نسبت طلایی — از آن چه میدانیم و چگونه میتوانیم استفاده کنیم؟
آیا میدانید هرم فراعنه و نقاشی مونالیزای داوینچی چه وجه اشتراکی با توییتر و پپسی دارند؟ شاید این سؤال تا حد زیادی غریب به نظر بیاید، ولی پاسخ سریع این است که همه آنها با استفاده از نسبت طلایی طراحی شدهاند.
نسبت طلایی یک نسبت ریاضی است که در طبیعت نیز به وفور یافت میشود. وقتی از آن در طراحی خود استفاده میکنیم، یک ترکیببندی ارگانیک و طبیعی در طراحی ایجاد میکند که از لحاظ زیباییشناسی برای چشم خوشایند است. اما نسبت طلایی واقعاً چیست و چگونه میتوانیم از آن برای بهبود طراحی استفاده کنیم؟
نسبت طلایی چیست؟
اگر بخواهیم به سادهترین روش بیان کنیم، نسبت طلایی (که به نامهای قطعه طلایی، میانگین طلایی، نسبت الهی یا حرف فی یونانی نیز شناخته میشود) زمانی به دست میآید که یک پارهخط به دو بخش تقسیم شود و اگر بخش طولانیتر (a) را بر بخش کوتاهتر (b) تقسیم کنیم، برابر با تقسیم مجموع (b) + (a) بر (a) باشد که هر دو مقدار برابر با 1.618 هستند.
اما این همه فرمول ریاضی، نباید شما را نگران کند. نسبت طلایی در طراحی به خاطر جنبه زیباییشناختیاش استفاده میشود و از طریق ایجاد هماهنگی و تناسب، باعث ایجاد حس زیبایی میشود. وقتی این نسبت در طراحی به کار گرفته میشود، یک حس هنری میآفریند و به صورت عامل ناپیدایی عمل میکند که توضیح آن دشوار است.
این هماهنگی و تناسب، قرنهاست که شناخته شده است. نسبت طلایی از هرم فراعنه مصر تا معبد پارتنون در آتن و از طراحی صحنه خلق حضرت آدم در سقف کلیسای سیستین به دست میکل آنژ تا با استفاده از بخش طلایی در هنر نقاشی مونالیزای داوینچی و لوگوی پپسی تا لوگوی توییتر همه جا دیده میشود. حتی بدن و چهره ما نیز از این نسبت طلایی تبعیت میکنند.
در واقع مغز ما طوری طراحی شده است که اشیا و تصاویری را ترجیح میدهد که در آنها نسبت طلایی استفاده شده است. این جذابیت به صورت ناخودآگاه است و حتی تغییرات کوچکی که باعث میشوند یک تصویر به نسبت طلایی نزدیک شود، تأثیرات زیادی بر روی مغز ما میگذارند.
از نسبت طلایی در شکلهای مختلف نیز میتوان استفاده کرد. برای مثال با ضرب کردن یکی از اضلاع مربع در عدد ۱.۶۱۸ مستطیلی با تناسب هارمونیک به دست میآوریم.
اینک اگر مربع را بر روی این مستطیل قرار دهیم، این دو شکل نسبت طلایی را به دست میدهند.
اگر به استفاده از فرمول نسبت طلایی بر روی این مستطیل جدید ادامه دهیم، در نهایت مانند تصویر زیر نموداری به دست میآوریم که رفتهرفته مربعهای کوچکتری دارد.
اگر در نمودار نسبت طلایی فوق برای هر مربع یک کمان از یک گوشه به گوشه مقابل ترسیم کنیم، نخستین منحنی مارپیچ طلایی یا دنباله فیبوناچی را ترسیم کردهایم. دنباله فیبوناچی در حقیقت یک سری است که در آن هر عدد برابر با مجموع دو عدد قبلی خود است. این دنباله با آغاز از صفر به صورت زیر است:
0, 1, 1, 2, 3, 5, 8, 13, 21, 34, 55, 89, 144…
با افزودن کمان به هر مربع در نهایت به نمودار منحنی طلایی میرسیم.
این منحنی زیبا را در همه جای طبیعت از سرخسها تا گلها، صدفهای دریایی و حتی گردبادها میتوان مشاهده کرد. به همین دلیل است که این مارپیچ از لحاظ بصری خوشایند است، چون در واقع ظریفترین ساختارهای طبیعت را نشان میدهد.
اینک یک گام جلوتر میرویم و داخل هر مربع یک دایره میکشیم. در این حالت دایرههایی داریم که از نسبت 1:1.618 پیروی میکنند و نسبت به همدیگر تناسب متعادلی دارند.
بنابراین در حال حاضر، مربعها، مستطیلها و دایرههایی داریم که همگی دارای نسبت طلایی هستند و این عدد جادویی را در سراسر طراحی ما گسترش دادهاند. خب، توضیحات تا اینجا کافی بود و اینک به استفاده عملی از نسبت طلایی میپردازیم.
۵ روش برای استفاده از نسبت طلایی در طراحی
اینک که اندکی با نظریه نسبت طلایی آشنا شدید، اجازه بدهید کمی پیشتر برویم و نحوه استفاده از آن vh برای بهبود طراحی بررسی کنیم.
از نسبت طلایی در بسیاری از اجزای ترکیببندی طراحی، مانند طرح کلی، فضاسازی، محتوا، تصاویر و فرمها میتوان استفاده کرد.
1. طرح کلی – استفاده از نسبت طلایی در ابعاد طراحی
نسبت طلایی یک راهنمای خوب برای تعیین ابعاد طراحی است. یکی از سادهترین روشها برای استفاده از نسبت طلایی این است که ابعاد طراحی خود را به صورت 1:1.618 تعیین کنید.
برای مثال طرح با عرض ۹۶۰ پیکسل خود را انتخاب کنید و آن را بر 1.618 تقسیم کنید. عدد ۵۹۴ به دست میآید که میبایست برای ارتفاع طرح استفاده شود.
اینک طرح را با استفاده از نسبت طلایی به دو ستون تقسیم کنید و از نتیجه کار شگفتزده شوید! با کار کردن درون محدوده این دو شکل، در واقع تناسب هارمونی که نسبت طلایی ارائه میکند را رعایت کردهاید.
این طرح دو ستونی در طراحی وب کاملاً شناخته شده است و میتوانید ببینید که بسیاری از محتوای آنلاین در این قالب قرار دارد. وبسایت نشنال جئوگرافیک عامدانه از این طرح استفاده کرده و یک وبسایت مرتب، خوانا و با سازماندهی خوب ایجاد کرده است. این وبسایت در چشم بینندگان خود، حس طبیعی نظم، تعادل و سلسلهمراتب را ایجاد میکند.
2. فضاسازی – طراحی با استفاده از نمودار نسبت طلایی
فضاسازی نیز یکی از اجزای بسیار مهم در هر طراحی محسوب میشود. چه در یک طراحی از فضای مثبت استفاده کنیم یا فضای منفی، در هر صورت، موفقیت یا شکست طراحی ما کاملاً به رعایت اصول فضاسازی وابسته است. تعیین فضاسازی اجزای مختلف طراحی میتواند کاری زمانبر باشد، اما میتوان این کار را با استفاده از نمودار نسبت طلایی آغاز کرد و با استفاده از مربعها تعیین کرد که هریک از اجزا باید در کجا قرار بگیرند. به این ترتیب مطمئن خواهیم بود که فضاسازی و تناسبهای طراحی همگی محاسبه شدهاند و از روش غریزی به این منظور استفاده نشده است. هر حرکت هر چند کوچک در جهت رسیدن به نسبت طلایی میتواند تفاوت زیادی در طراحی ایجاد کند.
بنابراین اگر با چند جزء مختلف سروکار دارید، میتوانید چند نمودار نسبت طلایی مختلف را لایهبندی کنید تا مطمئن شوید که در تمام بخشهای طراحی، تناسب منسجمی ایجاد شده است.
در تصویر زیر یک هویت برند را مشاهده میکنیم که برای یک جشنواره هنری طراحی شده و شامل یک لوگو، لوگوتایپ و طراحی کولاژ است که در معرفی برنامههای جشنواره، برنامههای مسابقات و کمپینهای فضای باز مورد استفاده قرار گرفته است. در بروشور برنامه مسابقات از یک کولاژ تصویر و تصویرسازی به همراه یک لوگوی موجدار و مقدار زیادی فضای خالی استفاده شده است. از نسبت طلایی برای تعیین اندازه و محل قرارگیری هر یک از این اجزا استفاده شده است تا از تناسب طراحی جلد بروشور اطمینان حاصل شود.
در طراحی زیر یک هویت بصری که برای شرکت مدیریت سرمایه Terkaya طراحی شده است را میبینیم. در اینجا، طراحی کارت ویزیت شامل یک عقاب کوچک، نوشته و عقاب بزرگ در بخشهای مختلف نسبت طلایی، جای گرفتهاند.
عقاب بر روی مارپیچ کوچک نیز نسبت طلایی دارد و به طور کامل در چارچوب این تناسب قرار میگیرد.
3. محتوا – پیروی از مارپیچ طلایی
از مارپیچ طلایی میتوان به عنوان راهنمایی برای تعیین محل قرارگیری محتوا استفاده کرد. چشم ما به طور طبیعی به مرکز مارپیچ جلب میشود و این همان جایی است که باید جزئیات در آن قرار گیرند. بنابراین تمرکز طراحی باید در مرکز مارپیچ قرار بگیرد و آن بخشهایی که دارای جذابیت بصری هستند، درون مارپیچ جای میگیرند.
بار دیگر به وبسایت نشنال جئوگرافیک بازمیگردیم و میبینیم که لوگوی ثانویه کوچکتری در مرکز این مارپیچ طلایی قرار گرفته است. اینجا مکانی عالی برای تأکید مجدد بر تصویر برند است، زیرا چشم ما به طور طبیعی به آنجا متوجه میشود. این کار ناآگاهانه است و در واقع نسبت طلایی وظیفه خود را در اینجا ایفا میکند.
در تصویر زیر وبسایت یک طراح گرافیک را میبینیم که در نگاه نخست کاملاً انباشته از محتوا به نظر میآید؛ اما در واقع بر اساس نسبت طلایی و مارپیچ طلایی به خوبی سازماندهی شده است. چشمان شما ابتدا در بخش بالا و مرکزی با عبارت “Bonjour My Name is Tim” مواجه میشود. سپس بر روی مارپیچ طلایی به توضیحات سمت چپ متمایل میشود و در بخش چپ و بالا با لوگو مواجه میشود. به این ترتیب پیش از آنکه چشم به بقیه فضای منفی طراحی وارد میشود، همه جزئیاتی را که لازم بوده، مشاهده کرده است.
در تصویر هویت بصری زیر میبینیم که هر چه بر روی مارپیچ طلایی جلو میرویم، محتوا فشردهتر میشود و با نزدیک شدن چشم به مرکز مارپیچ، اندازه حروف و فاصله بین آنها کاهش مییابد. این حروف به صورت پشت سر هم خوانده نمیشود اما آنقدر تکرار وجود دارد که به چشم آشنا به نظر بیایند.
در تصویر برند سازی زیر برای یک تولیدی نوشابه، از نسبت طلایی و مارپیچ طلایی برای طراحی کلی و جایگیری محتوا استفاده شده است. بخشهای مختلف طراحی درون مربعهای با استفاده از بخش طلایی در هنر جداگانهای قرار گرفتهاند و چشم به ترتیب به کاراکتر اصلی، مهر شرکت، عبارت ABV و محل کارخانه جلب میشود. تکنیک طراح برندسازی، خلق یک «برند شفاهی پیرامون تأسیسات قدیمی نیمه تخیلی ماشینهای بخار از روی نام برند…» بوده است. مارپیچ طلایی کمک کرده است که این روایت بر روی برچسب برند نقل شود، زیرا ما در اینجا همه جزئیات لازم را در مورد خالق برند و خود برند دریافت میکنیم.
4. تصاویر- نسبت طلایی (یا قاعده یک سومها)
ترکیببندی در هر تصویری مهم است، چه این تصویر، حاوی اطلاعات مهمی باشد، یا صرفاً برای خلق یک عکس بصری زیبا ایجاد شده باشد. نسبت طلایی کمک میکند این ترکیببندی چنان ایجاد شود که چشم بیننده به اجزای مهم عکس متوجه شود. با استفاده از نسبت طلایی، در واقع تصویر به سه بخش غیر مساوی تقسیم میشود و سپس با استفاده از خطوط و محل تقاطعها تصویر ترکیببندی میشود.
نسبت طلایی به صورت 1:0.618 است، بنابراین عرض ستون عمودی اول و سوم برابر با 1 و عرض ستون مرکزی برابر با 0.۶۱۸ است. به طور مشابه در مورد ردیفهای افقی، ارتفاع ردیفهای اول و سوم برابر با 1 و ارتفاع ردیف مرکزی برابر با ۰.۶۱۸ خواهد بود. اینک میتوانیم از این خطوط و محل تقاطع آنها برای جلب توجه و تمرکز چشم بیننده استفاده کنیم. این کار همچنین باعث ایجاد تنش و ایجاد جذابیت و انرژی در ترکیببندی میشود.
روش دیگر و اندکی سادهتر برش تصاویر از طریق نسبت طلایی، استفاده از قاعده یک سومها است. این قاعده به اندازه نسبت طلایی دقیق نیست؛ اما تا حدود زیادی به آن نزدیک است. در قاعده یک سومها، همه خطوط افقی و عمودی با نسبت 1:1:1 ترسیم میشوند، به طوری که همه فضاها برابر و یکسان هستند. در این روش، اجزای مهم عکس پیرامون مربع مرکزی و به طور ایدهآل در چهار گوشه آن قرار میگیرند.
در تصویر زیر میبینیم که از نسبت طلایی برای برش دادن چشم مدل در مربع مرکزی تصویر استفاده شده است. این کار بسیار خوب انجام گرفته است، زیرا چهره این مدل خارج از مرکز است و سمت چپ صورت وی تقریباً به موازات خط عمودی سمت چپ قرار گرفته است.
و در نهایت در تصویر زیر میبینیم که کل طراحی روی جلد از نسبت طلایی و مارپیچ طلایی پیروی میکند. محتوا درون این مارپیچ متمرکز شده است و با حرکت به سمت مرکز مارپیچ بر جزئیات آن افزوده میشود.
5. فرمها – دایرههای طلایی
همانطور که میتوان از نسبت طلایی برای ایجاد مربع و مستطیلهایی با تناسب هارمونیک نسبت به هم استفاده کرد، میتوان از آن برای ایجاد دایره نیز استفاده نمود. هر دایره کامل در مربعهای نمودار زیر نسبت به دایره مجاور خود دارای نسبت طلایی 1:1.618 است.
استفاده از دایرههای طلایی، نه تنها هارمونی و تناسب ایجاد میکند، بلکه باعث ایجاد انسجامی در سراسر فرم نیز میشود. در ادامه لوگوهای پپسی و توییتر را بررسی میکنیم.
لوگوی پپسی بر اساس دو دایره متقاطع طراحی شده است که از نسبت طلایی پیروی میکنند. در حالی که دایره کوچکتر در طرح نهایی چندان مشخص نیست، اما در واقع پایه بخش سفید رنگ مرکز لوگو را تشکیل میدهد.
لوگوی توییتر یک لوگوی هندسی است و به مقدار زیادی از دایرههای کامل استفاده کرده است. البته وقتی نسبت این دایرهها با نسبت طلایی مقایسه میشود، اندکی اختلاف مشاهده میشود؛ اما در بخش عمده لوگوی توییتر از دایرههای طلایی برای ایجاد تعادل، نظم و هارمونی استفاده شده است.
سخن پایانی
شما نیز میتوانید از اجزای مختلف نسبت طلایی برای طراحی بهتر استفاده کنید. ترفندهای استفاده از نسبت طلایی به اندکی ظرافت نیاز دارند؛ اما باعث میشوند که کارهای شما به خصوص در برابر چشمان بینندگان، از یک طراحی خوب به طراحی عالی تبدیل شوند.
شاید در مورد نسبت طلایی بهترین توضیح را «گئورگ دوزی» در کتاب قدرت محدودیتها نوشته باشد:
«قدرت نسبت طلایی برای ایجاد هارمونی از ظرفیت منحصربهفرد آن برای مطرح کردن بخشهای مختلف نشأت میگیرد، به طوری که هریک از این اجزا هویت خاص خود را حفظ میکنند و در عین حال در یک الگوی بزرگتر به صورت یک کل واحد ترکیب میشوند».
اگر به با استفاده از بخش طلایی در هنر این مطلب علاقهمند بودید، احتمالاً آموزشهای زیر نیز برای شما مفید خواهند بود:
راهنمای نسبت طلایی (Golden Ratio) در هنر
ما قصد داریم به عنوانی بپردازیم که موضوع مورد علاقه ی من برای یادگیری در کلاس تاریخ هنر بود: نسبت طلایی (Golden Ratio) . من به اندازه ای که در مورد نسبت طلایی می دانم، به همان اندازه نیز از آن می ترسم و کاملا گیج می شوم. این، یکی از آن مفاهیم است که وقتی کشفش می کنید مغز شما را هوشیار می کند، اما درک آن سخت است مگر اینکه به علم ریاضی علاقه داشته باشید. هرچه بیشتر در مورد آن بدانید، نسبت مارپیچ طلایی را بیش تر در همه جا خواهید دید.
چه چیزی یک عدد را به حدی فریبنده می کند که بیش از دو هزار سال در ذهن ما باقی مانده است؟” – Gary B, Meisner می گوید: نسبت طلایی؛ زیبایی الهی ریاضیات است.
خوشبختانه برای ما، تعداد انگشت شماری از مردم وجود دارند که این مفهوم را به وضوح درک می کنند و می توانند آن را برای بقیه ی افراد توضیح دهند. من در اینجا بیش تر بر روی نسبت طلایی در هنر و معماری تمرکز خواهم کرد، اما نمی توانم از توضیح چگونگی ظهور آن در طبیعت نیز خودداری کنم.
نسبت طلایی چیست؟
نسبت طلایی، عددی غیر منطقی؛ تقریبا 1.618 است که در طبیعت، هنر، معماری و طراحی رایج است. (اسامی دیگر آن عبارتند از میانگین طلایی، مقطع طلایی، فی (در ریاضیات)، بخش الهی، عدد طلایی، دنباله ی فیبوناچی)
در واقع، دنباله ی فیبوناچی خیلی نزدیک به نسبت طلایی است، اما دقیقا یکسان نیست. این یکی از نمونه های سردرگمی ریاضیات است.
مستطیل با نسبت طلایی
از لحاظ بصری، مستطیلی است که وقتی به صورت مربع بریده می شود، مستطیل باقیمانده به همان نسبت مستطیل اصلی است. این را امتحان کنید: اگر دوست دارید با استفاده از نسبت طلایی یک مستطیل بکشید، در اینجا نحوه ی انجام این کار به شما ارائه می شود:
- یک مربع بکشید.
- یک نقطه در نیمه ی خط پایین بکشید.
- یک خط از آن نقطه به گوشه ی مقابل بکشید.
- آن خط را پایین بیاندازید تا با خط پایین مربع همپوشانی داشته باشد.
- هر جا که انتهای آن فرود می آید، جایی است که می توانید یک خط رسم کنید و دوباره مستطیل خود را بسازید.
- توجه داشته باشید که مستطیل جدیدی که به تازگی کشیده اید را می توان به همان نسبت های مستطیل بزرگ جدا کرد. پس می توانید با هر مستطیل بدست آمده ی کوچک بعدی همین کار را کنید!
با شکستن مستطیل جدید به مستطیل های طلایی کوچک تر و سپس کشیدن یک مارپیچ با استفاده از خطوطی که از یک گوشه به گوشه ی مقابل در هر مربع از مستطیل طلایی می روند، یک قدم جلوتر بروید.
متوجه شدید؟ به این مورد نگاه کنید:
من احساس کردم نیاز است یک صفحه از نمادهای فی را ترسیم کنم. لطفا توجه داشته باشید که من از رنگ طلایی دوست داشتنیِ مطابق با موضوع استفاده کردم.
چه کسی نسبت طلایی را کشف کرد؟
بر طبق این سایت، اقلیدس فرمول نسبت طلایی را با وجود اینکه نامی از آن نبرده است در کتاب خود به نام عناصر توضیح داده است. مشخص نیست که او از کجا ممکن است از این ایده مطلع شده باشد.
عدد فی (در دهه ی 1900) بنام مجسمه ساز و ریاضیدان یونانی؛ فیدیاس که از سال 500 تا 432 قبل از میلاد می زیست، نامگذاری شد.
نسبت طلایی در طبیعت
این مطلب خیلی جالب است و باعث می شود حتی اگر قبلا از طبیعت متنفر بودید، از حالا آن را دوست داشته باشید. طبیعت با نسبت طلایی در گیاهان، چهره ها، اشیاء میکروسکوپی و هرچه که باشد، پر شده است.
معمولا نسبت طلایی در طبیعت در بسیاری از تشکیلات دانه ی گل (آفتابگردان)، الگوهای صدف دریایی (ناتیلوس) و حتی کهکشان ها پدیدار می شود!
چهره ی شما دارای نسبت طلایی است
دفعه ی بعد که از کلمات غافل شدید، این مورد را در دسترس خود نگه دارید. به احتمال زیاد مخاطب نمیداند در مورد چه چیزی صحبت میکنید، و شما میتوانید به شوخی پنهانی خود بخندید. فرضا اگر مستقیما به صورت انسان نگاه کنید، هر چه به زیبایی ایده آل نزدیک تر باشد، می توانید مقیاس های بیش تری را روی آن انجام دهید که به نظر می رسد نسبت طلایی باشد.
در اینجا چند نمونه از میانگین های طلایی موجود در یک چهره ی بی نقص آورده شده است:
- اگر ارتفاع صورت خود را (از بالای سر تا پایین چانه) بر عرض صورت خود در عریض ترین نقطه؛ تقسیم کنید، به چیزی در حدود عدد فی خواهید رسید. (1.618)
- فاصله ی بین چشمان شما تقریبا به اندازه ی عرض یک چشم است.
- اندازه از خط رویش مو تا بین چشم ها و از بین چشم ها تا نوک بینی و از نوک بینی تا پایین چانه، همگی باید تقریبا برابر باشند تا به زیبایی کامل دست پیدا کنید.
من این شخص خوش تیپ را اندازه گرفتم و متوجه شدم که 3 اندازه ی عمودی او مطابقت ندارد و ارتفاع صورتش تقسیم بر عرض صورتش تقریباً 1.72 اینچ است. بدیهی است که ما مجبور شدیم به دلیل مدل مویش، این کار را ماست مالی کنیم اما از هیچ چیز بهتر است.
این را امتحان کنید: یک عکس از صورت خود را چاپ کنید و آن را اندازه بگیرید تا ببینید چقدر عالی هستید. من هنوز این کار را انجام نداده ام، اما فرض می کنم پیشانی غول پیکر من همه چیز را از بین می برد.
نسبت طلایی هنر
خوب، تا اینجا ما به اطلاعات خوبی رسیده ایم. از زمانی که نسبت طلایی کشف شد، جای تعجب نیست که هنرمندان، طراحان و معماران؛ به طور گسترده از آن استفاده کرده اند تا دلپذیرترین نسبت های بصری را برای خلق آثار خود تعیین کنند.
هنرمندان از طریق راه های زیادی از نسبت طلایی در هنر استفاده کرده اند. استفاده از خود مستطیل طلایی برای تعیین ترکیب اثر هنری، استفاده از مسیر مارپیچ در مستطیل طلایی و حتی قرار دادن سوژه ی مهم در نقاط اندازه گیری شده در داخل مستطیل.
نسبت طلایی هنر در نقاشی
لئوناردو داوینچی (Leonardo da با استفاده از بخش طلایی در هنر Vinci)
احتمالا مشهورترین هنرمندی که از آن استفاده کرده لئوناردو داوینچی است. داوینچی کتابی را که توسط لوکا پاچیولی در اواخر قرن پانزدهم نوشته شده بود، به تصویر کشید که در مورد نسبت الهی بود.
او از این اندازه گیری در بسیاری از نقاشی های خود از جمله مونالیزا و شام آخر استفاده کرد. این پست نمونه هایی از نسبت طلایی را در برخی از آثار او نشان می دهد.
این مونالیزا است:
من عکس او را در PicMonkey باز کردم، سپس مارپیچ فیبوناچی را به عنوان یک گرافیک «شخصی» اضافه کردم و آن را جابجا کردم، اندازه ی آن را تغییر دادم و آن را به جهات مختلف چرخاندم.
سالوادور دالی (Salvador Dali)
نقاشی سالوادور دالی، مراسم شام آخر (1955) به طور گسترده ای به عنوان نمونه ای از نسبت طلایی ذکر شده است:
- اتاق، یک دوازده ضلعی است که از نظر ریاضی به یک مستطیل طلایی مربوط می شود که من مطلقا نمی توانم آن را درک کنم.
- کل نقاشی یک مستطیل طلایی است.
- میز و 2 شاگرد در کنار مسیح، کاملا در بخش های مستطیل طلایی قرار گرفته اند.
پیت موندریان (Piet Mondrian)
گفته می شود که موندریان از نسبت طلایی در نقاشیهای انتزاعی خود استفاده کرده است، اما وقتی مستطیل طلایی را به برخی از آن ها می برم، هیچ وقت هیچ چیز کاملا در یک راستا قرار نمی گیرد. ظاهرا برخی از نقاشی های او با نسبت ها، بهتر از بقیه مطابقت دارند، بنابراین شاید او در اندازه گیری های دقیق خیلی سخت گیر نبود. جالب اینجاست که وسواس من برای قرار دادن مستطیل طلایی بر روی هر چیزی که به دستم می رسد باعث شد آن را روی این عکس از مدل های ایو سن لوران (Yves Saint Laurent) با لباس های موندریان در مقابل تابلوی نقاشی اش قرار دهم.
ببینید که چطور به طرزی عالی عمل می کند. 🙂
با یک نگاه نسبی جدید به نقاشی های او نگاه کنید، فقط برخی از نقاشی های او به این شکل کار می کنند، بنابراین مطمئن نیستم که آیا این کار عمدی بوده یا نه.
نسبت طلایی هنر در عکاسی
قانون یک سوم، معمولا به عکاسان مبتدی به عنوان راهی برای تنظیم ترکیب عکس هایشان آموزش داده می شود. این، بر اساس این ایده است که عکس را می توان در شبکه ای از 9 فضای برابر تقسیم کرد و نقاط کانونی تصویر باید با یک یا چند نقطه در محل تلاقی خطوط، هماهنگ شوند. شبکه ی فی در عکاسی به عنوان راه دیگری برای تقسیم بندی تصویر، با پیروی از نسبت 1:1.618 استفاده می شود. خطوط در یک شبکه قرار می گیرند، اما مانند قانون شبکه ی یک سوم، فاصله ی مساوی ندارند.
هر دوی این شبکه ها به جای اینکه فقط در نقطه ی مرده ی سوژه تان به تصویر کشیده شوند، برای کمک به حرکت چشم بیننده در اطراف عکس و ایجاد ترکیبی جالب تر استفاده میشوند. این باعث نوعی تعادل خارج از مرکز می شود که برای ما جالب تر است. در اینجا یک گیف ویکی پدیا وجود دارد که عکسی را نشان می دهد که یکی از آن ها از قانون یک سوم بهره می برد و دیگری بهره نمی برد:
در اینجا عکس سمت راست، بعد از اینکه شبکه ی فی را روی آن قرار دادم، برش خورده است. کدام را ترجیح می دهید؟ هر دو؟
آثار هنری کارتیه برسون نمونه هایی خوب و عالی از نسبت طلایی در عکاسی هستند. منظورم این است که پوشاندن عکس های او با مارپیچ مستطیل طلایی واقعا سرگرم کننده و راضی کننده است.
نسبت طلایی هنر در معماری
پارتنون مدت هاست که یکی از نمونه های معماری نسبت طلایی است، اما اخیرا توسط برخی، بی اعتبار شده است.
ظاهرا فضای بین ستون های آن، با نسبت طلایی بود. من حدس می زنم شاید اکنون باید این را تا حدودی اتفاقی بنامیم زیرا هیچ کس نمی تواند ثابت کند که یونانیان باستان تا این حد از این ایده الهام گرفته اند. شایعه شده است که هرم بزرگ مصر دارای نسبت طلایی است، اما برخی افراد این را نیز بی اعتبار دانسته اند.
معماری قرون وسطی و رنسانس نشان می دهد که نسبت طلایی در کلیساها مورد استفاده قرار می گیرد، زیرا نسبت طلایی محبوبیت بیش تری پیدا کرده بود. گفته می شود که کلیسای جامع مودنا در ایتالیا، نوتردام و کلیسای جامع شارتر؛ با استفاده از نسبت طلایی طراحی شده اند.
لوکوربوزیه (Le Corbusier)
معمار لوکوربوزیه، سیستم اندازه گیری خود را بر اساس نسبت طلایی ایجاد کرد.
این سیستم Modulor نامیده می شد و از آن زمان او تاثیر زیادی بر بسیاری از معماران آن دوران گذاشت. چه کسی می داند چند چیز بر اساس سیستم لوکوربوزیه طراحی شده است! او Unite d’Habitation خود را در مارسی و ساختمان سازمان ملل در نیویورک، با استفاده از نسبت طلایی طراحی کرد. در ساختمان سازمان ملل، عرض ساختمان در مقایسه با ارتفاع هر ده طبقه، دارای نسبت طلایی است.
منابع بیش تر برای نسبت طلایی
این فیلم کوتاه دیزنی محصول 1959 به نام دونالد در سرزمین ریاضی را به علت حضور ویژه ی نسبت طلایی تماشا کنید:
و این ویدیوی شگفت انگیز در مورد نسبت فیبوناچی یا طلایی که واقعا نمی توانید از خیره شدن به آن دست بردارید.
کتاب های مرتبط با نسبت های طلایی
رمز و راز و هندسه ی رضایت بخش نسبت طلایی، آن را به یک ایده ی قانع کننده برای کشف هنرسازی؛ تبدیل می کند. من کنجکاو هستم که شانسم را در ساختن چیزی بر اساس این همه چیز جالب ریاضی امتحان کنم. در اینجا برخی از آثار هنری فعلی که من پیدا کردم وجود دارد که به درجات مختلف به نسبت طلایی اشاره دارند.
نسبت طلایی در هنر بسیار بحث برانگیز است
با توجه به همه ی این نمونه ها در طبیعت و آثار هنری نسبت طلایی، تلاش برای وارد کردن هنر خود به این قوانین؛ وسوسه انگیز است.
به همان اندازه که دوست دارم در مورد این موضوع یاد بگیرم، و با دیدن اینکه چگونه هنرمندان تجسمی، این شگفتی هندسه را تفسیر کرده اند، دقیقا همانقدر احساس می کنم هنوز مهم تر است که این اطلاعات را در مغز خود جمع کنم تا هنگام ساختن کار به طور ناخوداگاه به بیرون تراوش کنند.
فقط من عاشق جادوی هنرسازی هستم. برخی از ما حتی اگر به قوانین، تمرین و تکنیک هایی که در طول سال ها انباشته کرده ایم پایبند باشیم، هنرسازی را بدون برنامه ریزی و تفکر زیاد بوجود می آوریم.
همانطور که در آکادمی هنر اشاره کردم، برخی از گزارش های پیشین بدون چالش از نسبت طلایی در هنر و معماری، مورد بحث قرار گرفته اند.
نسبت طلایی در ریاضیات و هنر
▪ و.ن
"هندسه دو گنجینه ی بزرگ دارد،یکی با استفاده از بخش طلایی در هنر قضیه ی فیثاغورس و دیگری تقسیم خط راست به نسبت ذات وسط و طرفین .اولی طلاست و دومی یک گوهر گران بها"
▪ کپلر
"نسبت طلایی را باید اساس شکل شناسی در صنعت و هنر دانست."
▪ رتسی رینگ
در هندسه ،مساله ای است که به "تقسیم پاره خط راست به نسبت ذات وسط و طرفین "معروف شده است.مساله چنین است:
را به دو بخش چنان تقسیم کنید که،نسبت پاره خط بزرگ تر به پاره خط کوچک AB پاره خط راست تر با نسبت تمامی پاره خط به پاره خط بزرگ تر برابر باشد.به زبان دیگر،پاره خط راست مفروض را به دو بخش تقسیم کنیم به نحوی که طول بخش بزرگ تر ،واسطه ی هندسی بین طول بخش AB
کوچک تر وطول تمامی آن پاره خط باشد.(این نسبت برابر خواهد بود با ۶۱۸۰۰۰ /۱یا۶۱۸۰۰۰ /۰)
عدد طلایی یا زرین(۶۱۸۰۰۰ /۰یا۶۱۸۰۰۰ /۱) به صورت شگفت انگیز،هم در طبیعت و هم در بسیاری هنرها-موسیقی،نقاشی،شعر،معماری ظاهر می شود و به همین مناسبت در طول تاریخ نام های بسیاری به آن داده اند:تقسیم طلایی یا زرین،تقسیم موزون،نسبت آسمانی،.
اگر شکلی یا جسمی دارای نسبت طلایی باشد ،بیش تر مردم آن را زیبا ترین و طبیعی ترین شکل می داند.پاره خط راستی رسم کنید و سعی کنید به صورت تجربی ،آن را طوری به دو بخش تقسیم کنید که نسبت به هم حالتی زیبا و هماهنگ داشته باشد .در بیش تر مورد ها به تقسیم طلایی یعنی به نسبت ۶/۰ می رسید .می توان به نحو دیگری آزمایش کرد:چند مستطیل ،با مساحت هایی برابر از مقوا ببرید،به نحوی که نسبت ضلع ها ،در آن ها متفاوت باشدو سپس از دیگران بخواهید از بین این مستطیل ها آن را که "زیبا"تر است و به چشم "مطبوع"تر می آید جدا کنند.باز هم بیش تر مستطیلی را انتخاب می کنند که،نسبت طول و عرض آن به یکدیگر نزدیک به عدد زرین است.گوستاو تئودور فخنر(۱۸۸۷-۱۸۰۱میلادی)روان شناس آلمانی و یکی از پایه گذاران دانش "روان-تنی"و روان شناسی تجربی ،این آزمایش را در نیمه ی سده ی نوزدهم انجام داد.آزمایش های دیگری هم انجام شده است که در مجموع و به طور متوسط به عدد طلایی رسیده اند.مصریان باستان به ظاهر،تقسیم طلایی را نمی شناختند ولی در بسیاری از ساختمان های خود از نسبت هایی استفاده کرده اند که به تقسیم طلایی بسیار نزدیک است .به عنوان نمونه در بین سه هرم بزرگی که در جیزه وجود دارند،در هرم کوچک تر نسبت طول ارتفاع به طول قاعده تقریباً برابر ۶۱۴/۰است که به عدد طلایی بسیار نزدیک است.
● نسبت طلایی در طبیعت
بدن انسان،بویژه بدن مرد در بسیاری از بخش های خود از قانون طلایی استفاده می کند.اگر راست بایستید و دست ها را به طور آزاد در کنار پاهای خود قرار دهید ،خط راستی که از انتهای انگشتان دست ها می گذرد ،بدن شما را به نسبت طلایی تقسیم می کند .در باره ی هر دست یا کف دست یا سر آدمی هم می توان به نسبت هایی برخورد کرد که به نسبت طلایی نزدیک اند.
مسیر برگ ها هم روی شاخه ی درخت،یک مارپیچ می سازد و برای رسیدن از یک برگ به برگ بعدی،باید شاخه را دور زد .اندازه ی دور زدن کسری از یک دایره است که آن را زاویه ی انحراف یک برگ نسبت به برگ مجاور خود گویند.برای هر گیاه ،زاویه ی انحراف برگ ها ،کم و بیش ثابت است .برای نمونه در درخت بلوط و درخت آلبالو برابر۲ به۵ ،در تبریزی و گلابی برابر ۳ به ۸ و در بید برابر ۵به ۱۳ است.در هر درخت ،وضع قرار گرفتن جوانه ها ، شاخه ها ،شکوفه ها و گل ها هم از همان وضع برگ ها پی روی می کنند.
● نسبت طلایی در هنر
پرگار جالبی که ضمن حفاری در پمپی،یکی از شهر های ایتالیا،در کارگاه یک مجسمه ساز پیدا شده است، گواه بر آن است که یونانی ها و رومی ها نه تنها از عدد طلایی اطلاع داشتند بلکه از آن استفاده هم می کردند .این پرگار که هم اکنون در موزه ی ناپل نگه داری می شود طولی برابر۱۴۶ میلی متر دارد و به وسیله ی لولا،به دو بازوی خود ،با طول های ۵۶و۹۰ میلی مترتقسیم شده است،یعنی به تقریب به نسبت طلایی(۶۲۲۰۰۰/۰)
در بسیاری از معبدهای یونانی،می توان بارها به نسبت طلایی برخورد.در معبد پارتئون(معبد دختر)که در بین سال های ۴۴۷تا۳۳۸پیش از میلاد در آکروپولیس در آتن ساخته شده و عظیم ترین یادگار هنر معماری یونان باستان به شمار می رود.طول تیر بزرگ نسبت به طول ارتفاع تمامی ساختمان برابر ۱ به ۶۱۸/۰می باشد که یاد آور تقسیم طلایی است.
در سده های میانه برای نسبت طلایی مفهومی عرفانی و خرافی قائل بودند.معماران سده های میانه ،رازهای مربوط به پیدا کردن نسبت ها ،از جمله،نسبت طلایی را با دقت از دیگران پنهان می کر دند .از جمله اسقف شهر اوترخت به این دلیل که با حیله توانسته بود به روش یافتن نسبت ها در ساختمان کلیسا ها پی ببرد، جان خود را از دست داد.
بسیاری از اثر های هنری سده های میانه ،و به ویژه در معماری ،با استفاده از قانون تقسیم طلایی به دست آمده است.برای نمونه در یکی از شاهکارهای معماری سده ی دوازدهم میلادی،کلیسای "اوس پنسکی"در "چرنیگوف"(جمهوری اوکراین)،اگر نسبت اندازه ها را در جاهای مختلف کلیسا محاسبه کنیم ،به تقریب همه جا به نسبت طلایی می رسیم.مثال های مشابه فراوانی می توان برای تعداد زیادی از اثر های هنری سده های میانه و دوران رنسانس پیدا کرد.
در بین ستایش گران ویژگی های رمز آمیز عدد طلایی می توان از لئوناردو داوینچی که آن را " تقسیم طلایی"می نامیدو کپلر که از اصطلاح"تقسیم آسمانی"برای آن استفاده می کرد ،نام برد.
در سده های هفدهم و هجدهم،توجه به نسبت طلایی کم شد ولی در سده ی نوزدهم "دوباره آن را کشف کردند".این موج تازه ی علاقه به تقسیم زرین به ویژه کشش به سمت"تعبیر و احساس هندسی"آن درسده ی نوزدهم ،تا حدی،به انبوه کشف های مربوط به باستان شناسی و فراهم شدن زمینه های جدی برای اندازه گیری شکل ها مربوط می شود.در ضمن بیش تر اثر ها ی تاریخی باستانی –چه آن ها که
شناخته شده بود وچه آن ها که تازه از زیر خاک در آمدند-به سختی آسیب دیده بودند ،در حالی که در فرهنگ اروپای غربی سده ی نوزدهم(برخلاف سده ی هجدهم)،برای این اثرها ارزش جدی قایل بودند.از ویژگی های سده ی نوزدهم این بود که به ترمیم و تکمیل نوشته ها،اثرهای هنری باستانی و ساختمان هایی که صدمه دیده بودند،می پرداختند و برای رسیدن به نمونه ی واقعی،آن را باز سازی می کردند.به این ترتیب به ویژه این مساله در برابر آن ها قرار داشت که چگونه می توان بخش های باقی مانده ی نسخه ی اصلی را ترمیم کرد؟برای این منظور،اندازه گیری می کردند،نسبت های اندازه ها را به دست می آوردند و با نسبت هایی که خاص این گونه چیزها بود ،مقایسه می کردند . در واقع،با تجزیه و تحلیل نسبت های اندازه ها،می توانستند به نخستین کشف رمزها،در اثر های هنری و نوشته ها برسند.این تلاش ها در زمانی انجام می گرفت که روان شناسی تجربی ،به سرعت پیش می رفت و همه جا وبه ویژه به وسیله ی گوستاو فخنر مساله ی "تقسیم طلایی"مطرح می شد.
در سده ی بیستم،به دلیل پیشرفت علوم انسانی و به ویژه به خاطر نیازهایی که موجب پیدایش شاخه ی تازه ای از روان شناسی ،به نام "روان شناسی مهندسی"شد،علاقه به مساله ی "تقسیم طلایی"افزایش یافت.پیدا کردن شکل های بهینه ،ضرورت پیدا کرد که یکی از مهم ترین مساله ها در این زمینه جست و جوی بهترین و مناسب ترین شکل برای پرده ی سینما و همچنین بررسی و تجزیه و تحلیل اندازه های تابلو های نقاشی،به نحوی که برای بینندگان مطبوع تر به نظر آید ،بود.همه جا در شوروی،آمریکا،کانادا،آلمان و چکوسلواکی،مدلی علمی را جست و جو می کردندکه پاسخ گوی این نیازها باشد.سر انجام "کلید اصلی"پیدا شد و راه حل نظری مساله به دست آمد ،چیزی که از چارچوب بحث این مقاله بیرون است.
راهنمای استفاده از نسبت طلایی در دکوراسیون داخلی
نسبت طلایی (Golden Ratio) که با نماد فی (ϕ) نشان داده میشود، یک نسبت ریاضیاتی است که در هنر نیز مورد استفاده قرار میگیرد. این نسبت زمانی اتفاق میافتد که نسبت بخش بزرگتر به بخش کوچکتر، برابر باشد با نسبت کل به بخش بزرگتر.
اغلب ما، وقتی با سوالات سخت ریاضی بر سر ورقههای امتحان روبهرو میشدیم، مدام این سوال را از خود میپرسیدیم که این فرمولها، کی و کجا قرار است در زندگی روزمرهمان مورد استفاده قرار بگیرند؟! سوالی که همین الان هم بسیاری از افرادی که حتی ریاضیات خواندهاند از خود میپرسند. من هم به عنوان کسی که سالها با فرمولهای عجیب و غریب ریاضی در علوم مهندسی درگیر بودهام، بارها و بارها این سوال را داشتهام. اینکه این فرمولها را اصلا چرا باید بخوانیم؟ به چه دردی میخورند؟
یکی از سادهترین کارهایی که هر فردی انجام میدهد، تصمیم در مورد دکوراسیون داخلی خانهاش است. همه ما به دنبال این هستیم که به طریقی دکوراسیون داخلی منزلمان را بهبود ببخشیم.
حال برخی افراد در این زمینه مطالعه و تحصیلات دارند و بسیار حرفهای میتوانند روی سبکهای مختلف مانور بدهند، برخی حسابهای بانکی کت و کلفت دارند و میتوانند از هنر و استعداد معماران داخلی کمک بگیرند و برخی هم مثل من نوعی، برای اینکه بتوانند دکوراسیونی خوب اجرا کنند، دست به دامان اینترنت و گوگل میشوند. در صورتی که شما هم جزو دستهای باشید که من هستم، احتمالا در این مقالات اینترنتی با مفهومی به نام نسبت طلایی مواجه شدهاید.
یک نسبت ریاضیاتی ساده، که اتفاقا میتواند تاثیر بسزایی در بهبود دکوراسیون داخلی منزل شما داشته باشد. قرار است در این مقاله از وبلاگ آدرس نسبت طلایی، راهنمای استفاده از آن و تاثیر این نسبت روی دکوراسیون داخلی منزل را مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
نسبت طلایی چیست؟
نسبت طلایی (به انگلیسیGolden Ratio ) که با نماد فی (φ) نشان میدهند، یک نسبت ریاضیاتی است که در هنر نیز مورد استفاده قرار میگیرد. این نسبت زمانی اتفاق میافتد که نسبت بخش بزرگتر به بخش کوچکتر، برابر باشد با نسبت کل به بخش بزرگتر.
اگر درک این عبارت فارسی برایتان دشوار است، کافی است به شکل نگاه کرده و فرمول زیر آن را به دقت مشاهده کنید:
البته، تعریف دیگری هم وجود دراد که میگوید «عددی – ثابت – مثبت است که اگر به آن یک واحد اضافه کنیم، به مربع آن خواهیم رسید».
جالب است بدانید که این عدد فی، برای خودش عالمی دارد. اگر چه در حالت کلی مقدار عددی عدد فی عبارت است از:
اما بهتر است به این رقم اعشار، که واقعیت عدد فی است دقت کنید:
۱٫۶۱۸۰۳۳۹۸۸۷۴۹۸۹۴۸۴۸۲۰۴۵۸۶۸۳۴۳۶۵۶۳۸۱۱۷۷۲۰۳۰۹۱۷۹۸۰۵۷۶۲۸۶۲۱۳۵۴۴۸۶۲۲۷۰۵۲۶۰۴۶۲۸۱۸۹۰ ۲۴۴۹۷۰۷۲۰۷۲۰۴۱۸۹۳۹۱۱۳۷۴۸۴۷۵۴۰۸۸۰۷۵۳۸۶۸۹۱۷۵۲۱۲۶۶۳۳۸۶۲۲۲۳۵۳۶۹۳۱۷۹۳۱۸۰۰۶۰۷۶۶۷۲۶۳۵ ۴۴۳۳۳۸۹۰۸۶۵۹۵۹۳۹…
همچنان هم ادامه دارد…
کاربرد نسبت طلایی در دکوراسیون داخلی
بهتر است بدانید که ریاضیات زبان جهانی بین تمام ملل است. از دیرباز تا کنون، و برای آیندگان. شاید جالب باشد که بدانید هنگام چیدن مبلمان، در صورتی که از همین نسبت ساده ریاضیاتی استفاده کنید، دکوراسیونی به مراتب بهتر و موزونتر خواهید داشت.
نکته عجیب در مورد نسبت طلایی آن است که این نسبت الهی، توصیفی از نسبت فیزیک بدنی خود ما انسانها است.
لوکا پاچیولی، در کتابش که نام نسبت الهی را بر آن نهاده است، مجموعهای از نقاشیهای لئوناردو داوینچی را آورده است. نقاشیهای فاخری که در آنها، این نسبت و این عدد فی به مقدار عددی تقریبا ۱٫۶۱۸ استفاده شده است و زیبایی وصفناپذیرشان، زبانزد خاص و عام است.
در کنار چنین آثار فاخری، از نسبت طلایی در ساخت سازههای معماری مشهوری همچون هرم بزرگ جیزه در مصر، معبد پارتنون در یونان و استون هنج در انگلستان نیز استفاده شده است. اگر روی تابلوی معروف مونالیزا دقیق شوید، نسبت طلایی و مارپیچ حلزونی آن را درخواهید یافت. تابلوی شام آخر هم از این قضیه مستثنی نیست.
به نظر میرسد بشر، صدها قرن است که از این نسبت طلایی استفاده میکند و ما نیز خواهیا ناخواه، با آن آشنایی داریم. تاکنون به یک گل رز، یک حلزون یا یک کاکتوس با دقت نگاه کردهاید؟ به نظر چه بهتر که با اشراف به این قانون و نسبت مهم، آن را مورد استفاده قرار دهیم. چه در طراحی و نقاشی، چه در عکاسی و چه در دکوراسیون داخلی…
سادهترین راه برای استفاده از این نسبت طلایی، آن است که در چینش دکوراسیون و حتی وسایل دکوراتیو، به گونهای عمل شود که جسم بزرگتر، به میزان دو سوم بزرگتر از جسم کوچکتر باشد. به عنوان مثال، در مورد یک مبل کاناپه، بهتر است به سراغ مبلهایی برویم که طول آنها، دو سوم بزرگتر از عرض آنها است.
- استفاده از نسبت طلایی در چیدمان
بهتر است هنگان چینش وسایل، سعی کنید از تعداد فرد بیشتر استفاده کنید. وقتی قرار است تعدادی گل را در یک گلدان قرار دهید، بهتر است به جای تعداد زوج، تعداد فرد گل در آن قرار بدهید. ضمن اینکه طرحهایی با تعداد گوشههای فرد، مثل ستاره یا پنجضلعیهای منتظم، بیشتری زیبایی و نظم را به خانه شما میدهند.
در کنار تعداد لوازم، نحوه چینش آنها نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. سعی کنید وقتی میخواهید کتابها را در قفه بچینید، این نسبت دو سوم بزرگتر به کوچکتر را رعایت کنید. در عین حال، ترتیبهای مارپیچی و حلزونی نیز میتوانند زیبایی خارقالعاده به محیط پیرامون شما بدهند.
به عنوان مثال، معماران داخلی و طراحان حرفهای، معمولا فضای اتاق را به دو بخش کلی تقسیم میکنند. یک بخش که دو سوم از فضا را اشغال کرده است و بخش کوچکتر، که یک سوم را در بر میگیرد. مبلمان، جزو عناصری است که در این بخش دو سوم بزرگتر قرار میگیرد.
اکنون میتوانید با اجرای نسبت طلایی در مورد همین مبلمان و سایر لوازم، نظم و زیبایی دکوراسیون داخلی اتاق را دو چندان کنید. رنگها هم از قانون و نسبت طلایی تبعیت میکنند که بهتر است مورد توجه قرار دهید.
در کنار تعداد و نحوه چینش وسایل، رنگها نقش بسزایی در دکوراسیون خانه ایفا میکنند. نسبت طلایی به ما میگوید، بهترین نسبت برای رنگها، قانون ۶۰ – ۳۰ – ۱۰ است. کافی است ۶۰ درصد از اتاق را رنگ طلایی گندمی، ۳۰ درصد از آن را قهوهای تیره یا خاکستری و ۱۰ درصدش را ارغوانی بهعنوان مکمل رنگ زرد اجرا کنید تا نتیجه فوقالعاده این نسبت الهی را ببینید.
این نکته را در نمظر داشته باشید که استفاده از یک قانون و نسبت به صورت مکرر، گاهی میتواند نتیجه عکس داشته باشد. ممکن است شما، با اجرای پیدرپی نسبت طلایی، بیشتر به خسته کننده محیط دامن بزنید. کنتراست چاره چنین مشکلی است.
باید عرض کنیم که کنتراست، هیچ قاعده و قانون خاصی ندارد. تنها کاری که قرار است انجام بدهید این است که وقتی احساس کردید نسبتها زیادی با هم در توازن هستند و خسته کننده شدهاند، آنها را تغییر دهید. این تغییر، به نوعی آزمون و خطا است و تا زمانی ادامه پیدا میکند که حس کنید نتیجه خوب است و کافی است. به نوعی، این مزیت کنتراست، آزمونی برای ارزیابی استعداد هنری و طراحی شما است.
ساخت خانه در زمین زراعی و اخذ مجوز ساخت و ساز
ساخت خانه در زمین زراعی ؟ از یک ترس و یک اتفاق مهم صحبت کنیم. حدود […]
پیدا کردن مستاجر خوب برای ملک
اگر به تازگی خانه ای خریداری کرده باشید و قصد از خرید شما اجاره دادن ملک […]
املاک خود را به چه کسانی اجاره ندهیم؟
پیدا کردن یک مستاجر خوب کار آسانی نیست. به خصوص اگر چندین بار با افراد بدقول […]
گذاشتن جاکفشی جلوی درب آپارتمان چه حکمی دارد؟
زندگی در آپارتمان های امروزی نیازمند یادگیری و آموزش نوعی جدید از فرهنگ است. فرهنگ آپارتمان […]
نکات طلایی برای فروش خانه
بعد از کلی بررسی، به این نتیجه میرسید که باید خانه خود را بفروشید. فروختن خانه […]
با استفاده از بخش طلایی در هنر
اگر در رشته معماری فعالیت داشته باشید یا از علاقمندان معماری باشید حتما درباره مستطیل طلایی یا نسبت طلایی شنیدهاید. اما اگر اطلاعاتی در اینباره ندارید در این مطلب از استودیو معماری فرحو ما را همراهی کنید. نسبت طلایی یکی از مباحث مهم و جذاب است که در طراحی وجود دارد و اگر معماران از این نسبت در آثار خود استفاده کنند آثار زیبا و بی نظیری خلق خواهد شد. بسیاری از باستان شناسان و متخصصین این حوزه بر این باور هستند که پیشینه استفاده از نسبت طلایی به زمانهای دور و در حدود 4000 سال پیش باز میگردد. اما مطالعات نشان میدهد که اهرامی در مصر وجود دارند که قبل از میلاد مسیح و بر اساس این نسبت ساخته شدهاند. در ادامه مطلب با ما همراه باشید تا درباره مستطیل طلایی در طراحی با شما بیشتر صحبت کنیم.
مستطیل طلایی یا نسبت طلایی چیست؟
نسبت طلایی نسبتی است که در هنر و ریاضیات کاربرد دارد. نسبت طلایی بدین معناست که اگر چیزی از دو بخش که یکی بزرگتر است و دیگری کوچکتر تشکیل شده باشد، باید نسبت بخش بزرگتر به بخش کوچکتر با نسبت کل به بخش بزرگتر برابری کند. اگر فرض را بر این بگیریم که بخش بزرگتر a و بخش کوچک تر b باشد، نسبت زیر باید بین این دو برقرار باشد. حال اگر چنین نسبتی در نهایت برقرار گردید، پاسخ این نسبت عددی معادل ۱.۶۱۸ خواهد بود و این تعریف نسبت طلایی است.
اگر در این نسبت ریز شویم، این نسبت طلایی ذهن انسان را شیفته میکند. اگری سری فیبوناچی را در نظر داشته باشید، از عدد هفتم اعداد با نسبت تقریبی ۱:۱.۶۱۸ رشد مینمایند. اگر به تابلوی مونالیزا دقت کنید، خواهید دید که در این تابلو این نسبت کاملا رعایت شده است و دلیل معروف شدن این تابلو نیز همین موضوع است. این نسبت فقط ساخته ذهن انسان نیست بلکه زیباییهای طبیعت نیز بر اساس همین نسبت ساخته شدهاند. در ادامه مواردی را اشاره میکنیم که در طبیعت موجود هستند و از نسبت طلایی در آنها استفاده شده است.
نسبت طلایی در طبیعت
عدد ۱.۶۱۸ در طبیعت نام دیگری دارد که به آن عدد فی گفته میشود. در حال حاضر موارد زیادی در جهان هستی وجود دارد که در آنها از نسبت طلایی استفاده شده است. مورد جالب دیگری که وجود دارد این است که این نسبت در آناتومی بدن انسان هم وجود دارد. در ادامه به مواردی اشاره می کنیم که این نسبت در آنها استفاده شده است:
آناتومی بدن انسان
اگر به بدن انسان توجه کنید مشاهده میکنید که نسبت طلایی در اعضای بدن انسان هم موجود است. حتی اگر به مولکولهای DNA توجه کنید این نسبت را مشاهده خواهید کرد. یکی از اعضای بدن که این نسبت به خوبی در آن قابل مشاهده است، گوش انسان است.
میوهها و سبزیجات
آیا تا به حال به آفتابگردان نگاه کردهاید؟ تخمهای گل آفتاگردان با مارپیچهای بسیاری در کنار یکدیگر قرار میگیرند. اگر به این مارپیچها دقت کنید، نسبتی که در آنها به کار رفته است را خواهید دید که عدد فی است. جالب است بدانید این نسبت در آناناس و گل کلم نیز موجود است. حتی اگر به میوه درخت کاج دقت کنید نیز میبینید که این نسبت به خوبی رعایت شده است.
گل و شاخههای درختان
اگر به مسیر رشد درختان توجه کنید خیلی آسان به دنباله فیبوناچی خواهید رسید. اگر به گلبرگهای گل رز دقت کنید مشاهده میکنید که در اغلب موارد تعداد گلبرگها مساوی یکی از اعدادی است که در دنباله فیبوناچی قرار دارد.
نسبت طلایی در طراحی و معماری؛ مستطیل طلایی در طراحی
در طول تاریخ، بسیاری از هنرمندان، طراحان و مهندسین از نسبت جذاب فیبوناچی استفاده کردهاند و از مزایای آن بهرهمند شدهاند. حال شاید شما نیز علاقه داشته باشید درباره این نسبت اطلاعات بیشتر کسب کنید و از آن در طراحیهای خودتان استفاده کنید، اما ندانید چطور. در ادامه به مطالبی اشاره میکنیم که به شما کمک خواهند کرد از این نسبت در طراحیهای خودتان استفاده کنید.
طرح بندی: ابعاد آثار خود را با نسبت طلایی تنظیم کنید
ممکن است وقتی قصد دارید طراحی خود را آغاز کنید اولین سوالی که فکرتان را درگیر کند این باشد که ابعاد طرح را چگونه تنظیم کنم تا با نسبت طلایی تطبیق داشته باشد. پاسخ این است که همه ابعاد مد نظر خود را بر اساس ۱:۱.۶۱۸ تنظیم کنید تا در نهایت طرح شما زیبا و مورد قبول واقع گردد. به طور مثال زمانی که میخواهید یک مستطیل طراحی کنید که طول آن ۹۶۰ پیکسل است، عدد ۹۶۰ را بر عدد ۱.۶۱۸ تقسیم کنید پاسخ عدد ۵۹۴ پیکسل خواهد شد. باید طول مستطیل خود را ۹۶۰ و عرض آن را ۵۹۴ پیکسل در نظر بگیرید تا از قاعده نسبت طلایی پیروی کند.
هر زمان که قصد دارید طرحی را آغاز کنید از همان ابتدای طراحی خود، صفحه را به دو مستطیل که از نسبت طلایی پیروی میکنند تقسیم کنید. حال این کار چه کمکی به شما میکند؟ این کار به شما کمک میکند که طرح شما تا پایان بر اساس همین نسبت پیش برود. این کار دقیقا در طراحی داخلی نیز صدق میکند. هر زمان قصد دارید یک طراحی داخلی انجام دهید از این نسبت که در معماری به مستطیل طلایی نیز معروف است استفاده کنید. حال از معماری اگر فاصله بگیریم یک مثال جذاب برای استفاده از مستطیل طلایی وب سایت نشنال جیوگرافیک است که طراحیاش از همان ابتدا بر اساس نسبت طلایی بوده است و به همین دلیل در نگاه همه زیبایی خاصی دارد و یک الگو در زمینه طراحی سایت محسوب میشود.
فضاسازی؛ در زمان طراحی از نمودار نسبت طلایی استفاده کنید
فضاسازی یکی از کارهای مهمی است که نقشی تاثیرگذار و مهم در موفقیت یا عدم موفقیت یک طراحی دارد. اگر شما بتوانید فضاسازی درستی را در طراحیهای خود داشته باشید به راحتی میتوانید به موفقیت برسید. اگر بخواهید طراحیهای خود را با فضاسازی المانها و عناصر آغاز نمایید، کار خیلی دشوار میشود و شاید شما نتوانید کار را آنچنان که باید و شاید پیش ببرید اما اگر بتوانید از همان آغاز کار از نسبت طلایی استفاده کنید، قطعا فضاسازی برای عناصر، زمان کمتری میگیرد چرا که زمانی که نمودار را رسم کنید دیگر میدانید که چه چیز را در کجا قرار دهید و عناصر را چگونه در طرح خود توزیع و تقسیم کنید تا در نهایت خروجی کار شما یک طرح زیبا از آب در بیاید. به طور مثال بسیاری از برند ها در زمان طراحی لوگو، اپلیکیشن یا سایت خود از این فضاسازیها استفاده میکنند.
محتوا؛ جهت تولید محتوا از مارپیچ طلایی استفاده کنید
مارپیچ طلایی از بهترین ابزارهایی است که به ما کمک میکند در هنگام تولید محتوا خصوصا محتوای بصری کدام عناصر را کجا قرار دهیم. چشم مخاطب عادت دارد که عموما به مرکز طرح جذب شود و به همین خاطر باید سعی گردد که همیشه جزئیات و نکات اصلی و مهم در مرکز مارپیچ طلایی قرار گیرد.
اگر قصد دارید طراحی شما برای مخاطب جذاب باشد و مورد پسند واقع شود همیشه تلاش کنید که نکاتی که مد نظر دارید را در مرکز مارپیچ طلایی قرار دهید. به طور مثال اگر به سایت نشنال جیوگرافیک سر بزنید، مارپیچ طلایی را به راحتی در این سایت مشاهده میکنید. مورد جذابی که در مورد این سایت وجود دارد این است که نکات مهم و جذاب درون مارپیچ طلایی قرار گرفته است و نکاتی که کمتر اهمیت دارد خارج از مارپیچ طلایی قرار دارد.
تاکید بر نکات مهم با نسبت طلایی
یکی از خصوصیات مهم مرتبط با نسبت طلایی این است که بتوانیم نکاتی را که از نظرمان خیلی مهم است و اهمیت بالاتری دارد، در معرض دید و توجه مخاطب قرار گیرد. داشتن این هنر به هر فرد طراح کمک میکند تا نسبت به دیگران منحصربهفرد شود و حرفی برای گفتن داشته باشد.
حلقه های طلایی را جدی بگیرید
در صورتی که تمایل دارید در هر تصویر از مربع و مستطیل استفاده کنید، حتما حلقههای طلایی را فراموش نکنید. در تصویر زیر حلقههای طلایی با استفاده از بخش طلایی در هنر را میبینید چرا که در طراحی شما اهمیت فوقالعادهای پیدا میکند.
البته توجه داشته باشید که استفاده از نسبت طلایی حد و اندازه دارد و نباید در این مورد افراط یا وسواس به خرج داد چرا که ارزش استفاده از آن در صورت زیاده روی از بین میرود.
استفاده از نسبت طلایی در آثار تاریخی
همانطور که پیشتر نیز اشاره گردید، نسبت طلایی یکی از قدیمیترین نکاتی است که در طی زمان در طراحیهای افراد شاخص استفاده میشده است. در ادامه این مطلب قصد داریم چند مورد از آثار تاریخی شاخصی که نسبت طلایی در آنها استفاده شده است را برای شما بازگو کنیم:
معبد پارتنون
این بنای تاریخی مربوط به زمان یونان باستان است و ۲۵۰۰ سال پیش ساخته شده است. این بنا یک محل نیایش معروف است که امروزه یکی از مهمترین مراکز گردشگری یونان است. نکته مهمی که در مورد معماری این بنا وجود دارد این است که در معماری این بنا نسبت طلایی رعایت شده است. معماران این معبد ارتباطات هنرمندانهای بین ارتفاع و طول و عرض این معبد ایجاد کردهاند که روز به روز بیشتر حیرت همگان را بر میانگیزد.
میدان نقش جهان اصفهان
جیسون الیوت که یکی از نویسندگان مهم و برجسته در تاریخ است اعتقاد دارد برای ساخت میدان نقش جهان و مسجد معروف شیخ لطف الله از نسبت طلایی استفاده شده است.
بیستون کرمانشاه
این اثر تاریخی که علاقمندان فراوانی دارد و بسیاری از سراسر جهان برای بازدید از آن به کرمانشاه میآیند کاربردی هنرمندانه از نسبت طلایی است و دلیل این میزان استقبال، راز نهفته در این نسبت است.
دیدگاه شما