چگونه با الگوی V معامله کنیم؟


Cup Pattern

اندیکاتور ATR — آموزش به زبان ساده و گام به گام

در بعضی از نمودار‌های قیمت، تغییرات سریع‌تر از سایر نمودار‌ها رخ می‌دهند و نوسانات بیشتری مشاهده می‌شوند. بررسی بازه تغییرات یا محدوده قیمت یکی از بهترین روش‌ها برای بررسی میزان نوسان به شمار می‌رود. جهت بدست آوردن بازه تغییرات کافیست قیمت بالا و قیمت پایین را در یک چهارچوب زمانی با یکدیگر مقایسه کنیم. در «مجله فرادرس»، تابحال، اندیکاتور‌های مختلفی را معرفی کرده‌ایم. در این نوشتار چگونه با الگوی V معامله کنیم؟ به معرفی اندیکاتور ATR می‌پردازیم که مهم‌ترین عملکرد آن سنجش نوسان قیمت با در نظر گرفتن محدوده واقعی است.

اندیکاتور ATR چیست ؟

«میانگین محدوده واقعی» (Average True Range | ATR) یا برد واقعی میانگین، یک اندیکاتور تحلیل تکنیکال است. این اندیکاتور، اولین بار توسط «جونیور ولز وایدر» (J. Welles Wilder)-تحلیلگر تکنیکال و پدر اندیکاتور‌ها-در کتاب او (مفاهیم جدید در سیستم‌های تحلیل تکنیکال) مطرح شد. از مهم‌ترین اندیکاتور‌های بوجود آمده توسط ولز وایدر می‌توان به «شاخص قدرت نسبی» (Relative Strength Index | RSI)، «میانگین جهت‌دار» (Average Directional Index | ADX)، «پارابولیک سار» (Parabolic Sar | Psar) و اندیکاتور ATR اشاره کرد. اندیکاتور ATR، در هر دوره، نوسانات را با تجزیه محدوده قیمت یک دارایی می‌سنجد. اندیکاتور ATR ابتدا با هدف تحلیل بازار کالا بوجود آمد اما می‌توان از آن در انواع بازار‌های اوراق بهادار نیز استفاده کرد.

تفاوت نوسان و ممنتوم چیست؟

«نوسان» (Volatility) به قدرت روند و جهت آن اشاره‌ای نمی‌کند و راجع به تغییرات قیمت به معامله‌گر اطلاعات می‌دهد. در واقع نوسانات نشان‌دهنده میزان جابجایی قیمت از قیمت میانگین است. در نمودار‌های قیمتی با نوسان زیاد می‌توان ترکیبی از شمعدانی‌های صعودی و نزولی را مشاهده کرد. «شتاب روند» (Momentum) بر خلاف نوسان به سنجش میزان قدرت روند در جهتی معین می پردازد. در نمودار‌هایی با شتاب روند زیاد، عموماً شمع‌ها یا اغلب صعودی یا اغلب نزولی هستند و شمعدانی‌های کمی قرار دارند که برخلاف روند غالب باشند. اندیکاتور ATR نشان‌دهنده نوسان است ولی شاخص کانال کالا به سنجش ممنتوم روند قیمتی یک سهم می پردازد.

فرمول محاسبه اندیکاتور ATR چیست؟

جهت بکارگیری اندیکاتور ATR در تحلیل‌های خود کافیست آن‌را بر نرم‌افزار معاملاتی‌تان بارگذاری کنید. در اینجا، برای درک بهتر اندیکاتور ATR و کاربرد‌های آن به محاسبه فرمول آن به صورت دستی پرداخته‌ایم. اندیکاتور ATR را می‌توان برای نمودار‌های ساعتی، روزانه و هفتگی به کار برد. در ابتدا برای محاسبه این اندیکاتور نیاز به تعیین «محدوده واقعی» (True Range | TR) خواهید داشت. با استفاده از فرمول زیر می‌توان محدوده واقعی را محاسبه کرد.

$$TR=max\left[\left(High-Low\right),\mid High-Close_\mid ,\mid Low-Close_\mid\right]$$

  • «$$TR$$»: همان محدوده واقعی است.
  • «$$High$$»: به قیمت بالا دوره زمانی موردنظر اشاره می‌کند.
  • «$$Low$$»: قیمت پایین دوره زمانی معامله
  • «$$Close$$»: به قیمت بسته شدن دوره زمانی مورد معامله اشاره می‌کند. قیمت بسته شدن دوره قبل با $$Close_$$ نشان‌ داده شده است.

نحوه محاسبه محدوده واقعی

نحوه محاسبه محدوده واقعی

محدوده واقعی، حداکثر مقدار بین تفاوت میان قیمت بالا و پایین دوره، قدرمطلق اختلاف قیمت بالای دوره فعلی و قیمت بسته‌شدن دوره قبلی و قدرمطلق تفاوت بین قیمت پایین دوره حاضر و قیمت بسته‌شدن دوره پیشین است. برای بدست آوردن اندیکاتور ATR برای دوره موردنظر کافی است میزان محدوده واقعی را بر تعداد دوره زمانی ($$n$$) تقسیم کنیم.

$$ATR=\frac\times\sum_i^n TR_$$

برای محاسبه اندیکاتور ATR از چند دوره استفاده کنیم؟

اگر برای بدست آوردن میانگین، بعد از محاسبه محدوده واقعی، آن‌را بر تعداد دوره‌ها-$$n$$-بیشتری تقسیم کنید، اندیکاتور سریع‌تری بدست می‌آورید و برعکس. وایلدر بسته به سیستم چگونه با الگوی V معامله کنیم؟ معاملاتی مورد استفاده، تعداد ۷ یا ۱۴ دوره را برای دستیابی به نتایج بهتر پیشنهاد کرده است.

فرمول ساده‌ محاسبه محدوده واقعی چیست؟

در ادامه فرمولی با پیچیدگی کمتر را برای محاسبه محدوده واقعی بیان کرده‌ایم. در این فرمول محدوده واقعی از اختلاف مقدار حداکثر بین قیمت بالا و قیمت بسته‌شدن دوره قبلی و مقدار حداقل میان قیمت پایین و قیمت بسته‌شدن دوره قبلی بدست می‌آید.

چگونه از اندیکاتور ATR استفاده کنیم؟

معامله‌گران می‌توانند برای دریافت سیگنال‌های بیشتر از دوره‌های کمتری استفاده کنند. برای مثال، فرض کنید معامله‌گری قصد تحلیل نوسانات قیمتی سهامی را در دوره معاملاتی ۵ روزه داشته باشد. معامله‌گر باید حداکثر مقدار را بین قدرمطلق اختلاف قیمت بالا و پایین، قدرمطلق اختلاف قیمت بالای فعلی از قیمت بسته شدن دوره قبلی و قدرمطلق اختلاف قیمت پایین فعلی از قیمت بسته‌شدن پیشین را به ازای هر کدام از دوره‌ها بدست آورد. در واقع برای بدست آوردن اندیکاتور ATR، این‌کار باید ۵ بار انجام و میانگین محاسبه شود.

اندیکاتور ATR بیانگر چیست؟

به زبان ساده، اندیکاتور ATR برای سهامی با نوسان قیمتی بالا، مقداری زیاد و برای سهام با نوسان قیمتی کم، مقداری اندک را نشان خواهد داد. این اندیکاتور جهت قیمت را نشان نمی‌دهد بلکه، برای سنجش نوسانات ایجاد شده توسط حرکت سریع قیمت بکار می‌رود.

بسیاری از معامله‌گران از اندیکاتور ATR برای شناسایی نقاط خروج از معامله استفاده می‌کنند. در این نقطه‌ها، اگر معامله‌گر سهم خریده‌شده را می‌فروشد و سهم فروخته شده به صورت استقراضی را-«فروش استقراضی» (Short Selling)-خریداری می‌کند.

خروج شاندلیر چیست؟

«خروج شاندلیر» (Chandelier Exit) یکی از تکنیک‌های معروف به شمار می‌رود که توسط «چاک لبو» (Chuck LeBeau) بوجود آمده است. در تکنیک شاندلیر، تریلینگ استاپ پایین‌تر از بالاترین قیمت سهم از زمان ورود شما به معامله قرار می‌گیرد. فاصله بین بالاترین قیمت بالا و حد ضرر، مضربی از ATR خواهد بود.

اندیکاتور ATR

چرا از اندیکاتور ATR استفاده کنیم؟

به زبان ساده، سهامی که قیمت آن نوسان بیشتری را تجربه می‌کند، ATR بالاتری دارد و برعکس چگونه با الگوی V معامله کنیم؟ اما یکی از پرکاربردترین عملکردهای اندیکاتور ATR، تعیین «حد ضرر» (Stop Loss) است. زمانی که اندیکاتور ATR مقدار بالاتری را نشان می‌دهد، معامله‌گران انتظار نوسانات قیمتی بیشتری را دارند. بنابراین، آن‌ها حد ضرر خود را دورتر تعیین می‌کنند و در صورتی که نوسانات قیمتی کاهش پیدا کرده باشند، حد ضرر توسط معامله‌گران نزدیک‌تر تعیین می‌شود.

کاربرد اندیکاتور atr برای تعیین حد ضرر

همان‌طور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید، اگر حد ضرر بسیار نزدیک در نظر گرفته شود، ممکن است با هر «اصلاح قیمتی» (Retracement) سهام را بفروشید و از معامله خارج شوید. اگر همانند سمت راست تصویر، حد ضرر را بسیار دور تنظیم کنید، کیفیت عملکردتان کاهش پیدا می‌کند. درواقع، با بکارگیری اندیکاتور ATR می‌توانید با توجه به نوسانات بازار حد ضرر بهتری را برای روند قیمتی سهام موردنظر خود در نظر بگیرید. همچنین، اندیکاتور ATR برای تعیین زمان برداشت سود نیز کاربردی است. در بازارای با نوسانات قیمتی بالاتر احتمال شکست خطوط مقاومت و دستیابی به قله‌های جدید قیمتی بیشتر است. در نتیجه، معامله‌گر انتظار افزایش قیمت و کسب سود بیشتری را خواهد داشت.

جهت آشنایی بیشتر با اندیکاتور ATR و سایر اندیکاتور‌های نشان‌دهنده نوسان می‌توانید به آموزش ویدئویی تهیه شده توسط «فرادرس» مراجعه کنید.

  • برای مشاهده فیلم آموزش نوسانگرنماها در بورس و بازارهای مالی + کلیک کنید.

اندیکاتور ATR مطلق چیست؟

اندیکاتور ATR نوسان را به صورت مطلق اعلام می‌کند و مقادیر بدست آمده توسط آن درصدی از قیمت‌های فعلی نیستند. یعنی ATR سهام‌های گران‌قیمت‌تر از ATR سهام‌های ارزان‌تر، بیشتر است. برای مثال، سهامی با بازه قیمتی ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزارتومان، ATR بالاتری از سهام با بازه قیمتی 40 تا ۵۰ هزارتومان خواهد داشت. در نتیجه، نمی‌توان مقادیر بدست آمده ATR برای سهام‌های مختلف را با یکدیگر مقایسه کرد.

کاربرد اندیکاتور ATR در بازار بورس مشتقه چیست؟

اندیکاتور ATR می‌تواند به معامله‌گر در تعیین حجم معامله در بازار بورس مشتقه کمک کند. با بکارگیری اندیکاتور ATR معامله‌گر می‌تواند حجم معامله را باتوجه به ریسک پذیری و میزان نوسان بازار برگزیند.

فرض کنید که چگونه با الگوی V معامله کنیم؟ اندیکاتور ATR برای دوره ۵ روزه برابر ۱٫۴۱ و محدوده واقعی برای روز ششم برابر ۱٫۰۹ باشد. ATR بعدی با ضرب مقدار قبلی اندیکاتور در تعداد روزها منهای ۱ و سپس با جمع کردن با محدوده واقعی برای دوره فعلی بدست می‌آید. در ادامه، باید این حاصل جمع را بر چارچوب زمانی مورد نظر تقسیم کنیم. برای مثال، مقدار بعدی اندیکاتور ATR برابر با ۱٫۳۵ یا (۵ ÷ ( ۱٫۰۹ + ۱٫۴۱ × (۱ – ۵))) خواهد بود. این فرمول را می‌توان برای کل دوره زمانی تکرار کرد.

اندیکاتور ATR معامله‌گر را از زمان شکست سطوح در نمودار قیمت مطلع نمی‌کند. معامله‌گر می‌تواند با جمع کردن قیمت بسته شدن و مقدار بدست آمده از اندیکاتور ATR به عددی دست پیدا کند. در روز بعدی، زمانی که سهام در قیمتی بالاتر از عدد بدست آمده معامله‌ شود، هنگام خرید سهم است. این ایده را می‌توانید در تصویر زیر مشاهده کنید.

سیکنال‌های atr

پیکان‌های نارنجی نشان‌دهنده سیگنال‌های خرید هستند.

محدودیت‌های اندیکاتور ATR چیست؟

امکان دارد معامله‌گران در بکارگیری اندیکاتور ATR با دو محدودیت اصلی مواجه شوند. اولین مورد، نظری بودن اندیکاتور ATR است و اینکه هر معامله‌گری می‌تواند نتایج متفاوتی را از آن برداشت کند. مقدار مشخصی از ATR وجود ندارد که با قطعیت معامله‌گر را از معکوس شدن یا نشدن روند مطلع کند.

اندیکاتور ATR جهت قیمت را بررسی نمی‌کند و تنها میزان نوسانات را می‌سنجد. بنابراین، امکان دارد معامله‌گر سیگنال‌های متفاوتی را دریافت کند. مخصوصاً، در زمان‌هایی که پیوت در حال رخ دادن است یا روند‌ها معکوس می‌شوند. برای مثال، اگر قیمت حرکت قابل‌توجهی برخلاف روند قیمت انجام دهد و در ادامه اندیکاتور ATR نیز به میزان چشم‌گیری افزایش یابد، ممکن است بعضی از معامله‌گران فکر کنند که اندیکاتور ATR روند قبلی را تائید می‌کند در صورتی که امکان دارد واقعاً این‌گونه نباشد.

معرفی فیلم آموزش اسیلاتورها (نوسانگرنماها) در بورس و بازارهای مالی

اندیکاتور atr چیست

برای آشنایی بیشتر با مفهوم اندیکاتور ATR و سایر نوسانگرنماها می‌توانید از دوره آموزشی تهیه شده توسط «فرادرس» بهره بگیرید.دوره آموزشی حاضر در ۷ درس و ۷ ساعت به مهم‌ترین مباحث پیرامون اسیلاتور‌ها در بورس و بازار‌های مالی مانند فارکس پرداخته است. در ادامه، به معرفی سرفصل‌های ارائه‌شده در این دوره می‌پردازیم. در درس اول، مدرس به مفاهیم ابتدایی برای آشنایی بیشتر با مباحث مانند مفهوم اسیلاتورها، اهمیت، مزایا و تقسیم‌بندی آن‌ها پرداخته است. اسیلاتور ATR، شیوه محاسبه، تحلیل و نحوه تنظیم آن در نرم‌افزار در درس دوم آموزش داده می‌شود.

در درس سوم، اسیلاتور CCI، مفهوم، شیوه محاسبه و تحلیل آن‌را می‌آموزیم. مطالب مربوط به اسیلاتور MACD مانند نحوه بکارگیری و اجزای آن به تفصیل در درس چهارم بیان شده است. در درس پنجم، با اسیلاتور ممنتوم و فرمول، مفهوم و نحوه بکارگیری آن آشنا می‌شوید. در این درس تمرین‌های مفهومی نیز مطرح می‌شوند که به درک هرچه بیشتر مطالب کمک می‌کنند.

نوسانگر RSI، فرمول، نکات و تنظیمات آن‌را در درس ششم خواهید آموخت. همچنین، در درس ششم با تمرین روی چارت‌ به صورت کاربردی‌تر با این اسیلاتور آشنا خواهید شد. مدرس، مباحث پیرامون اسیلاتور استوکاستیک را در درس هفتم آموزش می‌دهد. در این درس علاوه بر مفاهیم اصلی، مواردی مانند ترکیب اسیلاتور استوکاستیک با پارابولیک و ADX بررسی می‌شوند.

  • برای مشاهده فیلم آموزش نوسانگرنماها در بورس و بازارهای مالی + کلیک کنید.

جمع‌بندی

همان‌طور که در این مطلب بررسی کردیم، اندیکاتور ATR یکی از مهم‌ترین معیارها برای سنجش نوسانات قیمت به شمار می‌رود. این اندیکاتور با هدف تحلیل بازار کالا بوجود آمد ولی امروزه برای انواع اوراق بهادار استفاده می‌شود. برای بدست آوردن اندیکاتور ATR نیاز به تعیین تعداد دوره‌ها داریم و بوجود آورنده این اندیکاتور-وایلدر-۷ یا ۱۴ دوره را برای عملکرد بهتر این اندیکاتور پیشنهاد کرده است. مقدار بالای بدست آمده از اندیکاتور ATR نشان‌دهنده سرعت بالای تغییرات قیمت است و برعکس.

بکارگیری اندیکاتور ATR، به معامله‌گر در تعیین بهتر حد ضرر، ناحیه برداشت سود و نقطه خروج از معامله کمک می‌‌کند. بهتر است از مقایسه مقادیر بدست آمده از اندیکاتور ATR برای دو سهم با بازه قیمتی متفاوت بپرهیزیم زیرا سهام گران‌قیمت‌تر، اندیکاتور ATR بالاتری خواهند داشت و برعکس. از آن‌جاییکه اندیکاتور ATR تنها بزرگی بازه قیمتی را می‌سنجد و به جهت روند قیمتی توجهی ندارد، کاربرد‌های آن برای تولید سیگنال‌های معاملاتی محدود به شمار می‌روند. بنابراین، استفاده از پرایس اکشن به همراه اندیکاتور ATR می‌تواند سیگنال‌های معاملاتی مطمئن‌تری برای معامله‌گر بوجود بیاورد.

سلب مسئولیت مطالب اقتصاد: این مطلب صرفاً‌ با هدف افزایش آگاهی عمومی در حوزه اقتصاد نوشته شده است. برای سرمایه‌گذاری،‌ تجارت و آگاهی دقیق از قوانین مربوط به آن‌ها، لازم است حتماً از دانش و مشاوره افراد متخصص کمک گرفته شود. دقت داشته باشید که قوانین بازار سرمایه و قوانین تجاری و اقتصادی کشور، همواره در حال تغییر هستند و بر همین اساس، ممکن است برخی موارد ذکر شده در این مطلب، دیگر صحت نداشته باشند. مسئولیت هر گونه بهره‌برداری از این نوشتار با هدف سرمایه‌گذاری، تجارت، کسب درآمد و غیره، بر عهده خود افراد بوده و مجله فرادرس هیچ مسئولیتی در این رابطه ندارد. برای اطلاعات بیشتر + اینجا کلیک کنید.

مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش بورس رایگان به زبان ساده» است. در ادامه، می‌توانید فهرست این مطالب را ببینید:

اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزش‌ها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد می‌شوند:

کندل های شمعی CANDLESTICK

کندل های برگشتی را آموزش خواهید دید .در این مطلب آموزشی به علت استفاده عموم از کندل های شمعی به آن می پردازیم و الگوهای مهم آن را هم عرض می کنیم که می توانید از آنها در انواع نمودارها، مانند فارکس و بورس استفاده کنید. حتما برای شما هم سوال شده است که با وجود نمودارهای میله ای و خطی و . چرا بیشتر تحلیلگران از کندل استیک استفاده می کنند؟ زیاد شما را وارد حاشیه نمی کنم و با طولانی کردن مطلب ذهن شما را خسته نخواهم کرد، پس خیلی خلاصه جواب این سوال را به شما می رسانم . دلیل آن این است که، کندل استیک داده هایی را روی نمودار به ما نشان می دهد که سایر نمودار ها این مزیت را ندارند، همچنین به دلیل داشتن بدنه در کندل ها می توانیم آنها را بهتر آنالیز کرده و برای آنها انواع الگوها را در نظر بگیریم .

کندل ها نمایش دهنده روان معامله گران است و با یادگیری این علم قدرت بر پیش بینی روان معامله گران پیدا کرده و در نتیجه آینده بازار را پیش بینی خواهید کرد.

برای مثال به نمودار خطی زیر دقت کنید:

آنالیز کردن داده ها روی نمودار توسط کندل استیک

همینطور که می بینید در این نمودار فقط یک خط وجود دارد و حرکت قیمت را فقط بر اساس آخرین قیمت ها می بینیم. ولی در کندل ها، شما 4 ویژگی مختلف را در اختیار خواهید داشت.یعنی با یک نگاه شما هم قیمت آخرین معامله را دارید، هم قیمت اولین معامله ای که انجام شده، هم متوجه می شوید در آن تایم بالاترین نرخ معامله چقدر بوده و هم متوجه می شوید پایین ترین نرخ معامله چقدر بوده است. پس شما چهار داده مهم را در این کندل ها به شکل زیر خواهید داشت .

قیمت باز شدن ( OPEN )

قیمت بسته شده ( CLOSE )

بالاترین قیمت ( HIGH )

پایینترین قیمت ( LOW )

داده های مهم در کندل استیک قیمت باز و بسته شدن همچنین بالاترین و پایین ترین قیمت

کندل ها از نظر (رنگ و حرکت قیمتی) به دو دسته تقسیم می شوند:

کندل های صعودی

کندل های نزولی


به زبان ساده تر اگر open ما پایین باشد و close ما بالا ، حرکت ما رو به بالا بوده و کندل ما صعودی است.

و اگر open قیمت بالا باشد و close پایین ، حرکت ما به سمت پایین بوده، پس کندل ما نزولی است.

کندل های صعودی رنگ سبز دارند

و کندل های نزولی رنگ قرمز

که از طریق تنظیمات نرم افزارها قابل تغییر است. خوب حالا شاید برای افراد حرفه ای تر از شما این سوال بوجود بیاید که همین داده ها را نمودار میله ای هم به ما می رساند، پس چرا همه از کندل ها استفاده می کنند؟
اگر اوایل مقاله خوانده باشید به این موضوع اشاره کردیم و آن ساختن الگوهای مختلف بخاطر داشتن بدنه در کندل ها است. شاید بعد ها برای شما سوال باشد، اصلا چه نیازی به الگو است؟

پس اجازه دهید همین الان جواب را عرض کنم: انسان ذاتا دنبال آن است که با ساختن اشکال ذهنی، برخی مطالب را بهتر به خاطر بسپارد و با دیدن آن الگوها یا اشکال سریع تر بتواند آنها را آنالیز کند.

پس در تحلیل قیمت ها هم به سراغ ساخت اشکال و الگوهای ذهنی رفته است که در ادامه بیشتر راجع به آن خواهید خواند. فعلا به تصویر زیر و تفاوت بین کندل ها و نمودار میله ای دقت کنید:

کندل شناسی

از ظاهر نمودارهای میله ای نمی توان برای ساختن الگوهای ذهنی استفاده کرد ، ولی ظاهر کندل ها مثل انسانی چاق یا اگر کمی کوتاه باشد، مانند بچه ای بازیگوش به نظر می آید . این را هم عرض کنم که ظاهر این کندل ها در بحث روانشناسی قیمتها بسیار بهتر است و به ما کمک خواهد کرد.
آقای استیو نویسن ( Steve noisn ) در سال 1989 میلادی اولین مقاله خود را در مورد الگوهای شمعی منتشر کرد و بعد ها این مقاله ها تبدیل به کتابی با عنوان الگوهای شمعی ژاپنی شد. در این کتاب الگوها به طور کلی به دو دسته تقسیم شده اند:

الگوهای برگشتی

الگوهای ادامه دهنده

که دوجی ها و ستاره ها هم زیر مجموعه ی الگوهای برگشتی محسوب می شوند. در ادامه با هم به بررسی و یادگیری بعضی از این الگوها می پردازیم. این الگوها می توانند از یک کندل، تا ترکیب 5 کندل کنار هم شکل بگیرند. عجله نکنید بیشتر توضیح خواهیم داد.

الگوهای برگشتی ( Reversal pattern )

به الگوهایی گفته می شود که پس از دیدن آنها در نمودار، باید منتظر چرخش روند قدیمی باشیم. دقت کنید در توضیح عرض کردم منتظر چرخش روند، و نگفتم: چرخش روند اتفاق می افتد. متاسفانه بین تحلیلگران مبتدی اینطور چگونه با الگوی V معامله کنیم؟ جا افتاده است که بلافاصله بعد از دیدن این الگوها باید تغییر روند داشته باشیم. خیر. بگذارید متن صریح کتاب استیو نیسون رو در مورد این بحث مهم و ریز را برایتان بنویسم.

(این اتفاق به ندرت رخ می دهد که ناگهان روند قدیمی تمام شده و نمودار جهت خود را به یکباره تغییر دهد. همانطور که افکار آهسته تغییر می کنند، اغلب تغییر روند ها هم آهسته و با اخطارهایی در انتهای روند شکل می گیرند. اخطار بازگشت روند صرفا بیان می کند که روند قبلی مایل به تغییر است ، ولی به این معنا نیست که سریع تغییر جهت می دهد و بازگشت شکل می گیرد. درک و فهم این مطلب فوق العاده مهم است.)

برای این موضوع هم مثال یک اتومبیل را آورده که با سرعت 90 کیلومتر بر ساعت به پیچ می رسد و می خواهد تغییر مسیر دهد، قطعا چند ترمز خواهد داشت و سرعت خود را کم کرده و بعد تغییر جهت میدهد. این ترمزها همین الگوها یا کندل های برگشتی هستند که شما با دیدن آنها متوجه ترمزهای پی در پی راننده در مسیر می شوید و آماده تغییر روند .

خوب، حالا بهتر است برویم با انواع این الگوها که شبیه ترمز هستند آشنا شویم.

الگوی مرد دار آویز ( Hanging man ):

الگوی مرد دارآویز

خصوصیات الگو:

الگوی مرد دارآویز دارای سایه پایینی بلند است ( نکته: به میله هایی که گاهی بالا یا پایین کندل ها شکل می گیرند ، سایه یا shadow گفته می شود)
این الگو فقط در سقف بوجود می آید

رنگ بدنه این الگو مهم نیست (در صورتی که رنگ بدنه مشکی باشد، اعتبار الگو بیشتر خواهد شد)

حداقل طول سایه باید سه برابر بدنه اصلی باشد (هر قدر طول سایه بیشتر باشد اعتبار الگو نیز بیشتر می شود)

وقوع این الگو در سقف و در یک روند صعودی می تواند هشدار دهد که روند قبلی ممکن است به پایان رسد.

هر قدر که بدنه اصلی بالاتر از کندل های قبلی باشد احتمال پایان روند صعودی هست. (گپ)

سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا اگر وجود دارد اندازه آن بسیار کوچک باشد.

هر اندازه طول سایه پایینی بلندتر و طول سایه بالایی کوتاه تر باشد این الگو قطعیت بیشتری پیدا می کند.

نکته بسیار مهم برای این الگو: اینکه حتما نیاز به تایید دارد، یعنی بعد از دیدن این الگو باید شاهد یک کندل قرمز با بسته شدن قیمت آخرین معامله زیر بدنه این کندل باشیم. پس تاییدیه (فراموش نشود) که به کندل دوم، کندل confirmation (تاییدیه) می گویند.

خوب، حالا برویم سراغ الگوی دو

الگوی چکش:

الگوی چکش کندل شناسی

خصوصیات الگو:

1. این الگو در کف شکل می گیرد، شبیه همان مرد دارآویز ولی در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد، در کل یعنی اگر این کندل را، بالای نمودار مشاهده کردید، مرد دارآویز است و اگر پایین و در انتهای یک روند نزولی مشاهده شد به آن چکش می گوییم . اصطلاح چکش از اینجا به آن رسیده که گویا بازار در این محدوده چکش کاری شده است و بالا و پایین زیادی داشته است .

3 چکش برعکس یا ( inverted hammer )

حواستان باشد اگر hammer برعکس بود(مثل تصویر زیر) می شود:

الگوش چکش برعکس کندل شناسی

2. بدنه این الگوی چکش می تواند (قرمز) و (سبز) باشد( البته اگر بدنه سبز باشد از اعتبار بیشتری برخوردار است).

3. هرچقدر بدنه کوتاه تر و سایه پایینی، بلند تر باشد بازهم از اعتبار بیشتری برخوردار است.

4. این الگو هم مثل الگوی مرد دارآویز حتماً باید تاییدیه داشته باشد ، یعنی همان کانفرمیشن ( Confirmation ).

5. هرچقدر که فاصله قیمتی بین کندل های قبلی و بعدی بیشتر باشد (گپ)، برگشت قوی تر شکل خواهد گرفت.

برای الگوی چکش: برخی اوقات کندل تاییدیه (بلافاصله) بعد از کندل برگشتی چکش به وجود نمی آید و معمولاً با اختلاف دو یا سه کندل به وجود می آید. در این صورت این الگوی برگشتی را یک هشدار تلقی می کنیم، صبر می‌کنیم در برگشت، کندلی سفید، بالاتر از بدنه الگوی چکش بسته شود، در این صورت می توانیم بگوییم تغییر روند شکل گرفته است. پس، رنگ کندل مرد دار آویز و چکش تفاوتی نمی‌کرد.

کندل تایید (کانفرمیشن)

حالا گفتیم اگر چکش برعکس باشد مثل تصویر بالا به آن ( چکش برعکس) می گوییم ولی اگر در قسمت بالای نمودار یعنی در انتهای یک روند صعودی ، الگوی معکوس مرد دارآویز را داشتیم، اسمش چه خواهد شد؟ اسم این کندل که دقیقا معکوس مرد دارآویز است،

الگوی ستاره ثاقب یا ( Shooting Star ) :

الگوی ستاره ثاقب

الگوی پوشای نزولی و صعودی یا ( Engulfing )

الگوی پوشای صعودی:

این الگو در دو نوع صعودی و نزولی شکل می گیرد که ابتدا به بررسی الگوی صعودی اینگولفینگ می پردازیم:

الگوی پوشای صعودی

ویژگی های این الگو:

در الگوی پوشای صعودی کندل اولی به رنگ قرمز و کندل دوم به رنگ سبز خواهد بود.

معمولاً در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد.

شمع اول دارای بدنه کوچک و بعد از آن شمع دوم دارای بدنه بزرگی است که بدنه اول را کامل دربر می چگونه با الگوی V معامله کنیم؟ گیرد و می پوشاند.

بهتر است که در شمع دوم حجم معاملات بیشتر از حجم معاملات در شمع اول باشد.

گاهی اوقات این الگو از ۳ یا ۴ کندل تشکیل می شود، البته در بیشتر موارد با همان دو کندل شکل می گیرد:

تغییر روند با الگوی پوشای صعودی

الگوی پوشای نزولی:

این الگو باعث نزول می شود، پس باید در انتهای یک روند صعودی شکل گیرد.

خصوصیات الگوی پوشای نزولی:

می توان به این اشاره کرد که از دو کندل تشکیل شده که باید چگونه با الگوی V معامله کنیم؟ کندل اول سبز و کندل دوم قرمز باشد، دقت کنید عرض کردم باید، یعنی نباید دو کندل هم رنگ باشند.

کندل دوم مثل حالت صعودی خودش، باید بزرگتر از بدنه کندل اول باشد. بدنه کندل دوم کشیده و قرمز رنگ است که کامل کندل اول را پوشانده به نوعی فروشنده‌ها بر خریداران غلبه کرده اند، این الگو هم می تواند از ۳ یا ۴ کندل مثل تصویر بالا( ولی در سقف )شکل بگیرد.

پس باید دقت کنید که در سقف ها دنبال پوشای نزولی باشید و در کف ها دنبال پوشای صعودی

الگوی پوشای نزولی

الگوی ابر سیاه:

الگوی ابر سیاه

خصوصیات الگوی ابر سیاه:

این الگو از الگوهای برگشتی سقف است.

این الگو حداقل از دو کندل تشکیل می شود.

شمع اول یک شمع سفید یا سبز است که بعد از آن یک شمع مشکی یا قرمز که از بالاترین قیمت کندل سبز رنگ شروع شده و تا میانه شمع اول امتداد پیدا می کند. حداقل باید ۵۰ درصد داخل کندل اول نفوذ کند.

بین شمع اول و دوم هرقدر شکاف بیشتری باشد این الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است. یعنی هر چقدر کندل سیاه یا قرمز دوم کشیده تر باشد الگو قدرتمندتر است.

اگر حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد عالی ست.

به هر اندازه که نفوذ شمع دوم داخل شمع اول بیشتر باشد الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است.

نکته اول: زمانی که در معرفی الگو ها صحبتی از کندل تایید نمی شود یعنی نیازی به کندل تاییدیه ندارند. این الگو خودش یک هشدار مهم است و نیازی به کندل تایید ندارد. دقت کنید که اعتبار الگوی پوشای نزولی به مراتب بیشتر از الگوی ابر سیاه است.

نکته دوم: در مورد تمامی الگوها ملاک بدنه است، یعنی مثلا اگر میگیم در الگوی پوشای صعودی کندل دوم باید کندل اول را بپوشاند، یعنی بدنه کندل اول باید بدنه کندل دوم را بپوشاند و (شادو) یا سایه ها مهم نیست.

نکته سوم: هرچه این الگوها در تایم فریم های بالاتر یافت شوند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهند بود. یعنی الگوی دارک کلود در تایم هفتگی بسیار مرگبارتر از همین الگو در تایم روزانه است.

الگوی نفوذی ( Piercing Pattern ) :

حتما الان سوال شده که وقتی همه ی الگو ها یک الگوی معکوس هم دارند، پس باید دارک کلود ( ابر سیاه ) هم یک الگوی معکوس داشته باشد که در کف اتفاق بیفتد. باید عرض کنم که بله . دقیقا معکوس دارک کلود که در سقف اتفاق می افتاد، پیرسینگ پترن (الگوی نفوذی) را داریم که در کف اتفاق میفتد، یعنی در انتهای یک روند نزولی دیده میشود .

الگوی نفوذی

این الگو معکوس الگوی ابر سیاه است.

در شناسایی کف ها بسیار استفاده می شود.

این الگو باید حداقل دو کندل داشته باشد تا به عنوان الگو شناسایی شود، شمع اول حداقل باید ۵۰ درصد شمع دوم را بالا رود و داخل شمع قبلی نفوذ کند، پس شمع اول باید قرمز رنگ باشد و شمع دوم سبز رنگ

ستاره ها ( Stars ) :

یکی از الگوهای بازگشتی مهم ستاره ها هستند که به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم می‌شوند . به نوع صعودی که در کف اتفاق می افتد. ستاره صبحگاهی (Morning Star) گفته میشود که گویا خورشید تازه در حال طلوع کردن است ، کندل ها هم به همین شکل رو به بالا حرکت میکنند و الگوی نزولی آن را ستاره عصر گاهی (Evening Star) می گویند .

ستاره ها در کندل شناسی

خصوصیات الگو را یادداشت کنید:

باید بدانید که این الگوها از ۳ کندل تشکیل می شوند، بدنه اصلی شمع که در تصویر مشاهده می کنید کوچک است، شمع اول کشیده و شمع دوم (شمع اصلی) کوچک و شمع سوم کشیده است .

رنگ بدنه کندل دوم مهم نیست. اگر به جای بدنه شمع اصلی دوجی باشد به این الگو ستاره دوجی گفته می شود. تقریبا مثل ستاره صبحگاهی بالا.

(دقت کنید که اعتبار ستاره دوجی از ستاره معمولی بیشتراست.)

ستاره دوجی نشانه‌ای از بی تصمیمی در بازار است و قدرت خریدار و فروشنده معمولاً برابر می شود و بعد روند دوم شکل می گیرد.

به الگوی ستاره در روند نزولی ریزش باران هم می گویند.

فقط رنگ بدنه اول و سوم مهم است، در ستاره صبحگاهی بدنه اول سبز و بدنه کندل سوم قرمز است، ولی در ستاره عصرگاهی بدنه کندل اول قرمز و بدنه کندل سوم سبز است.

در کل باید بدانید کندلهای با بدنه کوچک را ستاره می گویند. پس الگوی چکش برعکس، ستاره صبحگاهی، شوتینگ استا v ، ستاره دوجی و ستاره عصرگاهی همه جزو استار ها محسوب می شوند.

در ستاره های صبحگاهی و عصرگاهی هرچقدر بدنه کندل دوم از بدنه بقیه کندلها فاصله بیشتری داشته باشد این الگو اعتبار بیشتری دارد. در کل باید بدانید وجود گپ (فاصله) به الگو اعتبار بیشتری خواهد داد.

دو نکته که در اکثر الگو ها صدق می کند: بهتر است حجم معاملات در کندل آخری بیشتر از کندل اولی باشد و همینطور کندل آخری بیش از ۵۰% کندل اول را برگشت داشته باشد.

دوجی : به طور کلی به ستاره های بدون بدنه دوجی گفته می شد. انواع دوجی ها را پایین می توانید ببینید:

الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال چیست؟

الگوی فنجان و دسته چیست؟

الگوی فنجان و دسته (Cup and Handle Pattern) یک الگوی نمودار در تحلیل تکنیکال است که در ظاهر به مانند فنجان و دستهٔ آن می‌باشد.

فنجان در این الگو به شکل حرف U می‌باشد و دستهٔ آن بیانگر یک حرکت جزئی به سمت پایین می‌باشد. الگوی فنجان و دسته یک سیگنال صعودی (bullish) در نظر گرفته می‌شود.

در نظر داشته باشید که معمولاً در سمت راست این الگو حجم معاملات کمتری را شاهد خواهیم بود. تشکیل این الگو ممکن است مدت کوتاهی مثل 7 هفته یا مدت طویلی مانند 65 هفته به طول بیانجامد.

اگر به طور اتفاقی با دیجی کوینر آشنا شده اید و هیچ اطلاعاتی در مورد تحلیل تکنیکال ندارید پیشنهاد می‌کنیم قبل از مطالعه ادامه مطلب، مقاله «تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.

نکات مهم:

  • همان طور که گفته شد الگوی فنجان و دسته یک الگوی تکنیکال است که شکل یک فنجان و دستهٔ آن را تداعی می‌کند به‌طوری که فنجان به فرم حرف U بوده و دستهٔ آن دارای یک حرکت جزئی رو به پایین می‌باشد.
  • الگوی فنجان و دسته یک سیگنال صعودی (ادامه‌دهندهٔ روند صعودی) بوده و برای کشف فرصت‌هایی جهت ورود به معاملات خرید به کار می‌رود.
  • معامله‌گرانی که از این الگو استفاده می‌کنند باید دستور سفارش خرید stop buy order را اندکی بالاتر از خط روند فوقانی این الگو قرار دهند. این دستور، دستوری است که پس از رسیدن قیمت به قیمت تعیین‌شده برای استاپ (بسته شدن معامله) عمل می‌کند و به یک معاملهٔ خرید در همان نقطه وارد می‌شود.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوهای ادامه‌دهنده روند می‌توانید از مطلب آموزشی «الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.

الگوی فنجان و دسته چه چیزی به شما می‌گوید؟

ویلیام جی. اونیل (William J. O’Neil)، تکنسین آمریکایی، در کتاب خود با عنوان “چگونه می‌توانیم در بازار سهام سود به‌دست آوریم ” که در سال 1988 منتشر شد، الگوی فنجان و دسته را تعریف کرده و با افزودن الزاماتی تکنیکال برای این الگو در سری مقالات منتشر شده در investor’s business daily (که توسط وی در سال 1984 تأسیس شد)، الگوی فنجان و دسته ( C&H – Cup and Handle ) را تعریف کرد.

وی اندازه‌گیری‌های زمانی‌ای را برای هر مؤلفه قرار داده است و همچنین دربارهٔ کفه‌های گرد این الگو (rounded lows) که شکل فنجانِ چای را به الگو می‌بخشد شرح مفصلی را ارائه می‌دهد.

هم‌زمان که نمودار قیمت یک سهم، این الگو را تشکیل می‌دهد و سقف‌های قدیمی قیمت را تست می‌کند، احتمال افزایش فشار فروش توسط سرمایه‌گذاران، قیمت را قبل از پیش‌روی به سوی بالا، با یک روند نزولی با بازهٔ زمانی 4 روز تا 4 هفته مواجه می‌کند.

الگوی فنجان و دسته یک الگوی صعودی ادامه‌دار در نظر گرفته می‌شود و برای تشخیص فرصت‌های خرید مورد استفاده قرار می‌گیرد.

هنگام تشخیص الگوهای فنجان و دسته در نظر گرفتن موارد زیر حائز اهمیت هستند:

طول – length: در کل فنجان‌هایی طویل‌تر با کفه‌های گردتر سیگنال قوی‌تری ایجاد می‌کنند. از فنجان‌هایی با کفه‌های تیز به شکل V اجتناب کنید.

عمق – depth: فنجان (در حالت ایده‌آل خود) نباید خیلی عمیق باشد. از دسته‌های خیلی عمیق نیز پرهیز کنید، دسته باید در نیمهٔ بالایی الگوی فنجان شکل بگیرند.

حجم – volume: باید هم‌زمان با سقوط نمودار و باقی ماندن در نیمهٔ پایینی الگو از میزان حجم متوسط نیز کم شود و سپس با بالا رفتن سهام برای آزمودن سقف قیمت قبلی، حجم معاملات دوباره افزایش یابد.

تست مجدد – Retest: محدودهٔ مقاومتی سابق نیازی به لمس این ناحیه یا رسیدن به این ناحیه و نفوذ در آن ندارد. هرچند، هر چه بالای دسته از قله‌های قیمتی دورتر (پایین‌تر) باشد، نیاز به یک شکست (Breakout) قوی‌تر در بازار خواهیم داشت.

مثالی از نحوهٔ استفادهٔ الگوی فنجان و دسته:

تصویر زیر، یک الگوی فنجان و دستهٔ کلاسیک را نمایش می‌دهد. دستور سفارش خرید (stop buy order) اندکی بالاتر از قسمت فوقانی دسته قرار گرفته است.

فقط زمانی که قیمت از حد مقاومتی الگو عبور کند امکان ورود به معامله را به ما می‌دهد. معامله‌گران ممکن است لغزش افراطی و ورود تهاجمی به یک شکست کاذب (False Breakout) را تجربه کرده باشند.

از سویی، صبر کنید تا قیمت بالاتر از خط روند دسته الگو بسته شود. در ادامه، یک دستور محدودکننده (limit order) اندکی پایین‌تر از ناحیهٔ شکست الگو قرار دهید تا در صورت بازگشت قیمت به‌صورت خودکار اجرا شود. همچنین در صورت ادامهٔ حرکت قیمت و عدم پولبک، احتمال از دست رفتن این موقعیت معاملاتی وجود دارد.

با اندازه‌گیری فاصلهٔ بین کفه فنجان و سطح شکست الگوی فنجان و دسته و افزایش فاصله در جهتی بالاتر از سطح شکست، هدف سود (Profit Target) تعیین می‌شود.

برای مثال اگر فاصلهٔ بین کفهٔ فنجان و سطح شکست دسته 20 واحد باشد هدف سود نیز 20 واحد بالاتر از دستهٔ الگو تعیین می‌شود.

بنابراین بسته به تحمل ریسک معامله‌گر و نوسانات بازار دستور حد ضرر (stop loss order) در ناحیه‌ای پایین‌تر از دستهٔ الگو یا پایین‌تر از فنجان قرار می‌گیرد.

حال بیایید یک مثال تاریخی واقعی را بررسی کنیم. سهام تفریحگاه‌های وین (wynn) (با مسئولیت محدود) که در بازار سرمایه‌گذاری نَزدَک (Nasdaq) را در نظر بگیرید که با رقمی معادل 13$ در اکتبر 2002 وارد بورس شد و 5 سال بعد به 154$ صعود کرد.

کاهش قیمتی پس از آن دو واحد بالاتر از حد قیمتی عرضهٔ عمومی اولیه (IPO – Initial Public Offering) به پایان رسید. این موج به بالاترین حد قیمتی در سال 2011 رسید، زمانی که تقریباً 10 سال (به‌عبارت دقیق‌تر 9 سال) از اولین عرضهٔ سهم این شرکت در بازار می‌گذشت.

پس از شکل‌گیری دسته، قیمت حرکت بازگشتی (pulback) خود را طی کرد. در سطح 50 درصدی فیبوناچی مورد حمایت قرار گرفت و حرکت به سمت بالا را شروع کرده و دوباره حدود 14 ماه بعد، به بالاترین سطح قیمتی خود رسید.

این سهم در اکتبر سال 2013 مقاومت بالایی خود را شکست و در طی 5 ماه بعدی 90 واحد رشد را تجربه نمود.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد فیبوناچی می‌توانید از مطلب آموزشی «خطوط و اعداد فیبوناچی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.

محدودیت‌های الگوی فنجان و دسته

به‌مانند دیگر الگوهای نمودار در تکنیکال، قبل از هرگونه تصمیم‌گیری باید از این الگو به‌همراه دیگر سیگنال‌ها و اندیکاتورهای موجود در بازار استفاده کرد.

به‌خصوص در مورد این الگو که متخصصان بازار محدودیت‌هایی را برای استفاده از آن وضع نموده‌اند. اول از همه باید این نکته را در نظر داشته باشید که این الگو به زمان زیادی برای تشکیل شدن نیاز دارد، که این مسئله خود می‌تواند منجر به دیرکرد در تصمیمات معاملاتی شود. بازهٔ زمانی معمول شکل‌گیری این الگو، از یک ماه تا یک سال می‌باشد.

در بعضی مواقع نیز تشکیل این الگو می‌تواند تا 5 سال به‌طول بیانجامد و یا حتی در بازهٔ زمانی‌ای کمتر از یک سال تشکیل شود(طبیعتاً هر چه مدت زمان تشکیل این الگو بیشتر باشد اعتبار بیشتری نیز خواهد داشت).

مسألهٔ دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد عمق بازار در منطقهٔ شکل‌گیری فنجان این الگو می‌باشد. در برخی مواقع (بسته به شرایط بازار) یک فنجان کم‌عمق و در بعضی مواقع نیز یک فنجان عمیق می‌تواند سیگنال‌هایی اشتباه را صادر نمایند.

برخی اوقات نیز الگوی ما بدون دسته‌ای قابل تشخیص شکل می‌گیرد. در نهایت، محدودیتی که برای بسیاری از الگوهای تکنیکال بازار صادق است در این مورد نیز صدق می‌کند، تمامی این الگوها در بازارهایی با نقدینگی پایین، اعتبار کمتری خواهند داشت.

اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید می‌توانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.

شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش داده‌اید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید. مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاس‌های آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاس‌ها متعاقبا از طریق وب‌سایت اعلام خواهد شد.)

تیم تحریریه دیجی کوینر

این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.

الگوی فنجان و دسته چیست؟

cah 3

همانگونه که می دانید در راستای بررسی تحلیل تکنیکال در بازار های ارز دیجیتال، نیازمند یک سری ابزار ها یا الگو ها هستیم. این الگو ها به ما کمک می کند تا از روند در پیش گرفته توسط بازار سر در بیاوریم و بتوانیم بر مبنای آن معاملات خود را به صورت مطلوب به سرانجام برسانیم. در این مقاله تیم توکن باز قصد دارد الگو فنجان و دسته را بررسی کند. پس با ما همراه باشید.

مفاهیم کلی:

  • الگوی فنجان و دسته (Cup Pattern) چیست؟
  • چگونگی عملکرد الگوی فنجان و دسته
  • عوامل تاثیرگذار الگوی فنجان و دسته
  • معین کردن هدف قیمت در الگوی فنجان و دسته

الگوی فنجان و دسته (Cup Pattern) چیست؟

در تعریف این الگو می‌توانیم این‌گونه بگوییم که بخش و یا جزئی از الگوهای ادامه دهنده به شمار می‌رود. باید بدانیم این الگو در روند اصلی از توان و قدرت بسزایی برخوردار است و به مسیر خود تداوم می‌بخشد.

در نمودارهای شمعی یا کندل استیک و یا دیگر نمودارها همچون خطی و یا میله‌ای، رویت شده که زمان آغاز این الگو هنگامی خواهد بود که قیمت یک سهم یا رمز ارز به حداکثر خود رسیده باشد و به تدریج و مرور زمان حاصله در آن ناحیه با فشار فروشندگان مواج و روبه‌رو خواهد شد و بدین ترتیب روند نزولی شروع و رخ داده و تا یک سوم قیمت اولیه این رمز ارز یا سهم پیشروی خواهد کرد. پس از افت قیمت و روند نزولی که سهم یا رمز ارز در آن ناحیه در حال ایست و استراحت است، قسمت پایین فنجان را تشکیل می‌دهد.

باید بدین نکته توجه لازم را داشته باشیم که اگر زمان به وجود آمدن فنجان اندک و کم باشد تنهٔ اصلی این الگو همانند U انگلیسی خواهد بود اما اگر این شمایل به صورت V ظاهر شود. بدین منظور است که رمز ارز مدنظر به کم‌ترین میزان قیمت خود دست یافته و فوراً دست به اصلاح زده و این مبحث نباید با الگوی فنجان اشتباه گرفته شود.

باید بر این امر واقف آییم که این الگو یکی دیگر از الگوهای نموداری در حوزهٔ تحلیل تکنیکال به شمار می‌رود. این الگو، فنجانی به شکل U دارد و دستهٔ آن نشانگر یک حرکت جزئی رو به پایین تلقی می‌شود. ضمن آنکه این الگو با دستهٔ خود یک سیگنال صعودی بولیش (bullish) تلقی می‌شود.

Cup Pattern

چگونگی عملکرد الگوی فنجان و دسته

لازم است بدانیم که الگوی فنجان و دسته، در زمرهٔ الگوهای بازگشتی صعودی قرار می‌گیرد که امکان دارد پس از اصلاح یک شیب سراسری یا روند نزولی بلند مدت ایجاد شود.

آنچه لازم است بدانیم این است که این الگو در برگیرندهٔ دو بخش است:

بخش اول: فنجان

هنگامی که بازار نشانه‌هایی از افت و یا ریزش مجدد را نمایان می‌کند و پس از آن نمودار هر بار قله تازه‌ای می‌سازد و به سوی یک سطح مقاومت مسیر خود را ادامه می‌دهد.

بخش دوم: دسته

قیمت در یک ناحیه، زیر سطح مقاومت دچار تراکم شده است. پس از ایجاد الگوی فنجان، واکنش قیمت در سطح مقاومت از اهمیت بسزایی برخوردار است. زیرا به ما اطلاع می‌دهد که آیا هنوز فشار فروش بر قیمت هست یا خیر؟

باید بدانیم اگر فروش‌های بسیار بزرگ و عمده در ناحیه مقاومت رویت کردیم، الگو از اعتبار برخوردار نیست و آنچه شما رویت کرده‌اید الگوی فنجان و دسته نخواهد بود. پس در این شرایط قیمت آمادگی صعود را ندارد. اما اگر توجه شما به این امر که قیمت به آرامی و سعی در ماندن در ناحیه مقاومت دارد، جلب شود، نمایانگر آن است که خریداران تمایل دارند قیمت را بالاتر ببرند. و در انتها اگر ناحیه مقاومت درهم شکسته شود الگوی فنجان و دسته تأیید خواهد شد و امکان صعودی شدن بازار و میل آن به سوی افزایش قیمت در حرکت وجود دارد.

عوامل مؤثر بر الگوی فنجان و دسته

لازم است بدانیم که عوامل بسیاری بر الگوی فنجان و دسته مؤثر می‌باشند که اعم از مدت زمان تشکیل الگو، ارتفاع الگو و حجم معاملات بر این الگو می‌باشند. در ذیل به توضیح مختصر هر کدام می‌پردازیم.

مؤثر واقع شدن مدت زمان ایجاد الگوی فنجان و دسته

نباید از این موضوع که زمان در الگوی فنجان و دسته از اهمیت و تأثیر بسزای در معاملات بازار برخوردار است غافل شویم. باید بدانیم هرقدر زمان بیشتری صرف شود فرم فنجان به حالت U متقارن‌تر شده و این الگو با توان بیشتری پا به عرصهٔ وجود گذاشته و ظاهر می‌شود. اما در مقابل همان‌طور که در سطور بالا بدان اشاره کردیم اگر انتهای الگو تیز و به حالت V باشد نمی‌تواند نام الگوی فنجان و دسته را یدک بکشد و کارایی لازمه را قطعاً نخواهد داشت.

باید دانست که مراحل به وجود آمدن دستهٔ فنجان چیزی حدود بین 1 تا 4 هفته به طور حداقل، زمان خواهد برد اما نباید از این موضوع غافل گشت که دسته‌های که در حدود 2 هفته تشکیل می‌شوند نتایج مطلوب‌تری به همراه دارند.

مؤثر بودن ارتفاع الگوی فنجان و دسته

در فرایند به وجود آمدن الگوی فنجان، باید ارتفاع و عمقی معقول و مطلوب به وجود آید. لازم است بدانیم اگر این الگو، بیش از اندازه عمق داشته باشد، می‌توانیم دریابیم که این الگو از توان و تأثیرگذاری مطلوبی برخوردار نیست و قادر نخواهد بود که آن را الگویی مطلوب و ایده‌آل محسوب کرد.

Cup Pattern

مؤثر واقع شدن حجم معاملات بر الگوی فنجان

هنگامی که این الگو آغاز می‌شود، لبهٔ سمت چپ فنجان، بر روی نمودار قیمت، افت میزان حجم معاملات را نشان می‌دهد. اما زمانی که کف U شکل فنجان ایجاد می‌شود، حجم معاملات دارای روندی مشابه پیش از رخداد الگوی فنجان است. در لبهٔ دیگر فنجان که روند صعودی می‌باشد، حجم معاملات نیز افزایش پیدا می‌کند.

باید بدانیم در دستهٔ این الگو نیز، روندی همانند فنجان وجود خواهد داشت. در ناحیهٔ سقوط یا نزولی، با کم شدن حجم معاملات و در ناحیهٔ صعودی (نیمه راست دسته)، با بالا رفتن حجم معاملات مواجه هستیم.

معین کردن هدف قیمت در الگوی فنجان و دسته

برای آنکه بتوانیم هدف قیمت را معین کنیم ابتدا باید :

  1. نخست عمق فنجان را محاسبه و اندازه گیری کنیم.
  2. پس از آن، به میزان عمق فنجان، از ناحیه شکست بالا رفته تا به قیمت مدنظر برسید.

(ناحیه ی معین شده، قیمت هدف محسوب می شود.)

Cup Pattern

تعیین هدف قیمت در الگوی فنجان و دسته معکوس.

  1. نخست عمق فنجان را محاسبه می‌کنیم.
  2. پس از آن به حد و میزان عمق فنجان، از محدودهٔ شکست پایین رفته تا به قیمت مد نظر برسیم.

(ناحیهٔ معین شده، قیمت هدف تلقی می‌شود.)

حد ضرر

در بازارهای مالی پر نوسان، تریدرها به جهت پیشگیری از زیان بیش از اندازه در معاملات خود، حد ضرر تعیین می‌کنند. بدین جهت که اگر قیمت سهم به آن ناحیه برخورد کرد، رمز ارز به طور خودکار فروخته شود. در این الگو، حد ضرر به طور دقیق زیر دسته فنجان قرار گرفته است.

حد سود

نباید از تعیین حد سود در معاملات غافل شد زیرا از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این الگو، به جهت تعیین میزان سود (سیو یا حفظ سود)، عمق یا ارتفاع فنجان را محاسبه کرده و از ناحیه شکست به میزان ارتفاع فنجان بالا رفته و آن نقطه، حد سود تلقی می‌گردد.

الگوی Dragon و سیستم معاملاتی مبتنی بر آن

شناخت الگوها در تحلیل تکنیکال، یک فرآیند است که ما بر مبنای تکرار پذیری یک رخداد در گذشته، مدلی را می یابیم. اگرچه تکرار بی نقص الگوها شدنی نیست اما با احتمال وقوع تکرار شوندگی بالا می توان شناسایی را انجام داد. شناسایی الگوها و معامله روی آنها بر مبنای یک سری قوانین می تواند به موفقیت یک معامله گر بینجامد.

در این مقاله می خواهیم یک الگوی قدرتمند معاملاتی را برای شما تشریح کنیم. الگوی "اژدها" یکی از الگوهای قدرتمند در تحلیل تکنیکال محسوب می شود.

روش های متنوع و قدرتمندی در تحلیل تکنیکال وجود دارد یکی از این الگوها، آرایش سقف دو قلو و کف دو قلو می باشد.

بازارها بدون اینکه تست کف سازی یا سقف سازی انجام دهند، بندرت از حالت صعودی به نزولی یا بالعکس تغییر مسیر می دهند (به غیر از ساختار های V شکل). عموماً سطوح چرخش بازار شامل یک سری کف و سقف هایی برای ساخت یک ترکیب برای برگشت است. آرایش اژدها یکی از این ترکیبات برای ساخت کف یا سقف است. این الگو در همه بازارها و در همه تایم فریم ها قابل شناسایی و معامله می باشد.

چارچوب سیستم اژدها

الگوی اژدها بسیار شبیه الگوی W می باشد که به اسم کف دو قلو می شناسیم اما برخی تفاوت هایی از منظر ساختار و حد سود دارد که به آن می پردازیم. آرایش اژدهای معکوس هم شبیه الگوی M است که در سقف ها منجر به برگشت روند صعودی می شود. این الگو از منظر ریسک به ریوارد یک الگوی فوق العاده جذاب در معامله گری محسوب می شود.

الگوی اژدها با یک آرایش سر آغاز می شود و قیمت از سطح سر شروع به کاهش نموده و دو پایه اژدها را تشکیل می دهد. این دو پا معمولا بین 78% تا 127% بازوی اول هستند. پای دوم یک نشانه قوی از برگشت را دارد که معمولا با یک واگرایی نیز ممکن است همراه باشد که عموماً هم با افزایش حجم همراهی می شود. یک خط روندی از سر اژدها به گردن رسم می شود.

وقتی قیمت بالاتر از خط روند بسته شد و با پرایس اکشن یا واگرایی تایید شد یک سیگنال برگشت صادر می شود. سیگنال دوم (در صورتی که سیستم بخواهد در دو مرحله معامله انجام دهد) زمانی صادر می شود که قیمت بالای گردن اژدها بسته شود که بین 38% تا 50% کل ارتفاع سر اژدها تا کف پا می باشد.

آناتومی الگوی اژدها

  1. سر اژدها
  2. ساختار بازوی اول
  3. گردن اژدها (باید در محدوده 50 تا 62 درصد کل بدن اژدها باشد)
  4. بازوی دوم (باید بین 78 تا 127 درصد بازوی BC باشد)
  5. شکست خط روند (تریگر خرید)
  6. تارگت اول 62 درصد بازوی AB است.
  7. تارگت دوم 88 تا 100 درصد بازوی AB
  8. تارگت سوم 127 درصد بازوی AB
  9. حد زیان کمی زیر پایین ترین سطح کف تعیین شده.

معامله بر اساس آرایش اژدها

مثال زیر ساختار الگوی اژدها را در تایم فریم 30 دقیقه شاخص داو نشان می دهد. در تاریخ سوم ژانویه سال 2007 آرایش سر اژدها را تشکیل داد. قیمت تا تاریخ 8 ژانویه کاهش پیدا کرد. که بازوی اول را تشکیل دهد. پس از شکل گیری کف بازار تلاش کرد بخشی از رالی کاهشی خود را پوشش دهد و مجدد کاهش پیدا کرد که بازوی دوم کاهشی را بسازد. خط روند نزولی را بر مبنای سر اژدها و سقف ایجاد شده از تلاش اول کاهشی ترسیم می کنیم. موقعی که خط روند شکسته میشود رسماً سیگنال خرید صادر می شود و با شکستن سقف 12500 عملاً تایید می شود.

  1. در قیمت 12520 وارد معامله خرید می شویم موقعی که سقف شکسته می شود.
  2. تارگت اول سقف سوئینگ اول کاهشی در محدوده 12570 و محدوده سقف در 12640 محدوده هدف دوم
  3. حد زیان زیر کف دو کف شکل گرفته در 12410 واحد.

معامله بر مبنای شکل گیری آرایش اژدهای معکوس

همانند شکل زیر یک سر در قسمت پایین تصویر مشخص است. در محدوده سقف دو بازو مشاهده می شود با خط روند صعودی که ترسیم می شود، پس از شکسته شدن خط روند عملا سیگنال فروش صادر می شود و با شکستن سطح A رسماً سیگنال فروش دیگری صادر می شود.

برای فروش پس از شکست خط روند اقدام کنید، حد زیان بالاترین سقف شکل گرفته و حد سود تیپیکال محدوده کف آخرین سوئنیگ افزایشی.

چند مثال برای تمرین بیشتر در بازارهای مختلف:

مثال 1 : بمپنا – بورس تهران

قیمت در یک گام افزایشی در اصلاح اول بین 50 تا 62% از حرکت اول را اصلاح کرد و در تلاش دوم افزایشی از همان محدوده سقف اول شاهد برگشت بودیم. پس از شکست خط روند سیگنال فروش صادر شد و حد کاهش قیمت که تخمین زده شد ابتدای سوئینگ افزایشی می باشد.

مثال 2: وساخت- بورس تهران

شاهد شکل گیری آرایش دراگون در کف هستیم. در محدوده قیتی 2950 ریال سیگنال خرید صادر کرد و و تا هدف اصلی در 391 تومان پیشروی کرد. حد زیان این معامله 201 تومان بوده است.

مثال 3: AUDUSD h1

نتیجه گیری :

در مرحله اول باید ساختاری شبیه به یک کف دو قلو یا سقف دو قلو (با انحراف جزیی دو کف یا دو سقف از سطح مشخص) سپس بررسی کنیم که برگشت اولیه از کف یا سقف نسبت به چه گامی 50% تا 62% را اصلاح نموده است و آن سقف یا کف را به عنوان سر اژدها در نظر بگیریم. سپس با رسم خط روند و شکست آن اقدام به معامله کنیم و حد سود و زیان را تعیین کنیم.

به عنوان نمونه در تصویر زیر وقتی آرایشی شبیه W شکل گرفته باید ببینیم رفلکس به کدام گام بوده است از دو نقطه ریتریسمنت رسم می کنیم، همانطور که مشخص است بر مبنای آرایش دراگون خط نارنجی در برگشت اولیه موفق شد بین 50 تا 62% گام کاهشی را اصلاح کند اما خط سبز خیر بنابراین سر اژدها بر اساس ابتدای خط نارنجی ترسیم میشود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.