سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟


سیستم اطلاعات مالی نوعی نرم افزار تجاری است که برای وارد کردن، جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های مالی و حسابداری استفاده می شود.

نسبت اهرمی چیست

نسبت اهرمی میزان منابع دریافتی از بدهی‌های شرکت را نشان می‌دهد. از نسبت اهرمی برای ارزیابی میزان بدهی‌های شرکت در کوتاه‌مدت یا بلندمدت استفاده می‌شود.

با 5 گروه نسبت‌های مالی آشنا شوید

نسبت‌های مالی ارتباط ریاضی بین صورت‌های مالی را نشان می‌دهد. نسبت‌های مالی را می‌توان به 5 گروه تقسیم کرد:

  1. نسبت فعالیت، از این نسبت برای سنجش دارایی‌های شرکت استفاده می‌شود. نسبت فعالیت در واقع کارایی شرکت در استفاده از منابع و راندمان عملیات را ارزیابی می‌کند.
  2. نسبت اهرمی، میزان تأمین نیازهای مالی شرکت از طریق بدهی را نشان می‌دهد. نسبت اهرمی نشان می‌دهد که شرکت تا چقدر از منابع و بدهی‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت تأمین مالی کرده است.
  3. نسبت نقدینگی، اندازه‌گیری قدرت و توان شرکت برای واریز بدهی‌های کوتاه‌مدت است.
  4. نسبت سودآوری برای تجزیه تحلیل میزان موفقیت شرکت در کسب درآمد و شیوه تأمین آن از محل درآمد فروش و سرمایه‌گذاری استفاده می‌شود.
  5. نسبت ارزش بازار، ابزاری برای تحلیل عملکرد گذشته و پیش‌بینی آینده شرکت است که برای سهام‌داران اهمیت زیادی دارد.

اهرم چیست

وقتی شرکتی در ساختار مالی خود از بدهی استفاده کند، به این کار اهرم مالی گفته می‌شود. بدهی‌های شرکت در واقع نوعی اهرم است که با استفاده از آن می‌توان سود و زیان شرکت را تحت‌تأثیر قرارداد. در واقع میزان بدهی‌های شرکت است که سودآور بودن یا زیان‌ده بودن شرکتی را تعیین می‌کند. هرچه میزان بدهی شرکت نسبت به حقوق صاحبان سهام بیشتر باشد، درجه اهرم مالی شرکت نیز بیشتر می‌شود.

نسبت اهرمی چیست؟

نسبت اهرمی، نشان‌دهنده توانایی شرکت برای انجام تعهدات است. نسبت اهرمی ریز منابع مالی شرکت برای تسویه بدهی و حقوق صاحبان سهام و توان شرکت برای انجام تعهدات کوتاه‌مدت و بلندمدت را بررسی می‌کند، خوب است بدانید به نسبت‌های اهرمی، نسبت سرمایه‌گذاری هم گفته می‌شود. از نسبت اهرمی می‌توان برای شناخت موارد زیر استفاده کرد:

1- نسبت‌های اهرمی ساختار بدهی‌های شرکت را نشان می‌دهد، بدهی‌هایی که از طریق وام و اعتبار به دست آمده‌اند.

2- نسبت اهرمی وجوهی است که شرکت به وسیله وام گرفتن تأمین کرده است.

به عبارت بهتر نسبت‌های اهرمی به دو بخش بدهی و حقوق صاحبان سهام تقسیم می‌شود.

اهمیت نسبت اهرمی

اهمیت نسبت اهرمی را می‌توان در تحلیل‌های شرکت و چگونگی تأمین‌کنندگان و اعتباردهندگان بررسی کرد. وقتی شرکتی سرمایه‌گذاری مناسبی برای تأمین هزینه‌های خود داشته باشد، سود بیشتری به دست می‌آورد. همین سرمایه‌گذاری است که باعث افزایش علاقه سرمایه‌داران به شرکت شده و نیاز شرکت به تأمین منابع مالی خارجی کاهش می‌دهد.

نسبت اهرمی، میزان دارایی و هزینه‌های شرکت یا رکود اقتصادی شرکت را برآورد می‌کند. به طور مثال با استفاده از نسبت اهرمی می‌توان موارد زیر را مشخص کرد:

  1. چگونه شرکت هزینه‌های کمتری برای کسب سرمایه بپردازد.
  2. در زمان رکود اقتصادی، زیان کمتری را تحمل کند.
  3. در زمان رشد اقتصادی نیز سود بیشتری به دست بیاورد.

با 3 گروهی که نسبت اهرمی برایشان اهمیت دارد

نسبت‌های اهرمی با بررسی چگونگی تأمین بدهی شرکت، توان پاسخگویی به پرداخت بدهی‌ها را بررسی می‌کند. نسبت اهرمی برای چند گروه اهمیت زیادی دارد:

  1. نسبت اهرمی برای سرمایه‌گذاران اهمیت زیادی دارد، چون میزان ثروتی که سهام‌داران برای شرکت تأمین کردند را مشخص می‌کند.
  2. نسبت اهرمی برای سهام‌داران اهمیت زیادی دارد، به‌خاطر آنکه میزان درآمد شرکت را برای پرداخت بدهی و مخارج مالی مانند هزینه‌های سود و مخارج شرکت را تأمین می‌کند، ازنظر سهام‌داران حائز اهمیت است.
  3. اعتباردهندگان، اعتباردهندگان جزو گروهی هستند که نسبت‌های اهرمی برایشان حائز اهمیت است، این افراد علاقه زیادی دارند که منابع مالی خود را در اختیار شرکت‌ها قرار دهند و به‌جای آن به طور مداوم سود یا بهره را دریافت کنند.

انواع نسبت‌های اهرمی

نسبت‌های اهرمی نشان‌دهنده آن است که شرکت چگونه می‌تواند، بدهی‌های خود را تأمین کند و تا چه اندازه توان پاسخگویی برای پرداخت بدهی‌های خود را دارد. انواع نسبت‌های اهرمی:

  1. نسبت بدهی
  2. نسبت مالکانه
  3. نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه
  4. نسبت کل بدهی به حقوق صاحبان سهام
  5. نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه

1) نسبت بدهی چیست؟

نسبت بدهی از تقسیم کل بدهی بر کل دارایی‌های شرکت به دست می‌آید. نسبت بدهی نشان‌دهنده میزان وجوهی است که از بدهی‌های شرکت تأمین شده‌اند.

نسبت بدهی برای اعتباردهندگان اهمیت زیادی دارد. در نظر آنها هرچه نسبت بدهی، پایین‌تر باشد بهتر است؛ چون بالا بودن نسبت بدهی ریسک مالی بالایی برای شرکت به دنبال دارد.

چگونگی محاسبه نسبت بدهی در نسبت اهرمی

فرمول محاسبه نسبت بدهی به این شرح است:

کل بدهی‌ها را باید بر تمام دارایی‌ها سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ تقسیم کنید تا نسبت بدهی به دست بیاید، این نسبت نشان می‌دهد که دارای شرکت از کدام منبع تضمین شده است.

تجزیه و تحلیل نسبت بدهی در نسبت اهرمی

با افزایش درصد نسبت بدهی، ریسک مالی شرکت بالا می‌رود و این نشان‌دهنده آن است که شرکت توانایی پرداخت بدهی‌ها را ندارد.

اگر نرخ بازده دارایی شرکتی از نرخ بدهی آن بالاتر باشد، هم‌زمان با بالارفتن نسبت بدهی میزان سودآوری شرکت افزایش پیدا می‌کند.

2) نسبت مالکانه چیست؟

نسبت مالکانه را می‌توان از تقسیم کل دارایی‌ها بر ارزش ویژه به دست آورد.

تجزیه و تحلیل نسبت مالکانه در نسبت اهرمی

از نسبت مالکانه برای نشان‌دادن سهم سهام‌داران در سرمایه شرکت استفاده می‌شود. از نسبت مالکانه به‌صورت درصدی استفاده می‌شود. هرچه این درصد در شرکت بالاتر باشد، نشان‌دهنده پایبندی شرکت به پرداخت تعهدات خود است. از سوی دیگر نشان می‌دهد که از نسبت اهرمی کمتری در شرکت استفاده شده است.

پایین بودن نسبت مالکانه نشان می‌دهد که بخش عمده‌ای از دارایی‌های شرکت از منابع خارجی مثل وام و غیر تأمین شده که ریسک مالی زیادی برای شرکت به دنبال دارد.

3) نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه

نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه، بدهی بلند مدت با سررسید بیشتر را بررسی می‌کند، برای محاسبه نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه باید مجموع بدهی‌های بلندمدت شرکت را بر ارزش ویژه تقسیم کنید. اصولاً نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه به‌صورت درصد بیان می شود. در نهایت عدد به‌دست‌آمده را باید در ۱۰۰ ضرب کنید تا میزان دقیق آن را به دست بیاورید.

4) نسبت کل بدهی به حقوق صاحبان سهام در نسبت اهرمی

این نسبت برای ارزیابی ادعای اعتباردهندگان در مورد سرمایه شرکت استفاده می‌شود. در واقع نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی میزانی برای سنجش و صاحبان سهام نسبت به کل اعتباراتی است که شرکت از منابع خارجی تأمین کرده است.

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام از تقسیم کل بدهی به حقوق صاحبان سهام به دست می‌آید. هر چه نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بیشتر باشد، نشان‌دهنده آن است که شرکت از بدهی‌ها در ساختار سرمایه استفاده بیشتری می‌کند. اگر شرکت بخواهد در آینده دوباره قرض بگیرد وام دهندگان دیگر به او قرض نمی‌دهند یا با نرخ بالا به او قرض می‌دهند.

چگونگی محاسبه حقوق صاحبان سهام به کل بدهی شرکت

فرمول محاسبه نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها به این شرح است:

باید کل بدهی را بر حقوق صاحبان سهام تقسیم کنید.

5) نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه در نسبت اهرمی

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه در واقع نشان‌دهنده رابطه میان بدهی‌های شرکت باارزش ویژه است. برای محاسبه نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه می‌توانید بدهی جاری را بر ارزش ویژه تقسیم کنید.

تجزیه‌وتحلیل نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه

بدهی‌های کوتاه‌مدت شرکت چون از محل دارایی‌های جاری تأمین می‌شوند، می‌توانند نقدینگی را تحت‌تأثیر قرار دهند. از طرف دیگر چون سرمایه در گردش شرکت با تفاضل بدهی‌های جاری از دارایی‌های جاری به دست می‌آید، بنابراین درصورتی‌که شرکتی بدهی کوتاه‌مدت زیادی داشته باشد سرمایه در گردش کمتری دارد.

باید بدانید بدهی کوتاه‌مدت نسبت به سایر بدهی‌ها نرخ بهره بیشتری را دارند، و اگر شرکتی نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه را بیشتر باشد، این موضوع نشان می‌دهد که بدهی‌های جاری شرکت بیشتر است و قدرت اهرمی در این بخش از بدهی‌ها کمتر می‌شود.

اگر نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه شرکت بالا باشد، الزام مدیریت به بازنگری در ساختار سرمایه را می‌طلبد.

با نسبت صاحبان سهام به کل دارایی‌های ثابت در نسبت اهرمی آشنا شوید

این نسبت نشان‌دهنده نقشه سهام‌داران برای تأمین ثروت شرکت و خرید اموال و سرمایه‌های ثابت است. هر چه این نسبت بالاتر باشد، نشان‌دهنده آن است که سهم سهام‌داران در تأمین سرمایه مالی شرکت چقدر است و این شرکت تا چه اندازه می‌تواند در شرایط مالی و اقتصادی سخت، تاب‌آوری بیشتری داشته باشد؛ چون ساختار سرمایه محکمی دارد.

فرمول محاسبه نسبت حقوق صاحبان سهان به کل دارایی‌ها

برای به‌دست‌آوردن نسبت حقوق صاحبان سهام به کل دارایی‌ها باید سرمایه‌های ثابت را برای صاحبان سهام تقسیم کنید.

بررسی نسبت تسهیلات به سرمایه در نسبت اهرمی

تسهیلات به سرمایه را می‌توان از تقسیم میزان تسهیلات شرکت بر حقوق صاحبان سهام به دست آورد. نسبت تسهیلات به سرمایه همان‌طور که از نامش پیداست، تسهیلات شرکت را نشان می‌دهد و وابستگی شرکت به وام‌های دریافتی از بانک و سایر منابع مالی را مشخص می‌کند.

تجزیه‌وتحلیل نسبت تسهیلات به سرمایه

در شرکت‌هایی که در ساختار سرمایه آنها وابستگی زیاد به بدهی دیده می‌شود، ریسک بالایی وجود دارد. نسبت تسهیلات به سرمایه نشان می‌دهد که این شرکت چه بخش از سرمایه خود را از تسهیلات بانکی تحصیل نموده است. شرکت‌هایی که بخش عمده‌ای از سرمایه آنها از طریق وام‌ها تحصیل شده باشد، در صورتی که دوباره قصد دریافت وام را داشته باشند بانک و سایر منابع مالی با بررسی نسبت تسهیلات به سرمایه از دادن وام به آنها خودداری می‌کنند و یا در صورت دادن وام بهره بالایی طلب می‌کنند.

نسبت پوشش بهره در نسبت اهرمی

منظور از نسبت به پوشش بهره سنجش فعالیت واقعی شرکت و نسبت فعالیت آن به سایر هزینه‌های مالی مثل نرخ بهره وام است. برای محاسبه نسبت پوشش بهره باید سود عملیاتی را بر هزینه های مالی تقسیم کنید.

تجزیه تحلیل نسبت پوشش بهره

درصورتی‌که هزینه‌های مالی شرکتی از سود عملیاتی آن بیشتر باشد، نشان می‌دهد که شرکت برای مشکلات و بدهی‌های خود در حال دست‌وپا زدن است. در واقع این شرکت زیان‌ده است. اگر هم شرکت به طور مستقیم زیان‌ده نباشد، درآمدهای عمده شرکت ناشی از سود نیست و از فعالیت‌های است که در نقاط دیگری انجام داده است. این‌گونه درآمد برای شرکت قابل‌اتکا نبوده و تضمینی برای دوام شرکت نیست.

شرکتی که توان پوشش‌دهی هزینه‌های مالی خود را از طریق فعالیت‌های عملیاتی نداشته باشد، توان پرداخت وام را هم نخواهد داشت و واحدهای مالی تأمین‌کننده مثل بانک‌ها با احتیاط بیشتری به آنها وام می‌دهند.

نسبت دفعات پرداخت بهره در نسبت اهرمی

برای محاسبه دفعات پرداخت بهره، باید هزینه بهره را با سود قبل از مالیات جمع کرده و آن را بر هزینه بهره تقسیم کنید. از این نسبت برای ارزیابی توان واحد تجاری و چگونگی پرداخت هزینه بهره سالانه استفاده می‌شود.

نسبت تسهیلات به سرمایه چیست؟

نسبت تسهیلات به سرمایه نشان‌دهنده آن است که از تسهیلات مالی به چه نسبتی در ساختار سرمایه شرکت استفاده شده است. وقتی شرکت رشد سریع‌تری را تجربه کرده باشد، ریسک مالی بیشتری را نیز به دنبال دارد. به طور مثال اگر در شرکتی نسبت تسهیلات به سرمایه ۴۰ درصد باشد یعنی از هر ۱۰۰ تومان سرمایه شرکت ۴۰ تومان آن مبلغی است که از بانک قرض کرده است.

فرمول محاسبه نسبت تسهیلات به سرمایه

فرمول محاسبه نسبت تسهیلات به سرمایه مساوی با مجموعه تسهیلات مالی تقسیم بر حقوق صاحبان سهام به‌اضافه مجموعه تسهیلات مالی است.

سؤالات متداول

منظور از اعتباردهندگان چه کسانی هستند؟

اعتباردهندگان اصولاً بانک‌ها و تأمین‌کنندگان منابع مالی هستند.

بالا بودن نسبت‌های اهرمی نشان‌دهنده چیست؟

در صورتی که نسبت اهرمی شرکتی بالا باشد، ریسک و هزینه مالی زیادی به آن شرکت وارد می‌شود.

با استفاده از نسبت اهرمی چه اطلاعاتی می‌توان به دست آورد؟

نسبت اهرمی، ریسک سرمایه‌گذاران و ارتباط آن در بلندمدت را نشان می‌دهد. با استفاده از این نسبت می‌توان بازپرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت شرکت در سررسید را بررسی کرد.

نسبت بدهی چه نقشی در شرکت دارد؟

با استفاده از نسبت بدهی می‌توان همه اشخاص غیر از صاحبان سهام را در تأمین منابع مشخص کرد.

نسبت پوشش بهره چیست؟

نسبت پوشش بهره از نظر بانک‌ها اهمیت زیادی دارد و نشان‌دهنده توانایی شرکت در بازپرداخت دیون بانکی است. اگر نسبت پوشش بهره بالاتر از 1 باشد به این معناست که توانایی پرداخت وام بانکی را دارد.

چرا باید نسبت‌های نقدینگی شرکت‌ها را محاسبه کرد؟

هدف اصلی از محاسبه نسبت‌های نقدینگی شرکت، ارزیابی توانایی مالی آن برای طرح تحقق تعهدات مالی و بازپرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت است.

12 نکته مهم و ضروری که در حسابداری کسب و کارهای کوچک باید بدانید

طبق نظر موسسه حسابداری یکی از علل اصلی ورشکستگی یک کسب و کار نوپا، این است که بر روی واحد حسابداری وقت کافی صرف نمی کنند.

به عبارتی عدم توجه و یا عدم صرف وقت و هزینه کافی بر روی امور حسابداری آن می باشد.

فردی که اقدام به راه اندازی یک کسب و کار کوچک کرده است برای اینکه موفق شود باید امور مهمی رسیدگی کند که طبق نظر موسسه مالی و حسابداری مهم‌ترین آن امور مالی و حسابداری شرکت می باشد.

انجام اصولی امور حسابداری طبق استاندارد های حسابداری برای کسب و کارهای متوسط و کوچک به اندازه ای اهمیت دارد، که می توان ادعا کرد سودآوری و یا زیان دهی شرکت تا حد قابل توجهی به آن بستگی دارد.

پس به این نتیجه می رسیم که یکی از مهمترین عوامل موفقیت در هر کسب و کاری تمرکز بر امور حسابداری و مالی آن کسب و کار می باشد.سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟

اگر فردی هستید که به تازگی یک کسب و کار متوسط یا کوچک افتتاح کرده اید و یا اینکه قصد دارید یک کسب و کار متوسط و یا کوچک راه اندازی کنید، موسسه مالی به شما پیشنهاد می کند در این مقاله با ما همراه باشید تا از ۸ نکته مهم و ضروری که در خصوص امور حسابداری و مالی کسب و کارهای متوسط و کوچک باید بدانید، مطلع شوید.

یکی دیگر از مهمترین علل موفقیت یک کسب و کار کوچک یا متوسط بحث سرمایه می باشد به دلیل اینکه کسب و کارهای کوچک و متوسط سرمایه خیلی زیاد و کافی برای شروع کار ندارند، برای موفقیت یک کسب و کار متوسط، بازدهی زیاد با کمترین سرمایه ممکن از اهمیت زیادی برخوردار است.

یک موسسه حسابداری برای اینکه بتواند امور حسابداری و مالی یک کسب و کار کوچک یا متوسط را انجام دهد باید دید و درک روشنی از آینده کاری و سودآوری کسب و کار داشته باشد و تعیین استراتژی و خط مشی مالی برای آن ضروری است.

یکی از اساسی ترین نقاط ضعف برای یک کسب و کار تازه کار این موضوع می باشد که کسب و کارهای تازه کار در ابتدای کار خود بودجه و سرمایه ناچیزی برای استخدام تیم حسابداری و راه اندازی واحد حسابداری یا حتی یک حسابدار با مهارت و متخصص دارند در واقع می توان این موضوع را به عنوان یکی از مهم ترین تفاوت هایی دانست که حسابداری کسب و کارهای به بلوغ رسیده به کسب و کارهای تازه کار دارد.

در ادامه به بررسی 12 نکته اساسی و ضروری در حسابداری شرکتهای کوچک و متوسط می پردازیم :

12 اصل ضروری و مهم در مورد حسابداری برای کسب و کارهای کوچک و متوسط

1- داشتن دورنمای کامل از کسب و کار خود

هر فردی که یک کسب و کار تازه دارد هدفش این است که از ایجاد یک کسب و کار به سودآوری مالی و ایجاد درآمد برای نیروی کاری که استخدام کرده است ، می باشد . رسیدن به این دورنما نیازمند داشتن دورنمای کامل و دقیقی از آنچه که کسب و کار مورد نظر در پیش رو دارد ، می باشد .

2-حساب و کتاب کسب وکار دقیق و اصولی باشد

نخستین قدم در راه سودآوری مالی ، داشتن حساب و کتاب دقیق و اصولی می باشد و با این کار اولین قدم را برای کسب و به دست آوردن اعتبار و رسیدن به موفقیت را برداشته اید . پس هر چه زودتر برای یک کسب وکار موثر و کارآمد با مشاوره مالی موسسه مالی کسب و کار خود را سرو سامان دهید .

3-امور مالی و حسابداری واضح و روشن داشته باشید

به عبارتی امور مالی و حسابداری برای کسب و کارهای کوچک و متوسط باید به قدری واضح و روشن انجام گیرد ، که جای هیچ گونه پرسشی برای صاحب کسب وکار یا تصمیم گیرنده که در راس امور هستند باقی نگذارد.

4-به کارگیری نرم افزار های حسابداری

استفاده از نرم افزارهای حسابداری به کسب و کارها کمک می کند که امور حسابداری کسب و کار خود را به بهترین صورت ممکن مدیریت کنند.

توجه داشته باشید مدیریت کردن امور حسابداری و مالی یک کسب و کار متوسط یا کوچک نیاز به استفاده مکرر از نرم افزار های حسابداری دارد ، پایه ای ترین نرم افزار حساب و کتاب حسابداری و مالی اگسل می باشد .

طبق نظر موسسه حسابداری مناسب ترین نرم افزار های حسابداری و مالی برای کسب و کارهای متوسط و کوچک شامل موارد زیر است :

1-نرم افزار کاشو kashoo : این نرم افزار مدیریت فاکتور ها و هزینه ها را با ارائه انواع و اقسام فاکتورهای آماده و قالب های پرداختی متفاوت بر عهده دارد.

2-نرم افزار fresh books : این نرم افزار امور مربوط به هزینه ، زمان ، فاکتورها را مدیریت میکند

3-نرم افزار aree agent : مدیریت امور مربوط به هزینه ها ، صورت حساب ها و مالیات توسط این نرم افزار همه کاره انجام میشود.

4-نرم افزار quick books : رسیدها ، مالیات و هزینه ها توسط نرم افزار quick books ثبت و بررسی میشود و نظم خوبی به واحد حسابداری می دهد .

5-یادگیری اکسل

فقط کافی است با این برنامه آشنا باشید تا با وارد کردن عناوین و مبالغ مورد نظرتان بتوانید ، هر گونه عملیات ریاضی و حسابداری را بر روی آن انجام داده و نتایج دقیقی به دست آورید.

6-ساماندهی مدارک و اسناد امور مالی و حسابداری کسب وکار

توجه داشته باشید اگر شما برای رسیدگی به واحد حسابداری و مالی خود اقدام به استخدام یک حسابدار کرده اید ، یا اینکه با یک موسسه حسابداری قرارداد منعقد کردید نباید نگران باشید چون یکی از اصلی ترین وظایف یک حسابدار ، ثبت و ضبط مدارک و اسناد حسابرسی می باشد .

کارشناس امور حسابداری موسسه آینده سازان فراز کام پیشنهاد میکند که اسناد و مدارک مالی کسب و کار خود را هم به صورت بایگانی کاغذی و هم به صورت ثبت الکترونیکی ساماندهی کنید .

7-دسترسی سریع به اسناد و مدارک

اسناد و مدارک به منظور بررسی امور حسابداری کسب و کار شما بارها و بارها مورد استفاده قرار میگیرند. پس باید دسترسی به هر یک از آنها به گونه ای باشد ، که باعث رخ دادن خطایی در کسب و کار شما نشود .

مدارک و اسنادی نظیر رسیدهای بانکی ، فاکتورهای فروش ، رسید های پرداخت دستمزد ، رسید هزینه ها ، رسید دریافتی ها و همه مستندات بانکی و حسابداری را به طور منظم و سازماندهی شده نگهداری کنید تا در سریع ترین زمان ممکن در دسترس باشد .

8- بررسی امور حسابداری و مالی کسب و کار خود به صورت ماهانه

تلاش کنید حداقل در ماه یک روز در ساعات خاصی با حسابدار خود یا موسسه حسابداری که واحد مالی خود را برون سپاری کردید جلسه برگزار کنید در این جلسات تمام امور مالی یک ماه گذشته را با دقت و جزییات بررسی کنید و در مورد کم و کاستی پرداختی ها ، دریافتی ها و دستمزدها از حسابدار یا موسسه حسابداری سوال بپرسید .

9-اطلاع از هزینه ها و سود ماهانه کسب و کار

با اطلاع از هزینه ها و سود ماهانه کسب و کار ، دستمزد ها و پرداختی ها و کلیه امور مالی و حسابداری کسب و کار خود پیش بینی از سودآوری و یا عدم بازدهی کسب و کار خود به دست می آورید .

کمترین کمکی که این اقدام به شما می کند این است که در صورت رخ دادن خطا در محاسبات یا هر گونه مشکلی در بازدهی اقدامات حسابدارتان ، می توانید هر چه زودتر از آن آگاه شده و جلوی ضرر را بگیرید .

10 – استخدام یک حسابدار و یا برون سپاری امور حسابداری کسب و کار خود را ، در اولویت امور قرار دهید

هرچه قدر حسابدار یا شرکت حسابداری که برای رسیدگی به امور کسب و کار خود استخدام می کنید با تجربه تر باشد، بیشتر می تواند به رشد کسب و کار شما کمک کند و از ضرر و زیان مالی شما جلوگیری کند.

توجه داشته باشید امور حسابداری و مالی برای شرکت های کوچک و متوسط نیاز به تخصص، صرف وقت و انرژی و دقت و تمرکز کافی دارد. سپردن امور حسابداری و مالی بر SME ها به یک حسابدار یا موسسه مالی با تجربه ، قدم بزرگی در ضمانت سودآوری و بهره وری کسب و کار شما می باشد.

۱۱-جداکردن حساب بانکی کسب و کار خود از حساب بانکی شخصی

در اولین قدم یک حساب جاری و یک حساب پس انداز برای شرکت خود افتتاح کنید، این کار به کسب و کار شما کمک می کند که از حساب و کتاب خود و نقل و انتقالات مالی و حسابداری در آن به طور کامل آگاه باشید. دقت داشته باشید هرگز امور شخصی خود را از طریق حساب بانکی شرکتتان انجام ندهید، چون یکی کردن حساب بانکی شخصی و کسب و کار موجب ابهام در امور مالی و حسابداری برای حسابداری شرکت یا موسسه حسابداری و شما می گردد.

12-افتتاح حساب پس انداز برای کسب و کار خود

داشتن حساب پس انداز نیز برای اینکه هر ماه به مقدار ۴۰ درصد از سود عملیاتی شرکت را پس انداز کنید، ضروری است.

اگر خودتان تخصصی در امور حسابداری و مالی ندارید و یا حتی با وجود تخصصی در این زمینه، وقت کافی برای بررسی کامل و دقیق حساب و کتاب کسب و کار خودتان ندارید، باید امور مالی و حسابداری کسب و کار خود را برون سپاری کنید.

مزیت نسبی چیست و چگونه باعث افزایش سودآوری می‌شود؟

مزیت نسبی به شما امکان می‌دهد تا سودآوری،‌ بهره وری و کارایی شرکت خود را افزایش دهید؛ زیرا برای کاهش هزینه‌ی کالاها و مواد به منابع و هزینه‌های پایین کار سایر کشورها اعتماد می‌کنید. مزیت نسبی برای شما این امکان را نیز فراهم می‌کند تا با انتقال پس‌انداز به‌ مشتری (تکنیکی برای فروش که برای افزایش مشتری یا آوردن مشتری تکراری استفاده می‌شود)، نسبت به سایر شرکت‌ها، مزیت نسبی کسب کنید.

شناخت این مزیت و مزایای بالقوه‌ای که برای کسب‌وکار شما فراهم می‌کند، ممکن است زمان‌بَر باشد. در این مطلب، در‌مورد این‌که تعریف مزیت نسبی چیست و چرا مهم است بحث می‌کنیم و آن را با سایر مزایایی که می‌توانید در شرکت خود کسب کنید مقایسه می‌کنیم؛ همچنین، درمورد برخی از اصلی‌ترین مزایا و معایب آن صحبت می‌کنیم.

جدیدترین فرصت‌های شغلی شرکت‌های معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.

مزیت نسبی چیست؟

مزیت نسبی به توانایی شرکت در تولید کالاها و خدمات با هزینه‌ی کم‌تری، نسبت به بقیه‌ی شرکت‌ها، اشاره دارد. این اتفاق اغلب وقتی می‌افتد که کشوری با هزینه‌ای کم‌تر از آن‌چه در کشور خودتان می‌توانید تولید کنید، محصولی را تولید می‌کند.

برای مثال مزیت نسبی، بسیاری از شرکت‌ها مراکز تماس خود را به کشورهای دیگر واگذار می‌کنند، زیرا بسیار ارزان‌تر از موقعیت مکانی آن‌ها در کشور خودشان است. با این‌که ممکن است کارکنان در کشورهای دیگر به‌خوبی انگلیسی صحبت نکنند، درآمدشان به قدری کافی است که ارزش این تجارت را داشته‌باشد.

نظریه‌ی مزیت نسبی را دیوید ریكاردو (David Ricardo)، اقتصاددان، ارائه داد. وی ادعا كرد كه یک كشور با تمركز بر صنایعی كه بیشترین مزیت نسبی را دارند، بیشترین رشد اقتصادی را کسب می‌کنند. وی این نظریه را برای مقابله با محدودیت‌های تجاری گندم وارداتی در انگلیس مطرح کرد.

وی این‌گونه استدلال کرد که انگلستان نباید در واردات گندم ارزان‌قیمت و با کیفیت بالا از سایر کشورها محدودیتی اِعمال کند؛ در عوض، با صادرات محصولاتی که به ماشین‌آلات و کارگران ماهری نیاز دارند، ارزش کسب خواهد کرد. با این‌که کالاها عموما دارای مزایای نسبی هستند، فناوری ارتباطات از راه دور، مانند مراکز تماس، سرگرمی و بانکداری، صادرات را آسان می‌کند.

هزینه‌‌ی فرصت، کلیدِ مزیت نسبی است. هزینه‌ی فرصت به معنی هزینه‌های ناشی از رد ‌کردن گزینه‌‌ای در برابر گزینه‌ی انتخاب‌شده است. در صورت داشتن این مزیت، سود حاصل از معامله‌ی یک شرکت نسبت به شرکت دیگر، کم‌تر است. شرکتی که هزینه‌ی فرصت کم‌تری دارد، از این مزیت برخوردار است. حال که دریافتید تعریف مزیت نسبی چیست در ادامه درمورد اهمیت و مزایای آن نیز صحبت خواهیم کرد.

چرا مزیت نسبی مهم است؟

چرا مزیت نسبی مهم است

فایده‌ی مزیت نسبی این است که شما می‌توانید با هزینه‌ی فرصت کم‌تری محصول یا خدماتی را تولید کنید. مزیت نسبی این امکان را برای شرکت‌ها فراهم می‌کند که کالاها و خدمات را با قیمت کم‌تری نسبت به رقبای خود بفروشند و در نتیجه، حاشیه‌ی فروش و سودآوری بیشتری داشته‌باشند.

صرفه‌جویی در هزینه‌ها تنها فایده‌ی مزیت نسبی نیست، بلکه منفعت دیگر آن این است که در صورت تجارت‌ با کشورهای دیگر، شما فرصت‌های شغلی را در جایی ایجاد کنید که ممکن است سایر شرکت‌ها زودتر آن را انجام داده‌باشند. پس از این که متوجه شدید تعریف مزیت نسبی چیست و چه اهمیتی دارد باید تفاوت آن با دیگر مزایا را نیز بدانید که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

تفاوت دیگر مزایا با مزیت نسبی چیست؟

علاوه بر مزیت نسبی چندین مزیت دیگر نیز وجود دارد، از جمله:

مزیت نسبی در مقایسه با مزیت مطلق

مزیت مطلق این است که وقتی در انجام کاری بهترین سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ و کارآمدترین باشید، می‌توانید کالاها و خدمات بهتر یا بیشتری، نسبت به دیگران، تولید کنید؛ مزیت مطلق به توانایی یک تولید‌کننده در تولید بیشتر محصول یا خدمات، نسبت به سایر رقبا، اشاره دارد.

به عنوان مثال، کشورهایی که زمین‌های کشاورزی غنی‌ای دارند، از مزیت مطلق کشاورزی برخوردارند؛ با این حال، این بدان معنا نیست که آن‌ها از مزیت نسبی نیز برخوردار خواهند بود. اگر کشوری زمین‌های زراعی بسیاری داشته‌، اما هیچ نفتی نداشته باشد و کشور همسایه‌اش به مبادله نفت با غذا تمایلی نداشته‌باشد، در این صورت، کشوری که نفت دارد مزیت نسبی نسبت به نفت، و کشوری که زمین زراعی دارد مزیت نسبی نسبت به غذا خواهد داشت. با وجود این مزیت، کم‌ترین هزینه‌ی فرصت را دارید، ولی لزوما در تولید محصولات یا خدمات با حجم بالاتر یا کیفیت بالاتر توانایی ندارید.

برای درک ‌کردن مفهوم هزینه‌ی فرصت، مثال وکیل و کمک‌وکیل را در نظر می‌گیریم. بین این دو شخص، وکیل در تولید خدمات حقوقی بهتر و همچنین تایپیست سریع‌تری است. در هر دو مورد، وکیل از مزیت مطلق برخوردار است؛ با این حال، ممكن است وکیل هر ساعت ۱۵۰ دلار بابت خدمات حقوقی دریافت کند، در حالی كه کمک‌وکیل بابت کار تایپ ۲۵ دلار در هر ساعت دریافت می‌كند و با ارائه‌ی مشاوره‌ی حقوقی هیچ پولی دریافت نمی‌کند.

اگر وکیل یک روز وقت خود را برای تایپ ‌کردن بگذارد، هزینه‌ی فرصت سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ برای آن‌چه با ارائه ‌نکردن مشاوره‌ی حقوقی از دست خواهد داد، زیاد خواهد بود. بهتر است وکیل با معامله‌ی پرداخت ۲۵ دلار در هر ساعت، کار تایپ ‌کردن را به کمک‌وکیل خود بسپارد.

مزیت نسبی در مقایسه با مزیت رقابتی

مزیت رقابتی این است که شرکتی کالاهایی را با ارزش بالاتر از آن‌چه رقبا می‌توانند ارائه دهند، در اختیار مشتریان قرار می‌دهد.

بیشتر شرکت‌ها روی یکی از این ۳ استراتژی تمرکز دارند:

  1. ارائه‌ی بهترین محصول‌؛
  2. کاهش هزینه در سازمان؛
  3. عرضه‌ کردن محصولاتی برای بازارهای ویژه.

تا به اینجای مطلب با تعریف مزیت نسبی، اهمیت و تفاوت آن با دیگر مزایا آشنا شدید. در ادامه درمورد فواید و معایب مزایای نسبی خواهیم گفت:

فواید مزیت نسبی چیست؟

فواید مزیت نسبی

مزیت نسبی فوایدی دارد، از جمله:

  • هزینه‌ی فرصت کم‌تر و حاشیه‌ی سود بیشتر: کشور یا شرکتی با داشتن مزیت نسبی می‌تواند نیروی کار، سرمایه و منابع خود را روی تولید متمرکز کند که به هزینه‌ی فرصت کم‌تر و در‌ نتیجه حاشیه سود (نسبت سود به فروش شرکت) بیشتری نیاز دارد.
  • افزایش کارایی: شرکت‌ها ترجیح می‌دهند که تولید خود را روی کالاها یا خدماتی که بهره وری بیشتری دارند، متمرکز کنند و سپس آن‌چه به طور مؤثر نمی‌توانند تولید کنند را از شرکای تجاری می‌خرند.
  • مزایای مطلق و رقابتی: شرکت‌هایی که به معاملات بازرگانی مشغول هستند، برای انجام این کار سرمایه‌گذاری می‌کنند. با انجام سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ این کار ممکن است آن‌ها مزیت رقابتی یا حتی مزیت مطلق را کسب کنند.

معایب مزیت نسبی چیست؟

بحث‌هایی علیه مزیت نسبی وجود دارند، از جمله:

  • محدودیت‌های تجاری توسط دولت ایجاد مشکل می‌کند: اگر کشوری خود را از توافق‌نامه‌‌ی تجارت بین‌الملل حذف کند یا دولت تعرفه‌هایی را وضع کند، در این صورت، برای مشاغل وابسته به منابع آن کشور مشکل ایجاد می‌شود.
  • ممکن است هزینه‌ی حمل‌ونقل از این مزیت بیشتر باشد: گرچه شاید هزینه‌های مواد و نیروی کار در‌ خارج از کشور ارزان‌تر از تولید در همان کشور باشد، ممکن است پس‌انداز برای جبران هزینه‌ی حمل‌ونقل کافی نباشد.
  • افزایش تخصص، مقیاس‌بندی را دشوار می‌کند: از دیگر معایب مزیت نسبی دشوار بودن مقیاس بندی است. اگر محصولات و خدمات شما به مهارت‌های خاصی نیاز دارند، ممکن است افزایش اندازه‌ی سازمانی یا تولید دشوار باشد، زیرا یافتن کارکنانی با این تخصص و مهارت‌ها دشوار است.

در این مطلب ابتدا تعریف مزیت نسبی را بررسی کردیم، سپس در ادامه به این موضوع پرداختیم که اهمیت و مزایای مزیت نسبی چیست و چه تفاوتی با دیگر مزایا دارد. در قسمت اخر نیز درمورد معایب مزیت نسبی صحبت کردیم.

سیستم اطلاعات مالی چیست و چه مزایایی دارد؟

در تجارت امروزی، اطلاعات حرف اول را می‌زنند. هر کسب و کار، شرکت یا سازمانی برای رشد و موفقیت نیاز به جمع‌آوری، تحلیل و حفظ اطلاعات مربوط به صنعت و بازار خود دارد. در این میان، اطلاعات مالی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند چرا که در هر صورت، مهم‌ترین معیار برای سنجش و ارزیابی میزان موفقیت یک کسب و کار با اعداد، ارقام و نمودارهای مالی مشخص می‌شود. وظیفه جمع‌آوری، ساماندهی و ذخیره داده‌های مالی بر عهده سیستم اطلاعات مالی (FIS) است. در ادامه بیشتر با مفهوم، اهمیت و اجزای سیستم اطلاعات مالی آشنا می‌شویم.

سیستم اطلاعات مالی چیست

فهرست مطالب

سیستم اطلاعات مالی چیست

سیستم اطلاعات مالی (FIS) چیست؟

سیستم اطلاعات مالی نوعی نرم افزار تجاری است که برای وارد کردن، جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های مالی و حسابداری استفاده می شود.

سیستم اطلاعات مالی (FIS) یک رویکرد سازمان یافته برای جمع آوری و تفسیر اطلاعات است و معمولاً مبتنی بر رایانه و در قالب برنامه و نرم افزار است. یک سیستم اطلاعات مالی خوب برای کسب و کارها و شرکت‌های کوچک و بزرگ ضروری است، زیرا مدیران برای تصمیم گیری در مورد نحوه اداره سازمان به اطلاعات حاصل نیاز دارند.

یک سیستم اطلاعات مالی (FIS) داده های مالی را جمع آوری و تجزیه و تحلیل می‌کند و از آن‌ها برای برنامه ریزی مالی بهینه و پیش بینی تصمیمات و نتایج استفاده می‌نماید. از FIS در کنار سیستم های پشتیبانی تصمیم (DSS) استفاده می‌شود. از آنجایی که سیستم های اطلاعات مالی از حداقل منابع نسبت به حاشیه ایمنی از پیش تعیین شده استفاده می‌کنند، به شرکت‌ها یا سازمان‌ها کمک می‌کنند تا به اهداف مالی خود دست یابند. سیستم اطلاعات مالی را همچنین می‌توان به عنوان یک برنامه ریز مالی برای تجارت الکترونیکی در نظر گرفت که می‌تواند حجم زیادی از داده های بازار و مالی را که از دیتابیس‌های مالی سراسر جهان به دست می‌آیند، تولید کند.

قابلیت های سیستم اطلاعات مالی

یک سیستم اطلاعات مالی خوب باید قابلیت‌های زیر را داشته باشد:

• جمع آوری اطلاعات دقیق، به موقع، کامل و قابل اعتماد

• ارائه گزارشات مدیریتی مناسب و کافی

• پشتیبانی از تهیه و اجرای بودجه

• پشتیبانی از تصمیمات سازمانی و سیاست‌های دولت‌ها

• ارائه مسیر حسابرسی کامل برای تسهیل حسابرسی

ویژگی های سیستم اطلاعات مالی

یک سیستم اطلاعات مالی خوب باید از ویژگی‌های زیر برخوردار باشد:

شفاف و قابل درک باشد: این به معنای بیان واضح و روشن اطلاعات مالی به گونه‌ای است که برای کاربران قابل درک باشد، کاربرانی که عموماً تصور می‌شود دانش معقولی از فعالیت‌های تجاری و اقتصادی دارند.

قابل اطمینان باشد: این بدان معناست که اطلاعات مالی ارائه شده درست، دقیق و کامل هستند (هیچ چیز قابل توجهی از قلم نیفتاده است) و می‌توانند تأیید شوند (به عنوان مثال توسط یک سرمایه گذار بالقوه).

امنیت داشته باشد: سیستم اطلاعات مالی امنیت داده های مالی را فراهم می‌کند به طوری که فقط توسط افراد مجاز قابل استفاده است. این سیستم باید هم احراز هویت و هم امکان کنترل دسترسی را فراهم کند.

کاربردی باشد: این بدان معناست که اطلاعات مالی باید به کاربر کمک کند تا دیدگاهی را شکل دهد، تأیید کند یا شاید اصلاح نماید تا مفید واقع شود. (معمولاً در چارچوب تصمیم گیری، مثلاً آیا باید سرمایه گذاری کنم؟ آیا باید به این تجارت پول قرض بدهم؟ آیا با این شرکت کار کنم؟)

ارائه اطلاعات را ساده کند: نحوه ارائه اطلاعات برای کاربران مهم است. سیستم اطلاعات مالی، اطلاعات را به روشی آسان‌تر و موثرتر در اختیار کاربر قرار می‌دهد.

اجزای سیستم اطلاعات مالی

اجزای سیستم اطلاعات مالی

سیستم اطلاعات مالی به طور کلی از شش جزء اصلی تشکیل شده است: افراد، رویه ها، داده ها، نرم افزار، زیرساخت فناوری اطلاعات و کنترل داخلی.

افراد: افراد همان کاربران سیستم اطلاعات مالی هستند. کاربران داخلی شامل حسابداران و سایر مقامات مالی شرکت هستند. سپس کاربران خارج از سازمان هستند که می‌توانند به اطلاعات مالی دسترسی داشته باشند. از جمله این کاربران خارجی می‌توان به حسابرسان، مشاوران، مقامات و سازمان‌های مالیاتی و غیره اشاره کرد.

رویه ها: منظور از رویه‌ها سیستمی است که برای جمع آوری و پردازش داده ها دنبال می‌شود. دیتابیس یا پایگاه داده برای چنین فرآیندی می‌تواند داخلی (مانند نام کارکنان، ارقام فروش) یا پایگاه داده خارجی (مانند سفارشات مشتری، نرخ مالیاتی و غیره) باشد. ورودی داده‌ها می‌تواند هم دستی و هم خودکار انجام شود.

داده ها: سیستم اطلاعات مالی عمدتاً با انواع داده های مالی و تجاری سروکار دارد. هر داده‌ای که مربوط به امور مالی شرکت باشد، داده های ورودی سیستم اطلاعات مالی خواهد بود. باید دقت داشته باشید که داده های وارد شده دقیق و کامل باشند. نمونه‌هایی از این داده ها شامل دفتر کل، صورتحساب‌ها، سفارش‌ها، حقوق و دستمزد، قبوض پرداختی و غیره می‌شود.

نرم افزار: نرم افزار سیستم اطلاعات مالی کلیه وظایف ذخیره سازی، پردازش، تجزیه و تحلیل، بازیابی و گزارشگری اطلاعات مالی یک شرکت را انجام می‌دهد. این نرم افزار می‌تواند نرم افزار تعمیم یافته‌ای باشد که در بازار موجود است یا ممکن است نرم افزار تخصصی باشد که به طور خاص برای یک شرکت خاص و نیازهای حسابداری آن ایجاد شده است. برخی از این نرم افزارها دارای گزینه‌های کنترل داخلی و ممیزی داخلی نیز هستند و حتی در مدیریت امور مالیاتی کمک می‌کنند.

زیرساخت فناوری اطلاعات: زیرساخت فناوری اطلاعات فقط یک نام فانتزی برای سخت افزار مورد استفاده برای راه اندازی سیستم اطلاعات مالی است. این سخت افزارها می‌توانند شامل رایانه‌ها، لپ‌تاپ‌ها، سرورها، چاپگرها، اسکنرها، سخت‌افزار ذخیره‌سازی ثانویه و غیره باشند. در انتخاب سخت‌افزارهای انتخابی برای سیستم اطلاعات مالی باید دقت کنید که با نرم افزار مورد نظر سازگار باشند.

کنترل‌های داخلی: کنترل‌های داخلی یک سیستم اطلاعات مالی، اقدامات امنیتی است که برای محافظت از داده‌های حساس در آن اتخاذ می‌شوند. این نظارت‌ها می‌توانند به سادگی رمز عبور یا به پیچیدگی شناسایی بیومتریک باشند. سیستم اطلاعات مالی باید دارای کنترل‌های داخلی باشد تا از دسترسی غیرمجاز به رایانه محافظت کرده و دسترسی کاربران مجاز را نیز که شامل برخی از کارمندان داخل سازمان می‌شود محدود نماید.

سیستم اطلاعات مالی شخصی

مدیریت مالی شخصی فرآیندی است که یک فرد یا یک خانواده برای بودجه بندی، پس انداز و صرف منابع پولی در طول زمان، با در نظر گرفتن خطرات مالی مختلف و رویدادهای آتی در زندگی انجام می‌دهد. سیستم اطلاعات مالی شخصی برای مدیریت درست پول و منابع مالی افراد مهم است.

کاربردها، مزایا و امکانات سیستم اطلاعات مالی شخصی را می‌توان در این موارد خلاصه کرد:

• برنامه ریزی مالیاتی و تهیه سوابق مالیاتی

• برنامه ریزی سرمایه گذاری

• سوابق شخصی و استخدامی

• برنامه ریزی بازنشستگی

• سوابق مسکن و پرداخت آب و برق

• برنامه ریزی آموزشی و غیره

سیستم اطلاعات مالی سازمانی

مدیریت مالی سازمانی فرآیند برنامه ریزی، سازماندهی، کنترل و نظارت بر منابع مالی با هدف دستیابی به اهداف و مقاصد سازمانی است و به معنای اعمال اصول کلی مدیریت در منابع مالی پروژه است. در واقع، سیستم اطلاعات مالی سازمانی نرم افزاری است که یک سازمان برای نظارت و کنترل درآمدها، هزینه‌ها و دارایی‌های خود با هدف به حداکثر رساندن سود و تضمین پایداری استفاده می‌کند.

  • به سازمان ها در برنامه ریزی مالی کمک می‌کنند.
  • به سازمان ها در برنامه ریزی و تامین سرمایه و کسب وجوه کمک می‌کنند.
  • به سازمان ها در استفاده و تخصیص مؤثر وجوه دریافتی یا کسب شده کمک می‌کنند.
  • به سازمان ها در اتخاذ تصمیمات مالی حیاتی کمک می‌کنند.
  • به بهبود سودآوری سازمان ها کمک می‌کنند.
  • ارزش کلی شرکت یا سازمان را افزایش می‌دهند.
  • ثبات اقتصادی ایجاد می‌کنند.
  • افراد را تشویق می‌کنند تا پول خود را پس انداز کنند، و این کار به برنامه ریزی مالی شخصی کمک می‌کند.

وظیفه اصلی اطلاعات به طور کلی و اطلاعات مالی به طور اخص، کمک به فرآیند تصمیم گیری است. تصمیم گیری اساساً انتخاب یک سری اقدامات از بین فهرستی از اقدامات تعریف شده و امکان پذیر است که دستیابی به یک هدف را ممکن می‌سازند.

از مزایای سیستم اطلاعات مالی همین بس که فرآیند تصمیم گیری را سریع‌تر، برنامه ریزی سازمانی را بهتر و کسب و کارها را کارآمدتر می‌کند. ضمن اینکه به شرکت‌ها امکان یکپارچگی می‌دهد و برای آن‌ها مزیت رقابتی ایجاد می‌کند.

از جمله کاربردهای سیستم اطلاعات مالی برای سازمان‌ها می‌توان به این موارد اشاره کرد:

• مدیریت تعهدات مالی سازمان‌ها

• جمع‌آوری اطلاعات مالی

• تهیه گزارشات مالی و تحلیلی

• پشتیبانی از تصمیمات و سیاست‌های سازمانی

• تهیه و اجرای بودجه

• تهیه صورت های مالی

• اطلاعات برای بودجه بندی، تجزیه و تحلیل و گزارش

تحلیل داده ها در سیستم اطلاعات مالی

تحلیل داده ها در سیستم اطلاعات مالی

  • بودجه عملیاتی و سرمایه‌ای
  • گزارش سرمایه در گردش
  • گزارشات حسابداری
  • پیش بینی جریان نقدینگی

تجزیه و تحلیل‌های پیش بینی‌های موجود در این برنامه‌ها همچنین ممکن است دقیقاً آنچه را که از یک تعامل تجاری یا معامله‌ای که هنوز انجام نشده است انتظار می‌رود محدود کند.

مدیریت اطلاعات مالی در یک کسب و کار تجارت الکترونیک، برای به دست آوردن حداکثر نتایج عملیاتی در کم‌ترین زمان ممکن، بسیار اهمیت دارد. یک سیستم اطلاعات مالی می‌تواند حجم عظیمی از داده ها را برای عملیات روزانه کسب و کار ارائه دهد. معامله گران و تریدهای بازارهای مالی و همچنین فروشندگان بیشترین تقاضا را برای سیستم اطلاعات مالی دارند، زیرا آن‌ها در محیط های بسیار سریع کار می‌کنند و سیستم‌های محاسباتی بر اساس تقاضای آن‌ها باید با فعالیت‌هایی که درجا و بی درنگ انجام می‌شوند همگام باشند تا به این افراد حرفه‌ای اجازه دهند تا درجا و بی درنگ کارهای خود را انجام دهند.

تحقیق و تفحص در بازار سهام و تحلیل داده‌های سرمایه‌گذاری و تریدینگ، همراه با کلاس‌های دارایی مالی را می‌توان از طریق یک سیستم اطلاعات مالی منتقل کرد. این سیستم همچنین برای کسب و کارهای کوچک‌تر که نیاز به کسب اطلاعات مالی در مورد بازارهای محلی دارند، کار می‌کند. سیستم اطلاعات مالی شکلی از سیستم عامل بلادرنگ است که برای افزایش تبادل اطلاعات مالی کاربرد دارد.

انواع سیستم اطلاعات مالی

سیستم های اطلاعات مالی برنامه های نرم افزاری هستند که به کسب و کارها در مدیریت پول خود کمک می‌کنند. با کمک سیستم اطلاعات مالی می‌توان امور بانکی، حساب‌های پرداختنی و حساب‌های دریافتنی را پیگیری کرد، گزارشات مالی استاندارد مانند صورت سود و زیان تهیه نمود و اطلاعات را در قالب‌های مختلف گزارش کرد. در انتخاب سیستم اطلاعات مالی مهم این است که نیازهای تجاری مدنظر قرار بگیرند و متناسب با این نیازها، سیستم‌های مناسب مورد استفاده قرار بگیرند. در انتخاب سیستم اطلاعات مالی باید این موارد را مدنظر داشته باشید:

سطوح مختلف سیستم اطلاعات مالی

صاحب یک کسب و کار خانگی کوچک به راحتی می‌تواند با بودجه‌ای اندک نیازهای مالی کسب و کار خود را برطرف کند. در گام بعدی، یک نرم افزار حسابداری رده پایین که فقط عملیات‌های حسابداری پایه را پوشش بدهد و امکانات خاصی برای ممیزی مالی نداشته باشد نیز اکتفا می‌کند. بعد از آن سیستم‌های گران قیمت‌تر قرار می‌گیرند که قادر به انجام عملیات‌های بیشتری هستند. در بالاترین سطح، سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ نرم افزارهای ERP یا برنامه ریزی منابع سازمانی قرار دارند که قابلیت‌ها و امکانات پیشرفته زیادی دارند و بر اساس نیازهای کاربران و صنایع مختلف قابل تنظیم هستند.

بنابراین شما می‌توانید با توجه به نیازهای کسب و کار خود، سیستم اطلاعات مالی مناسب را تهیه و استفاده کنید.

ارتقای سیستم اطلاعات مالی

اگر کسب و کار شما به حدی رشد کرده است که نیاز به یک سیستم اطلاعات مالی بهتر را حس می‌کنید، بهتر است قبل از هر تصمیمی مشخص کنید که دقیقا به چه امکاناتی نیاز دارید. از خودتان در مورد مشکلات سیستم فعلی بپرسید، مثلا فقدان اطلاعات در مورد موجودی انبار، ضعف امکانات حسابرسی یا کاربری سخت و پیچیده می‌توانند دلیل خوبی برای ارتقای سیستم اطلاعات مالی فعلی باشند. همچنین باید ببینید چه کارهای دیگری می‌خواهید با سیستم جدید انجام دهید که در سیستم فعلی امکان آن وجود ندارد.

سفارش یک سیستم اطلاعات مالی اختصاصی می‌تواند هزینه زیادی برای شرکت شما داشته باشد، بنابراین باید از امکانات و قابلیت‌های موردنیاز خود اطمینان کامل حاصل کنید.

گزارشگری سیستم اطلاعات مالی

همانند سیستم اطلاعات مالی، سیستم گزارشگری مالی شما نیز باید نیازهای خاص شما را برآورده کند. در ابتدایی‌ترین سطح، گزارشات مالی ممکن است در قالب یک صفحه گسترده مستقل ایجاد شوند. تغییر اعداد به صورت دستی در صفحات گسترده آسان است اما می‌تواند حسابرسی را سخت‌تر کند. اگر این قالب برای شرکت شما مناسب نیست، بسیاری از سیستم های مالی نرم افزار اختصاصی برای تهیه گزارش ارائه می‌دهند که برخی از آن‌ها با صفحه گسترده نیز سازگار هستند. از طرف دیگر، می‌توانید یک سیستم مالی تهیه کنید که اطلاعات را در قالب‌های مختلف ارائه نماید، هرچند این برنامه‌ها هزینه شما را افزایش می‌دهند.

ملاحظات خاص سیستم اطلاعات مالی

ملاحظات خاص سیستم اطلاعات مالی

اگر کسب و کار شما تابع قوانین گزارشگری مالی است (مثلا در شرکت‌های بورسی)، باید مطمئن شوید که سیستم اطلاعات مالی شما به شما در رعایت قوانین کمک می‌کند. اگر پیش‌بینی می‌کنید که کسب ‌و کارتان رشد بیشتری خواهد داشت، باید سیستمی داشته باشید که قابل رشد و ارتقا باشد و با تغییر نیازهایتان سازگار می‌شود. نرم افزاری که خریداری می‌کنید باید قابل اطمینان، ایمن و دقیق باشد و کاربری آسانی داشته باشد. اگر در حال ارتقاء از یک سیستم ساده به سیستمی هستید که باید وظایف بیشتری را انجام دهد و اطلاعات بیشتری را مدیریت سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ کند، پس به یک سیستم اطلاعات مالی پیشرفته مثل نرم افزار حسابداری محک فکر کنید.

تعریف بنگاه اقتصادی چیست و چرا از واژه‌ی بنگاه استفاده می‌شود؟

تعریف بنگاه اقتصادی چیست

اگر برای مطالعه مقاله‌های اقتصاد و کارآفرینی وقت گذاشته باشید، یا خبرهای اقتصادی را پیگیری کنید، احتمالاً بارها اصطلاح بنگاه اقتصادی را شنیده‌اید.

حتی شاید این تعبیر را در فضاهای مختلف به کار هم برده باشید.

اما آیا تا کنون به این نکته توجه کرده‌اید که منظور از بنگاه اقتصادی (به انگلیسی: Economic Firm) چیست و چرا از این اصطلاح استفاده می‌شود؟

تعریف بنگاه اقتصادی و ریشه کلمه بنگاه

اصطلاح بنگاه در فارسی و معادل انگلیسی آن یعنی Firm، واژه‌هایی قدیمی هستند.

این واژه حتی در اشعار فردوسی هم به معنای محل سکونت و اقامت و استقرار به کار رفته است. ظاهراً واژه‌ی Firm از زبان آلمانی وارد انگلیسی شده است و هنوز هم Firma از جمله واژه‌هایی است که در آلمانی به معنای بنگاه اقتصادی و شرکت و کسب و کار و معادل Firm به کار می‌روند.

اما مستقل از تاریخچه‌ی واژه‌ی بنگاه، آن‌چه ما امروز در زبان‌های مختلف تحت عنوان Firm یا بنگاه [اقتصادی] به کار می‌بریم، کاربرد نسبتاً جدیدی است که اقتصاددان‌ها آن‌ را رواج داده‌اند.

با مراجعه به کتابهای اقتصادی می‌توانید تعریف‌های مختلفی از بنگاه اقتصادی پیدا کنید (کتاب نظریه رشد بنگاه نوشته‌ی ادیت پنروز یک کتاب کلاسیک متعلق به نیم قرن قبل است سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ که هنوز هم مرجع خوبی برای تعریف مفهوم بنگاه است).

اما برای ما تعریف ساده‌ی زیر مفید و کافی است:

تعریف بنگاه اقتصادی

بنگاه، یک سازمان یا مجموعه از منابع است که در کنار یکدیگر، محصول (کالا یا خدمت) مشخصی را عرضه و ارائه می‌کنند و آن را با هدف کسب سود اقتصادی، می‌فروشند.

بنگاه با هدف عمر طولانی و فعالیت مستمر کسب و کار تشکیل و تأسیس می‌شود.

منظور از منابع در تعریف بالا، Resource به همان معنای گسترده‌ی آن است.

منابع مالی، منابع انسانی، ابزارهای تولید، دانش فنی و هر چه در خدمت تولید کالا و خدمت قابل استفاده باشد، در فهرست منابع قرار می‌گیرد.

[ درس مرتبط: منابع و مدیریت منابع ]

چند نکته در تعریف بنگاه

همان‌طور که در تعریف مشخص شده، بنگاه باید با هدف کسب سود و فروش خدمات تأسیس شده باشد.

بنابراین یک وزارتخانه یا یک سازمان مردم نهاد یا انجمن فرهنگی که محور اصلی آن کسب درآمد اقتصادی نیست، بنگاه محسوب نمی‌شود.

نکته‌ی دیگر این‌که لازم نیست بنگاه شخصیت حقوقی یا صنفی داشته باشد. اگر چند نفر با هم یک فروشگاه کوچک فروش لباس داشته باشند و هیچ‌نوع شخصیت حقوقی متناسب با این فعالیت هم ایجاد نشده باشد، هم‌چنان از نظر اقتصاددان‌ها ما با یک بنگاه اقتصادی مواجه هستیم.

چرا اقتصاددان‌ها اصطلاح بنگاه را دوست دارند؟

اقتصاددان‌ها علاقه دارند از واژه‌ی بنگاه استفاده کنند و این واژه را به صورت گسترده در نوشته‌ها و گفته‌های آن‌ها، می‌خوانید و می‌بینید.

چون اقتصاددان‌ها با این واژه می‌توانند بخش مهمی از اقتصاد را نام‌گذاری کنند و زیر یک سقف قرار دهند.

در اقتصاد، بنگاه در مقابل خانوار (Family) قرار می‌گیرد (اصطلاح Firms and Families هم تعبیر رایجی در اقتصاد است). خانوارها منابع خود (از جمله اعضای خانواده) را در اختیار بنگاه‌ها قرار می‌دهند و بنگاه‌ها به کمک این منابع، محصول عرضه می‌کنند.

طبیعتاً همان خانوارها، محصول بنگاه‌ها را می‌خرند و برای خرید محصول به بنگاه‌ها پول می‌دهند و بنگاه‌ها هم با آن پول، هزینه‌ی منابعی که از خانوارها دریافت کرده‌اند (از جمله حقوق افراد خانواده) را پرداخت می‌کنند و به این شکل، چرخ اقتصاد می‌چرخد.

اگر بخواهیم این توضیح را در قالب یک نمودار ترسیم کنیم، به تصویر زیر می‌رسیم که به آن مدل دو بخشی اقتصاد گفته می‌شود:

دسترسی کامل به مجموعه درس‌های کارآفرینی برای اعضای ویژه متمم امکان‌پذیر است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.