کندل استیک چیست
کندل استیک یا نمودار شمعی ارز دیجیتال، یک ابزار عالی برای تحلیلگران تکنیکال به شمار می روند. نمودار شمعی می تواند حرکت قیمت را در یک بازه زمانی خاص به شما نشان دهد. این نمودار به دلیل سادگی بسیار زیادی که دارد درک و خواندن آن آسان است و از محبوبیت بسیار زیادی در بین تریدر ها برخوردار می باشد. کندل استیک در واقع بیشترین قیمت، کمترین قیمت و قیمت باز و بسته شدن ارزدیجیتال یا سهام را در یک بازه زمانی خاص نشان می دهد. تاریخچه استفاده از نمودار شمعی به سال 1700 باز می گردد زمانی که معامله گران برنج ژاپنی از آن به عنوان یک روش پیشرفته برای تحلیل قیمت بازار استفاده می کردند.
هر کندل استیک از بدنه و فتیله (سایه) تشکیل شده است. فتیله در واقع به خطوط باریکی که در بالا و پایین بدنه شمع قرار دارند گفته می شود. اگر قیمت بسته شدن در بالای قیمت باز شدن باشد کندل سبز یا سفید تشکیل می شود. و اگر قیمت بسته شدن زیر قیمت باز شدن باشد کندل سیاه یا قرمز تشکیل خواهد شد. به قسمت بین نقاط باز و بسته شدن قیمت، بدنه کندل استیک گفته می شود.
نکاتی که در مورد کندل استیک باید بدانیم
سایه های کندل استیک نشان دهنده قیمت بالا و پایین ارز دیجیتال یا سهام در طول روز یا دوره زمانی خاص می باشند. شکل کندل هایی که در یک دوره زمانی خاص تشکیل می شود با توجه به قیمت های باز و بسته شدن و بیشترین و کمترین قیمت می تواند متفاوت باشد. در واقع می توان گفت که کندل استیک ها احساسات معامله گران را به صورت گرافیکی به تحلیلگران فنی نشان می دهند. یک تحلیل گر فنی با نگاه کردن به کندل ها می تواند نقطه ورود و خروج مناسب در معاملات را تشخیص دهد. البته تنها نمودارهای شمعی برای معامله کردن کافی نیست بلکه باید از ابزارهای دیگری مانند اوسیلاتورها و اندیکاتورها نیز استفاده نمود. استفاده از این روش نه تنها در بازار سهام بلکه در بازار کندلهای نشان دهنده روند نزولی ارزهای دیجیتال، فارکس، قراردادهای آتی نیز کاربرد بسیار زیادی دارد و هر روزه معامله گران زیادی از آن ها به همراه سایر روش های دیگر به خرید و فروش می پردازند.
کندل ها به دو رنگ قرمز(سیاه) یا سبز (سفید) وجود دارند. کندل های شمعی بزرگ سبز یا سفید نشان می دهد که قدرت خریداران بسیار زیاد است. به عبارتی این موضوع نشان دهنده صعودی بودن قیمت می باشد. با این حال باید با توجه به شرایط بازار، آن ها را مورد بررسی قرار داد. به طور مثال اگر در نقطه حمایت یک سهم یک شمع سبز بزرگ تشکیل شود نشان دهنده این است که سطح حمایت مورد نظر بسیار قوی است و به احتمال زیاد قیمت صعودی خواهد شد. کندل های شمعی سیاه یا قرمز بلند، نشان دهنده فشار فروش زیاد است و به عبارتی این نکته را به معامله گران گوشزد می کند که قیمت سهم نزولی خواهد شد. مخصوصاً اگر این کندل در ناحیه مقاومتی سهم یا ارزدیجیتال شکل بگیرد.
مشاهده ویدئو معرفی کاربرد کندل استیک
آشنایی با برخی از الگوهای کندل استیک
الگوهای کندل استیک مهم به معامله گران کمک می کنند که تصمیم بهتری بگیرند. در واقع با بالا و پایین رفتن قیمت ها کندل ها شکل می گیرند. در حالی که این تحرکات قیمت گاهی به گونه ای به نظر می رسد که تصادفی هستند، در صورتی که اینگونه نیست بلکه آن ها الگوهایی را شکل می دهند که برای معامله گران تکنیکال از ارزش بسیار زیادی برخوردار هستند. الگوها را می توان به الگوهای صعودی و یا نزولی تقسیم کرد. الگوهای صعودی نشان می دهد که قیمت به احتمال زیاد رشد خواهد کرد و الگوهای نزولی نشان می دهد که قیمت به احتمال زیاد کاهش می یابد. البته این نکته را بگوییم که هیچ الگوی شمعی نمی تواند تضمین کند که قیمت صعودی یا نزولی می شود بلکه با کمک ابزارها و تکنیک های دیگر، معامله گران می توانند با خیال راحت تری نسبت به خرید و فروش یک ارز دیجیتال یا سهم اقدام کنند. الگوهای شمعی زیادی وجود دارد که توسط کندل ها به وجود می آیند. در ادامه با برخی از این الگوهای مهم که رواج بیشتری دارند و قابل اعتماد تر هستند آشنا می شویم.
فرفره گردان ) spinning top)
این الگو در واقع به شمع هایی اشاره دارد که دارای فتیله های پایین و بالا هستند و از بدنه کوچکی برخوردار می باشند. این الگو نشان می دهد که فروشندگان و خریداران به نوعی دچار تردید هستند. در این کندل ها رنگ بدنه زیاد مهم نیست.
ماروبوزو(marubozo)
این کندل یا نمودار شمعی ارز دیجیتال یا سهام به گونه ای است که در آن هیچ فتیله ای وجود ندارد. در این حالت قیمت های باز شدن و بسته شدن همان قیمت های سقف و کف هستند. در ماروبوزو سیاه یا قرمز، قیمت بسته شدن با قیمت کف و قیمت باز شدن با قیمت سقف برابر است. دیدن این الگو به معامله گر تکنیکال هشدار می دهد که فروشندگان بازار را در دست گرفته اند و بازار روند نزولی خواهد داشت. در ماروبوزو سبز یا سفید قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف و قیمت باز شدن برای قیمت کف است. در واقع این کندل به تحلیلگران این خیر را می دهد که بازار در حال تشکیل یک روند صعودی می باشد. (منبع برای مطالب بیشتر)
دوجی سنگ قبر (grave stone doji)
این کندل در واقع یک فتیله بزرگ در بالا دارد و دارای فتیله ای در پایین نیست و یا اگر هم باشد بسیار کوچک است. ظاهر شدن این کندل استیک نشان می دهد که قدرت فروشندگان در بازار بیشتر است. مخصوصاً اگر در ناحیه مقاومتی یک سهم تشکیل شود از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.
الگوی چکش (hammer)
الگوی چکش یکی از الگوهای بسیار خوب است که می تواند شروع روند صعودی را به تحلیلگران گوشزد کند. این الگو را الگوی پین بار صعودی نیز می نامند. معمولاً در انتهای یک روند نزولی شما می توانید شاهد ظاهر شدن کندل استیک hammer باشید. این کندل دارای کندلهای نشان دهنده روند نزولی بدنه ای در بخش بالایی خود می باشد و یک سایه بلند به اندازه دو سه برابر بدنه در زیر آن وجود دارد. الگوی چکش معکوس نیز برعکس پین بار صعودی است و در انتهای یک روند صعودی شکل می گیرد و نشان می دهد که بازار تمایل به نزول دارد.
الگوی کندل استیک هارامی (harami)
هارامی در زبان ژاپنی به معنی باردار بودن است. در واقع این الگو از دو کندل تشکیل شده و کندل اول که بزرگ تر از کندل دوم است نقش مادر و کندل دوم که کوچک تر است و در دل کندل ظاهر می شود نقش فرزند را دارد. وقتی که روند حرکت سهم کند می شود یا توقف دارد می توان منتظر ظهور این الگوی کندل استیک بود. با توجه به رنگ کندل ها می توان صعودی یا نزولی بودن سهم را پیش بینی کرد. اگر رنگ کندل مادر سفید یا سبز باشد نشان دهنده صعودی بودن بازار است و اگر رنگ کندل استیک مادر قرمز باشد نشان دهنده نزولی بودن بازار است.
12 الگوی رایج کندل استیک بکار رفته در تحلیل تکنیکال:
نمودارهای کندل استیک یکی از رایجترین ابزارهای تکنیکال استفادهشده برای تحلیل الگوهای قیمت هستند. معامله گران و سرمایهگذاران برای قرنها از این نمودارها برای یافتن الگوهایی که محل افزایش قیمت را نشان میدهند، استفاده کردهاند. در این مقاله به بررسی برخی از معروفترین الگوهای کندل استیک همراه با ذکر مثال تصویری میپردازیم.
آموزش ارز دیجیتال به صورت غیرحضوری با کندلهای نشان دهنده روند نزولی جدیدترین و بهترین استراتژیهای روز دنیا
نحوه استفاده از الگوهای کندل استیک:
الگوهای کندل استیک بیشماری وجود دارند که معامله گران میتوانند با استفاده از آنها مناطق سودآور را روی نمودار شناسایی کنند. از این نمودارها میتوان برای معاملهگری روزانه، معاملهگری سوئینگ (swing trading) و حتی معاملهگری پوزیشن طولانیمدت، استفاده کرد. در حالیکه ممکن است برخی از الگوهای کندل استیک در مورد توازن میان خریداران و فروشندگان اطلاعاتی در اختیار ما قرار دهند، دیگر نمودارها نشاندهنده بازگشت، ادامه یا بلاتکلیفی روند هستند.
باید توجه داشت که الگوهای کندل استیک بهخودیخود لزوماً سیگنال خرید یا فروش نیستند. بلکه روشی برای بررسی ساختار بازار هستند و بر وجود یک فرصت در آینده نزدیک دلالت دارند. ازاینرو، بررسی الگوها همیشه مفید است. این میتواند مفهوم الگوی تکنیکال روی نمودار، بازارهای بزرگتر و دیگر فاکتورها باشد.
بهطور خلاصه، الگوهای کندل استیک مانند دیگر ابزارهای تحلیل بازار، زمانی که در ترکیب با دیگر تکنیکها به کار روند، بسیار مفید هستند. این تکنیکها میتوانند شامل روش Wyckoff، نظریه موج Elliot و نظریه Dow باشند. همچنین میتواند اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال (TA) از قبیل خطوط روند، میانگین متحرکها، شاخص قدرت نسبی (RSI)، RSI استوکاستیک، باندهای بولینگر (Bollinger Bands)، ابرهای ایچیموکو (Ichimoku Clouds)، Parabolic SAR یا MACD را شامل شود.
راهنمای جامع الگوی کندل استیک انگلفینگ (پوشاننده)
بر کسی پوشیده نیست که الگوهای کندل استیک بخشی ضروری از تحلیل پرایس اکشن هستند. بنابر اصول پایه تحلیل تکنیکال، این باور وجود دارد که اشکال گوناگون کندل استیک میتوانند سیگنالهایی با درصد موفقیت بالا در نمودار قیمت به ما ارائه دهند. بنابراین، معاملهگران فارکس باید ستآپهای گوناگون کندل استیک که معمولا در بازار رخ میدهند را کاملا بشناسند. در این مقاله درباره یکی از این ساختارهای کندل استیک به طور جامع توضیح خواهیم داد. به این ساختار کندل استیک، الگوی کندل استیک انگلفینگ یا پوشاننده (Engulfing candlestick pattern) گفته میشود. در این مقاله عملکرد این کندل استیک را بررسی میکنیم و یک استراتژی برای ترکیب این الگو با دیگر شکلهای تحلیل پرایس اکشن معرفی خواهیم کرد.
الگوی کندل استیک انگلفینگ چیست؟
الگوی کندل استیک پوشاننده، از دو کندل استیک تشکیل میشود. به همین دلیل در دسته الگوهای کندل استیک دوتایی قرار میگیرد. تشخیص شکل این کندل استیک بسیار آسان است و شامل یک کندل استیک است که توسط کندل استیک بعدی کاملا “پوشانده” میشود. برای به دست آوردن یک الگوی پوشاننده معتبر، اولین کندل استیک باید کاملا داخل بدنه کندل استیک بعدی قرار بگیرد. در زیر، تصویری از یک کندل استیک پوشاننده را میببینید:
به این ترتیب الگوی پوشاننده در نمودار ظاهر میشود. توجه داشته باشید که کندل نزولی به طور کامل توسط بدنه کندل بعدی که صعودی است پوشانده شده است. عکس این قضيه نیز صادق است. كندل اول میتواند صعودی و كندل پوشاننده میتواند نزولی باشد.
حرکت قیمت بعد از ستآپ کندل استیک پوشاننده
قطعا یکی از ویژگی الگوی کندل استیک انگلفینگ تغییر جهت قیمت است . اگر قیمت در حال افزایش باشد و یک الگوی پوشاننده در مسیر صعودی ایجاد شود، این سیگنال را میدهد که احتمالا یک سقف جدید قیمت در حال ساخته شدن است.
برعکس این قضیه نیز امکانپذیر است. اگر قیمت در حال کاهش باشد و یک الگوی پوشاننده روی نمودار ظاهر شود، نشاندهنده این است که قیمت احتمالا در حال تشکیل یک کف جدید است.
انواع الگوهای انگلفینگ در فارکس
همانطور که احتمالا حدس زدهاید، الگوی معاملاتی پوشاننده بسته به جهت روند، به دو نوع متفاوت تقسیم میشود. اولین مورد الگوی پوشاننده صعودی و دیگری الگوی پوشاننده نزولی است. در ادامه به بررسی آنها میپردازیم:
کندل استیک پوشاننده صعودی
الگوی پوشاننده صعودی را میتوان در طول روندهای نزولی یافت. این الگو با یک کندل نزولی در نمودار شروع میشود. سپس این کندل به طور کامل توسط بدنه کندل بعدی در نمودار که صعودی است پوشانده میشود. این الگو یک پتانسیل صعودی در نمودار ایجاد میکند و میتواند روند نزولی فعلی را معکوس کند. در شکل زیر میتوانید طرح الگوی کندل پوشاننده صعودی را ببینید:
توجه کنید که اولین کندل در این الگو، نزولی است و به طور کامل توسط بدنه کندل بعدی که صعودی است دربر گرفته شده است. این عمل الگوی کندل پوشاننده صعودی را ایجاد میکند که بر معکوس شدن روند دلالت دارد. یک الگوی پوشاننده صعودی معتبر پس از مدتی کاهش قیمت، میتواند نشاندهنده آغاز یک حرکت صعودی باشد.
کندل استیک پوشاننده نزولی
الگوی پوشاننده نزولی در مقایسه با پوشاننده صعودی عملکرد متفاوتی دارد. شکلگیری الگوی پوشاننده نزولی در نمودار را میتوان در طول روندهای صعودی پیدا کرد. این الگو با کندلی صعودی شروع میشود. سپس این کندل به طور کامل توسط بدنه کندل بعدی که نزولی است، پوشانده میشود. این الگو پتانسیل قوی برای تغییر روند قیمت در نمودار را ایجاد میکند. به این ترتیب، روند صعودی فعلی ممکن است به یک حرکت نزولی جدید در نمودار تبدیل شود. شکل الگوی پوشاننده نزولی در زیر آمده است:
این بار کندل اول، صعودی است و کندل پوشاننده، نزولی است. بدنه کندل دوم به طور کامل کندل اول را دربر گرفته است که شکل الگوی نزولی پوشاننده روی نمودار را تکمیل میکند. ستآپ کندل پوشاننده نزولی میتواند نشان دهنده شروع یک حرکت نزولی جدید در نمودار باشد.
تاییدیه برای الگوی انگلفینگ برای معامله
تاییدیه در الگوی پوشاننده، توسط کندل بعد از الگو گرفته میشود. برای تایید اعتبار این الگو، بدنه کندل بعدی باید بعد از کندل پوشاننده بسته شود.
یک الگوی پوشاننده معتبر صعودی با کندل سوم (صعودی) ادامه مییابد، که سقف کندل پوشاننده را به سمت بالا میشکند. یک الگوی نزولی معتبر پوشاننده با کندل سوم (نزولی) ادامه مییابد که کف کندل انگلفینگ را به سمت پایین میشکند. تایید الگوی انگلفینگ به این شکل در نمودار ظاهر میشود:
مشاهده میکنید کندلی که بعد از الگو آمده است، کندل تاییدکننده است. وقتی این کندل بعد از یک الگوی پوشاننده چنین حرکتی میکند، تایید کننده اعتبار آن است.
استراتژی معاملاتی بر اساس الگوی انگلفینگ
تا اینجا ساختار کندل استیک پوشاننده به طور کامل بررسی شد. اکنون یک استراتژی معاملاتی مربوط به این الگو آموزش داده میشود.
ورود به معامله با الگوی انگلفینگ
شما بعد از تاییدیه الگوی پوشاننده میتوانید وارد معامله بشوید، یعنی بعد از بسته شدن سومین کندل، کندلی که بعد از کندل پوشاننده شکل میگیرد و قرار است کندل پوشاننده را در جهت حرکت مورد انتظار بشکند. هنگامی که کندل خارج از این سطح بسته میشود، تایید الگو دریافت میشود و میتوان معامله مربوطه را باز کرد.
اگر سناریوی انگلفینگ نزولی باشد، شکست قیمت باید از سطح پایینی بدنه کندل پوشاننده اتفاق بیافتد. به این ترتیب، باید برای معاملهی فروش آماده شد. اگر سناریوی انگلفینگ صعودی باشد، شکست قیمت باید از سطح بالایی بدنه کندل پوشاننده رخ دهد. این بدان معنی است که واکنش ما میتواند در راستای یک معامله صعودی باشد.
حد ضرر در الگوی انگلفینگ
همیشه باید کنترلشده، ریسک کنید. به این ترتیب، معاملات انگلفینگ شما باید همیشه با حد ضرر (Stop Loss) محافظت شوند. حد ضرر باعث تضمین حفظ سرمایه شما میشود و همیشه حداکثر میزانی را که میتوانید در یک معامله از دست بدهید را میدانید. محاسبه ریسک و پاداش قبل از شروع هر معامله به شما در تصمیمگیری در مورد اینکه آیا معامله را انجام دهید یا خیر، کمک میکند.
بهترین مکان برای قرار دادن حد ضرر در یک معامله انگلفینگ خارج از حد الگوی پوشاننده است، به این معنی که اگر ستآپ الگوی پوشاننده صعودی باشد، حد ضرر باید در زیر سایه کندل پوشاننده قرار گیرد. اگر ستآپ الگوی پوشاننده نزولی باشد، حد ضرر باید بالای سایه کندل پوشاننده قرار بگیرد.
در بالا تصویری را مشاهده میکنید که نشان میدهد هنگام معامله با الگوهای پوشاننده صعودی و نزولی در کجا باید حد ضرر خود را قرار دهید. اگر الگو نتواند در جهت مورد نظر حرکت کند و باعث فعال شدن حد ضرر شما شود، یعنی فرض شما در این معامله نادرست بوده است و حد ضرر جلوی وارد شدن ضرر بیشتر به سرمایه شما را گرفته است.
حد سود در الگوی پوشاننده
طبق قانون نانوشته الگوی انگلفینگ، معامله تا زمانی که قیمت به اندازه الگو حرکت نکرده است، باید باز نگه داشته شود. بدین معنی که حداقل حد سود شما از الگوی پوشاننده، باید با فاصله بین نوک بالای سایه کندل و نوک پایین سایه کندل پوشاننده برابر باشد. وقتی قیمت این فاصله را طی کرد، میتوانید کل معامله یا بخشی از آن را ببندید. اگر تصمیم دارید که بخشی از معامله را باز نگه دارید، باید به دقت حرکت قیمت را برای پیدا کردن موقعیت خروج دنبال کنید که شامل شکست کندلهای نشان دهنده روند نزولی حمایت یا مقاومت و شکست خط روند یا کانال میشود. نمودار و الگوهای کندلی نیز در اینجا بسیار مهم هستند. اگر الگوی نموداری یا کندلی خاصی را مشاهده کردید که برخلاف معامله شماست، احتمالا بهتر است معامله خود را ببندید.
الگوی انگلفینگ و استراتژی پرایس اکشن
اکنون با شناخت از الگوی پوشاننده، استراتژی پرایس اکشنی که بر اساس این الگو کندلهای نشان دهنده روند نزولی رسم شده است در شکل زیر قابل مشاهده است:
این نمودار یک ساعته جفت ارز GBP/USD از ۱ تا ۵ ژانویه ۲۰۱۶ است. این تصویر یک الگوی پوشاننده نزولی و برخی قوانین برای معامله آن را نمایش میدهد.
نمودار با افزایش قیمت شروع میشود که با فلش سبز رنگ روی تصویر مشخص شده است. میبینید که قیمت فقط کندلهای صعودی ایجاد میکند. ناگهان شاهد یک کندل نسبتاً بزرگ نزولی هستید که کندل قبلی را کاملاً پوشانده است و وجود الگوی پوشاننده نزولی در نمودار را تایید میکند.
با این حال، قبل از اینکه بتوان در این مورد موضعگیری کرد، باید کندل تأیید ظاهر شود. کندل بعدی در نمودار دوباره نزولی است و در زیر بدنه کندل پوشاننده بسته میشود. این تاییدیه لازم، برای انجام معامله بر اساس الگوی پوشاننده نزولی است. حد ضرر برای این معامله باید بالاتر از سایه بالایی کندل پوشاننده همانطور که در تصویر نشان داده شده است قرار بگیرد.
فلشهای زرد روی نمودار اندازه الگو و نحوه اعمال آن را به عنوان حداقل هدف در نمودار نشان میدهند. این هدف با کندل بعدی که پس از تایید الگوی پوشاننده ظاهر میشود تکمیل میشود.
این معامله میتواند برای کسب سود بیشتر ادامه پیدا کند. میتوان از قوانین پرایس اکشن برای رسیدن به سیگنال خروج نهایی در نمودار استفاده کرد. توجه داشته باشید که قیمت در جفت ارز GBP/USD دو کندل نزولی بزرگ دیگر را در نمودار ایجاد میکند و میتواند سود حاصل از معامله را دو برابر کند. با این حال، کندل بعدی در نمودار یک کندل هامر (چکش) معکوس است که به آن پینبار (Pinbar) نیز گفته میشود. این کندل پتانسیل یک حرکت صعودی قوی را دارد، بنابراین زمانی که تایید الگوی هامر در نمودار ظاهر شد، معامله باید بسته شود.
همانطور که میبینید، کندل بعدی صعودی است و سطح بالایی الگوی هامر را میشکند و اعتبار الگوی هامر معکوس را تأیید میکند، که یک سیگنال خروجی برای معامله فروش ایجاد میکند. معامله انگلفینگ نزولی باید در پایان کندل صعودی که پس از هامر ظاهر میشود، بسته شود. که با فلش قرمز دوم روی نمودار نشان داده شده است. این مثال نشان میدهد که چگونه قوانین پرایس اکشن میتواند به یافتن مناسبترین نقطه خروج در نمودار کمک کنند.
الگوهای پوشاننده در حمایت و مقاومت
یکی دیگر از راههای موثر برای معامله بر اساس الگوی پوشاننده با پرایس اکشن، مشاهده الگو در سطوح کلیدی حمایت و مقاومت است.
اگر قیمت به یک سطح مقاومتی نزدیک شود و در همان زمان یک الگوی پوشاننده نزولی در اطراف آن منطقه ظاهر شود، پتانسیل یک حرکت نزولی بسیار قوی در نمودار ایجاد میشود. همین امر در جهت مخالف نیز صدق میکند. اگر قیمت به یک سطح حمایتی نزدیک شود و در همان زمان یک الگوی پوشاننده صعودی روی نمودار ظاهر شود، پتانسیل یک حرکت صعودی بسیار قوی ایجاد میشود.
این اتفاقات احتمال موفقیت در معاملهگری را افزایش میدهند. بسیاری از اوقات، وقتی این تلاقی تکنیکال را مشاهده میکنید و در لحظه مناسب وارد معامله میشوید، در واقع در ابتدای ظهور یک تغییر روند وارد معامله شدهاید. در شکل زیر عملکرد ترکیب الگوهای پوشاننده با سطوح حمایت و مقاومت قابل مشاهده است:
در تصویر بالا نمودار یک ساعته جفت ارز USD/CHF، از ۱۹ تا ۲۴ فوریه ۲۰۱۶ نمایش داده شده است. این تصویر یک معامله نزولی دیگر را نشان میدهد که پس از تعامل قیمت با یک سطح مقاومتی روانی (منظور عدد صحیح ۱.۰۰۰۰ است) رخ میدهد.
خط افقی سیاه روی تصویر مقاومت روانی بسیار قوی فرانک سوئیس در نرخ برابری ۱.۰۰۰۰ در مقابل دلار آمریکا است. پس از افزایش شدید قیمت، USD/CHF به این سطح مقاومت میرسد و دو بار دیگر آن را تست میکند. بار سوم که قیمت مقاومت را تست میکند، یک کندل نزولی نسبتا بزرگ ایجاد میکند که کندل صعودی قبلی را میبلعد و الگوی پوشاننده نزولی در نمودار ایجاد میکند.
تاییدیه الگوی پوشاننده نزولی، کندل بعدی است که نزولی است و سطح پایینی بدنه کندل پوشاننده را میشکند. بسته شدن کندل تایید، سیگنال فروش را ارائه میدهد.
حد ضرر باید بالاتر از سایه بالایی کندل انگلفینگ قرار بگیرد. این سطح درست بالای ۱.۰۰۰۰ است.
پس از آن قیمت شروع به کاهش میکند. چند کندل بعد، قیمت به حداقل هدف الگو میرسد (فلش های زرد). میتوان بخشی از معامله را در اینجا بست، و بخشی را با پیشبینی کاهش بیشتر قیمت باز نگه داشت.
توجه داشته باشید که در مسیر نزولی، جفت ارز USD/CHF با ساختن سقفها و کفهای پایینتر به مسیر خود ادامه میدهد، که اطمینان از روند نزولی را فراهم میکند. ناگهان، حرکت قیمت رنج (Sideways) میشود و به بالای محدودهای که با خط افقی سیاه و نازک روی نمودار مشخص کردهایم میرود. به محض اینکه قیمت این مقاومت را شکست و بدنه کندل بالای آن بسته شد، معامله باید بسته شود. همانطور که میبینید، یک سقف بالاتر در نمودار ایجاد میشود، که نشان میدهد که روند نزولی ممکن است پایان یافته باشد.
ترکیب سطوح حمایت و مقاومت با الگوی انگلفینگ یک روش معاملاتی عالی بر اساس پرایس اکشن است.
الگوهای سه کندلی
تا به اینجا در مورد الگوهای شمعی پایهای، الگوهای تک کندلی و الگوهای دو کندلی صحبت کردیم؛ نوبتی هم باشد نوبت الگوهای سه کندلی است. برای شناسایی الگوهای سه کندلی ژاپنی، درست مثل موارد قبلی باید به دنبال فرمهای خاصی در چارت باشید که در مجموع از سه کندل تشکیل شده باشد.
این چیزی که به عنوان فرم کندلی از آن صحبت میکنیم، به معاملهگران کمک می کند تا نحوه رفتار آینده قیمت را بهتر پیشبینی کنند.
سه عدد از این الگوها، برگشتی هستند که نشان دهنده پایان روند فعلی و شروع روند جدید در جهت مخالف است.
و سه الگوی شمعی دیگر، الگوهای ادامهدهنده هستند که نشان دهنده یک مکث و سپس ادامه روند فعلی است.
بیایید نگاهی به الگوهای سه کندلی ژاپنی بیندازیم.
ستاره های صبحگاهی و عصرگاهی
ستاره صبحگاهی و ستاره عصرگاهی، الگوهای سه کندلی ای هستند که معمولاً در انتهای روند فعلی شکل میگیرند. اینها نشانههایی سهتایی از برگشت هستند.
ما از الگوی ستاره عصرگاهی، در سمت راست تصویر به عنوان نمونه ای از این دو مورد برای مثال زدن استفاده میکنیم:
- کندل اول صعودی است ، که بخشی از روند صعودی اخیر است.
- کندل دوم بدنه کوچکی دارد که نشان می دهد در بازار می تواند بلاتکلیفی وجود داشته باشد. این شمع می تواند صعودی یا نزولی باشد.
- کندل سوم به منزله تأیید وقوع یک برگشت عمل میکند، زیرا این کندل پایینتر از نصف کندل اول بسته شده است.
الگوهای سه کندلی : سه سرباز سفید و سه کلاغ سیاه
الگوی سه سرباز سفید زمانی شکل می گیرد که سه شمع بلند صعودی در ادامه یک روند نزولی شکل بگیرد و نشان می دهد که یک وارونگی اتفاق افتاده است.
این نوع الگوهای سه کندلی به عنوان یکی از قویترین سیگنالهای صعودی در نظر گرفته می شود، به ویژه هنگامی که بعد از روند نزولی طولانی و پس از تثبیت شدن قیمت رخ داده باشد.
اولین نفر از “سه سرباز” شمع معکوس نامیده می شود. این روند نزولی را به پایان می رساند یا حاکی از آن است که دوره تثبیت روند نزولی به پایان رسیده است.
برای اینکه الگوی سه سرباز سفید معتبر شناخته شود ، شمع دوم باید بزرگتر از بدنه شمع قبلی باشد.
همچنین ، شمع دوم باید نزدیک به high خود بسته شود ، و دارای یک فتیله فوقانی کوچک یا بدون فیتیله باشد.
برای تکمیل الگوی سه سرباز سفید ، آخرین کندل باید حداقل به اندازه شمع دوم باشد و دارای فتیله کوچک یا بدون فتیله باشد.
الگوی کندلی سه کلاغ سیاه درست برعکس سه سرباز سفید است.
الگوی سه کلاغ سیاه وقتی تشکیل می شود که سه شمع نزولی به دنبال یک روند صعودی قوی تشکیل که نشان می دهد یک وارونگی در حال وقوع است.
بدنه شمع دوم باید بزرگتر از شمع اول باشد و باید در Low یا نزدیک آن بسته شود.
سرانجام ، شمع سوم باید به همان اندازه یا بزرگتر از بدن شمع دوم باشد که سایه آن بسیار کوتاه یا بدون سایه است.
برای تکمیل الگوی سه کلاغ سیاه ، آخرین کندل باید حداقل به اندازه شمع دوم باشد و دارای سایه ای کوچک یا بدون سایه باشد.
سه شمع درونی بالا و پایین (Three Inside Up and Down)
فرم تشکیل three inside Up یک الگوی معکوس کردن روند است که در پایین روند نزولی تشکیل میشود.
این الگوی شمعدان سه گانه نشان می دهد که روند نزولی احتمالاً به پایان رسیده و روند صعودی جدیدی آغاز شده است.
برای یک Three Inside Up معتبر، به دنبال این خصوصیات باشید:
- اولین شمع را باید در پایین روند نزولی پیدا کرد و نشانه آن یک کندل نزولی بلند است.
- شمع دوم حداقل باید تا نقطه میانی کندل اول پیش برود.
- شمع سوم برای تأیید اینکه خریداران بر قدرت روند نزولی غلبه کرده اند ، باید بالای High شمع اول بسته شود.
فرم کندل درونی رو به پایین درست برعکس است و در بالای یک روند صعودی یافت می شود.
این بدان معناست که روند صعودی احتمالاً به پایان رسیده و روند نزولی جدیدی آغاز شده است.
جزئیات خبر
باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی فرد در تحلیل جریان گستردهای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل دادههای تحلیل بنیادی ، تحلیل تکنیکال ، اخبار و … هستند.
تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب میگردد و نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصربهفردترین و دقیقترین روشهای این نوع از تحلیل است، به گونهای که میتوان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.
عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است و نمودارهای شمعی ژاپنی میتوانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال ، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است. در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.
علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان میدهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین (open-close-high- low) است.
علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمیترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمیگردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد میشود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالاتمتحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنیها در معاملات خود ازین علم بهره میبردهاند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.
مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان میکند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:
- شیطان را نبین (محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد . شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیکهای کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامهدهنده نیز همین باشد.
- به شیطان گوش نده (به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
- با شیطان صحبت نکن (پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)
در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقالهای به جهان معرفی کرد.
بدنه کندل شمعی ژاپنی
در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل مینامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. بهصورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتیکه قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.
سایه کندل شمعی ژاپنی
هر کندل میتواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده میشود. این خطوط نشاندهنده بالاترین و پایینترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفتهاند. در تحلیل کندل استیک این سایهها نشاندهنده هیجانات بازار است.
سایه بالایی: بالاترین قیمت
سایه پایینی پایینترین قیمت
هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد و در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایهها و یا بلندی و کوتاهی آنها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل میکند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز میتوان کندل فردای بازار را پیشبینی کرد.
شاید با داستان پرنده افسانهای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک میسوزد و از خاکسترش ققنوس تازهای حیات مییابد. در مورد کندلها نیز میتوان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد میگردد و به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل میتواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیشبینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل میشوند.
این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک میپردازیم.
الگوهای بازگشتی کندل استیک
۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز میشود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد .
۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی
این الگو در روند نزولی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز میشود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.
۳- الگوی دو کندلی Matching High
این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل میگردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو میتواند نشاندهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.
۴- الگوی دو کندلی Matching low
این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل میگردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۵- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی
اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچکتر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالیکه در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچکتر است.
هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر میشود. همانطور که میدانیم کندل دوجی نشاندهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و میتواند نشاندهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.
۶- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای میگیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.
۷- الگوی دو کندلی MEETING LINES نزولی
به طور کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل میشود که کندلهایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد میشوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد میکنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونهای که نقطه باز شدن سهم در قیمتهای بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار میگیرد.
۸- الگوی دو کندلی MEETING LINES صعودی
در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد میکنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه میشویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونهای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو میتوانند نشاندهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید میباشند.
۹- الگوی سه کندلی سه سرباز سفید
این الگو که در روند نزولی شکل میگیرد، از مجموعهای از کندلهای تو خالی بلند تشکیلشده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پلهای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۱۰- الگوی سه کندلی سه کلاغ سیاه
این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل میگیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل میشود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت میباشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)
طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کردهاند. این نوع از تحلیل جهت پیشبینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوانند رفتار قیمتی سهم را در هفتهها یا ماههای آتی پیشبینی کنند.
در حقیقت میتوان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روشهای تحلیلی آشکار میشود و نمیتوان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آنها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک میتوانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آنها را در روزهای آتی پیشبینی نماییم.
نتیجهگیری
در حقیقت میتوان گفت که با استفاده از سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار میشود.
میتوان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایهگذاری بلندمدت وارد بازار سهام میشوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن میباشد
دیدگاه شما