند. اگر شرکت همچنان قوی باشد، ممکن است سهام اشباع فروش شده و کاندیدای خرید خوبی باشد. با این حال، تحلیل دقیق تری لازم است، زیرا ممکن است دلایل خوبی وجود داشته باشد که چرا سرمایه گذاران دیگر مانند گذشته آن شرکت را دوست ندارند.
اشباع فروش تکنیکال
معامله گران همچنین می توانند از شاخص های تکنیکال برای تعیین سطح اشباع فروش استفاده کنند. یک شاخص تکنیکال فقط قیمت فعلی را نسبت به قیمت های قبلی مقایسه می کند و داده های بنیادین را در نظر نمی گیرد.
نوسانگر تصادفی جورج لین (George Lane)، حرکت های اخیر قیمت را برای شناسایی تغییرات در حرکت و جهت قیمت سهام بررسی می کند. شاخص قدرت نسبی قدرت پشت حرکت قیمت را در دوره اخیر، معمولاً 14 روز، اندازه گیری می کند.
شاخص قدرت نسبی زیر 30، به معامله گران سیگنال می دهد که احتمالا سهام اشباع فروش شده است. اساساً این شاخص می گوید که قیمت در یک سوم پایین تر از محدوده قیمت اخیر خود معامله می شود اما نمی گوید که قیمت فوراً افزایش می یابد. بسیاری از معامله گران قبل از خرید منتظر می مانند تا شاخص حرکت صعودی خود را اغاز کند زیرا اشباع فروش ممکن است مدت طولانی ادامه داشته باشد. به عنوان مثال، یک معامله گر ممکن است قبل از خرید سهام منتظر بماند تا شاخص قدرت نسبی اشباع فروش به بالای 30 برود. این موضوع نشان می دهد که قیمت اشباع فروش شده بود اما اکنون در حال افزایش است.
برخی از معاملهگران از کانالهای قیمتگذاری مانند باندهای بولینگر (Bollinger Bands) برای شناسایی مناطق اشباع فروش استفاده میکنند. در نمودار، باندهای بولینگر در مضربی از انحراف استاندارد سهام در بالا و پایین یک میانگین متحرک نمایی قرار دارند. وقتی قیمت به باند پایین می رسد، ممکن است اشباع فروش شود. یک بار دیگر، معامله گران معمولاً قبل از خرید منتظر می مانند تا قیمت دوباره افزایش یابد.
نمونه هایی از شاخص های اشباع فروش و شاخض های فاندامنتال
مثال نمودار قیمت را با دو شاخص در زیر آن نشان می دهد. شاخص بالا یک شاخص قدرت نسبی است و شاخص زیر آن P/E است.
در شاخص قدرت نسبی، فلش هایی قرار داده شده است که شاخص قدرت نسبی به زیر 30 کاهش یافته و سپس به بالای آن درباره انحراف شاخص Stochastic برمی گردد. اینها امتیاز خرید بر اساس بازیابی از شرایط اشباع فروش ممکن است. برخی از این سیگنالها منجر به افزایش قیمت شدند، در حالی که برخی دیگر موجب ادامه کاهش قیمت برای مدتی بودند.
سطح اشباع فروش P/E بر اساس سهام متفاوت خواهد بود، زیرا هر سهم دارای محدوده P/E خاص خود است که تمایل دارد آن را طی کند. برای این سهام، خرید نزدیک به P/E 10 معمولاً فرصت خرید خوبی را فراهم میکند زیرا قیمت بالاتر میرود.
تفاوت بین اشباع فروش و اشباع خرید
اشباع فروش زمانی رخ دهد که یک دارایی در قسمت پایینتری از محدوده قیمت اخیر خود معامله شود یا بر اساس دادههای بنیادی نزدیک به پایینترین قیمت معامله شود. بدین ترتیب، اشباع خرید برعکس شرایط اشباع فروش اتفاق می افتد. زمانی که قیمت یک دارایی در قسمت بالایی محدوده قیمت اخیر خود معامله می شود، تفسیر شاخص تکنیکال اشباع خرید رخ می دهد. به همین ترتیب، تفسیر شاخص بنیادی اشباع خرید زمانی ظاهر میشود که دارایی در سطح بالای نسبتهای بنیادی خود معامله شود. این موضوع به این معنی نیست که دارایی باید فروخته شود، بلکه فقط هشداری برای بررسی اتفاقات است.
محدودیت های استفاده
اشباع فروش به اشتباه توسط برخی از معامله گران به عنوان یک سیگنال خرید در نظر گرفته می شود. اما، بیشتر یک هشدار است. این موضوع معامله گران را آگاه میکند که یک دارایی در بخش پایین تر از محدوده قیمتی اخیر خود معامله می شود یا با نسبت بنیادی پایین تر از حد معمول معامله می شود. این موضوع به این معنی نیست که دارایی باید خریداری شود. بسیاری از سهامی که به ریزش خود ادامه می دهند، تا آخر عمر ارزان به نظر می رسند. این موضوع می تواند اتفاق بیفتد زیرا اکثر تفسیر های اشباع فروش بر اساس عملکرد گذشته است. اگر سرمایه گذاران، آینده ناخوشایندی را برای یک سهام پیش بینی کنند، ممکن است به فروش آن ادامه دهند، حتی اگر بر اساس استانداردهای تاریخی ارزان به نظر برسد.
حتی اگر سهام خرید مناسبی بنظر برسد، ممکن است قبل از اینکه قیمت صعودی شود، برای مدت طولانی در حالت اشباع فروش باقی بماند. به همین دلیل است که بسیاری از معامله گران مراقب تفسیر اشباع فروش هستند، اما سپس منتظر می مانند تا قبل از خرید بر اساس سیگنال اشباع فروش، قیمت افزایش یابد.
اندیکاتور پیشرو (Leading) و تاخیری (Lagging) چیست؟
هدف اصلی استفاده از ابزار اندیکاتور در بازار کریپتو، پیشبینی روند و همچنین ارزیابی کلی از بازار است. اما تمامی این ابزارها بلافاصله اطلاعات مورد نیاز را در اختیار شما قرار نمیدهند. تغییر در اندیکاتورهای تاخیری (Lagging) زمان زیادی میبرد و بر اساس درنظرگرفتن و دنبال کردن رویدادهای گذشته بازار نشان داده میشود. در مقابل اندیکاتورهای پیشرو (Leading) فعالیتهایی که فکر میکنید به شما در رسیدن به هدفتان کمک میکند را اندازهگیری میکند و میتوانید بهصورت مداوم آنها را ردیابی کنید.
به دلیل بازههای زمانی متفاوتی که برای اندیکاتور پیشرو و تاخیری وجود دارد، مهم است بدانید که چه زمانی معیارهای تاخیری را ردیابی کنید؛ بنابراین میتوانید اندیکاتورهای پیشرو را شناسایی کنید تا به شما در زمان انجام معاملات کمک کند. درک این نکته که تفاوت میان اندیکاتور پیشرو و تاخیری چیست و نحوه پیوند آنها با اهداف شما در مسیر سرمایهگذاری کریپتو چگونه است به شما کمک میکند تا پیشرفت خود را بهصورت دقیق نظارت کنید.
آیا میدانید بهترین راه برای مدیریت عملکرد در معاملات کریپتو چیست؟ این موضوع ترکیبی از بینشهایی است که از نگاهکردن به گذشته (اندیکاتور تاخیری) به همراه آیندهنگری (اندیکاتورهای پیشرو) به دست میآید. در این مطلب از بلاگ والکس، با اندیکاتور های لیدینگ و لگینگ بیشتر آشنا خواهید شد و میتوانید از آنها در تحلیل بازار ارزهای دیجیتال کمک بگیرید.
چرا باید از اندیکاتور پیشرو و تاخیری استفاده کنید؟
استفاده از اندیکاتور پیشرو و تاخیری فقط محدود به بازار کریپتو نمیشود و سابقه استفاده از آن به دهههای اول قرن بیستم بازمیگردد. بهطورکلی بهرهگیری از این اندیکاتورها و شاخصها ریشه در تئوری داو (Dow Theory) دارد و بر اساس آن حرکتهای قیمتی داراییها اصلاً تصادفی نیستند و با تجزیه و تحلیل رفتارهای گذشته میتوانید قیمت آن را در آینده پیشبینی کنید. طبق این تئوری تاریخ همیشه تکرار میشود و علاوه بر تشخیص قیمت در بازارهای مالی از اندیکاتورها در کنار سایر متغیرها و شاخصهای اقتصادی در ترسیم عملکرد اقتصادی نیز میتوان استفاده کرد. در حقیقت اندیکاتورهایی که بیشترین کاربرد را در بازارهای مالی دارند، به دو دسته پیشرو و تاخیری تقسیم میشوند. این دو دسته از اندیکاتورها به طور گسترده میان سرمایهگذاران و تحلیلگران بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرند؛ به همین دلیل از این اندیکاتورها در معاملات فارکس، سهام و ارزهای دیجیتال بسیار استفاده میشود. بهتر است بدانید که هیچکدام از این ابزارها برتریای بر یکدیگر ندارند و استفاده از آنها به در کنار یکدیگر میتواند به معاملهگران در کسب سود کمک کند.
معرفی و بررسی اندیکاتور پیشرو (Leading indicators)
اندیکاتورهای پیشرو نشانههای اولیه عملکرد را نشان میدهند. به این اندیکاتورها پیشرو گفته میشود؛ زیرا پیش از آنکه روند احتمالی برگشت واقعی رخ دهد، به شما سیگنال میدهد. این ابزار با نشاندادن پیشرفتی که به سمت هدف خود دارید، نتایج درباره انحراف شاخص Stochastic جالبی را به شما نشان میدهد. به طور کلی، اندیکاتور های پیشرو معیارهایی را مورد بررسی قرار میدهند که به شما کمک میکنند تا در مسیر درستی قرار بگیرید و به اهداف خود برسید.
برای مثال، هدف شما انجام ۵۰ معامله جدید در یک بازه شش ماهه است. میتوانید با استفاده از اندیکاتورهای پیشرو بررسی کنید که آیا میتوانید معاملات موفقی را انجام دهید و یا در ماههای اولیه در مسیر رسیدن به اهداف خود هستید. این شاخص میتواند اطلاعاتی درباره روندی که هنوز نمایان نشده است را در اختیار ما قرار دهد و به همین جهت از این اندیکاتور برای پیشبینی افت، بازگشت و همچنین بهبود احتمالی بازارهای مختلف میتوان استفاده کرد. این شاخصها شکلهای مختلفی مانند عملکرد بازار سهام، میزان فروش بهصورت خردهفروشی و یا تعداد مجوزهای ساختوساز دارند.
اندیکاتورهای پیشرو تمایل دارند که جلوتر از چرخههای اقتصادی حرکت کنند و بهترین گزینه برای تجزیهوتحلیل کوتاهمدت و میانمدت هستند. برای مثال، با بررسی گذشته بیتکوین میتوانید روند قیمتی این رمزارز و تقاضاهای آینده برای سرمایهگذاری در این رمزارز را مشاهده کنید.
مزایا و معایب استفاده از اندیکاتورهای پیشرو
بازخورد سریعتر: با استفاده از شاخصهای پیشرو، شما میتوانید خیلی راحتتر و سریعتر درباره تلاشهای خود بازخورد دریافت کنید و تعیین کنید که برای رسیدن به اهداف خود باید چه اقداماتی را انجام دهید.
مشارکت تیمی: از آنجایی که جنبههای زیادی برای اهداف کلی وجود دارد اعضای هر تیم نیز دیدگاههای متفاوتی دارند، به این ترتیب همه برای رسیدن به هدف نهایی تلاش میکنند.
استفاده از یک اندیکاتور: به یاد داشته باشید اگرچه معیارهای اندیکاتور پیشرو باید در اندیکاتور تاخیری تأثیر بگذارد، اما اگر بهتنهایی استفاده شود ممکن است نتیجهای درستی را نشان ندهد. بهتر است که از هر دو اندیکاتور استفاده کنید تا پیشرفت و همچنین نتیجه واقعی تغییرات خود را مشاهده کنید.
انواع اندیکاتور پیشرو
معاملهگران با کمک اندیکاتورهای پیشرو میتوانند سریعتر از تغییرات قیمتی اطلاع پیدا کنند که در ادامه به معرفی سه مورد از پرکاربردترین آنها میپردازیم:
اندیکاتور MACD: اندیکاتور مکدی یا میانگین متحرک همگرایی، یکی از بهترین اندیکاتورهای پیشرو است که توسط بسیاری از معاملهگران حرفهای مورد استفاده قرار میگیرد. از این اندیکاتور برای تشخیص مومنتوم یا همان قدرت بازار استفاده میشود و نشاندهنده سرعت و قدرت تغییرات قیمت در نمودار است. مومنتوم حرکتی در اندیکاتور مکدی نشاندهنده تغییر حرکات قیمتی در دورهای که مشخص شده را نشان میدهد و به معاملهگران در تشخیص روند نمودار کمک میکند.
اندیکاتور RSI: اندیکاتور RSI بهعنوان یک نوسانگرنما بین دو خط افقی و مقادیر صفر تا ۱۰۰ نوسان میکند و تغییرات اخیر قیمتی را برای ارزیابی نواحی خریدوفروش در نظر میگیرد. از این اندیکاتور جهت بررسی مومنتوم یا همان قدرت بازار استفاده میشود. در اندیکاتور RSI اگر شاخص زیر ۳۰ قرار بگیرد، نشاندهنده اشباع در فروش است و اگر بالاتر از ۷۰ قرار بگیرد نشاندهنده اشباع خرید است.
اندیکاتور Stochastic: اندیکاتور استوک استیک، سرعت و قدرت حرکت قیمتی را نشان میدهد و همچنین اطلاعاتی در مورد نحوه روند بازار و قدرت را در اختیار معاملهگران قرار میدهد. در این اندیکاتور رابطه بین قیمت بستهشدن در نمودار و بازه قیمتی آن در طی یک دوره زمانی مشخص شده بررسی میشود و در نشاندادن زمان خرید و یا فروش دقت بسیار بالایی دارد. استوک استیک در محدودهای بین ۰ تا ۱۰۰ نوسان میکند و با تنظیم دوره زمان آن میتوان حساسیت اندیکاتور به نوسان بازار را تنظیم کرد.
کاربرد اندیکاتورهای پیشرو در بازار سهام و اقتصاد
برخی از این اندیکاتورها سیگنالهای اشتباهی را به کاربر نشان میدهند، اما با این وجود از اندیکاتورها در بازارهای مالی و اقتصاد بسیار استفاده میشود. حقیقت این است، صاحبان مشاغل و صنایع تمایل دارند علاوه بر وقایع جاری که در کسبوکارشان به چشم میخورد، در خصوص آینده نیز اطلاعاتی را کسب کنند. ممکن است این اطلاعات صحیح نباشند اما ریسک آن را به جان میخرند. از مهمترین کاربردهای اندیکاتور پیشرو در اقتصاد میتوان به ارائه سیگنال تغییر یا بازگشت روند پیش از وقوع، پیشبینی قیمت در آینده، کمک به سیو سود، ارائه سیگنال ورود و خروج بهموقع و شناسایی نواحی اشباع خریدوفروش اشاره کرد.
معرفی و بررسی اندیکاتور تاخیری (Lagging indicators)
برخلاف شاخصهای پیشرو، از اندیکاتورهای تاخیری برای شناسایی روندهای کنونی استفاده میشود که شاید در نگاه اول آشکار نباشند. در نتیجه این اندیکاتورها عقبتر از چرخههای اقتصادی حرکت میکنند.
در حقیقت از شاخصهای تاخیری برای تحلیلهای بلندمدتی که بر اساس تاریخچه عملکرد اقتصادی یا دادههای گذشته قیمتی است، استفاده میشود. یعنی سیگنالهایی که از شاخصهای تاخیری به دست میآید بر اساس روند بازار یا رویدادهای مالی است که قبلاً آغاز شده و یا در حال حاضر به وجود آمده است.
مزایا و معایب استفاده از اندیکاتورهای تاخیری
شاخص اندازهگیری موفقیت: در برخی مواقع بهترین معیاری که به بهترین نحو تلاشهای شما را ارزیابی میکند، یک اندیکاتور تاخیری است؛ زیرا روند گذشته را نشان میدهد.
اندازهگیری بلندمدت: اندیکاتورهای تاخیری روندهای بلندمدت را بهتر اندازهگیری میکند و برای کوتاهمدت گزینه مناسبی نیستند.
نامعلوم بودن شاخص اندازهگیری: اندیکاتور تاخیری یک نتیجه را نمایش میدهد و مشخص نیست از چه متغیرهایی برای این اندازهگیری استفاده کرده است.
قابل استفاده نبودن برای تمامی ارزها: از آنجایی که اندیکاتورهای تاخیری شاخصهایی مانند میزان گردش بازار بالا را در نظر میگیرند، پروژههای کوچک ممکن است قابلاندازهگیری نباشند و تشخیص روند در آنها سخت باشد.
انواع اندیکاتور تاخیری
از اندیکاتورهای پسرو یا تاخیری میتوان بهعنوان هشداری برای تشکیل روند جدید استفاده کرد. از اندیکاتورهای معروف تاخیری میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
میانگینهای متحرک یا Moving average: اندیکاتور میانگین متحرک یکی از روشهای مرسوم برای مشاهده تغییر روند رمزارز در نمودار است. این ابزار بر اساس دورههای زمانی مختلف که بر اساس میانگینهای قیمتی گذشته نمودار محاسبه میشود، یک خط منحنی در نمودار را نمایش میدهد. در این اندیکاتور هرچقدر باره زمانی میانگین متحرک بیشتر باشد، حرکات آهستهتری نشان میدهد و نسبت به میانگینهای کوتاهمدت، از نمودار فاصله بیشتری را میگیرد. از اندیکاتور میانگین متحرک بیشتر برای تعیین نقاط حمایت و مقاومت داینامیک استفاده میشود.
اندیکاتور بولینگر باند یا Bollinger band: توسط این اندیکاتور میتوانید میزان نوسانات را در بازار اندازهگیری کنید و همچنین میزان سقف و کف قیمتی را تشخیص دهید. اندیکاتور بولینگر باند بر مبنای میانگین متحرک و با ۳ خط نشان داده میشود. خطی که در وسط و میان دو خط دیگر قرار دارد، نشاندهنده میانگین متحرک است. دو خط دیگر که در بالا و پایین میانگین متحرک قرار دارند، دو انحراف معیار را بهصورت پیشفرض نشان میدهند.
اندیکاتور پارابولیک سار یا Parabolic SAR: از این اندیکاتور برای تشخیص صعودی یا نزولی بودن روند بازار و همچنین نقاط بازگشتی در نمودار استفاده میشود. نمای کلی اندیکاتور پارابولیک بهصورت نقطهای و در بالا یا پایین نمودار قرار میگیرد. با هشدارهایی که این اندیکاتور میدهد معاملهگران میتوانند نقاط ورود و خروج را پیدا کنند و برای شناسایی روند، نقاط بازگشت، حمایت و مقاومت داینامیک و تعیین حد ضرر استفاده کنند.
کاربرد اندیکاتورهای تاخیری در بازار سهام و اقتصاد
درست است که این اندیکاتورها سیگنالها را با تأخیر نمایش میدهند اما کاربردهای زیادی برای فعالان بازار دارند؛ زیرا با استناد بر دادههای تاریخی، نتایج اعمال و اقدامات را بازتاب میکند. تأیید روند، آگاهی از شرایط فعلی، پیدا کردن نقاط قوت و ضعف، تقویت نقاط قوت و استفاده از سیگنالهای صادر شده در بازه زمانیهای بلندمدت از مهمترین کاربردهای این ابزار در بازارهای مالی و اقتصاد است.
تفاوت میان اندیکاتور پیشرو و تاخیری چیست؟
کلیدیترین و مهمترین تفاوت میان اندیکاتور های لیدینگ و لگینگ این است که اندیکاتورهای پیشرو آینده روند بازار را پیشبینی میکنند درحالیکه اندیکاتورهای تاخیری صبر میکنند اتفاقی رخ دهد و بر اساس آن تغییر میکنند. در حقیقت، اندیکاتورهای پیشرو، پیش از وقوع یک واقعه را خبر میدهند و همین موضوع باعث میشود که در برخی مواقع سیگنالهای غلط ارسال شود اما اندیکاتورهای تاخیری حوصله بیشتری را خرج میدهند و صبر میکنند تا واقعهای رخ دهد و سپس با اطمینان بیشتری سیگنال را نشان میدهند.
از اندیکاتورهای پیشرو معمولاً برای بازه زمانیهای کوتاهمدت و از اندیکاتورهای تاخیری در بازه زمانیهای طولانیتر استفاده میشود. محل قرارگیری اندیکاتور پیشرو و تاخیری روی نمودار با یکدیگر متفاوت است. معمولاً اندیکاتورهای پیشرو روی نمودار دارایی نشان داده میشوند، اما اندیکاتورهای تاخیری در پایین نمودار قرار میگیرند.
کاربرد اندیکاتور پیشرو و تاخیری در تحلیل تکنیکال
بهطورکلی اندیکاتورها بخشی از بازارهای مالی هستند و بسیاری از معاملهگران، تریدرها و کسانی که نمودارها را دنبال میکنند از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. این ابزارها دو دستهبندی اندیکاتور های لیدینگ و درباره انحراف شاخص Stochastic لگینگ قرار میگیرند. اساساً اندیکاتورهای پیشرو بهنوعی اطلاعات پیشبینی شده را نشان میدهد و معمولاً بر اساس قیمتهای بازار و حجم معاملات عمل میکنند. این اندیکاتورها بهنوعی نشاندهنده نوسان بازار هستند که ممکن است در آیندهای نزدیک رخ دهد. اما مانند بسیاری از اندیکاتورهایی که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد، این اندیکاتور نیز دقیق نیست.
از طرفی دیگر اندیکاتورهای تاخیری بر اساس سوابق و اطلاعات گذشته نمایش داده میشوند و به معاملهگران چشماندازی از درباره انحراف شاخص Stochastic اتفاقات گذشته نمایش میدهند. این اندیکاتورها در شناسایی روندهای جدید بازار نیز میتوانند مفید و کاربردی باشند. برای مثال، زمانی که روند صعودی به پایان رسیده و قیمت کمتر از میانگین متحرک است، اندیکاتورهای تاخیری میتوانند شروع روند نزولی را نشان دهند. در برخی از اندیکاتورهای از شاخصهای پیشرو و تاخیری استفاده میشود؛ همانند ابرهای ایچیموکو که دارای هر دو اندیکاتور های لیدینگ و لگینگ است.
اندیکاتور پیشرو و تاخیری در تحلیل تکنیکال دارای نقاط قوت و ضعفهایی هستند. به نظر میرسد اندیکاتورهای پیشرو با پیشبینی روندهای پیشرو بهترین فرصتهای معاملاتی را به تریدرهای نشان میدهند. هرچند که در برخی مواقع اشتباهاتی نیز رخ میدهد.
در نهایت، اندیکاتورهای تاخیری مطمئنتر هستند؛ زیرا مشخصاً توسط اطلاعات بازار تعریف میشوند. تنها نقطه ضعف این نوع اندیکاتورها، تأخیر واکنش آنها نسبت به نوسانات بازار است. در برخی مواقع ممکن است سیگنالهایی برای ایجاد یک وضعیت مطلوب برای معاملهگران بسیار دیر ایجاد میشود و سود خیلی کمی را به همراه دارد.
اندیکاتور پیشرو و تاخیری؛ ابزاری برای معامله گران حرفه ای
اندیکاتورها در بازارهای مالی به دودسته پیشرو (Leading) و تاخیری (Lagging) تقسیم میشوند. اندیکاتورهای پیشرو میتوانند جلوتر از قیمت حرکت کنند و قبل از تغییر روند به شما هشدار میدهند. در مقابل اندیکاتورهای تاخیری بهعنوان دنبالکننده روند شناخته میشوند و به دلیل تاخیری بودنشان نمیتوان سیگنال ورودی را از آنها دریافت کرد.
در حقیقت فرقی نمیکند در تحلیل تکنیکال یا اقتصاد کلان از این اندیکاتورها استفاده کنید؛ زیرا این اندیکاتورها در بسیاری از مطالعات مالی و اقتصادی نقش مهمی را ایفا میکنند. بدین ترتیب، این ابزارهای میتوانند روندهای آینده را پیشبینی کنند و یا روندهای به وقوع پیوسته قبلی را تأیید کنند. همچنین برای ارزیابی عملکرد اقتصادی یک کشور نسبت به سالهای قبل و سایر کشورها مفید هستند.
استفاده از کدامیک اندیکاتور پیشرو و تاخیری را پیشنهاد میکنید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاه شما