“هر روز فرض میکنم پوزیشنی که دارم غلط است.”
۱۰ اشتباه رایج در معاملات ارزهای دیجیتال که باعث ورشکستگی شما می شود
بازار ارزهای دیجیتال با موانع بسیار کمی برای ورود روبروست، به این معنی که هر کس با اتصال به اینترنت ، تلفن هوشمند یا رایانه و اندکی سرمایه برای شروع می تواند از لحاظ تئوری تبدیل به یک معامله گر شود. متأسفانه ، اکثر مبتدیان سخت می آموزند و ورشکسته می شوند. در اینجا ۱۰ اشتباه رایج را که توسط معامله گران صورت می گیرد را به شما معرفی می کنیم که باید حتما از آنها دوری جست.
۱٫ شروع به کار با پول واقعی
هیچ دلیلی وجود ندارد که یک معامله گر مبتدی زمانی که منابعی برای انجام مبادلات شبیه سازی شده وجود دارد، از پول واقعی برای ورود به بازار و کسب تجربه در ابتدای کار استفاده کند. هر کس که تمایل دارد تا به یک معامله گر حرفه ای تبدیل شود، ابتدا باید بتواند سیستمی مبتنی بر مجموعه ای از دستورالعمل های ساده برای ورود، خروج و مدیریت ریسک سرمایه خود تهیه کند. این کار نباید با پول واقعی انجام شود. در ابتدا از پلتفرم هایی که مبادلات را شبیه سازی می کنند استفاده کنید.
۲٫ انجام مبادلات بدون در نظر گرفتن حد ضرر (stop loss)
معامله گران مبتدی به هنگام انجام معاملات، احساسی عمل می کنند، که این عمل، خودداری آنها از پذیرش ضرر را نشان می دهد. اساسی ترین مهارتی که یک معامله گر باید از آن برخوردار باشد، توانایی پذیرش ضرر و حرکت به سمت مبادله بعدی است. عدم انجام این کار دلیل اصلی ضرر معامله گران است. یک حد ضرر برای خود تعیین کنید و که بازار برخلاف میل شما بود،، آن را تغییر ندهید ، زیرا این رفتار، احتمالاً باعث ضرر بیشتر شما می شود.
۳٫ عدم حفظ تعادل
معامله گران موفق یک سبد متعادل از سرمایه های خود ایجاد کرده و آن را حفظ می کنند. برای مثال نویسنده این مقاله عنوان می کند که فقط ۱۰ درصد از سرمایه خود در ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کرده است که ۷۰ درصد از این سرمایه، مربوط به سرمایه گذاری بلندمدت بوده که بخش اعظم آن به نگهداری بیت کوین اختصاص پیدا کرده است. ۱۵ درصد دیگر از این سرمایه نقدینگی و ۱۵ درصد برای انجام مبادلات است. وی می گوید: من فقط با ۱۵ درصد از سرمایهی خود مبادله می کنم و سرمایه گذاری من برای ارزهای دیجیتال تنها ۱۰ درصد از کل سرمایه ام را تشکیل می دهد.
ایجاد توازن دوباره، فرآیند بازگشت به سرمایه قبلی و تخصیص سرمایه به دارایی هدف، بر اساس برنامهی ویژهی سرمایه گذاری است. ایجاد دوباره توازن دشوار است، زیرا ممکن است شما را مجبور به فروش کلاس دارایی هایی کند که عملکرد خوبی دارد و دارایی هایی با عملکرد بد را بخرید. این کار این اقدام متعارف برای بسیاری از سرمایه گذاران مبتدی بسیار دشوار است.
۴٫ تبدیل شدن به یک معامله گر بازنده
سرمایه گذاری و تجارت متفاوت هستند. سرمایه گذاران یک میانگین سرمایه نزولی را در یک دارایی کاملا سالم و با در نظر گرفتن یک افق زمانی بلندمدت، در نظر می گیرند. اما معامله گران میزان ریسک و ضرر خود را در مبادلات تعیین می کنند. زمانی که آنها به حد ضرر می رسند، مبادله را تمام کرده و باید به سراغ دارایی دیگری بروند. هرگز به عنوان یک معامله گر، به سراغ استراتژی میانگین ضرر (average down) نروید.
۵٫ عدم ثبت وقایع و جزئیات مبادلات
معامله گران موفق برای خود برنامه دارند. بخشی از مبادلات با برنامه این است که خود را مسئول اقدامات خود بدانید. تنها راه برای انجام این کار، ثبت جزئیات یک مبادله است. این بهترین روش برای یادگیری و جلوگیری از تکرار اشتباهات در تجارت است. یک دفتر برای این منظور تهیه کرده و به آن رجوع کنید. روند فکری، وضعیت انجام مبادلات احساسی و نتایج مبادلات خود را در آن ثبت کنید. این کار فوق العاده به شما کمک خواهد کرد.
۶٫ بیشتر از حد توان ریسک کردن
در بازار ارزهای دیجیتال، افراد در صورت قرار گرفتن در مکان مناسب و در زمان مناسب به این ایده میرسند که روش زندگی خود را به منظور کسب پول تغییر دهند. در نتیجه همهی سرمایه خود را به ارزهای دیجیتال اختصاص می دهند و با قرار دادن همه سرمایهی خود به چیزی که مانند یک بلیط قرعه کشی است، ریسک می کنند.
۷٫ کمبود سرمایه
به قول معروف، برای کسب پول، پول لازم است. بسیاری از سرمایه گذاران مبتدی، با این تصور که در خانه بر روی مبل می نشینند و کسب درآمد می کنند، وارد بازار شده اند. این تصوری کاملا اشتباه است، مگر این که قبلا سرمایه ای قابل توجه برای انجام مبادلات داشته باشید.
معامله گری که می خواهد حرفه ای باشد باید بتواند کل زندگی خود را از طریق انجام مبادلات پشتیبانی کند. به این معنی که سود وی از انجام مبادلات بتواند هزینه های زندگی را تامین کند، بدون این که نیاز باشد به سرمایه اصلی خود دست بزند. در بیشتر نقاط جهان این سرمایه باید حدود ۵۰ تا ۱۰۰ هزار دلار برای انجام مبادلات باشد تا بتواند سود ماهیانه ۱۰ درصدی را به همراه داشته باشد.
در واقعیت، دستیابی به این موقعیت بسیار دشوار است. در نتیجه بسیاری از معامله گران مبتدی هنگامی که معاملاتشان بازده مورد انتظار آنها را ندارد و با واقعیت مواجه می شوند، تحت فشار زیادی قرار می گیرند.
۸- استفاده از اهرم یا لوریج
این کار را نکنید. طبق یک گفته معروف در فضای سرمایه گذاری، اهرم مانند یک شمشیر دو لبه است، زیرا هم می تواند بازده معاملات سود آور را افزایش دهد و هم می تواند ضرر و زیان انجام یک معامله را تشدید کند. اهرم فقط باید توسط معامله گران حرفه ای استفاده شود که سال ها سودآوری داشته اند. هیچ راه مطمئن تر و سریعتری از اهرم برای از دست دادن سرمایه وجود ندارد.
۹٫ عمل به الگوی معاملات و شاخص هایی که به روشنی قابل درک نیست
معامله گران مبتدی در تجزیه و تحلیل فنی وحشتناک عمل می کنند. آنها غالبا الگوهایی که در واقع در نمودار وجود ندارد و یا بر اساس برداشت های اشتباه و نادرست از نمودار اتخاذ شده، عمل می کنند. معامله گران مبتدی باید یک سیستم ساده برای مبادلات خود داشته باشند و از تصمیم گیری بر اساس الگوها یا شاخص هایی که آنها را درک نمی کنند، خودداری کنند. با بررسی سطوح حمایت و مقاومت یا شاخص هایی واضح و قابل فهم مثل میانگین متحرک نمایی شروع کنید.
۱۰٫ عمل کردن مانند دیگران
یک اشتباه رایج دیگر که بین معامله گران مبتدی رایج است، تقلید کورکورانه از عملکرد دیگران است. به این ترتیب آنها در نهایت مبلغ زیادی را از دست می دهند یا به دلیل فوموی ایجاد شده در یک ارز، ضرر می کنند. معامله گران باتجربه عادت دارند هنگامی که خیلی شلوغ می شود از مبادله خود خارج شوند. معامله گران مبتدی ممکن است در موقعیت مبادله خود حتی زمانی که در ضرر هستند، برای مدتی طولانی باقی بمانند. معامله گران مبتدی همچنین ممکن است به دلیل عدم اعتماد به نفس در مواقع لزوم، خلاف نظر عموم عمل کنند.
همانطور که قبلاً مورد بحث قرار گرفت، بیشتر معامله گران ارزهای دیجیتال کورکورانه، افراد غریبه را در توییتر دنبال می کنند. به این ترتیب سرمایه ای را که به سختی کسب کرده اند، به راحتی از دست می دهند. به ویژه توسط افرادی که احتمالا شما را برای کسب سود خود، ترغیب به سرمایه گذاری در یک دارایی می کند.
سخن پایانی
تجارت و انجام مبادلات سخت است. اما اگر به درستی از سرمایه استفاده شود و اقدامات اساسی را برای یادگیری مبادلات و مدیریت ریسک انجام دهید، می توانید موفق شوید و سود زیادی را به دست آورید. نکته اصلی داشتن یک برنامه است. مهم نیست چه اتفاقی می افتد، به برنامه خود عمل کنید.
اشتباه های رایج در تحلیل تکنیکال کدامند؟
تحلیل تکنیکال یکی از پُرکاربردترین روشها برای تجزیهوتحلیل بازارهای مالی است. تحلیل تکنیکال در اصل برای همهٔ بازارهای مالی قابل استفاده است. چه بازار بورس باشد، چه فارکس، طلا یا بازار رمز ارز.
اگر به طور اتفاقی با دیجی کوینر آشنا شده اید و هیچ اطلاعاتی در مورد تحلیل تکنیکال ندارید پیشنهاد میکنیم قبل از مطالعه ادامه مطلب، مقاله «تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.
با اینکه مفاهیم ابتدایی تحلیل تکنیکال نسبتاً برای یادگیری آسان هستند، خبره شدن در این هنر سخت است. زمانی که در حال یادگیری یک مهارت جدید هستید، طبیعی است که در طول راه مرتکب اشتباهات متعددی بشوید.
این اشتباهات میتوانند خصوصاً در معاملات یا سرمایهگذاری زیانآور باشند.اگر مراقب نباشید و از اشتباهاتتان درس نگیرید، خطر اینکه بخش قابل توجهی از سرمایه تان را از دست بدهید وجود دارد. درس گرفتن از اشتباهات خوب است، اما تلاش برای اینکه تا حد امکان از آنها دوری کنید خیلی بهتر است.
این مقاله به شما بعضی از متداولترین اشتباهات را در تحلیل تکنیکال آموزش میدهد. اگر در معامله کردن تازهوارد هستید، چرا ابتدا برخی از مبانی تحلیل تکنیکال را بررسی نکنیم؟
خب، متداولترین اشتباهاتی که مبتدیان در تحلیل تکنیکال هنگام معامله میکنند، چیست؟
1- عدم توقف ضرر دادن در تحلیل تکنیکال
بگذارید با جملهای از معاملهگر کامودیتی (کالاهای اولیه) آقای اد سِی کوتا آغاز کنیم:
” عناصر معاملهٔ خوب اینها هستند: (1) توقف ضرر، (2) توقف ضرر، (3) توقف ضرر. اگر از این سه قاعده استفاده کنید، شاید شانسی داشته باشید.”
شاید بهنظر مرحلهٔ سادهای بهنظر بیاید، اما همیشه خوب است که روی اهمیت آن تأکید کنیم. وقتی که بحث معامله و سرمایهگذاری پیش میآید، حفظ سرمایهتان همیشه باید اولویت شمارهٔ یک شما باشد.
شروع کردن به معامله و ترید میتواند تعهد ترسناکی باشد. یک رویکرد قوی که هنگام شروع باید در نظر داشته باشید این است: قدم اول برنده شدن نیست، بازنده نشدن است. به همین دلیل، مناسبتر است با یک میزان پوزیشن (معامله) کمتر آغاز کنید، یا حتی با سرمایهٔ واقعی آغاز نکنید.
برای مثال Binance Futures یک فضای تست دارد که میتوانید استراتژیهای خود را قبل از آنکه سرمایهای که بهزحمت بهدست آمده را بهخطر بیندازید، امتحان کنید. با این روش، میتوانید از سرمایهٔ خود محافظت کنید، و تنها زمانی که بهطور مداوم نتایج خوب بهدست آوردید، ریسک کنید.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد صرافی بایننس میتوانید از مطلب آموزشی «صرافی بایننس» دیدن نمایید.
تنظیم کردن یک حد ضرر یک کار عقلانی ساده است. معاملات شما باید یک نقطهٔ بیاعتبار بودن داشته باشند. اینجاست که باید سختی را به جان بخرید و بپذیرید که فکر اقتصادی شما غلط بوده است.
اگر این طرز فکر را در معاملات استفاده نکنید، به احتمال زیاد در بلندمدت عملکرد مطلوبی نخواهید داشت.حتی یک معاملهٔ بد، میتواند برای رزومه شما بسیار مضر باشد و در نهایت با یک کیف خالی منتظر باشید تا بازار دوباره اصلاح شود.
2- بیش از حد معامله کردن در تحلیل تکنیکال
وقتی یک معاملهگر فعال هستید، یک اشتباه رایج این است که گمان کنید همیشه باید در یک معاملهای حضور داشته باشید. معامله کردن شامل میزان زیادی تجزیه و تحلیل و میزان زیادی نشستن و صبورانه منتظر بودن است!
در بعضی از استراتژیها، نیاز هست که مدتزمان زیادی صبر کنید تا سیگنال قابلاعتنایی برای ورود به بازار دریافت کنید. ممکن است بعضی از تاجران در کمتر از سه معامله در سال ورود کنند، اما با این حال بازدهی فوقالعادهای داشته باشند.
به این جمله از جسی لیوِرمور (Jessy Livermore) دقت کنید:
“پول با نشستن بهدست میآید، نه با معامله کردن.”
سعی کنید از ورود به یک معامله صرفاً بهخاطر انجام معامله، دوری کنید. نیازی نیست همیشه در حال معامله باشید. در واقع، در برخی از وضعیتهای بازار، حقیقتاً کاری نکردن و منتظرِ نمایان شدن فرصت بودن، خیلی سودآورتر است.
از این طریق، شما سرمایهتان را حفظ میکنید و آن را آماده نگه میدارید تا در زمانی که دوباره فرصت معاملهٔ خوب فرا رسید، استفادهاش کنید. یادتان باشد که فرصتها دوباره میآیند، شما فقط باید منتظرش باشید.
یک اشتباه مشابه دیگر تأکید زیاد بر روی دورهٔ زمانی کوتاهتر است. تحلیلهای صورتگرفته بر روی دورهٔ زمانی بلندتر نسبت به تحلیلهای صورت گرفته بر روی دورهٔ زمانی کوتاهتر، معمولاً قابل اعتناتر هستند.
بدین جهت که در دورهٔ زمانی کوتاهتر شلوغی بازار بیشتر است و برای همین شما را وسوسه میکند تا بیش از حد معمول معامله کنید.
با اینکه تعداد زیادی اسکالپر (افرادی که نوسانگیری میکنند) و معاملهگران کوتاهمدت موفق وجود دارند، معامله کردن در دورهٔ زمانی کوتاهتر معمولاً نسبتِ خطر به مزدِ بدی به همراه میآورد. بهعنوان یک استراتژی معاملهٔ پُرخطر، یقیناً اشتباهات رایج در تنظیم حد ضرر به افراد تازهوارد پیشنهاد نمیشود.
3- معامله تلافیجویانه تحلیل تکنیکال
معمول است که بعد از یک ضرر قابل توجه، معاملهگران در تلاش باشند تا بلافاصله آن را جبران کنند. این چیزی هست که ما آن را معاملهٔ تلافیجویانه مینامیم. فرقی ندارد تحلیلگر تکنیکال، معاملهگر روزانه یا سوئینگ تریدر باشید؛ اجتناب کردن از تصمیمات احساسی بسیار حیاتی است.
آرام بودن در زمانی که همهچیز خوب پیش میرود، یا حتی دچار اشتباهات جزئی میشوید آسان است. اما آیا زمانی که همه چیز کاملاً غلط پیش میرود، میتوانید آرام بمانید؟ آیا میتوانید به برنامهٔ معاملاتی خود وفادار بمانید، حتی در زمانی که بقیه ترسیده و هول کردهاند؟
به واژه ی “تحلیل” در عبارت تحلیل تکنیکال دقت کنید. طبیعتاً این واژه دلالت بر یک رویکرد تحلیلی به بازارها را دارد، درست نمیگویم؟ پس چرا میخواهید در چنین چارچوبی یک تصمیم عجولانه و احساسی بگیرید؟ اگر میخواهید جزو بهترین معاملهگران باشید، باید همیشه آرامشتان را حفظ کنید حتی بعد از ارتکاب بزرگترین خطایتان از تصمیمات احساسی دوری کنید و تمرکزتان را روی حفظ طرز فکر منطقی و تحلیلی بگذارید.
بلافاصله معامله کردن بعد از متحمل شدن یک زیان بزرگ، به اینکه به زیانهای زیادتری منجر شود، بیشتر تمایل دارد. به همین جهت، بعضی معاملهگران به دنبال ضرر بزرگی که کردند، ممکن است اصلاً برای مدتی معاملهای نکنند. این گونه، میتوانند یک شروع تازهای بکنند و با یک ذهن پاک به معاملات بازگردند.
4- سرسختی بیش از حد برای تغییر نظر در تحلیل تکنیکال
اگر میخواهید یک معاملهگر موفقی بشوید، از اینکه نظرتان را، آن هم زیاد، عوض کنید نترسید. وضعیت بازار امکان دارد خیلی سریع تغییر کند، و یک چیز قطعی است. وضعیت مدام تغییر خواهد کرد.
وظیفهٔ شما بهعنوان معاملهگر این است که این تغییرات را متوجه بشوید و خودتان را با آن وقف دهید. یک استراتژی که در شرایط خاصی در بازار کار میکند ممکن است در شرایط دیگری کلاً کار نکند.
بیایید بخوانیم که معاملهگر افسانهای پُول تیودر جونز (Paul Tudor Jones) چه نظری دربارهٔ پوزیشنهای خود داشته است:
“هر روز فرض میکنم پوزیشنی که دارم غلط است.”
تمرین خوبی است که سعی کنیم خودمان را در جایگاه مخالف استدلالی که داریم بگذاریم تا نقاط ضعف احتمالی را متوجه شویم. اینطوری تزها و تصمیمات سرمایهگذاری شما میتوانند جامعتر بشوند.
این ما را متوجه یک نکتهٔ دیگری هم میکند: سوگیری شناختی. سوگیریها میتوانند بهشدت روی قدرت تصمیمگیری شما تأثیر بگذارند، روی قضاوت شما سایه بیندازند، و دامنهٔ احتمالاتی را که میتوانید در نظر بگیرید محدود کنند.
مطمئن شوید تا حداقل سوگیریهای شناختی که ممکن است روی برنامهٔ تجاری شما اثر بگذارند را بفهمید، تا بتوانید عواقب آن را مؤثرتر کاهش دهید.
5- نادیده گرفتن وضعیتهای نامتعارف در بازار با تحلیل تکنیکال
مواقعی وجود دارد که جنبهٔ پیشبینیکنندهٔ تحلیل تکنیکال کمتر قابل اتکا میشوند. این مواقع میتوانند پدیدههای نادر (نظریه قوی سیاه) یا گونههای دیگری از وضعیت مفرط بازار باشند که به شدت تحت تأثیر احساسات و روانشناسی توده است. در نهایت، بازارها طبق اصل عرضه و تقاضا پیش میروند و امکان دارد مواقعی باشد که یک طرف شدیداً غیرمتعادل بشود.
بهعنوان مثال شاخص قدرت نسبی (RSI) را که یک شاخص حرکتی است، در نظر بگیرید. بهصورت کلی، اگر رقم شاخص کمتر از 30 باشد، آن دارایی ممکن است اشباع فروش در نظر گرفته شود.
آیا وقتی شاخص RSI کمتر از 30 میشود، به معنی یک سیگنال فوری معاملاتی است؟ قطعاً خیر! تنها به این معنی است که روند بازار به سمتی است که توسط فروشنده تعیین میشود. بهعبارت دیگر، فقط نشانهٔ این است که فروشندگان قویتر از خریداران هستند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اندیکاتور شاخص قدرت نسبی میتوانید از مطلب آموزشی «اندیکاتور شاخص قدرت نسبی چیست؟» دیدن نمایید.
شاخص RSI در شرایط فوقالعاده بازار، میتواند به سطوح نهایی برسد. حتی ممکن است شاخص به اعداد یک رقمی سقوط کند، نزدیک به پایینترین رقم ممکن (صفر). حتی چنین رقم به شدت پایینی لزوماً به معنای این نیست که برگشتی قریبالوقوع باشد.
کورکورانه تصمیم گرقتن براساس اینکه ابزارهای تکنیکال در حال رسیدن به حد نهایی ارقام هستند، میتواند باعث از دست دادن مقدار زیادی از پولتان بشود.
این به ویژه در پدیده قوی سیاه صدق میکند، یعنی زمانی که خواندن پرایس اکشن (Price Action) میتواند بهصورت غیرمعمولی سخت بشود.
در چنین زمانهایی، بازار میتواند به یک سمت یا غیر آن برود، و هیچ ابزار تحلیلی متوقفشان نمیکند. برای همین همیشه مهم است که بقیهٔ عوامل را هم در نظر بگیرید و تنها روی یک ابزار تکیه نکنید.
6- فراموش کردن اینکه تحلیل تکنیکال یک بازی احتمالات است
تحلیل تکنیکال با «مطلق» سر و کار ندارد. با احتمالات سروکار دارد. این بدین معنی است که هر رویکرد تکنیکالی که استراتژی خود را روی آن بنا میکنید، هیچ تضمینی وجود ندارد که بازار طبق انتظار شما عمل کند. شاید تحلیل شما حاکی از آن باشد که احتمال نوسانات بالا و پایین بازار خیلی زیاد باشد، اما این هم هنوز قطعی نیست.
شما باید این را به حساب بیاورید که دارید استراتژی معاملاتی خود را سر و پا میکنید. فرقی ندارد هرچقدر هم که تجربه داشته باشید، هیچوقت فکر خوبی نیست که گمان کنید بازار تحلیل شما را دنبال میکند.
اگر این کار را کنید، شما نسبت به بیش از اندازه حساب کردن و شرط بستن روی یک پیشامد آسیبپذیر میشوید، بهطوری که در خطر ضرر مالی بزرگی قرار میگیرید.
7- کورکورانه پیروی کردن از دیگر معاملهگران تحلیل تکنیکال
اگر میخواهید در یک مهارت استاد بشوید، پیشرفت دادن مهارت خود بهطور مداوم یک اصل اساسی است. این به خصوص در فعالیت کردن در بازارهای مالی صدق میکند.
در واقع، وضعیت متغیر بازار آن را یک ضرورت میکند. یکی از بهترین راهها برای یادگیری پیروی کردن از معاملهگران و تحلیلگران تکنیکال با تجربه است.
اما اگر دوست دارید همواره بهتر شوید، باید نقاط قوت خودتان را پیدا کنید و آنها را بسازید. میتوانیم آن را برتری شما بدانیم، چیزی که شما را از دیگر معاملهگران متمایز میکند.
اگر هر مصاحبهای با معاملهگران موفق را بخوانید، متوجه میشوید که هر کدام کاملاً استراتژی متفاوت خود را دارند. در حقیقت، یک استراتژی که برای یک معاملهگر بیهیچ عیبی کار میکند، میتواند برای معاملهگر دیگری کاملاً غیرکاربردی تلقی بشود.
بیشمار راه برای سود کردن از بازارها وجود دارد. فقط شما باید راهی را که با شخصیت و سَبکِ معامله کردن شما سازگار است، بیابید.
ورود به یک معامله براساس تجزیه و تحلیل شخص دیگری ممکن است چند دفعهای کار بکند. ولی اگر فقط کورکورانه بدون متوجه شدن زمینههای پنهانی آن، از معاملهگری پیروی کنید، قطعاً در بلندمدت کار نمیکند.
البته این به معنی عدم پیروی کردن و یاد گرفتن از بقیه نیست. مهم این است که ببینید آیا با آن فکر اقتصادی موافق هستید یا با سیستم معاملاتی شما سازگار است یا نه. شما نباید کورکورانه از معاملهگری پیروی کنید، حتی اگر با تجربه و مشهور باشند.
نتیجهگیری تحلیل تکنیکال
ما برخی از اساسیترین اشتباهاتی که شما باید از آنها دوری کنید را مرور کردیم. یادتان باشد معامله کردن راحت نیست و معمولاً با طرز فکر بلندمدت راحتتر عملی است.
همواره خوب بودن در معامله، پروسهای هست که زمان میبرد. نیازمند این است که تمرین زیادی برای اصلاح کردن استراتژیهای خود بکنید و یاد بگیرید چگونه ایدههای اقتصادی خود را قاعدهمند بکنید. اینگونه میتوانید نقاط قوت خود را بیابید، نقاط ضعفتان را بشناسید و کنترل تصمیمات معاملاتی و سرمایهگذاریتان را بهدست بگیرید.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
اشتباهات رایج در تنظیم حد ضرر
آیا میدونید که نوع از معاملات ضررده عواملی است که باعث ناکامی معامله گران می شوند، خودشون تحمیل میکنند؟ بسیاری از معامله گران، معاملات خودشونو رو خرابکاری می کنند و حتی ممکن است آگاه نباشند که آنها اشتباهات رایج در تنظیم حد ضرر این کار را انجام می دهند. وقتی حساب آنها به صفر می رود، آنها کسی را مقصر نمی دانند بلکه خودشان. اگرچه ممکن است برای این معامله گران خیلی دیر شود، خوشبختانه، برای شما خیلی دیر نشده است. ما می خواهیم اطمینان حاصل کنیم که شما از همان نقاط کور رنج نمی برید و امیدوارم که بتونید از این مطالب استفاده کنید.
سبقت ( معاملات انتقام جویانه )
غلبه بر اینکه شما بیش از حد معامله می کنید، معاملات بسیار بزرگی می کنید و یا خطرات محاسبه نشده را در پیش می گیرید. معامله گران موفق بسیار صبور هستند. تنظیمات با کیفیت برای تحقق زمان لازم است، بنابراین آنها صبور هستند و منتظر تأیید هستند. فرقی نمیکنه که تنظیمات دو ساعت یا دو هفته طول بکشد. آنچه مهم است محافظت از سرمایه آنها است، بنابراین آنها صبر می کنند تا قبل از ورود، شانس بیشتر به نفع آنها باشد. شما می دانید که آیا در حال غلبه هستید. اگر معاملات را برای ضرر و زیان ببندید، احساس می کنید نباید معاملات را انجام داده اید، پس از آن مقصر هستید. به عنوان مثال، هنگامی که قرار است از نمودار روزانه معامله کنید، آیا خودتون هم هنوز به دنبال بازه های زمانی پایین مانند نمودار 5 دقیقه ای و 'کشف' معاملات بهتر در آنجا هستید؟ آیا میتونید که ساعت ها به نمودارها خیره می شوید و سعی کنید معاملات را با یک مجموعه 'به اندازه کافی خوب' معامله کنید؟
معاملات انتقام جویانه
اگر اجازه دهید احساسات شما در مورد عملکردهای معاملاتی خود به شما برسد، خطرناک است. وقتی صحبت از معامله می شود، سر، نه قلب، باید مسئول باشه. هنگامی که شما در مدت زمان کوتاهی متحمل ضرر و زیان زیادی یا یک سری خسارت می شوید، ممکن است وسوسه شوید که معاملات انتقام جویی' را داشته باشید.
شما می خواهید 'به بازار برگردید'.
معاملات انتقام جویی زمانی است که بلافاصله پس از ضرر به معاملات جدید باز کنید، زیرا معتقدید که میتونید به سرعت ضرر را به سود خود برگردانید. وقتی فکر می کنید اینگونه فکر می کنید، وضعیت ذهن شما دیگر عینی نیست. شما بیشتر مستعد ابتلا به اشتباهات معاملاتی بیشتر می شوید، که منجر به از دست دادن پول بیشتر می شود.
چگونه از معاملات انتقام جویی جلوگیری می کنید؟
در هنگام معامله کاملاً حضور داشته و کاملاً متمرکز باشید. اطمینان حاصل کنید که از ذهن خوبی برخوردار هستید و در حال حاضر پر از احساسات منفی مانند اضطراب، بی تفاوتی، ترس، حرص و آز یا بی حوصلگی نیستید. یک برنامه معاملاتی داشته باشید و به آن بچسبید! همیشه با روشی متقاطع معامله کنید. در هنگام ورود به معامله، جایی برای بداهه نوازی تصادفی وجود ندارد.
اهرم معاملاتی بیش از حد
در معاملات فارکس، اهرم به این معنی که با داشتن مقدار کمی سرمایه در حساب خود، میتونید موقعیت معاملاتی بسیار بزرگتر را باز و کنترل کنید. به عنوان مثال، با 100 دلار، بروکر شما ممکن است به شما امکان دهد موقعیت 10000 دلاری را باز کنید. این اهرم 1:100 است. مزیت استفاده از اهرم اینکه شما میتونید با یک سرمایه محدود سود بزرگی کنید. ضرر اهرم این است اشتباهات رایج در تنظیم حد ضرر که می توانید ضررهای خود را نیز بزرگنمایی کرده و به سرعت حساب خود را منفجر کنید! هنگام معامله با اهرم بیش از حد، نوسان قیمت اندک میتونه کل مانده حساب شما را از بین ببرد. هرچه سطح اهرم مورد استفاده بیشتر باشد، نوسانات سهام حساب شما بیشتر می شود. در نهایت با رفتن قیمت به یک سمت حساب شما صفر میشود. هنگامی که سرمایه حساب شما به دلیل موقعیت های با اهرم بالا شما در حال پرش است، موفق باشید که احساسات خود را کنترل کنید و اجازه ندهید که این امر بر تفکر شما تأثیر بگذارد. هنگام معامله با اهرم کم (یا خیر)، در واقع دارید با یک مدیریت سرمایه از سرمایه تون محافظت می کنید. به عنوان مثال، شما قادر خواهید بود ضمن محدود نگه داشتن ریسک خود، حد ضرر بیشتر را در معاملات تون قرار بدین. هرچه اهرم شما بیشتر باشه، خطر شما برای هر معامله بیشتر می شود، احتمالاً منجر به تصمیم گیری غیر منطقی می شود. دانستن پیوند بین اهرم و سرمایه حساب شما بسیار مهم است. در اینجا مطالعه ای است که توسط یک بروکر محبوب فارکس انجام شده است که نشان می دهد درصد معامله گران سودآور با متوسط اهرم واقعی است. وقتی این اتفاق می افتد هیچ کس نمی خواهد در اطراف شما باشد. برای محاسبه اهرم واقعی یک معامله، اندازه معاملات خود را بر سرمایه حساب خود تقسیم کنید. به عنوان مثال، اگر یک حساب کاربری با 5000 دلار به عنوان سرمایه دارید، یک اهرم 1:10 به معنای باز کردن موقعیت های بزرگتر از 50000 دلار به طور همزمان است. هرچه اهرم پایین تر باشد، ایمن تر است. به عنوان مثال، یک اهرم 1:2 به معنای باز کردن موقعیت های بزرگتر از 10000 دلار در یک زمان است. اگر به طول عمر به عنوان یک معامله گر اهمیت دهید، هرچه اهرم کمتری استفاده کنید، بهتر است. دسترسی به اهرم بالا به این معنی نیست که شما باید از آن استفاده کنید! وقتی برای اولین بار حساب زنده خود را باز کردید، سعی کنید معامله را با اهرم صفر شروع کنید. به عنوان مثال ، اگر 5000 دلار در حساب معاملاتی خود دارید، به طور همزمان موقعیتی بزرگتر از 5000 دلار (یا 5 پوند میکرو) باز نکنید. با تجربه، شما یاد خواهید گرفت که بهتر است از اهرم استفاده کنید و چه مقدار اهرم برای استفاده، به شما در رسیدن به اهداف مالی خود کمک می کند. هنگام استفاده از هر مقدار اهرم، معامله با احتیاط باید اولویت شما باشد. اهرم بیش از حد باعث می شود سودآوری به طور قابل توجهی کمتر باشد.
انجام معاملات مشابه
هنگامی که چندین موقعیت را در حساب معاملات خود باز کرده اید و هر موقعیت از یک جفت ارز متفاوت تشکیل شده است، همیشه مطمئن شوید که از قرار گرفتن در معرض خطر خود آگاه هستید. به عنوان مثال، در بیشتر موارد، معامله AUD/USD و NZD/USD اساساً مانند باز کردن دو معامله یکسان است زیرا معمولاً به روشی مشابه حرکت می کنند. حتی اگر در هر دو جفت دو مجموعه معاملاتی معتبر وجود داشته باشد، ممکن است بخواهید هر دو را بگیرید.
درعوض، ممکن است معقول تر باشد که یکی از این دو مجموعه را انتخاب کنید. ممکن است باور داشته باشید که با معامله در جفت های مختلف، ریسک خود را بیشتر کرده، اما بسیاری از جفت ارزها تمایل دارند در همان جهت حرکت کنند. بنابراین به جای کاهش خطر، خطر خود را بزرگ می کنید! ناآگاهانه، شما در واقع خود را در معرض خطر بیشتری قرار می دهید. این به عنوان بیش از حد در معرض قرار می گیرد. مگر اینکه قصد داشته باشید فقط یک جفت ارز را به طور همزمان معامله کنید، بسیار مهم است که بدانید که جفت های ارز مختلف در رابطه با یکدیگر چگونه حرکت می کنند. شما باید مفهوم همبستگی ارز را درک کنید.
توقفهای مهم
ضرر و زیان متوقف شده در انتظار سفارشاتی است که انجام می شوید و در صورت ضرر و زیان به قیمت از پیش تعیین شده، موقعیت (های) معاملاتی خود را به طور مؤثر می بندید. ممکن است از نظر روانشناختی برای شما دشوار باشد که تصدیق کنید اشتباه است، اما بله غرور شما می تواند شما را در بازی طولانی تر نگه دارد. آیا شما سختی ذهنی و کنترل خود را دارید که به توقف های خود بپیوندید؟ در گرمای نبرد ، آنچه اغلب برندگان بلند مدت را از بازندگان جدا می کند این است که آیا آنها می توانند به طور عینی برنامه های از پیش تعیین شده خود را دنبال کنند یا خیر. معامله گران، به ویژه افراد بی تجربه تر، غالباً خود را زیر سوال می برند و هنگام درد از دست دادن لگد ، آن عینیت را از دست می دهند. افکار منفی مانند ، 'من در حال حاضر بسیار پایین هستم. همچنین ممکن است نگه داشته شود. شاید بازار در اینجا روشن شود. ' اشتباه! اگر بازار به توقف شما رسیده باشد ، دلیل شما برای تجارت دیگر معتبر نیست و وقت آن است که آن را ببندید. توقف خود را گسترده نکنید. حتی از این بدتر ، توقف خود را نادیده نگیرید و از آن خارج شوید و 'بگذارید سوار شوید!' افزایش توقف فقط خطر شما و مبلغی را که از دست خواهید داد افزایش می دهد! اگر بازار به توقف برنامه ریزی شده شما برخورد کند ، تجارت شما انجام می شود. ضربه را بگیرید و به فرصت بعدی بروید. گسترش توقف شما اساساً مانند این است که به هیچ وجه متوقف نشوید و هیچ معنایی برای انجام آن ندارد!
اشتباهات رایج در ترید ارزهای دیجیتال
گفته میشود که بازار ارزهای دیجیتال حتی کوچکترین اشتباه تریدرها را نخواهد بخشید. برای همین است که اگر قصد ترید ارزهای دیجیتال را داشته باشید باید تلاش کنید تا از بروز هر گونه اشتباهی در تریدینگ خودداری کنید. اگر شما در یک بازه کوتاه ضررهای زیادی در این بازار بکنید ممکن است که دیگر هیچگاه به خرید و فروش ارزهای دیجیتال فکر نکنید.
تعدادی از ثروتمندترین افراد در دنیا که میلیاردها دلار سرمایه دارند با در نظر گرفتن وضعیت بازار و انتخاب استراتژی خوب توانستهاند سود بسیاری کسب کنند. این در حالی است که عده دیگری هستند که در این میان به دلیل عدم دارا بودن تجربه کافی سرمایه خود را از دست خواهند داد. برای ترید ارز دیجیتال شما باید از استعداد خود استفاده کنید و هوش به معنی توانایی یادگیری از خطاهای گذشته است.
من با توجه به این نکات و با انتخاب استراتژی مناسب توانستم در چند ماه گذشته بیش از ده ها هزار دلار در این بازار سود کنم و در این متن قصد دارم نکاتی را در این مورد به شما آموزش دهم تا شاید بتوانید تجربه بهتری از فعالیت در بازار تریدینگ ارزهای دیجیتال داشته باشید.
در ادامه برای دیدن تعدادی از اشتباهاتی که افراد مبتدی در بازار ارزهای دیجیتال مرتکب می شوند با ارزمارکت همراه باشید.
۱- استفاده از سرمایه واقعی قبل از پیپر تریدینگ
بهتر است قبل از این که از اینکه از سرمایه واقعی خود برای تریدینگ ارز دیجیتال استفاده کنید، سعی کنید با پیپر تریدینگ یا حساب تمرینی تجربه خود را در این بازار افزایش دهید.
برای همین توصیه ما این است که کار خود را در چند ماه اول با کریپتو پیپر تریدینگ (crypto paper trading) آغاز کنید و پس از آن از پول واقعی برای خرید و فروش ارز دیجیتال استفاده نمایید.
۲- عدم استفاده از مدیریت ریسک
باید سعی کنید همواره یک استاپ لاس (stop loss) را برای ترید ارزهای دیجیتال در نظر بگیرید تا از ضرر بیش از حد پیشگیری نمایید. به این کار مدیریت ریسک کفته میشود.
در بین صرافیها میتوان بهترین صرافی ارز دیجیتال را برای فعالیت در بازارهای مالی انتخاب کرد که برای مدیریت ریسک از ابزار استاپ لاس برخوردار باشد. زیرا که شما میتوانید با استفاده از این صرافیها موفق به مدیریت ریسک معاملات خود شوید.
به طور حتم در صورت امکان وقوع ضرر و زیان در خرید و فروش ارز دیجیتال با این ابزار خواهید توانست از تحمل ضررهای بیشتر پیشگیری کنید و حداقل سرمایه اولیه خود را حفظ نمایید. البته همواره باید خود را برای ضررهای جزئی در این بازار آماده کنید.
۳- کارمزد بالای بروکر یا صرافی
یک صرافی ارز دیجیتال یا بروکرها ممکن است که کارمزدهای متفاوتی را برای ترید ارز دیجیتال دریافت کنند. برای همین بهتر است از بروکر و یا صرافیهایی که کمترین کارمزد را در قبال تریدینگ انواع ارز دیجیتال دریافت میکنند برای معاملات ارز دیجیتال استفاده کنید.
با این کار با پرداخت کارمزد کمتر به صرافی ارز دیجیتال خواهید توانست در نهایت سود بیشتری به دست آورید. چندین صرافی ارز دیجیتال معتبر هستند که کارمزد زیادی برای تریدینگ نمیگیرند.
برای مثال می توان صرافی بایننس را مثال زد که حدود یک دهم درصد از ارزش ارز دیجیتال را به عنوان کارمزد ترید دریافت میکند. یا صرافی معتیر دیگری که تنها حدود ۰.۲۵ درصد ارزش مبادلات را به عنوان کارمزد دریافت میکند صرافی CEX است که می تواند گزینهای مناسب برای معاملات ارز دیجیتال باشد.
۴- عدم محاسبه سود یا زیان به درصد
باید سود و یا زیان خود را در تریدینگ با درصد محاسبه کنید. این یکی از اشتباهات رایجی است که افراد مبتدی به آن توجه نمیکنند. بسیاری از افراد هستند که به دنبال قیمت انواع ارز دیجیتال هستند. به عنوان مثال هر روزه قیمت ارزهای زیر را کنترل میکنند:
- قیمت بیت کوین
- قیمت اتریوم
- قیمت دوج کوین
- قیمت پولکادات
- قیمت …
این افراد با در نظر گرفتن قیمت هر یک از ارزهای بالا و یا سایر ارزهای دیجیتال (مانند قیمت زی کش یا لایت کوین) به مقایسه افزایش قیمت هر یک بر حسب دلار می پردازند.
این در حالی است که باید به بررسی میزان افزایش قیمت ارزهای دیجیتال به درصد پرداخت. زیرا که درست است که شاید قیمت بیت کوین در طول یک روز هزار دلار افزایش داشته باشد یا این که قیمت اتریوم در طول یک روز امکان دارد صد دلار بیشتر شود اما در مقایسه با قیمت بیت کوین که بیش از ۵۰ هزار دلار است افزایش هزار دلاری خیلی نیست و سود زیادی بر حسب درصد برای شما ندارد. اگر قیمت بیت کوین ۵۰ هزار دلاری ۱۰۰۰ دلار بیشتر شود به معنای سود دو درصدی برای شما است.
این در حالی است که برای یک ارز دیجیتال که تنها صد دلار ارزش دارد، افزایش قیمت صد دلاری به معنی دو برابر شدن سرمایه و سود ۱۰۰ درصدی خواهد بود. برای همین باید سعی کنید تا میزان افزایش قیمت انواع ارز دیجیتال مانند قیمت بیت کوین و یا قیمت اتریوم و سایر ارزهای دیجیتال را بر حسب درصد محاسبه کنید تا بدانید چند درصد به سرمایه شما افزوده شده است.
۵- عدم انجام تحلیل فاندامنتال
بسیاری از افراد مبتدی با انتخاب یک یا چند ارز دیجیتال معروف مانند بیت کوین, اتریوم, زی کش, کاردانو, ترون, نئو, لایت کوین, پولکادات و .. تریدینگ خود را شروع میکنند.
این در حالی است که باید با تحلیل فاندامنتال یا همان تحلیل بنیادی, اقدام به انتخاب یک ارز دیجیتال و سرمایه گذاری بر روی آن نمود. اگر خواهان پیشگیری از هر گونه اشتباه در بازار تریدینگ ارزهای دیجیتال هستید باید ارز دیجیتال خود را با تحلیل فاندامنتال انتخاب کنید.
برای این کار جواب سوالات زیر اهمیت زیادی دارند:
- این ارز دیجیتال یا کریپتو چه مزایایی دارد؟
- آینده آن چگونه است؟
- تیم مدیریت این کریپتو چه کسانی هستند؟
- اقتصاد یا رشد ارزش این توکن یا کوین بر مبنای چه چیزی بوده است؟
برای یافتن پاسخ سوالات بالا و سوالات مرتبط در مورد یک ارز دیجیتال امکان استفاده از ابزار تحلیل کریپتو (crypto analysis tool) در دنیای مجازی وجود دارد.
۶- ترید با توجه به حرفهای دیگران
اگر یک فرد مبتدی در بازار ترید ارزهای دیجیتال هستید نباید به زودی تحت تاثیر حرفهای دیگران در تلگرام یا سایر شبکه های اجتماعی قرار گیرید. بسیاری از این افراد که در کانال تلگرام یا در صفحه اینستاگرام در حال فعالیت هستند دارای تجربه کافی برای راهنمایی دیگران نیستند.
باید توجه کنید که کدام کانال تلگرام یا صفحه اینستاگرام را برای درخواست راهنمایی برای معاملات ارز دیجیتال انتخاب کرده اید. البته یک گروه تلگرام اختصاصی که برای ترید ارز دیجیتال تاسیس شده باشد و افراد تاسیس کننده آن حرفهای باشند شاید بتواند به شما کمک کند اما این گروههای تلگرامی به طور معمول کوچک و خصوصی هستند و تعداد اعضای آنها بیش از ۱۰ تا ۲۰ نفر نیست.
شاید اگر بتوانید این گروههای اختصاصی را در تلگرام و اینستاگرام و حتی واتساپ پیدا کنید، بتوانید در یک گروه کوچک و اختصاصی در هر یک از پلتفرم های بالا موفق به یادگیری نکات لازم برای ترید ارز دیجیتال شوید اما اگر گروه تلگرام یا کانال تلگرامی, صفحه اینستاگرام, فیسبوک, توئیتر یا واتساپ دارای اعضای بسیار زیادی باشد که تجربه کافی ندارند یا مدیر کانال قابل اعتماد نباشد، هر کسی نظری در این زمینه خواهد داد و این گروه نمیتواند کمک کننده باشد.
۷- عدم توجه به اخبار ارزهای دیجیتال
عدم توجه به اخبار مرتبط با ارزهای دیجیتال میتواند بزرگترین اشتباهی باشد که تریدرها مرتکب می شوند. زیرا که در بین اخبار ارزهای دیجیتال که در مورد بیت کوین و اتر یا سایر ارزهای دیجیتال است، می توان سیگنالهایی را دریافت نمود و بتوان به موقع موفق به تصمیم گیری درست برای خرید یا فروش یک توکن یا کوین و کسب سود بیشتر شد.
این اخبار به شما کمک خواهند کرد تا یک استراتژی حساب شده را در معاملات ارز دیجیتال اتخاذ کنید و از آینده بازار اطلاع بیشتری کسب کنید.
۸- عدم داشتن برنامه برای تریدینگ
نه تنها در ترید انواع ارز دیجیتال مانند بیت کوین, لایت کوین و سایر ارزها که در هر کاری یک برنامه مناسب خواهد توانست به شما کمک کند تا بسیار حساب شده عمل کرده و موفق به مدیریت هزینه و زمان خود شوید.
این در حالی است که بسیاری از افراد مبتدی بدون برنامه وارد این بازار شده و برای همین ممکن است در آینده با مشکل روبرو شوند.
۹- عدم قبول ضرر و زیانهای جزئی
بسیاری از تریدرها هستند که حتی توان قبول یک ضرر کوچک را در زمان تریدینگ ارز دیجیتال ندارند. این در حالی است که طبیعت ارزهای دیجیتال با کاهش قیمت یک کوین یا توکن گاهی ضرر را به همراه دارد.
به همین دلیل است که به عنوان یک تریدر باید خود را برای ضررهای کوچک آماده کنید تا بتوانید سودهای بیشتری ببرید. در پورتفولیوی بسیاری از افرادی که در این بازار موفق به کسب سود زیادی شده اند، حتما میتوان دید که در مواردی هم ضرر کردهاند.
برای همین اگر چه ما توصیه میکنیم که همواره از مدیریت ریسک استفاده کنید تا ضرر زیادی نکنید اما در عین حال توصیه میکنیم که خود را برای ضررهای کوچک آماده کنید تا به سودهای بزرگتری برسید.
۱۰- عدم محاسبه ریسک و پاداش سرمایه
وقتی که قصد دارید برای مثال حدود ۵۰ دلار در بازار ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری نمایید. باید توجه داشته باشید که این کار شما هم می تواند خطر کاهش قیمت ارز دیجیتال و ضرر را داشته باشد. هم این که احتمال دارد باعث سود شما شود. در واقع بدترین حالت این است که شما همه ۵۰ دلار خود را از دست بدهید و بهترین حالت این است که چند برابر پول خود سود کسب کنید.
برای همین شما باید برای سرمایه گذاری خود یک نسبت ریسک به پاداش risk – reward داشته باشید که به این معنی است که برای مثال با در خطر انداختن حدود صد دلار از دارایی خود برای خرید ارز دیجیتال میخواهید چند دلار سود ببرید. اگر هدف شما کسب ۲۰۰ دلار سود با سرمایه ۱۰۰ دلاری باشد نسبت ریسک به پاداش سرمایه شما یک به دو ۱:۲ خواهد بود.
۱۱- استفاده زودهنگام از معاملات مارجین
معاملات مارجین یا مارجین تریدینگ (margin trading) به معنی قرض کردن پول از صرافی و شروع به ترید یک ارز دیجیتال خاص مانند بیت کوین یا لایت کوین (و سایر آلت کوینها و توکنها) است.
مزیت مارجین تریدینگ این است که شما میتوانید بدون سرمایه زیاد موفق به کسب سود زیادی شوید اما در عین حال امکان ضرر هم در این حالت زیاد است. برای همین نباید زودهنگام و در حالی که هنوز تجربه زیادی ندارید به مارجین تریدینگ بپردازید.
۱۲- ترید تعداد زیادی ارز دیجیتال
در حال حاضر تعداد بسیار زیادی ارز دیجیتال هستند که هر کسی خواهد توانست آنها را با هم یا با دلار و یورو مبادله کند.
اگر چه بیت کوین, اتریوم, پولکادات, زی کش, لایت کوین, انواع توکن ,erc20 توکن غیر قابل تعویض و سایر آلت کوینها و توکنهایی که در بازار وجود دارند را میتوان با یکدیگر معاوضه نمود، اما اگر شما تعداد زیادی ارز دیجیتال را در ابتدای راه انتخاب کنید ممکن است که نتوانید در ترید خود تمرکز داشته باشید و به خوبی به حساب سود و ضرر هر یک بپردازید.
باید در مرحله اول مهارت خود را در تریدینگ افزایش دهید و پس از آن سعی کنید تا ارزهای بیشتری را با هم و یا با دلار و یورو مبادله کنید.
۱۳- نداشتن استایل و دنبال گله رفتن
شاید یکی از بزرگ ترین اشتباهاتی که ممکن است یک فرد داشته باشد نداشتن سبک و استایل خاص خود در ترید است که بر مبنای دانش و تجربه به دست آمده باشد.
افرادی که از خود سبک یا استایل خاصی برای ترید و مبادلات ارز دیجیتال ندارند، در واقع به دنبال سایر افراد جامعه خواهند افتاد و هر سمتی که جو بازار میرود در حرکت خواهند کرد.
به این روش سبک “دنبال گله رفتن” گفته میشود که برای مثال فرد در هنگامی که همه در حال فروش ارز دیجیتال مانند فروش بیت کوین و … هستند، تصمیم می گیرد بیت کوین یا اتریوم و … خود را بفروشد و یا این که در حالی که همه در حال خرید ارز دیجیتال مانند خرید بیت کوین هستند، او هم با افزایش قیمت ارز دیجیتال خاصی مانند بیت کوین، اتریوم … قصد خرید آن را بدون یک محاسبه فاندامنتال خواهد داشت.
نتیجه گیری: از اشتباهات ذکر شده در بالا پرهیز کنید.
افراد همواره در معرض خطا و اشتباه هستند. اما در صورتی که کمی تلاش کنند و از استعدادها و مهارت خود استفاده کنند، خواهند توانست تا حدی از بروز خطاهای فاحش به خصوص در بازار مبادلات ارزهای دیجیتال پیشگیری کنند.
توصیه ما این است که به نکات گفته شده در این متن دقت کنید و سعی کنید با کسب تجربه روش خاص خود را برای انتخاب و روش مناسب را برای ترید ارزهای دیجیتال در پیش گیرید و به دنبال تبلیغات سایر افراد جامعه و یا گروهها و کانالهای موجود در شبکههای اجتماعی مانند کانال تگرام یا کانال اینستاگرام که توسط افراد فاقد تجربه پایه گذاری شده است نیفتید.
به طور حتم شما هم با مدیریت ریسک و پورتفولیوی خود با ترید انواع ارز دیجیتال خواهید توانست موفق به کسب سود در بازار مبادلات ارزهای دیجیتال شوید. تنها نیاز به زمان و کمی تلاش دارید تا با انواع ارز دیجیتال و شانس موفقیت هر یک در آینده آشنا شوید و بهترین آنها را برای سرمایه گذاری انتخاب کنید.
رایج ترین اشتباهات معامله گران فارکس را بدانید
اشتباهات معامله گران فارکس با اینکه یک موضوع تکراری محسوب می شود اما همچنان بسیاری از تریدرها ، (اگر اشتباهات رایج در تنظیم حد ضرر نگوییم همه) از آن ها رنج می برند،پس تصمیم گرفتیم در این مقاله به طور عمیق این اشتباهات را که اشاره ای به روانشناسی معامله گری دارد، مورد بررسی و بحث قرار دهیم. رایج ترین اشتباهات معاملاتی، و مهمتر از آن، ما سعی خواهیم کرد ابزارهایی را در اختیار شما قرار دهیم تا آن چالش ها را ساده تر برطرف کنید.
اگر میخواهید یک معامله گر موفق در بازار فارکس باشید، یک لیوان قهوه یا چای برای خودتان بریزید و در ادامه مقاله همراهمان باشید 🙂
رایج ترین اشتباهات معامله گران فارکس چه مواردی هستند؟
دو چیز وجود دارد که معاملهگران فکر میکنند بیشتر از همه از آن رنج میبرند :
1- انجام معامله بیش از حد مجاز ( Over trading )
2- اهرم یا لوریج بالا
اما اینها فقط قسمت کوچکی از یک مشکل بسیار بزرگتر هستند،در واقع اینها فقط اقدامات هستند، آنها مانند علامت بیماری می مانند که باید آن را درست شناسایی کنیم.
چیزی در پشت این رفتار وجود دارد که باعث می شود معامله گران در نهایت وارد معامله یا اهرم بیش از حد شوند.دقیقا همان چیزی است که ما می خواهیم بفهمیم.
در ادامه چند نمونه از نمودارها را برایتان قرار دادیم که هر نمودار داستانی را بیان می کند:
اهرم یا لوریج بالا
این یک حساب 80 هزار دلاری است، ما میتوانیم برای مدتی سودهای بسیار کمی را ببینیم، و ناگهان با ضرر بزرگی به پایان میرسد و حساب را صفر میکند. بنابراین، این یک معامله اهرمی یا انتقامی یا معامله بیش از اندازه است که باعث این امر شده است.
این می تواند نتیجه عدم صبر باشد، معامله گر احساس بی حوصلگی می کرد و می خواست به سرعت سود کند اما در نهایت ضرر زیادی متحمل شد.
عدم صبر
چیزی مشابه در اینجا، (یک حساب 10 هزار دلاری) خط نقطه چین، خط حقوق صاحبان سهام است و خط آبی خط تعادل است، بنابراین می توانید با توجه به سودهای اندک، کاهش شدیدی را در سهام مشاهده کنید،
این معامله گر برای به دست آوردن سودهای ناچیز، مقدار زیادی ضرر را متحمل می شود. .
نظم و انضباط کافی برای حفظ یک استراتژی که ممکن است خیلی طول بکشد تا به شما نتیجه دهد ممکن است ناامید کننده باشد و احساساتی را برانگیزد که باعث شود معامله گر آرزوی بازدهی بیشتری در مدت زمان کمتری را داشته باشد، سپس معاملاتی را باز کند که در نهایت ضرر شود و آرزوی بزرگ سود زیاد از دست بدهد .
برای سوددهی سریعتر، معامله گر حساب را منفجر می کند !
اعتماد به نفس بیش از حد
اینجا نیز ما میتوانیم تعادل خوبی را ببینیم، اما همچنین سهامی را که مدت زیادی در حال کاهش است،
ببینیم. این معاملهگر چقدر به هدف نزدیک بود؟ فقط چند صد دلار فاصله داشت؟ اعتماد بنفس بیش از اندازه ای که این معامله گر در طول این مدت بخاطر سودهای بیشتر داشت و میخواست سریعتر به هدف خود برسد که باعث شد حسابش دچار ضرر بزرگی شود و حسابش را از دست بدهد و هر چه به دست آورده بود به بازار پس بدهد.
حجم بیش از اندازه
چیزی مشابه در اینجا، معاملهگری که در اوایل کارش با رعایت حجم شاهد رشد و ضرر حسابش است، کارش خوب است و ولی زمانی که میخواهد سریع به هدف برسد، بنابراین اندازه لات یا حجم را افزایش میدهد که در نهایت منجر به یک ضرر بزرگ میشود.
نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward) یا سود به ضرر منفی
در اینجا معامله گر در ابتدا با رعایت این نسبت توانسته است حساب خودش را به آهستگی رشد دهد هر چند گاهی حساب ضررهایی را داشته است، اما وقتی که معاملهگر میخواهد به سرعت به هدف برسد – معامله بزرگتری انجام میدهد، ضرر بزرگی دریافت میکند و سپس به نقطه پایان میرسد.
هر نموداری داستانی پشت خود دارد و ما میتوانیم علل یا محرکهای متفاوتی را در هر کدام ببینیم. برخی از این محرک ها می تواند شامل یک احساس باشد، ممکن است یک انتظار باشد، ممکن است فقدان نظم و انضباط، عدم ثبات، عدم اعتماد به سیستم، حرص و آز و شاید اعتماد بنفس بیش از حدی باشد که در نهایت با استفاده از اهرم بالاتر یا معاملات بیش از حد مجاز منجر به از دست دادن حساب خواهد شد.
انتظارات غیرواقعی
بیایید در مورد دلایل احتمالی اشتباهات رایج معامله گری در معاملات بیش از حد و اهرم بالا که در واقع همان انتظارات غیر واقعی هستند صحبت کنیم:
اگر کمی بیشتر آن را بررسی کنیم، انتظارات غیر واقعی را می توانیم در سه جنبه متفاوت دسته بندی کنیم :
- انتظارات غیر واقعی در مورد موفقیت
- انتظارات غیر واقعی در مورد نتایج
- انتظارات غیرواقع بینانه در مورد زمان
داشتن انتظارات غیر واقعی از موفقیت
به عنوان یک انسان، ممکن است زمانی که شروع به انجام هر کاری می کنیم، گمان کنیم مسیر پیشرفت و موفقیت ما یک مسیر خطی و ساده است و به راحتی به هدف خود خواهیم رسید.
اما در تجارت و معامله گری، مسیر موفقیت واقعاً اینگونه به نظر می رسد:
این یک راه طولانی بسیار سخت است، تا حدی به این دلیل که ما، به عنوان انسان، به انجام برخی اقدامات و گرفتن نتیجه ای از آن عمل عادت کرده ایم. در ریاضیات 2+2 همیشه 4 است. اگر یک ساز بزنیم، هر بار که یک نت خاص را می نوازیم همیشه یکسان می شود. اما اینجا در معاملات گاهی اوقات فکر میکنیم که داریم همان عمل را انجام میدهیم، سیستم یا استراتژی خود را دنبال میکنیم، سیگنالی در استراتژی خود داریم و نتایج یکسانی دریافت نمیکنیم، گاهی اوقات این معاملات منجر به برد میشوند، گاهی اوقات زمانی که بازخورد مثبتی از بازار نداریم، اندازه گیری موفقیت یا پیشرفت بسیار سخت است.
انتظارات ما در مورد موفقیت در بازار با آنچه در زندگی تجربه می کنیم بسیار متفاوت است. در شرایط سخت بازار اینکه بتوانیم موفقیت مداوم بدست آوریم کاری سخت است و باعث می شود احساس عدم موفقیت و پیشرفت به ما دست دهد. برای همین در اینجا به مواردی بپردازیم که برای پیشرفت مداوم شما و بودن همیشگی در بازار نیاز هست بپردازیم:
معیار خود باشید
چگونه می توانیم تعریف کنیم که موفقیت برای هر یک از ما چیست؟ باید بدانید موفقیت یعنی که هر بار چه میزان نسبت به قبل و به طور مداوم پیشرفت کنیم. این واقعیت که همه ما پیشینههای مختلف، اندازه حسابهای مختلف، مهارتهای مختلف، زمان در دسترس متفاوت داریم، این مسیر بسیار متفاوتی است که هر معاملهگری باید از آن عبور کند و شما باید شروع به اندازهگیری خودتان با خودتان کنید، باید شروع به مقایسه خودتان با خودتان کنید و سپس ببینید آیا پیشرفتی داشته اید یا خیر.
معیار خود باشید، از مقایسه خود با دیگران دست بردارید و شروع به مقایسه خود با نتایج 100 معامله قبل یا یک ماه قبل یا یک سال قبل کنید. آیا اشتباهات رایج در تنظیم حد ضرر اشتباهات رایج در تنظیم حد ضرر شما یک معامله گر بهتر هستید یا یک معامله گر بدتر؟ این پیشرفت را تصدیق کنید. موفقیت در تجارت بسیار نسبی است. اگر یک معامله گر بازنده بودید و اکنون یک معامله گر سربه سر هستید، این یک نوع موفقیت است. اگر شما یک معامله گر سربه سر هستید و سپس تبدیل به یک معامله گر ثابت می شوید، بهتر است، و از ثبات تا سودآوری شروع می کنید به بهتر شدن، اما این کار زمان می برد.
اکنون وقتی به نتایج فکر می کنیم، البته پول نتیجه نهایی معامله است ، باید به این فکر کنیم که چه چیزی واقع بینانه است؟ اندازه حساب ما چقدر است؟ و چه چیزی می توانیم از آن به دست آوریم؟ ما نمی توانیم از یک حساب بسیار کوچک انتظار داشته باشیم که پول زیادی به دست آورد، این چیزی است که واقع بینانه نیست. شما این را از قبل می دانید، بنابراین ما باید در مورد نتایج خود به روشی واقع بینانه فکر کنیم و تجارت را به عنوان حرفه ای در نظر نگیریم که می تواند میلیون ها دلار را خیلی سریع یا با یک حساب کوچک به شما بدهد زیرا این واقع بینانه نیست.
همین امر در مورد زمان نیز صدق می کند. به مدرک دانشگاهی فکر کنید، ما سال ها از زندگی خود را سرمایه گذاری می کنیم تا در کاری حرفه ای شویم و بنا به دلایلی می خواهیم بازدهی و موفقیت فوری داشته باشیم و باید به یاد داشته باشیم که تجارت به سال ها تمرین و تجربه نیاز دارد، بنابراین اشتباهات رایج در تنظیم حد ضرر شما باید به زمان متعهد باشید. ممکن است در مورد 10000 ساعت مورد نیاز برای تسلط بر برخی مهارت ها شنیده باشید( هر نوع مهارتی که کاربردی و عملی است)، بنابراین شاید برای حرفه ای شدن در معامله گری هم نیاز به 10000 معامله در بازار داشته باشید و باید زمان در دسترس و آزاد خود را جهت انجام این تعداد معامله را در نظر بگیرید.
شما ممکن است شغل دیگری داشته باشید، بنابراین مجبور به معامله در تایم فریم های بزرگتر هستید و در نتیجه ستاپ های کمتر و زمان کمتری خواهید داشت و اگر زمان آزاد بیشتری برای تمرین داشته باشید، شاید مسیرتان کوتاهتر شود، اما این نکته را فراموش نکنید که ما باید درک کنیم واقعیت ما چیست و زمان در دسترس ما برای تمرین چقدر است و نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که در کمتر از شش ماه، یک سال یا دو سال به موفقیت های بزرگ در معاملات دست پیدا کنیم. کمتر از این مدت زمان در واقع بسیار نامعقول و غیر منطقی است!
دیدگاه شما