چگونه تایم فریم مناسب خود را انتخاب کنیم؟
تحلیل چندزمانی یا مولتی تایم فریم، فرآیند بررسی روند قیمتی یک جفت ارز، کالا، سهام یا سایر دارایی ها در چند تایم فریم مختلف به منظور بررسی بهتر جریان حرکتی قیمت و تایید بهتر نقاط ورود و خروج است.
همانطور که می دانید روند قیمتی در قالب تایم فریم های مختلفی امکان بررسی شدن دارند. مثلا تایم فریم 1 ساعته، 4 ساعته، روزانه، هفتگی و …. این به این معناست که معامله گران مختلف می توانند نسبت به این مساله که یک دارایی چطور معامله می شود نظرات متفاوتی داشته باشند و تمام این نظرات هم می تواند کاملا صحیح باشد.
تایم فریم چیست؟
تایم فریم درواقع این نکته را ذکر می کند که هر قسمت در نمودار، یک فریم زمانی را بیان می کند. مثلا در نمودار با تایم فریم ماهانه، هر نقطه یا میله ای روی نمودار، نشان دهنده یک ماه است یا در نمودار دارای تایم فریم هفتگی، هر نقطه یا میله ای روی نمودار، نشان دهنده یک هفته است.
تمام معامله گران و تریدرها در بازارهای مالی قبل از هر اقدامی، تایم فریمی که می خواهند بررسی های خود را داشته باشند را باید مشخص کنند. این تایم فریم باید دارای ابتدا و انتهای مشخصی باشند. پس تایم فریم یکی از نیازهای ضروری است که تحلیلگر و تریدر برای بررسی و تحلیل رفتار بازار باید آن را بدرستی انتخاب کند.
در تحلیل بنیادی معمولا تحلیلگر تایم فریم های بلندمدت را انتخاب می کند و معمولا تایم فریم چندماهه یا یکساله انتخاب می شود. اما تایم فریم در تحلیل تکنیکال، بصورت تمام تایم فریمها به کار می رود. به کمک نرم افزارهایی مانند متاتریدر، تایم فریم های مورداستفاده از ۱ دقیقه تا دقایق بیشتر، قابل تنظیم هستند.
انواع مختلف تایم فریم معاملاتی
انتخاب و اهمیت تایم فریم در تحلیل تکنیکال
تحلیلگر می تواند تایم فریم در تحلیل تکنیکال را با استفاده از نرم افزار متاتریدر انتخاب کنید. تایم فریم های زیر در تحلیل تکنیکال بیشتر استفاده می شوند:
- یک دقیقه یا M1 (تغییرات قیمت درمدت ۱ دقیقه)
- 5 دقیقه یا M5 (تغییرات قیمت درمدت 5 دقیقه)
- 15 دقیقه یا M15 (تغییرات قیمت درمدت 15 دقیقه)
- 30 دقیقه یا M30 (تغییرات قیمت درمدت 30 دقیقه)
- 1 ساعت یا H1 (تغییرات قیمت درمدت ۱ ساعت)
- 4 ساعت یا H4 (تغییرات قیمت درمدت 4 ساعت)
- یک روز یا D1 (تغییرات قیمت درمدت ۱ روز)
- و غیره.
انتخاب تایم فریم مناسب
هنگام انتخاب تایم فریم در تحلیل تکنیکال برای معاملات خود، زمان اختصاص یافته به معاملات شما اهمیت زیادی دارد. اگر مشغلات کاری زیادی دارید، بهتر است از نمودارهای ۱ ساعته یا ۴ ساعته استفاده کنید و البته نمودارهای روزانه نیز مناسب شما است. اما اگر زمان آزادتری دارید می توانید بر روی تایم فریم های ۳۰ دقیقه یا ۱۵ دقیقه ای تمرکز کنید.
انتخاب و اهمیت تایم فریم در تحلیل تکنیکال
در معامله گری به اندازه کافی با استرس مواجه هستید، پس تلاش کنید تایم فریم مناسبی انتخاب کنید تا از این بابت تحت فشار نباشید. باید تایم فریمی را انتخاب کنید که فرصت مناسبی برای تحلیل داشته باشید. تایم فریم شما باید با شخصیت و زمان شما مطابقت داشته باشد.
حال این سوال مطرح میشود که کدام تایم فریم را به عنوان تایم فریم اصلی انتخاب کنیم؟
از جمله دلایلی که معامله گران نوپا آنطور که باید و شاید کار نمی کنند آن است که در تایم فریم های نادرستی نسبت به شخصیتشان معامله می کنند. معامله گران جدید می خواهند سریع پولدار شوند. به همین دلیل کارشان را بای تایم فریم های کوتاه مدت مثل یک دقیقه ای یا پنج دقیقه ای آغاز می کنند. در نهایت معامله نومیدشان می کند چرا که این تایم فریم با شخصیتشان سازگاری ندارد.
برخی از معامل گران با معامله در نمودار های ساعته احساس بهتری دارند. این تایم فریم طولانی تر است اما آنقدر هم طولانی نیست. سیگنالهای معاملاتی در آن ها کمتر است اما خیلی هم کم نیست. معامله در این تایم فریم زمان بیشتری برای تحلیل بازار به شما می دهد و همزمان کار با عجله پیش نمی رود.
از سوی دیگر دوستی هم هست که هیچگاه و به هیچ وجه در تایم فریم زمانی 1 ساعته معامله نمی کند. این مسیر برای او بسیار کند است و احتمالا فکر می کند نمی تواند تا پیش از ورود به معامله دوام بیاورد و فسیل می شود. بنابراین معامله در نمودار 10 دقیقه ای را ترجیح می دهد. او در این نمودار هم برای تصمیم گیری بر مبنای پلن معاملاتیش زمان کافی دارد. (البته نه خیلی زیاد)
با این توضیحات حالا احتمالا می پرسید پس چه تایم فریمی مناسب شماست؟ خب دوست من اگر توجه کرده باشید این بستگی به شخصیت شما دارد. دقیقا به این بستگی داره که فرد صبوری هستید یا عجول آیا اگر روزانه ده ها معامله انجام ندهید دلمرده می تفاوت تایم فریم ها در چیست؟ شوید یا به باز نگه داشتم معاملات بلند مدتی علاقه دارید یا حتی فراتر برویم الزامات شغلی دارید و نمی توانید مرتب پشت چارت باشید، همه اینها در انتخاب تایم فریم شما نقش دارند.
شما به عنوان یک معامله گرلازم است بدانید که باید با تایم فریمی معامله کنید که با آن احساس راحتی می کنید. وقتی در جریان یک معامله هستید همیشه نوعی احساس خرسندی یا حس نومیدی دارید چرا که پای پول واقعی مطرح است و این طبیعی است. زمانی که معامله گری را آغاز می کردیم نمی توانستیم به یک تایم فریم پایبند بمانیم. کار را با نمودار 15 دقیقه آغاز می کردیم، سپس به نمودار 5 دقیقه می رفتیم، سپس نمودار یکساعته، چهارساعته و روزانه را انتخاب می کردیم.
این برای تمام معامله گران تازه کار طبیعی است. تا آن زمان که ناحیه آسایشتان را بیابید و متوجه شوید که چرا پیشنهاد می کنیم با استفاده از تایم فریم های مختلف معامله دمو کنید تا ببینید کدام تایم فریم با شخصیتتان سازگارتر است.
بهترین تایم فریم برای نوسانگیری
یکی از مهمترین موضوعات در معاملهگری و خرید و فروش سهام ، تایم فریم میباشد. استفاده درست از تایم فریم ها و شناخت کافی از آن میتواند در نحوه معامله و کسب سود مناسب، کمک بسیار زیادی کند. از طرفی نوسان گیری یکی از روشهای معاملاتی مورد استفاده توسط معاملهگران بازار است که میتواند در ترید کوتاهمدت دقیقهای، روزانه و. کاربرد زیادی داشته باشد. پیدا کردن تفاوت تایم فریم ها در چیست؟ بهترین تایم فریم برای نوسان گیری، مطلبی است که میخواهیم در این مقاله به آن بپردازیم و مطالبی که قصد داریم در ادامه شرح بدهیم:
تایم فریم یا دوره زمانی در تحلیل تکنیکال چیست؟
یکی از پارامترهای مهم در نحوه انجام معامله، انتخاب تایم فریم یا دوره زمانی است. تایم فریم به بازههای زمانی مختلف گفته میشود که نمودار قیمتی مطابق با آن، تغییرات و نوسانات قیمتی را در آن بازه نمایش میدهد. در تحلیل تکنیکال برای بهره گرفتن از تحلیل مناسب، تحلیلگران دورههای زمانی مختلف مثل دوره زمانی 1 ساعته، 4 ساعته و یا روزانه را انتخاب میکنند. نمودار قیمتی، در هر بازه زمانی، تغییرات نوسان قیمتی را در آن تایم فریم مشخص میکند تا طبق آن بتوان تحلیل خود را انجام داد.
مهم ترین نکته در نوسان گیری با تایمفریمها
در نوسان گیری، معاملهگران برای مدت بسیار کوتاهی در معامله میمانند و پس از کسب سود (و یا حتی ضرر!) در مدت کوتاهی معامله خود را میبندند. بنابراین تایمفریمهای کوچکتر کاربرد بسیار زیادی در نوسان گیری دارند. البته بسیاری از معاملهگران از ترکیب تایمفریمهای بزرگتر و کوچکتر نیز استفاده میکنند. بدین شکل که با بررسی تایم فریم بزرگتر، روند کلی بازار را تشخیص میدهند و سپس سعی میکنند با تایم فریم کوچکتر در جهت همان روند نوسان گیری کنند. یعنی اگر با بررسی تایمفریم بزرگتر متوجه شوند که روند کلی سهم صودی است، با استفاده از تایم فریم کوچکتر، به کشف نقاط مناسب برای نوسان گیری در جهت افزایش تفاوت تایم فریم ها در چیست؟ قیمت ورود میکنند.
در این پروسه، استفاده از اندیکاتورهایی که برای نوسان گیری تنظیم شدهاند نیز کاربرد زیادی دارند.
انواع مختلف تایم فریم
هر معاملهگری که می خواهد در بازار معامله کند، میبایست در تحلیل خود تایم فریم مدنظر را انتخاب نماید. تایم فریم به طور کلی بر اساس مدت زمان، به چند دسته تقسیم میشوند.
دورههای زمانی مختلف میتواند به صورت زیر تقسیمبندی شوند:
- یکدقیقهای
- M5 پنجدقیقهای
- M15 پانزدهدقیقهای
- H1 یکساعته
- H4 چهارساعته
- D روزانه
تایم فریم کوتاهمدت
در این نوع از تایم فریم که معمولاً کاربرد بیشتری هم دارند، تایم فریم به بازههای زمانی کوتاهمدت تقسیم میشوند و برای تحلیل روزانه کارایی بالایی دارا هستند.
همانطور که از بازههای این تایم فریمها مشهود است، انتخاب این تایم فریمها برای بررسی نمودار در کوتاهمدت بسیار مؤثر و کاربردی میباشد. با انتخاب هر کدام از آنها نمودار، در آن بازه کندل قیمتی و نوسانات آن را نشان میدهد.
تایم فریم میانمدت
در این تایم فریم، عموماً بازه زمانی یکماهه، دو ماهه و سه ماهه مورد نظر قرار میگیرد و نمودار کندل قیمتی مطابق با آن دوره زمانی بررسی میشود.
تایم فریم بلندمدت
با اینکه این نوع تایم فریم، کاربرد کمتری در تحلیل تکنیکال دارد اما میتوان بهعنوان یکی از انواع تایم فریم مطرح کرد. در این نوع از تایم فریم، بازه زمانی یکساله، دو ساله انتخاب میشود و در طی آن دوره زمانی، نمودار قیمتی تحلیل میشود.
عوامل مؤثر در پیداکردن تایم فریم مناسب
دانستن این نکته که چه بازه زمانی برای تحلیل ما گزینه مناسبی است، از چالشهای مهم در انتخاب تایم فریم برای ترید میباشد. برای پیدا کردن بهترین تایم فریم عوامل مؤثری دخیل هستند که در این قسمت به برخی از آنها اشاره میکنیم.
ویژگیهای فردی و شخصیتی
برای انتخاب بهترین تایم فریم، هر فردی نسبت به اهداف و ویژگی شخصیتی خود، اقدام به انتخاب دوره زمانی خاصی میکند. این مسئله کاملاً به نحوه ترید شما و انتظاراتتان از معامله برمیگردد. مدیریت ریسک و عجول یا صبور بودن شما بهعنوان تریدر عامل مهمی به شمار میرود.
نحوه و میزان سرمایهگذاری
سرمایه گذار باید نسبت به دارایی خود و طول مدت زمانی که میخواهد سهام خود را نگهداری کند، تایم فریم خود را انتخاب نماید تا اخلالی در تحلیل، به وجود نیاید.
استراتژی معاملاتی
هر معاملهگری برای ترید خود، یک استراتژی معاملاتی تعریف میکند و بر اساس آن معامله را انجام میدهد. در واقع هدف شما از معامله و نوع استراتژی شما، در انتخاب تایم فریم مناسب نقش مؤثری خواهد داشت.
بهترین تایم فریم برای ترید کدام است؟
همانطور که گفته شد، عوامل مختلفی در انتخاب بهترین تایم فریم برای ترید، تأثیرگذار هستند. تایم فریم، به طور کلی بسته به نیاز و هدف معاملهگران، تعیین میشود. اما تایم فریمهای محبوب برای تحلیل، معمولاً بین تایم فریمهای روزانه و یا 4 ساعته انتخاب میشوند که دادههای بیشتری در خود ذخیره کردهاند.
برای نوسان گیری از بازار و خریدوفروش در زمان کوتاه، تایم فریمهایی با بازه کوتاهتر مثل 5 دقیقهای، 15 دقیقهای یا 30 دقیقهای انتخاب میشوند.
بهترین تایم فریم برای نوسان گیری در بورس ایران کدام است؟
حال این سوال پیش میاید که برای تریدرهایی که قصد دارند از سهام بازار، نوسان گیری کنند و در مدتزمان کمی به سود مطلوب برسند، چه تایم فریمی مناسب خواهد بود؟
در دوره نوسانی بازار که تغییرات نوسان قیمتی عمدتاً بالاست، بسیاری از حرفهایها بهنوعی از خرید خود قصد گرفتن نوسان دارند به شکلی که در قیمت پایین، خریدار هستند و با نوسانات سهام در مدتزمان کوتاه، در قیمت بالاتر فروشنده میشوند.
طبیعتاً برای نوسان گیری بهخاطر بازه زمانی کوتاه در معامله، بهتر است از تایم فریم کوتاهمدت استفاده کرد. تجربه میگوید در دوران نوسان در بورس ایران، بهترین تایم فریم برای نوسان گیری، دوره زمانی یک ساعته و 4 ساعته میباشد.
بهترین تایم فریم برای نوسان گیری در فارکس کدام است؟
در بازار فارکس، برخلاف بازار بورس، فضای رقابتی به شکل 24 ساعت و نامحدود است. در فارکس، معاملهگر در بازه زمانی خاصی نقطه ورود را مشخص میکند و در بازه زمانی دیگر نقطه خروج؛ بنابراین بسیار ضروری است که بفهمیم در چه تایم فریمی ورود و خروج خواهیم داشت.
به دلیل نوع معاملات و اینکه تریدرها در بازههای زمانی کوتاه، اکثر معاملات خود را انجام میدهند، تایم فریمهای یکدقیقهای، 5 دقیقهای، 15 دقیقهای، برای نوسان گیری در فارکس، مرسوم است و میتواند دادههای کافی را در لحظه به معاملهگران ارائه دهد.
بهترین تایم فریم آتی (فیوچرز)
بهترین تایم فریم برای فیبوناچی
بهترین تایم فریم برای نوسان گیری ارز دیجیتال کدام است؟
گرچه پاسخ قطعی به این پرسش نمیتوان داد اما باید گفت در بازار ارز دیجیتال بهمانند دیگر بازارهای مالی، سبک و نوع معامله در تعیین بهترین تایم فریم نقش اساسی دارد.
در بازار ارز دیجیتال برای معاملات بلندمدت، دوره زمانی یکماهه میتواند انتخاب مناسبی باشد و برای دوران نوسان گیری در بازار و معامله در لحظه، بهتر است از تایم فریمهای کوتاهمدت مثل تایم فریمهای 5 دقیقهای، 15 دقیقهای و یا 30 دقیقهای استفاده کرد. این نوع تایم فریم برای تصمیمات سریع و بعضاً پرریسک در لحظه و باتوجهبه تغییرات نوسانی، مناسب به نظر میرسد.
چگونه تایم فریم مناسب خودتان را پیدا کنید؟
در کل برای انتخاب بهترین تایم فریم، تجربهکردن انواع تایم فریمها برای هر فردی امری اجتنابناپذیر است چرا که هر معاملهگر بهتر از هرکسی میداند چه روحیهای در قبال سرمایهگذاری خود دارد و چه هدفی را برای معامله دنبال میکند. به همان شکلی که مطرح شد، هدف از معامله است که تایم فریم مناسب را تعیین میکند.
1) شناخت شخصیت و مهارتها
شما بهعنوان تریدر، روحیه و نوع شخصیت خود را بهتر از هرکسی میدانید. سبک معاملاتی شما و درک شما از سهام برای اینکه چه بازه زمانی قصد دارید آن را نگهدارید و هدف شما از خرید، صرفاً نوسان گرفتن و کسب سود در کوتاهمدت است یا میخواهید تا یک سال یا بیشتر سهام خود را نگهداری کنید و به فکر سود در بلندمدت هستید.
سرعت، دقت، صبر و دیگر رفتارهای شخصیتی، همگی برای انتخاب مناسب دخیل هستند. با ارزیابیکردن فاکتورهای مختلف است که میتوانید به تایم فریم مناسب خود دست پیدا کنید.
2) تایم فریمها و جنبه روانی آنها
هر معاملهای قطعاً با جنبه روانی همراه است. روان و احساسات شما همواره درگیر است که آیا توانستهاید معامله موفق با قیمت مناسب، انجام داده باشید یا نه. استرس، عدم تمرکز و رفتارهای هیجانی و یا عجله در ترید، از جنبههای روانی در انجام معامله است که باید نسبت به آنها کنترل و آگاهی لازم داشت.
اگر فردی صبور هستید و چندان عجلهای برای معامله ندارید یا از هیجانات لحظهای به دور هستید، بهتر است از تایم فریم طولانیمدت برای خود انتخاب کنید. برای عمیقتر شدن در این موضوع پیشنهاد میکنیم راجع به روانشناسی بازار مطالعات بیشتری داشته باشید.
3) تکنیکال و پرایس اکشن
تحلیل تکنیکال دارای ابزارهای قدرتمندی در تحلیل نمودار قیمتی سهام میباشد. با استفاده از این ابزارها و الگوهای پرایس اکشن ، میتوان در تحلیل خود، تایم فریم مناسب را پیدا کرد. رسیدن به استراتژی معاملاتی و بررسی دقیق الگوها در تحلیل تکنیکال، از عوامل مهم در تعیین تایم فریم مناسب برای شما میباشد. چرا که میتوانید با داشتن استراتژی، نقاط ورود و خروج معامله را برای خود تعیین و نسبت به آن تایم فریم مناسب را انتخاب کنید.
جمعبندی
تایم فریمها و یا همان دورههای زمانی، از مفاهیم مهم و اثرگذار در معاملهگری میباشد. انتخاب بهترین تایم فریم برای تریدرها همواره دغدغه مهمی محسوب میشود. چراکه با استفاده از تایم فریم مناسب میتوان معامله موفق و منطقی داشت. انتخاب بهترین تایم فریم به عوامل و شرایط خاصی وابسته است که در این مقاله سعی کردیم به بررسی این عوامل و ویژگیهای آن بپردازیم و رابطه انتخاب تایم فریم بر اساس بازارهای مالی و ویژگی رفتاری تریدر را مطرح کردیم.
در پایان ذکر این نکته مهم به نظر میرسد که کسب تجربه در معامله و نیز افزایش میزان آگاهی از بازار، در انتخاب تایم فریم مناسب، نقش انکارناپذیری دارد که باید موردتوجه قرار داده شود. از این رو کارگزاری اقتصاد بیدار، خدمات آموزشی و تحلیلی خود را در قالب مقالات و شیوههای آموزشی توسط مشاورین و متخصصین حوزه سرمایهگذاری، ارائه میدهد که برای ارتباطات بیشتر کافی است با کارگزاری در تماس باشید.
تحلیل مولتی تایم چیست؟ | چگونه به صورت مولتی تایم ترید کنیم؟
آن طور که به نظر میرسد هم پیچیده نیست. اکنون که دبیرستانتان را تمام کردهاید زمان آن است که مدرک ارشدتان را بگیرید.
تحلیل چهارچوب زمانی چندگانه یا مولتی تایم، فرآیند بررسی یک جفت ارز و قیمت آن در چهارچوبهای زمانی متفاوت است.
به خاطر داشته باشید که یک جفت ارز در چندین چهارچوب زمانی وجود دارد مانند روزانه، ساعتی، ۱۵ دقیقهای و حتی یک دقیقهای. استفاده هم زمان از این تایم فریمها را مولتی تایم میگوییم.
این به این معناست که معاملهگران مختلف میتوانند نسبت به این مساله که یک جفت ارز چطور معامله میشود نظرات متفاوتی داشته باشند و تمام این نظرات هم کاملاً صحیح هستند.
برای تفاوت تایم فریم ها در چیست؟ مثال ممکن است فوبی (Phoebe) مشاهده کند که EUR / USD در نمودار چهار ساعته سیری نزولی دارد. اما سام (Sam) در نمودار پنج دقیقهای معامله میکند و میبیند که رنج این جفت ارز فقط بالا و پایین میرود و هر دو نیز ممکن است برداشتهای درستی داشته باشند.
همانطور که میبینید، این امر یک مساله مطرح میکند. گاهی با نگاه به نمودار چهار ساعته، معاملات پیچیده میشوند، مثلاً یک سیگنال فروش میبینید، سپس روی تایم فریم یک ساعته میروید و میبینید که قیمتها رفته رفته افزایش مییابند.
در این شرایط چه باید بکنید؟
کارتان را با چهارچوب زمانی دنبال کنید، سیگنال را بگیرید و دیگر چهارچوب زمانی را رها کنید؟
شیر یا خط بیاندازید که آیا باید خرید کنید یا فروش؟
خوشبختانه ما قرار نیست بگذاریم بدون آگاهی از نحوه استفاده از تحلیل مولتی تایم فریم مدرک بگیرید.
نخست سعی میکنیم به شما کمک کنیم تا تعیین کنید که باید روی چه چهارچوب زمانی تمرکز کنید. هر معاملهگری باید در چهارچوب زمانی خاصی که با شخصیتاش سازگار است معامله کند (در بخشهای بعدی بیشتر به این موضوع پرداخته خواهد شد).
دوم این که به شما میآموزیم که چطور باید به بررسی چهارچوبهای زمانی مختلف مولتی تایم یک جفت ارز بپردازید تا بتوانید تصمیمات بهتر و آگاهانهتری اتخاذ کنید.
در کدام بازه زمانی معامله کنم؟
یکی از دلایلی که معاملهگران نوپا، آنطور که باید سود نمیکنند آن است که در چهارچوب زمانی نادرستی نسبت به شخصیتشان معامله میکنند.
معامله گران جدید میخواهند سریع پولدار شوند از این رو کارشان را با چهارچوبهای زمانی کوتاه مثل یک دقیقهای یا پنج دقیقهای آغاز میکنند. در نهایت معامله ناامیدشان میکند چراکه این چهارچوبهای زمانی با شخصیتشان سازگار نیست.
برخی از معاملهگران با معامله در نمودارهای یک ساعته احساس بهتری دارند.
این چهارچوب زمانی نه زیاد طولانی است نه زیاد کوتاه.در این تایم سیگنالهای معامله کمتر هستند. معامله در این چهارچوب زمانی زمان بیشتری برای تحلیل بازار بدست میدهد و همزمان کار با عجله پیش نمیرود.
از سوی دیگر دوستی هم هست که هیچگاه و به هیچ وجه در چهارچوب زمانی یک ساعته معامله نمیکند.
این مسیر برای او بسیار کند است و احتمالاً فکر میکند که نمیتواند تا پیش از ورود به یک معامله دوام بیاورد. بنابراین معامله در نمودار ۱۰ دقیقهای را ترجیح میدهد. او در این نمودار هم برای تصمیم گیری بر مبنای استراتژیاش زمان کافی دارد (البته نه خیلی زیاد).
یکی دیگر از دوستان این تصور را داشت که معاملهگران چطور در نمودار یک ساعته معامله میکنند. او معتقد است این نمودار بسیار سریع است. از این رو فقط با نمودارهای روزانه، هفتگی و ماهانه کار میکند.
حالا احتمالاً میپرسید پس چه چهارچوب زمانی مناسب شماست. در ادامه بیشتر به مولتی تایم میپردازیم.
اگر توجه کرده باشید، این بستگی به شخصیت شما دارد. باید با چهارچوب زمانی که در آن معامله میکنید احساس راحتی کنید.
وقتی در جریان یک معامله هستید همیشه نوعی احساس خرسندی یا حس نومیدی دارید چراکه پای پول واقعی مطرح است و این طبیعی است.
زمانی که معاملهای را آغاز کردیم، نمیتوانیم به یک چهارچوب زمانی پایبند بمانیم.
کار را با نمودار ۱۵ دقیقهای آغاز میکنیم.
سپس نمودار ۵ دقیقهای.
سپس نمودار یک ساعته، روزانه و چهار ساعته را امتحان میکنیم.
این برای تمام معاملهگران نوپا امری طبیعی است تا آن که ناحیه آسایش خود را بیابید و متوجه شوید که چرا پیشنهاد میکنیم با استفاده از چهارچوبهای زمانی مختلف یا مولتی تایم ، معامله آزمایشی کنید تا ببینید کدام چهارچوب بهتر با شخصیتتان سازگار است.
تقسیم بندی بازه زمانی
درست مثل هر چیز دیگری در زندگی، همه چیز بستگی به شما دارد.
آیا میخواهید مراحل آهسته پیش روند و برای هر معامله زمانی را سپری کنید؟ در این شرایط ممکن است برای معامله در چهارچوبهای زمانی طولانیتر مناسب باشید.
یا شاید هیجان، سرعت و اقدامات سریع را دوست دارید؟ اگر این چنین است باید نمودارهای پنج دقیقهای را دنبال کنید.
در نمودار زیر به برخی از چهارچوبهای زمانی پایهای و تفاوتهای میان آنها اشاره کردهایم.
همچنین باید میزان سرمایهای که برای معامله در دست دارید را هم مد نظر داشته باشید.
چهارچوبهای زمانی کوتاهتر این امکان را به شما میدهند تا از حاشیه سود بهتر استفاده کنید و ضرر و زیان کمتری متحمل شوید.
چهارچوبهای زمانی طولانیتر مستلزم توقف بیشتر ضرر و زیان و حساب بزرگتر هستند تا بتوانید بدون نیاز به درخواست افزایش موجودی، نوسانات بازار را کنترل کنید.
مهمترین مساله ای که باید به خاطر داشته باشید آن است که هر چهارچوب زمانی که برای معامله انتخاب میکنید باید با شخصیتتان سازگار باشد.
به این دلیل است که ما معامله در چندین چهارچوب زمانی را به شما پیشنهاد میکنیم، تا بتوانید ناحیه آسایشتان را پیدا کنید. این امر به شما کمک میکند تا مناسبترین چهار چوبی که میتوانید بر اساس آن بهترین تصمیم تجاریتان را اتخاذ کنید را انتخاب کنید.
وقتی در نهایت در خصوص چهارچوب زمانی مورد نظرتان تصمیم میگیرید، سرگرمی شروع میشود و این زمانی است که شروع به بررسی چهارچوبهای زمانی چندگانه میکنید تا بتوانید بازار را تحلیل کنید.
چگونه در مولتی تایم خرید و فروش انجام دهیم؟
پیش از توضیح نحوه تحلیل چهارچوب زمانی چندگانه برای معامله فارکس، احساس کردیم لازم است به این مساله اشاره کنیم که چرا باید به بررسی چهارچوبهای زمانی مختلف بپردازیم.
در نهایت این که آیا تحلیل فقط یک نمودار به اندازه کافی دشوار نیست؟
اکنون برای نشان دادن این که چرا باید به چهارچوبهای زمانی مختلف توجه کنید و برای بررسی آنها تلاش مضاعف داشته باشید، بازی موسوم به “Long or Short “(خرید یا فروش) را انجام میدهیم.
قواعد این بازی بسیار آسان است. به نموداری نگاه میکنید و تصمیم میگیرد که باید خرید داشته باشید یا فروش.
به نمودار ده دقیقهای GBP / USD در تاریخ یک جولای ۲۰۱۰ در ساعت 8: 00 صبح به وقت گرینویچ نگاهی بیاندازید. به طور متوسط ۲۰۰ نوسان داشتهایم که به نظر میرسد به صورت سقوط قیمتها ادامه مییابد.
با آزمایش سقوط قیمتها و شکلگیری یک کندل شمعی دوجی، این گونه به نظر میرسد که فروش مناسبتر است.
ما برای این پرسش پاسخ بله در نظر میگیریم.
اما ببینید که بعد چه اتفاقی می افتد؟
جفت ارز بالاتر از نقطه سقوط قیمتها بسته میشود و ۲۰۰ پیپ دیگر افزایش مییابد.
بگذارید به نمودار یک ساعته برویم و ببینیم چه اتفاقی افتاده است…..
اگر نمودار یک ساعته را پیگیری میکردید، متوجه میشدید که این جفت ارز واقعاً در کف کانال صعودی است.
مساله دیگر این که یک نمودار شمعی دوجی هم روی خط تعادل شکل گرفته است! یک سیگنال روشن برای خرید!
کانال صعودی در نمودار چهارساعته شفافتر بوده است.
اگر ابتدا به این نمودار نگاه کرده بودید، آیا هنگام معامله در نمودار ده دقیقهای فروش را انتخاب میکردید؟!
تمام نمودارها اطلاعات مشابهی را در چهارچوبهای زمانی مختلف نشان میدادند.
شاید اکنون بیشتر با مفهوم مولتی تایم آشنا شده باشد.
ما هیچگاه نمیتوانستیم درک کنیم که چرا وقتی همه چیز خوب به نظر میآید ناگهان شرایط برعکس میشود. هیچ گاه برای این که ببینیم چه اتفاقی در حال رخ دادن است، به ذهنمان خطور نمیکند که به یک چهارچوب زمانی طولانیتر هم نگاهی بیاندازیم.
در واقع فراگیری این مساله لازم است که هرچه چهارچوب زمانی بلندتر باشد احتمال تداوم حرکت قیمت از اعتبار بالاتری برخوردار میشود و از نوسانات اضافی در امان میمانیم.
معامله با استفاده از چند چهارچوب زمانی یا مولتی تایم در مقایسه با یک چهارچوب، احتمالاً ما را از انجام معاملات زیان آورتر دور میسازد. و این امکان به شما داده میشود تا یک معامله را به مدت طولانیتری ادامه دهید چرا که میدانید در برابر این تصویر بزرگ در کجا ایستادهاید.
اغلب تازه کارها فقط به یک چهارچوب زمانی اکتفا میکنند. یک چهارچوب زمانی واحد را انتخاب کرده و مقیاسهایشان را به کار میبندند و از سایر چهارچوبهای زمانی غافل میمانند.
مساله این است که یک روند جدید بر آمده از یک چهارچوب زمانی دیگر اغلب به معاملهگرهایی صدمه میزند که نگاهی به این تصویر بزرگ ندارند.
ترکیب بازههای زمانی
در اینجا چهارچوب چندگانه یا میان زمانی تحلیل میشود و به شما نحوه ماندن در چهارچوب زمانی مورد نظرتان را آموزش میدهیم و به بررسی این نمودارها از فواصل نزدیک و دور میپردازیم تا بتوانید بهترین را انتخاب را داشته باشید.
اول از همه، نگاهی گسترده به آنچه که در حال رخ دادن است بیاندازید.
سعی نکنید تصویر را زیادی کوچک کنید بلکه بیشتر در حالت بزرگنمایی قرار دهید.
باید به خاطر بسپارید که برای آن که روندی در یک چهارچوب زمانی طولانیتر پیش برود زمان بیشتری داشته است، به این معنا که جفت ارز برای ایجاد تغییر، نوسانات بیشتری در بازار ایجاد خواهد کرد. سطح سقوط و جهش قیمتها هم در چهارچوبهای زمانی طولانیتر اهمیت بیشتری مییابند.
کارتان را با انتخاب چهارچوب زمانی دلخواهتان آغاز کنید و سپس به سوی چهارچوب زمانی بعدی حرکت کنید.
در این شرایط میتوانید برای خرید یا فروش بر مبنای رنج یا روند بازار تصمیمی استراتژیک اتخاذ کنید. سپس برای اتخاذ تصمیمات تاکتیکی مربوط به نقطه ورود و خروج (توقف ضرر و زیان و رسیدن به سود هدف) به چهارچوب زمانی دلخواهتان یا حتی پایینتر از آن باز گردید.
از این رو این احتمالاً یکی از بهترین روشهای استفاده از تحلیل چهارچوب زمانی چندگانه است؛ به این معنا که میتوانید برای یافتن نقاط ورود و خروج بهتر از نزدیک به بررسی شرایط بپردازید. با افزودن تفاوت تایم فریم ها در چیست؟ زمان به تحلیلتان، میتوانید از سایر معاملهگران کوته فکری که فقط به ارزیابی یک چهارچوب زمانی میپردازند، پیشی بگیرید.
آیا تمام این مسائل را درک کردید؟ خب، اگر پاسختان منفی است نگران نباشید، در این بخش به مثالی اشاره میکنیم که این مسائل را برایتان شفافتر خواهد کرد.
یک معامله گر را تصور کنید. پس از چند معامله آزمایشی، در مییابد که بیشتر به معامله جفت ارز EUR/ USD تمایل دارد و احساس میکند که با نگاه به نمودار یک ساعته احساس بهتری دارد. او فکر میکند که نمودارهای ۱۵ دقیقهای بسیار سریع و نمودارهای ۴ ساعته بسیار طولانی هستند و این که او به خواب هم نیاز دارد.
اولین کاری که او انجام میدهد بررسی نمودار چهار ساعته EUR / USD است. این روش به او کمک میکند تا روند کلی را مشخص کند.
او به وضوح میبیند که این جفت ارز روند صعودی دارد.
همین مساله این نشانه را به او میدهد که باید فقط به دنبال سیگنالهای خرید باشد. سپس، این روند به دوست او تبدیل میشود، درست است؟ او نمیخواهد که در یک مسیر غلط قرار گیرد .
اکنون تمرکزش را مجدداً به چهارچوب زمانی ترجیحیاش معطوف میکند (چهارچوب یک ساعته) تا بتواند هر نقطه ورودی را مشخص کند. او همچنین تصمیم میگیرد تا از اسیلاتور استوکستیک نیز استفاده کند.
زمانی که به نمودار یک ساعته باز میگردد، میبیند که یک کندل شمعی دوجی شکل گرفته است و اسیلاتور از شرایط فروش بیش از اندازه گذشته تفاوت تایم فریم ها در چیست؟ است.
اما او هنوز مطمئن نیست. او میخواهد مطمئن شود که نقطه ورود واقعاً خوبی داشته باشد. بنابراین به نمودار ۱۵ دقیقهای مراجعه میکند تا ببیند میتواند ورود بهتری داشته باشد و تأییدیه بهتری بگیرید.
بنابراین معامله گر ما به نمودار ۱۵ دقیقهای چشم میدوزد و میبیند که خط روند با قدرت تداوم مییابد. در واقع در این چهار چوب، نه تنها خط روند بلکه اسیلاتور هم شرایط فروش بیش از اندازه را نشان میدهد.
او در مییابد که بهترین زمان برای ورود و خرید است. بگذارید ببینیم بعد چه اتفاقی می افتد.
روند صعودی ادامه مییابد و EUR / USD به افزایش خود ادامه میدهد. اکنون قدرت مولتی تایم فریم را مشاهده کردید.
ما از سه چهارچوب زمانی یا مولتی تایم استفاده میکنیم. احساس ما بر این است که این رویکرد انعطاف پذیری بیشتری ایجاد میکند و از این طریق میتوانیم روندهای بلند، میان و کوتاه مدت را کشف کنیم.
بزرگترین چهارچوب زمانی که در آن به بررسی روند اصلیمان میپردازیم به ما تصویر بزرگی از جفت ارزی را نشان میدهد که میخواهیم با آن معامله کنیم.
چهارچوب زمانی بعدی چهار چوبی است که معمولاً به آن توجه میکنید و به ما سیگنالهای خرید میان مدت یا گرایشهای خرید میدهد.
کوچکترین چهارچوب زمانی روند کوتاه مدت را نشان میدهد و به ما کمک میکند تا نقاط ورود و خروج خوبی بیابیم.
از آنجایی که میان این چهارچوبها اختلاف زمانی به اندازه کافی وجود دارد، برای مشاهده اختلاف موجود در این حرکت میتوانید از هر چهارچوب زمانی استفاده کنید.
برای مثال میتوانید از چهارچوبهای زیر به عنوان مولتی تایم استفاده کنید:
- یک دقیقهای، ۵ دقیقهای، و ۳۰ دقیقهای
- ۵ دقیقهای، ۳۰ دقیقهای، و ۴ ساعتی
- ۱۵ دقیقهای، ۱ ساعته و چهار ساعته
- یک ساعته، ۴ ساعته، و روزانه
- ۴ ساعته، روزانه، و هفتگی و…
همانطور که در بالا میبینید سعی کنید از تایم فریمهایی برای مولتی تایم استفاده کنید که به اندازه کافی از هم فاصله داشته باشند.
توجه داشته باشید که استفاده از مولتی تام همیشه به شما دید بهتری از نمودار را میدهد.
تایم فریم چیست؟
به منظور کسب درآمد مداوم در بازارها ، تریدرها باید بیاموزند که چگونه یک روند اساسی را شناسایی کرده و بر اساس آن ترید کنند . کلیشه های رایج عبارتند از: “ترید همراه با روند”، “با روند مبارزه نکنید” و “روند دوست شما است“ اما روند چقدر ادامه دارد؟ چه زمانی باید وارد ترید شوید یا از آن خارج شوید ؟ معامله کوتاه مدت دقیقاً به چه معناست ؟ در اینجا ما بیشتر به چارچوب های زمانی معامله میپردازیم.
روشهای کلیدی
- چارچوب زمانی به مدت زمانی که یک روند برای یک بازار ادامه می دهد اشاره دارد که توسط تریدرها قابل شناسایی و استفاده است.
- چارچوب های زمانی اولیه یا فوری در حال حاضر قابل اجرا هستند و مورد توجه تریدرهای روز و معاملات با فرکانس بالا هستند.
- بازه های زمانی دیگری نیز باید در رادار شما باشد که بتواند الگویی را تأیید یا رد کند ، یا روندهای همزمان یا متناقضی را که در حال وقوع است نشان دهد.
- این بازه های زمانی ممکن است از چند دقیقه یا چند ساعت تا چند روز یا هفته یا حتی بیشتر باشد.
دوره زمانی
روندها را می توان به عنوان اولیه، میانی و کوتاه مدت طبقه بندی کرد . با این حال ، بازارها به طور همزمان در چندین بازه زمانی وجود دارند . به همین ترتیب ، بسته به بازه زمانی در نظر گرفته شده ، ممکن است روندهای متناقضی در یک سهام خاص وجود داشته باشد. در شرایطی که سهام در روند نزولی میان مدت و کوتاه مدت قرار دارد ، قرار گرفتن در روند صعودی اولیه غیر عادی نیست .
به طور معمول ، تریدرهای مبتدی در یک بازه زمانی خاص قفل می شوند، و روند اصلی قدرتمندتر را نادیده می گیرند. متناوباً تریدرها ممکن است روند اصلی را معامله کنند اما اهمیت تصفیه ورودی های خود را در یک بازه زمانی کوتاه مدت ایده آل دست کم میگیرند.
چه تایم فریم های زمانی را باید ردیابی کنید؟
یک قانون کلی این است که هرچه بازه زمانی طولانی تر باشد، سیگنال های داده شده قابل اطمینان تر هستند. همانطور که در چارچوب های زمانی تمرین می کنید ، نمودارها با حرکات کاذب درگیر می شوند. در حالت ایده آل ، تریدرها باید برای تعیین روند اصلی هرکاری که معامله می کنند، از یک بازه زمانی طولانی تر استفاده کنند.
پس از تعریف روند اساسی، تریدرها می توانند از چارچوب زمانی ترجیحی خود برای تعریف روند میانی و یک چارچوب زمانی سریعتر برای تعریف روند کوتاه مدت استفاده کنند. برخی از مثالهای استفاده از چندین چارچوب زمانی عبارتند از :
یک تریدر در نوسان، که برای تصمیم گیری بر روی نمودارهای روزانه تمرکز دارد، می تواند از نمودارهای هفتگی برای تعیین روند اولیه و نمودارهای 60 دقیقه ای برای تعریف روند کوتاه مدت استفاده کند.
یک تریدر روزانه می تواند در نمودارهای 15 دقیقه ای معامله کند، از نمودارهای 60 دقیقه ای برای تعریف روند اولیه و یک نمودار پنج دقیقهای (یا حتی نمودار کناری) برای تعریف روند کوتاه مدت استفاده کند.
یک تریدر در بلند مدت می تواند در نمودارهای هفتگی تمرکز کند در حالی که از نمودارهای ماهانه برای تعریف روند اصلی و نمودارهای روزانه برای اصلاح ورودی ها و خروجی ها استفاده می کند.
انتخاب اینکه چه گروهی از بازه های زمانی استفاده شود، مختص هر تریدر است. در حالت ایده آل، تریدرها چارچوب زمانی اصلی مورد نظر خود را انتخاب می کنند و سپس برای تکمیل چارچوب زمانی اصلی، چارچوبی را در بالا و پایین آن انتخاب می کنند.
به این ترتیب، آنها از نمودار بلند مدت برای تعریف روند، نمودار میان مدت برای ارائه سیگنال معاملاتی و نمودار کوتاه مدت برای تصفیه ورود و خروج استفاده می کنند. با این حال، یک یادداشت هشدار این است که درگیر هیجانات نمودار کوتاه مدت نشوید و بیش از حد یک معامله را تجزیه و تحلیل کنید. نمودارهای کوتاه مدت معمولاً برای تأیید یا از بین بردن یک فرضیه از نمودار اصلی استفاده می شوند.
مثال برای ترید در تایم فریم های متفاوت
شرکت Holly Frontier (NYSE: HFC) ، Holly Corp، در اوایل سال 2007 با نزدیک شدن به بالاترین سطح 52 هفته ای خود و نشان دادن قدرت نسبی در برابر سهام دیگر در بخش خود، شروع به ظاهر شدن در برخی از صفحات نمایش سهام ما کرد. همانطور که از نمودار زیرمشاهده می کنید، نمودار روزانه یک محدوده تجاری بسیار محدود را نشان می دهد که بالاتر از میانگین متحرک ساده 20 و 50 روزه است. بولینگر باند نیز به دلیل کاهش نوسانات و هشدار نسبت به افزایش احتمالی راه، انقباض شدیدی نشان داده است. از آنجا که نمودار روزانه چارچوب زمانی ترجیحی برای شناسایی معاملات بالقوه نوسان است، برای تعیین روند اصلی و تأیید همسویی آن با فرضیه ما، باید از نمودار هفتگی کمک گرفت.
با یک نگاه سریع به هفته نامه مشخص شد که نه تنها HOC قدرت نشان می دهد، بلکه بسیار نزدیک است که به بالاترین رکورد جدید برسد. علاوه بر این، این یک معامله احتمالی بازگشت احتمالی در محدوده معاملات تجاری نشان داده شده بود، نشان می دهد که شکست به زودی رخ می دهد.
هدف پیش بینی شده برای چنین شکستی 20 امتیاز بود. با همگام سازی دو نمودار، HOC به عنوان یک ترید بالقوه به لیست تماشا اضافه شد. چند روز بعد، HOC اقدام به شکستن کرد و پس از یک هفته و نیم ناپایدار، HOC موفق شد کل آن را ببندد.
HOC به دلیل افزایش نوسانات، ترید بسیار دشواری در نقطه شکست بود. با این وجود، این نوع شکست ها معمولاً در اولین بازگشت پس از شکست، ورود بسیار مطمئنی دارند. هنگامی که شکست در نمودار هفتگی تأیید شد، در صورت یافتن ورودی مناسب، احتمال خرابی در نمودار روزانه به میزان قابل توجهی کاهش می یابد. استفاده از چندین بازه زمانی به شناسایی دقیق پایین بازپرداخت در اوایل آوریل 2007 کمک کرد. نمودار زیر نشان می دهد که یک کندل چکشی در میانگین متحرک ساده 20 روزه و پشتیبانی میانی بولینگر باند تشکیل شده است. همچنین نشان می دهد HOC در حال نزدیک شدن به نقطه شکست قبلی است که معمولاً پشتیبانی نیز ارائه می دهد. ورودی در نقطه ای بود که سهام می توانست قسمت بالای کندل چکشی را ترجیحاً با افزایش حجم پاک کند.
با کار کردن در یک بازه زمانی پایین تر، تشخیص اینکه عقب نشینی رو به پایان است و احتمال بالقوه شکست وجود دارد آسان تر شد. نمودار زیر یک نمودار 60 دقیقه ای با یک کانال روند نزولی روشن را نشان می دهد.
توجه کنید که HOC به طور مداوم با میانگین متحرک ساده 20 دورهای پایین می آید. نکته مهم این است که اکثر شاخص ها در چندین بازه زمانی نیز کار خواهند کرد . HOC در اولین ساعت معاملات در 4 آوریل 2007 بیش از بالاترین نرخ روز گذشته بسته شد و این نشان دهنده ورود بود. کندل 60 دقیقه ای بعدی، با حرکت قوی روی افزایش حجم، به وضوح تأیید کرد که این عقب نشینی تمام شده است. ترید می تواند در چندین بازه زمانی بیشتر که به روند طولانی تر اختصاص داده می شود، کنترل شود.
با اختصاص وقت برای تجزیه و تحلیل چندین بازه زمانی، تریدرها می توانند شانس خود را برای یک ترید بسیار موفق افزایش دهند. مرور نمودارهای بلند مدت می تواند به تریدرها کمک کند تا فرضیه های خود را تأیید کنند، اما مهمتر از آن، همچنین می تواند به تریدرها از عدم اختلاف سنسورهای زمانی جداگانه هشدار دهد.
با استفاده از چارچوب های زمانی کم تر، تریدرها می توانند ورودی و خروجی خود را نیز بسیار بهبود بخشند. در نهایت، ترکیب چندین بازه زمانی به تریدرها امکان می دهد روند معاملات خود را بهتر درک کنند و به تصمیمات خود اعتماد کنند.
سبک پرایس اکشن لنس بگز
در دنیای پرایس اکشن تعداد سبک های مختلفی وجود دارد که البته هر سبک سود سازی نسبی خودش را به همراه دارد. تیم تحلیل همیار کریپتو در این مقاله به معرفی یکی از مهمترین سبک های پرایس اکشن که سبک پرایس اکشن لنس بگز) است، میپردازید.
لنس بگز چه کسی است؟
لنس بگز (Lance Beggs) یکی از معامله گران پولساز بازارهای مالی است که در حال حاضر در قاره استرالیا زندگی میکند. او پیش از ورود به جهان ارزهای دیجیتال خلبان هلیکوپتر بوده. از علاقهمندیهای لنس بگز میتوان به حوزههای امور ایمنی، خلبانی و حوزه تجارت مخصوصا دانش کامل مدیریت ضرر اشاره کرد.
لنس بگز در دنیای پرایس اکشن نیز دارای روش معاملاتی مخصوص است. روش معاملاتی او یکی از مدل های محبوب در تحلیل بازار و پرایس اکشن به شمار میرود.
روش معاملاتی در سبک پرایس اکشن لنس بگز
یکی از اصلیترین و جذابترین روش های تحلیل بازارهای مالی، روش پرایس اکشن لنس بگز است. او قصد دارد به تریدر در حال آموزش این روش بیاموزد که با شناخت کامل حرکات گذشته و دیدن رفتارهای لحظهای، تریدر بتواند به شناخت کلیت روندی بازار و ساختار آینده قیمتها برسد.
در عمل سبک پرایس اکشن لنس بگز چگونگی کسب درآمد دائم را در شناخت و دیدن زون های زمانی میداند که معامله گران برای بدون ترس در آن قیمت معامله میکنند. به این دلیل که بر اساس باور لنس بگز قیمت در محیط دارای استرس تفاوت تایم فریم ها در چیست؟ یا طمع به روند گیری و حرکت درمیآید؛ یعنی هنگامی که یک تریدر بازار مالی متوجه میشود اشتباه کرده و از ترید خود خارج میشود. بر طبق روش لنس بگز موقعیت های مهم در معامله در روند موافق قدرت و شناخت معامله گران به دام افتاده به دست خواهد آمد.
دو هدف مهم این روش معاملاتی، ترید در مسیر روند قالب بازار و عدم ترید در روند ضعیف است. به شکل ساده میتوان گفت لنس بگز در روشش قصد دارد روند ضعیف و در حال از بین رفتن را بشناسد و در خلاف جهت آن معامله کند.
حوزه فعالیت، روش معاملاتی، بازارها و روش های لنس بگز
پایه روش معاملاتی لنس بگز، سبک پرایس اکشن است. این روش معاملاتی بر اساس تصمیمات خود تریدر است (در مقابل روشهای بر اساس عمل صرفاً بر طبق سیستم معاملاتی همچون سبک های ئو ویو). روش معاملاتی لنس بگز دارایی سه تایم فریم به منظور شناخت و ترید روندها است که این سه تایم فریم شامل تایم فریم بالاتر، تایم فریم میانی و تایم فریم پایینتر میشود.
از دیدگاه لنس بگز آشنایی با ساختار واقعی حرکات قیمت به معامله گر امکان شناخت پوزیشن های معاملاتی را میدهد. در مدل پرایس اکشن لنس بگز تریدر یاد میگیرد که چگونه رفتار قیمت را در محمدوه حمایت و مقاومت بررسی کرده و چگونه ساختاری برای شناسایی رفتار آینده قیمت ایجاد کند و نهایتا تریدر باید بتواند این ساختار را با داده ها و اطلاعات مربوط به وضعیت تفاوت تایم فریم ها در چیست؟ مارکت که کندل به کندل آشکار میشوند، به روزرسانی کند. علاوه بر این نشان داده میشود که در بخش ساختار بازار و روند ان که موردبررسی واقع شده، چه پوزیشن های معاملاتی سود سازی وجود دارد.
برای آموزش ارز دیجیتال در مشهد از صفر تا پیشرفته فرم پیش ثبت نام را پر کنید تا با شما تماس بگیریم.
ساختار بازارها در پرایس اکشن لنس بگز
بیشتر تریدرها در اصل در حال انجام عملی هستند که شناخت درستی از آن ندارند. این تفاوت تایم فریم ها در چیست؟ اتفاق یکی از مهمترین علل شکست تریدر ها در بازاهای مالی و عدم در کسب سود دائم و موفقیت است. چراکه آنها نمیتوانند ساختار حقیقی مارکت و ساختار حقیقی بازی ترید را درک کنند، زیرا در اکثر دورههای معامله گری، روی معامله کردن بر اساس سیگنال های اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، تمرکز کردهاند ولی به درک مفهوم کلیدی و دلیل شکل گیری این رفتارها، ساختارها و سیگنال ها نرسیدهاند.
سبک پرایس اکشن لنس بگز و واقعیت روند مارکت
واقعیت ها و چیزهایی که میدانیم و به آن ها عقیده داریم بر طبق آن دانشی و تجربهای است که کسب کردهایم؛ اما هنوز واقعیت نهفتهای وجود دارد که آن را باور نکردهایم؛ به عبارت دیگر چیزی که ما در عمل میدانیم ضرورتاً میتواند صحیح نباشد. بیشتر اوقات واقعیت عمیق تری وجود دارد که هنوز مطلع نیستیم یا هرچه فکر میکنیم واقعیت است در عمل یک تصور و خیال است. همین امر در مورد ترید نیز صدق میکند. بسیاری از اشخاص درک نمیکنند مارکت چیست؟ این افراد فقط چارت ها را میبینند و تصور میکنند که رفتار قیمت نتیجه سیگنال ساختارها و تحلیل تکنیکال و اندیکاتورها هستند و تصور میکنند که اینها عامل حرکت بازار هستند واقعیت هستند. درحالی که حقیقت مهم تری در مارکتها وجود دارد. بسیاری از تریدر ها بر اساس شادو ها ترید میکنند، اغلب بدون هیچگونه شناختی از حقیقتی که در پس این شادو ها قرار دارد.
تریدر ها هنگامی که با اندیکاتورها هیچ شانسی برای سود به دست نمیآورند به جست جوی نوسان نماهای جدید با ساختار و پارامترهای بروز میروند درعینحال که این واقعیت را درک نکردهاند که درواقع این افراد بر طبق سایه ها معامله میکنند. تری موفق از دیدگاه لنس بگز، دیدن حقیقتی است که در عمل سایه ها را ایجاد میکند. واقعیت و حقیقتی که ساختار روند، نوسان نماها و ساختارهای قیمتی را به وجود میآورد. حقیقت تنها روند بازار نیست. حقیقت در سطح مهمتری از دیدن نمای ساده چارت وجود دارد که حرکت قیمت را ایجاد میکند.
برای آموزش فارکس در مشهد از صفر تا پیشرفته فرم پیش ثبت نام را پر کنید تا با شما تماس بگیریم.
برای آموزش فارکس از صفر تا پیشرفته
همین الان با 199 هزار تومان پیش ثبت نام کن
رفتار قیمت ساختارهای تحلیل تکنیکال و سیگنال نوسان نماها همه معلولِ علت اصلی دیگری است اما چه امری باعث رفتار قیمت میشود؟ برای درک ساختار واقعی مارکتها باید در یک راه چندمرحلهای حرکت کرد و این همان بخش تمایز و قابلیت برتر روش پرایس اکشن لنس بگز نسبت به اندیکاتورها و سایر مدل های تحلیل تکنیکال است.
چنانچه قصد ورود به بازار ارزهای دیجیتال و شروع خرید و فروش را دارید، اما فرصت کافی یا تخصص لازم برای تحلیل بازار را ندارید، برای سرمایه گذاری موفق در ارزهای دیجیتال میتوانید از آموزش کریپتو در همیار کریپتو استفاده کنید.
در پرایس اکشن لنس بگز تریدر ها با موارد بسیار پایهای و اولیه شروع میکند: قیمت چیست و چگونه رفتار میکند؟ و مارکت چیست؟
بهطور خیلی کوتاه قیمت ارزشی است که خریدار و فروشنده برای جا به جایی دارایی از یک معامله گر به دیگر معامله گر بر آن ترازی میکنند؛ یعنی قیمت در عمل انتخاب به معامله در بین دو تریدر است. رفتار قیمت نیز بسته به عرضه و تقاضاست. در مارکت های مالی سیستم معامله نیازمند 2 طرف است. به طور یکسان تعدادی تریدر برای خرید و تعدادی تریدر برای فروش در مارکت تلاش میکنند.
بحث اصلی موارد اولیه یا نحوه تحلیل و بررسی و غیره نیست، نکته مهم افراد هستند و خواسته ها و عقیده آن ها درباره روند مارکت مهم است. به کلام آسان تر قیمت بر طبق نتیجه کل تمایلات و انگیزه یه همه تریدر های موجود در مارکت حرکت میکند.
مارکت ها، دارای تعدادی از معامله گرها هستند که همه آنها بر طبق انگیزه نزولی یا صعودی شان قصدهای معاملاتی میگیرند و بر طبق آن رفتار میکنند. این رفتار باعث مجموعه ای از سفارشات نزولی یا صعودی مخصوص میگردد و این مجموعه سفارشات منجر به معلول یا همان رفتار قیمت میشود.
تریدر هایی که با نظر به یک نمودار، رفتار قیمت را بررسی میکنند باور دارند مارکت همان رفتار قیمت است در حالی که مارکت ها رفتار قیمت نیستند.
هدف از بررسی مارکت در سیستم لنس بگز
مارکت ها از دیدگاه لنس بگز موجودی دارای احساسات است زیرا بر طبق باور معامله گران است. هدف از بررسی مارکت در این سیستم، بیشتر شدن تفاوت تایم فریم ها در چیست؟ دانش در مورد موقعیت بازار، دانش نسبت به وضعیت حال حاضر قیمت و مارکت و داشتن تمرکز است؛ یعنی این که قیمت در چه جایی بوده و بررسی نقاط ریسک و قدرت حال حاضر روند قیمت و بررسی کردن حرکت آینده قیمت است. قیمت کجا بوده و به کدام سمت میرود. همچنین برای انجام بررسی کامل مارکت درک و شناخت بسیار عمیق تری لازم است که در دوره آموزش پرایس اکشن در مشهد آکادمی همیار کریپتو بهطور بسیار کامل تری بدان پرداختهشده است.
ستاپ های ترید در پرایس اکشن لنس بگز
ستاپ ترید به جهت کنار هم قرار دادن موارد و ترکیب چند مورد متفاوت است. ستاپ های معاملاتی در پرایس اکشن لنس بگز به وسیله شناخت ضعفهای موجود در روند حاضر قیمت و تریدرهای ضرر ده به دست میآید.
ستاپ های ترید به صورت ذیل است:
ستاپ رسیدن قیمت به محدوده حمایت و مقاومت (TST): حمایت و مقاومت محدودهای بر روی چارت هستند که باعث توقف بر روند قیمت حاضر میشوند. محدوده حمایتی به عنوان کف فعالیت میکند که از روند رو به پایین بیشتر جلوگیری میکند. محدوده مقاومت به عنوان سقف عمل میکند که روند رو به صعود بیشتر را محدود میکند.
ترید بر اساس شکست ناموفق: ترید بر طبق شکست ناموفق یا BOF، قیمت یک محدوده میتواند حمایت یا مقاومت را رد کند اما نمیتواند در روند جدید ثابتشده و دوباره به داخل محدوده خود برمیگردد.
ترید بر اساس پول بک بعد از شکست: در BPB قیمت یک ناحیه از زون های حمایت و مقاومت را رد کرده و در طرف دیگر ان قیمت پذیرش شده و پول بک ضعیف در محدوده جدید شکل میگیرد. با بررسی دقیق رفتار قیمت و بررسی نشانه های ضعف، در حالتی که بیان کننده عدم قدرت کافی در شکست باشد، به دنبال پوزیشن ترید BOF یا شکست ناموفق خواهیم بود و در صورت دیده شدن ضعف در پول بک بعد از شکست به دنبال پوزیشن ترید BPB خواهیم بود.
ستاپ پول بک ساده در روند: ورود به ترید بعد از تکمیل اصلاح در مسیر روند اصلی
ستاپ پول بک پیچیده در حرکت قیمت: پولبک همراه با چند نوسان یا اصلاح حرکتی طولانی مدت
برای آموزش فارکس از صفر تا پیشرفته فرم پیش ثبت نام را پر کنید تا با شما تماس بگیریم.
جمعبندی
پرایس اکشن لنس بگز به عنوان یکی از مدل های تحلیل تکنیکال و روش های پرایس اکشنی، با استفاده از جهت قیمتها تلاش در شناخت روند مارکت و حرکت آینده قیمتها دارد. در این مدل تریدر میآموزد که چگونه رفتار قیمت را در ساختار حمایت و مقاومت بررسی کند و بر اساس آن ساختار و روشی را برای شناخت رفتار آینده قیمت ایجاد میکند و استراتژی را با دیتا ها و موارد مربوط به مارکت که کندل به کندل نمایان میشوند، به روز رسانی میکند. قابلیت پرایس اکشن لنس بگز نسبت به نوسان نماها در این است که ترید را بر اساس حقیقت مارکتها و ترکیبی از حالات مختلف نشان میدهد.
این دورهها بر اساس تحلیل بازار و متناسب با نیاز مخاطبان از پایه تا پیشرفته طراحی و بروز میشوند. تیم همیار کریپتو برای کمک به علاقهمندانی که قصد ورود به این بازار رادارند دوره آموزش ارز دیجیتال در مشهد را بهصورت حضوری در مشهد و غیرحضوری برای علاقه مندان در نقاط مختلف کشور در فضای اسکای روم برگزارمیکند.
سؤالات متداول
1_در صورت دیده شدن ضعف در پولبک چه ستاپ معاملاتی خواهیم داشت؟
ستاپ معاملاتی BPB و ترید در جهت روند اصلی و خلاف پولبک.
2_مزیت و قابلیت برتر پرایس اکشن لنس بگز چیست؟
قابلیت برتر این روش این است که ترید را براساس حقیقت مارکت ها و ترکیبی از حالات مختلف نشان میدهد.
3_در روش پرایس اکشن لنس بیشتر به چه چیزی در چارت توجه میشود؟
به محدوده های حمایت و مقاومت و نحوه رفتار کندل ها در هنگام واکنش به این محدوده ها برای ورود به پوزیشن.
دیدگاه شما