کلام آخر دربارۀ استراتژی معاملۀ حجم


کندل بزرگی که با فلش سمت چپ مشخص شده است نشان‌دهندهٔ یک شکاف قیمتی در نمودار جفت ارز پوند بریتانیا به دلار آمریکا (GBP/USD) در بازار فارکس است.

تفاوت معامله‌گر و تحلیل‌گر

تفاوت زیادی بین یک معامله‌گر و یک تحلیلگر بازار وجود دارد. تحلیلگران به کشف حقایق می‌پردازند و معامله‌گران به مدیریت ریسک. این دو مجموعه مهارت یک دنیا از هم فاصله‌دارند. تجربه‌ام ثابت کرده افرادی که سعی می‌کنند در عین معامله‌گر بودن، تحلیلگر هم باشند معمولاً در محکم گرفتن هر دو سمت ریسمان شکست می‌خورند.

● یک تحلیلگر و یک معامله‌گر توانایی همکاری با یکدیگر را دارند، اما قطعاً نقش آن‌ها متفاوت است. یک معامله‌گر پول به بازار تزریق می‌کند و عملکرد خود را به‌سادگی اندازه‌گیری می‌کند؛ اما هدف اصلی یک تحلیلگر درک و کشف آن چیزی است که ممکن است در بازارها رخ دهد. او حقایق را اندازه‌گیری می‌کند.

● یک تحلیلگر قضاوت اشتباه خود را «ضعف بازار» می‌نامد.

● یک معامله‌گر هنگام اشتباه، معاملۀ خود را می‌بندد و به سمت فرصت معاملاتی بعدی حرکت می‌کند. امیدوارم آسیب کمی دیده باشد!! اشتباه، فرض اساسی برای یک معامله‌گر است. یک معامله‌گر زمانی که اشتباه می‌کند و از بازار خارج می‌شود، مایل است به‌اشتباه خود اعتراف کند؛ اما تحلیل‌گر به موقعیت معاملاتی بازکردۀ خود می‌چسبد تا فقط نشان دهد که درست گفته است.

● یک معامله‌گر باید به هر هشداری واکنش نشان دهد و قواعد معاملاتی او می‌گوید: به اخبار توجه کن. بسیاری از تحلیل‌گران با بازار همراه می‌شوند و به‌جای تلاش برای کسب سود در تلاش‌اند تا حرف خود را به اثبات برسانند.< وقت بسیار زیادی را برای یادآوری پیش‌بینی‌های درست خود به دیگران صرف می‌کند>. به همین دلیل آن‌ها معامله‌ای زیان ده را برای همیشه نگه می‌دارند. چراکه خروج کلام آخر دربارۀ استراتژی معاملۀ حجم آن‌ها از معامله با زیان، آن‌ها را مجبور به اعتراف اشتباهشان می‌کند.

● تحلیل‌گران به مطالعۀ صنایع، شرکت‌ها و شرایط اقتصادی می‌پردازند. معامله‌گران (حداقل بیشتر معامله‌گران)، به مطالعۀ رفتار قیمت‌ها می‌پردازند و کمتر به قیمت شرکت اهمیت می‌دهند.

● هنگامی‌که یک تحلیلگر نظر خود را در مورد سهام یا وضعیت کلی بازار تغییر می‌دهد، آن را «تجدیدنظر در پیش‌بینی با توجه به تغییر عوامل بنیادی» نام می‌نهد. وقتی‌که یک معامله‌گر دیدگاه خود را در مورد دادوستد تغییر می‌دهد، آن را «انعطاف‌پذیری برای حفظ سرمایه و بقا» خطاب می‌کند.

من یک چارتیست کلاسیک هستم. من به نمودارها به‌عنوان یک ابزار معاملاتی نگاه می‌کنم، نه روشی برای پیش‌بینی قیمت‌ها. من باور نمی‌کنم که نمودارها بتواند آیندۀ قیمت را دقیقاً پیش‌بینی کند. من معتقدم که نمودارها می‌توانند فرصت‌های منحصربه‌فردی با نسبت بازده بالقوه به ریسک اندک فراهم کنند. به نظر من این تنها ارزش واقعی نمودارها است. ایدۀ ایجاد سناریوهای بزرگ اقتصادی مبتنی بر یک نمودار کاملاً مضحک است.

واقعیت این است که بسیاری از آرایش‌های نموداری به‌خصوص الگوهای نموداری با مدت‌زمان کوتاه‌تر به موفقیت مطلوب نمی‌رسند. به همین علت است که بسیاری از معامله‌گران تازه‌کار از نمودارها استفاده می‌کنند و پس از مدتی ادعا می‌کنند که نمودارها کارایی لازم را ندارد.
الگوهای نموداری ناکام می‌شوند و ظاهر آن‌ها تدریجاً به الگوهای نموداری جدید و بزرگ‌تر بدل می‌شود و این اتفاق دوباره و دوباره و دوباره رخ می‌دهد. من این روند را «بازتعریف نمودار» نام نهاده‌ام. مدت همۀ الگوهای نموداری عظیم از 6 تا 12 ماه است که از ده‌ها الگوی روزانۀ کوتاه‌مدت و صدها الگو با مقیاس زمانی کوچک‌تر که عمدتاً شکست‌خورده‌اند ساخته‌شده است. درنهایت یک الگوی نموداری بالغ می‌شود و یک فرصت بزرگ سودآوری فراهم می‌گردد. این فرصتی است که به دنبال آن هستم.

من به دنبال نمودارهای خاص با نسبت بازده به ریسک 2 به 1، یا 4 به 1 یا حتی بالاتر هستم. من مطمئن نیستم که قیمت در روزها و هفته‌های پیش رو چه عملکردی دارد؛ اما مطمئن هستم این نسبت بازده به ریسک نتایج مثبتی به ارمغان خواهد آورد.

یکی از موانع ذهنی یک معامله‌گر تازه‌کار، ارتباط بین حقیقت یک بازار و کسب سود در یک عملیات معاملاتی است. این دو از هم منفصل هستند. توضیح این مفهوم اندکی دشوار است، اما همۀ سربازان خط مقدم این عرصه دقیقاً می‌دانند در مورد چه چیزی صحبت می‌کنم.

در آخر اگر از پیش‌بینی قیمت‌ها احساس غرور و افتخار می‌کنید، پس معامله کردن بدرد شما نمی‌خورد. اگر این‌چنین هستید، سراغ کاری بروید که شامل سفارشات خرید و فروش نباشد. شاید بتوانید به‌عنوان یک تحلیلگر کار پیدا کنید.

یک‌ ضرب‌المثل دوست‌داشتنی می‌گوید: «هر فردی می‌تواند وارد بازار شود؛ اما چه کسی می‌داند دقیقاً باید چه زمانی خارج شود!» این مثل نمونۀ بارزی از تلفیق دنیای معامله‌گری با دنیای تحلیل‌گری است. معامله‌گر تحلیل‌گر باشید.

در این مطلب نخواستم پا را از تفاوت بین معامله‌گر و تحلیل‌گر فراتر گذارده و به تفاوت بین تحلیل‌گران بنیادی و تکنیکی بپردازم و ایرادات عمدۀ آن‌ها نظیر تعصب، تکبّر و خودرایی را نقد کنم! اما در مقدمۀ کتاب دایره‌المعارف الگوهای نموداری – توماس بولکوفسکی تلویحاً به بخشی از آن‌ها اشاره‌کرده‌ام! هدفم هم نقد یک‌جانبه و یک‌سویه نبود، لطفاً با ذهنی باز این مطالب را مطالعه فرمایید!

استراتژی معاملۀ جفتی/اسپرد

معاملۀ جفتی یک استراتژی معاملاتی است که شامل تطابق یک معاملۀ خرید با یک معاملۀ فروش در دو سهام دارای همبستگی بالا می شود. این استراتژی مبتنی است بر همبستگی تاریخی دو سهم. سهام در معاملۀ جفتی باید دارای یک همبستگی مثبت بالا باشند که نیروی پیشبرندۀ سودهای این استراتژی محسوب می شود.

استراتژی معاملۀ جفتی در زمانیکه معامله گر می تواند یک واگرایی همبستگی را تشخیص دهد بهترین استراتژی محسوب می شود. بر اساس این باور تاریخی که دو اوراق بهادار یک همبستگی معین را حفظ می کنند، هر زمان همبستگی دچار تزلزل می شود باید از این استراتژی استفاده کرد. هرگاه سهامی که در قیمت پایین هستند، افزایش قیمت پیدا کنند و قیمت سهامی که ارزش بالا دارد کاهش پیدا کند، در آن صورت می توان از این استراتژی سود گرفت. سود خالص عبارت است از مجموع سود کسب شده از دو موقعیت معاملاتی.

از استراتژی معاملۀ جفتی می توان در بازار سهام، ارزها، کالاها و حتی آپشن ها استفاده کرد.

معاملۀ اسپرد چیست

معاملۀ اسپرد عبارت است از خرید یک سهام و فروش سهام مرتبط دیگر به عنوان یک واحد. از معاملات اسپرد معمولاً همراه با قراردادهای آتی یا آپشن استفاده می شود تا یک معاملۀ خالص همراه با یک ارزش مثبت که اسپرد نامیده می شود دریافت شود. معاملۀ اسپرد بصورت جفتی انجام می شود که ریسک اجرا را از بین می برد.

مزیت های معاملۀ اسپرد

  • یک فرصت ریسک پایین تر ارائه می دهد.
  • در هنگام انتخاب با دقت معاملات و کنترل دائمی آنها، احتمال گردآوری یک سود کامل در زمان انقضاء افزایش پیدا می کند.
  • معاملات معمولاً 6 تا 21 روز بطور می انجامد که به معنای آن است که سرمایه بطور مداوم برای یک معامله کار می کند.
  • معاملۀ اسپرد فرصت های درآمد باثبات را ارائه می دهد.
  • این یک استراتژی کامل است که در زمان نوسان بازار از آن استفاده می شود.

معایب معاملۀ اسپرد

  • سود پایین تر.

انواع معاملات اسپرد

چند نوع معاملۀ اسپرد وجود دارند:

  • اسپردهای درون کالایی (تقویمی) - یک معاملۀ اسپردی است که شامل خرید همزمان قراردادهای آپشن و آتی که یک تاریخ انقضای مشخص دارند و فروش همان ابزارها در تاریخ انقضای دیگر می شود. این خریدهای انفرادی که تحت عنوان پایه* های اسپرد شناخته می شوند فقط در تاریخ انقضاء تفاوت دارند. آنها متعلق به یک بازار و یک قیمت سهام هستند.
  • اسپردهای درون کالایی - این اسپردها از دو کالای تمایز اما مرتبط تشکیل می شوند که بازتاب دهندۀ ارتباط اقتصادی بین آنها است.
  • اسپردهای آپشن - از قراردهای آپشن متفاوت در کالا یا سهام اصلی یکسان ایجاد می شوند.
  • اسپردهای IRS (سوآپ نرخ بهره) - با پایه هایی در ارزهای متفاوت اما یکسان یا با سررسیدهای مشابه ایجاد می شوند.

* یک معاملۀ اسپرد عبارت است از خرید همزمان یک اوراق بهادار و فروش یک اوراق بهادار مرتبط به عنوان یک واحد که پایه ها نامیده می شود.

آپشن های اسپرد تقویم چیست

اسپرد تقویم یک استراتژی آپشن است که شامل خرید و فروش دو آپشن با قیمت و نوع یکسان اما تاریخ انقضاهای متفاوت می شود.

اسپردهای تقویم و عمودی وجود دارند.

آپشن های اسپرد تقویم

اسپرد تقویم عبارت است از یک استراتژی آتی یا آپشن که شامل باز شدن همزمان یک معاملۀ خرید و یک معاملۀ فروش در یک دارائی اصلی یکسان اما با تاریخ های انتقال متفاوت می شود. معامله گر در استراتژی اسپرد تقویم یک قرارداد بلند مدت تر را می خرد و آپشن نزدیک تر را می فروشد و این خرید و فروش در قیمت یکسان انجام می شوند. اگر برای هر ماه از دو قیمت سهام متفاوت استفاده شود در آن صورت به عنوان یک اسپرد مورب شناخته می شود.

معاملۀ اسپرد تقویم شامل فروش یک آپشن (put option یا call option) با یک تاریخ انقضای نزدیک و همزمان خرید یک آپشن (put option یا call option) با یک تاریخ انقضای طولانی تر می شود. هر دو آپشن از یک نوع هستند و یک قیمت یکسان دارند. همچنین یک اسپرد تقویم وارونه هم وجود دارد که در آنجا معامله گر معاملۀ در جهت مخالف انجام می دهد. برای یک سهام اصلی یکسان، یک آپشن نزدیک تر را می خرد و آپشن طولانی تر را می فروشد.

از منظر تکنیکی، اسپرد تقویم در واقع فرصتی را برای معاملۀ انحراف نوسان افقی فراهم می کند که عبارت است از سطوح متفاوت نوسان در دو نقطه به بطور همزمان. اسپرد تقویم سپس شامل کسب سود از سرعت شتاب انقضای زمان می شود در حالیکه قرار گرفتن در معرض حساسیت یک قیمت آپشن به دارائی اصلی را محدود می کند. انحراف افقی عبارت است از تفاوت سطوح نوسان بین تاریخ های انقضای مختلف.

مثال آپشن های اسپرد تقویم

فرض کنید که سهام شرکت AmerisourceBergen Corp در اواسط آوریل در قیمت 73.05 دلار معامله می شود و معامله گر می تواند وارد اسپرد تقویم زیر بشود:

آپشن کال 73 ژوئن را برای 0.87% بفروشید (87$ برای یک قرارداد)
آپشن کال 73 ژوئیه را برای 1.02% بخرید (102 دلار برای هر قرارداد)

هزینۀ خالص (بدهی) اسپرد بنابراین (1.02 - 0.87) $0.15 (یا 15 دلار برای یک اسپرد) است.

این اسپرد تقویم بیشترین پرداخت را خواهد داشت مشروط به آنکه سهام ABC تا انقضای آپشن در ژوئن بدون تغییر باقی بماند و به این ترتیب معامله گر فرصت پیدا می کند تا حداکثر سود برای آپشنی که فروخته شده است را گردآوری کند. سپس اگر سهام بین آن زمان و انقضای ژوئیه رشد کند، پایۀ دوم سود خواهد کرد.

اگر قیمت در آیندۀ نزدیک دچار نوسان شود، اما بطور کلی رشد کند و تا انقضای ژوئن پایین 85 بسته شود، در آن صورت حرکت ایده آل بازار برای سود رخ داده است. این اجازه خواهد داد تا قرارداد آپشن ژوئن بی ارزش منقضی شود و معامله گر هنوز فرصت داشته باشد که از حرکت صعودی تا انقضای ژوئیه سود کند.

استراتژی های معاملاتی نمودارهای فارکس

معامله گران اغلب از الگوهای نمودار به عنوان یک استراتژی استفاده می کنند.

بازار فارکس رفتاری دارد که الگوها را نشان می دهد. الگوهای نمودار معمولاً در هنگام تغییر روندها و یا هنگامیکه روندها شروع به ایجاد می کنند پدیدار می شوند. الگوهای مشهور عبارتند از الگوهای سر و شانه، الگوهای مثلث، الگوهای پوششی و غیره. در ادامه برخی از آنها را به شما معرفی می کنیم. این الگوها به شما کمک می کنند تا بتوانید روند بازار را تشخیص دهید و معامله انجام دهید.

الگوهای نمودار در فارکس

چندین روش معاملاتی وجود دارند که هر کدام از آنها برای پیدا کردن نقاط ورود به بازار و سطوح توقف ضرر از الگوهای قیمت استفاده می کنند. الگوهای نمودار فارکس شامل سر و شانه و مثلث ها می شوند که به شکلی که به سادگی قابل مشاهده است نقاط ورود به بازار، نقاط توقف ضرر و کسب سود را نشان می دهد.

الگوی نمودار سر و شانه در تحلیل تکنیکی بسیار محبوب است و براحتی می توان آن را تشخیص داد. این الگو از یک خط پایه تشکیل شده است و دارای سه اوج است که اوج میانی از سایرین بلندتر است و دو اوج دیگر اندکی کوتاه تر هستند که در طرفین قرار دارند. معامله گران از الگوی سر و شانه برای پیش بینی حرکت صعودی و نزولی استفاده می کنند.

سر و شانه

الگوی سر و شانه یک الگوی نمودار متمایز است که سطوح مهم و آشکاری را نشان می دهد و از یک شانۀ راست، یک شانۀ چپ و یک رأس تشکیل شده است. الگوی سر و شانه می تواند وارونه هم باشد و شبیه به این تصویر است که الگوی سر و شانۀ معکوس نامید می شود.

مثلث در ابتدای تشکیلش وسیع است اما پس از آنکه معاملات در بازار ادامه پیدا کنند مثلث نیز باریک تر می شود و نقاط مثلث آشکارتر می گردند. باریک تر شدن مثلث به معنای کاهش میزان خرید و فروش است و خط عرضه کاهش پیدا می کند تا به تقاضا برسد.

معاملۀ الگوهای نمودار

در حین انجام تحلیل تکنیکی، از الگوهای نمودار بطور وسیعی در معامله استفاده می شود. مطالعۀ این الگوها برای ایجاد یا استفاده از یک استراتژی معاملاتی مفید است.

فنجان و دسته فنجان و دسته یک الگوی نمودار تکنیکی است که یک فنجان و دسته اش را نشان می دهد. فنجان به شکل U است و دسته اش اندکی نزولی است. مانند این:

فنجان و دسته

بهتر است به موارد زیر در هنگام شناسایی الگوی فنجان و دسته توجه شود:

  • طول: معمولاً فنجانی که بلندتر است و شکل U دارد سیگنال قوی تری می دهد. به فنجان هایی که شکل V دارند اعتنا نکنید.
  • عمق: اساساً فنجان نباید عمیق باشد. به فنجانی که عمیق است اعتنا نکنید. دستۀ فنجان باید در نیمۀ فوقانی فنجان باشد.
  • حجم: حجم باید کاهش پیدا کند همزمان قیمت کاهش پیدا می کند و پایین تر از میانگین در کف فنجان باقی می ماند. سپس همزمان با افزایش قیمت و رسیدن به اوج قبلی، حجم نیز افزایش پیدا می کند.

پرچم یک الگوی قیمت است که بر خلاف روند قیمت غالب موجود در چهارچوب زمانی بزرگ تر، در چهارچوب های زمانی کوچک تر آشکار می شود و مانند پرچم به معامله گر علامت می دهد. الگوی پرچم می تواند روند صعودی (پرچم صعودی) یا روند نزولی (پرچم نزولی) باشد.

الگوی نمودار پرچم

توجه: پرچم ممکن است شبیه به الگوی مثلث یا الگوی گُوِه باشد. توجه داشته باشید که گُوِه معمولاً از پرچم سه گوش و مثلث باریک تر است.

الگوی پرچم پنج مشخصه دارد:

الگوی گُوِه معمولاً نشان دهندۀ همگرایی خطوط روند بالاتر از دوره های معاملاتی 10 تا 50 است که یک سابقۀ خوب قیمت برای پیش بینی وارونگی قیمت محسوب می شود. الگوی گُوِه می تواند علامتی باشد از وارونگی قیمت نزولی یا صعودی. این الگو سه مشخصه دارد:

دو نوع الگوی گُوِه وجود دارند. یکی گُوِه صعودی که وارونگی ریزشی را علامت می دهد و دیگر گُوِه نزولی که وارونگی صعودی را علامت می دهد.

الگوی جفت قله

جفت کف الگوی برعکس جفت قله است. اگر الگوی جفت قله شناسایی شود می تواند بسیار مؤثر باشد اما اگر غلط تشخیص داده شود، معامله گر به اشتباه خواهد افتاد. پس معامله گر باید قبل از رسیدن به تصمیم نهایی خیلی دقت کند.

الگوی جفت کف

جفت کف مانند W است. قیمت دو بار به یک سطح حمایت رسیده است.

کلام آخر دربارۀ استراتژی معاملۀ الگوی نمودار

همۀ الگوها، شاخص های تکنیکی مهمی هستند که به معامله گر کمک می کنند تا بتواند دلیل حرکت قیمت در یک جهت معین را درک کند ضمن اینکه به معامله گر کمک می کنند تا آیندۀ حرکت قیمت را پیش بینی کند. زیرا الگوهای نمودار مشخص کنندۀ سطوح حمایت و مقاومت هستند و در نهایت به معامله گر کمک می کنند تا دربارۀ خرید یا فروش یا بستن معامله اش در زمانیکه روند وارونه می شود تصمیم بگیرد.

نقش شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟

نقش شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟

در بازارهای نوسانی معامله‌گران می‌توانند از جهش‌های بزرگ در قیمت دارایی‌ها استفاده کنند. شکاف‌های قیمتی مناطقی در نمودار هستند که قیمت سهم (یا هر ابزار مالی دیگر) به‌شدت به سمت بالا یا پایین حرکت می‌کند بدون این‌که هیچ معامله‌ای در آن میان انجام شود.

در نتیجه، نمودار دارایی یک شکاف قیمتی در الگوی معمولی قیمت را به‌نمایش می‌گذارد. یک معامله‌گر خلاق می‌تواند از این شکاف‌های قیمتی تفسیر خود را داشته باشد و از آن‌ها برای کسب سود استفاده کند.

برای درک بهتر این مقاله بهتر است قبل از خواندن ادامه متن، مقاله آموزشی «شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.

این مقاله به شما کمک می‌کند تا درک کنید که چرا این شکاف‌های قیمتی رخ می‌دهند و چگونه می‌توانید از آن‌ها برای انجام معاملات سودمند استفاده کنید.
نکات کلیدی:

  • شکاف‌های قیمتی فضایی در نمودار هستند که در نتیجهٔ حرکت قیمت یک ابزار مالی به سمت بالا یا پایین، بدون هیچ‌گونه معامله‌ای در آن بازهٔ زمانی، شکل می‌گیرد.
  • شکاف‌های قیمتی به‌صورت غیرمنتظره و در نتیجهٔ تغییر ارزش سرمایه‌گذاری تشکیل می‌شوند و می‌توانند نتیجهٔ فاکتورهای فاندامنتالی یا تکنیکالی بازار باشند.
  • شکاف‌های قیمتی به‌شکل شکاف شکست (breakaway gaps)، شکاف خستگی (exhaustion gap)، شکاف معمول (common gap) و یا شکاف ادامه‌دهنده (continuation gap) بسته به محل شکل‌گیری آن‌ها در الگوی قیمتی و سیگنالی که صادر می‌کنند، طبقه‌بندی شده‌اند.

مبانی شکاف‌های قیمتی

شکاف‌های قیمتی در نتیجهٔ فاکتورهای بنیادی یا تکنیکالی شکل می‌گیرند. برای مثال، اگر میزان درآمد یک شرکت بسیار بیشتر از آن چیزی باشد که مورد انتظار بود سهام این شرکت با یک شکاف قیمتی به سمت بالا در روز معاملاتی بعدی باز می‌شوند. این بدین معنی است که قیمت سهم در نقطه‌ای بالاتر از نقطهٔ بسته شدن (close) روز قبل باز شده است.

اتفاقی که باعث شکل‌گیری یک شکاف قیمتی شده است. در بازار فارکس، شایعاتی به‌وجود می‌آید که باعث ایجاد فاصله در نرخ (spread) می‌شود تا جایی که یک شکاف قابل‌توجه می‌تواند دیده شود.

به‌طور مشابه، قیمت سهمی که توانسته است یک قلهٔ جدید در روز معاملاتی کنونی ثبت کند می‌تواند در روز معاملاتی بعدی بالاتر از این نقطه باز شود. بنابراین این شکاف قیمتی حاصل فاکتورهای تکنیکالی بوده است.

شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟

شکاف‌های قیمتی می‌توانیم به چهار دسته طبقه‌بندی کنیم:

  • شکاف شکست (breakaway gap) در انتهای یک الگوی قیمتی رخ می‌دهد و سیگنال از شروع یک روند تازه می‌دهد.
  • شکاف خستگی (exhaustion gap) در نزدیکی در انتهای یک الگوی قیمتی رخ داده و سیگنال آخرین تلاش بازار برای ثبت یک قله یا کف جدید را صادر می‌کند.
  • شکاف‌های معمول (common gap) نمی‌توانند در الگوهای قیمتی تشکیل شوند – آن‌ها تنها نشان‌دهندهٔ مناطقی هستند که حرکات بازار شکاف ایجاد کرده است.
  • شکاف ادامه‌دهنده (continuation gap) که همچنین با نام شکاف فرار (runaway gap) نیز شناخته می‌شود در میانهٔ الگوی قیمتی تشکیل شده و نشان‌دهندهٔ هجوم خریداران و فروشندگان به سهم است. خریداران و فروشندگانی که باور دارند که قیمت دارایی در کلام آخر دربارۀ استراتژی معاملۀ حجم آینده به جهتی مشخص حرکت خواهد کرد.

پر کردن شکاف و یا عدم پر کردن آن

وقتی یک شخص می‌گوید که شکاف قیمتی پر شده است حرف او بدین معنی است که قیمت توانسته است به سطح قیمتی پیش از شکل‌گیری شکاف بازگردد. پر شدن شکاف‌های قیمتی اتفاقی نسبتاً معمول است و به دلایل زیر رخ می‌دهد:

  • شور و نشاط غیرمنطقی (Irrational exuberance): جهش اولیهٔ قیمت ممکن است ناشی از دیدگاه خوش‌بینانه یا بدبینانه افراطی در بازار باشد، بنابراین امکان شکل‌گیری یک حرکت اصلاحی (correction) وجود دارد.
  • مقاومت تکنیکالی (Technical resistance): وقتی که قیمت با حرکتی تند به سمت بالا یا پایین حرکت می‌کند، نمی‌تواند هیچ سطح حمایتی یا مقاومتی را پشت سر بگذارد.
  • الگوی قیمتی (Price pattern): از الگوهای قیمتی برای طبقه‌بندی شکاف‌های قیمتی استفاده می‌کنند و با استفاده از این الگوها به بررسی این مطلب می‌پردازند که آیا امکان پر شدن این شکاف‌های قیمتی وجود دارد یا خیر. شکاف‌های خستگی معمولاً پر می‌شود زیرا که آن‌ها نشان‌دهندهٔ انتهای روند قیمت می‌باشند در حالی که شکاف‌های ادامه‌دهنده و شکاف فرار احتمال پایین‌تری برای پر شدن دارند زیرا که آن‌ها تأییدیه‌ای بر ادامه جهت روند کنونی می‌باشند.

زمانی ‌که شکاف‌های قیمتی در همان روز معاملاتی که شکل گرفته‌اند پر می‌شوند، اصطلاحاً آن را محوشدگی شکاف قیمتی (fading) می‌نامیم.

برای مثال، در نظر بگیرید که یک شرکت توانسته است میزان سود به‌ازای هر سهم (Earnings Per Share – EPS) بالایی برای سه ماه خود اعلام کند بنابراین قیمت سهام این شرکت به سمت بالای شکاف ایجاد می‌کنند (بدین معنی که قیمت سهام این شرکت با فاصله‌ای زیاد بالاتر از قیمت بسته شدن روز قبلی باز شده است).

حال در نظر بگیرید که در طی روز مردم با بررسی صورت جریان نقدی (cash flow statement) یک سری ضعف در عملکرد شرکت تشخیص می‌دهند، بنابراین آن‌ها شروع به فروش سهم می‌کنند.

در نهایت قیمت به محدودهٔ بسته شدن روز قبل خود رسیده و شکاف قیمتی را پر می‌کند. بسیاری از معامله‌گران روزانه (day traders) از این استراتژی در فصل انتشار گزارش‌های درآمدی یا دیگر اوقاتی که در آن‌ها شور و نشاط غیرمنطقی در بازار وجود دارد استفاده می‌کنند.

چگونه از شکاف‌های قیمتی استفاده کنیم؟

راه‌هایی زیادی برای بهره بردن از شکاف‌های قیمتی وجود دارند که البته چند استراتژی محبوب‌تر از بقیه آن‌ها است. برخی از معامله‌گران زمانی که فاکتورهای تکنیکالی یا بنیادی احتمال شکل‌گیری گپ در روز معاملاتی بعد را افزایش می‌دهد به خرید می‌پردازند.

برای مثال، پس از انتشار گزارش‌های مثبت درآمدی آن‌ها در ساعات تعطیلی بازار خرید می‌کنند و امیدوارند که قیمت در روز معاملاتی بعدی یک شکست به سمت بالا ایجاد کند.

ممکن است معامله‌گران وارد موقعیت‌های معاملاتی خرید یا فروش نقدینه یا غیرنقدینه (illiquid) در شروع حرکات قیمتی شوند، به این امید که شکاف قیمتی پر شده و روند ادامه‌دار باشد.

برای مثال، معامله‌گران ممکن است ارزی را که هیچ‌گونه مقاومت مهمی را پیش روی خود ندارد و یک شکاف قیمتی به سمت بالا ایجاد کرده است را به سرعت و با نقدینگی پایین خریداری کند.

برخی از معامله‌گران پس از شکل‌گیری قله یا کف قیمتی در نمودار باعث محو شدن شکاف‌های قیمتی می‌شوند (و از دیگر شکل‌های تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند).

برای مثال، اگر قیمت سهام یک شرکت در نتیجهٔ گزارش‌های نظری (speculative report) یک شکاف قیمتی روبه‌بالا بسازد معامله‌گران باتجربه ممکن است با قرارگیری در موقعیت فروش، این شکاف قیمتی را محو کنند.

در آخر، معامله‌گران می‌توانند پس از رسیدن قیمت به سطح حمایتی سابق و پر شدن شکاف قیمتی خرید کنند. مثالی از این استراتژی در زیر آورده شده است.

در ادامه نکات کلیدی را می‌بینید که باید به‌هنگام معامله با استفاده از شکاف‌های قیمتی به‌خاطر بسپارید:

  • زمانی که قیمت سهم شروع به پر کردن شکاف قیمتی کرد به‌ندرت در آن نقطه توقف می‌کند زیرا معمولاً هیچ‌گونه سطح حمایتی یا مقاومتی نزدیک به آن وجود ندارد. شکاف‌های خستگی و شکاف‌های ادامه‌دهنده حرکت قیمت در دو جهت متفاوت را پیش‌بینی می‌کنند – بنابراین از طبقه‌بندی نوع شکافی که می‌خواهید از آن استفاده کنید اطمینان داشته باشید.
  • سرمایه‌گذاران خرد (retail investors)‌ کسانی هستند که معمولاً از شور و نشاط افراطی بازار استفاده می‌کنند هرچند مؤسسات سرمایه‌گذاری نیز ممکن است از این شکاف‌ها برای کمک به پرتفوی خود استفاده کنند. بنابراین زمانی که از این اندیکاتور استفاده می‌کنید هوشیار بوده و پیش از ورود به هرگونه پوزیشن معاملاتی، صبر کنید تا قیمت بتواند شکست را انجام دهد.
  • حتماً به بررسی حجم معاملاتی بپردازید. در شکاف‌های فرار حجم معاملاتی باید بالا باشد در حالی که در شکاف‌های خستگی باید با حجم معاملاتی پایینی روبه‌رو شویم.

مثالی از معامله با استفاده از شکاف قیمتی

برای جمع‌بندی ایده‌ها و مفاهیم ذکر شده بیایید به یک سیستم معاملاتی شکاف‌های قیمتی که برای بازار فارکس طراحی شده است نگاهی بیاندازیم. این سیستم از شکاف قیمتی برای پیش‌بینی بازگشت به سطوح قبلی قیمت استفاده می‌کند. قوانین این سیستم در ادامه آمده است.

  1. معامله باید همواره در جهت روند اصلی قیمت انجام شود (نمودار ساعتی بررسی شود)
  2. ارز مورد نظر باید یک شکاف قیمتی مهم به سمت بالا یا پایین یک سطح مقاومتی کلیدی در نمودار 30 دقیقه‌ای داشته باشد.
  3. قیمت باید به سطح مقاومت اصلی برگردد. این نشان می‌دهد که شکاف قیمتی پر شده است و قیمت به سطح مقاومت پیشین خود بازگشته و آن را تبدیل به یک حمایت کرده است.
  4. باید کندلی شکل بگیرد که نشان‌دهندهٔ ادامهٔ حرکت قیمت در جهت شکاف قیمتی باشد. این موضوع به ما کمک می‌کند تا از قدرت منطقهٔ حمایتی اطمینان بیشتری حاصل کنیم.

به دلیل اینکه بازار فارکس یک بازار 24 ساعته است (از ساعت 5 عصر به وقت شرقی آغاز شده و تا ساعت 4 عصر در روز جمعه به وقت شرقی باز می‌ماند) شکاف‌های قیمتی در بازار فارکس به‌شکل کندل‌های بزرگ به‌نمایش درمی‌آیند.

این کندل‌های بزرگ معمولاً به‌خاطر انتشار یک گزارش که سبب حرکات تند قیمت با نقدینگی پایین می‌شوند شکل می‌گیرند. در بازار فارکس تنها شکاف‌های قیمتی قابل مشاهده زمانی هستند که بازار پس از تعطیلات آخر هفته دوباره باز می‌شود.

بیایید نگاهی به این سیستم در نمودار زیر بیاندازیم:

نقش شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟

کندل بزرگی که با فلش سمت چپ مشخص شده است نشان‌دهندهٔ یک شکاف قیمتی در نمودار جفت ارز پوند بریتانیا به دلار آمریکا (GBP/USD) در بازار فارکس است.

کندل بزرگی که با فلش سمت چپ مشخص شده است نشان‌دهندهٔ یک شکاف قیمتی در نمودار جفت ارز پوند بریتانیا به دلار آمریکا (GBP/USD) در بازار فارکس است.

این به‌شکل یک شکاف قیمتی معمول نیست اما عدم وجود نقدینگی بین قیمت‌ها آن را شبیه به شکاف‌های معمول می‌کند. توجه کنید که چگونه این سطوح به‌عنوان حمایت‌ها و مقاومت‌های قدرتمند ایفای نقش می‌کنند.

می‌توانیم در شکل فوق ببینیم که قیمت یک شکاف قیمتی به بالای یک محدودهٔ قدرتمند تثبیتی مقاومتی ایجاد کرده، به آن سطح برگشته و آن را پر کرده است و در نهایت، مسیر خود به سمت بالا پیش از تغییر جهت حرکت ادامه داده است.

می‌توانیم ببینیم که یک سطح حمایتی کوچک در پایین شکاف قیمتی وجود دارد، که این حمایت کوچک تا محدودهٔ حمایتی پیشین (جایی که ما وارد معامله خرید شدیم) ادامه پیدا کرده است.

یک معامله‌گر می‌تواند همچنین از نقطهٔ چرخش حرکات قیمت تا محدودهٔ حمایتی مورد نظر وارد یک معامله فروش شود، اگر بتواند شکل‌گیری نقطهٔ قله در قیمت را تشخیص دهد.

نکتهٔ مهم: شکاف‌های قیمتی به دلیل نقدینگی پایین و نوسانات بالا ریسکی می‌باشند اما اگر به‌درستی برای معامله مورد استفاده قرار بگیرند می‌توانند فرصت‌هایی برای کسب سود سریع را در اختیار ما قرار دهند.

جمع‌بندی

افرادی که به بررسی و مطالعهٔ فاکتورهای ایجادکنندهٔ شکاف‌های قیمتی پرداخته و می‌توانند این شکاف‌ها را به‌درستی تشخیص دهند احتمال بالایی از موفقیت را پیش روی خود می‌بینند. هرچند، همواره یک معامله وجود دارد که مطابق میل شما پیش نخواهد رفت.

برای اینکه از چنین حالاتی پیش‌گیری کنید باید ابتدا به بررسی شبکه ارتباطات الکترونیک (electronic communication network – ECN) و حجم معاملاتی (volume) بپردازید. این دو مورد به شما اطلاعاتی در خصوص محل قرارگیری معاملات مختلف می‌دهد.

اگر یک مقاومت با حجم معاملاتی بالا را می‌بینید که از پر شدن شکاف قیمتی جلوگیری می‌کند، به بررسی دوبارهٔ معاملهٔ خود بپردازید و اگر در خصوص این موقعیت مطمئن نیستید وارد هیچ معامله‌ای نشوید.

شما باید از پایان یافتن رالی قیمتی نیز اطمینان حاصل کنید. شور و نشاط غیرمنطقی شکل‌گرفته در بازار لزوماً توسط بازار اصلاح نمی‌شوند.
ممکن است برخی از سهام‌ها سال‌ها به حرکت صعودی خود ادامه داده، ارزشی بیشتر از ارزش واقعی خود داشته باشند و شایعات اثر زیادی بر میزان معاملهٔ آن‌ها داشته باشند بدون آنکه هیچ‌گونه حرکت اصلاحی‌ای در بازار شکل بگیرد.

پیش از ورود به موقعیت‌های معاملاتی مطمئن شوید که افت حجم معاملاتی در بازار صورت پذیرفته است. در آخر، همواره از یک دستور استاپ حفاظتی (stop-loss order) در معاملات‌تان استفاده کنید.

یکی از بهترین مکان‌ها برای قرار دادن دستور استاپ حفاظتی سطوح پایینی نقاط حمایت کلیدی است. البته شما می‌توانید از درصدها نیز استفاده کنید برای مثال می‌توانید دستور استاپ حفاظتی را 8% پایین‌تر از نقطه ورود قرار دهید.

اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید می‌توانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.

شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش داده‌اید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.

مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاس‌های آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاس‌ها متعاقبا از طریق وب‌سایت اعلام خواهد شد.)

تیم تحریریه دیجی کوینر

این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.

نقش شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟

نقش شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟

در بازارهای نوسانی معامله‌گران می‌توانند از جهش‌های بزرگ در قیمت دارایی‌ها استفاده کنند. شکاف‌های قیمتی مناطقی در نمودار هستند که قیمت سهم (یا هر ابزار مالی دیگر) به‌شدت به سمت بالا یا پایین حرکت می‌کند بدون این‌که هیچ معامله‌ای در آن میان انجام شود.

در نتیجه، نمودار دارایی یک شکاف قیمتی در الگوی معمولی قیمت را به‌نمایش می‌گذارد. یک معامله‌گر خلاق می‌تواند از این شکاف‌های قیمتی تفسیر خود را داشته باشد و از آن‌ها برای کسب سود استفاده کند.

برای درک بهتر این مقاله بهتر است قبل از خواندن ادامه متن، مقاله آموزشی «شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.

این مقاله به شما کمک می‌کند تا درک کنید که چرا این شکاف‌های قیمتی رخ می‌دهند و چگونه می‌توانید از آن‌ها برای انجام معاملات سودمند استفاده کنید.
نکات کلیدی:

  • شکاف‌های قیمتی فضایی در نمودار هستند که در نتیجهٔ حرکت قیمت یک ابزار مالی به سمت بالا یا پایین، بدون هیچ‌گونه معامله‌ای در آن بازهٔ زمانی، شکل می‌گیرد.
  • شکاف‌های قیمتی به‌صورت غیرمنتظره و در نتیجهٔ تغییر ارزش سرمایه‌گذاری تشکیل می‌شوند و می‌توانند نتیجهٔ فاکتورهای فاندامنتالی یا تکنیکالی بازار باشند.
  • شکاف‌های قیمتی به‌شکل شکاف شکست (breakaway gaps)، شکاف خستگی (exhaustion gap)، شکاف معمول (common gap) و یا شکاف ادامه‌دهنده (continuation gap) بسته به محل شکل‌گیری آن‌ها در الگوی قیمتی و سیگنالی که صادر می‌کنند، طبقه‌بندی شده‌اند.

مبانی شکاف‌های قیمتی

شکاف‌های قیمتی در نتیجهٔ فاکتورهای بنیادی یا تکنیکالی شکل می‌گیرند. برای مثال، اگر میزان درآمد یک شرکت بسیار بیشتر از آن چیزی باشد که مورد انتظار بود سهام این شرکت با یک شکاف قیمتی به سمت بالا در روز معاملاتی بعدی باز می‌شوند. این بدین معنی است که قیمت سهم در نقطه‌ای بالاتر از نقطهٔ بسته شدن (close) روز قبل باز شده است.

اتفاقی که باعث شکل‌گیری یک شکاف قیمتی شده است. در بازار فارکس، شایعاتی به‌وجود می‌آید که باعث ایجاد فاصله در نرخ (spread) می‌شود تا جایی که یک شکاف قابل‌توجه می‌تواند دیده شود.

به‌طور مشابه، قیمت سهمی که توانسته است یک قلهٔ جدید در روز معاملاتی کنونی ثبت کند می‌تواند در روز معاملاتی کلام آخر دربارۀ استراتژی معاملۀ حجم بعدی بالاتر از این نقطه باز شود. بنابراین این شکاف قیمتی حاصل فاکتورهای تکنیکالی بوده است.

شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟

شکاف‌های قیمتی می‌توانیم به چهار دسته طبقه‌بندی کنیم:

  • شکاف شکست (breakaway gap) در انتهای یک الگوی قیمتی رخ می‌دهد و سیگنال از شروع یک روند تازه می‌دهد.
  • شکاف خستگی (exhaustion gap) در نزدیکی در انتهای یک الگوی قیمتی رخ داده و سیگنال آخرین تلاش بازار برای ثبت یک قله یا کف جدید را صادر می‌کند.
  • شکاف‌های معمول (common gap) نمی‌توانند در الگوهای قیمتی تشکیل شوند – آن‌ها تنها نشان‌دهندهٔ مناطقی هستند که حرکات بازار شکاف ایجاد کرده است.
  • شکاف ادامه‌دهنده (continuation gap) که همچنین با نام شکاف فرار (runaway gap) نیز شناخته می‌شود در میانهٔ الگوی قیمتی تشکیل شده و نشان‌دهندهٔ هجوم خریداران و فروشندگان به سهم است. خریداران و فروشندگانی که باور دارند که قیمت دارایی در آینده به جهتی مشخص حرکت خواهد کرد.

پر کردن شکاف و یا عدم پر کردن آن

وقتی یک شخص می‌گوید که شکاف قیمتی پر شده است حرف او بدین معنی است که قیمت توانسته است به سطح قیمتی پیش از شکل‌گیری شکاف بازگردد. پر شدن شکاف‌های قیمتی اتفاقی نسبتاً معمول است و به دلایل زیر رخ می‌دهد:

  • شور و نشاط غیرمنطقی (Irrational exuberance): جهش اولیهٔ قیمت ممکن است ناشی از دیدگاه خوش‌بینانه یا بدبینانه افراطی در بازار باشد، بنابراین امکان شکل‌گیری یک حرکت اصلاحی (correction) وجود دارد.
  • مقاومت تکنیکالی (Technical resistance): وقتی که قیمت با حرکتی تند به سمت بالا یا پایین حرکت می‌کند، نمی‌تواند هیچ سطح حمایتی یا مقاومتی را پشت سر بگذارد.
  • الگوی قیمتی (Price pattern): از الگوهای قیمتی برای طبقه‌بندی شکاف‌های قیمتی استفاده می‌کنند و با استفاده از این الگوها به بررسی این مطلب می‌پردازند که آیا امکان پر شدن این شکاف‌های قیمتی وجود دارد یا خیر. شکاف‌های خستگی معمولاً پر می‌شود زیرا که آن‌ها نشان‌دهندهٔ انتهای روند قیمت می‌باشند در حالی که شکاف‌های ادامه‌دهنده و شکاف فرار احتمال پایین‌تری برای پر شدن دارند زیرا که آن‌ها تأییدیه‌ای بر ادامه جهت روند کنونی می‌باشند.

زمانی ‌که شکاف‌های قیمتی در همان روز معاملاتی که شکل گرفته‌اند پر می‌شوند، اصطلاحاً آن را محوشدگی شکاف قیمتی (fading) می‌نامیم.

برای مثال، در نظر بگیرید که یک شرکت توانسته است میزان سود به‌ازای هر سهم (Earnings Per Share – EPS) بالایی برای سه ماه خود اعلام کند بنابراین قیمت سهام این شرکت به سمت بالای شکاف ایجاد می‌کنند (بدین معنی که قیمت سهام این شرکت با فاصله‌ای زیاد بالاتر از قیمت بسته شدن روز قبلی باز شده است).

حال در نظر بگیرید که در طی روز مردم با بررسی صورت جریان نقدی (cash flow statement) یک سری ضعف در عملکرد شرکت تشخیص می‌دهند، بنابراین آن‌ها شروع به فروش سهم می‌کنند.

در نهایت قیمت به محدودهٔ بسته شدن روز قبل خود رسیده و شکاف قیمتی را پر می‌کند. بسیاری از معامله‌گران روزانه (day traders) از این استراتژی در فصل انتشار گزارش‌های درآمدی یا دیگر اوقاتی که در آن‌ها شور و نشاط غیرمنطقی در بازار وجود دارد استفاده می‌کنند.

چگونه از شکاف‌های قیمتی استفاده کنیم؟

راه‌هایی زیادی برای بهره بردن از شکاف‌های قیمتی وجود دارند که البته چند استراتژی محبوب‌تر از بقیه آن‌ها است. برخی از معامله‌گران زمانی که فاکتورهای تکنیکالی یا بنیادی احتمال شکل‌گیری گپ در روز معاملاتی بعد را افزایش می‌دهد به خرید می‌پردازند.

برای مثال، پس از انتشار گزارش‌های مثبت درآمدی آن‌ها در ساعات تعطیلی بازار خرید می‌کنند و امیدوارند که قیمت در روز معاملاتی بعدی یک شکست به سمت بالا ایجاد کند.

ممکن است معامله‌گران وارد موقعیت‌های معاملاتی خرید یا فروش نقدینه یا غیرنقدینه (illiquid) در شروع حرکات قیمتی شوند، به این امید که شکاف قیمتی پر شده و روند ادامه‌دار باشد.

برای مثال، معامله‌گران ممکن است ارزی را که هیچ‌گونه مقاومت مهمی را پیش روی خود ندارد و یک شکاف قیمتی به سمت بالا ایجاد کرده است را به سرعت و با نقدینگی پایین خریداری کند.

برخی از معامله‌گران پس از شکل‌گیری قله یا کف قیمتی در نمودار باعث محو شدن شکاف‌های قیمتی می‌شوند (و از دیگر شکل‌های تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند).

برای مثال، اگر قیمت سهام یک شرکت در نتیجهٔ گزارش‌های نظری (speculative report) یک شکاف قیمتی روبه‌بالا بسازد معامله‌گران باتجربه ممکن است با قرارگیری در موقعیت فروش، این شکاف قیمتی را محو کنند.

در آخر، معامله‌گران می‌توانند پس از رسیدن قیمت به سطح حمایتی سابق و پر شدن شکاف قیمتی خرید کنند. مثالی از این استراتژی در زیر آورده شده است.

در ادامه نکات کلیدی را می‌بینید که باید به‌هنگام معامله با استفاده از شکاف‌های قیمتی به‌خاطر بسپارید:

  • زمانی که قیمت سهم شروع به پر کردن شکاف قیمتی کرد به‌ندرت در آن نقطه توقف می‌کند زیرا معمولاً هیچ‌گونه سطح حمایتی یا مقاومتی نزدیک به آن وجود ندارد. شکاف‌های خستگی و شکاف‌های ادامه‌دهنده حرکت قیمت در دو جهت متفاوت را پیش‌بینی می‌کنند – بنابراین از طبقه‌بندی نوع شکافی که می‌خواهید از آن استفاده کنید اطمینان داشته باشید.
  • سرمایه‌گذاران خرد (retail investors)‌ کسانی هستند که معمولاً از شور و نشاط افراطی بازار استفاده می‌کنند هرچند مؤسسات سرمایه‌گذاری نیز ممکن است از این شکاف‌ها برای کمک به پرتفوی خود استفاده کنند. بنابراین زمانی که از این اندیکاتور استفاده می‌کنید هوشیار بوده و پیش از ورود به هرگونه پوزیشن معاملاتی، صبر کنید تا قیمت بتواند شکست را انجام دهد.
  • حتماً به بررسی حجم معاملاتی بپردازید. در شکاف‌های فرار حجم معاملاتی باید بالا باشد در حالی که در شکاف‌های خستگی باید با حجم معاملاتی پایینی روبه‌رو شویم.

مثالی از معامله با استفاده از شکاف قیمتی

برای جمع‌بندی ایده‌ها و مفاهیم ذکر شده بیایید به یک سیستم معاملاتی شکاف‌های قیمتی که برای بازار فارکس طراحی شده است نگاهی بیاندازیم. این سیستم از شکاف قیمتی برای پیش‌بینی بازگشت به سطوح قبلی قیمت استفاده می‌کند. قوانین این سیستم در ادامه آمده است.

  1. معامله باید همواره در جهت روند اصلی قیمت انجام شود (نمودار ساعتی بررسی شود)
  2. ارز مورد نظر باید یک شکاف قیمتی مهم به سمت بالا یا پایین یک سطح مقاومتی کلیدی در نمودار 30 دقیقه‌ای داشته باشد.
  3. قیمت باید به سطح مقاومت اصلی برگردد. این نشان می‌دهد که شکاف قیمتی پر شده است و قیمت به سطح مقاومت پیشین خود بازگشته و آن را تبدیل به یک حمایت کرده است.
  4. باید کندلی شکل بگیرد که نشان‌دهندهٔ ادامهٔ حرکت قیمت در جهت شکاف قیمتی باشد. این موضوع به ما کمک می‌کند تا از قدرت منطقهٔ حمایتی اطمینان بیشتری حاصل کنیم.

به دلیل اینکه بازار فارکس یک بازار 24 ساعته است (از ساعت 5 عصر به وقت شرقی آغاز شده و تا ساعت 4 عصر در روز جمعه به وقت شرقی باز می‌ماند) شکاف‌های قیمتی در بازار فارکس به‌شکل کندل‌های بزرگ به‌نمایش درمی‌آیند.

این کندل‌های بزرگ معمولاً به‌خاطر انتشار یک گزارش که سبب حرکات تند قیمت با نقدینگی پایین می‌شوند شکل می‌گیرند. در بازار فارکس تنها شکاف‌های قیمتی قابل مشاهده زمانی هستند که بازار پس از تعطیلات آخر هفته دوباره باز می‌شود.

بیایید نگاهی به این سیستم در نمودار زیر بیاندازیم:

نقش شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟

کندل بزرگی که با فلش سمت چپ مشخص شده است نشان‌دهندهٔ یک شکاف قیمتی در نمودار جفت ارز پوند بریتانیا به دلار آمریکا (GBP/USD) در بازار فارکس است.

کندل بزرگی که با فلش سمت چپ مشخص شده است نشان‌دهندهٔ یک شکاف قیمتی در نمودار جفت ارز پوند بریتانیا به دلار آمریکا (GBP/USD) در بازار فارکس است.

این به‌شکل یک شکاف قیمتی معمول نیست اما عدم وجود نقدینگی بین قیمت‌ها آن را شبیه به شکاف‌های معمول می‌کند. توجه کنید که چگونه این سطوح به‌عنوان حمایت‌ها و مقاومت‌های قدرتمند ایفای نقش می‌کنند.

می‌توانیم در شکل فوق ببینیم که قیمت یک شکاف قیمتی به بالای یک محدودهٔ قدرتمند تثبیتی مقاومتی ایجاد کرده، به آن سطح برگشته و آن را پر کرده است و در نهایت، مسیر خود به سمت بالا پیش از تغییر جهت حرکت ادامه داده است.

می‌توانیم ببینیم که یک سطح حمایتی کوچک در پایین شکاف قیمتی وجود دارد، که این حمایت کوچک کلام آخر دربارۀ استراتژی معاملۀ حجم تا محدودهٔ حمایتی پیشین (جایی که ما وارد معامله خرید شدیم) ادامه پیدا کرده است.

یک معامله‌گر می‌تواند همچنین از نقطهٔ چرخش حرکات قیمت تا محدودهٔ حمایتی مورد نظر وارد یک معامله فروش شود، اگر بتواند شکل‌گیری نقطهٔ قله در قیمت را تشخیص دهد.

نکتهٔ مهم: شکاف‌های قیمتی به دلیل نقدینگی پایین و نوسانات بالا ریسکی می‌باشند اما اگر به‌درستی برای معامله مورد استفاده قرار بگیرند می‌توانند فرصت‌هایی برای کسب سود سریع را در اختیار ما قرار دهند.

جمع‌بندی

افرادی که به بررسی و مطالعهٔ فاکتورهای ایجادکنندهٔ شکاف‌های قیمتی پرداخته و می‌توانند این شکاف‌ها را به‌درستی تشخیص دهند احتمال بالایی از موفقیت را پیش روی خود می‌بینند. هرچند، همواره یک معامله وجود دارد که مطابق میل شما پیش نخواهد رفت.

برای اینکه از چنین حالاتی پیش‌گیری کنید باید ابتدا به بررسی شبکه ارتباطات الکترونیک (electronic communication network – ECN) و حجم معاملاتی (volume) بپردازید. این دو مورد به شما اطلاعاتی در خصوص محل قرارگیری معاملات مختلف می‌دهد.

اگر یک مقاومت با حجم معاملاتی بالا را می‌بینید که از پر شدن شکاف قیمتی جلوگیری می‌کند، به بررسی دوبارهٔ معاملهٔ خود بپردازید و اگر در خصوص این موقعیت مطمئن نیستید وارد هیچ معامله‌ای نشوید.

شما باید از پایان یافتن رالی قیمتی نیز اطمینان حاصل کنید. شور و نشاط غیرمنطقی شکل‌گرفته در بازار لزوماً توسط بازار اصلاح نمی‌شوند.
ممکن است برخی از سهام‌ها سال‌ها به حرکت صعودی خود ادامه داده، ارزشی بیشتر از ارزش واقعی خود داشته باشند و شایعات اثر زیادی بر میزان معاملهٔ آن‌ها داشته باشند بدون آنکه هیچ‌گونه حرکت اصلاحی‌ای در بازار شکل بگیرد.

پیش از ورود به موقعیت‌های معاملاتی مطمئن شوید که افت حجم معاملاتی در بازار صورت پذیرفته است. در آخر، همواره از یک دستور استاپ حفاظتی (stop-loss order) در معاملات‌تان استفاده کنید.

یکی از بهترین مکان‌ها برای قرار دادن دستور استاپ حفاظتی سطوح پایینی نقاط حمایت کلیدی است. البته شما می‌توانید از درصدها نیز استفاده کنید برای مثال می‌توانید دستور استاپ حفاظتی را 8% پایین‌تر از نقطه ورود قرار دهید.

اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید می‌توانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.

شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش داده‌اید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.

مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاس‌های آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاس‌ها متعاقبا از طریق وب‌سایت اعلام خواهد شد.)

تیم تحریریه دیجی کوینر

این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.