آموزش ایجاد سفارش استاپ لیمیت (Stop-Limit Order) در صرافی های ارز دیجیتال و بایننس
یکی از شیوه های معاملاتی و ایجاد سفارش خرید یا فروش در بازار سهام، شیوه استاپ لاس (Stop Loss) یا همان استاپ لیمیت (Stop Limit) است. در این شیوه ما یک حد مشخص برای ریزش قیمت یا افزایش قیمت مشخص می کنیم و طوری عمل می کنیم که به محض رسیدن قیمت به یک نقطه مشخص، عملیات خرید یا فروش به صورت خودکار انجام شود. این نوع سفارش از مزایای بسیاری برخوردار است و سبب می شود تا مقدار سود افزایش و میزان زیان کاهش یابد. در ادامه با ما همراه باشید تا ضمن توضیح دقیق تر نحوه کار این نوع سفارشات، چگونگی استفاده از آن را نیز در صرافی های ارز دیجیتال و خصوصا بایننس به شما آموزش دهیم.
- 1. سفارش استاپ لیمیت چیست؟
- 1.1. آموزش سفارش استاپ لیمیت در بایننس
- 1.1.1. سفارش استاپ لیمیت در وب سایت بایننس
- 1.1.2. سفارش استاپ لیمیت در اپلیکیشن بایننس
سفارش استاپ لیمیت چیست؟
اگر تاکنون در معاملات بورس و یا ارزهای دیجیتال شرکت کرده باشید و در این خصوص ترید (Trade) انجام داده باشید، حتما می دانید که یکی از راه های افزایش سود و کاهش زیان شما این است که پیوسته چشم به نمودار قیمت بدوزید و با کوچکترین تغییرات قیمت، سریعا عملیات خرید یا فروش را انجام دهید. اما انسان یک ظرفیت مشخص برای انجام این کار دارد و نیاز به خواب و خوراک دارد، لذا نمی توان پیوسته به انجام یک کار مشغول شد و باید از شیوه دیگری برای انجام معاملات این چنینی استفاده نمود.
در چنین شرایطی سفارشات استاپ لاس یا همان استاپ لیمیت به کمک ما می آیند و به ما این امکان را می دهند که حتی اگر در زمان هایی دسترسی به حساب و یا سامانه خرید و فروش نداشته باشیم، این کار به صورت خودکار انجام گردد و جلوی زیان بیشتر را گرفته و حتی سود بیشتری را نیز به ما بازگرداند.
در معاملات یا سفارشات استاپ لیمیت ابتدا یک حد مشخص برای قیمت تعیین می کنید. سپس شرطی را در هنگام رسیدن به این قیمت مشخص می کنید. در نهایت، هنگامی که قیمت به حد مشخص شده رسید، شرط شما اجرا می شود. در زیر مثالی را در این زمینه ارائه داده ایم که به فهم بهتر موضوع کمک می کند.
سفارشات استاپ لیمیت به تریدر ها بسیار کمک می کنند.
فرض کنیم ما در یک صرافی ارز دیجیتال، 10 واحد از ارزی را با قیمت 1 دلار خریده ایم. پس از انجام خرید، ارزی که در آن سرمایه گذاری کرده ایم رشد نموده و اکنون قیمت آن 1.2 دلار است. حال نمی دانیم که این ارز آیا همچنان رشد می کند و یا قیمت آن دوباره نزولی می شود! در این شرایط یک سفارش استاپ لیمیت ایجاد می کنیم.
در این سفارش قید می کنیم که اگر قیمت ارز مورد نظر ما به حد 1.1 دلار رسید، یک سفارش فروش با قیمت 1.09 ایجاد شود تا تمام ارز مورد نظر ما با این قیمت به فروش برسد. در این صورت شما به ازای هر یک دلار، 9 سنت سود داشته اید و از این موضوع که به صورت ناگهانی قیمت ها ریزش کرده و شما مجبور شوید که ارز خود را زیر 1 دلار به فروش برسانید، جلوگیری نموده اید.
در مقابل نیز می توانید یک سفارش خرید نیز به همین شیوه ایجاد کنید. به این ترتیب که شما یک حد مشخص را تعیین کرده و شرطی را برای خرید در قیمت مورد نظر خود ایجاد می کنید تا هر گاه قیمت ارز، به حد مورد نظر رسید، سفارش خرید شما با قیمتی که مشخص کرده اید، در لیست سفارشات قرار گیرد.
این نوع از سفارشات در حقیقت برای کاهش میزان ضرر و زیان ایجاد شده اند و به تریدرها کمک می کنند تا در زمان هایی که در سامانه خرید و فروش حضور ندارند نیز بتوانند عملیات خرید و فروش را به خوبی انجام دهند.
آموزش سفارش استاپ لیمیت در بایننس
صرافی بایننس یکی از بزرگ ترین صرافی های ارز دیجیتال دنیاست و همین موضوع سبب شده تا کاربران بسیاری را از کشورهای مختلف، خصوصا ایران داشته باشد. در این صرافی نیز می توانید سفارشات استاپ لیمیت خرید و فروش را ثبت کرده و با رسیدن به یک قیمت مشخص، عملیات خرید یا فروش را به صورت خودکار انجام دهید که ما در ادامه بحث آموزش ترید در بایننس، نحوه ثبت این سفارشات را در وب سایت بایننس و هم در اپلیکیشن بایننس آموزش خواهیم داد.
سفارش استاپ لیمیت در وب سایت بایننس
ایجاد یک سفارش استاپ لیمیت در وب سایت بایننس بسیار ساده می باشد. کافی است وب سایت رسمی این صرافی را به آدرس binance.com باز کرده و به حساب کاربری خود لاگین کنید. سپس زوج ارز مورد نظر خود را برای معامله انتخاب کرده و پس از وارد شدن به قسمت نمودار و بخش خرید و فروش، از قسمت مشخص شده در تصویر زیر، گزینه Stop-Limit را انتخاب کنید.
نحوه وارد شدن به بخش سفارش استاپ لیمیت در بایننس
در مرحله بعد باید نوع سفارش خود را انتخاب و گزینه های نمایش داده شده را پر کنیم تا در نهایت بتوانیم یک سفارش استاپ لیمیت را ثبت کنیم.
- Stop: قیمتی که با رسیدن به آن سفارش باید ایجاد شود.
- Limit: قیمتی که ارزهای خود را می خواهید به فروش برسانید و یا خرید انجام دهید.
- Amount: مقدار ارز مورد نظر برای فروش یا خرید
- Total: مجموع قیمتی که باید بپردازید یا دریافت می کنید
ایجاد یک سفارش استاپ لیمیت برای فروش در سمت راست یک مثال از تعیین استاپ لاس و خرید در سمت چپ
به عنوان مثال ما در تصویر بالا، دو سفارش استاپ لیمیت برای خرید و فروش ارز اتریوم ایجاد کرده ایم، که در زیر به توضیح آن ها پرداخته ایم.
در بخش سمت چپ، یک سفارش خرید اتریوم ایجاد شده است که توضیح می دهد که اگر قیمت اتریوم افزایش پیدا کرده و به 124.00 دلار رسید، یک سفارش خرید 5 اتریوم با قیمت 124.02 ایجاد شود که مجموعا هزینه خرید آن 620.25 تتر یا همان USDT خواهد شد.
در بخش سمت راست نیز یک سفارش فروش ایجاد شده است که توضیح می دهد اگر قیمت اتریوم به 122.00 دلار USDT رسید، یک سفارش فروش 5 اتریوم با قیمت 121.80 دلار ایجاد شود که مجموعا هزینه فروش آن 609 تتر یا همان USDT خواهد شد.
سفارش استاپ لیمیت در اپلیکیشن بایننس
اما برای آن دسته از افرادی که از اپلیکیشن بایننس برای معاملات و تریدهای روزانه خود استفاده می کنند، شاید یافتن گزینه سفارش استاپ لیمیت کمی مشکل باشد. اما ثبت سفارش استاپ لیمیت در اپلیکیشن بایننس نیز به همین راحتی وب سایت است و کافی است ابتدا اپلیکیشن را اجرا نموده و از بخش Trades، زوج ارز مورد نظر خود را انتخاب کنید.
پس از انتخاب زوج ارز مورد نظر خود برای معامله، به صفحه ای همانند صفحه زیر هدایت می شوید که تغییرات قیمت لحظه ای آن ارز را می توان مشاهده نمود. از بخش بالا، گزینه Buy یا Sell را برای خرید یا فروش ارز مورد نظر خود انتخاب کنید و زیر آن، روی گزینه Limit Order لمس کرده و از منوی باز شده، گزینه “Stop-Limit” را انتخاب کنید.
رفتن به بخش سفارش استاپ لیمیت در اپلیکیشن بایننس
پس از انتخاب گزینه استاپ لیمیت، حال باید سفارش خود را ایجاد کنید. به عنوان مثال ما در تصویر زیر یک سفارش فروش اتریوم را در صورت رسیدن به قیمت 122.00 دلار ایجاد کرده ایم که توضیح می دهد اگر قیمت اتریوم به 122.00 دلار رسید، یک سفارش فروش ایجاد کن که مقدار 5 اتریوم یک مثال از تعیین استاپ لاس را با قیمت 121.80 دلار به فروش برساند که قیمت کل آن 609 دلار خواهد شد.
ایجاد یک سفارش استاپ لیمیت در اپلیکیشن بایننس
این سفارشات را می توان به صورت های دیگری نیز انجام داد. به عنوان مثال می توان با محاسبه نقاط مقاومت پایین و بالا در نمودار قیمت، حداکثر افزایش قیمت اتریوم را بدست آورد و یک سفارش فروش اتریوم در آن نقطه ایجاد کرد تا زمانی که قیمت اتریوم به نقطه مشخص شده شما رسید، سفارش فروش آن به جریان بیفتد و به این ترتیب حتی اگر خودتان در آن زمان دسترسی به بایننس نداشتید، فروش به صورت خودکار انجام شود تا سود خوبی بدست آورید.
گپ لول و استاپ لاس
همانطور که در تصویر بالا مشاهده می کنید من در تاریخ ۲۱ مارس ، کمی بعد از بسته شدن کندل روز قبل ، اقدام به گرفتن پوزیشن سل کرده ام (با توجه به یکی از روشهای معاملاتی خودم)
طبق دستور سیستم معاملاتی ام ، استاپ لاس را پشت آخرین سقف بازار (خط صورتی رنگ) و تیک پروفیت را پایین (خط آبی رنگ) قرار دادم .اما بعد با توجه به لول ها و سطح های اعلام شده در سایت گپ لول و با توجه به اینکه بالاتر از یک مثال از تعیین استاپ لاس محل استاپ لاس من نیز لول اعلام شده بود و من میدانستم که به احتمال زیاد بازار به آنجا خواهد رفت ، برای جلوگیری از استاپ لاس خوردن و ضرر شدن پوزیشن ، استاپ لاس خودم را به کمی بالاتر ، یعنی خط قرمز رنگ انتقال دادم . (بالاتر از آخرین لول اعلام شده در سایت)
که البته ناگفته پیداست که با توجه به ریسک مناسب این معامله و انتخاب لات سایز معقول و همچنین با توجه به ریسک به ریوارد بسیار خوب این پوزیشن ، سیستم معاملاتی من اجازه بزرگتر شدن استاپ لاس را به من می داد ، و گرنه لات سایزم را کم می کردم .
بهرحال چند ساعت بعد ، همانطور که گپ لول پیشبینی کرده بود (و البته بر خلاف پیشبینی اولیه سیستم معاملاتی من) بازار قبل از حرکت به سمت تارگت ، کمی به سمت بالا حرکت کرد و پس از لمس ۵ لول از ۶ لول اعلام شده به پایین رفت .
سیستم معاملاتی من ، جهت روند بازار را درست پیشبینی کرده بود اما به خاطر نویز های بازار ، اگر استاپ لاس را دوباره تغییر نداده بودم ، استاپ لاس من لمس می شد و معامله ای که الان با سود بسته شده ، به ضرر ختم می شد .
در واقع من با توجه به گپ لول ، توانستم نویز های بازار را تشخیص دهم و از آنها در امان بمانم .
🔵 کار ساده ایست ! قبل از انتخاب محل استاپ لاس ، نگاهی به سایت گپ لول بیندازید و بعد از آن استاپ لاس تعیین کنید .
این معامله را با ریسک کم در نظر می گیریم (یعنی لات سایز ۰.۱) ضرری که ممکن بود من در این معامله متحمل شوم ۱۳ دلار میشد .
سود حاصل از این معامله ۵۴ دلار شده است .۵۴ بعلاوه ۱۳ میشود ۶۷ دلار ! یعنی سود همین یک معامله به تنهایی سه برابر قیمت اکانت گپ لول است !!
بررسی سطوح حمایت و مقاومت (S&R)
بهترین راه برای شناسایی قیمت هدف، شناسایی سطوح حمایت و مقاومت است. این نقاط که آنها را S&R مینامیم، نقاط قیمتی خاصی در نمودار هستند که انتظار میرود حداکثر مقدار خرید یا فروش را به خود جذب کنند. نقطه حمایت قیمتی است که در آن میتوان انتظار خریداران بیشتری نسبت به فروشندگان داشت. به همین ترتیب، نقطه مقاومت قیمتی است که در آن میتوان انتظار داشت که تعداد فروشندگان از تعداد خریداران بیشتر باشد. معاملهگران میتوانند از S&R برای شناسایی نقاط ورود یا خروج از معامله استفاده کنند.
سطح مقاومت
همانطور که از نام آن پیداست، مقاومت چیزی است که از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری میکند. سطح مقاومت نقطهی قیمتی در نمودار است که معامله گران انتظار حداکثر عرضه یا فروش را برای یک دارایی دارند. سطح مقاومت همیشه بالاتر از قیمت فعلی بازار است.
احتمال افزایش قیمت تا سطح مقاومت، تثبیت قیمت، جذب تمام عرضه و سپس کاهش قیمت در این سطح زیاد است. مقاومت یکی از ابزارهای حیاتی تحلیل تکنیکال است که فعالان بازار در یک بازار رو به رشد به آن نگاه میکنند. مقاومت اغلب به عنوان یک محرک برای فروش عمل میکند.
در اینجا نمودار سهام Ambuja را داریم. خط افقی منطبق بر قیمت ۲۱۵ در نمودار، سطح مقاومت سیمان آمبوجا را نشان میدهد. اما قبل از آن دو نکته وجود دارد که هنگام مشاهده نمودار بالا باید به آنها توجه کنید:
- سطح مقاومت که با یک خط افقی نشان داده شده است، بالاتر از قیمت فعلی بازار است.
- در حالی که سطح مقاومت در ۲۱۵ است، کندل استیک فعلی در ۲۰۶.۷۵ قرار دارد. برای دیده شدن بهتر، دور کندل فعلی و سطح قیمت مربوط به آن خط کشیدهایم.
برای لحظهای اجازه دهید که قیمت این سهم را ۲۰۶ تصور کنیم که یک ماروبوزو صعودی با حداقل ۲۰۲ را تشکیل میدهد. اکنون میدانیم که میتوانیم ۲۱۵ را به عنوان یک هدف احتمالی برای این سهم تعیین کنیم! چرا سطح ۲۱۵ انتخاب شده است؟ دلایل آن ساده است:
- مقاومت ۲۱۵ را نشان میدهد که احتمال عرضه مازاد در آن قیمت وجود دارد.
- عرضه بیش از حد باعث ایجاد فشار فروش میشود.
- فشار فروش باعث پایین آمدن قیمتها میشود.
از این رو و به دلایلی که در بالا ذکر شد، زمانی که یک معامله گر وارد پوزیشن لانگ خود شده است، میتواند به نقاط مقاومت برای تعیین اهداف و تعیین نقاط خروج از معامله نگاه کند. همچنین با شناسایی مقاومت، اکنون میتوان معامله با پوزیشن لانگ را به این صورت کامل طراحی کرد:
سوال بعدی این است که چگونه بدانیم یک سطح مقاومت است یا حمایت؟ شناسایی نقاط قیمت به عنوان حمایت یا مقاومت بسیار ساده است. فرآیند شناسایی هم برای حمایت و هم برای مقاومت یکسان است. اگر قیمت فعلی بازار کمتر از نقطه شناسایی شده باشد، به آن نقطه مقاومت میگویند. در غیر این صورت به آن نقطه حمایت گفته میشود. حالا بیایید در مورد سطح بعدی که حمایت نام دارد کمی بیشتر بدانیم.
سطح حمایت
پس از یادگیری در مورد مقاومت، درک سطح حمایت باید کاملاً ساده شده باشد. همانطور که از نام آن پیداست، حمایت چیزی است که از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری میکند. سطح حمایت، نقطه قیمتی در نمودار است که معاملهگر انتظار دارد حداکثر تقاضا یا خرید وارد بازار شود. هر زمان که قیمت به خط حمایت برسد، احتمالاً به بالا باز میگردد. سطح حمایت همیشه کمتر از قیمت فعلی بازار است.
احتمال زیادی وجود دارد که قیمت تا نقطه حمایت کاهش یابد، در آنجا تثبیت شود، تمام تقاضا را جذب کند و سپس شروع به حرکت به سمت بالا کند. حمایت یکی از سطوح حیاتی در تحلیل تکنیکال است که معاملهگران در بازار نزولی به دنبال آن هستند. حمایت اغلب به عنوان یک محرک برای خرید عمل میکند.
در اینجا نمودار سهام Cipla را داریم. خط افقی منطبق بر روی قیمت ۴۳۵ در نمودار سطح حمایت را برای این سهم نشان میدهد. در نمودار بالا به نکات زیر توجه کنید:
- سطح حمایت که با خط افقی نشان داده شده است زیر قیمت فعلی بازار است.
- کندل فعلی در ۴۴۲.۵ است در حالی که سطح حمایت در ۴۳۵ قرار دارد. دور کندل فعلی و سطح حمایت مربوط به آن برای درک بهتر خط کشیدهایم.
همانطور که در مورد سطح مقاومت انجام دادیم، اجازه دهید یک شکل گیری الگوی کندل استیک نزولی را تصور کنیم. یک ستاره تیرانداز در ۴۴۲ با حداکثر قیمت ۴۴۶ مناسب است. واضح است که هنگام وجود یک ستاره تیرانداز، تماس نمودار با این قیمت بسیار کوتاه است. از آنجایی که ما ۴۳۵ را حمایت میدانیم، میتوانیم هدف را قیمت ۴۳۵ تعیین کنیم. چه چیزی باعث میشود هدف ۴۳۵ ارزش داشته باشد؟ دلایل زیر این تصمیم را تایید میکنند:
- حمایت در ۴۳۵ نشان میدهد که احتمال افزایش تقاضا وجود دارد.
- تقاضای مازاد فشار خرید ایجاد میکند.
- فشار خرید باعث افزایش قیمت میشود.
به دلایلی که در بالا ذکر شد، زمانی که یک معامله گر وارد پوزیشن شورت میشود، میتواند به نقاط حمایت برای تعیین اهداف و تعیین نقاط خروج از معامله نگاه کند. همچنین با شناسایی حمایت میتوان یک معامله با پوزیشن شورت را بصورت کامل طراحی کرد:
- نقطه ورود – ۴۴۲
- استاپ لاس – ۴۴۶
- هدف – ۴۳۵
ترسیم سطوح حمایت و مقاومت
در اینجا یک راهنمای ۴ مرحلهای وجود دارد که به شما کمک میکند تا نحوه شناسایی و کشیدن خطوط حمایت و مقاومت را درک کنید.
مرحله ۱: بارگذاری نقاط داده
اگر هدف شناسایی S&R کوتاه مدت است، این خط برای حداقل ۳-۶ ماه رسم میشود و میتوانیم از دادههای این مدت استفاده میکنیم. اگر بخواهید حمایت و مقاومت بلندمدت را شناسایی کنید، از نقاط دادهی حداقل ۱۲ تا ۱۸ ماهه استفاده میکنیم. هنگامی که از نقاط داده بسیاری استفاده میکنید، نمودار فشرده به نظر میرسد. این مسئله توضیح میدهد که چرا دو نمودار بالا فشرده به نظر میرسند.
- S&R بلند مدت – برای معاملات نوسانی مفید است.
- S&R کوتاه مدت – معاملات یک روزه و BTST مفید است.
در اینجا نموداری وجود دارد که با استفاده از نقاط داده برای ۱۲ ماه رسم شده است.
مرحله ۲: حداقل ۳ منطقه مهم قیمتی (price action zone) را شناسایی کنید
این مناطق را میتوان به عنوان مناطق “پرایس اکشن” در نمودار توصیف کرد که در آن قیمت حداقل یکی از رفتارها را نشان میدهد:
- تردید قیمت برای یک حرکت کوتاه به سمت بالا
- پس از یک حرکت کوتاه به پایین، تردید برای اینکه بیشتر به سمت پایین حرکت کند
- معکوس شدن شدید روند در آن نقطه قیمتی خاص
در اینجا یک سری نمودار وجود دارد که ۳ نقطه بالا را به ترتیب مشخص میکند: در نمودار زیر، نقاط مشخص شده نشان دهنده تردید قیمت برای حرکت بیشتر پس از یک حرکت صعودی کوتاه است:
در نمودار زیر، نقاط مشخص شده نشان دهنده تردید قیمت برای حرکت بیشتر پس از یک حرکت نزولی کوتاه است:
در نمودار زیر، نقاط مشخص شده نشان دهنده معکوس شدن شدید قیمت است:
مرحله ۳: مناطق پرایس اکشن را تراز کنید
وقتی به نمودار ۱۲ ماهه نگاه میکنید، مشاهده بسیاری از مناطق پرایس اکشن معمول است اما ترفند این است که حداقل ۳ منطقه مهم را در همان سطح قیمت شناسایی کنید.
به عنوان مثال در اینجا نموداری وجود دارد که در آن دو منطقه قیمتی شناسایی شده است اما در یک نقطهی قیمتی نیستند.
به نمودار زیر نگاه کنید، ما ۳ منطقه پرایس اکشن را مشخص کردهایم که در حدود قیمتی یکسانی هستند:
نکته مهمی که در هنگام شناسایی این مناطق قیمتی باید به آن توجه کرد این است که مطمئن شوید این مناطق قیمتی به خوبی از هم فاصله دارند. به این معنی که اگر منطقه پرایس اکشن اول در هفته دوم ماه می شناسایی شود، شناسایی منطقه اقدام قیمت دوم در هر نقطه بعد از هفته چهارم ماه می (با فاصله زمانی مناسب) معنادار خواهد بود. هر چه فاصله بین دو منطقه عمل قیمت بیشتر باشد، شناسایی S&R قدرتمندتر است.
مرحله ۴: یک خط افقی رسم کنید
سه منطقه قیمتی را با یک خط افقی به هم وصل کنید. بر اساس جایی که این خط با قیمت فعلی بازار مطابقت دارد، به حمایت و یا مقاومت تبدیل میشود. به این نمودار نگاهی بیندازید.
- دایره اول یک منطقه پرایس اکشن را مشخص میکند که در آن یک بازگشت روند شدید قیمت وجود دارد.
- دایره دوم یک منطقه قیمتی را مشخص میکند که در آن قیمت رنج میزند.
- دایره سوم یک منطقه پرایس اکشن را مشخص میکند که در آن یک معکوس شدن شدید قیمت وجود دارد.
- دایره چهارم یک منطقه قیمتی را نشان میدهد که در آن قیمت به خط ترسیم شده تمایل دارد.
- دایره ۵ قیمت فعلی بازار را در ۴۴۲.۵ برجسته میکند.
در نمودار بالا، تمام ۴ منطقه پرایس اکشن در اطراف محدوده قیمتی یکسانی هستند که در اینجا قیمت ۴۲۹ میباشد. واضح است که خط افقی زیر قیمت فعلی بازار ۴۴۲.۵ است، که ۴۲۹ را به قیمت حمایت برای این سهم تبدیل میکند.
لطفاً توجه داشته باشید که هر زمان که یک تمرین در تجزیه و تحلیل تکنیکال مانند شناسایی S&R را اجرا میکنید، در معرض خطر تقریب قرار میگیرید. از این رو همیشه جایی برای خطا برای خود قرار دهید. سطح قیمت معمولاً در یک محدوده نشان داده میشود و نه در یک نقطه قیمتی. این سطح در واقع یک منطقه یا ناحیهای است که به عنوان حمایت یا مقاومت عمل میکند.
با توجه به نکاتی که در بالا ذکر شد، محدوده قیمتی در حدود ۴۲۶ تا ۴۳۲ را به عنوان منطقه حمایت برای این نمودار در نظر میگیریم. هیچ قانون خاصی برای این محدوده وجود ندارد. ما فقط ۳ عدد به ۴۲۹ اضافه کردیم تا محدوده قیمت را برای حمایت دریافت کنیم! در اینجا نمودار دیگری وجود دارد که هر دو سطح حمایت و مقاومت در آن شناسایی شدهاند.
قیمت فعلی این سهم ۲۰۴.۱ است، حمایت در ۲۰۱ (زیر قیمت بازار فعلی) و مقاومت در ۲۱۴ (بالاتر از قیمت یک مثال از تعیین استاپ لاس فعلی بازار) شناسایی شده است. بنابراین اگر قیمت برای مدت خیلی کوتاهی در ۲۰۴ بود، هدف بر اساس حمایت میتواند روی ۲۰۱ باشد. احتمالاً این یک معامله روزانه خوب خواهد بود. برای یک معامله گر که در قیمت ۲۰۴ وارد پوزیشن لانگ خود شده است است، ۲۱۴ میتواند یک تارگت معقول بر اساس مقاومت باشد.
توجه کنید که هم در سطح حمایت و هم در سطح مقاومت، حداقل ۳ منطقه پرایس اکشن در سطح قیمت شناسایی شده است که همگی از نظر زمانی به خوبی فاصله دارند.
تا چه میزان میتوان به این سطوح حمایت و مقاومت اعتماد کرد؟
خطوط حمایت و مقاومت تنها نشان دهنده بازگشت احتمالی قیمتها هستند. به هیچ وجه نباید آنها را با قطعیت تمام در نظر گرفت. مانند هر چیز دیگری در تحلیل تکنیکال، باید احتمال وقوع یک رویداد را (بر اساس الگوها) از نظر احتمال سنجید. به عنوان مثال، بر اساس نمودار اولی که بررسی کردیم:
- قیمت فعلی بازار = ۲۰۴
- مقاومت = ۲۱۴
در اینجا انتظار این است که اگر این سهم یا ارز دیجیتال شروع به صعود کند، احتمالاً با مقاومت ۲۱۴ مواجه خواهد شد. به این معنی که در ۲۱۴ فروشندگانی ظاهر میشوند که به طور بالقوه میتوانند قیمتها را پایین بیاورند. چه تضمینی وجود دارد که فروشندگان در قیمت ۲۱۴ وارد عمل شوند؟ به عبارت دیگر وابستگیهای خط مقاومت چیست؟
با این حال، از نظر تاریخی میتوان مشاهده کرد که هر زمان که این سهم به ۲۱۴ رسید، واکنش عجیبی نشان داد که منجر به تشکیل یک منطقه پرایس اکشن شد. نکته آرامش بخش در اینجا این است که مناطق پرایس اکشن به خوبی از نظر زمانی با هم فاصله دارد. این به معنای این است که ۲۱۴ به عنوان منطقه پرایس اکشن تست شده در بازهی زمانی طولانی است. بنابراین با حفظ اولین قاعده تحلیل تکنیکال یعنی تاریخ تمایل به تکرار دارد، با این باور پیش میرویم که سطوح حمایت و مقاومت بهطور منطقی مورد احترام معاملهگران قرار خواهند گرفت.
بهینه سازی و چک لیست برای درک Support & Resistance Levels
شاید، ما اکنون در مهم ترین مرحلهی این مقاله هستیم. ما شروع به کشف چند تکنیک بهینه سازی خواهیم کرد که به ما در شناسایی معاملات با کیفیت بالا کمک میکند. به یاد داشته باشید، وقتی به دنبال کیفیت هستید، کمیت همیشه به خطر میافتد اما این سازشی است که ارزشش را دارد. ایده این است که سیگنالهای معاملاتی با کیفیت را در مقابل شناسایی معاملات زیاد اما بیارزش شناسایی کنیم.
بهینه یک مثال از تعیین استاپ لاس سازی، به طور کلی، تکنیکی است که در آن فرآیندی را برای بهترین نتایج ممکن تنظیم میکنید. در این زمینه فرآیند مورد نظر شناسایی معاملات است. اجازه دهید به الگوهای کندل استیک بازگردیم. مارابوزو (marubuzo) صعودی را به خاطر دارید؟ یک ماروبوزو صعودی نشان میدهد که یک روند صعودی در نزدیکی بسته شدن ماروبوزو انجام میشود و پایینترین سطح ماروبوزو به عنوان حد ضرر عمل میکند.
شرایط زیر را برای مارابوزو صعودی در نظر بگیرید:
قیمت باز کردن معامله = ۴۳۲، قیمت حداکثر = ۴۴۹، قیمت حداقل = ۴۳۰، قیمت بستن معامله = ۴۴۸
حال، اگر نقطه اوج مارابوزو با حمایت به دست آمده برخورد کند چه؟ آیا در اینجا تلاقی قابل توجهی از دو نظریهی تحلیل تکنیکال را نمیبینیم؟ اینجا جای خوبی برای شروع یک پوزیشن لانگ است. در مورد آن با شرایط زیر فکر کنید:
- یک الگوی کندل استیک شناخته شده (ماروبوزو صعودی) به معاملهگر پیشنهاد میکند که یک معامله لانگ را آغاز کند.
- حمایت نزدیک به قیمت استاپ لاس به معاملهگر نشان میدهد که علاقه به خرید قابل توجهی در حدود قیمتی پایین وجود دارد.
در حالی که با یک محیط مانند بازارها سر و کار داریم که همه چیز در آنها نسبتاً تصادفی است، چیزی که یک معاملهگر واقعاً به آن نیاز دارد این است که استراتژی معاملاتی خوبی داشته باشد. وقوع دو حالت فوق (ماروبوزو + حمایت نزدیک) نشان دهنده همین عمل است یعنی شروع یک معامله لانگ در این مورد.
این ما را به یک ایده مهم هدایت میکند. اگر برای هر معاملهای که در نظر میگیریم یک چک لیست داشته باشیم (اگر دوست دارید آن را چارچوب بنامید) چه میشود؟ چک لیست قبل از شروع معامله به عنوان یک اصل راهنما عمل میکند. معامله باید با شرایط مشخص شده در چک لیست مطابقت داشته باشد. اگر این کار را کرد، معامله را برقرار میکنیم. در غیر این صورت آن را رها میکنیم و به دنبال فرصت معاملاتی دیگری می گردیم که با چک لیست مطابقت داشته باشد.
گفته میشود که نظم و انضباط ۸۰ درصد از موفقیت معاملهگر را تشکیل میدهد. در واقع، برای شروع، ما دو عامل مهم اول چک لیست را داریم:
- نمودار باید یک الگوی کندل استیک قابل تشخیص را تشکیل دهد.
- حمایت و مقاومت باید معامله را تایید کند. قیمت استاپ لاس باید در حدود S&R باشد.
در انتها به خاطر داشته باشید که برای یک معامله لانگ، پایین ترین قسمت بودن الگو باید در اطراف حمایت باشد. برای یک معامله شورت، اوج الگو باید در اطراف مقاومت باشد.
حد ضرر در بورس یا استاپ لاس چیست؟ ۱۰ نکته اصولی برای تعیین حد ضرر
معاملهگرانی که در بازارهای مالی با دیدگاه کوتاهمدت و میانمدت فعالیت میکنند معمولا برای تعیین زمان خروج خود از معاملات از حد سود و حد ضرر استفاده میکنند. این افراد که بیشتر بر اساس تحلیل تکنیکال به خرید و فروش در بازارهای مالی مانند سهام، ارز و … مشغول هستند، اغلب برای میزان سود و زیان خود محدودههایی را تعیین میکنند. در این حالت، خروج از معامله با هدف کاهش زیان و افزایش سود انجام میشود. اجازه بدهید مثالی در این زمینه بزنیم. فرض کنید شخصی سهامی را در قیمت ۲۰۰ تومان خریده است. او بر اساس نتایج تحلیلی که روی این سهام انجام داده – که معمولا یک مثال از تعیین استاپ لاس از جنس تحلیل تکنیکال است – تصمیم میگیرد با رسیدن قیمت به اولین سقف قیمتی مورد انتظار، مثلاً ۲۲۰ تومان سهام خود را به فروش برساند. در صورتی که قیمت سهام به ۱۸۰ تومان کاهش یابد نیز او سهام خود را خواهد فروخت. در این حالت، حد ضرر او ۱۸۰ تومان خواهد بود.
تماس و واتس آپ اکسپرت سفارشی: ۰۷۷۳۳۴۳۳۲۱۱ – ۰۹۹۲۹۱۶۹۳۰۷
چه عواملی در تعیین حد ضرر تاثیر گذار هستند؟
عاملهای گوناگونی بر تعیین حد ضرر، تاثیرگذار هستند. به عنوان مثال میتوانیم به ویژگیهای سرمایهگذار از نظر ریسکپذیری و دیدگاه زمانی او در سرمایهگذاری اشاره کنیم. اما در کل، عوامل تأثیرگذار بر این فرآیند شامل موارد زیر میشوند:
تغییر موقعیت حد ضرر به نقطهای بالاتر یا پایینتر، به معنی تعیین حد شناور یا متغیر است. مثلا زمانی که یک سهم را روی قیمت ۲۵۰ تومان میخریم، حد ضرر را برای آن در نقطه ۲۳۰ تومان قرار میدهیم. اگر قیمت سهم افزایش یافت و به نقطه ۳۳۰ تومان رسید، حد ضرر را در نقطه بالاتری مثلا روی قیمت ۳۰۰ تومان میگذاریم. به این فرآیند، تغییر حد با توجه به روند قیمت سهام گفته میشود.
نکتههایی اصولی در تعیین حد ضرر که باید همواره به یاد داشته باشید
هیچ قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد. اما برای تعیین این حد، نکتههای قابل توجهی وجود دارند که باید آنها را در نظر گرفت. مثلا میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- حد ضرر یا حد توقف زیان به معنی آن است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین شدهای رسید، باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.
- کم شدن سود هم نوعی ضرر است، بنابراین زمانی که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.
- یکی از رایجترین اشتباهها تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر، معاملهگر اقدام به تغییر یا حذف آن میکند و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان میماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود، اما در بلندمدت نتیجهای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی سرمایهگذاری نخواهد داشت.
- حد ضرر نباید بیشتر از ۱۰ درصد مبلغ خرید باشد و این یعنی بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.
- حد را نباید با فاصله خیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.
- اگر روند بازار و شاخص صعودی باشد بعد از رسیدن به حد سود بدون اینکه سهم را بفروشیم، فقط حد را تعریف میکنیم. ولی اگر روند بازار نزولی و شاخص در حال اصلاح باشد، باید بعد از رسیدن به حد سود، یا به طور کامل از سهم خارج شویم یا اینکه بخشی از سهام را با سود فروخته و برای مابقی، حد ضرر شناور (trailing stop) را در نظر بگیریم.
- در تعیین حد ضرر، دیدگاه زمانی یک سرمایهگذار بسیار اهمیت دارد. مثلا تعیین حد برای معاملههای کوتاه مدت با تعیین حد برای معاملههای بلند مدت متفاوت است.
- در معاملات کوتاهمدت، حد ضرر را روی محدوده حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید. (به شرطی که بین ۸ تا ۱۰ درصد باشد.)
- در خریدهای میانمدت و بلندمدت، حد ضرر را روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید. (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایینتر از قیمت خرید)
- وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت گردید، حد را روی مقاومت شکسته شده که حالا بهعنوان حمایت عمل میکند، قرار دهید.
تماس و واتس آپ اکسپرت سفارشی: ۰۷۷۳۳۴۳۳۲۱۱ – ۰۹۹۲۹۱۶۹۳۰۷
نوشتههای مرتبط
مفهوم چرخههای بازار و تحلیل تکنیکال
مقدمه: هر پدیدهای چرخههای مربوط به خود را دارد. این مطلب یافته جدیدی نیست. اگر به فلسفه یونانیان باستان رجوع کنید، بر این موضوع توافق نظر داشتند که دایره بیان و نمای دقیقی از کمال است، چرا که تمام پدیدهها دارای چرخه هستند. در این میان، بازارهای مالی و فارکس که انعکاسی هستند از تغییر […]
الگوهای نموداری – کانالهای قیمتی
مقدمه: کانال قیمتی یکی از الگوهای ادامه روند است که میتواند شیب منفی یا مثبت داشته باشد و توسط دو خط روند در بالا و پایین کانال، محدود میشود.کانال قیمتی در آموزش فارکس می تواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد.زیرا نشان دهنده یک روند شفاف در سقف ها و کف هاست. خط روند بالایی ناحیه […]
الگوهای نموداری – فنجان و دسته
الگوهای نموداری در آموزش فارکس برای معامله گران بسیار معروف و مورد علاقه هستند.اما باید خاطر نشان کنم, اینکه یک الگو در کجای مارکت اتفاق می افتد(اصالت منطقه)در نحوه عمل کردن آن بسیار موثر است.فنجان و دسته یک الگوی ادامه روند صعودی است که در آن یک ناحیه رِنج و خروج از آن وجود دارد. […]
چگونه با نمودار خطی معامله کنیم؟
گاهی اوقات در طول دوران معاملهگری و ابتدای آموزش فارکس، احساس سردرگمی داشتهام. نمودارهایم بقدری شلوغ بود که نمیتوانستم یک تصمیم واضح بگیرم. خلاصه یک مثال از تعیین استاپ لاس یک مثال از تعیین استاپ لاس همه تحلیلها و بررسیها حسابی درهم و بینظم بود. هر وقت سیگنالی در یک جهت دریافت میکردم، سایر مطالبی که آموخته بودم سیگنالی در خلاف جهت سیگنال قبلی به من میدادند. […]
۷ نکته برای تسلط بر مفهوم «آن چیزی را که میبینید معامله کنید»
در مقاله آن چیزی را که میبینید معامله کنید توضیح دادیم که اکثر معامله گران بعد از طی دوره آموزش فارکس و در ورود به معاملات بدنبال خواسته های ذهنی خود در چارت هستند.و آن چیزی را که میبینند، معامله نمیکنند. توضیح دادیم که منظور و معنای واقعی این جمله کاملا درک نشده است و با سه […]
چگونه با الگوی سر و شانه معامله کنیم؟
الگوی سر و شانه یکی از الگوهای ساده و محبوب در تحلیل تکنیکال و آموزش فارکس است که یک خط پایه و سه قله را نشان میدهد و در آن قله میانی بالاتر از دو قله دیگر قرار دارد. الگوی سر و شانه تغییر روند از صعودی به نزولی را به تصویر میکشد و هشدار […]
ریسک به ریوارد در تریدینگ ویو
نسبت ریسک به پاداش به شما می گوید که چقدر پاداش احتمالی را پذیرفته اید در مقابل چه مقدار ریسک احتمالی ؛ معامله گران و سرمایه گذاران حرفه ای ، معاملات خود را با دقت زیادی انتخاب می کنند. آنها به دنبال بالاترین صعود بالقوه با کمترین نزول بالقوه هستند. اگر سرمایه گذاری بتواند بازدهی مشابه با سرمایه گذاری دیگر داشته باشد ، اما با ریسک کمتر ، ممکن است معامله بهتری باشد.
در ادامه می آموزید که چگونه نسبت ریسک به پاداش خود را محاسبه کنید و معاملات حساب شده تری را تجربه کنید .
فهرست ؛
معرفی
این که آیا شما یک معامله گر روزانه هستید یا یک تجارتگر نوسانی ، چند مفهوم اساسی در مورد ریسک وجود دارد که باید آنها را درک کنید. اینها اساس درک شما از بازار را تشکیل می دهد و به شما پایه ای می دهد تا فعالیت های تجاری و تصمیمات سرمایه گذاری خود را هدایت کنید. در غیر این صورت ، نمی توانید از حساب تجاری خود محافظت کرده و آنها را رشد دهید.
ما قبلاً در مورد مدیریت ریسک ، اندازه گیری موقعیت و تعیین توقف ضرر بحث کرده ایم . با این حال ، اگر شما به طور فعال در حال معامله هستید ، چیز مهمی برای درک وجود دارد که چه مقدار نسبت به پاداش احتمالی ریسک می کنید؟ صعود بالقوه شما در مقایسه با نزولی احتمالی شما چگونه است؟ به عبارت یک مثال از تعیین استاپ لاس دیگر ، نسبت خطر/پاداش شما چقدر است؟
در این مقاله ، ما نحوه محاسبه نسبت ریسک/پاداش برای معاملات خود را مورد بحث قرار می دهیم.
نسبت ریسک به پاداش چقدر است؟
نسبت ریسک/پاداش (نسبت R/R یا R) محاسبه می کند که یک معامله گر چقدر ریسک برای پاداش احتمالی دارد. به عبارت دیگر ، نشان می دهد که پاداش های بالقوه برای هر 1 دلار که در سرمایه گذاری به خطر می اندازید چقدر است.
این محاسبه بسیار ساده است. حداکثر ریسک خود را بر سود خالص هدف تقسیم می کنید. چطوری این کار را انجام میدهید؟ ابتدا ، به جایی که می خواهید وارد معماله شوید نگاه کنید. سپس ، شما تصمیم می گیرید از تا کجا سود ببرید (در صورت موفقیت آمیز بودن معامله) و کجا ضرر و زیان خود را (در صورت معامله با ضرر ) کجا قرار می دهید . اگر می خواهید ریسک خود را به درستی مدیریت کنید ، این امر بسیار مهم است. معامله گران حرفه ای قبل از ورود به معاملات اهداف سود و حد ضرر خود را تعیین می کنند.
اکنون اهداف ورود و خروج خود را دارید ، به این معنی که می توانید نسبت خطر/پاداش خود را محاسبه کنید. شما این کار را با تقسیم خطر احتمالی خود بر پاداش احتمالی انجام می دهید. هرچه این نسبت کمتر باشد ، پاداش بالقوه بیشتری برای هر “واحد” ریسک دریافت می کنید. بیایید ببینیم در عمل چگونه کار می کند.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش
فرض کنید می خواهید یک موقعیت خرید (Long – Buy) در بیت کوین وارد کنید . شما تجزیه و تحلیل خود را انجام می دهید و تعیین می کنید که سفارش سود شما کدام نقطه از قیمت ورودی شما خواهد بود. در عین حال ، شما سوال زیر را نیز مطرح می کنید. کجا ایده تجاری شما باطل است ؟ آنجاست که باید سفارش توقف ضرر خود را تنظیم کنید. در این مورد ، شما تصمیم می گیرید که نقطه اعتبار سنجی شما از نقطه ورود شما است.
شایان ذکر است که اینها عموما نباید بر اساس درصدهای دلخواه باشند. شما باید بر اساس تجزیه و تحلیل بازارها ، هدف سود و توقف ضرر را تعیین کنید. شاخص های تجزیه و تحلیل فنی می تواند بسیار مفید باشد.
بنابراین ، هدف سود ما 15 loss و ضرر احتمالی ما 5 است. نسبت ریسک/پاداش ما چقدر است؟ 5/15 = 1: 3 = 0.33 است. به اندازه کافی ساده. این بدان معناست که برای هر واحد خطر ، ما به طور بالقوه سه برابر پاداش برنده می شویم. به عبارت دیگر ، به ازای هر دلار ریسکی که انجام می دهیم ، سه دلار را به خود اختصاص می دهیم. بنابراین اگر موقعیتی به ارزش 100 دلار داشته باشیم ، خطر از دست دادن 5 دلار برای 15 دلار سود بالقوه را داریم.
برای کاهش نسبت می توانیم ضرر استاپ خود را به ورودی خود نزدیک کنیم. با این حال ، همانطور که گفتیم ، نقاط ورود و خروج نباید بر اساس اعداد دلخواه محاسبه شود. آنها باید بر اساس تجزیه و تحلیل ما محاسبه شوند. اگر تنظیم تجارت نسبت ریسک/پاداش بالایی دارد ، احتمالاً ارزش امتحان و “بازی” اعداد را ندارد. شاید بهتر باشد پیش بروید و به دنبال راه اندازی متفاوت با نسبت ریسک/پاداش خوب باشید.
توجه داشته باشید که موقعیت هایی با اندازه های مختلف می توانند نسبت خطر/پاداش یکسانی داشته باشند. به عنوان مثال ، اگر موقعیتی به ارزش 10.000 دلار داشته باشیم ، خطر از دست دادن 500 دلار برای سود بالقوه 1500 دلاری را داریم (این نسبت هنوز 1: 3 است). این نسبت تنها در صورت تغییر موقعیت نسبی هدف و توقف ضرر تغییر می کند.
نسبت پاداش به ریسک
شایان ذکر است که بسیاری از معامله گران این محاسبه را معکوس انجام می دهند و در عوض نسبت پاداش/ریسک را محاسبه می کنند. چرا؟ خوب ، این فقط یک موضوع ترجیح است. بعضي ها فهم اين مطلب را آسان تر مي دانند. محاسبه دقیقاً برعکس فرمول نسبت خطر/پاداش است. به این ترتیب ، نسبت پاداش/ریسک ما در مثال بالا 15/5 = 3 خواهد بود. همانطور یک مثال از تعیین استاپ لاس که انتظار داشتید ، نسبت پاداش/ریسک بالا بهتر از نسبت پاداش/ریسک پایین است.
مثال اندازی گیری موقعیت لانگ یا خرید با نسبت پاداش/ریسک 3.28.
ریسک به ریوارد در تریدینگ ویو
نسبت ریسک به پاداش چیست و چگونه از آن استفاده کنیمتوضیح ریسک در برابر پاداش با مثال
فرض کنید ما در باغ وحش هستیم و شرط می بندیم. اگر وارد خانه پرندگان شوید و طوطی را از دستان خود تغذیه کنید ، 1 BTC به شما می دهم. خطر بالقوه چیست؟ خوب ، از آنجا که شما کاری را انجام می دهید که نباید انجام دهید ، ممکن است توسط پلیس از شما گرفته شود. از سوی دیگر ، در صورت موفقیت ، 1 BTC دریافت می کنید.
در عین حال ، من جایگزینی را پیشنهاد می کنم. اگر به قفس ببر وارد شوید و گوشت خام را با دست خالی به ببر بدهید ، 1.1 BTC به شما می دهم. خطر بالقوه در اینجا چیست؟ مطمئناً می توانید توسط پلیس برده شوید. اما ، این احتمال وجود دارد که ببر به شما حمله کرده و خسارت مهلکی وارد کند. از سوی دیگر ، حرکت صعودی کمی بهتر از شرط بندی طوطی است ، زیرا در صورت موفقیت کمی بیت کوین بیشتر دریافت می کنید.
کدام یک معامله بهتری به نظر می رسد؟ از نظر فنی ، هر دوی آنها معاملات بدی هستند ، زیرا شما نباید چنین دزدکی حرکت کنید. با این وجود ، شما با شرط بندی ببر بسیار بیشتر ریسک می کنید و فقط پاداش بالقوه بیشتری دارید.
به طور مشابه ، بسیاری از معامله گران به دنبال راه اندازی تجارت در جایی هستند که به نظر می رسد بسیار بیشتر از آنچه از دست می دهند به دست آورند. این همان چیزی است که فرصت نامتقارن نامیده می شود (صعود بالقوه بیشتر از نزولی احتمالی است).
آنچه در اینجا ذکر اهمیت دارد میزان برد شما است. نرخ برد شما تعداد معاملات برنده شما تقسیم بر تعداد معاملات باخت شما است. به عنوان مثال ، اگر 60 درصد نرخ برنده شدن دارید ، 60 درصد از معاملات خود را (به طور متوسط) سود می کنید. بیایید ببینیم چگونه می توانید از آن در مدیریت ریسک خود استفاده کنید .
با این وجود ، برخی از معامله گران می توانند با نرخ برنده بسیار پایین سودآوری بالایی داشته باشند. چرا؟ زیرا نسبت ریسک به پاداش در تنظیمات تجاری فردی آنها برای آن مناسب است. در صورتی که فقط تنظیم را با یک نسبت ریسک به پاداش از 01:10، آنها می توانند و نه معاملات در یک ردیف از دست دادن و هنوز هم شکسته شده و حتی در یک تجارت است. در این مورد ، آنها فقط باید از هر ده معامله دو سود ببرند تا سودآور باشند. به این ترتیب محاسبه ریسک در برابر پاداش می تواند مهم و قدرتمند باشد.
- 1.1. آموزش سفارش استاپ لیمیت در بایننس
دیدگاه شما